نرخ بازگشت سرمایه چیست
بازدهی سرمایهگذاری یا نرخ بازگشت سرمایه یا به اختصار ROI نسبتی است که سود حاصل از سرمایهگذاری را در قالب درصدی از هزینهی اولیه محاسبه میکند،به عبارت دیگر، در قالب درصدی از هزینهی خرید، حساب میکند که این سرمایهگذاری چقدر سودآوری داشته است،نرخ بازگشت سرمایه به سرمایهگذاران نشان میدهد که هر یک تومانی که در فلان پروژه سرمایهگذاری کردند، چقدر سود داشته است.
ارزیابیِ چگونگی عملکردِ
سرمایهگذاران نه تنها برای ارزیابیِ چگونگی عملکردِ سرمایهگذاریشان، بلکه برای مقایسهی عملکرد سرمایهگذاریهای مختلف در انواع و اندازههای متفاوت استفاده می کنند،برای مثال،فلان سرمایهگذاری در بورس، میتواند با سرمایهگذاریِ دیگری در زمینهی تجهیزات مقایسه شود. نوع سرمایهگذاری مهم نیست؛زیرا محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه فقط به هزینهها و سود مرتبط با این سرمایهگذاری توجه میکند.
سخن آخر
محاسبه نرخ بازگشت سرمایه با کم کردنِ هزینه از درآمد کل و تقسیم آن بر هزینهی کل محاسبه می شود.
جهت مشاور ایزو در هر لحظه کارکنان فنی و کارشناس شرکت آریان گستر پاسخگوی شما می باشند،لذا همین حالا با ما تماس حاصل فرمایید.
نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی MROI چیست ؟
نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی Marketing ROI چیست ؟
نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی Return on Marketing Investment به زبان ساده یعنی :
زمانی که ما 1000 تومان روی بازاریابی سرمایه گذاری مینماییم ، توقع داریم چه مقدار درآمد حاصل نماییم ؟
وقتی کسی از شما سؤال می کند ، “آیا فعالیتهای بازاریابی روی کار شما جواب داده ؟ “
با خودتان فکر میکنید ، آیا واقعا جواب داده یا نه؟
شاید فکر میکنید که منظور آنها این سوال این است که :
- آیا بعد از انجام بازاریابی ، برند شما بیشتر دیده شده است ؟
- آیا آگاهی از برند شما بیشتر شده ؟
- با ترافیک بیشتر روی وب سایت مواجه بوده اید ؟
- فروش شما افزایش پیدا کرده است؟
وقتی این سؤال را می پرسند ، نا خواسته و به بدون انکه بدانند می خواهند بداننن که آیا عملیات بازاریابی شما توانسته است که به صورت موثری موجب سودآوری کسب و کار شما شود یا خیر ؟
این واقعاً همان کاری است که بودجه بازاریابی را برایش تخصیص داده اید.
هرکسی که مسئول هزینه کردن بودجه بازاریابی برای ایجاد درآمد است (به عنوان مثال مدیر بازاریابی / مشاور بازاریابی ) باید ابزاری برای فهم این مطلب که آیا بودجه صرف شده منجر به تولید سود شده است یا خیر ، در اختیار داشته باشد. به همین دلیل نرخ بازاده سرمایه گذاری (ROI) یک شاخص اندازه گیری بسیار مهم برای هر فعالیت تجاری است.
در اینجا برای اولین بار در بین تمام سایتهای فارسی زبان در حوزه مشاوره و سایتهای آموزش مدیریت به اینکه خواهیم پرداخت که چگونه میتوان نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی را تعیین نمود.
در ابتدا باید به بررسی اینکه بپردازیم :
مهمترین چالش پیش روی برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه گذاری بازاریابی چیست ؟
در حالت معمول ، برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه ROI به دو شاخص مهم نیاز است :
هزینه های مرتبط با کمپین بازاریابی / عملیات بازاریابی .
نتایج حاصل از فعالیت های بازاریابی .
معمولا این نتایج به صورت درامد یا سود است.
پاسخ معمولی به این سوال (نرخ بازگشت سرمایه ROI چیست ؟) فرمول زیر است :
هزینه بازاریابی / (هزینه بازاریابی – میزان رشد فروش حاصل از بازاریابی) =ROI
با محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری بازاریابی MROI از این طریق ، چند چالش جدی وجود دارد.
- بسته به نحوه اندازه گیری اثر و هزینه ها ، محاسبه ROI برای بازاریابی می تواند مشکل باشد.
تشخیص اینکه چه بخشی از رشد فروش مربوط به یک فعالیت بازاریابی است می تواند مشکل باشد.
اگر بازاریابی شما دارای چند لایه باشد و یا چند کمپین در یک زمان در حال انجام باشد نیز بسیار کار را سخت میکند.
شرکت های بزرگ فرمول ها و الگوریتم های ROI پیچیده دارند که عوامل متعدد و متغیری ، ده ها متغیر را ایجاد میکنند.
- اندازه گیری نرخ بازگشت سرمایه ROI برای هر کمپین بازاریابی ، به زمان و دسترسی به اطلاعات و منابع مالی شرکت نیاز دارد.
- این رویکرد مستلزم صبر است. شاید ماه ها زمان ببرد تا بتوانیم بفهمیم که آیا یک کمپین سودآور بوده است یا خیر ؟
به طور خلاصه ، محاسبه ROI بازاریابی به روش “سنتی” همیشه عملی نیست. پس ما به روش بهتری نیاز داریم.
بنابراین بیایید فرمولهای پیچیده ، مدلهای انتسابی و الگوریتمها را کنار بگذاریم و روی یک معیار ساده تمرکز کنیم:
نرخ هزینه درآمد به بازاریابی ( نسبت هزینه درآمد به بازاریابی )
نسبت درآمد به هزینه چیست؟
نسبت هزینه درآمد به بازاریابی بیانگر میزان درآمد حاصل شده برای هر 1 تومان صرف شده برای بازاریابی است.
فرض که برای کسب 5 تومان درآمد ( فروش ) نیاز است باشد که یک ریال روی بازاریابی هزینه نمایید ، بنابراین این نسبت 5 به 1 است.
چه زمانی یک نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی خوب است ؟
ROI بازاریابی زمانی خوب است که نسبت درآمد به هزینه بازاریابی 5 به یک یا 5:1 باشد.
نسبت 5:1 ( همان نرخ 500% ) تقریبا در وسط منحنی زنگوله ایی قرار گرفته است.
منحنی زنگوله ایی : نمودار توزیع نرمال یک نمودار جهان شمول است که تمام احتمالا را در بر میگیرد.
نسبت بالای 5: 1 برای اکثر مشاغل بسیار قوی است و نسبت 10: 1 به صورت کاملا استثنایی است.
دستیابی به نسبت بالاتر از نسبت 10: 1 امکان پذیر است ، اما نباید انتظار باشد ( معمولا در اقتصادهای بیمار که دچار فساد هستند ، چنین نسبتی به راحتی حاصل میشود ).
نسبت هدف مدنظر شما تا حد زیادی به ساختار هزینه و بسته به صنعت شما کاملا متفاوت خواهد بود.
فرض که کمپین بازاریابی تیم مشاوران مدیریت ایران در حدود 263.326.333 تومان هزینه داشته است و در حدود 1.035.666.562 تومان از آن درآمد کسب شده باشد .
در این صورت در حدود نسبت 4 به 1 است یا نرخ بازگشت سرمایه به بازاریابی 393%.
توجه : اینکه شما بدانید که این اعداد را بیاد چگونه به دست آورید تا این در سودآوری و بازگشت سرمایه این فرمول قرار دهید خود به قدرت تحلیل مالی صحیح از کمپین نیاز دارد.
چرا از یک نسبت یا نرخ استفاده می کنیم؟
نسبت ها قابل فهم و کاربرد آسان هستند. قبل از شروع برنامه بازاریابی Marketing Plan ، همه می دانند که برای موفقیت باید به چه عددی دستیابند.
همچنین ، تا زمانی که مکانیسم های ردیابی صحیح اطلاعات وجود داشته باشد ، همه می توانند به سرعت تشخیص دهند که آیا یک کمپین بازاریابی موفق بوده یا خیر.
چه مواردی به عنوان هزینه بازاریابی در فرمول نرخ بازده سرمایه گذاری بازاریابی مدنظر قرار میگیرد ؟
هنگام محاسبه نرخ، هزینه بازاریابی هر هزینه افزایشی است که برای اجرای کمپین بازاریابی (به عنوان مثال هزینه های متغیر) باید پرداخت شود. این هزینه ها شامل:
- هزینه پرداخت برای تبلیغات پرکلیک
- هزینه های نمایش تبلیغات
- هزینه های که رسانه های تبلیغاتی دریافت نموده اند
- هزینه های تولید محتوا
- هزینه های آژانس های بازاریابی و تبلیغات
از آنجا که هزینه های نیروی انسانی واحد بازاریابی تمام وقت ، ثابت است ، آنها به این فرمول اضافه نخواهد شد.
هزینه هایی را باید در این نرخ در نظر داشت که مرتبط با کمیپین بوده و حتما با شروع کمیپین بوجود می آید.
چرا نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی 1:5 خوب است؟
در حداقل مطلق ، شما باید هزینه ساخت محصول و هزینه بازاریابی آن را بتوانید بپردازید
نسبت 2: 1 درآمد به بازاریابی برای بسیاری از مشاغل سودآور نخواهد بود ، زیرا هزینه تولید یا هزینه کالای فروخته شده ، حدود 50٪ قیمت فروش است.
برای این گونه از کسب و کارها :
- اگر 1000 تومان هزینه تولید شده باشد.
- و 1000 تومان در بازاریابی هزینه کنید.
- و 2000 تومان محصول را بفروشید
شما حتما ورشکسته خواهید شد.
شرکت هایی که حاشیه ناخالص بالاتری دارند (هزینه کالای فروخته شده آنها ، کمتر از 50 درصد قیمت فروش است) پس به علت حاشیه سود بالا نیاز نیست که حتما به همان تعداد از پیش تعیین شده در فروش برسند. زیرا به راحتی از نقطه سربرسر خود کمپین عبور میکنند.
در همین حال ، شرکت هایی که حاشیه های پایین تری دارند (هزینه کالای فروخته شده آنها ، بیش از 50 درصد قیمت فروش است) باید حتما برابر تعداد از پیش تعیین شده در کمیپن بفروشنده تا بتوانند یک کار سود آور کرده باشد.
رابطه نرخ بازگشت سرمایه و ارزش طول عمر مشتری Lifetime Value
تا اینجا همه چیز ساده به نظر می آید . البته بعد از توضیحات و مثالهای بنده . 100% ساده است
اما در شرکتی مانند ردبول یا ورجین که ما با یک فرمول ساده به این نتیجه نمیرسیم که باید چند تا بفروشیم در اثر کمپین بازاریابی یا برندینگ بفروشیم تا کارمان سود آور باشد.
- زیرا ممکن است مشتری فقط یک محصول نخرد
- زیرا ممکن است مشتری به صورت مستقیم از ما نخرد
- زیرا سودآوری و بازگشت سرمایه مشتری بعد از پایان کمپین از ما بخرد
- زیرا ممکن است ، مشتری محصولی را مرجوع نماید
ما همه این موارد را در این نرخ باید در نظر بگیریم . پس کار خیلی هم ساده نیست.
ارزش عمر مفید مشتری و سایر شاخصهای مرتبط میتواند روی این نرخ اثر گذاری داشته باشد.
فرض که کمپین بازاریابی تیم مشاوران مدیریت ایران در حدود 263.326.333 تومان هزینه داشته است و در حدود 1.035.666.562 تومان از آن درآمد کسب شده باشد .
از این میزان درآمد در حدود 290.000.000 تومان ناشی از تبلیغات کلیکی بود که ما برایش 160.000.000 تومان هزینه کرده بودیم .
همچنین از این درآمد کلیکی در حدود 290.000.000 تومان درآمد ناشی از خرید اولی ها است.
حالا به دو عدد توجه نمایید
- هزینه 326.333 تومان
- درآمد 290.000.000 تومان
نست در اینجا حتی 2 به 1 هم نیست . ایا این کمیپن سودآور است یا خیر ؟
اینجاست که عمرمفید مشتری مهم میشود.
محاسبه درآمد حاصل از فعالیتهای بازاریابی موازی آسان نیست.
تاکتیک های خاصی مانند رسانه های اجتماعی ، بازاریابی محتوا ، فیلم و نمایش تبلیغات برای مخاطب هدفمند مدتها قبل از انجام خرید شروع می شود.
بسترهای نرم افزاری بازاریابی مانند در برخی شرکتهای آمریکایی ایجاد اند که هیچ کدام نیز کامل نیستند و مجبور شدیم خودمان یک برنامه با شاخص های مورد نیازمان با کمک IBM در شرکت ردبول فراهم سازیم.
فقط به این دلیل که یک فعالیت بازاریابی کاملاً قابل اندازه گیری نیست ، به این معنی نیست که نباید در نظر گرفته شود.
گفته می شود ، مدیریت بازاریابی باید بتواند نقاط مختلفی را بین فعالیت و درآمد به هم متصل نماید. پیشرفت در نرم افزار و روش تجزیه و تحلیل وب بینش بهتری برای اندازه گیری فعالیت در طول زمان و در دستگاه های مختلف ارائه می دهد.
بررسي تحليلي نظام سربازي اجباري درايران
خالص ارزش فعلی (NPV) در این روش، کلیه وجوه بر اساس یک نرخ بازده قابل قبول (هزینه تأمین مالی) تنزیل می گردند و با استفاده از فاکتورهای بهره ارزش فعلی، خالص ارزش فعلی محاسبه خواهد گردید. در صورت مساوی بودن جریان های نقدی سالانه از فاکتور بهره ارزش فعلی اقساط مساوی یک ریالی و در صورت مساوی نبودن جریان های نقدی سالانه از فاکتور بهره ارزش فعلی یک ریال استفاده می گردد. مبنای پذیرش یک پروژه سرمایه گذاری، وجود خالص ارزش فعلی مثبت است. در صورت وجود چندین پروژه سرمایه گذاری، پروژه دارای بالاترین خالص ارزش فعلی مثبت، انتخاب خواهد شد.
نقاط ضعف و قدرت ارزش فعلي خالص. اصولا در محاسبه ارزش فعل خالص به ميزان سود توجه مي شود و در محاسبه آن، ارزش زماني پول مورد توجه قرار مي گيرد؛ در نتيجه با استفاده از آن مي توان در مورد طرح ها سرمايه گذاري ( كه هدف از اجراي سودآوری و بازگشت سرمایه آنها تحصيل سود است و براي چندين سال داراي جريان نقدي مي باشد) قضاوت كرد. از آنجا كه ارزش فعلي خالص طرحها را برحسب واحد پول (ريال) بيان مي كنند، براي موارد زير مي توان از آن استفاده كرد: 1. ارزيابي انواع طرح هاي سرمايه گذاري 2. انتخاب مناسبترين طرح 3. محاسبه تاثيراتي كه ارقام تشكيل دهنده بودجه سرمايه اي شركت در ثروت سهامداران دارد. محاسبه ارزش فعلي خالص در مقايسه با دوره برگشت سرمايه مشكلتر است و از آنجا كه اين رقم براساس نرخ بازده ((واقعي)) طرح استوار نيست، در تفسير آن بايد احتياط كرد.
نرخ بازده داخلی (IRR) نرخ بازده داخلی، نرخ سود تضمین شده ای است که منجر به تساوی ارزش فعلی خالص جریان های نقدی ورودی و ارزش فعلی خالص جریان های نقدی خروجی خواهد شد. نرخ بازده داخلی نرخی است که به ازای آن خالص ارزش فعلی صفر می گردد. مبنای پذیرش یک پروژه سرمایه گذاری، وجود نرخ بازده داخلی بیشتر از نرخ هزینه تأمین مالی است. در صورت وجود چندین پروژه سرمایه گذاری، پروژه دارای بالاترین نرخ بازده داخلی (مشروط به بیشتر بودن از نرخ هزینه تأمین مالی)، انتخاب خواهد شد.
نقاط قوت و ضعف نرخ بازده داخلی: در محاسبه نرخ بازده داخلي، ارزش زماني پول در نظر گرفته مي شود و اين نقطه قوت اين معيار است. با اين معيار متوسط نرخ بازده سالانه طرح هاي مختلف سرمايه گذاري را با توجه به جريان هاي نقدي محاسبه مي كنند. بيان نرخ بازده داخلي به صورت درصد مزيت بزرگي است، زيرا بيشتر مديران به راحتي مي توانند ميزان ميزان مطلوب بودن يك طرح را با توجه به نرخ بازده داخلي تشخيص دهند. اما از بين معيارهاي سه گانه ارزيابي طرحها، محاسبه نرخ بازده داخلي از همه مشكلتر است. عيب بزرگ اين معيار ضعفي است كه در برابر متفاوت بودن مبلغ خالص سرمايه گذاري دارد، در نتيجه بايد گفت كه معيار نرخ بازده داخلي در انتخاب طرحهاي سرمايه گذاري كاربرد محدودي دارد.
مقایسه بین دو روش NPV و IRR هر چند در اغلب موارد، ارزیابی پروژه های سرمایه گذاری با استفاده از این دو روش منتج به نتایج یکسانی خواهد گردید؛ اما تحت شرایط زیر می توان انتظار داشت که نتایج حاصله از این دو روش متفاوت باشند : * تفاوت مبالغ سرمایه گذاری اولیه پروژه ها * تفاوت زمان بندی جریان وجوه نقد پروژه ها * تفاوت عمر پروژه ها * تفاوت فرض بنیادی دو روش (در روش خالص ارزش فعلی فرض بر این است که وجوه حاصل از اجرای پروژه سرمایه گذاری مجدداًً با نرخ بازده مورد انتظار یا نرخ هزینه تأمین مالی، سرمایه گذاری خواهد شد. در حالی که در روش نرخ بازده داخلی فرض بر این است که وجوه حاصل از اجرای پروژه سرمایه گذاری مجدداًً با نرخ بازده داخلی، سرمایه گذاری خواهد شد. در اغلب موارد، این دو نرخ متفاوت هستند.) در مواردی که بین نتایج حاصل از دو روش تفاوت وجود دارد، اکثر تحلیل گران مالی معمولاً بر نتایج حاصل از روش خالص ارزش فعلی تأکید می ورزند. شاخص سودآوری (PI) در مواردی که پروژه های سرمايه گذاری، دارای مبالغ سرمایه گذاری اولیه متفاوتی باشند، خالص ارزش فعلی پروژه ها معیار مناسبی برای ارزیابی و انتخاب نیست. چرا که در صورت یکسان بودن سایر شرایط، پروژه های بزرگتر نسبت به پروژه های کوچکتر، از ارزش فعلی خالص بیشتری برخوردار بوده و این موضوع، تصمیم گیری را با مشکل مواجه خواهد نمود. در چنین مواردی، از شاخص سودآوری بهره گرفته می شود که مبنای یکسانی را برای مقایسه و ارزیابی پروژه های سرمايه گذاری با اندازه های گوناگون فراهم می سازد. مبنای پذیرش یک پروژه سرمایه گذاری، وجود شاخص سودآوری بیشتر از یک است. در صورت وجود چندین پروژه سرمایه گذاری، پروژه دارای بالاترین شاخص سودآوری (مشروط به بیشتر بودن از یک)، انتخاب خواهد شد. دوره بازیافت سرمایه (PBP) این روش، مدت زمان لازم برای بازیافت جریان های نقدی خروجی (مبالغ سرمايه گذاری اولیه) از طریق جریان های نقدی ورودی سالانه را اندازه گیری می نماید. در این روش، ارزش زمانی پول، ارزش اسقاط در پایان عمر مفید و وجوه تحصیل شده پس از دوره بازیافت سرمایه نادیده گرفته می شوند. در دوره های بی ثباتی اقتصادی یا مواقعی که تأمین سرمایه از طریق استقراض یا انتشار سهام مشکل است، مدیران ترجیح می دهند پروژه هایی را اجرا نمایند که دوره بازیافت سرمایه نسبتاً کوتاهی دارند. هر چند دوره بازیافت سرمایه نسبتاً کوتاه می تواند معرف ریسک کمتر پروژه سرمایه گذاری باشد؛ اما کوتاه بودن دوره بازیافت سرمایه دلیلی بر سودآور بودن یک پروژه نسبت به سایر پروژه ها نیست. در صورت وجود چندین پروژه سودآوری و بازگشت سرمایه سرمایه گذاری، پروژه دارای کمترین دوره بازیافت سرمایه انتخاب می گردد. نقاط قوت و ضعف دوره بازیافت سرمایه ضعف ها: 1. با این معیار نمی توان سودآوری طرح های مختلف سرمایه گذاری را مقایسه نمود. 2- عدم توجه به جریانهای نقد پس از دورة بازگشت. 3- عدم توجه به عامل ارزش زمانی پول. مزيت ها: 1- به راحتی درک می شود. 2- محاسبه آن آسان است. 3- براحتی تفسیر می شود. >برای حل مشکل عدم توجه به جریانهای نقد پس از دورة بازگشت، از متوسط ارقام جریانهای نقد سالانه استفاده میشود.
بازگشت محبت در مقابل بازگشت سرمایه
معیار شما برای رهبری خوب چیست؟ در تجارت اغلب از «بازگشت سرمایه» (ROI) برای سنجش موفقیت استفاده میکنند. شما زمانی که کارمندان خود را ارزیابی میکنید، موفقیتهای آنها را در نظر میگیرید و در بحث موفقیت نیز به سودآوری و بهرهدهی توجه دارید؛ اما بازگشت سرمایه برای یک مدیر چیست؟
از آنجا که بازگشت سرمایه بهمعنای کسب نتیجه است، منطقی به نظر میرسد که مدیریت موثر را براساس نتایج تیمی تعریف کنیم؛ یعنی ببینیم که آیا گروه به اهداف خود رسیدهاند؟ آیا گروه قله را فتح کردهاند؟ آیا مخالفتها گروه را به جنبش درآوردهاند؟ اینها معیارهای مهمی هستند و کسب نتیجه، هدف اولیه مدیریت است، اما هرگز نباید روش ابتدایی آن باشد؛ منظور این است که بسیاری از رهبران، بیشتر از اینکه مدیریت کنند، روی نتیجه متمرکز میشوند و اعضای تیم را چرخدندههای ماشین موفقیت میبینند. ممکن است با این سبک مدیریت، کمی موفقیت بهدست آورند، اما کوتاهمدت است، چون موفقیت بلندمدت به همکاری مستمر بین مدیر و اعضای تیم نیاز دارد.
«هرب کلهر»، بنیانگذار خطوط هوایی «Southwest» میگوید: «در رهبری یک سازمان، روح و روان بیشتر از سیستم اهمیت دارد. یک مدیر موثر منابع خود را در درک دیگران جستوجو میکند. اگر یک مدیر از انسانیت، یعنی حساسیت نسبت به امید و شور و شوق فراوان کسانی که هدایتشان میکند، آگاهی نداشته و توانایی تجزیه و تحلیل نیروهای روانی را که انگیزهبخش هستند، نداشته باشد، صرفنظر از تمام دلگرمیهایی که میگیرد، نمیتواند مولد و موفق باشد.»
به کلماتی که کلهر برای تعریف یک مدیریت موثر استفاده میکند، دقت کنید: درک، آگاه، حساسیت و روح. من معتقدم کلمهای که مجموعه تمامی اینهاست، «محبت» است. به عبارت دیگر، منظور کلهر این بوده که نخستین قدم در سودآوری و بازگشت سرمایه راه کسب نتیجه، محبتکردن است. محبتکردن منجربه همکاری میشود و رابطه را تقویت میکند. زمانی که اعضای تیم احساس میکنند رابطه مستحکمی با مسئول خود دارند، مشتاقانه تمام تلاش خود را میکنند که طبیعتا نتیجه تولید میشود.
اگر محبت نخستین قدم باشد، چگونه میتوان آن را گسترش داد؟ اگر شما مشوق گروه هستید، توصیه من این است که از منطقه امن خود خارج شوید، چون بهخاطر بازگشت سرمایهتان در طولانیمدت، ارزش سرمایهگذاری روی وقت و انرژی را دارد. افراد قبل از اینکه با مدیر خود همکاری کنند، بهدنبال پاسخ این سوالات هستند: آیا رئیس به من اهمیت میدهد؟ آیا به من کمک میکند؟ آیا میتوانم به رئیسم اعتماد کنم؟
آیا به من اهمیت میدهی؟
چرخدندههای ماشین خاطرتان هست؟ اکنون دیگر فراموشش کنید؛ چون یک تصویر ذهنی غلط است. سازمان متشکل از تکتک افراد با نیازها، امیدها و آرزوهای منحصربهفرد است. برای پاسخدادن به این سوال، مدیر باید بیشتر از پروژه، به اعضای تیم بها دهد. به جای نیروی انسانی، آنها را به چشم انسان ببینید که لازمه آن شناخت اعضای تیم، آموختن درباره آنها و درککردن هر آن چیزی است که به آنها انگیزه میدهد. ارزشی را که آنها برای سازمان به ارمغان میآورند، بیان کنید، از حال خانوادهشان بپرسید و به پاسخهای آنها علاقه نشان دهید. اگر ارجنهادن به اعضای تیم را هدف خود قرار دهید، نه کاری که آنها برای شما انجام میدهند، در اعمالتان مشخص خواهد شد.
آیا به من کمک میکنی؟
شما هم به اعضای تیمتان نیاز دارید که برای بهسرانجامرساندن ماموریت به شما کمک کنند. «زیگ زیگلار» میگوید: «شما میتوانید هر آنچه میخواهید را در زندگی داشته باشید؛ به شرط اینکه به دیگران کمک کنید به هر چه میخواهند، برسند.» ساده است؛ مردم به یک رابطه یکطرفه کمکی نمیکنند و با کمککردن به آنها به خودتان کمک کردهاید.
پس از ارجنهادن به اعضای تیم، کار بعدی شما این است که بدانید چگونه باید به آنها ارزش بیفزایید؛ هر کدام از آنها به چه چیزی نیاز دارند یا چه میخواهند که شما توانایی تامین آن را دارید؟ چگونه میتوانید یک تفاوت مثبت در زندگی آنها ایجاد کنید؟ وقتی بدون خودخواهی چیزی را به کسی ببخشید، در عوض وفاداری و حمایت او را دریافت خواهید کرد.
آیا میتوانم به تو اعتماد کنم؟
محبت زمانی پذیرفته میشود که مدیر پیوسته آن را ابراز کند. جواب این سوال در رفتارهایی است که مدام از شما سر میزند. اعتمادسازی زمان میبرد و باید برای عملکردن به وعدههای خود، هماهنگی کلام و رفتار و ارزش افزودن پیوسته به اعضای تیم، وقت بگذارید؛ رشد و حفظ اعتماد به تعهد شما نیاز دارد.
افخمیراد: سودآوری و بازگشت سریع سرمایه؛ مزیت سرمایهگذاری در ایران/معاون وزیر خارجه هلند: برقراری ارتباط بانکی با ایران گام اول ماست
معاون وزیر و رییس سازمان توسعه تجارت ایران در دیدار با معاون وزیر خارجه هلند گفت: اکنون بعد از برداشته شدن تحریمها شرایط خوبی برای تجارت با ایران فراهم شده است از همین رو تقویت بخش خصوصی و توانمندسازی بنگاههای تجاری برای موفقیت در مذاکرات خارجی از اولویتهای نخست ماست.
به گزارش ایلنا از روابط عمومی سازمان توسعه تجارت، ولیا. افخمیراد در دیدار با «مارتین وندنبرگ» معاون وزیر امور خارجه هلند که در راس یک هیات تجاری 30 نفره به تهران آمده است، گفت: تحریمهای ظالمانه علیه ایران باعث فرصتسوزی در بخشهای مختلف شده است اما اکنون با رفع نسبی این تحریمها، کشورهای مختلف برای همکاریهای تجاری روانه ایران شدهاند و لازم است که برای استفاده حداکثری از وضعیت موجود بخش خصوصی تقویت و آماده مذاکرات شود.
وی با اشاره به تحریمهای اقتصادی ایران اظهار داشت: ما مشکلاتی را بهویژه در ارتباطات بانکی با کشورهای دیگر داشتهایم و اکنون در تلاشیم فضایی را ایجاد کنیم که این موانع رفع شود؛ ضمن اینکه در زمینه برقراری روابط تجاری هم ضعفهایی را داریم چرا که بخش خصوصی ما به علت تحریمهای سخت چند سال اخیر آمادگی لازم را برای استفاده از فضای پس از برجام نداشته است.
وی تاکید کرد: بخش خصوصی ایران باید بخشهای مختلف خود را برای مذاکره با طرفهای تجاری بهروز کند و به علوم و فنون تجاری روز مجهز شود.
افخمیراد با بیان اینکه سال گذشته سال بسیار پرکاری برای سازمان توسعه تجارت بود، خاطرنشان کرد: در سال گذشته هیأتهای تجاری زیادی را از نقاط مختلف جهان میزبانی کردهایم و مکررا علاقهمندی برای گسترش حجم تجارت با کشورهای دیگر از سوی مسئولان ایرانی مطرح شده است.
رییس سازمان توسعه تجارت با اشاره به پیشرفتها صنعتی هلند و آشنا بودن ایرانیها با برندهای هلندی یادآور شد: سال گذشته حجم تجارت ایران و هلند 650 میلیون دلار بود که بیش از 600 میلیون دلار آن را واردات ایران از سودآوری و بازگشت سرمایه هلند و 40 میلیون دلار آن را صادرات ایران به هلند تشکیل میداد؛ این رقم متناسب با تواناییهای دو طرف نیست و باید برای افزایش آن برنامهریزی کرد.
وی پیشنهاد کرد که شرکتهای بزرگ هلندی در ایران به صورت سرمایهگذاری مستقیم و یا سرمایهگذاری مشترک فعالیت کنند و یا در قالب سایر فعالیتهای تجاری با طرفهای ایرانی کار کنند.
وی با تاکید بر بازدهی بالای سرمایهگذاری در ایران اضافه کرد: شرکتهای خارجی باید ایران را هاب منطقه در تولید و صادرات بدانند و با این تفکر به ایران بیاییند که ایران در منطقهای است که به جمعیت 400 میلیونی اطرافش به راحتی دسترسی دارد و به لحاظ سیاسی امن است؛ همین عوامل انجام فعالیتهای اقتصادی در ایران را سودآور میکند.
افخمیراد در تشریح مزیتهای سرمایهگذاری در ایران، گفت: در ایران سرمایهگذاران از معافیتهای مالیاتی خوبی برخوردارند و حتی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی از شرایط بهتری بهرهمندند چراکه این مناطق نیاز به اخذ ویزا ندارد و شرکتهای خارجی به راحتی میتوانند در آنجا فعالیت کنند؛ بانکهای خارجی نیز میتواند به راحتی شعب خود را دایر کنند و مجوزهای راهاندازی شرکت در حداقل زمان ممکن برای فعالان اقتصادی صادر میشود.
رییس سازمان توسعه تجارت با تاکید بر سرمایهگذاری در حوزههای زیربنایی افزود: سرمایهگذاری در زیرساختهای ایران بازدهی بالایی دارد و بازگشت سرمایه به سرعت صورت میگیرد، ما آمادگی داریم در همه حوزهها پارتنرهای خوبی را به شرکتهای هلندی معرفی کنیم.
وی خاطرنشان کرد: برای بهبود هرچه بهتر شرایط سرمایهگذاری در ایران، در سازمان توسعه تجارت تمام تلاش خود را کردهایم که تغییرات در قوانین و مقررات تجاری در حداقل ممکن باشد ضمن اینکه طبق قانون نظام وارداتی خود را با ابزار تعرفه به کنترل درآوریم.
وی در پایان بر حمایت موثر هلند برای تسریع در عضویت ایران به سازمان تجارت جهانی تاکید کرد.
در ادامه این جلسه «مارتین وندنبرگ» معاون وزیر امور خارجه هلند بر عزم دولت کشور متبوعش برای برقراری روابط تجاری با ایران تاکید کرد و افزود: گام اول ما تلاش برای ایجاد ارتباط مستقیم و مفید بانکهای هلندی با بانکهای ایرانی است تا از این مسیر روابط تجاری در بخشهای دیگر تسهیل شود.
وی خاطر نشان کرد: ما به گسترش تجارت با ایران علاقهمندیم اما رفع موانع و مشکلات تجاری زمانبر و نیازمند صبر است.
معاون وزیر امور خارجه هلند تاکید کرد: ما آمادگی داریم که در بخش زیرساختهای ایران سرمایهگذاری مشترک انجام دهیم و با همکاری بنگاههای ایرانی تولید مشترک داشته باشیم.
وی در پایان افزود: استقبال گسترده شرکتهای اروپایی برای همکاری با ایران سیگنال مثبتی برای مشارکت بنگاههای هلندی در تهران است.
دیدگاه شما