فرهنگ انتقام ممکن است موضوع پیروی در سازمان را با مشکل مواجه کند.
استراتژی سه زمانه الدر در تحلیل تکنیکال
این مقاله قرار است به بررسی استراتژی سه زمانه الدر در تحلیل تکنیکال بازار ارزهای دیجیتال و اهمیت آن در این زمینه بپردازد. از آنجا که تحلیل و معامله در بازار ارزهای دیجیتال و استفاده کردن از تنها یک اندیکاتور تکنیکال کار دشواری بوده و امید داشتن به کسب موفیتهای بزرگ از این طریق، تقریباً امری محال است. اندیکاتورهای تکنیکال مکمل نمودارهای قیمتی و از ابزارهای مهم برای شناسایی روندهای بازار هستند. یکی از معایب اصلی در استفاده کردن و به کارگیری اندیکاتورها، سیگنالهای کاذب معاملاتی است که از آنها دریافت میشود.
فرقی هم ندارد که از کدام اندیکاتور استفاده میکنید، این عیب و ایرادی مشترک در تمامی اندیکاتورها است. علاوه بر این، استفاده از یک تایم فریم (Timeframe) به تنهایی هم کار درستی نیست و افراد حرفهای به هیچ وجه این اشتباه را تکرار نخواهند کرد! چرا که یک نمودار قیمتی ساده به تنهایی قادر به این نیست که روند کلی، میانی و جزئی بازار را مشخص نماید.
استراتژی سه زمانه الدر (Elder) یکی از استراتژیهای جالب، کارآمد و مهم برای معامله کردن در بازارهای مالی است. این استراتژی نه تنها از ترکیب چند اندیکاتور تکنیکال استفاده میکند، بلکه از سه نمودار قیمتی با تایم فریمهای (Timeframes) مختلف نیز برای انجام تحلیل و معامله بهره میبرد. این استراتژی در عین حال بسیار ساده بوده و میتوانید در تمامی بازارهای مالی نیز از آن استفاده کنید. از جمله بازارهای ارز دیجیتال!
معرفی استراتژی سهزمانه الدر (Elder)
استراتژی سه زمانه الدر Elder به کمک نمودارهای زمانی بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت فرصتهای معاملاتی را فیلتر میکند. منظور از سه زمانه نیز دقیقاً همین است. انتخاب سه بازه زمانی یا تریم فریم متفاوت و در نظر گرفتن افقهای مختلف برای بررسی قیمتها!
هدف استراتژی سه زمانه الدر این است که معاملهگر یا تریدر همیشه در جهت درست بازار قرار داشته باشد. این استراتژی از دو نوع اندیکاتور تکنیکال استفاده میکند: اندیکاتورهای روندی و اسیلاتور ها.
اندیکاتورهای روندی به تشخیص روند بازار کمک میکنند و اندیکاتورهای نوساننما یا اسیلاتور هم برای تشخیص بازگشتهای اصلاحی مورد استفاده واقع میشوند.
تقسیمبندی بازار به سه بخش مختلف
خالق این استراتژی بازار را به چند بخش تقسیم کرده است. از نظر Alexander Elder بازار روند بلندمدت دارد، که استراتژی کلی معاملاتی را مشخص میکند. تا وقتیکه روند بلندمدت بازار صعودی است، باید به فکر خرید بود. اما وقتی بازار وارد روند نزولی شد، باید از معاملات خرید خارج شده و به فکر معامله فروش بود.
در بازار دورههای آرامی وجود دارند که قیمتها در یک دامنه محدود دچار نوسان میشوند. از نظر این استراتژی در فازهای خنثی یا بدون روند باید از معامله خودداری کرد.
در این استراتژی اولین نمودار قیمتی (چارت) باید نشانگر روند کلی و بلندمدت بازار باشد. نمودار دوم بایستی نشانگر روند میانمدت بازار باشد. نمودار یا چارت سوم هم باید برای سیگنال یابی دقیق در تایم فریمهای پایینتر استفاده شود.
در واقع شما به کمک نمودار بلندمدت، روند اصلی بازار را تشخیص میدهید. نمودار دوم که نشانگر روند میانمدت است، وضعیت بازار در فار اصلاحی را نشان میدهد. آیا بازار وارد اصلاح شده است؟ آیا اصلاح تمام شده است؟ آیا اصلاح به تغییر روند منجر شده است؟ پاسخ این سه سؤال را باید در نمودار دوم پیدا کنید. نمودار سوم هم بهترین جا برای سیگنال یابی است. نمودار سوم به شما کمک میکند تا با حد ضرر کوتاهتری وارد بازار شوید.
انتخاب تایم فریم (Timeframe) در استراتژی الدر
سؤال تکراری که همیشه معامله گران تازهکار با آن درگیر هستند! بهترین تایم فریم کدام است؟ استراتژی سهزمانه الدر (Elder) مثل سایر استراتژیهای معاملاتی یک سیستم جامع محسوب میشود. یعنی تایم فریمی که انتخاب میشود بستگی به نحوه کار معاملهگر دارد. در یک بازه زمانی مشخص مثل یک روز، یک هفته و یا یک ماه چند بار معامله میکنید؟
هر چه تعداد معاملات شما در این بازه زمانی بیشتر باشد، باید از تایم فریمهای کوتاهتر استفاده کنید. اگر تعداد معاملات کمتر باشد، باید از تایم فریمهای بلندمدت استفاده کنید.
در استراتژی سهزمانه الدر (Elder) شما باید از سه تایم فریم مختلف استفاده کنید، به طوری که تایم فریم بلندمدت تقریباً ۴ تا ۵ برابر تایم فریم میانمدت باشد. تایم فریم میانمدت هم باید حداقل ۴ تا ۵ برابر بزرگتر از تایم فریم کوتاهمدت باشد!
شما میتوانید از ترکیب نمودار یک روزه (D1)، نمودار چهارساعته (H4) و نمودار یک ساعته (H1) استفاده کنید. نمودار روزانه روند اصلی بازار را مشخص میکند. نمودار چهارساعته روند میانمدت بازار را شفاف میکند. نمودار یک ساعته هم بهترین جا برای پیدا کردن سیگنالهای پرایس اکشن با حد ضررهای کوتاه است.
اگر این ترکیب با سبک معاملاتی شما جور در نمیآید، میتوانید از ترکیب نمودار چهارساعته، نمودار یک ساعته و نمودار ۱۵ دقیقه استفاده کنید.
معمولاً نمودار بلندمدت در سمت چپ، نمودار میانمدت در وسط و نمودار کوتاهمدت در سمت راست تصویر قرار میگیرند. اگر شما هم جزو اسکالپ کار های بازار هستید (Scalper)، میتوانید از ترکیب نمودار ۳۰ دقیقه (M30)، نمودار پنج دقیقه (M5) و نمودار یک دقیقه (M1) استفاده کنید.
انتخاب اندیکاتورهای تکنیکال در استراتژی سه زمانه الدر
همانطور که در بالا هم گفتیم، در استراتژی سه زمانه الدر، باید از دو نوع اندیکاتور روندی (Trend) و اندیکاتور اسیلاتور (Oscillator) در نمودارها استفاده کنید.
نمودار بلندمدت که در سمت چپ مانیتور قرار میگیرد، باید اندیکاتورهای روندی را شامل شود. نمودار بلندمدت برای پیدا کردن روند اصلی بازار است. به همین دلیل توصیه میشود که از دو اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average) و اندیکاتور MACD استفاده کنید.
در نمودار میانمدت که برای تشخیص فاز اصلاحی بازار است، باید از اندیکاتورهای نوساننما یا اسیلاتور استفاده کنید. شاخص RSI یا استوکاستیک (Stochastic) برای این کار مناسب هستند.
در نمودار کوتاهمدت نباید اندیکاتوری اضافه شود. نمودار کوتاهمدت که در سمت چپ صفحه نمایش قرار میگیرد، جایی است که شما با استفاده از تئوریهای ساده بررسی عملکرد قیمتها به دنبال سیگنال هستید. در اینجا هدف پیدا کردن بهترین سیگنال موجود در این مورد است. بهترین سیگنال، سیگنالی است که اصل انطباق را رعایت کرده باشد و حد ضرر کوتاهتری نیز داشته باشد.
روش کار استراتژی سه زمانه الدر (Elder) چگونه است؟
پس از اینکه نمودارها و اندیکاتورها را آماده کردید، باید به تحلیل بازار اقدام کنید. نمودار بلندمدت را تحلیل کنید تا روند اصلی بازار را پیدا کنید. روند بازار دوست شماست! پس اگر روند صعودی است، به فکر معامله خرید و اگر روند نزولی است به فکر معامله فروش باشید. در روند خنثی از معامله خودداری کنید.
اگر بازار روند صعودی دارد، باید به نمودار دوم یا وسطی نگاه کنید. این نمودار باید وضعیت فاز اصلاحی بازار را مشخص کند. آیا بازار در حال ورود به فاز اصلاحی است؟
منظور از اصلاح در تحلیل قیمت بازار
اصلاح در روند صعودی به معنی کاهش قیمت هاست. پس اگر میخواهید خرید بزنید، باید منتظر پایان اصلاح بمانید. شاید این نمودار نشان دهد که بازار در حال خروج از فاز اصلاحی است. در این صورت باید با بررسی نمودار سوم به دنبال سیگنال خرید باشید. گاهی اوقات بازار در روند صعودی قرار دارد و هنوز خبری از اصلاح نیست. در این صورت نمودار دوم هم نشانهای از اصلاح نخواهد داشت. در این سناریو بهتر است که منتظر اصلاح بازار بمانید.
اگر بازار روند نزولی داشته باشد، باز هم باید نمودار دوم را بررسی کنید. وضعیت اصلاح مشخص میکند که آیا زمان برای ورود به معامله مناسب است یا خیر؟ اصلاح در روند نزولی به معنی افزایش نسبی قیمت هاست. در روندهای قوی بهتر است که با پایان اصلاح وارد بازار شوید. همیشه به خاطر داشته باشید که نمودار سوم و کوتاهمدت بازار باید سیگنال معاملاتی صادر کند. در نبود سیگنال نباید وارد بازار شوید. سیگنال حد ضرر و ریسک معامله شما را مشخص میکند.
خلاصه و جمعبندی
استراتژی معاملاتی الدر، که تحت عنوان استراتژی سه نمایی Elder نیز شناخته میشود، ترکیبی از چندین اندیکاتور با ازارهای دنبال کننده روند و نیز سه تایم فریم متفاوت برای بهینهسازی معاملات است. در واقع، این سیستم برای پاسخدهی به مشکل قابل استفاده بودن تعدادی از اندیکاتورها در شرایط خاصی از بازار تهیه شده است. برای مثال، اندیکاتورهای پیروی روند، تنها در روندهای بازار دارای عملکرد خوبی هستند و در بازار خنثی، سیگنالهای کاذب و غیرقابل اطمینان تولید میکنند. در چنین مواردی، استفاده از اسیلاتورها میتواند به روند بهتر تحلیل کمک کند. به همین دلیل است که شناسایی کردن فازهای مختلف بازار از درجه اهمیتی بالایی برخوردار است.
همانطور که از نام این تکنیک پیداست، در هر معامله لازم است که سه نمای مختلف را در تحلیل خود اعمال کنید. این سه نما که در استراتژی الکساندر الدر مورد استفاده قرار میگیرند را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
- نمای اول جهت ایجاد دیدگاه کلان معاملاتی است که در جهت شناسایی روند اصلی معاملات بازار مورد استفاده قرار میگیرد.
- نمای دوم در این استراتژی، استفاده از اندیکاتورها برای شناسایی کردن اصلاحات قیمت در مقابل روند اصلی بازار است. در این نما، معاملهگر باید به شناسایی کردن الگوهای قیمت نیز بپردازد.
- نمای سوم نیز برای زمان بندی کردن ورود به معاملات با استفاده ز شکستهای کوتاه مدت یا Break Out در جهت روند اصلی معاملات است. این نما به طور کلی برای پیدا کردن نقاط ورود و خروج به معاملات یا تریگر ورود و خروج مورد استفاده قرار میگیرد.
قوانین معاملات با استراتژی الکساندر الدر مبتنی تر تحلیل تایم فریم های چندگانه میباشد. تایم فریم فول با درجه بالاتر شروع شده و در ادامه آن، وارد تایمفریمهای کوچکتر خواهیم شد.
فرهنگ پیروی چیست و چگونه آن را در سازمان ایجاد کنیم؟
هیات مدیره مانند محافظ سازمان است. اعضای هیات مدیره در حقیقت اهداف سیاسی و کلی سازمان را تنظیم میکنند. آنها در تلاش هستند تا سازمان را در مسیری قانونی، اخلاقی و صحیح هدایت کنند. به همین دلیل همه هیات مدیرههای کارآمد باید مطمئن شوند سازمانی که مسئولیت آن را بر عهده دارند، اقدامات درستی را در پیش میگیرد. این موضوع همان «فرهنگ پیروی» است که در پیشبرد فعالیتهای سازمان نقشی اساسی دارد.
فرهنگ پیروی موضوعی است که روی همه عملیات روزمره کسبوکار (در همه سطوح) تأثیر میگذارد. این فرهنگ روی مدیرعامل تا افراد تازهکار (دانشجویان تازه فارغالتحصیل شده و افرادی که به تازگی استخدام شدهاند) تاثیر میگذارد. به همین خاطر لازم است که هیات مدیرهها با استفاده از قدرت فراوانشان نوعی فرهنگ پیروی را در سازمان ایجاد کنند تا سازمان بتواند با حجم گستردهای از قوانین بینالمللی (که در سراسر جهان به اجرا گذاشته شده و روزبهروز تعدادشان زیادتر میشود) دستوپنجه نرم کند.
ایجاد یک چارچوب پیروی جامع، به سرمایهگذاری منابع و زمان احتیاج دارد. این سرمایهگذاریها زمان و منابع زیادی را از سازمانها میگیرد. این هزینهها نسبت به جریمهها و پیامدهایی که بهخاطر رعایت نکردن قوانین برای سازمان به وجود میآید، ناچیز هستند. بنابراین ارزشش را دارد تا این هزینهها برای سازمان خرج شود.
برای اینکه فرهنگ پیروی رفتهرفته نقشی اساسی در عملیات سازمان ایفا کند، اعضای هیات مدیره باید اقدامات زیادی را انجام دهند که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
گامهای ایجاد فرهنگ پیروی در سازمان
۱. استخدام مدیر ارشد فرهنگ پیروی
شاید این نکته به نظرتان بدیهی باشد و با خود بگویید این را که همه میدانند اما میتوانم بگویم این مورد یکی از اقداماتی است که اکثر سازمانهای پیشرو توجهی به آن نمیکنند. اگر میخواهید افراد موضوع فرهنگ پیروی را جدی بگیرند، باید شخصی را استخدام کنید که حاضر باشد رهبری تصمیمهای عملیاتی و استراتژیک سازمان را در دست بگیرد.
تاثیری که رهبریت صحیح در شرکت دارد را دستکم نگیرید.
شرکتها فکر میکنند انتصاب مدیر ارشد پیروی ماهیتی تشریفاتی دارد. آنها تصور میکنند در سازمان نیاز چندانی به این نقش نیست و بر این باورند که همه کارها بدون این فرد خوب پیش میرود؛ تا اینکه یک روز متوجه میشوند اشتباه کردهاند. اگر هیات مدیره بخواهد فرهنگ پیروی را ستون محوری ساختار شرکت قرار دهد، باید حتما نقش مدیر ارشد پیروی را پررنگ جلوه دهد و به او اختیاراتی دهد که او بتواند عملیات کل شرکت را تحت نظر بگیرد.
همچنین مدیر ارشد پیروی باید بتواند آزادانه بدون ترس از انتقام دیگران یا اینکه کسی به حرفهایش گوش ندهد، یافتههایش را گزارش دهد. در دنیایی که جریمههای مالی روزبهروز سنگینتر و نهادهای قانونی (برای اجرای قانون) سختگیرتر میشوند، نقش مدیر ارشد پیروی هم مهمتر از قبل شده است و سطح جدیدی از مسئولیتها را شامل میشود. فردی که برای این نقش انتخاب شود درواقع باید از سازمان محافظت کند و ما نباید با ایجاد محدودیتهای درونسازمانی مانع او شویم.
۲. تهیه ساختاری برای نظارت و توازن
یک ناظر خوب از افراد میخواهد مسئول باشند و ساختاری شفاف ایجاد میکند که خالی از معاملات و فعالیتهای مبهم است. اگر مسئولیت مدیران هیات این است که با تصمیمهای خود، خصوصیتهای داخل سازمان را مشخص کنند، پس باید با استفاده از این قدرت به همگان اطمینان دهند که در سازمان سطح مطلوبی از نظارت و رسیدگی وجود دارد که میتواند پیروی از قوانین را به موضوعی پراهمیت تبدیل کند.
هیات مدیره میتواند به کمک ایجاد کمیتهای از متخصصان بهطور خاص بر مسائل پیروی، اخلاقیات و مسئولیتهای اجتماعی شرکت رسیدگی کند. این کمیته باید متشکل از افرادی باشد که از سرتاسر سازمان انتخاب شده باشند چون ماهیت پیروی در همه نهادهای سازمان تاثیر دارد.
نظارت و توازن نوعی مسئولیتپذیری در سازمان ایجاد میکند که برای موفقیت در بلندمدت لازم است.
مزیت این رویکرد میاننهادی (انتخاب اعضای کمیته از نهادهای مختلف سازمان) این است که به کمیته اجازه میدهد به سطح عمیقتری از دقت دست پیدا کرده و بتوانند فعالیتهای سطوح مختلف سازمان را شناسایی کنند. این موضوع میتواند به اعضای کمیته کمک کند تا مشکلات وسیعتری را (در همه نهادها و واحدها) پیدا کنند.
کمیته باید قادر باشد نه تنها مدیر ارشد پیروی، بلکه همه اعضای سطح مدیریت سازمان را بهدقت شناسایی کند تا مطمئن شود همگی آنها به قوانین اخلاقی و تعهدات پیرویشان پایبند هستند.
همینطور که استخدام مدیر ارشد پیروی اهمیت زیادی دارد، همه اعضای شرکت باید بتوانند پیروی از قانون را نوعی مسئولیت مشترک بدانند. پیروی باید در ماهیت تمام نهادهای سازمان به عنصری کلیدی و محوری تبدیل شود. استفاده مؤثر از چنین کمیتهای (با اینهمه قدرت و اختیارات) بسیار ضروری است و میتواند موضوع پیروی را در اولویت برای استراتژیها و عملیات سلسلهمراتبی سازمان قرار دهد.
۳. تهیه برنامه آموزشی فراگیر در سراسر سازمان
شرکتها در مورد فرهنگ اخلاقی زیاد حرف میزنند ولی درواقع هیچ سرمایهگذاری زمانی یا تلاشی برای آموزش این موضوعات به کارمندانشان نمیکنند. کارمندانی که درک خوبی از موضوع فرهنگ پیروی و اصول اخلاقی دارند، چشم و گوش سازمان هستند و به رعایت شدن قوانین و استانداردهای کاری در سازمان کمک میکنند.
پس اگر کارمندانی آموزشدیده داشته باشید، میتوانید بهشدت سطح شفافیت را در عملیات روزانه سازمانتان افزایش دهید و به این ترتیب قبل از اینکه مسائل به مشکلاتی بزرگ تبدیل شوند (و تهدیدی برای استانداردهای اخلاقی کل شرکت به حساب بیایند) آنها را شناسایی کنید.
آموزش مؤثر اساس ایجاد فرهنگ پیروی است. اگر کارمندانتان درباره این موضوع دانش کافی نداشته باشند، برای رسیدگی و توجه به مسائل قانونی هم آمادگی لازم را نخواهند داشت.
این آموزش باید به جای کلاسهای تکجلسهای، طی فرایندی همیشگی توسط مدیر ارشد پیروی انجام شود. درنتیجه مدیر پیروی باید در یک برنامه آموزشی پیوسته افراد سازمان را با روندهای بهروز قانونی آشنا سازد. بسیار مهم است که این برنامه آموزشی بهصورت مکرر انجام شود و آموزشدهنده با کمک تحقیقات موردی انجام شده، مثالهایی واقعی برای کارمندان بیاورد تا به آنها نشان دهد که مسائل پیروی چه تاثیراتی بر سازمانها دارند.
اجرای چنین برنامههای آموزشی در همه سطوح سازمان، بهترین راهی است که میتوانید با کمک آن اهمیت پیروی را به افراد ثابت کنید. درحقیقت بهترین استراتژی موجود جهت جلوگیری از تخلفات جدی این است که دانش موردنیاز برای شناسایی و گزارش مشکلات احتمالی را در اختیار کارمندانتان قرار دهید.
۴. شناسایی تفاوتهای فرهنگی
در رابطه با شرکتهای جهانی، مشکلات مربوط به پیروی پیچیدهتر میشوند؛ استراتژی پیروی از روند چراکه باتوجه به هر منطقه، ممکن است نگرشهای افراد نسبت به اصول اخلاقی و موضوع پیروی با یکدیگر متفاوت باشد.
در مناطقی مانند شمال آمریکا و اسکاندیناوی، افراد آگاهی بسیار بیشتری از مسائل قانونی و اخلاقی دارند ولی در سایر کشورها که رعایت قوانین نهادینه نشده است، احتمال آگاهی افراد از مسائل اخلاقی و قانونی کمتر است، به همین دلیل تنظیم ساختارها و برنامههای آموزشی کمک زیادی به رشد فرهنگ پیروی بین کارمندان مناطق مختلف در سازمانهای جهانی و بینالمللی میکند.
تفاوتهای فرهنگی میتوانند بر رویکرد پیروی تأثیر بگذارند. به همین خاطر باید استراتژی پیرویتان را در هر منطقهای بهصورت جداگانه تنظیم کنید.
علاوه بر این، مهم است که بتوانید پیوسته ساختارهای گزارشی مربوط به مسائل پیروی و اخلاقیات را بررسی کنید و مطمئن شوید که افراد در همه مناطق آنها را رعایت میکنند. برای مثال یک پروژه منابع انسانی که هدفش ایجاد شفافیت بیشتر است، ممکن است در یکی از دفاتر شرکت (واقع در منطقهای خاص) بسیار مؤثر باشد ولی در دفتری دیگری با شکست مواجه شود. بنابراین باید فرایندها را بهصورت مداوم اصلاح کنید تا مطمئن شوید (صرفنظر از اینکه افراد در چه منطقهای کار میکنند) پیامتان در سراسر سازمان به افراد منتقل شده باشد.
۵. کنار گذاشتن ترس از فرهنگ انتقام
مانعی که بر سر راه تمام اقدامات بالا وجود دارد، ترس از فرهنگ انتقام است؛ بعضی از افراد فکر میکنند اگر موردی از عدم پیروی را گزارش کنند، فرد طی یک عمل متقابل از او انتقام میگیرد. فرهنگ ترس از انتقام یا ترس از اینکه کسی گزارش شما را جدی نگیرد، برای پرورش فرهنگ پیروی در سازمان، خطری کشنده به حساب میآید و بسیار خطرناک است.
مدیران هیات موظفاند در سازمان تغییراتی واقعی ایجاد کنند. بنابراین حتی اگر مجبور باشند حقایق تلخی را بشنوند که ممکن است جلوی بعضی از اهداف را بگیرد باید موضوع پیروی را خودشان هدایت کنند.
فرهنگ انتقام ممکن است موضوع پیروی در سازمان را با مشکل مواجه کند.
اگر قدرت مدیر ارشد پیروی محدود باشد و کسی به توصیههای او توجه نکند، استخدام این فرد هیچ فایدهای نخواهد داشت. همچنین اگر کارمندان فکر کنند که با شناسایی مشکلات احتمالی (که در حین جلسات به آن پی بردهاند) جریمه میشوند، اجرای برنامه آموزشی هم فایده چندانی نخواهد داشت.
بنابراین این وظیفه هیات مدیرهها است که تضمین کنند در سازمان هیچ عمل متقابلی (انتقام یا جریمه) بهخاطر گزارش مشکلات پیش نمیآید. اگر آنها قادر باشند با تصمیمات شجاعانهشان چنین پیامی را به همه افراد منتقل کنند، شروع فرهنگ پیروی را در سازمانشان مشاهده خواهند کرد.
نتیجهگیری
امروزه موضوع جریمه کارمندان از هر زمان دیگری رایجتر شده و رفتهرفته بین سازمانها در حال افزایش است.
از زمان بحران سال ۲۰۰۸، موضوع پیروی تکامل زیادی پیدا کرده است و قانونگذاران نسبت به کسانی که به قوانین و مقرارت حاکم در اقتصاد احترام نمیگذارند، رویکرد سختگیرانهای در پیش گرفتهاند. به همین دلیل روز به روز شرکتها به دنبال راهحلهای فنی هستند تا بتوانند مقداری از این فشار مقرراتی را از روی دوش خودشان کم کنند.
راهحلهای فناوری قانونگذاری (رگتک) اغلب در بخشهایی از جمله بانکداری و صنایع داروسازی استفاده میشوند اما امروزه برای همه آشکار است که این فناوری برای شرکتهایی که میخواهند از رگتک به عنوان راهی برای آسانسازی فرایندهای استراتژیک و قانونیشان استفاده کنند، در هر حالتی مفید است.
نمونه این موضوع را میتوان در مورد نرمافزار مدیریت هیات مشاهده کرد. این نرمافزار تا حدی بار مدیریتی را (که در تلاش برای هدایت حوزههای دشوار رهبریت اجرایی بر آنها محول میشود) از روی دوش هیات مدیره برمیدارد. چنین ابزاری برای یکی کردن و کنترل اقداماتی که در این مقاله به آنها اشاره کردیم، بسیار حیاتی هستند.
اگر هیات مدیره نتواند برای داشتن یک فرهنگ پیروی استوار (هم در سطح عملی و هم در سطح فنی) اقدامات لازم را انجام دهد، نه تنها از نظر معنوی شکست میخورد، بلکه نشان میدهد توانایی محافظت از آینده سازمان را ندارد و نمیتواند مسئولیت سازمان را قبول کند.
سازمانهایی که میخواهند جلوی رفتارهای مخرب موجود در شرکت را بگیرند، برای کارمندان جریمههایی مالی را در نظر میگیرند که روزبهروز هم تعداد آنها افزایش پیدا میکند. براساس لایحه منع ارتشا در فعالیتهای بازرگانی خارجی، در سال ۲۰۱۷ افراد بهطور متوسط حدود ۶۶ میلیون دلار جریمه شدند. این میزان در سال ۲۰۱۸ حتی از آن هم بیشتر بوده و به بیش از ۱۸۰ میلیون دلار رسیده است.
با توجه به تعداد بالای شرکتهایی که هر هفته تحت بررسی تخلفات قانونی قرار میگیرند، مشخص است که این روند همچنان ادامه خواهد داشت و میزان جرایم مالی روزبهروز افزایش پیدا خواهد کرد. حقیقتی که همیشه در بازار وجود داشته، این است که سازمانی در این موقعیت نجات پیدا میکند که حاضر باشد خودش را با این شرایط وفق دهد.
قوانین بازی پیوسته و به سرعت در حال تغییر هستند و اکنون وظیفه هیات مدیره است که بتواند اقدامات لازم را برای تغییرجهت سازمان انجام دهد.
9 نکته برای توسعه استراتژی فروش و بازاریابی کسب و کار شما
فروش و بازاریابی هر دو یک هدف مشترک دارند و آن هم جذب سرنخ و تبدیل آنها به مشتریان و در نهایت درآمدزایی است. در این مطلب 9 نکته را در جهت توسعه بازاریابی و فروش کسب و کارتان میخوانید.
به گزارش ایسنا، بنابر اعلام اقیانوس آبی، فروش و بازاریابی دو عملکرد تجاری متفاوت در سازمان هستند، ولی هر دو مستقیما بر تولید و درآمد تأثیر میگذارند. فروش به کلیه فعالیتهایی اطلاق میشود که منجر به فروش کالا و خدمات میشود و بازاریابی فرایند جلب علاقه مردم به کالاها و خدمات در حال فروش است. هنگامی که فروش و بازاریابی با یکدیگر هماهنگ میشوند، کسب و کار آماده جذب مشتری و درآمد بیشتر است.
برنامه ریزی برای فروش و بازاریابی کسب و کار و توسعه آن ها
برخی مدیران کسب و کارها معتقدند که دانستن اینکه از کجا باید برنامه فروش و بازاریابی را شروع کرد، واقعاً دشوار است. این موضوع شاید به دلیل وجود فن آوریهای جدید، معیارهای عملکردی زیاد و البته عدم اعتماد به نفس باشد. اگر شما هم جزو آن دسته از مدیران هستید، میتوانید با پیروی از این 9 مرحله یک برنامه برای افزایش فروش و بازاریابی تدوین کرده و برای موفقیت کسب و کارتان برنامهریزی کنید.
1) بودجه
اطمینان حاصل کنید که منابع کافی (افراد و پول) برای تحقق اهداف شرکت خود در سال اختصاص دادهاید. اندازه بودجه بازاریابی شما نیز بستگی به این دارد که چقدر سرمایه در اختیار دارید و چقدر سریع میخواهید نتیجه بگیرید. اگر اهداف شما واقعگرایانه نباشد، از عدم رسیدن به نتایج خود ناامید میشوید و تیم شما از ناتوانی در برآورده ساختن استراتژی پیروی از روند انتظارات شما بیانگیزه میشود.
2) مشخصات و ویژگیهای مشتری ایده آل خود را بررسی و به روز کنید
به بهترین مشتریان خود نگاهی بیندازید و ویژگیهایی را در آن ها مشخص کنید که آن ها را برای شما سودآور میکند. اطمینان حاصل کنید که مشخصات ایدهآل مشتری و شخصیت خریدار شما دقیق است و آنها را در صورت لزوم به استراتژی پیروی از روند روز کنید.
3) سفر مشتری خود را ثبت کنید.
مخاطبین شما مراحل زیادی را در مسیر خریدار شدن انجام می دهند. هر نقطه تعاملی که افراد با محتوا و سازمان شما خواهند داشت را ترسیم کنید. این سفر خریدار شما است که برای هر شخصیتی از مخاطبان متفاوت خواهد بود.
برای ثبت سفر مشتری از انتها شروع کنید، یعنی به این فکر کنید که مشتریانتان بلافاصله قبل از امضای قرارداد با شما چه خواهند کرد؟ مرحله قبل از آن چیست؟ یکی قبلش؟ در هر نقطه از مسیر سوالات اصلی، انگیزه ها و اعتراضات احتمالی هر مشتری را مشخص کنید. سپس انواع محتواهای مناسب با هر مرحله از سفر خریدار و CTA هایی که آنها را به مرحله بعدی هدایت می کند را مشخص کنید
4) تمایزهای خود را نسبت به رقبا مشخص کنید.
اطمینان حاصل کنید که چه چیزی شما را از رقبای خود متمایز می کند. با برخی از مشتریان خود صحبت کنید و دریابید که چرا آن ها خرید از شما را انتخاب کرده اند - و چه چیزی میتواند آنها را مجبور به تغییر کسب وکار و خرید از رقبای شما کند.
5) محتوای بازاریابی خود را مرور و سازماندهی کنید
اطمینان حاصل کنید که مطالب بازاریابی چاپی و دیجیتال شما برای جذب مشتریان ایده آل شما طراحی شده و ویژگی های منحصر به فرد شرکت شما را به مشتریان فعلی و مشتریان بالقوه منتقل می کند. مطمئن باشید که محتوای شما به روز بوده و سبک خاص کسب و کار شما در آن ها رعایت می شود و همه اعضای تیم فروش شما از نسخه مناسب استفاده می کنند!
6) وب سایت و بازاریابی آنلاین خود را برای فروش بهتر بررسی کنید
وب سایت و کانالهای رسانههای اجتماعی خود را بررسی کنید تا مطمئن شوید که برای جذب و آموزش مخاطبین خاص شما طراحی شدهاند. آیا برندسازی و پیامرسانی شما سازگار با محصول و هدف شما است؟ آیا با مخاطب هدف مناسب تعامل دارید؟ آیا محتوای شما جذاب و آموزشی است؟
7) فرآیند فروش خود را مرور و مستند کنید.
آیا فرایند فروش شما به گونهای تنظیم شده است که مشتریانی را که میخواهید برای شما بیاورد؟ آیا همه اعضای تیم فروش شما از استراتژی پیروی از روند مراحل مشابهی برای تبدیل سرنخها به مشتری پیروی میکنند؟ آیا روند فروش شما مستند است؟ آیا سیستم مدیریت ارتباط با مشتری دارید؟ آیا برای کارآمدتر کردن فرآیندها آنها را خودکار کردهاید؟ مناطقی از فرآیند شما که مشتریان به دلیل کمبود زمان، انرژی و منابع گم میشوند یا نادیده گرفته میشوند را حتما پیدا کنید.
8) استراتژی فروش و بازاریابی خود را مستند کنید
مسائلی را که شناسایی کردهاید اولویتبندی کرده و برای مقابله با آنها در چهار فصل آینده یک روش مرحلهای ایجاد کنید. ممکن است لازم باشد برنامههای تاکتیکی برای بازاریابی محتوا، گرفتن ورودی برای سایت، استراتژی رسانههای اجتماعی، تولید سرنخ و . ایجاد کنید.
9) پیشرفت خود را در بازاریابی و فروش دنبال کنید و تاکتیکهای خود را توسعه دهید
اطمینان حاصل کنید که معیارهای سنجش موفقیت را تعیین کرده و افرادی را برای پاسخگویی مشخص کردهاید. جلسات منظمی برای بررسی پیشرفت، شناسایی و حل مسائل و همسویی فعالیت ها ترتیب دهید. از اشتباهات و پیروزیهای خود درس بگیرید و تا جایی که لازم است تاکتیکهای خود را توسعه دهید!
استراتژی پیروی از روند
تحلیل طلا
تحلیل طلا
تحلیل یورودلار
تحلیل دلار
تحلیل یورودلار
اخبار روز 26/07/2021
برنامه ریزی برای موفقیت ضروری است و معاملات فارکس نیز از این قاعده مستثنی نیستند. اگر می خواهید در معاملات فارکس موفق شوید، باید یک برنامه معاملاتی مناسب داشته باشید. این برنامه ها که به عنوان استراتژی های فارکس نیز شناخته می شوند، به وفور در دسترس هستند.
معامله گران موفق فارکس باید مزایا و معایب استراتژی های معاملاتی مختلف را درک کنند. آنها هرگز نباید کورکورانه به یک استراتژی اعتماد کرده و آن را به طور کامل دنبال کنند. به عنوان مثال، استراتژی هایی وجود دارند که نوید سودهای کلان در کوتاه ترین زمان ممکن را می دهند. به چنین استراتژی هایی نمی توان اعتماد کرد.
این صفحه به عنوان یک راهنما به شما کمک می کند تا یک استراتژی فارکس را پیدا کنید که به بهترین شکل با نیازهای شما مطابقت دارد.
چگونگی انتخاب بهترین استراتژی فارکس
قبل از انتخاب استراتژی فارکس، معامله گران باید با چهار نوع اصلی معامله آشنا شوند:
• پوزیشن تریدینگ: پوزیشن تریدرها، معامله گرانی هستند که معاملات خود را برای مدت زمان طولانی، معمولا برای چندین ماه، نگه می دارند. از آنجایی که آنها باید بازار را در سطح فاندامنتال عمیقا تحلیل کنند، معمولا از استراتژی های فاندامنتال فارکس استفاده می کنند.
• سوئینگ تریدینگ: سوئینگ تریدرها، معامله گرانی هستند که معاملات خود را تا چند هفته نگه می دارند. با انجام این کار، آنها باید تغییرات یک شبه در شرایط بازار را به خطر بیندازند، اما به دلیل مدت طولانی معامله خود، می توانند سود بیشتری به دست آورند. آنها معمولا از ترکیبی از استراتژی های فاندامنتال و تکنیکال فارکس استفاده می کنند.
• معاملات روزانه: معامله گران روزانه، معامله گرانی هستند که معاملات را در یک روز معاملاتی باز و بسته می کنند. آنها از تحلیل های تکنیکال در تایم فریم های کوتاه تری استفاده می کنند که از 15 تا 60 دقیقه متغیر است.
• معاملات اسکالپ: اسکالپرها دوست دارند با سرعت سرسام آور معامله کنند. از آنجایی که آنها گاهی اوقات معاملات را تنها برای چند ثانیه نگه می دارند، می توانند هر روز چندین معامله باز کنند. هدف آنها ایجاد سود در حرکات کوچکتر قیمت است و سود آنها بسیار ناچیز است. آنها بسیار به معامله بر اساس اخبار و تحلیل تکنیکال وابسته هستند.
انواع استراتژی های معاملاتی فارکس
در زیر انواع مهم استراتژی های فارکس که در بین معامله گران محبوب هستند آورده شده است:
استراتژی های تکنیکال معاملاتی فارکس
اینها استراتژی هایی مبتنی بر تحلیل تکنیکال هستند که شدیدا به تحلیل داده های قیمت و نمودارهای قیمت متکی هستند. معامله گران می توانند از این استراتژی ها در معاملات با تایم فریم های مختلف استفاده کنند. استراتژی های مبتنی بر تحلیل تکنیکال، می توانند در کسب سود به معامله گران کمک کنند، مشروط بر اینکه معامله گر، تحلیل بازار را به درستی انجام دهد.
در اینجا چند استراتژی تکنیکال آمده است:
• معامله بر اساس روند: معامله گر، تا زمانی که بتواند از یک روند سود ببرد، بر اساس آن حرکت می کند. با این حال، شناسایی شروع و پایان یک روند کار آسانی نیست، و همین موضوع، این نوع معاملات را نسبتا خطرناک می کند. معامله گران می توانند در تایم فریم های مختلف، از نمودارهای پنج دقیقه ای تا چهار ساعته، بر اساس روندها معامله کنند.استراتژی پیروی از روند
• رنج تریدینگ: رنج تریدرها، رنج ها را در نمودار شناسایی می کنند و معاملات را در این رنج انجام می دهند. تصور آنها این است که تاریخ، در مورد تغییرات قیمت تکرار می شود.
استراتژی های فاندامنتال معاملاتی فارکس
اینها استراتژی هایی مبتنی بر تحلیل اصول بازار هستند که شامل رشد مالی، تغییر در سیاست های مالی، نرخ تورم، بهره و فقر و غیره می شود.
تحلیل فاندامنتال، در مقایسه با تحلیل تکنیکال پیچیده تر است و معامله گران را ملزم می کند تا اخبار مالی را از منابع متعدد به درستی تحلیل کرده و رویدادهای بی اهمیت را حذف کنند. استراتژی های مبتنی بر تحلیل فاندامنتال، به بهترین وجه به سوئینگ تریدرها کمک می کنند، اگرچه معامله گران روزانه نیز گاهی از آنها استفاده می کنند، زیرا می دانند که اخبار مالی جدید می تواند بر بازار تاثیر بگذارد.
در اینجا چند استراتژی فاندامنتال آمده است:
• معامله انتقالی: هدف معامله گر انتقالی، سود بردن از معامله بر روی ارزهای با نرخ بهره متفاوت است. اگرچه به اندازه معاملات روزانه هیجان انگیز نیست، اما در بلندمدت سودهای مطمئنی به همراه دارد.
• معامله بر اساس اخبار: معامله گر اخبار انسان، اکنون با رقابت سختی از سوی روبات ها یا سیستم های خودکاری که قادر به پردازش چندین گزارش خبری در کسری از ثانیه هستند، مواجه است. معامله گرانی که در تحلیل چندین گزارش خبری در کوتاه ترین زمان ممکن مهارت دارند، می توانند در جریانات عمده بازار مالی معامله کنند و از آن سود ببرند.
استراتژی های فارکس دنبال کننده روند
استراتژی های فارکس دنبال کننده روند، از محبوبیت زیادی در میان معامله گران فارکس برخوردار هستند، زیرا عملکرد خوبی دارند. اینها استراتژی هایی هستند که هدفشان استفاده از روندهای بلندمدت بازار به نفع معامله گر است. آنها سعی می کنند از هر دو طرف بازار مالی و از فراز و نشیب ها سود ببرند.
معامله گرانی که از این استراتژی ها استفاده می کنند از شکست کانال ها، میانگین های متحرک و محاسبات قیمت بازار استفاده می کنند تا مسیر حرکت بازار مالی را دریابند. آنها بیشتر از پیش بینی های بازار، به روندهای بازار علاقه مند هستند.
معامله گران می توانند از تکنیک های پرایس اکشن برای تعیین اینکه آیا روندهای نزولی یا صعودی در بازار وجود دارد یا خیر، استفاده کنند. علاوه بر این، آنها می توانند از اندیکاتورهای تکنیکال برای شناسایی و اندازه گیری قدرت روندهای مختلف استفاده کنند.
به عنوان مثال، اگر شاخص میانگین حرکت جهت دار، که اتفاقا یکی از این اندیکاتورهای تکنیکال است، مقداری از 25 تا 50 را نشان دهد، نشان دهنده روندهای قوی بازار است. مقادیری در محدوده 50 تا 75 نشان دهنده روندهای بازار خیلی قوی و مقادیر بیش از 75 نشان دهنده روندهای بازار به شدت قوی است.
استراتژی های شکست فارکس
معامله گران روزانه، ترجیح می دهند از این استراتژی ها استفاده کنند زیرا روند بازار مالی پس از شکست های عمده در سطوح تکنیکال، به ویژه در سطوح مقاومت و حمایت، کانال ها، خطوط روند و الگوهای نمودار، افزایش می یابد. وقتی معامله گران از این شکست ها به شیوه ای مناسب استفاده کنند، می توانند سودهای کلانی ایجاد کنند.
برای مثال، الگوهای نمودار در میان معامله گرانی که از استراتژی های شکست استفاده می کنند بسیار محبوب هستند، زیرا می توانند نشان دهند که آیا روند موجود ادامه خواهد داشت یا معکوس خواهد شد.
استراتژی های معاملاتی فارکس معاملات خلاف روند (countertrend)
معامله گرانی که از این استراتژی ها پیروی می کنند، معاملاتی را باز می کنند که در جهت مخالف روند اولیه حرکت می کنند. هدف این است که پس از حرکت های نزولی و صعودی قدرتمند، بر اساس اصلاحات قیمت، معامله انجام شود. در حالی که این امر می تواند منجر به تولید سودهای هنگفت شود، می تواند باعث زیان های هنگفت نیز بشود.
به آکادمی آموزشی فارکس (Persian FX Academy) خوش آمدید. بازار فارکس به عنوان یکی از بزرگترین بازارهای مالی جهان، امروزه علاقهمندان و سرمایهگذاران زیادی را به خود جذب کرده است اما شرایط این بازار به آن سادگی که اغلب افراد تصور میکنند نیست. حجم بالای سرمایه، پیچیدگی بازار و سهولت دسترسی به این بازار از عواملی است که به ضرر بسیاری از افرادی که در این بازار فعالیت میکنند، منجر میشود. در این میان جای خالی آموزش و دانشاندوزی به وضوح احساس میشود. شرایط خاص آموزش در ایران به همراه عدم وجود منابع جامع و کامل (به خصوص به زبان فارسی)، عدم امکان برگزاری کلاس حضوری در داخل ایران و شرکت در کلاسهای خارج از ایران، ما را بر آن داشت تا اقدام به ایجاد یک آکادمی آموزشی نماییم. هدف بلندمدت از ایجاد این آکادمی، تبدیل شدن آن به یک مرجع اطلاعات و دانش مربوط به فارکس است. برای رسیدن به این هدف، آکادمی سعی نموده با کمک اساتید مجرب شرایطی ایجاد کند تا افراد به هر آنچه در مورد بازار نیاز دارند دسترسی داشته باشند. از کلاسهای مالتی مدیا گرفته، تا دورههای عمومی و تخصصی منسجم و پیوسته که دانشجویان پا به پای اساتید شرایط تحلیل و معامله را فرا بگیرند. ابزارهای معاملاتی، کتابخانه و تحلیلهای روزانه و هفتگی از دیگر ابزارهای ارائه شده در این آکادمی است.
استراتژی پیروی از روند
در این نوشته میخواهم توضیحی در مورد استراتژی معاملاتی و ستاپ معاملاتی ارائه دهم تا با این مفاهیم آشنا شویم.
ستاپ معاملاتی چیست؟
به کنار همقرار دادن موارد مختلف ستاپ گفته میشود.
به فرض اگر شما برای معامله چند پارامتر را با هم ترکیب کنید در اصطلاح ستاپ چیده اید.
در شکل بالا ستاپی از ترکیب خط و سطح مهم و همینطور پترن هارمونیک را میبینید و معامله گر منتظر تریگر در محدوده مورد نظر میباشد.
در بازار های مالی بسیاری از معامله گران به دنبال چیدن ستاپ های کاربردی با احتمال موفقیت بالا هستند و این روش بدلیل کاربردی بودن در تمامی بازار ها و تایم فریم ها، روز به روز در بین فعالین بازار محبوبتر میشود.
استراتژی چیست؟
برنامه ای از پیش تعیین شده برای رسیدن به هدفی مشخص
به فرض استراتژی معاملاتی من این است که:
ستاپی شامل (روند ،ساختار و خطوط) طراحی کنم که بتواند ریسک به ریوارد بالای ۲ را برای من داشته باشد .
(اگر در این شرایط ذکر شده بتوانم نشانه ای از رفتار مناسب بازار در جهت ستاپ بگیرم وارد خواهم شد)
پس متوجه شدیم که ستاپ معاملاتی با استراتژی معاملاتی متفاوت است.
استراتژی که ذکر شد، استراتژی تکنیکی است و ما استراتژی های مدیریت سرمایه و ریسک و استراتژی کنترل روحیه(ظرفیت احساسی) هم داریم.
معامله گران حرفیه برای هر ۳ مورد استراتژی مشخص و شخصی دارند و از آن برنامه پیروی میکنند.
در صورت تخطی از استراتژی هم برنامه های تنبیهی و در اصطلاح (cool off) را برای خود مشخص کرده اند.(به فرض فاصله گرفتن از بازار برای مدتی مشخص)
دوست دارید مسیر پیشنهادی مجموعه tbba را دنبال کنید و با روش های معاملاتی دکتر اندروز و تیموتی مورگ آشنا شوید؟
دیدگاه شما