تامین نقدینگی چیست؟


همه چیز درباره صورت گردش وجوه نقد

با سلام به دوستان و کاربران پرشین حساب. وضعیت نقدینگی شرکت یکی از صورتهای‎ مالی بسیار مهمی است که مورد استفاده مدیران یک سازمان قرار می‌گیرد و با عنوان صورت گردش وجوه نقد و یا صورت منابع و مصارف وجوه نقد شناخته می‌شود. صورت گردش وجوه نقد تهیه گردش پولی یک واحد اقتصادی است که به شما می‌گوید که چه میزان وجهی وارد شرکت شده است که با همراه ترازنامه و صورت سود و زیان ارائه می‎گردد.

صورت گردش وجوه نقد این اطمینان را به مدیر مالی سازمان می‎دهد که دچار کسری بودجه خواهد شد یا نه و برای ادامه کار پول کافی وجود دارد یا نه. در این مقاله می‌خواهیم شما را با تهیه و تنظیم صورت جریان وجوه نقد یا همان گزارش منابع و مصارف وجوه نقد آشنا کنیم.

قبل از پرداختن به اصل موضوع گردش وجوه نقد اجازه دهید با نگاهی دقیق‌تر، صورت گردش وجوه نقد را مورد بررسی قراردهیم و به اهمیت آن که برای شرکت پی ببریم. سپس به مثالی از ضورت جریان وجوه نقد می‌پردازیم و به شما نشان می‌دهیم که چگونه می‌توانید با استفاده از یک الگوی مناسب آن را انجام دهید.

صورت جریان گردش پول (منابع و مصارف وجوه نقد) چیست؟

صورت جریان وجوه نقد یک صورت مالی منظم است که به شما می‎گوید مقدار معینی برای مدت معینی و به چه مقدار پول در اختیار شما می‎باشد. در حالی که صورتهای درآمد ‎(سود و زیان) برای نشان دادن این است که چقدر پول صرف کرده اید و چه مقدار به دست آورده‎ اید (فروش). این بسیار خوب و عالی است اما لزوماً به شما نمی‎گوید که به چه میزان و چه مقدار وجهی (پول نقد) را برای یک دوره خاص در دست دارید.

✍🏻 نکته

گزارشگری جریان‌های نقدی، می‌تواند اطلاعات لازم برای ارزیابی مبلغ، زمان و ابهامات مربوط به جریان‌های نقدی آتی را تامین کند.

مبنای تعهدی در صورت جریان نقدینگی

در حسابداری و تنظیم صورتهای مالی مانند حساب عملکرد سود و زیان و ترازنامه مبنای تنظیم را بر تعهدی بودن می‎گذاریم. این بدین معنی است که درآمدها و هزینه‎ها هنگام بدست آمدن و یا متحمل شدن ثبت می‎گردد نه وقتی واقعاً پولی به حساب صندوق یا بانک واریز و یا برداشت شده باشد. مثلا وقتی فروش نسیه انجام می‎گردد وجهی به حساب شرکت واریز نمی‎گردد ولی درحساب فروش همان روز می‎بایستی ثبت گردد.

مثلاً هزینه خرید یک کالایی که بصورت نسیه انجام شده و در صورت هزینه ‎ها ثبت می‎گردد ولی وجهی از صندوق و یا بانک پرداخت نمی‎گردد. پس تفاوت بین روش حسابداری نقدی و حسابداری تعهدی در این است که آنچه به فروش می‎رسد نقداً از طریق بانک یا صندوق پرداخت می‎گردد و روش حسابداری تعهدی برعکس در زمان فروش و یا خرید وجهی دریافت و یا پرداخت نمی‎گردد.

بنابرین حتی اگر در حساب سود و زیان که گزارش شده سودی نشان داده شود این بدان معنی نیست که همان سود به صورت نقد در دست بوده باشد. در اینجاست که صورت جریان نقدینگی می‎تواند تعدیلات مورد نیاز را انجام داده و میزان دقیق وجوه در دست و یا در بانک را نشان دهد.

به عنوان مثال هزینه استهلاک داراییها یکی از هزینه‎هایی است که هر ماهه به‌عنوان هزینه ثبت می‎گردد در صورتیکه شما قبلاً هزینه آنرا پرداخته یا خواهید کرد ولی شما آن را بصورت ماهیانه (یا سالیانه) در حساب سود و زیان خود ثبت می‌نمایید تا متوجه شوید که این دارایی در ماه ( یا سال ) چه میزان برای شما هزینه داشته است. ولیکن واقعاً پولی به معنای واقعی از حساب شما خارج نمی‎گردد.

صورت منابع و مصارف یا پول که به صورت ماهیانه و یا دوره ای تنظیم می‎گردد وضعیت مالی را برعکس نموده و به شما نشان می‎دهد که به صورت واقعی چه میزان پول در دست دارید نه اینکه در تئوری چه میزان درآمد و یا هزینه کرده اید.

مزایای صورت گردش نقدینگی

یک مدیرمالی یا یک حسابدار متبحر و یا مدیران اجریی که مسئول اداره یک سازمان اقتصادی می‎باشند و از روش سیستم حسابداری تعهدی استفاده می‎نمایند برای موفقیت در اداره بنگاه اقتصادی تحت امر خود به سه دلیل نیاز به صورت گردش نقدینگی دارند حتی بصورت ماهیانه.

  1. صورت گردش نقدینگی نشان می‎دهد که شما دقیقاً چه میزان پول نقد در اختیار داشته که از آن می‎توانید استفاده نمایید. این بدین معنی است که با خیال آسوده و بدون ریسک چه چیزی را می‎توانید تهیه نموده و توانایی مالی چه کارهایی را ندارید.
  2. صورت گردش نقدینگی به شما تغییر در دارایی ها، بدهی‎ها و حقوق صاحبان سهام را در قالب جریانهای نقدی و وجوه نقد نگه داشته شده نشان می‎دهند. این سه دسته اصلی حسابداری کسب و کار شما هستند و با هم معادله حسابداری را تشکیل می‎دهند که به شما امکان می‎دهد عملکرد خود را اندازه بگیرید.
  3. صورت گردش نقدینگی به شما اجازه می‎دهند جریان نقدی آینده را پیش بینی کنید. شما می توانید برای ایجاد پیش بینی جریان پول از صورت‎های جریان نقدی استفاده کنید، بنابراین می‎توانید برای آینده میزان نقدینگی تجارت خود را برنامه‎ریزی کنید. این برای تهیه برنامه های تجاری بلند مدت مهم و بسیار ضرروی است.
  4. و از همه مهمتر اگر به دنبال دریافت تسهیلات از بانک و یا وام و یا متقاعد کردن سرمایه گذاران برای جذب سرمایه مورد نیازتان هستید حتماً به داشتن یک روش مطمئن که همانا ارائه صورت گردش حساب نقدینگی هستید.

جریان نقدی منفی در مقابل گردش نقدی مثبت

به هنگامی که صورت جریان نقدینگی در انتها یک عدد منفی را در انتهای صورت نشان دهد، این بدان معنی است که شما در طول دوره حسابداری وجه نقد خود را از دست داده اید یا به عبارت دیگر خرجتان بیشتر از دخلتان بوده. هرچند این وضعیت زیاد نمی‎تواند مطلوب باشد اما با آنالیز و دقت بیشتر ارقام صورت حساب میتوان این عدد منفی را به دلایل منطقی توجیح نمود.

یادآوری این نکته حائز اهمیت است که جریان پول نقد بلند مدت و منفی همیشه چیز بدی نیست. به عنوان مثال ممکن است بعضی از ماه ها پول خود را صرف خرید ماشین الات و یا تجهیزات بهتر و با کارایی بیشتر کرده باشید تا بعداً با این سرمایه گذاری در تجهیزات، بتوانید درآمد بیشتری کسب کنید. به عبارت دیگر مجبور به سرمایه گذاری نقدی برای آینده بهتر نموده اید.

و اما وقتی در انتهای اظهارنامه خود یک رقم مثبت دارید، برای آن ماه گردش نقدی مثبت دریافت می کنید. هرچند رقم بدست آمده میتواند خوشحال کننده و بیانگر عملکرد موفقیت آمیز شرکت باشد اما به خاطر داشته باشید، گردش پول مثبت همیشه در دراز مدت چیز خوبی نیست.

صورت جریان وجوه نقد

اگرچه اکنون به شما نقدینگی بیشتری می‎دهد، البته دلایل منفی نیز وجود دارد که می‎توانید از آن پول داشته باشید، برای مثال با گرفتن وام بزرگ برای وثیقه تجارت ناکام خود، کمکهای دولتی برای جلوگیری از ورشکستگی مانند رکودهای اقتصادی. همانند کمکهای این روزهای دولت بابت ویروس کرونا تا موجب گردد شرکتها ورشکست و بسته نشوند. پس باید توجه داشت که در تجزیه و تحلیل صورت گردش نقدینگی به ماهیت آن نیز توجه داشت زیرا جریان مثبت پول مثبت همیشه مثبت نیست.

دریافت اطلاعات و تنظیم صورت های جریان نقدینگی

دریافت اطلاعات و تنظیم صورت منابع و مصارف بستگی به روشهای حسابداری در اختیار گرفته شده دارد. اگر از حسابداری مکانیزه استفاده می‎نمایید بسیار ساده می‎باشد تا اطلاعات را در اکسل انجام می‎دهید، می‎توانید هر ماه صورت های جریان وجوه را بر اساس اطلاعات موجود در صورت‎های درآمد و ترازنامه‎های خود محاسبه کنید. اگر حسابداری به صورت دستی انجام می‎پذیرد و یا از نرم افزارهای دیگر حسابداری استفاده می‎کنید، می‎تواند بر اساس اطلاعاتی که قبلاً در دفاتر کل وارد کرده اید، صورتهای جریان نقدینگی را ایجاد کنید.

بخاطر داشته باشید صورت جریان وجوه نقد در زمانی می‎تواند معتبر باشد که دفاتر حسابداری با هر روشی که تحریر می‎شود چه بصورت دستی، مکانیزه و یا نرم افزار اکسل توسط یک نفر حسابدار با تجربه تنظیم و اجرا گشته باشد. یک حسابدار دوره دیده و با تجربه دقیقاً می‎تواند ارقام مورد لزوم را از دفاتر یا سیستم حسابداری استخراج و صورت گردش نقدینگی را تنظیم نماید. در این صورت است که صورت جریان پولی ( نقدینگی ) می‎تواند تصویر و قابل اعتمادی به شما ارائه نماید.

روش های تهیه و تنظیم صورت جریان وجوه نقد

برای تنظیم و درک بهتر از گردش صورت جریان پول شرکت، می‎توانید یکی از دو روش را انتخاب و انجام دهید. روش مستقیم و غیر مستقیم. در هر حال اصول حسابداری به طور کلی هر دو روش را تایید می‎نماید.

روش مستقیم محاسبه صورت گردش نقدینگی

در این روش شما سابقه ورود وجه نقد را هنگام ورود و خروج از کسب وکار خود جداگانه حفظ می‎نمایید. سپس در پایان هر ماه یا دوره از آن اطلاعات استفاده نموده تا صورت جریان نقدینگی را تنظیم نمایید. روش مستقیم نسبت به روش غیر مستقیم نیازمند نیروی کار و سازماندهی بیشتری است. برای هر تراکنش نقدی نیاز به دریافت و پیگیری دریافت و برای پرداخت وجوه نقد نیز تراکنشها می‎بایستی کنترل و ثبت گردد. این روش مناسب شرکت های نسبتاً بزرگ و امکانات مکانیزه و تراکنشهای کم حجم ولی ارزش بالا می‎باشد مشاغل کوچکتر معمولاً روش غیر مستقیم را ترجیح می‎دهند.

همچنین شایان ذکر است که حتی اگر صورت جریان گردش تامین نقدینگی چیست؟ پول را در زمان واقعی با روش مستقیم ضبط کنید، لازم است از روش غیر مستقیم برای همسان سازی صورت جریان وجوه نقد خود با صورت درآمد خود استفاده کنید. بنابراین، معمولاً می‎توانید انتظار داشته باشید که روش مستقیم بیش از روش غیرمستقیم طولانی تر گردد.

روش غیرمستقیم محاسبه صورت جریان نقدینگی

در غیر مستقیم به معاملات ثبت شده در صورت حساب سود وزیان خود توجه می‎کنیم. سپس برخی از آنها را در نظر نگرفته و از حساب عملکرد سود وزیان حذف نموده و یا در نظر نمی‎گیریم تامین نقدینگی چیست؟ تا بتوانیم سرمایه در گردش خودمان را ببینیم. مثلا استهلاک دارائیها که برای یک دوره بار مالی ندارد یا ذخایر و غیره که بار مالی یک دوره را ندارد. بطور کلی معاملات و یا تراکنشهایی که بیانگر حرکت نقدی نیست حذف می‎گردد. از آنجا که این روش ساده تر است، بسیاری از مشاغل کوچک این رویکرد را بیشتر ترجیح می‎دهند. حال با استفاده از مثالهای زیر از روش غیر مستقیم استفاده نموده و محاسبه صورت منابع و مصارف یک شرکت را انجام میدهیم.

نحوه تهیه و تنظیم صورت گردش وجوه نقد

شما برای ایجاد صورت جریان وجوه نقد خود از اطلاعات موجود در صورت سود و زیان و ترازنامه استفاده می‎کنید. صورت درآمد به شما این امکان را می دهد تا بدانید که چگونه پول تجارت وارد شرکت شده یا از آن خارج شده است، در حالی که ترازنامه نشان می دهد که چگونه این معاملات بر حسابهای مختلفی تأثیر می گذارد مانند حساب های دریافتنی، موجودی انبار و حساب های قابل پرداخت.

بنابرین روند انجام و تنظیم صورت گردش نقدینگی با استفاده از حساب عملکرد و تغییرات انجام شده بین دو دوره ترازنامه به صورت ذیل انجام میگیرد.

صورت عملکرد حساب سود وزیان + تغییرات بین دو دوره ترازنامه = صورت منابع و مصارف

مثال صورت گردش نقدینگی

صورت گردش وجوه نقد (صورت منابع و مصارف وجوه نقد) شرکت تولیدی و صنعتی چمن آرا برای ماه منتهی به 31 اردیبهشت 1398

نقدینگی حاصل از حساب عملکرد سود وزیان
خالص درآمد 60،000،000
اضافه میگردد منابع حاصل از عملیات:
( برگشت از حساب سود وزیان ) – استهلاک 20،000،000
افزایش در حسابهای پرداختنی ( ترازنامه) 10،000،000
جمع منابع وجوه نقدینگی حاصل تامین نقدینگی چیست؟ از عملیات شرکت 90،000،000
کسر میگردد : مصارف از منابع موجود :
افزایش در حسابهای دریافتنی – بدهکاران(20،000،000)
افزایش در حساب انبار(30،000،000)
جمع مصارف حاصل از عملیات شرکت (50،000،000)
مانده خالص نقد حاصل از عملیات مالی شرکت 40،000،000
کسر میگردد: سرمایه گذاری – خرید ماشین الات (5،000،000)
اضافه میگردد: سود سهام دریافتی 7،500،000
خالص نقدینگی 42،500،000

در اینجا کمی اطلاعات از اینکه چه چیزهایی در مورد جریان نقدینگی یا صورت منابع و مصارف را بایستی بدانیم را بدست آوردیم. مبالغ داخل پرانتز باعث کاهش نقدینگی و خارج از آن باعث افزایش نقدینگی می‎گردد. مثلا وقتی می‎بینیم مبلغ 30.000.000 ریال در ترازنامه به موجودی انبار اضافه شده بدین معنی است که این مبلغ بابت خرید مواد یا کالا مصرف شده و از موجودی نقدی کسر گردیده است. اما مبالغ خارج از پرانتز بدین معنی است که موجودی نقدی را افزایش میدهد.

مثلا مبلغ 20.000.000 ریال بابت استهلاک هزینه ای برای صورت حساب سود و زیان است ولی نقدینگی را کاهش نمی‎دهد. بنابرین ما آن را به درآمد خالص اضافه میکنیم.

تحلیل صورت جریان وجوه نقد

توجه داشته باشید که حساب منابع و مصارف به سه بخش تقسیم شده است :

1 – جریان نقدینگی در نتیجه فعالیتهای عملیاتی شرکت.

2 – جریان نقدینگی ناشی از سرمایه گذاری های شرکت.

3 – جریان نقدینگی درنتیجه فعالیتهای تامین مالی برای شرکت.

در جریان فعالیت روزمره هرکدام از این سه بخش اثراتی در ورود و خروج نقدینگی شرکت دارند که به اختصار توضیحاتی خدمت دوستان ارائه می‌شود.

جریان نقدی ناشی از فعالیتهای عملیاتی

درطول فعالیت منظم مشاغل وجوه اصلی کسب وکار اعم از درآمد و یا هزینه اصلی ترین راه کسب و کار با فروش کالا و خدمات برای کسب درآمد است. مثلا در یک فروشگاه پیتزا فروشی فعالیتهای عملیاتی شامل فروش به صورت نقدی و خرید مواد اولیه نیز به صورت نقدی انجام می‎گیرد. در حالیکه در کسب و کارهای بزرگتر این عملیات گسترده تر بوده و عملیات خرید و فروش به صورت گاهاً نسیه انجام می‎پذیرد .

جریان نقدینگی ناشی از سرمایه گذاری های شرکت

در این قسمت شرکت با خرید ماشین الات، تجهیزات، املاک و مستغلات و یا محصولاتی که به راحتی می‎توان آن را به پول نقد تبدیل نمود وجوه نقد خود را صرف می‎نماید. این گونه سرمایه گذاریها به داراییهای شرکت افزوده شده ولی درعین حال نقدینگی شرکت را کاهش خواهد داد.

جریان نقدینگی در نتیجه فعالیتهای تامین مالی برای شرکت

در بسیاری از شرکتها یکی از راههای تامین سرمایه برای فعالیت‎های شرکت دریافت تسهیلات یا وام از بانکها و یا خرید به صورت نسیه (بصورت اعتباری) است. در اینصورت وقتی از این تسهیلات استفاده کنید در واقع به نقدینگی خود اضافه می‎نمایید و زمانی که این دیون خود را پرداخت کنید باعث خروج نقدینگی و در نتیجه مصرف وجوه نقد می‌گردد.

در پایان یک مثال دیگر برای روشن شدن صورت جریان وجوه نقد و یا صورت منابع و مصارف وجوه نقد بصورت مستقیم و غیر مستقیم بیان می‌گردد.

راهکار تامین نقدینگی خودروسازان چیست؟/ قیمت‌گذاری دستوری کمر صنعت را خم کرد

این روزها صنعت خودرو بیش از هرزمانی آسیب‌پذیر شده و حالا علاوه بر مشکلات تولیدی ناشی از تحریم و چالش‌های داخلی مانند صعود نرخ ارز و در پی آن جهش قیمت مواد اولیه، کمبود نقدینگی کمر صنعت را خم کرده است.

راهکار تامین نقدینگی خودروسازان چیست؟/ قیمت‌گذاری دستوری کمر صنعت را خم کرد

اقتصادآنلاین – فاطمه اکبرخانی ؛ علاوه بر تحریم و نوسان نرخ ارز، قیمت‌گذاری دستوری، مشکل تامین قطعه و افزایش قیمت نهاده‌های تولید، از جمله دلایلی است که صنعت خودرو را با چالش‌های جدی از جمله کمبود نقدینگی مواجه کرده است. اما راهکار تامین منابع مالی برای این صنعت مهم چیست؟

در این زمینه فریدون احمدی، عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس با تشریح چهار راهکار برای تامین نقدینگی صنعت خودرو به خبرنگار اقتصادآنلاین گفت: پرداخت تسهیلات بانکی، پیش فروش خودرو، فروش اموال مازاد و مشارکت بخش خصوصی در تولید از جمله راهکارهایی است که می‌توان برای تامین مالی این صنعت پیشنهاد کرد اما تحقق هر یک از این موارد در شرایط فعلی به راحتی امکان‌پذیر نیست.

این نماینده مجلس درباره جزئیات هر یک از این راهکار‌ها توضیح داد: خودروسازان به دلیل بدهی‌های سنگین بانکی، توانایی دریافت تسهیلات مجدد ندارند و از طرفی بازپرداخت این وام‌ها با بهره بالا دوباره خودروسازان را با کمبود نقدینگی مواجه خواهد کرد؛ گزینه بعدی پیش فروش خودرو است که این مورد هم در شرایط فعلی با وجود تعهدات معوق خودروسازان، مطلوبیت خاصی برای مردم ندارد.

احمدی فروش اموال مازاد خودروسازان را یکی دیگر از راهکارهای موجود برای تامین نقدینگی دانست و گفت: فروش اموال مازاد با توجه به زمان‌بر بودن، با شرایط فعلی خودروسازان سازگار نیست و همچنین واگذاری برخی شرکت‌های زیر مجموعه خودروسازی‌ها به دلیل زیان‌دهی بالا فایده‌ای ندارد.

وی تصریح کرد: به نظر می‌رسد مشارکت در تولید و جذب سرمایه‌گذار از بخش خصوصی در حال حاضر بهترین راهکار باشد؛ البته با اتفاقاتی که در تغییر مدیرعامل ایران خودرو رخ داد گزینه مشارکت در تولید هم با ابهام روبه رو شده است چراکه با تاخیر در وعده خصوصی‌سازی، این بخش نمی‌تواند با اعتماد کامل وارد صنعت خودرو شود، اما با توجه به غیرممکن بودن سایر موارد باید از این راه شریان‌های تزریق نقدینگی به صنعت را باز کرد.

نماینده مردم زنجان در مجلس با بیان اینکه صنعت خودرو خواسته و یا ناخواسته درحال زمین‌ خوردن است، افزود: یک عده با تصور کمک به صنعت درحال نابود کردن آن هستند، در حال حاضر ضرورت دارد تا دولت هرچه سریع‌تر مسیر‌های تزریق نقدینگی را باز کند زیرا در غیر این صورت صنعت خودرو به طور کامل نابود خواهد شد.

در این راستا امیرحسین کاکایی، کارشناس و تحلیلگر صنعت خودرو اظهار کرد: در شرایط فعلی استفاده از تنها یکی از راهکار‌های گفته شده، دیگر جوابگوی تامین نقدینگی و نجات صنعت خودرو نیست بلکه باید مجموعه‌ای از راهکار‌ها از جمله پرداخت وام بدون بهره، پیش‌فروش خودرو و جذب سرمایه‌گذار در پیش گرفته شود.

کاکایی اضافه کرد: این راهکارها در زمان مناسب به تنهایی اثرگذار بودند اما الان به عنوان مثال پیش‌فروش خودرو تبدیل به یک آب باریکه برای صنعت شده و نمی‌توان آن را برای مدت طولانی ادامه داد، فروش اموال مازاد نیز ظرفیت محدودی دارد و همچنین زمان‌بر است و حتی دریافت وام هم خودروسازان را دوباره غرق در بدهی خواهد کرد.

به گفته این کارشناس خودرو، باتوجه به قیمت‌گذاری اشتباه و افزایش قیمت نهاده‌ها، تولید هردستگاه خودرو برای خودروساز با ضرر همراه است و به طورحتم با ادامه این روند تا پایان سال زیان خودروسازان از 20هزار میلیارد به 30هزار میلیارد تومان خواهد رسید.

این کارشناس با بیان اینکه راهکارها برای نجات صنعت مقطعی شده، تصریح کرد: تنها راهکار فعلی نجات صنعت خودرو تزریق نقدینگی بلاعوض از سوی دولت است زیرا قیمت‌گذاری دستوری و ادامه این روند باعث زیان سنگین خودروسازان شده و دولت باید نتایج این اقدام غیرمنطقی جبران خسارت کند.

به طورحتم ادامه این چرخه معیوب چالش‌های بیشتری در آینده‌ای نه چندان دور به وجود خواهد آورد؛ از این رو باتوجه به اهمیت ویژه این صنعت مادر برای کشور به خصوص در شرایط تحریمی ضرورت دارد تا دولت و متخصصان هرچه سریع‌تر وارد میدان عمل شده و راهکاری مناسب برای حل مشکلات ارائه دهند و نابودی صنعت خودرو شوند.

پروتکل Aave چیست ؟ هرآنچه باید درباره آوه بدانید

آوه یک پلتفرم منبع باز مبتنی بر شبکه اتریوم است که امکان وام‌گیری و وام‌دهی انواع دارایی‌های دیجیتال را امکان‌پذیر می‌کند. قالب وام دریافتی می‌تواند از استیبل کوین (ارز دیجیتال با قیمت ثابت) تا انواع مختلفی از آلت کوین‌ها را در بر بگیرد. پروتکل آوه توسط دارندگان توکن AAVE اداره می‌شود.

سازوکار مالی مدرن مالی امکان وام دهی و وام گیری دارایی‌ها را در سطحی جهانی فراهم کرده است. به عبارتی وام‌گیرنده به کمک وام، امتیازی به دست آورده تا فعالیتی را به ثمر برساند و وام‌دهنده نیز می‌تواند از پول ساکن خود یک حاشیه سود مستمر و بدون ریسک دریافت کند. نیاز به چنین خدماتی در بستر رمزارزها، توسعه‌دهندگان را به توسعه چنین بازارهای مالی راهنمایی کرد و آوه از بزرگ‌ترین و موفق‌ترین پروژه‌های این حوزه به شمار می‌رود.

با پروژه آوه (AAVE) بیشتر آشنا شوید

ریشه پروژه آوه به سال ۲۰۱۷ باز می‌گردد. زمانی که تیمی از توسعه‌دهندگان به رهبری Stani Kulechov پروژه‌ای به نام ETHLend را در یک عرضه اولیه (ICO) معرفی کردند. اساس ایده این پروژه بر تهیه یک سیستم پیشنهاد وام دهی ارز دیجیتال به دیگران و یا درخواست دریافت وام ارز دیجیتال؛ گسترش پیداکرده بود.

اگرچه ETHLend ایده جالبی بود اما پلتفرم و توکن آن یعنی LEND، با مشکلات بزرگی در بازار خرسی سال ۲۰۱۸ روبرو شد و تقریباً به حال خود رها شد. مشکل عمده‌این پروژه عدم تأمین نقدینگی و مشکل تطبیق درخواست وام با پیشنهادهای موجود در پلتفرم بود.

بنابراین، در سال‌های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹، تیم ETHLend ، محدودیت و تامین نقدینگی چیست؟ مشکلات را به فرصت تبدیل کرد. این تیم تلاش برای بهسازی و بازسازی محصول خود آغاز کرد و همین‌طور ایده وام‌دهی غیرمتمرکز را به بلوغ رساند. سرانجام این تلاش‌ها عرضه آوه در ابتدای سال ۲۰۲۰ بود.

aave چیست

آوه چگونه کار می‌کند؟

آوه نسخه جدید و بهبودیافته پروژه ETHLend است که از نظر مفهومی نیز تا حد زیادی به این پروژه شباهت دارد. این پلتفرم، اجازه دریافت وام در قالب رمزارز و یا کسب سود به واسطه فراهم آوردن دارایی مورد نیاز برای وام‌دهی به دیگران را فراهم می‌کند. با این وجود هسته آوه با ETHLend متفاوت است.

آوه در واقع یک بازار پولی الگوریتمی است. بر خلاف ETHLend که افراد تأمین‌کننده وام‌ها بودند؛ تأمین وام در آوه از یک استخر صورت می‌پذیرد. اما در این صورت نرخ بهره چگونه محاسبه می‌شود؟

آوه با تعریف یک معیار به نام نرخ بهره‌مندی (utilization rate) دارایی‌ها در استخر، نرخ بهره را محاسبه می‌کند. نحوه محاسبه نرخ بهره‌مندی تا حد زیادی به تعریف عرضه و تقاضا شباهت دارد. زمانی که بیشتر دارایی درون یک استخر وام داده شود؛ نرخ بهره زیاد شده تا افراد مایل به افزودن سرمایه به استخر شوند و زمانی که بیشتر سرمایه داخل استخر تقریباً بدون مشتری مانده؛ میزان نرخ بهره کاهش میابد تا افراد حاضر به دریافت وام شوند.

در پلتفرم آوه می‌توان یک رمزارز را وارد کرد و با آن وامی در قالب یک رمزارز دیگر گرفت. مثلاً کاربر ممکن است اتر (ETH) واریز کند و به جای آن ارز دیجیتال با قیمت ثابت Dai دریافت کند.

البته در این سیستم همه‌چیز باب میل وام‌گیرندگان نیست چرا که باید به ازای هر مقداری که وام در نظر دارند؛ میزان بیشتری سپرده به عنوان وثیقه وارد حساب خود کنند تا بتوانند وام بگیرند. مثلاً اگر وام مورد نظر ۱۰۰ دلار است، باید میزانی بیشتر را سپرده حساب خود کنند.

همچنین با توجه به نوسانات رمزارزها، آوه فرایند تسویه یا Liquidation را نیز به سازوکار خود افزوده که به‌هیچ‌عنوان برای وام گیرنده خبر خوشی نیست. بر اساس این روند اگر بازار دچار نوسانات قیمتی شدیدی شود ممکن است سپرده‌ای که شما به عنوان وثیقه در اختیار آوه گذاشته‌اید؛ بر اساس “نرخ وثیقه” به پروتکل آوه تعلق بگیرد و متضرر شوید. بنابراین بهتر است پیش از هر اقدام و وارد کردن دارایی از ریسک‌های احتمالی مطمئن شوید.

البته آوه نفوذ خود را تنها محدود به بازارهای پولی نکرده و با معرفی سایر ویژگی‌ها و امکانات در حال رقابت با سایر رقبا است.

وام آنی در آوه

از آنجایی که معمولاً میزان نقدینگی در بازارهای پولی آوه از میزان تقاضای وام‌ها بیشتر است؛ بخش عمده‌ای از این سرمایه و نقدینگی بدون استفاده مانده است، بنابراین آوه ویژگی وام آنی را معرفی کرده است که به وثیقه نیاز ندارد. البته این وام‌ها فقط در محدوده یک بلوک اتریوم قابل استفاده است. همین ویژگی کاربران امور مالی غیرمتمرکز DeFi را به خود جذب کرده است که می‌توانند از آوه وام‌های سریع دریافت کرده و دارایی دریافتی را در امور مالی غیرمتمرکز مورد استفاده قرار دهند.

وام آنی به کاربر این امکان را می‌دهد تا مقدار زیادی ارز دیجیتال را بدون نیاز به وثیقه قرض بگیرد، اما هم‌زمان با دریافت وام با همان تراکنش میزان قرض گرفته‌شده را برگرداند. البته باید هزینه کارمزد یک بلاک را هم پرداخت کند. این شکل از وام کمی به غیرعادی و عجیب به نظر می‌رسد اما برای بسیاری کاربردی است.

در واقع این قابلیت مناسب افرادی است که سرمایه زیادی ندارند اما می‌خواهند تا از فرصت‌های بازار جا نمانند. به طور مشخص می‌توان به فرصت آربیتراژ اشاره کرد که با انجام یک تراکنش بلاکچینی امکان‌پذیر می‌شود. به‌عنوان‌ مثال اگر قیمت یک رمزارز در یک صرافی ۵۰۰ دلار و در صرافی دیگر ۵۰۸ دلار باشد، ممکن است کاربری مایل باشد از این اختلاف سود ببرد اما نقدینگی کافی در اختیار ندارد. بنابراین کاربر با مراجعه به پروتکل آوه، بدون وثیقه از پروتکل، وام آنی سنگینی دریافت می کند و با انجام آربیتراژ میان دو صرافی اشاره شده، در کمترین زمان سود بدست می آورد.

به غیر از ویژگی وام‌های آنی، آوه همچنین روی یک بازی برای توکن‌های غیر قابل تعویض (NFT) به نام Aavegotchi کار می‌کند.

توکن Aave

همان‌طور که پیش‌تر اشاره کردیم آوه همان ETHLend است که دچار تغییر شده است، اما توکن پلتفرم قبلی؛ LEND پس از معرفی آوه همچنان وجود داشت. این موضوع به‌خودی‌خود یک مشکل بود زیرا توکن LEND از لحاظ برنامه‌نویسی با پلتفرم جدید آوه همخوانی نداشت و دارندگان LEND نمی‌توانستند در مورد تصمیمات Aave مشارکت داشته باشند. برای حل این مشکل توکن AAVE معرفی شد و دارندگان LEND می‌توانستند به ازای هر ۱۰۰ واحد LEND یک توکن AAVE دریافت کنند.

AAVE یک توکن با استاندارد ERC-20 با قابلیت‌ها و کاربردهای تعریف‌شده جدیدی است. از این کاربردها می‌توان به ماژول امنیتی اشاره کرد. توکن AAVE به عنوان پشتیبان پروتکل عمل می‌کند. زمانی که در شبکه سرمایه کافی برای پاسخ تقاضا وام‌گیرندگان وجود نداشته باشد؛ این توکن‌ها فروخته‌شده تا کمبود مالی مورد نیاز تأمین شود. این رو به عنوان مفهوم “ماژول امنیتی” معرفی‌شده است. هرچند که این مفهوم، یک اصل کلی نیست. برای مثال تنها توکن‌های AAVE ای که جزوی از ماژول امنیتی محسوب می‌شوند؛ اجازه دارند برای تأمین نقدینگی فروخته شوند. علاوه بر این پاداش واریز سرمایه به ماژول با پرداخت سود ثابت به‌صورت AAVE خواهد بود.

کاربرد دیگر توکن AAVE در حاکمیت پروتکل Aave است. دارندگان توکن آوه می‌توانند به درخواست‌ها و بحث‌های پیرامون تغییرات و بهبود پروتکل Aave رأی دهند. هر توکن AAVE قدرتی برابر با یک رأی دارد.

علاوه بر همه این‌ها توکن AAVE برای کاهش خطرات ناشی از رویدادهای پیش‌بینی‌نشده به عنوان یک پشتیبان مهم در این پروتکل کاربرد دارد.

چالش‌های پیش روی آوه

یکی از مهم‌ترین چالش‌هایی که پیش روی آوه قرار دارد این است که تمام وام‌ها مبلغ وثیقه‌ای بیش از میزان خود وام نیاز دارند و برخلاف سازوکار مالی سنتی هیچ روشی برای سنجش توانایی وام‌گیرنده وجود ندارد که بازپرداخت وام را تضمین کند.

به دلیل نیاز به پرداخت وثیقه نسبتاً هنگفت سازوکار آوه، عملاً تامین نقدینگی چیست؟ کاربران سرمایه‌ دار را جذب خود می‌کند و افراد کم سرمایه آن را نامناسب می‌یابند.

سخن پایانی

بازارهای پولی غیرمتمرکزی مانند آوه و کامپاند (Compound)، مسیر را برای سازوکار مالی آزاد و قابل‌دسترس‌ برای همه هموار می‌کنند و به نوعی می توان این دست از پروژه ها را به عنوان سوخت امور مالی غیر متمرکز نیز قلمداد کرد. وعده‌های زیادی درباره توسعه توکن آوه داده‌ شده است و دارندگان توکن آوه می‌توانند مسیر تغییرات پروتکل را تعیین کرده و بر تصمیمات حاکمیتی آن به شکلی دموکراتیک تأثیرگذار باشند. همین ویژگی باعث شده تا پروتکل در برابر خطرات ناشی از رویدادهای پیش‌بینی‌نشده؛ محافظت شود.

با توجه به ماهیت نسبتا جدید آوه، نمی‌توان سرنوشت آن را به سادگی پیشبینی کرد؛ اما شواهد نشان از رشد بیشتر بازارهای پولی غیر متمرکز در آینده دارد و رشد روز افزون نقدینگی در این پلتفرم‌ها سندی بر همین موضوع است. برای تکرار نشدن تجربه ETHLend آوه به رشد پایدار، رفع چالش‌های موجود و نوآوری نیازمنداست چرا که برای بقا در رقابت بازارهای مالی همواره باید بهتر و بهتر شد.

نقدینگی افسارگسیخته را می‌توان با تأمین مالی از بازار سرمایه کنترل کرد

به‌ طورکلی تأمین مالی پروژه‌ها در اقتصاد از دو طریق بازار پول و بازار سرمایه انجام می‌شود. تأمین مالی از طریق بازار پول که متولی آن بانک‌ها هستند اغلب برای پروژه‌هایی در مقیاس کوچک و تأمین مالی کوتاه‌مدت مورد استفاده قرار می‌گیرد. در مقابل برای پروژه‌های بزرگ که به تأمین مالی با ارقام قابل توجه نیاز است بازار سرمایه به‌ عنوان بهترین گزینه خودنمایی می‌کند.

دکتر محسن فاضلیان مدیرعامل سابق شرکت تأمین سرمایه بانک مسکن که چندی است به ‌ عنوان تامین نقدینگی چیست؟ عضو هیأت مدیره بانک مسکن انتخاب شده است، معتقد است، رونق بی ‌ سابقه ‌ ای که بازار سرمایه در سال جاری شاهد آن بود سپیده ‌ دم روز روشنی است که در انتظار بازار سرمایه قرار دارد اما هنوز تا برافروخته شدن خورشید و روشنایی چشمگیر این روز روشن فاصله است. در خصوص تأمین مالی موضوعی که بیش ‌ ازپیش باید مورد توجه قرار گیرد کنار هم قرار گرفتن بازار پول و سرمایه است. در تأمین مالی نباید بحث سهم خواهی مطرح باشد و بازار پول خود را رقیب بازار سرمایه بداند بلکه این دو اهرم کلیدی تأمین مالی که می ‌ توانند نقش به سزایی در تحقق پروژه ‌ ها و رشد اقتصادی کشور داشته باشند باید در کنار یکدیگر قرار بگیرند و شانه ‌ به ‌ شانه هم پیش بروند.

نقش بانک ‌ ها در تأمین مالی چیست؟

تأمین مالی به ‌ طورکلی دو مسیر اصلی دارد. مسیر بازار پول، جایی که صحنه ‌ گردان این بازار، بانک ‌ ها هستند و خانوارها و افراد به ‌ عنوان کسانی که مازاد نقدینگی دارند در نقطه ‌ ای مطمئن و بدون ریسک سرمایه ‌ گذاری می ‌ کنند. بانک منابع مازاد را از افراد دریافت می ‌ کنند و این افراد می ‌ توانند سرمایه را به ‌ صورت قرض به بانک بسپارند. در سیستم سنتی بانکی که در دنیا هم اجرا می ‌ شود بانک ‌ ها سیاست ‌ گذار سرمایه دریافت ‌ شده هستند. در سیستم بانکداری بدون ربا با عنوان غیر از قرض، بانک سپرده وکالت در اختیار افراد قرار می ‌ دهد. بانک به ‌ عنوان وکیل سپرده ‌ گذاران عمل کرده و کسانی که متقاضی تسهیلات هستند با مراجعه به بانک تسهیلات دریافت می ‌ کنند. این شکل سنتی بانکداری است که در کشور ما و برخی دیگر از کشورها در تأمین مالی از طریق بازار پول اجرا می ‌ شود.

تأمین مالی از نظر زمان می ‌ تواند به ‌ صورت کوتاه ‌ مدت، میان ‌ مدت و یا بلندمدت باشد. در اقتصادی که بانک ‌ محور است، فارغ از سررسیدی که مدنظر متقاضیان تسهیلات است اشخاص حقیقی و حقوقی با مراجعه به بانک تسهیلات دریافت می ‌ کنند. این موضوع با تعریف اقتصادی که از بانک داریم، تناقض دارد. به ‌ طورکلی بازار پولی که صحنه ‌ گردان آن بانک ‌ ها هستند، متولی تأمین مالی کوتاه ‌ مدت یا سپرده ‌ گذاری کوتاه ‌ مدت تعریف می ‌ شود که این موضوع یعنی سپرده ‌ گذار یا خانوارهای دارای وجوه مازاد که قصد سپرده ‌ گذاری دارند یا کسانی که متقاضی دریافت تسهیلاتی هستند به ‌ ویژه تسهیلات کوتاه ‌ مدت یک ‌ ساله مانند تسهیلات سرمایه در گردش، اولین درگاهی که به سراغ آن می ‌ روند، بازار پول و بانک ‌ هاست اما در حال حاضر به این صورت عمل نمی ‌ شود و کسانی که متقاضی دریافت تسهیلاتی دوساله، سه ‌ ساله یا پنج ‌ ساله هستند، به مدت شش ‌ ماه یا یکسال با بانک قرارداد مشارکت مدنی منعقد می ‌ کنند. این تسهیلات به ‌ صورت مداوم استمهال می ‌ شوند و حتی در مواردی مورد تمدید نیز قرار می ‌ گیرند. در برخی موارد شاهد هستیم که دوره استهلاک اصل ‌ وفرع تسهیلات در سیستم تامین نقدینگی چیست؟ تامین نقدینگی چیست؟ بانکی بیش از پنج یا ده سال طول می ‌ کشد. در نهایت اقتصادها در دوره تکامل و بلوغ خود به تقسیم ‌ بندی آگاهانه ‌ ای که تابع منطق است رسیده ‌ اند که بازار پولی باید معطوف به تأمین مالی ‌ های کوتاه ‌ مدت، تسهیل خدمات و پرداخت ‌ های بانکی در دوره ‌ های کوتاه ‌ مدت باشد.

در اقتصاد ایران بانک ‌ ها همچنان موتور محرک تأمین مالی به حساب می ‌ آیند و حدود 80 درصد تأمین مالی از طریق بانک ‌ ها انجام می ‌ شود. امروزه عمده فعالان در بخش ‌ های اقتصادی چه در صنایعی که در آن ‌ ها مزیت نسبی وجود دارد (مانند نفت، گاز، پتروشیمی، توریسم، معادن و غیره) و چه صنایعی که خیلی مورد اقبال نیستند (مانند صنایع کاغذ یا تولید لوازم یک ‌ بار مصرف)، به دنبال درگاهی می ‌ روند که آن ‌ ها را به سرعت به شبکه بانکی متصل کند. تأثیرات تجربی این موضوع در بلندمدت دیده ‌ شده و امروزه زمانی که به بدنه ساختار سرمایه ‌ ای بانک ‌ ها نگاه مینیم در سمت چپ ترازنامه بانک ‌ ها که دربرگیرنده سپرده جاری، سپرده ‌ های سرمایه ‌ گذاری کوتاه ‌ مدت و بلندمدت قرار دارد که به ‌ صورت پیوسته سود به آن ‌ ها تعلق می ‌ گیرد. در مقابل سمت راست ترازنامه بخش بزرگی از این سپرده ‌ ها وارد بخش ‌ هایی شده که نتوانسته پول بانک را بازگرداند و بانک ‌ ها را با مطالبات معوق مواجه کرده که این موضوع موجب شده هزینه ‌ های بسیاری به سیستم بانکی تحمیل شود.

علاوه بر مسایل نظری که در ابتدا به آن ‌ ها اشاره شد، با دقت در شواهد تجربی نیز به این نتیجه می ‌ رسیم که بازار پول نمی ‌ تواند ابزار مناسبی برای پاسخگویی به تأمین مالی میان ‌ مدت و بلندمدت باشد به ‌ ویژه پروژه ‌ های بزرگ که به تأمین مالی در قیاس بسیار بالا نیاز دارد. برای پروژه ‌ های جی تی آل، آلان جی و پروژه ‌ های پالایشگاهی به سرمایه ‌ گذاری ‌ های بسیار بزرگ ارزی و ریالی نیاز است که با شرایط فعلی دلار تأمین مالی از سیستم بانکی مناسب نیست. اگر سندیکای بانکی هم بخواهد تأمین مالی چنین پروژه ‌ هایی را بر عهده بگیر با ریسک بزرگی روبه ‌ رو خواهد شد. در نتیجه بازار پول از لحاظ تئوری و نظری به دلیل تحلیل محتوا، پیمایش موضوع و کارکردی که در اقتصادهای توسعه ‌ یافته یا در حال توسعه دارد نمی ‌ تواند سیستم مناسب، جامع و کاملی برای پاسخگویی به نیازهای تأمین مالی میان ‌ مدت و بلندمدت با تأکید بر پروژه ‌ های متوسط و کلان باشد.

بازار سرمایه در تأمین مالی چه جایگاهی دارد؟

در مقابل بازار پول جبهه دیگری به نام بازار سرمایه قرار دارد که با توجه به ویژگی ‌ هایی که در آن تعریف شده از لحاظ روزبه ‌ روز رشد یافته و الزامات آن نیز شناخته شده است. نقاط ضعف این بازار به ‌ صورت پیوسته مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این بازار نظامات شفاف تأمین مالی در بازارهای مختلف با ابزارهای گوناگون و محدودیت ‌ های متفاوت در کنار نظارت ‌ های فوق ‌ تامین نقدینگی چیست؟ العاده ابداع شده که فضای جدیدی را پیش روی فعالان صنعت تأمین مالی گذاشته است. این فرصت جدید با حذف واسطه بانکی از صاحبان سپرده به متقاضیان منابع مالی کمک می ‌ کند با استفاده از نهادها و ابزارهای مختلف دست سپرده ‌ گذاران در دست متقاضیان تسهیلات قرار داده شود. بنابراین بازار سپرده ‌ گذاری یا سرمایه ‌ گذاری بلندمدت و میان ‌ مدت را بازار سرمایه می ‌ دانیم.

نکته مهم اینکه بازار سرمایه بازاری است با ریسک و بدون نرخ سود نیست بلکه بازارهای موجود در آن می ‌ تواند دارای سودهای قطعی باشد. نمونه آن اوراق مشارکت، منفعت و سلف است همچنین در دنیا اوراق قرضه هم وجود داد که گاهی سررسید آن به 30 سال نیز می ‌ رسد.

بنگاه ‌ ها متقاضیان تسهیلات هستند و باید ابزارهای مختلف و مناسب با نیاز آن ‌ ها در بازار سرمایه ایجاد شود. ویژگی ‌ های بازار سرمایه را می ‌ توان در ساختار شفاف و منظم آن همراه با استانداردهای تبیین شده دانست. همچنین به ‌ واسطه مشخص بودن کارکرد تأمین مالی، هزینه معاملات کاهش پیدا می ‌ کند و عرضه اوراق در قالب روش ‌ های مختلف تأمین مالی انجام می ‌ شود.

شفافیت در بورس و فرابورس در قالب عرضه عمومی و حراج اوراق به ‌ صورت یکسان و برای همه اتفاق می ‌ افتد، بنابراین رقابت باعث می ‌ شود نرخ ‌ ها برای متقاضیان تأمین مالی کاهش پیدا کند. مهم ‌ ترین ویژگی در بازار سرمایه، خاصیت تقسیم ‌ پذیری تأمین مالی است.

در حال حاضر در همه جا بحث بر این است که در بازار سرمایه نقدینگی به ‌ صورت مضاعف در حال افزایش است. اقتصاد باید بستر مناسبی برای جذب نقدینگی مؤثر در زمان درست برای تولید مناسب ایجاد کند بنابراین تأکید بر تولید، راهبردی واقعی و حقیقی است که برای تحقق آن باید نقدینگی در مسیر درست و مناسب به جریان درآید که بهترین مسیر جز بازار سرمایه نیست. این اتصال از طریق ابزارهای بازار سرمایه و نهادهای مالی که صحنه ‌ گردان این بازی هستند انجام می ‌ شود. این صحنه ‌ گردان ‌ ها هم مجموعه ‌ هایی جز کارگزاری ‌ ها نیستند. امیدواریم تأمین سرمایه ‌ ها نیز بعد از 13 سال در کنار سایر نهادهای مالی مانند صندوق ‌ ها، سبدگردان ‌ ها، مشاور سرمایه ‌ گذاری ‌ ها و هلدینگ ‌ های مالی در بازار سرمایه هم از نظر تعداد و هم از نظر کیفیت از طریق تعریف ابزارهای متفاوت تأمین مالی قرار گیرند.

نکته قابل توجه این است که در بانک ‌ ها تسهیلات استاندارد است، ولی در بازار سرمایه این امکان فراهم است که با توجه به شرایط مخاطب که متقاضی تأمین مالی است ابزار تعریف شود و در منافعی که در آینده ایجاد خواهد شد تأمین مالی اتفاق افتد.

چالش ‌ های موجود در این راه چیست؟

یکی از چالش ‌ های موجود متقاعدکردن افراد در توجه به بازار سرمایه است. چالش دیگر وجود IFRS است. همچنین شفافیتی که در صورت ‌ های مالی وجود دارد باعث مقاومت مجموعه ‌ ها در روی آوردن به بازار سرمایه و بالطبع تأمین مالی از این طریق می ‌ شود. در کنار موارد ذکرشده موضوع مالیات نیز از جمله چالش ‌ ها و مشکلات به شمار می ‌ رود. اگر از فعالان اقتصادی بپرسید که مهم ‌ ترین چالش در مجموعه ‌ ها چیست بیشتر از آن ‌ ها از تأمین مالی و نرخ بالای آن یاد می ‌ کنند. بنابراین سیاست ‌ گذاران پولی اقتصاد باید در یک دوران گذار نرخ تورم را کنترل کنند. هر چه کاهش نرخ تورم رخ دهد در مقابل کاهش نرخ تأمین مالی نیز به دنبال آن ایجاد می ‌ شود. تحقق این موارد موجب افزایش تمایل به سرمایه ‌ گذاری تولید و زایش می ‌ شود، در نتیجه اقتصادی پویاتر تبدیل می ‌ شود. به هر ترتیب در موضوع تأمین مالی نباید بحث سهم ‌ خواهی مطرح باشد و بازار پول خود را رقیب بازار سرمایه بداند بلکه این دو همچون دو بال هواپیمایی هستند که باید به پرواز درآید.

برای آشنایی بیشتر در این زمینه چه اقداماتی باید انجام داد؟

فرهنگ ‌ سازی موضوع مهمی در این زمینه است. برای تحقق این موضوع به سرعت باید تدابیری اندیشه شود. میزان نقدینگی روزبه ‌ روز افزایش پیدا می ‌ کند و این هنر بازار سرمایه است که بتواند این منابع را به سمت خود جذب کند. ابزارهای سرمایه با کاهش قیمت، افزایش سرعت و کیفیت تأمین به ‌ صورت ناخودآگاه متقاضیان را به خود جذب می ‌ کند. نقدینگی باید در مسیر زایش و پرورش قرار بگیرد و این هدف بر عهده بازار سرمایه است. اگر از شرکت ‌ های دانش ‌ بنیان صحبت می ‌ شود به این معناست که افرادی دوست دارند قبول ریسک کنند و در پروژه ‌ های سرمایه ‌ گذاری کنند که ممکن است با موفقیت روبه ‌ رو شود.

نقش شرکت ‌ های تأمین سرمایه را در این میان چگونه
ارزیابی کنید؟

شرکت ‌ های تأمین سرمایه با به ‌ کارگیری عناصر هزینه، سرعت و کیفیت در این 13 سال نشان داده ‌ اند که شرکای قابل اعتمادی برای تأمین مالی دولت و همچنین بخش خصوصی هستند. در شرایط کنونی از دولت انتظار می ‌ رود با حمایت همه ‌ جانبه از شرکت ‌ های تأمین سرمایه و با افزایش وسعت فعالیت آن ‌ ها در چارچوب ضوابط و شناخت محدودیت ‌ ها و حذف آن ‌ ها در تحقق این امر هم ‌ قدم شوند. در مقابل رسالت شرکت ‌ های تأمین سرمایه این است که با عملکرد مناسب ‌ شان به معرفی خود بپردازند. همچنین برگزاری همایش ‌ هایی با جنس تأمین مالی با رویکرد در شناخت تأمین سرمایه ‌ ها و تأمین مالی از این طریق بسیار مؤثر است.

تأمین سرمایه مسکن در این راستا فعالیت خاصی انجام داده است؟

شش سال فعالیت پیوسته و انتشار اوراق رهنی، انتشار اولین اوراق خرید دین استهلاکی، تأمین مالی بسیاری از شرکت ‌ های حوزه حمل ‌ ونقل، زیرساخت و ملکی، توسعه صندوق ‌ های زمین و ساختمان و بسیاری ابزار دیگر در مجموعه تأمین سرمایه بانک مسکن به ‌ نوبه خود به ‌ ویژه در حوزه ابزارسازی اقدامات جدی داشته و معتقدم در آینده از کل صنعت تأمین سرمایه به ‌ ویژه تأمین سرمایه مسکن اخبار خوش بیشتری شنیده شود.

دلیل عدم استقبال از برخی ابزارها مانند صندوق زمین و ساختمان را در چه می ‌ دانید؟

اولین صندوق زمین و ساختمان به نام «نسیم» مشکلاتی در تحویل و خدمات داشت. این موضوع به ‌ واسطه بزرگ بودن پروژه امری طبیعی بود. ضمن آنکه برای اولین بار در قالبی جدید شروع به فعالیت کرد. دلیل اینکه سرمایه ‌ گذاران اقدام به خرید یونیت ‌ های زمین ساختمان نمی ‌ کنند، این است که مبتنی بر مشارکت واقعی بوده و باید قبول ریسک کنند. در اصل انتخاب فرصت ‌ های سرمایه ‌ گذاری که با ریسک همراه هستند به ‌ راحتی انجام ‌ پذیر نیست.

شرکت ‌ های رتبه ‌ بندی در تأمین مالی چه نقشی دارند؟

یکی از محدودیت ‌ هایی که صنعت تأمین مالی با آن مواجه است، بحث رکن ضامن است. ضامن اصل ‌ و فرع تأمین مالی را تضمین می ‌ کند. مشکلی که بانی ‌ ها دارند مراجعه به ضامن ‌ هاست که معمولاً بانک ‌ ها هستند و موجب ایجاد برخی محدودیت ‌ ها از جمله قرار دادن دارایی، پرداخت هزینه و یا سپرده ‌ کردن بخشی از منابع مالی برای آن ‌ ها می ‌ شود. اگر پروژه اقتصادی باشد و بتواند اصل ‌ وفرع پروژه را استیفا کند و تابع فرضیاتی که برای پروژه در نظر گرفته شده باشد، پس دیگر رکن ضامن اهمیتی نخواهد داشت. بنابراین موضوع تأکید بر پروژه و تأمین مالی مبتنی بر پروژه، زمانی که خود پروژه مبنای اصلی تحلیل و ارزیابی اقتصادی باشد، خیلی مهم ‌ تر از وجود رکن ضامن است. مردم با اعتماد به شرکت ‌ های رتبه ‌ بندی در ارزیابی پروژه ‌ ها برای تأمین مالی به ‌ راحتی با وجود هر شرایطی قبول ریسک کرده و اقدام به خرید اوراق مربوط می ‌ کنند. در مسیر پیش رو، رتبه ‌ بندی ‌ ها مکمل کلیدی تکمیل زنجیره عرضه خدمات تأمین مالی در بازار سرمایه
به حساب می ‌ آیند.

«هدایت نقدینگی در اقتصاد؛ راهکارها، لوازم و آثار»

به منظور تحقق هرچه بهتر هدایت نقدینگی در اقتصاد کشور، انجام اقدامات تنبیهی به منظور جلوگیری از ورود نقدینگی به فعالیت‌های سفته بازی و در کنار آن، اعمال مشوق به منظور جهت دهی نقدینگی به بخش‌های مولد به همراه تسویه بدهی‌های دولت با اوراق بهادارسازی آن، اجتناب ناپذیر خواهد بود. همچنین لازم است از ظرفیت بازار سرمایه و بورس به منظور جذب بخشی از نقدینگی سرگردان اقتصاد به حوزه‌های تأمین مالی بخش‌های تولیدی و پوشش ریسک بیشترین بهره را گرفت.

مقدمه

مدتی است که موضوع هدایت نقدینگی موجود در اقتصاد، در کنار موضوع هدایت اعتبار – که هدایت نقدینگی جدید خلق شده در سیستم بانکی است - توسط برخی صاحبنظران اقتصادی مطرح شده است. برخی معتقدند این امکان وجود دارد تا نقدینگی موجود در جامعه - که در حال حاضر به بیش از 2000 هزار میلیارد تومان می‌رسد - به سمت بخش‌های مولد اقتصادی جهت دهی شود و از آثار نامطلوب و مخرّب آن به ویژه در شرایط نابسامان اقتصادی، جلوگیری به عمل آید. در مقابل عده‌ای معتقدند واژه هدایت نقدینگی درست نبوده و اصولاً هدایت نقدینگی موجود امکانپذیر نیست؛ به عقیده ایشان، هدایت نقدینگی تنها در خصوص خلق پول و پول جدید معنی پیدا می‌کند. در این گزارش به امکان پذیری این مقوله به منظور تقویت چرخه تولید کشور می­پردازیم.

1- " هدایت نقدینگی" چیست؟

شاید این بیان که نقدینگی موجود، امکان برداشتن از جایی و بردن به جایی دیگر ندارد، درست باشد، اما امکان هدایت و بهینه سازی گردش پول موجود در اقتصاد که همان «هدایت نقدینگی» است، وجود دارد؛ بدون اینکه نیاز به خلق پول جدید وجود داشته باشد؛ همانطور که در موارد زیر، هیچ تسهیلات جدیدی ارائه نشده است و لذا خلق پول جدید هم رخ نداده است. بنابراین هدایت نقدینگی امکانپذیر است و معنای دقیق آن، بهینه سازی گردش پول موجود در اقتصاد است. لذا می‌توان با سیاست‌هایی، از سرعت مازاد و گردش غیرمولد پول موجود کاست و این گردش را بهینه نمود تا منجر به رشد اقتصاد و کاهش فعالیت‌های مخرّب گردد.

1-1- تغییر ترکیب سپرده‌های بانکی

اگر بخشی از جامعه که حساب‌های کوتاه مدت بانکی دارند و بابت آن سود می‌گیرند، در عین حال که می‌توانند منابع حساب خود را در هر بخش دیگری سرمایه گذاری و هزینه کنند، این امکان را پیدا نمایند که با سودی قابل توجه، سپرده کوتاه مدت خود را به سپرده بلندمدت تبدیل نمایند. در این شرایط، امکان جابجایی نقدینگی برای افراد کاهش یافته و در واقع سرعت گردش پول کاهش می‌یابد؛

1-2- تغییر ترکیب دارندگان دارایی

در صورتی که با وضع مالیات بر عایدی سرمایه – به عنوان مثال در بازار مسکن - سوداگران و ملّاکان ملزم گردند در خرید و فروش خانه‌های غیراصلی خود مالیات بپردازند، دیگر این بازار برایشان سودده نخواهد بود؛ لذا املاک خود را عرضه می‌کنند تا از بازار خارج شوند. در این شرایط، افراد صاحب نقدینگی و متقاضی خرید مسکن اول که مشمول مالیات نمی‌شوند، وارد این بازار می‌شوند. در محل سپرده‌های بانکی، سپرده متقاضیان مسکن اول به ملّاکان منتقل شده و این افراد، به دنبال محل دیگری برای کسب سود می‌روند؛ بنابراین این حالت نیز یک نوع هدایت نقدینگی است که طی آن ترکیب دارندگان دارایی تغییر یافته و عادلانه‌تر شده و سرعت گردش غیربهینه پول نیز کاهش می‌یابد.

1-3- تغییر ترکیب سرمایه گذاری‌ها

اگر علاوه بر سپرده گذاری بلندمدت، این امکان برای صاحبان سپرده‌های کوتاه مدت ایجاد شود که منابع خود را از طریق صندوق پروژه یا سازوکارهای دیگر، در پروژه‌های کلان سرمایه گذاری نموده و از سود آن بهره ببرند، در این شرایط، گردش پول در اقتصاد یک مرحله بهینه­تر شده و صرف اقدامات مفید می­گردد. هرچند نقدینگی در این حالت از حساب فرد به حساب صاحب شرکت می‌رود؛ اما وی می‌تواند با خرید کالای مورد نیاز از محل نقدینگی، پروژه را تکمیل نموده و ضمن اشتغال زایی، درآمد بیافریند.

2- "هدایت نقدینگی" از چه طریق ممکن است؟

پیشنهاد می‌شود دولت با تشکیل صندوق پروژه به عنوان یک سازوکار اجرایی برای پروژه‌های کلان نفت و گاز و همچنین تدوین قراردادهای همکاری با استفاده از روش‌های مشارکت عمومی-خصوصی (PPP) برای پروژه‌های عمرانی، نقدینگی موجود در جامعه و سرمایه‌های خرد و نیمه خرد مردمی را به سمت این قبیل فعالیت‌ها هدایت نماید.

2-1- ایجاد جذابیت در سپرده‌های بلندمدت

پیشنهاد می‌شود سود سپرده‌های کوتاه مدت حذف شده، یا حداقل تمایزی محسوس بین بازده سپرده بلندمدت با سپرده کوتاه مدت ایجاد گردد. به عبارتی لازم است سپرده بلندمدت جذابیت و سودآوری بیشتری داشته باشد تا هم صاحبان سپرده، برای سرمایه گذاری دوره بلندمدت‌تری را انتخاب کنند و هم بانک، بتواند برای انتخاب بخش‌های مدنظر جهت سرمایه گذاری برنامه ریزی نماید.

2-2- استفاده از ابزارهای مالیاتی در بازارهای موازی تولید

یکی از مهم‌ترین ابزارهایی که در این خصوص در اختیار قانونگذار بوده و در مسیر این هدف بخوبی می‌تواند از آن بهره ببرد، «مالیات» است؛ به‌طوری که می‌توان آن را در فعالیت‌های اقتصادی که سفته‌بازی را ترویج می‌نماید، افزایش داد و فعالیت‌های مولد اقتصادی را از طریق کاهش مالیات تشویق نمود. به عنوان مثال در بخش مسکن، بررسی نظام مالیاتی در کشورهای مختلف حاکی از آن است قانونگذاران برای کنترل سوداگری، تحقق اهداف بخش مسکن و تخصیص بهینه منابع، از ابزار مالیاتی متناسب با آن کارکرد بهره می‌برند. در کشور ما نیز دولت و قانونگذار می‌تواند تعداد خرید خانه را فرضاً به تعداد مشخصی محدود و برای خرید خانه فراتر از تامین نقدینگی چیست؟ آن تعداد، از خریدار مالیات دریافت نماید که به کاهش فعالیت‌های سوداگرانه در این بخش خواهد انجامید.

مالیات بر عایدی سرمایه ( CGT ) ابزاری است که در کشورهای جهان به منظور کنترل سوداگری استفاده می‌شود و خاصیت تنظیم گری در اقتصاد دارد. این پایه مالیاتی مهمترین و قدیمی‌ترین ابزار در دنیا برای جلوگیری از هجوم نقدینگی به سمت فعالیت‌های غیرمولد اقتصاد و در نتیجه ممانعت از افزایش غیرمتعارف قیمت‌ها، بروز نوسانات و تقویت سوداگری در بازارهای موازی تولید است. بدون جلوگیری از سودهای غیرمتعارف و بادآورده در فعالیت‌های غیرمولد، سخن گفتن از «هدایت نقدینگی» اثری نخواهد داشت.

2-3- بهره گیری از ظرفیت بازار سرمایه و بورس در هدایت نقدینگی

جمع آوری سرمایه‌های خرد مردمی و به کارگیری آن در پروژه‌های تولیدی و خدماتی در یک محیط شفاف و کارآ، یکی از اهداف اصلی بازار سرمایه در کشورهای مختلف از جمله ایران است. اما از آنجایی که رتبه بندی اوراق بدهی هنوز در کشور رواج نیافته است و شرکت‌ها بر حسب رتبه اعتباری‌شان اقدام به انتشار اوراق بدهی، جذب سرمایه و پرداخت هزینه تأمین اعتبار نمی‌کنند و به جای آن الزام دارند که ضمانت نامه بانکی یا سهام در وثیقه بگذارند؛ در این شرایط، تأمین مالی شرکت‌ها و پروژه‌ها سخت‌تر و توأم با هزینه بیشتر می‌شود. به عنوان مثال اگر شرکتی سهام بورسی یا فرابورسی معتبر نداشته باشد، حتی اگر به لحاظ رتبه اعتباری در شرایط خوبی باشد و از حسن شهرت و سابقه اعتباری مناسبی برخوردار باشد، ناچار به ارائه ضمانتنامه بانکی است که این امر هزینه تأمین مالی بنگاه اقتصادی را ۵ الی ۱۰ درصد افزایش می‌دهد که در صورت حل شدن این مشکل، بورس کالا نیز می‌تواند در اجرای این رسالت خود که تأمین مالی پروژه‌ها، طرح‌ها و شرکت‌ها و نیز جذب نقدینگی سرگردان و مازاد در اقتصاد است، موفق‌تر از قبل عمل نماید.

از طرف دیگر، طراحی و معرفی بیشتر ابزارهای جدید برای تأمین مالی در بازار سرمایه و ایجاد سهولت در جذب منابع از این بازار، می‌تواند جایگاه آن را ارتقا دهد. این در حالی است که متنوع کردن ابزارهای تأمین مالی، روان سازی صدور مجوزهای تأمین مالی و فرهنگ سازی جهت استفاده از ابزارهای جدید تأمین مالی، راهکار رونق بیشتر تامین نقدینگی چیست؟ تأمین مالی از بازار سرمایه است.

2-4- ایجاد سازوکار سرمایه گذاری در پروژه‌های کلان برای عموم جامعه

پروژه‌های کلان نفت و گاز و زیرساخت‌های عمرانی کشور دو نمونه از این موارد است که طبق بررسی‌های انجام شده، در مجموع حداقل به ۱۰۰۰ هزار میلیارد تومان سرمایه و نقدینگی نیاز دارد که تأمین آن از طریق بودجه دولت یا سرمایه گذاری خارجی (به دلیل ریسک‌های بالای آن)، امکانپذیر نیست. در این زمینه پیشنهاد می‌شود دولت با تشکیل صندوق پروژه به عنوان یک سازوکار اجرایی برای پروژه‌های کلان نفت و گاز تامین نقدینگی چیست؟ و همچنین تدوین قراردادهای همکاری با استفاده از روش‌های مشارکت عمومی-خصوصی ( PPP ) برای پروژه‌های عمرانی، نقدینگی موجود در جامعه و سرمایه‌های خرد و نیمه خرد مردمی را به سمت این قبیل فعالیت‌ها هدایت نماید.

2-5- تسویه بدهی‌های دولت به پیمانکاران، بانک‌ها، صندوق‌ها و سایر بخش‌ها

با اهرم کردن بودجه دولت و استفاده از استقراض داخلی (و نه خارجی) و سپس کاهش تدریجی سود اوراق (هزینه تأمین مالی دولت) در برابر تطویل سررسید، می‌توان علاوه بر بهره گیری از ظرفیت هدایت نقدینگی به منظور اجرای طرح‌های توسعه‌ای و نیز اتمام طرح‌های نیمه تمام در کشور، بر مشکلات اقتصادی فائق آمد.

برآورد دقیقی از حجم بدهیهای دولت وجود ندارد و ارقامی حدود 150 هزار میلیارد تومان (بدهی دولت به بانکها) تا 700 هزار میلیارد تومان (مجموع بدهی دولت به بانکها، صندوق‌های بازنشستگی، شهرداری‌ها و پیمانکاران) عنوان می‌شود. با وجود این حتی بالاترین برآوردها نیز اگر نسبت به تولید ناخالص ملی سنجیده شود بسیار کمتر از کشورهای پیشرفته است؛ به طوریکه به گفته برخی صاحب­نظران، می‌توان به میزان 700 هزار میلیارد تومان - یعنی حداکثر برآورد بدهی کنونی دولت - بدهی جدید منتشر کرد و برای پروژه‌های زیرساختی جدید تأمین اعتبار کرد. اما مشکل در نرخهای سود بسیار بالاست که اگر به همین منوال ادامه یابد، دیر یا زود بدهی‌های دولت واگرا شده و مشکل بازپرداخت بدهی‌ها هم بر مشکلات فعلی اقتصاد افزوده خواهد شد.

با اهرم کردن بودجه دولت و استفاده از استقراض داخلی (و نه خارجی) و سپس کاهش تدریجی سود اوراق (هزینه تأمین مالی دولت) در برابر تطویل سررسید، می‌توان علاوه بر بهره گیری از ظرفیت هدایت نقدینگی به منظور اجرای طرح‌های توسعه‌ای و نیز اتمام طرح‌های نیمه تمام در کشور، بر مشکلات اقتصادی فائق آمد.

3- آثار و فواید " هدایت نقدینگی " در اقتصاد کشور چیست؟

3-1- کاهش تدریجی نرخ سود بانکی

با بهره گیری از ابزار اوراق بدهی، می‌توان ابتدا با نرخی بالاتر از نرخ سود بانکی و بدون ریسک در اقتصاد، اقدام به جذب نقدینگی سرگردان به منظور استفاده از آن در راه اندازی طرح‌های مهم و کلان نمود. این امر باعث جلوگیری از نوسان مخرب در بازارهای دارایی و به تبع آن سایر بازارهای اقتصاد می‌شود. لذا در دوره بعد، با توجه به ثبات نسبی که ایجاد شده، می‌توان با نرخ سود پایین‌تری، این اوراق بدهی را غلتاند و این فرآیند را تا مادامی ادامه داد که اولاً با تحقق ثبات کامل، نرخ سود به حداقل ممکن برسد، ثانیاً با کسب درآمد از محل طرح‌های مربوطه، بتوان اصل و سود اوراق بدهی مربوطه را تسویه نمود.

3-2- حل مشکل رشد نامتوازن و مخرب نقدینگی

با کاهش تدریجی نرخ سود در اقتصاد و به تبع آن، واقعی شدن نرخ سود بانکی، چرخه ویرانگر افزایش نقدینگی از محل پرداخت سودهای موهوم در شبکه بانکی متوقف شده و به جای آن، فرآیند خلق پول در اقتصاد تنها در پرداخت تسهیلات به فعالیتهای سودمند (با فرض اصلاح و سلامت نظام بانکی) فعال خواهد بود (که با بازپرداخت اقساط تسهیلات و محو پول، عملاً نقدینگی در وضعیت متعادلی نسبت به بخش واقعی اقتصاد قرار می‌گیرد).

3-3- کاهش نرخ بیکاری

با فعال شدن طرح‌ها و پروژه‌های اقتصادی مختلف و به ویژه طرح‌های کلان توسعه‌ای در کشور از این طریق، اولین اثر مطبوع - که آناً توسط مردم در اقتصاد قابل لمس است – افزایش اشتغال افراد و به تبع آن کاهش بیکاری خواهد بود.

3-4- حل معضل بدهی‌های دولت

با تبدیل بدهی موجود دولت به اوراق بهادار (اوراق بهادارسازی بدهی دولت)، عملاً مطالبات موجود بخش‌های مختلف اقتصادی از دولت – که حداقل 700 هزار میلیارد تومان برآورد می‌شود – با تبدیل به تعهداتی در آینده برای آن، تسویه می‌شود.

3-5- کمک به حل ناترازی بانک‌ها و بحران بانکی

هدایت نقدینگی در اقتصاد از چند طریق می‌تواند به حل بحران بانکی در اقتصاد و مشکل ناترازی بانک‌های تجاری کمک نماید که در ادامه به مهمترین آن اشاره می‌شود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.