اعتماد به خود در تریدر


محمدحسین تهرانی

درک اهمیت و نقش روانشناسی در ترید

به عنوان یک تریدر مبتدی احتمالا فکر می کنید که یادگیری تمام مباحث تکنیکال بسیار مشکل است، اما اگر زمان را ۵ سال جلو ببریم و فرض کنیم که شما یک تریدر موفق شده اید، آنگاه باورهای بسیار متفاوتی خواهید داشت. حقیقت این است که سخت ترین قسمت در روند موفق شدن در بازار فارکس این است که بتوانیم ذهنمان را به خوبی تنظیم کنیم تا بیشترین همکاری را با ما داشته باشد.

همانطور که همه ما می دانیم و به طور مداوم در همه جا به ما گوشزد میشود، ۹۰ تا ۹۵٪ از معامله گران این بازار ناموفق هستند. بعضی از این افراد قماربازانی هستند که نمیدانند چه کاری انجام میدهند و به هیچ وجه علاقه ای به یادگیری ندارند.
و غیر از آنها ، عده ای از تریدرها با وجود مطالعه و درک درست از بازار، باز هم موفق به کسب سود نمی شوند و سوال اینجاست که چرا؟

نظم، صبر و اعتماد به نفس

برای اینکه یاد بگیریم چگونه یک سیستم معاملاتی را به درستی توسعه بدهیم، در مرحله اول باید نظم و صبر داشته باشیم. رسیدن به موفقیت به هیچ وجه یک شبه اتفاق نخواهد افتاد و یک روند طولانی است، به علاوه اینکه در طول این مدت شما هیچ درآمدی از آن نخواهید داشت. مسلما اینکه مراحل را سریعا رد کنید تا زودتر به کسب سود برسید کار آسانی است همانقدر که صبر کردن و حفظ نظم و انضباط مشکل است. پس از آن نیاز به انضباط و صبر بیشتری دارید تا بتوانید سیستم خود را به درستی تست کنید و مطمئن شوید که کار می کند. با صرف زمان و انجام صحیح تست، سیستم خود را کامل کنید و اعتماد به نفس خود را افزایش دهید.

بعد از تکمیل سیستم معاملاتی و تست کامل آن، مرحله بعدی شروع ترید با پول واقعی است. به لحاظ منطقی این مرحله نباید با ترید روی حساب آزمایشی تفاوتی داشته باشد اما اینگونه نیست. احساسات در زندگی واقعی بسیار مهم هستند، مگر اینکه ما مانند یک ربات سرد و بی روح باشیم، اما؛ هنگامی که شما در بازار فارکس معامله میکنید باید دکمه احساسات خود را خاموش کنید. بزرگترین مشکل اکثر آدمها، ترس از دست دادن است و در این مورد دو راه برای مقابله با آن وجود دارد. اول اینکه نباید با پولی که از دست دادن آن به شما لطمه جدی وارد میکند ، معامله کنید و در مرحله دوم، باید نظم و صبر خود را حفظ کنید و به سیستم معاملاتی خود اطمینان داشته باشید.

واقعیت این است؛ مهم نیست که سیستم معاملاتی شما چقدر کارا و کامل است، بهرحال گاهی ضرر نیز اتفاق می افتد، ترس از شکست و اضافه کردن حجم بیشتر برای جبران و شکست دوباره، شما را ناراحت و عصبانی می کند. خشم باعث بروز اشتباهات بیشتر خواهد شد و می تواند شما را در مسیر از دست دادن تمام سرمایه تان قرار دهد.

در آخر اینکه مهم نیست شما چه تعداد از این مقالات را مطالعه کرده اید و یا اینکه چقدر باهوش هستید؛ همه ما همین اشتباهات را مرتکب میشویم. مهم این است که اشتباهاتمان را تکرار میکنیم یا از آنها درس میگیریم.

12 کار مهم که شما را تبدیل به یک تریدر حرفه ای میکند

عکس ندارد

محمدحسین تهرانی

  • 1399/9/27
  • 732
  • دیجیتال مارکتینگ

معامله گری پیشرفته به گذراندن وقت زیاد پشت مانیتور، استفاده از گران ترین نرم افزار ها یا گذاشتن پیچیده ترین اندیکاتورها روی چارت نیست.

معامله گر حرفه‌ای، معامله‌گری است که از لحاظ ذهنی بهترین نگرش را برای هر ترید داشته باشد. لازم به ذکر است که این کار را باید هر روز انجام دهد تا بتواند هر روز به بهترین نحو، معامله را مدیریت کند. به زودی متوجه می‌شوید که حرفه ای بودن در معامله گری یک بحث ذهنی است. در این مقاله با 12 اصل مهم تریدری آشنا خواهید شد.

12 اصل حرفه ای بودن که باید همیشه مد نظر داشت…

۱. حذف حواس پرتی های روزانه/ افکار پراکنده:

تریدر مبتدی:

هنگام خرید با تلگرام چت میکند، پست های اینستاگرام را چک میکند و به واتساپ خود سر می‌زند و همزمان به مانیتور نگاه می‌کند و منتظر یک موقعیت معاملاتی است. تریدر مبتدی به راحتی حواسش پرت می‌شود و موقعیت‌های معاملاتی را از دست می‌دهد. خطرناکترین اتفاقی که در این موقعیت می افتد این است که در محاسبات ریسک خود به اشتباه می‌افتد و ریسک بیشتری را در معامله انجام می‌دهد. این را از روی تجربه میگویم. علاوه بر مشکلات اشاره شده، افرادی که تمرکز بر روی تریدری ندارند، یک روز آن را رها میکنند زیرا بعضی از این افراد جدیت کافی را ندارند و فقط وارد معامله گری شدند تا فقط آن را به عنوان یک تجربه جدید امتحان کنند.

تریدر حرفه ای:

یک معامله‌گر حرفه‌ای زمانی که معامله می‌کند هیچ کار دیگری انجام نمی دهد. تلفن همراه خود را سایلنت می‌کند و اگر در دفتر خانگی خود مشغول به کار است در اتاق را میبندد. تنها کار اضافه که ممکن است تریدر حرفه ای انجام دهد باز گذاشتن صفحه اخبار است آن هم فقط برای اینکه اگر خبری در بازار بود، سریع از آن مطلع شود. هر از چند گاهی برای رفع خستگی یک لیوان چای بنوشند.

۲. خیره نشدن الکی به چارت:

رفتار مبتدی:

تریدر های مبتدی فقط در پای چارت بدون هیچ هدفی زمان میگذرانند و در تایم فریم های مختلف سرک میکشند. آنها فکر می‌کنند که هرچه بیشتر به نمودار خیره شوند تریدر بهتری خواهند شد در حالی که این لزوما درست نیست. گاهی آنها بدون اینکه بدانند دنبال چه هستند فقط دکمه خرید و فروش را به امید اینکه خیلی زود پولدار شوند فشار میدهند!

رفتار حرفه ای:

تریدر حرفه‌ای استراتژی معاملاتی تعریف شده و با جزئیات بالایی دارد و می‌داند که دقیقاً در بازار به دنبال چیست و بی هدف در تایم فریم های مختلف نمی رود. او منتظر می‌شود تا موقعیت معاملاتی درست شود و نه اینکه به زور بخواهد یک موقعیت معاملاتی درست کند. لزوما دنبال ترید کردن نیست و اگر در یک روز معاملاتی نتواند معامله پیدا کند، از پای صندلی خود بلند می شود و به کار دیگری می پردازد و یا دفتر تریدر خود را بررسی می‌کند تا به تجربه اش اضافه شود.

۳. جلوگیری از اعتماد به نفس کاذب بعد از چند ترید موفق پیاپی:

رفتار مبتدی:

تریدر مبتدی پس از موفقیت های پیاپی ریسک زیادی انجام می‌دهد زیرا با خود فکر می‌کند که روش معاملاتی اش فوق‌العاده است و هیچ وقت امکان ضرر کردن برای او وجود ندارد در نتیجه بخش زیاد سرمایه خود را از دست میدهد.

رفتار حرفه ای:

معامله گر حرفه‌ای می‌داند که این موقعیت هر از چند گاهی پیش می‌آید اما او به خود اجازه نمی دهد که ریسک زیادی از روی اعتماد به نفس کاذب انجام دهد در نتیجه به مدل محاسبات ریسک خود در هر معامله پایبند می ماند و قوانین معاملاتی خود را زیر پا نمیگذارد.

۴. از دست ندادن اعتماد به نفس بعد از ضرر پیاپی:

رفتار مبتدی:

پس از ضررهای پیاپی، معامله‌گر مبتدی به تغییر دادن استراتژی معاملاتی خود تمایل پیدا می‌کند زیرا او درگیر احساسات منفی شده و فکر می‌کند که استراتژی معاملاتی او دیگر به کار نمی آید و بدرد نخور است. بعلاوه اینکه معمولا آنها در معاملات بعدی ریسک خود را افزایش می‌دهند تا ضررهای گذشته را یکجا جبران کنند. این کار معمولاً باعث می‌شود که هرچه دارند را خیلی سریع تر از دست بدهند.

رفتار حرفه ای:

پس از ضرر های متوالی، معامله‌گر حرفه‌ای دست و پای خود را گم نمی‌کنند و همچنان به استراتژی معاملاتی خود پایبند است و می‌داند که در درازمدت، اگر رفتار درستی از خود نشان دهد، سودمند خواهد بود بعلاوه اینکه او معاملاتی که منجر به ضرر شدند را به صورت تکی قضاوت نمیکند.

۵. شخصی تلقی نکردن ضرر ها:

رفتار مبتدی:

بعضی ازتریدر های مبتدی ضرر های خود را شخصی تلقی می‌کنند و اصلاً طاقت این را ندارند که معامله در ضرر فرو برود یا با ضرر بسته شود. در این موقع آنها تصمیمات هیجانی زیادی می گیرند مانند:

. دستکاری کردن و عقب بردن حد ضرر به امید برگشت قیمت!

. اضافه کردن به معامله ای که در ضرر است به منظور خارج شدن هرچه سریعتر به محض برگشت قیمت!

. حذف کلی حد ضرر به امید اینکه همه چیز به خوبی و خوشی تمام خواهد شد!

رفتار حرفه ای:

تریدر حرفه‌ای همیشه دو اصل اعتماد به خود در تریدر را مدنظر دارد:

۱. نتیجه نهایی به تنهایی مهم نیست بلکه تعداد بالای معاملات، در بلندمدت نتیجه بخش اند.

۲. وقتی قیمت حد ضرر را می‌زند، تریدر حرفه‌ای ضرر انجام شده را قبول می‌کنند و دنبال تریدرهای بهتر در آینده است و خود را فضاوت منفی نمیکند.

۶. عجله نداشتن در پول درآوردن!

رفتار مبتدی:

بعضی تریدرهای مبتدی معتقدند که تریدری سریع‌ترین راه ثروتمند شدن است. طبق آمار افرادی که اینگونه فکر میکنند خیلی زود حساب خود را از دست میدهند.

رفتار حرفه ای:

تریدر حرفه‌ای به معامله گری به چشم یک شغل نگاه می کند نه به چشم قمار کردن و راه سریع برای ثروتمند شدن. آنها می‌دانند برای حرفه ای شدن باید روزها، ماهها و یا حتی سالها تلاش و تمرین کنند.

7. شکرگزاری

رفتار مبتدی:

رفتار خودخواهانه را بیشتر در تریدهای مبتدی می بینید. آنها افرادی هستند که فکر می‌کنند نبوغشان خیلی بالاست. همانطور هم که قبلا گفتم، این کار باعث اعتماد به نفس کاذب میشود. از تریدرهایی مانند گن یاد گرفتم که خدا بخش عظیمی از حرفه ما را تشکیل می‌دهد. گن، تریدری بسیار مذهبی بود که یکی از بزرگترین علل موفقیت خود را خدا خواند.

رفتار حرفه ای:

تریدرهای حرفه‌ای همیشه برای شرایط زندگی و کاری خود بسیار سپاسگذار هستند. هم از خدا و هم از معلم های خود. این کار باعث می‌شود که نگرش موفقیت در تریدر تقویت شود در نتیجه عملکرد او نسبت به بقیه همکارانش بهتر خواهد شد. ثمربخش بودن شکر گذاری در منابع علمی سال‌های سال است که ثابت شده است پس لطفاً منکر آن نشوید!

8. دوستان حرفه ای تر:

رفتار مبتدی:

بعضی از تریدرهای مبتدی افراد منزوی هستند که حتی در صنعت تریدری هیچ دوست و آشنایی ندارند. این افراد گاهی به مشکلاتی برمیخورند برای مثال آنها اطلاعی از تمام جوانب بازار کسب نخواهند کرد.دیده شده است که یک دوست تریدر، عملکرد یک تریدر مبتدی را به طرز شگفت‌انگیزی بالا برده است. تریدر مبتدی اگر منزوی باشد، از این موضوع محروم می‌شود چون باید از تجربه بقیه تریدرها درس گرفت.

رفتار حرفه ای:

تریدرهای حرفه‌ای اغلب دوستانی دیگر و حرفه‌ای در صنعت تریدری دارند که گاه با آنها مشورت می‌کنند و از آنها اطلاعاتی می‌گیرند که می‌تواند عملکرد معاملاتشان را بهتر ‌کند. البته آنها تمام تصمیمات خود را بر اساس گفته دوستان خود نمی‌گیرند ولی داشتن رابطه هایی در بازار می‌تواند بسیار کمک کند مخصوصاً اگر دوستانتان از شما بهتر هستند.

9. تقسیم سبد معاملاتی:

رفتار مبتدی:

بعضی از تریدرهای مبتدی تمام پول خود را در یک بازار می گذارند و با توجه به تجربه کمی که دارند، این کار بسیار خطرناک است زیرا اگر تمام پول در یک بازار باشد امکان این وجود دارد که با دو یا چند ترید اشتباه، پول او به کلی از بین برود اما اگر در بازارهای مختلف سرمایه خود را تقسیم کند احتمال این موضوع کم می‌شود.

رفتار حرفه ای:

تریدر های حرفه تمام بازار را رصد می‌کنند و دو یا چند موقعیت حرفه‌ای را معمولاً با هم می گیرند تا سبد معاملاتی آنها تقسیم شود. اگر یک بازار هم مخالف جهت آنها رفت آنها متضرر ضررهای بزرگ نمیشوند.

10. مشاهده مکرر معاملات قبلی:

رفتار مبتدی:

تریدر مبتدی به شکست های گذشته توجهی نمی‌کند و دنبال این است که خیلی سریع پولدار شود برای همین فقط دکمه خرید و فروش را می‌زند بدون اینکه به شکست های قبلی خود نگاهی بیاندازد. شاید اشتباهی را دارد دوباره تکرار می کند!

رفتار حرفه ای:

تریدر حرفه‌ای تا مدتهای طولانی معاملات به سود رسیده و یا ضرر کرده خود را زیر نظر دارد تا بتواند از آنها چیزهایی یاد بگیرد. رفتار بازار تکراری است و این موضوع می‌تواند برای افرادی که دفتر تریدری دارند بسیار سودمند باشد.

11. برداشت نکردن پول تا جای ممکن:

رفتار مبتدی:

گاهی تریدرهای مبتدی بخش عظیمی از سود خود را برداشت می‌کنند و آن را صرف موارد بی‌مورد می کنند. این کار باعث می شود سرمایه آنها بسیار دیرتر رشد کند.

رفتار حرفه ای:

تریدرهای حرفه ای تا جای ممکن هزینه‌ها را پایین می آورند تا بتوانند از اثر مرکب در سرمایه‌گذاری خود استفاده کنند. این کار باعث می‌شود که آنها به طور ناگهانی رشد عظیمی در سرمایه خود داشته باشند.

12. شلوغ نکردن نمودار:

رفتار مبتدی:

بعضی تریدرهای مبتدی تمایل دارند نمودار خود را شلوغ کنند. آنها همه جا خط روند می‌کشند و اندیکاتورهای مختلف را به روی نمودار بارگذاری می کنند. این کار باعث می‌شود که تمرکز آنها در هنگام ترید کم و کمتر شود.

رفتار حرفه ای:

تریدرهای حرفه‌ای فقط به معیارهای فوق اساسی توجه می‌کنند و مواردی که از اهمیت کمتری برخوردار است را از نمودار خود حذف می کنند. گاها تریدرهای حرفه ای فقط با یک خط روند بازار را معامله می‌کند


پیشنهاد طلایی من به شما.

از نظر من اگر ادای یک تریدر حرفه ای را در بیاورید، در طول زمانی تریدر حرفه ای می شوید. رفتارهای یک تریدر حرفه ای را در خود تبدیل به عادت کنید. من به شما قول می‌دهم که یک روز تریدر حرفه ای خواهید شد به شرطی که هر روز تمرین کنید که مثل یک تریدر حرفه ای فکر کنید.از تجربه تلخ من عبرت بگیرید. عمل نکردن به نکات بالا باعث شد که من تمام سرمایه ام را از دست بدهم. امیدوارم که این اتفاق برای شما نیفتد.

استراتژی معاملاتی موفق

استراتژی معاملاتی موفق

استراتژی معاملاتی در بورس، سرمایه گذار حرفه ای یا تازه کار نمی شناسد و تفاوتی ندارد که در مورد انواع تحلیل ها چه می دانید؛ در واقع اگر استراتژی معاملاتی مناسبی نداشته باشید، دیر یا زود شرایط بازار برای شما سخت خواهد شد. کلمه استراتژی از اصطلاحات جنگی است و به معنای راه های مدیریت فرماندهان در جنگ می باشد. علت استفاده از اصطلاح استراتژی نیز به این دلیل است که شاید بتوانیم بازارهای مالی را مانند جنگ فرض کنیم و اگر شما این جنگ را بلد نباشید، دیر یا زود صدمات آن را مشاهده خواهید کرد و لازم به ذکر است که یک استراتژی معاملاتی موفق، می تواند به عنوان بهترین روش سرمایه گذاری در بورس مورد استفاده قرار گیرد. در ادامه همراه ما باشید تا با نحوه تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق آشنا شویم. در این مقاله می خوانیم:

  • استراتژی معاملاتی چیست؟
  • چگونه یک استراتژی معاملاتی اعتماد به خود در تریدر موفق ایجاد کنیم؟
  • اهمیت تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق
  • مراحل تدوین استراتژی معاملاتی مناسب شرایط سرمایه گذاران مختلف
  • انتخاب بازه زمانی
  • ساخت یک ذهن سرمایه گذار
  • مشخص کردن روند بازار
  • مشخص کردن میزان سرمایه برای ورود
  • مشخص کردن نقاط ورود و خروج
  • مشخص کردن حد سود و حد ضرر
  • آزمایش استراتژی معاملاتی

استراتژی معاملاتی چیست و چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟

استراتژی معاملاتی موفق چیست

استراتژی هایی که در بازارهای مالی تدوین می شوند، یک سری از قوانین و تدابیری هستند که مشخص می کنند سرمایه گذار در هر شرایطی که اتفاق افتاد، چه تصمیمی بگیرد. اکثر فعالان در بازار سرمایه به دنبال تبدیل شدن به تحلیلگر و معامله گر حرفه‌ای هستند و بدست آوردن سود و متضرر نشدن، از شرایطی هستند که یک استراتژی معاملاتی موفق برای شما به ارمغان می آورد.

معامله گرهای حرفه ای، در شرایط نامساعد یا شرایط غیر معمول بازار، آرامش خود را حفظ می کنند و تصمیمات لحظه ای و احساسی نمی گیرند و موفقیت های زیادی را با استفاده از این رویکرد تجربه می کنند. فعالان حرفه ای بازار، برنامه ای به همراه قوانین و پیش بینی ها دارند که در رفتارها و تغییرات غیر معمول بازار، نسبت به آن ها تصمیم گیری می کنند.

استراتژی معامله گران، نحوه سرمایه گذاری و خرید و فروش را برای آن ها روشن می کند. در واقع، استراتژی های معاملاتی براساس دیدگاه و سرمایه شما شکل می گیرند و میزان نقدینگی شما و بازه زمانی که در نظر دارید در آن کسب سود کنید، تمام معنای استراتژی شما هستند. در ادامه مقاله با مراحل ایجاد یک استراتژی معاملاتی موفق آشنا می شویم.

اهمیت تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق

یکی از مهم ترین جملاتی که پیرامون بازار سرمایه شنیده ایم، اهمیت حفظ سرمایه است و مهم ترین هدف استراتژی های معامله گران بازار نیز همین موضوع می باشد. با داشتن یک استراتژی معاملاتی موفق و مناسب، سرمایه خود را در بازار از دست نمی دهید و آن را حفظ می کنید. تجربه های مختلف در سال های اخیر به ما نشان داده است که این بازار، روزهای هیجانی نیز دارد و اگر استراتژی معاملاتی موفق داشته باشید، در روزهای هیجانی نیز به بهترین نحو تصمیم گیری می کنید.

در واقع، معامله گران با مراجعه به استراتژی خود در شرایط هیجانی، روحیه خود را حفظ کرده و تصمیم های احساساتی نخواهند گرفت. همیشه تصمیماتی که بر پایه عصبانیت، ترس یا طمع باشند؛ احتمال شکست بالایی دارند و استراتژی معاملاتی نیز برای این شرایط طراحی می شود.

مراحل تدوین استراتژی معاملاتی موفق و مناسب برای سرمایه گذاران

یک استراتژی معاملاتی موفق، از ویژگی های خاصی برخوردار است و سرمایه گذاران باید از یک سری اصول پیروی کنند که در ادامه به معرفی آن ها می پردازیم.

انتخاب بازه زمانی

بازه زمانی در یک استراتژی معاملاتی موفق

سرمایه گذاران با در نظر گرفتن دیدگاه خود از کسب سود، مشخص می کنند که در چه مدت زمانی می خواهند به سود برسند. 4 نوع بازه زمانی کسب سود داریم که هر سرمایه گذار با توجه به شرایط خود، توانایی ها و سرمایه مورد نظر، در یکی از این 4 گروه قرار می گیرد:

    : نوسان گیرهای بازار طی مدت 1 روز تا 1 ماه (حتی لحظه ای)، سهم خریده شده را معامله می کنند و در نظر دارند در بالا و پایین های بازار، سودهای اندک را بدست آورند.
  1. سرمایه گذاری کوتاه مدت: در صورتیکه دیدگاه سود نسبت به سهم خریداری شده، بین 1 ماه تا 3 ماه باشد، در دسته کوتاه مدت قرار می گیرد.
  2. میان مدت: معمولا سرمایه گذاران میان مدت، بین 3 ماه تا 6 ماه برای بازدهی سهم صبر می کنند. : سرمایه گذاران بلند مدت، با قدرت تحلیل بنیادی بالا، بررسی سهم را از ریشه انجام داده و در صورتیکه از پیش بینی پیشرفت شرکت مربوطه اطمینان حاصل کنند، از 6 ماه تا 1 سال یا بالاتر، برای سوددهی آن صبر می کنند.

برای تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق، باید در ابتدا بازه زمانی مناسبی انتخاب کنید. در تحلیل تکنیکال، بازه های زمانی مختلف مانند یک دقیقه، یک ساعت، یک روز و. نمایش داده می شود و براساس تجربه، سرمایه، دانش و. هر سرمایه گذار دیدگاه زمانی فعالیت خود را مشخص می کند. در نظر داشته باشید معامله گری که در بازه زمانی بلندمدت فعالیت می کند، نیازی ندارد همانند معامله گران کوتاه مدت یا نوسان گیر، هر روز سایت های خبری و تحلیلی و یا تابلو معاملاتی سهام شرکت ها را بررسی کند.

ساخت یک ذهن سرمایه گذار

علم روانشناسی در تمامی مراحل زندگی به کمک ما می آید. در بازار سرمایه نیز، سرمایه گذاران موفق، ذهن خود را شناخته اند و معامله گران قدرتمند، یاد گرفته اند عواطف، احساسات، خشم، طمع و اعتماد به نفس کاذب خود را کنترل کنند. هیچ گاه یک سرمایه گذار موفق، تصمیمی احساسی در بازار نمی گیرد؛ در واقع سرمایه گذاران، چارچوب ذهنی قدرتمندی دارند. برای داشتن استراتژی معاملاتی موفق، باید ابتدا نقاط قوت و ضعف خود را بشناسید و یک چارچوب رفتاری برای خود ایجاد کنید.

مشخص کردن روند بازار

مشخص کردن روند بازار برای داشتن یک استراتژی معاملاتی موفق

تشخیص روند سهم در بحث تحلیل تکنیکال جای می گیرد. ایجاد خط روند براساس رفتار نمودار سهم، شکل صعودی یا نزولی بودن سهم را به شما نمایش خواهد داد. اگر مبحث تحلیل تکنیکال را به خوبی آموزش ببینید، می توانید در چند دقیقه روند سهم را مشخص کنید. ایجاد خط های روند بر روی کف ها و سقف های قیمتی، کانال ها را تشکیل می دهد و با توجه به دیدگاه سرمایه گذاری خود، کانالی معتبر برای سهم در نظر بگیرید. یک کانال معتبر، 5 نقطه برخورد با خط های روند دارد و می توانید از سیگنال دریافت شده استفاده کنید.

در نظر داشته باشید که تشخیص یک روند کار سختی است و با قطعیت خیلی بالا نیز نمی شود تصمیم گیری کرد. در این زمان، تحلیل بنیادی به میان می آید و می توانید با توجه به آمارهایی که از تحلیل بنیادی استخراج می کنید، تشخیص روند بهتری داشته باشید.

مشخص کردن میزان سرمایه برای ورود

میزان سرمایه برای ورود به هر بازار، با توجه به شرایط هر سرمایه گذار متفاوت است. این میزان سرمایه به سوددهی بازار و ریسک متقابل نیز بستگی دارد. پس از مشخص کردن میزان سرمایه ای که می خواهید وارد بازار کنید، باید نوع خرید سهام را نیز در نظر بگیرید. با توجه به مقدار سرمایه، می توانید به صورت خرید و فروش پله ای اقدام کنید، یا تمام سرمایه را به یکباره وارد سهام کنید. لازم به ذکر است که نوع حالت ورود به سهام را نیز باید در استراتژی خود مشخص کرده و به آن پایبند باشید.

در خرید سهام به صورت پله ای، سرمایه گذار با کمی ترس وارد می شود و مقداری از سرمایه را در مرحله اول وارد کرده و در صورتیکه سهام با ضرر مواجه شود، در حدضرری که مشخص کرده، با وارد کردن دوباره قسمتی از سرمایه، اقدام به کاهش قیمت میانگین می کند.

در این مقاله تنها اشاره ای به مفهوم خرید سهام به صورت پله ای نمودیم. برای استفاده از این نوع خرید و ورود به سهام با توجه به این روش، سعی کنید به طور کامل با استراتژی های مربوط به خرید و فروش پله ای آشنا شوید.

مشخص کردن نقاط ورود و خروج

مشخص کردن نقاط ورود به سهم با استفاده از ابزارهای تکنیکالی انجام می پذیرد؛ تصور کنید که طبق تحلیل بنیادی، متوجه شده اید که سهام یک شرکت"در سال آینده" سود خوبی خواهد داد؛ با استفاده از تحلیل تکنیکال متوجه می شوید با ورود در چه قیمتی، بیشترین سودآوری را خواهید داشت. مشخص کردن یک نقطه مناسب برای خرید، نیاز به دانش کافی دارد. شما باید بتوانید محدوده های حمایتی و مقاومتی را تشخیص داده و شرایط خرید و فروش سهم را در بازه مورد نظر بررسی کنید و نه تنها برای خرید، بلکه در زمانی که بخواهید سهم را بفروشید نیز این قائده وجود دارد و باید بهترین نقطه خروج از سهم مشخص شود.

مشخص کردن حد سود و ضرر

مشخص کردن حد سود و ضرر در یک استراتژی معاملاتی موفق

مشخص کردن حد سود، فرآیندی است که طی آن محدوده ای از قیمت سهام که در آنجا درصدی سود حاصل شده است و سرمایه گذار اقدام به فروش خواهد کرد، پیش بینی می شود. به عنوان مثال، سرمایه گذار در قیمت 1000 تومان وارد سهم شده و با تحلیل و بررسی، احتمال می دهد سهم تا 1600 رشد کند. سهامدار براساس استراتژی شخصی خود قیمت 1500 را حد سود مشخص کرده و به محض رسیدن قیمت سهام به 1500، اقدام به فروش می کند.

در صورتیکه پیش بینی رشد قیمت محقق نشود و سهم با کاهش قیمت روبرو شود، سهامدار در محدوده حد ضرر، از سهم خارج می شود. حد ضرر محدوده و قیمتی است که سهامدار مشخص کرده و در صورت رسیدن قیمت سهم به آن مقدار، سرمایه گذار اقدام به خروج از سهم می کند. به عنوان مثال، یک سرمایه گذار در قیمت 500 تومان وارد سهام می شود و حد سود 50 درصد و حد ضرر 20 درصد برای خود مشخص کرده است؛ تا زمانیکه سهم قیمتی بالاتر از 400 تومان داشته باشد، حد ضرر سهامدار را رد نکرده و زمانیکه به قیمتی بالاتر از 750 تومان برسد، به حد سود سرمایه گذار رسیده و این فرد اقدام به فروش می کند.

لازم به ذکر است که حد ضرر و حد سود اعدادی شانسی نیستند که سرمایه گذار با حدس و گمان برای خود مشخص کند؛ در واقع، با استفاده از تحلیل ها (مخصوصا تکنیکال) مشخص می شود که سهم پس از قیمت ورود، اگر بخواهد صعود کند تا چه قیمتی مقاومت خاصی نخواهد داشت و به راحتی صعود می کند و در صورتیکه دچار نزول شود، قیمت سهام شرکت مذکور تا چه حدی پایین می آید. اگر سهم از لحاظ تکنیکالی وارد کانال نزولی شود، سهامدار اقدام به خروج می کند و مشخص کردن حد ضرر، معمولا در قیمتی بالاتر از حد ورود به کانال نزولی خواهد بود.

آزمایش استراتژی معاملاتی موفق

فرض کنید استراتژی معاملاتی خود را تدوین کرده اید و می خواهید طبق آن معاملات خود را انجام دهید. هیچ انسانی نمی تواند با قطعیت بگوید که در آینده چه اتفاقی رخ می دهد؛ شما نیز با تعیین استراتژی، آینده را مشخص نکرده اید، بلکه پیش بینی خود را از اتفاقاتی که خواهد افتاد، به روی کاغذ آورده اید. بنابراین، بهترین کاری که شما بایستی انجام دهید، این است که میزان موفقیت احتمالی استراتژی خود را بسنجید و ببینید که استراتژی شما تا چه اندازه در موقعیت های مختلف، موفق عمل می کند.

به عنوان مثال، فرض کنید که استراتژی خود را 2 سال پیش تدوین کرده اید و تا به حال 2 سال از اتفاقاتی که بر مبنای استراتژی خود رقم زده اید، می گذرد. آیا استراتژی معاملاتی شما موفق بوده است؟ پاسخ این سوال را آزمونگرهای استراتژی معاملاتی به شما می دهند و شما می توانید با استفاده از این مکانیسم، استراتژی معاملاتی خود را بسنجید.

جمع بندی

استراتژی معاملاتی موفق در بازار بورس ایران

فعالیت در بازارهای مالی، کار ساده ای نیست و موفقیت در این بازارها، نیازمند دانش تحلیلی فراوان و استراتژی معاملاتی موفق است؛ لازم به ذکر است که صرف داشتن استراتژی معاملاتی، نمی تواند به طور قطعی سرمایه گذاری شما را با موفقیت روبرو کند، اما داشتن استراتژی، صد برابر بهتر از نداشتن آن است. در بازار سرمایه شما مانند سربازی هستید که به جنگ رفته است و استراتژی معاملاتی به منزله زره و تجهیزات شما خواهد بود و شما را برای رویارویی با شرایط مختلف جنگی آماده می کند.

دانلود رایگان کتاب داینامیک تریدر (DynamicTrader)

در کتاب داینامیک تریدر امواج الیوت به صورت ریزبینانه ای مورد بررسی قرار گرفته و سیر تا پیاز آن آموزش داده شده. برای اینکه بتوانید این امواج را به درستی تشخیص دهید و در تحلیل های خود به کار بگیرید، دانلود این داینامیک تریدر را از دست ندهید. مشخصات و قسمتی از کتاب 111 صفحه ای در ادامه قرار دارد که می توان به عنوان نمونه مطالعه کرد.

مشخصات کتاب داینامیک تریدر

قسمتی از متن کتاب داینامیک تریدر:

هنگامی که پیشاپیش نواحی حمایت و مقاومت قیمت شناسایی می شود، روش و اصول سیگنال های قیمتی بر اعتماد به نفس شما می افزاید و شما را در اعتقاد خود راسخ می سازد. بیشترین پتانسیل برای نواحی مقاومت و حمایت زمانی است که بیش از یک روش از سه روش گفته شده برای به دست آوردن تصویر و پروجکشن قیمتی، در یک محدوده باریک قیمتی دست پیدا کنیم.

معامله گران باید خود را پیشاپیش برای تغییر روند در محلی که بیشترین احتمال اتفاق افتادن این تغییر وجود دارد، آماده کنند. اگر این معامله گران بتوانند از قبل خود را برای ورود به بازار آماده کنند، می توانند در بهترین محل، تریگر را به دست آورده و وارد بازار شوند و بر معاملات خود کنترل و نظارت داشته باشند.

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “دانلود رایگان کتاب داینامیک تریدر (DynamicTrader)” لغو پاسخ

فصل چهارم: غلبه بر گناه بی نقصی

بی نقصی در معامله گری

معامله گری هیچوقت بازی بی نقص و عیب نیست و در مقابل معامله گری همیشه بازی احتمالات است، احتمالات اساس ساختار معامله گری را تشکیل می دهد و برنامه معاملاتی خود را بر اساس احتمالات را باید بنویسید. شما باید طراحی هدف معاملات بر اساس احتمالات انجام دهید، نه بر اساس بی نقصی. لذا به عنوان یک معامله گر شما فقط عملگرا هستید و با واقعیات مارکت سر و کار دارید که روی احتمالات می چرخد و نه ایده آل گرا که دنبال یک چیز صد در صد می گردد.

بر اساس تجربیات خانم روس، از هر نه نفر دیده شده که با اینکه می داند مارکت روی احتمالات می چرخد هنوز هم می خواهد سیستم را به گونه ای انجام دهد که صد در صد بی ضرر باشد. این افراد ایده آل گرا ممکن است نخواهند این را بروز بدهند که ما نمی خواهیم با توجه به اینکه ما می خواهیم در نحوه انجام کارها یک استانداردهایی را یاد گرفته اند که غیرواقعی است بیشتر ایده آل است و نه واقعی. این سطح بالای استاندارد که غیرقابل دستیابی است و عملی نیست برای مارکت باعث دردسر و باعث رنج و رحمت این افراد می شود. میزان سود آن ها را کم می کند که این یکی از چیزهای عجیب در مارکتینگ می باشد که ما می توانیم یک کار را بهتر انجام دهیم بدتر خرابش می کنیم.

در اینجا خانم روس چند مثال از معامله گرهایی می آورد که دچار مشکل ایده آل گرا هستند. یکی از معامله گرها که اسم آن جردم است یک سیستم را ساخته بعد از سالها مطالعه و بر اساس کتابها و رکوردهای مختلف و مخلوط کردن فیلترهای مختلف که داده های قدیم را به سیستم خودش داده و به قول خودش یک سیستم تکمیلی می باشد، ولی واقعیت آن این است که با مطالعه روی پارامترهای سیستم حالت انحراف به شمار می رود که داده ها را به سیستم نزدیک کرده و همچنین سیستم تست نشده در مقابل سیستم های آینده معمولاً جواب نمی دهد و دچار شکست می شود و همین اتفاق برای سیستم جردم هم پیش آمده.

نفر دیگر به نام فرد مدت سه سال وقت گذاشته و یک سیستم ترید درست کرده که آماده کار است و به نظر خوب می آید. اول روی کاغذ تریدها را ثبت کرده و بعد با سیستم مجازی کار کرده و دیده ظاهراً جواب می دهد به نظر می آید سالها زحمت و کارش جواب می دهد با اینکه سیستم خوی کار می کند ولی هر باری که فرد می خواهد از آن استفاده کند در دنیای مجازی بدون پول اصلی تردید دارد که می خواهد یک اشتباهی رخ بدهد که سیستم یک اشکالاتی دارد.

بعد هر چه سیستم کار می کند و می خواهد که سیستم آن چقدر خوب است هیجان و اضطراب آن بیشتر می شود به طوری عجیبی حتی وقتی دارد به صورت مجازی کار می کند می ترسد که کسی که از آن استفاده می کند ضررهای بیشتری بدهد به جای اینکه الان خوشحال باشد که یک همچین سیستم خوبی را دارد. فرد به قول ما به عزا نشسته و دچار اضطراب هست که نکند این سیستم جواب ندهد.

به خاطر همین ترس سیستم دارد با پول مجازی کار می کند و جرئت استفاده از آن را ندارد با اینکه جواب ها خیلی مناسب است درست است که با اینکار و ممانعت از استفاده از سیستم با پول اصلی فرد دچار ضرری که در ذهنش است که می خواهد ضرر بدهد نمی شود ولی از طرفی هم درست پولی به دستش نمی آید اگر همینطور بنشیند و بعد با حساب مجازی کار کند.

معامله گر سوم که اسمش پتی هست این به وسیله یک معامله گر بسیار معروفی آموزش دیده به مدت 5/1 سال تا 2 سال و به خوبی این آموزش ها را از این ترید یاد گرفته و حرفه ای شده و حالا زمان آن است که این آزمایش ها را به عمل برساند و واقعا ترید کند و به اصطلاح قدردانی کند از استادش که چقدر این ها را خوب یاد گرفته است؟ وقت آن رسیده است که شروع کند و می داند که چه باید بکند ولی مشکلش این است که نمی تواند شروع کند به انجام ترید و هر موقع که می خواهد شروع کند به انجام ترید تعجب می کند و می ترسد که شروع کند به علت اینکه نمی تواند کاری کند می ترسد که اشتباهی پیش بیاید برای اینکه جلوی آن اشتباه گرفته شود کاری نمی کند و این مثال معروف تکرار می شود که اگر نخواهی هیچ اشتباهی بکنی چیزی یاد نمی گیری و هیچ کاری هم انجام نخواهی داد. پس پتی با این کارس هیچ اشتباهی نخواهد کرد و هیچ پول و پیشرفتی را برای خودش حاصل نخواهد کرد. مشکل این سه معامله گر که خانم روس آنها را بیان کرده یک قسمتی دارد به نام عمل انجام نشده یا یک کار غیرقابل انجام. در اینجا به یک مثال اشاره می کند که آدم هایی که ایده آلیست هستند و بی عیب و نقص هستند دنبال بی عیبی و نقصی در کارشان هستند که می خواهند سنگ تمام در کارشان بگذارند همیشه تلاش می کنند ولی هیچ وقت نمی رسند و اینها در حقیقت هیچوقت قادر نیستند که آن جایگاه خودشان را در جایی که هستند پیدا کنند و همیشه سعی می کنند از آن جایگاه به جای بهتری بروند.

آنها برای خودشان زحمت و مشقات فراوانی درست می کنند تا به جایی برسند که فکر می کنند آنجا جای ایده آلی است و باید به آنجا برسند و وقتی می رسند هنوز احساس نمی کنند که به مقصد رسیده اند.

برای اینکه به هر جایی می رسند می خواهند ایرادی از آن محل یا سیستم یا آن کار بگیرند. اگر آن کار ایرادی نداشت باز به دنبال تلاش و تحقیق هستند. مثل افرادی هستند که طلسم شده اند که اگر کاری را انجام ندهند باز هم محکوم هستند که نتیجه نداده است و تکمیل نشده است. به طور مثال در مورد جردم و پتی هیچکدام به جایگاهی نرسیدند که دوست داشتند به آن برسند. به نظر می رسد آنها قسمتی از مسیر را رفته اند ولی هنوز به مقصد نرسیده اند.

ایده آل گرایی و بی عیب و نقص گرایی آن ها را تا مسافتی پیش برد. با این دید ولی به مقصدی که می خواستند برسند به صورت عملی نرسیده اند. علاقه ای به اینکه فکر کنند در جهت تکامل و سیستم هایی بسازند در مورد اینکه معامله گر خوبی بشوند و سنگ تمام بگذارند کمکشان کرد که شروع کنند و موتور محرکه خوبی برای آنها بود در اول ولی همین یک مانع بزرگی است برای موفقیت در آینده درآمدزا. لذا اگر از مشکل این معامله گرها درس بگیریم، موفق بودن در یک معامله گری به معنای این نیست که بی عیب و نقص باشیم چه خود ما چه سیستم ما. در اینجا یک قسمتی را باز می کند به نام تقریبی و نه دقیق. در اینجا یک مثالی هست از صحبت های جان بول اینجر که اندیکاتور بول اینجر ساخته می گوید که یکی از بزرگترین شیطان های معامله گری این احساس کاذب دقیق بودن و صد در صد بودن است. برای اینکه معامله گری یک پروسه کور و غیرشفافی هست مثل یک روز مه آلود است که می خواهیم در جهان خارج می خواهیم راه خود را پیدا کنیم یک جاده پر از مه که نمی توانیم به صورت شفاف و صد در صد پیچ و خم هایش را ببینیم. شما در معامله گری باید این ایده را قبول کنید که همه چیز به اعتماد به خود در تریدر صورت صد در صد قابل سنجش نیست ولی در عین حال باید قدم بزنیم به سمت جلو و راه خود را پیدا کنیم و از حرکت باز نایستیم. به خاطر اینکه جاده مه است و صد در صد دید نداریم. بعد خانم روس می گوید که مارکت از طبقات مختلف و الگوهای مختلف تشکیل شده است که مرتب در حال تغییر است این الگوها هیچوقت خودش را به صورت صد در صد تکرار نمی کند.

لذا اگر منتظر باشیم اگر یک الگویی که فکر می کنیم باید همان جور اتفاق بیفتد تعداد زیادی از تریدهای خوب را باید از دست بدهیم به خاطر اتفاقش لذا برای اینکه جلوی آن را بگیریم باید احتمال یک انعطاف را بهدهیم برای آن الگوها. اگر نزدیک آن الگوها بشویم قبولش کنیم و وارد آن الگوها بشویم، همینطور برای خروج اگر یک هدفی گذاشتیم مثلاً نزدیک آن هدف شد ولی صد در صد به آن نخورد هیچ اشکالی ندارد که اگر بخواهیم پافشاری کنیم و بگوییم که من نمی آیم بیرون و آن تارگت من صد در صد است و باید به آن بخورد.

در مقابل می بینیم که تمام سود از دست رفته جلوی چشمان خودمان در صورتیکه اگر به صورت کاربردی و منطقی نگاه کنیم به صورت عملگرا می بینیم که مارکت برگشته و سیگنال های مخالف می دهد می آییم بیرون و به آن حالت ایده آل گیر نمی کند و باعث می شود خروج مناسب را از دست بدهیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.