دلار و ثروت چیست؟
اسکناس 100 دلاری
درست هنگامی که همه مردم شهر در یک بدهکاری به سر میبرند و هر کدام بر منبای اعتبارشان زندگی را گذران میکنند، یک مرد بسیار ثروتمندی وارد شهر میشود. او وارد تنها هتل شهر میشود، اسکناس 100 دلاری را روی پیشخوان هتل میگذارد و برای بازدید اتاق هتل و انتخاب آن به طبقه بالا میرود.
صاحب هتل اسکناس 100 دلاری را برمیدارد و در این فاصله میرود و بدهی خودش را به قصاب میپردازد. قصاب اسکناس 100 دلاری را برمیدارد و با عجله به مزرعه پرورش خوک میرود و بدهی خود را به مزرعهدار میپردازد. مزرعه دار اسکناس 100 دلاری را با شتاب برای پرداخت بدهیاش به تأمینکننده خوراک دام و سوخت میدهد. تأمینکننده سوخت و خوراک دام، برای پرداخت بدهی خود، اسکناس 100 دلاری را با شتاب خود را به داروغه شهر، که به او بدهکار بود، میرساند و بدهی خود را میپردازد. داروغه اسکناس را با شتاب به هتل میآورد و به صاحب هتل میدهد چون هنگامی که دوست خودش را یک شب به هتل آورده بود، اتاق را به اعتبار کرایه کرده بود تا بعداً پولش را بپردازد.
حالا هتلدار دلار و ثروت چیست؟ اسکناس را روی پیشخوان گذاشته است. در این هنگام مرد ثروتمند پس از بازدید اتاقهای هتل برمیگردد و اسکناس 100 دلاری خود را برمیدارد و میگوید که از اتاقها خوشش نیامده و شهر را ترک میکند. در این فرایند هیچ کس صاحب پول نشده است ولی به هر حال همه شهروندان در این هنگامه بدهی بهم ندارند و همه بدهیهایشان را پرداختهاند و با یک انتظار خوشبینانهای به آینده نگاه میکنند.
نظر و تفسیر شما در مورد این حکایت چیست؟ با کلیک بر روی «درباره مطلب جاری نظر دهید» نظر خود را درج کنید.دلار و ثروت چیست؟
ثروت ایران چقدر است؟
اگرچه گذشت زمان رؤیای ثروتمندی کشور را برای ایرانیان محقق نکرده، اما با وجود تغییر مبنای ثروتمندی کشورها و جوامع از منابع طبیعی و خام به منابع انسانی، سرمایههای اجتماعی و بهرهمندی از علم و دانش، دلکندن از این باور همچنان سخت به نظر میرسد. اما واقعیت چیست؟ آیا ایران واقعا بدون درنظرگرفتن تحول در منابع ثروتمندی و صرفا با تکیه بر منابع طبیعی و آنهم نفت و گاز، کشوری ثروتمند است؟
علیرضا سلطانی، کارشناس اقتصاد انرژی در شرق نوشت: باوری دیرپا در ذهن ایرانیان نقش بسته، مبنی بر اینکه ایران کشوری ثروتمند است. پیدایش منابع نفت و بعدها گاز که ایران را تبدیل به یکی از دارندگان بزرگ ذخایر این دو ماده مهم کرد، مبنای اصلی این باور است. این باور بیش از یک قرن است که بر روندهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه ایران سایه افکنده است. ایرانیان سالهاست با رؤیا و سودای ثروتمندی کشور گذران امور میکنند، بدون اینکه در عمل طعم ثروتمندی را بچشند و از آن لذت ببرند. هرچند این باور از نظر روانی انرژی مثبتی برای یک جامعه محسوب میشود، اما باید اذعان کرد وجود آن درصورتیکه به شکل باور باقی بماند، مانند آنچه درباره ایران مصداق دارد، از یک طرف مانع بزرگی برای کار و حرکت جامعه و به معنای کاملتر توسعه است و از طرف دیگر، زمینه را برای سوءاستفاده از آن فراهم میکند. اگرچه گذشت زمان رؤیای ثروتمندی کشور را برای ایرانیان محقق نکرده، اما با وجود تغییر مبنای ثروتمندی کشورها و جوامع از منابع طبیعی و خام به منابع انسانی، سرمایههای اجتماعی و بهرهمندی از علم و دانش، دلکندن از این باور همچنان سخت به نظر میرسد. اما واقعیت چیست؟ آیا ایران واقعا بدون درنظرگرفتن تحول در منابع ثروتمندی و صرفا با تکیه بر منابع طبیعی و آنهم نفت و گاز، کشوری ثروتمند است؟ ایران در حال حاضر، بزرگترین دارنده ذخایر هیدروکروبوری دنیا (مجموع ذخایر نفت و گاز) به حساب میآید. ایران بر اساس آمار رسمی و تأییدشده مراجع معتبر بینالمللی، حدود ۱۵۸ میلیارد بشکه نفت (۹.۳ دلار و ثروت چیست؟ درصد از کل منابع نفتی دنیا) و حدود ۳۳ هزار میلیارد مترمکعب گاز (۱۸ درصد دنیا) در اختیار دارد. با توجه به محدودیت توزیع منابع نفت و گاز در دنیا و انحصار این منابع در کشورهایی معدود، وجود بزرگترین ذخایر نفت و گاز در ایران در مقایسه با دیگر کشورها و اهمیت دراختیارداشتن این منابع از نظر اقتصادی و سیاسی، عامل بزرگ ثروت به شمار میآیند، اما واقعیت این است که توان ثروتآفرینی این منبع با گذشت زمان در مقایسه با دیگر منابع و بهویژه منابع جدید ثروت که از علم و دانش نشئت میگیرد، کاهش یافته است. با یک حساب ساده، ارزش کل این منابع را میتوان تخمین زد و بعد بر اساس آن نتیجه گرفت که آیا این میزان منابع میتواند نشان از ثروتمندی ایران باشد یا نه؟ با درنظرگرفتن نرخ ۵۰ دلاری برای هر بشکه نفت، با فرض تولید همه منابع، ارزش کل منابع نفتی ایران در حال حاضر رقمی حدود هفتهزارو ۹۰۰ میلیارد دلار است. ارزش منابع گازی کشور نیز بر مبنای متوسط هر مترمکعب ۱۳ سنت، در حال حاضر و با فرض تولید همه منابع گازی، رقمی حدود چهارهزارو ۲۹۰ میلیارد دلار تخمین زده میشود؛ بنابراین جمع ارزش مالی منابع هیدروکربوری کشور، رقمی در حدود ۱۲ هزار میلیارد دلار است. این رقم وقتی با تولید ناخالص داخلی برخی کشورها مانند آمریکا (۱۸ هزار میلیارد دلار)، چین (۱۲ هزار میلیارد دلار) و حتی ایران (۵۰۰ میلیارد دلار) مقایسه میشود، رقم بالایی به نظر نمیرسد. در واقع آمریکا در یک سال، یکونیم برابر کل ارزش ذخایر نفت و گاز ایران و چین معادل ارزش کل ذخایر نفت و گاز ایران، فعالیت اقتصادی دارند. بهاینترتیب، آیا میتوان پذیرفت ایران به لحاظ نفت و گاز کشور ثروتمندی است؟ پاسخ بهطور طبیعی منفی است. واقعیت این است که ارزش منابع طبیعی و خام در دنیا رو به کاهش بوده و خواهد بود. یک بشکه نفت پنجدلاری در سال ۱۸۷۰، در اصل ارزشی معادل ۱۲۰ دلار کنونی داشته است. ارزش نفت ۵۰دلاری فعلی نسبت به ۱۵۰ سال گذشته، بیش از دو برابر کاهش یافته است. دیگر هیچ کشوری نمیتواند بر مبنای منابع طبیعی و ذخایر معدنی خود ادعای ثروتمندی کند. امروزه در دنیا کشورهایی وجود دارند که بدون داشتن کمترین منابع طبیعی و ذخایر معدنی، در زمره کشورهای ثروتمند دنیا قرار دارند؛ از این کشورها میتوان به تایوان، سنگاپور و بسیاری از کشورهای پیشرفته دیگر اشاره کرد. مبنای ثروت این کشورها، نیروی انسانی متخصص و ماهر و همچنین تولید علم و فناوری است. به فرض، اگر امکان این وجود داشت که ۱۲ هزار میلیارد دلار این میزان پول را یکجا به دست آورد و بین جمعیت کنونی ایران (۹۰ میلیون نفر) تقسیم کرد، سهم هر ایرانی رقمی در حدود ۱۳۰ هزار دلار میشد. این رقم درآمد متوسط یک خانواده چهارنفره در چهار سال بر اساس معیارهای جهانی است. در اینجا یک واقعیت مهم را نیز نباید فراموش کرد و آن اینکه درست است ارزش این منابع هیدروکربوری حدود ۱۲ هزار میلیارد دلار است، اما این منابع اولا در یک پروسه زمانی تقریبا صدساله باید استحصال شده و به پول تبدیل شود و ثانیا، چندین نسل که جمعیتی بالغ بر ۲۰۰ میلیون نفر در این پروسه زمانی است، باید از این دلار و ثروت چیست؟ منابع و ارزش مالی آن منتفع شوند. منابع نفت و گاز ایران اگرچه نمیتواند نشان بالفعل ثروتمندی کشور باشد، اما منشأ بالقوه ثروت به شمار میآید؛ به شرطی که نگاه مصرفی به این منابع نداشته باشیم، بلکه منابع مالی حاصل از تولید و فروش این منابع، صرف سرمایهگذاری برای تولید و افزایش ثروت شود. البته پیش از آن باید فکری به حال مصرف بیرویه انرژی در کشور کرد که خواسته یا ناخواسته به صورت مستقیم این ثروت بالقوه را به تاراج برده است. بر اساس اعلام مقامات دستاندرکار، مصرف کنونی انرژی در ایران معادل ۵.۵ میلیون بشکه نفت است که امری بیسابقه در جهان محسوب میشود. باید اذعان کرد تولید هرچه بیشتر از منابع نفتی و گازی و فروش آن و در مقابل کسب منابع مالی در شرایط کنونی، به شرط هدایت این منابع به سوی سرمایهگذاری و تولید ثروت بیشتر، امری عقلانی و اقتصادی است. دلیل این مهم نیز چنانچه در سطور گذشته اشاره شد، کاهش تدریجی ارزش انرژیهای فسیلی در گذر زمان است. بنابراین هرچه سریعتر و بیشتر این منابع استخراج شده و تبدیل به پول شود، به نفع کشور است. اقدام عقلانی دیگر در این زمینه که به ثروتآفرینی منابع نفت و گاز کمک بیشتری میکند، تبدیل منابع خام به فراورده و فروش آن است. ارزش واقعی یک بشکه نفت خام با قیمت ۵۰ دلار، ارزشی معادل حداقل صد دلار است. در واقع بهکارگیری فناوری و تکنولوژی برای تبدیل نفت خام به انواع فراورده، ارزش افزودهای معادل قیمت نفت خام ایجاد میکند که قدرت ثروتآفرینی آن چهبسا بیشتر از نفت خام است. بنابراین در درجه اول، اقتصاد کشوری مانند ایران باید از تمرکز بر نفت و گاز بهعنوان منابع اصلی ثروت دست برداشته و در تدارک ایجاد زمینههای واقعی ثروتآفرینی بر مبنای بهرهگیری از توانمندیها و ظرفیتهای نیروی انسانی و تولید علم و تکنولوژی برآید، در درجه دوم دولتمردان و سپس مردم باید باور ثروتمندبودن براساس منابع نفت و گاز را فراموش کرده و با نگاهی جدید به این منابع، به فکر ثروتآفرینی از منابع نفت و گاز باشند. فرصت بهرهگیری از منافع نفت وگاز برای تولید ثروت نیز محدود است. این منابع نمیتوانند ارزشی ثابت و پایدار در آینده داشته باشند. بنابراین باید نگاه سنتی به این منابع و چگونگی بهرهگیری از آنها در تولید ثروت و در نهایت ایجاد رفاه، از بین رفته و نگاهی جدید و اقتصادی بر آن حاکم شود. منابع بیبدیل نفت و گاز باید پشتوانهای برای حرکت اقتصاد کشور به سمت تولید ثروت بر مبنای علم و دانش باشند. در اصل محور اصلی تولید ثروت، علم و دانش است که منابع نفت و گاز این محور را حمایت میکنند.
نظر شما :
اصولا ماده خام در عمق معدن ثروت نیست. بعبارت دیگر اگر معدن طلائی در قله قاف باشد وبه ان دسترسی وتوان استخراج ان نباشد هیچ گونه ارزش مادی ندارد. چنانچه توان وامکان وتکنولوژی استخراج باشد وبازار مصرف برای ان یافت شود میتواند تبدیل به ماده قابل فروش وارزش دار شود.ارزش این ماده استخراجی برابر هزینه استخراج بعلاوه مقداری بهره مالکانه وپرداخت های مربوط به محیط زیستی ودر صدی سود است.لذا می توانیم بگوئیم ارزش اصلی بار معدنی استخراجی در توان وتکنولوژی وهزینه استخراج بعلاوه توان در بکار گیری ان در تکنولوژی های تولید است.سرمایه گذاریها برای استخراج مواد معدنی ومخصوصا نفتی با توجه به مصرف بالای ان وکمبود درذخائر در عمق کم ونیاز به استخراج ازعمق بالاتر وبستر دریاها روز به روز افزایش مییابد.لذا روز به روز بهره مالکانه کمتر و هزینه وسرمایه کذاری اسخراج افزایش مییابد.مضافاانکه کشف ذخائر جدید با توجه به افزایش مصرف خود نیز محدودیتی از یک طرف وامتیازی از طرف دیگر برای ذخائر قدیمی با هزینه استخراج کم است.یکی از دلایلی که کشورهای نفت خیز با تولید بالارشد قابل ملاحظه ندارند در ان است که در امد حاصل از استخراج بخش اعظم ان به صاحب توان تکنولوژی استخراج تعلق میگیرد وبخش اندک در امد به کشور نفت خیز که انهم صرف واردات تولیدات مصرفی صنعتی برای طبقه خاص میگردد.ایران با بیش از صد سال تجربه در کار نفت توان طراحی و تهیه ماشین الات یک پالایشگاه با تکنولوژی امروزی نفتی را ندارد.ولی این توان در بی پی که شریک اصلی ایران در استخراج نفت در قرار داد دارسی بود موجود است.لذا بخش انگلیسی قرار داد دارسی بریتیش پترولیوم شد وبخش ایرانی ان شرکت ملی نفت ایران.تفاوت بین این دو اززمین تا اسمان است.یکی در امد نفت خور شد ودیگری صاحب سرمایه و تکنولوژی کشف واستخراج وپالایش وپتروشیمی.
نفت 56 دلاره و گاز صادراتی 40 سنت و میعانات گازی 100 دلار در بشکه و مایعات نفتی در حدود 230 دلار درهر تن و مشتقات گازی که فراوان است در همین قیمت برای هر تن 100 دلار درنظز بگیرید حالا 37 هزار تریلیون متر مکعب 159 میلیارد بشکه نفت و نزدیک 50 میلیارد بشکه میعانات گازی بصورت خام ارزش گذاری کنید در حدود 28.7 هزار میلیارد دلار با قیمت روز در حال حاضر است اگر با ارزش افزوده بالا صادر بشه ضرب 3 متوسط 86 هزار میشه . به اضافه معادن حساب کنید بالای 120 هزار میشه اگر با فناوری و دانش مخلوط بشه 150 هزار میشه این ثروت نیست ؟
کشور ایران از لحاظ منابع طبیعی و معدنی نسبتا غنی هست اما نحوه استفاده از این منابع در جهت تولید ثروت و نیز تولید علم و تکنولوژی بسیار مهم میباشد، که متاسفانه بعد از سال ۱۳۵۷ توسط مسئولین بی کفایت و مدیران فاسد این حجم از ظرفیت فقط و فقط تاراج و غارت شد.
ثروت ایران بطور بالقوه است که با سوء تفکر مسئولین، بطور خام و با ارزش پایین فروخته میشود بدون انکه اشتغالزا و مشکل گشای مردم باشد اما جیب مسئولین را پر میکند.ثروتمند شدن اقشاری در پرتو گرانیهای هدفمند که دولتها کسر بودجه خود را تامین میکنند، نمیتواند خدمت نظام به مردم باشد بلکه بی اخلاقی و گرگ صفتی و دنیاپرستی را رایج کرده
دلار و ثروت چیست؟
پول فیات ارز دولتی یک کشور است که پشتوانه ی فیزیکی مانند طلا و نقره ندارد، بلکه پشتوانه ی آن دولتی است که آن را صادر کرده است. ارزش پول فیات از ارتباط میان عرضه و تقاضا و ثبات دولت حاصل شده و به ارزش کالای فیزیکی، مانند ارزش پول، وابسته نیست. بیشتر ارزهای کاغذی مدرن مانند دلار امریکا، یورو و دیگر ارزهای مهم همگی پول فیات هستند.
فیات ریشه در زبان لاتین دارد و به معنی حکم "باید بشود" و یا "بگذار که بشود" است.
پول فیات
- پول فیات ارز دولتی یک کشور است که پشتوانه ی فیزیکی مانند طلا ندارد.
- پول فیات به بانک های مرکزی دولتی کنترل جامع تری روی اقتصاد میدهند زیرا مقدار ارز چاپ شده در کنترل بانک های مرکزی می باشد.
- مشکل عمده ی پول فیات چاپ بیش از اندازه ی آن است که باعث افزایش تورم میشود.
پول فیات چگونه کار میکند؟
پول فیات ارزشمند است فقط بدلیل این که دولت ارزشش را حفظ میکند و به واسطه این که دو طرف در یک تراکنش ارزش آن را می پذیرند.
در طول تاریخ، دولت ها سکه های خود را از کالاهای فیزیکی ارزشمند مانند طلا و نقره میساختند و یا پول کاغذی چاپ میکردند که در ازای آن سکه های طلا و نقره قابل دریافت بود. اما پول فیات این گونه تعریف نشده که ما به ازای آن مقدار معینی کالای ارزشمند و یا فلزات گرانبها دریافت شود.
بیشتر ارزهای مهم دنیا، مانند دلار امریکا، پول فیات هستند.
پول فیات چگونه بوجود آمد؟
از آنجا که پول فیات با ذخایر فیزیکی مانند ذخایر ملی طلا یا نقره ارتباطی ندارد، باعث می شود ارزش خود را به دلیل تورم از دست بدهد و یا حتی در صورت افزایش تورم، کاملا بی ارزش شود. اگر مردم اعتماد خود نسبت به پول ملی را از دست بدهند، پول ارزش خود را از دست خواهد داد. البته که این با پولی که طلا پشتوانه ی آن است، متفاوت است؛ برای مثال، طلا به دلیل استفاده شدن در جواهرات و تزئینات و همچنین تولید دستگاه های الکترونیکی، رایانه و وسایل نقلیه هوافضا دارای ارزش ذاتی است.
در گذشته در تاریخ امریکا، ارز این کشور دلار و ثروت چیست؟ پشتوانه ی طلا داشت (و حتی گاهی نقره). دولت فدرال با تصویب قانون بانکداری اضطراری سال 1933، اجازه نامه ی شهروندان در مبادله ارز با طلای دولت را لغو کرد، هنگامی که امریکا اجازه ی دادن طلا به کشورهای خارجی در ازای گرفتن دلار امریکا را لغو دلار و ثروت چیست؟ کرد، پشتوانه این ارز به طور کامل در سال 1971 حذف شد. از آن زمان تا به حال دلار امریکا، همانگونه که رویش هم چاپ شده، تنها پشتوانه ی "ایمان و اعتبار" دولت امریکا" را دارد و به عنوان ارز رایج برای کلیه بدهی ها، دولتی و خصوصی چاپ میشود. از این رو، دلار آمریکا قانونا فقط ابزار رفع بدهی محسوب می شود و هیچ گونه ارزش اعتباری مرتبط با طلا، نقره و غیره ندارد.
مزایا و معایب پول فیات
پول فیات ارز خوبی محسوب می شود در صورتی که بتواند نقشهایی را که اقتصاد یک کشور در واحد پولی خود به آن نیاز دارد، اجرا کند: این ارز همچنین، فواید خوبی برای دولت ها از طریق ایجاد ارزش حبابی فراهم می کند.
پول فیات در قرن بیستم تا حدودی معروف شد زیرا دولت ها و بانک های مرکزی به دنبال قطع ارتباط اقتصاد خود از فراز و نشیب های چرخه تجارت بودند. از آنجایی که پول فیات منبع ثابتی مانند طلا ندارد، دولت ها میتوانند کنترل بیشتری روی آن داشته باشند و اینگونه میتوانند متغیرهای اقتصادی مانند عرضه ی اعتبار، نقدینگی، نرخ بهره و سرعت پول را مدیریت کنند. به عنوان مثال، فدرال رزرو آمریکا وظیفه ی پایین نگه داشتن بیکاری و تورم را با این ابزار دارد.
با این حال، بحران وام و به دنبال آن سقوط مالی سال 2007 ، این باور را ایجاد کرد که بانک های مرکزی می توانند با تنظیم عرضه ی پول، مانع از سقوط و رکودهای جدی شوند. به طور مثال یک ارز مرتبط با طلا ثبات بیشتری دارد زیرا منبع طلا محدود است. اما به دلیل عرضه ی نامحدود پول فیات، امکان ایجاد حباب در این ارز وجود دارد.
دولت آفریقایی زیمبابوه نمونه ای از بدترین حالت تورم در دهه ی اول سال 2000 را ارائه داد. در پاسخ به مشکلات جدی اقتصادی، بانک مرکزی کشور شروع به چاپ پول با سرعتی عجیب کرد. این چاپ زیاد منجر به تورم اقتصادی شدیدی شد که در سال 2008 بین 230 تا 500 میلیارد درصد بود. قیمت ها به طرز چشمگیری افزایش پیدا کرد و خریداران مجبور شدند برای خرید مایحتاج ساده، با سبدها و ساک های پر پول به فروشگاه بروند. هنگامی که تورم در بالاترین مقدار بود، ارزش یک تریلیون دلار زیمبابوه تنها 40 سنت به دلار آمریكا بود.
پول فیات چه تفاوتی با ارز رمزنگاری شده دارد؟
فیات به معنای "بگذار انجام شود" است. ارز رمزنگاری شده به "یک ابزار غیرمتمرکز و دیجیتال مبادله ای که توسط رمزنگاری اداره می شود." دلالت دارد. هردوی اینها ارز هستند اما چندین تفاوت با یکدیگر دارند:
پول فیات همان پول رایج است که دولت از آن حمایت میکند. این ارز میتواند مانند دلار کاغذی و یا به طور الکترونیکی و به صورت کارت های اعتباری، پی پال و غیره باشد. دولت عرضه آن را کنترل میکند و میتوان با استفاده از آن مالیات خود را پرداخت کرد.
ارز رمزنگاری شده یک وجه رایج نیست و از طرف دولت و یا بانک پشتیبانی نمیشود. (این ارز غیرمتمرکز و جهانی است.) شکل آن بیشتر شبیه اعتبار بانکی است که در بانک وجود دارد. (این ارز دیجیتال است اما توسط بانک و یا دولت پشتیبانی نمیشود.) یک الگوریتم عرضه ی آن را کنترل میکند و شما می توانید با ارز رمزنگاری شده خرید کنید اما نمیتوانید با آن مالیات بپردازید. (و البته که باید برای آن هم مالیات بپردازید.)
تفاوت ارز رمزنگاری شده با پول فیات
قانون سکه ی سال 1965، به طور خاص، بخش 31 امریکا 5103 با عنوان "پول رایج" می گوید: سکه و ارز امریکا (از جمله اسکناس های ذخیره شده فدرال و اسکناس های منتشر شده از بانکهای ذخیره فدرال و بانکهای ملی) پول رایج قانونی برای کلیه بدهی ها، عوارض عمومی، مالیات ها و حقوق، هستند.
برای اهداف مالیاتی فدرال، پول مجازی هم به عنوان دارایی محسوب می شود. اصول مالیاتی عمومی قابل اعمال در معاملات ملکی در معاملات ارز مجازی هم اعمال می شود.
در مواقع تورم زیاد، مردم باید بتوانند ثروت خود را به واحدی با ثبات بیشتر تبدیل کنند و یا با پایین آمدن ارزش پول فیات، سرمایه ای عظیم را از دست بدهند. اینجا ارزش ارزهای رمزنگاری شده مانند بیت کوین مشخص میشود. از آنجا که هیچ بانک مرکزی یا دولتی برای تغییر سیاست پولی بیت کوین وجود ندارد، این ارز دیجیتال به عنوان فرار از پول متمرکز به کار میرود و می تواند کمکی به سیاست های پولی ضعیف باشد.
با اینکه امروزه به خاطر تراکنش های طولانی مدت و نوسانات زیاد بیت کوین هنوز این نقش را ندارد، اما ممکن است که در آینده ای نزدیک و به خاطر تورم زیاد، مردم همه ی دارایی خود را تبدیل به بیت کوین کنند، همانگونه که امروزه همگی در پی خرید طلا هستند. تا زمانی که بیت کوین به ثبات برسد و قیمتش ثابت شود، سکه های باثبات دیگری مانند تتر،همچنان ارزشمند خواهند ماند. از آنجا که تتر به دلار امریکا متصل است، روشی کارآمد برای کسانی است که از تورم رنج میبرند و به دنبال ارزی باثبات و دولتی میگردند.
راز ثروتمند شدن چیست ؟
شاید شما هم در زندگی روزهایی را تجربه کردهاید که از ته دل، دوست داشتهاید پدرتان ثروتمند بود، یا به عبارت خودمانیتر، دوست داشتهاید بچهپولدار باشید و احتمالا تمام ناکامیهای مالی و غیرمالی زندگیتان را به گردن والدین خود انداختهاید. این طرز تفکر واقعا قشنگ نیست. کافیست نگاهی به فهرست ثروتمندترین افراد در سال ۲۰۱۶ در مجله فوربز بیندازید: بیل گیتس با ۷۵ بیلیون دلار درآمد در صدر قرار گرفته است و آمانیکو ارتگا با ۶۷ بیلیون دلار، وارن بافت با ۶۱ بیلیون دلار و… ردههای بعدی را به خود اختصاص دادهاند. ارسطو میگوید:
«ما به آنچه که مرتب انجام میدهیم بدل میشویم، پس برتری یک فعل نیست، بلکه یک عادت است.»
تا به حال از خودتان پرسیدهاید که راز ثروتمند شدن بیل گیتس و سایر ثروتمندان چیست؟ آنها چه ویژگیهایی را به عادت تبدیل کردهاند و چگونه با تکیه بر توان خود، به موفقیت دست پیدا کردهاند؟ در این مقاله میخواهیم به این سؤالها جواب بدهیم. اما از اکنون باید بدانید که این راز در حد خواندن یا بازگو کردن یک یا چند جمله خلاصه نمی شود. به عزمی راسخ و همتی پایدار نیازمندید
۱. ثروتمندان هدفگذاری میکنند
ثروتمندان اهدافی دارند که آنها را پولدار میکند. هیچکس اتفاقی ثروتمند نمیشود، برای ثروتمند شدن باید اول نیّت کنید؛ یعنی به طور واضح و مشخص باید به خودتان بگویید: «من میخوام ثروتمند بشم». با تأکید بر این هدف، انگیزهی شما بیشتر میشود و همهی اقدامات و تلاشهایتان در راستای رسیدن به هدف قرار میگیرد.
۲. ثروتمندان بر یک کار مشخص تمرکز دارند
لیزر، سختترین اشیاء را نیز برش میدهد و به هر چیزی نفوذ میکند. فکر میکنید علت چیست؟ لیزر، ویژگی عجیب و نامتعارفی دارد؛ اشعهی لیزر متمرکز است و تمام قدرتش را بر نقطهای مشخص از یک شیء متمرکز میکند و آنقدر این کار را ادامه میدهد که نقطهی مذکور ذوب میشود. ثروتمندان مانند لیزر هستند. آنها اهداف مشخص و بزرگی تعیین میکنند. به اهداف خود پایبند هستند و همهی تلاشهای خود را برای رسیدن به اهدافشان متمرکز میکنند. آنها آنقدر تلاش میکنند تا به اهدافشان برسند. اما آدمهای معمولی متمرکز نیستند. اگر میخواهید راز ثروتمند شدن را بدانید؛ هدف، تلاش و تمرکز داشته باشید.
۳. ثروتمندان وقت را طلا میدانند
برایان تریسی میگوید: «ثروتمندان، دستاوردشان را هر ساعت محاسبه میکنند و نه در آخر ماه یا آخر سال». زیرا قدر زمان را به خوبی میدانند. با این روش به خوبی درمییابند که چه موقع و با چه کاری زمان خود را تلف کردهاند. ثروتمندان هر کاری را بر اساس زمانبندی دقیق انجام میدهند و حتی برای یک دقیقه هم ارزش قائلاند. آنها وقت خود را پای تلویزیون یا شبکههای اجتماعی تلف نمیکنند. پس شما هم به جای اینکه اینقدر صفحات اجتماعی «ریچ کیدز» و… را بالا و پایین کنید، برنامهریزی داشته باشید و قدر وقتتان را بدانید.
۴. ثروتمندان کمتر از درآمدشان خرج میکنند
همیشه کمتر از درآمدتان خرج کنید یا به زبان بازاریهای قدیمی، سعی کنید دخلتان خیلی بیشتر از خرجتان باشد. افرادی که دید خوبی در اقتصاد ندارند، هیچوقت پولدار نمیشوند به خاطر اینکه به محض افزایش موقتی درآمد، شروع به خرج کردن میکنند و هزینههایشان زیاد میشود. پس اگر میخواهید ثروتمند شوید، این شعار کلاسیک را آویزهی گوشتان کنید: «همیشه ۱۰ درصد درآمد خود را ذخیره کنید». اما یادتان باشد که این تنها یکی از شروط لازم برای ثروتمند شدن است. باید هوش خود را به کار بگیرید. وارن بافت معتقد است:
“آنچه را که بعد از خرج کردن باقی مانده است، ذخیره نکن؛ آنچه را که بعد از ذخیره کردن باقی مانده است، خرج کن”
همیشه حواستان به بودجهای که تنظیم کردهاید باشد و حساب و کتاب درآمد و مخارجتان را داشته باشید.
۵. ثروتمندان سخت کار میکنند
ثروتمندان به هیچوجه تنبل نیستند. آنها سخت کار میکنند. خواهش میکنم مثالهای افرادی را که اجداد ثروتمند داشتهاند، کنار بگذارید. تازه اگر بحث ثروت بچهپولدارها هم باشد، نباید فراموش کرد که «ثروتمند ماندن» آسانتر از «ثروتمند شدن» نیست. اگر ثروت شما از آسمان هم بر سرتان باریده باشد، برای نگهداری از آن باید کار و تلاش کنید. کسی که همیشه کار و فعالیت میکند همیشه در جریان شرایط محیط است و در نتیجه فرصتهای بیشتری برای کار و رشد دارد. ثروتمندان از مبارزه با سختی و کار زیاد، واهمه ندارند و دست به کارهایی میزنند که اغلب افراد عادی دور و بر آن هم نمیچرخند.
۶. ثروتمندان مدام در حال یادگیری و رشد هستند
هر چه بیشتر بدانید، درآمد بیشتری خواهید داشت. یادگیری، شما را قدرتمند میکند. هر چند کار و تلاش لازمهی ثروتمند شدن است، اما شرطی کافی برای این امر نیست. قبل از کسب درآمد باید به ارزشی که در مقابل کسب درآمد عرضه میکنید، فکر کنید و تنها راه توسعهی این ارزش، رشد و یادگیری پیوسته است. همیشه سعی کنید مهارتهای جدید و در نتیجه تجارب تازه کسب کنید.
۷. ثروتمندان با ثروتمندان اوقات میگذرانند
افراد پولدار معمولا دوستانی مانند خودشان دارند. از قدیم گفتهاند: «دوستانت را نشان بده تا بفهمم چه کسی هستی». شاید در حال حاضر شما چندان پول و پلهای ندارید و در گروه متمولین جای نمیگیرید، اما معاشرت با افراد ثروتمند بر منش و سبک زندگی شما اثر میگذارد. ضمن اینکه فرصتها و محیطهای جدیدی را نیز تجربه میکنید.
۸. ثروتمندان پشتکار دارند
ثروتمندان هیچگاه تسلیم نمیشوند. ثروتمند شدن به یکباره و ناگهانی رخ نمیدهد. ثروتمند شدن، حاصل سالها تلاش و شکست و پیروزی توأم است. شاید در سفر به سوی هدف، بارها سرمایهی خود را از دست بدهید. اما با درس گرفتن از اشتباهات و کسب تجربه، بالاخره استقلال مالی کسب خواهید کرد و به آرزوهایتان میرسید.
۹. ثروتمندان به شکلی حسابشده خطر میکنند
افراد پولدار عاشق خطر کردن یا به قول فرنگیها، ریسک کردن هستند. وقتی تصمیم بگیرند که کاری را انجام دهند، بیمحابا به سمت آن میدوند و هر چه در مسیر برایشان پیش آید را میپذیرند. گاهی با اتفاقات غیرمنتظره روبهرو میشوند و گاهی فرصتهای دلپذیر و اتفاقی، سرعتشان را بیشتر میکند. شجاع باشید، اما یک شجاعِ منطقی و جرأت شروع کردن داشته باشید. اگر دوست دارید که هیچ خطری شما را تهدید نکند، پس باید هیچ کاری نکنید و در خانه بمانید. شروع کنید و نترسید؛ اما دقت کنید و آمادگی مواجه شدن با هر مشکلی را پیشبینی کنید. یادتان نرود که همهی تخممرغهایتان را در یک سبد نگذارید.
۱۰. ثروتمندان دست و دلباز هستند
این افراد بسیار بخشندهاند. اگر به داستان زندگی هر کدام از آنها نگاه کنید، در مییابید که آنها بسیار انساندوست هستند. مثلا راکفلر، بیل گیتس، اندرو کارنگی و خیلیهای دیگر، فعالیتهای گستردهای در زمینهی امور خیریه دارند.
امیدوارم ۱۰ راهکار گفتهشده، انگیزهی ثروتمند شدن را در شما بیدار کرده باشد. راز ثروتمند شدن در یک کلام، تغییر عادتهای روزانهی شماست به اضافهی هدف و انگیزه. پیشنهاد میکنم حتما کتاب “اثر مرکب ” اثر دارن هاردی رو مطالعه کنید. برای پی بردن به راز ثروتمند شدن، باید خودتان را دقیق نگاه کنید و با عزمی جزم و تلاشی خستگیناپذیر، تلاش و کوشش کنید.
و مهم تر از اون فراموش نکنید اگر هم روزی ثروتمند شدید، بازهم باید از اپلیکیشن کیف پول محک استفاده کنید
10 ثروتمندترین مردان جهان را بشناسید
نشریه فوربس به تازگی لیست ثروتمندترین افراد جهان امسال را نشر کرد که براساس آن، جف بزوس ثروتمندترین مرد جهان شناخته شد.
براساس گزارش نشریه فوربس، تا پایان ماه مارس 2021، جف بزوس موفق شد بار دیگر به عنوان ثروتمندترین فرد جهان معرفی شود.
در حال حاضر 48 فرد با ثروت بالای 30 میلیارد دلار در جهان وجود دارند و برای قرار گرفتن در بین 100 فرد ثروتمند جهان باید دستکم 18.1 میلیارد دلار ثروت داشت.
در اینجا با 10 ثروتمندترین مردان جهان آشنا میشوید:
1-جف بزوس
سمت شغلی: مدیرعامل فروشگاه اینترنتی آمازون
ثروت تا پایان ماه مارس: 179.3 میلیارد دلار
تابعیت: آمریکایی
2- برنارد آرنو
سمت شغلی: مدیرعامل برند لوئی ویتون
ثروت تا پایان این ماه: 157.9 میلیارد دلار
تابعیت: فرانسوی
3- ایلان ماسک
سمت شغلی: بنیانگذار خودروسازی تسلا
ثروت تا پایان این ماه: 155 میلیارد دلار
تابعیت: آمریکایی
4- بیل گیتس
سمت شغلی: مدیرعامل شرکت مایکروسافت
ثروت تا پایان این ماه: 125.7 میلیارد دلار
تابعیت: آمریکایی
5- مارک زاکربرگ
سمت شغلی: مدیرعامل فیسبوک
ثروت تا پایان این ماه: 103.3 میلیارد دلار
تابعیت: آمریکایی
6- وارن بافت
سمت شغلی: مدیرعامل صندوق سرمایهگذاری «برک شایر»
ثروت تا پایان این ماه: 97. 6 میلیارد دلار
تابعیت: آمریکایی
7- لری پیج
سمت شغلی: از سهامداران ارشد گوگل
ثروت تا پایان این ماه: 93. 4 میلیارد دلار
تابعیت: آمریکایی
8- لری الیسون
سمت شغلی: مدیرعامل شرکت نرم افزاری اوراکل
ثروت تا پایان این ماه: 88.7 میلیارد دلار
تابعیت: آمریکایی
9- سرگی برین
سمت شغلی: سهامدار گوگل
ثروت تا پایان این ماه: 86 میلیارد دلار
تابعیت: آمریکایی
10- موکیش آمبانی
سمت شغلی: مدیرعامل گروه رلیانس
ثروت تا پایان این ماه: 770.9 میلیارد دلار
تابعیت: آمریکایی
دیدگاه شما