همان طور که در نمودار زیر میبینید، درک مفهوم قدرت نسبی در طی یک روند نزولی RSI بهمحدودهٔ 50% (بهجای محدودهٔ 70%) رسید که میتوانست توسط سرمایهگذاران بهعنوان یک سیگنال قابلاتکا از وضعیت نزولی بازار مورد استفاده قرار گیرد. بسیاری از سرمایهگذاران یک خط روند افقی را در بین محدودهای 30% و 70% استفاده میکنند تا بتوانند زمانی که بازار در یک روند قدرتمند قرار دارد، نقاط خرید و یا فروش افراطی را بهتر تشخیص دهند. تنظیم سطوح خرید افراطی و درک مفهوم قدرت نسبی درک مفهوم قدرت نسبی یا فروش افراطی زمانی که قیمت یک دارایی و یا سهام در یک روند افقی طولانیمدت قرار گرفته، معمولاً ضروری نیست.
یک مفهوم مرتبط در استفاده از سطوح خرید افراطی یا فروش افراطی تمرکز بر روی سیگنالهای معاملاتی و تکنیکهایی است که با روند مطابقت دارند. به بیان دیگر، سیگنالهای صعودی زمانی که روند صعودی بوده و سیگنالهای نزولی زمانی که روند نزولی است به شما کمک میکند تا در تلهٔ سیگنالهای اشتباه تولیدشده توسط اندیکاتور RSI گیر نکنید.
نظریه مزیت نسبی چیست؟
در ادامه مباحث سلسله مباحث سواد اقتصادی، امروز قصد داریم نظریه مزیت نسبی را به شما معرفی کنیم؛ نظریهای که به توجیه مبادلات تجاری میپردازد و توضیح میدهد کشورها چرا و برای رسیدن به چه هدفی به سمت مبادله با کشورهای دیگر میروند.
با مطالعه و شناخت این نظریه درک میکنیم چرا واردات بعضی کالاها از تولید آن در کشور صرف اقتصادی بیشتری دارد و چرا نباید کشور در تولید همه نوع محصولی به دنبال خودکفایی باشد.
در حقیقت نظریه مزیت نسبی در اقتصاد جهانی پایه و اساس تبادلات تجاری بین کشورها است. تبادلاتی که میتواند قراردادی برد – برد را برای اقتصاد طرفین تجارت به ارمغان بیاورد. این نظریه در مقیاس کوچکتر در مورد مبادلات بین شرکتها و واحدهای اقتصادی نیز صادق است.
ویدئو نظریه مزیت درک مفهوم قدرت نسبی نسبی
تعریف مزیت نسبی
آدام اسمیت برای اولین بار در کتاب «ثروت ملل» از برتری و مزیت کشورها در تولیدات سخن به میان آورد. او توضیح داد تجارت به معنی سود بردن یک طرف و ضرر دیدن طرف مقابل نیست. در نظریه آدام اسمیت که به نظریه «مزیت مطلق» معروف است، هر کشور در تولید کالایی متخصص است و میتواند بر مبنای آن کالا و دریافت کالای مورد نیاز دیگر، با سایرکشورها تجارت کند. بر اساس نظریه آدام اسمیت، مبادلات بین دو کشور تنها بر اساس «مزیت مطلق» امکانپذیر است و توجیه دارد اما به طور واضح میتوان دریافت که این نظریه تنها بخش کوچکی از تجارت را در بر میگیرد.
همانطور که گفتیم نظریههای اقتصادی برای بهبود زندگی شهروندان و رشد وضعیت اقتصادی جوامع متولد میشوند. «مزیت نسبی» نیز برای اولین بار توسط تاجر انگلیسی «دیوید ریکاردو» برای بهبود وضعیت مبادلات تجاری انگلستان مطرح شد. ریکاردو در مقالهای با عنوان «اصول اقتصاد سیاسی و مالیاتستانی» بیان کرد اگر کشوری بتواند کالایی را با هزینه فرصت کمتر و یا قیمت پایینتری تولید کند، در آن کالا نسبت به دیگر کشورها مزیت نسبی دارد. در آن زمان انگلستان نیازمند واردات گندم بود. ریکاردو بیان کرد که کشورش نباید در واردات گسترده گندم درنگ کند. در عوض انگلستان میتواند به ازای واردات گندم، کالاهایی را به خارج از کشور صادر کند که تولید آنها نیازمند ماشینآلات یا کارگران متخصص است.
ریکاردو معتقد بود هر کشوری باید در تولید گروهی از کالاها و یا خدمات به طور تخصصی ایفای نقش کند. بر اساس این نظریه خودکفایی در تمام محصولات نتیجهای جز فقر برای یک کشور و اقتصاد ندارد. از طرف دیگر اصرار بر تولیداتی که به لحاظ هزینه فرصت برای کشور توجیه ندارد، ممکن است مشکلات بزرگتری از جمله معضلات زیستمحیطی، اجتماعی و … را به دنبال داشته باشد. نمونه این اتفاق را در کشور خودمان شاهد هستیم. اصرار به تولید و کشت محصولات کشاورزی در استانهای کمآب و قرار دادن صنایع فولادی در کویر باعث بروز معضلات زیستمحیطی و اعتراضات گاه و بیگاه شده است. ریکاردو همچننن معتقد بود تولید و مبادله بر اساس مزیت نسبی باعث ارتباط بهتر کشورها و پیشرفت صلح در سطح جهانی میشود.
هزینه فرصت چیست؟
برای درک مفهوم نظریه مزیت نسبی آشنایی با بعضی اصطلاحات ضروری است. از جمله آنها باید به «هزینه فرصت» اشاره کرد. هزینه فرصت کلید و مهمترین رکن نظریه مزیت نسبی است. هزینه فرصت بیانگر هزینههای رد کردن یک گزینه در برابر گزینه انتخابی است. به عبارت دیگر در یک اقتصاد، شما انتخاب میکنید در تولید کدام کالا هزینه کمتری صرف خواهید کرد. آن کالا اولویت تولیدی شما است. در برابر آن، از تولید بعضی کالاها چشمپوشی خواهید کرد.
فواید نظریه مزیت نسبی
اتکا به نظریه مزیت نسبی باعث میشود تولیدات یک کشور به سمت تخصصی شدن پیش برود. این اتفاق فوایدی دارد که به آنها اشاره میکنیم:
- افزایش کارایی: با در نظر گرفتن مزیت نسبی، اقتصاد یک کشور به سمت تولیداتی با هزینه فرصت پایینتر و افزایش بهرهوری بیشتر میرود.
- سود بیشتر: وقتی در یک اقتصاد، منابع و امکانات و نیروی کار بر تولیدی متمرکز شود که هزینه کمتری دارد، سود بیشتری نصیب تولیدکنندگان خواهد شد.
مزیت نسبی اقتصاد ایران چیست؟
مطمئنا سوختهای فسیلی به عنوان اولین مزیت نسبی اقتصاد ایران به ذهن میرسند. ایران در مرکز انرژی جهان قرار دارد. از طرف دیگر عضویت ایران در اوپک قدرت چانهزنی در مورد آینده بازار انرژی را افزایش داده است. در درک مفهوم قدرت نسبی سالهای گذشته با وضع تحریمهای گسترده علیه مبادلات انرژی ایران، این مزیت نسبی دچار چالش شده است. در سالهای گذشته ایران مجبور شده محمولههای نفتی خود را با مشقت فراوانی به دست مشتریان برساند. در اقتصادی بدون تحریم، به طور حتم صادرات انرژی جزو مزیتهای نسبی اقتصاد ایران است. تولیدات پتروشیمی، شمش فولاد و سیمان نیز از جمله کالاهایی هستند که در اقتصاد ایران مهم ارزیابی میشوند و صادرات دارند. مواد معدنی از دیگر تولیداتی است که جایگاه ویژای در اقتصاد ایران دارند. از جمله میتوان به زغالسنگ، مس، گوگرد و گل گوگرد، سنگ مرمر و تراورتن اشاره کرد.
در کنار این موارد، محصولات کشاورزی از جمله زعفران، پسته و خرمای ایرانی نیز در بازار جهانی مورد اقبال است. البته به دلیل ضعف در برندسازی و مواردی چون بستهبندی و ترانزیت، بسیاری از این تولیدات با اسامی خارجی و با قیمتی چندبرابر محصولاتی با برند ایرانی در بازار بینالملل معامله میشوند. خاویار و فرش دستباف نیز از جمله تولیداتی است که در جهان با نام ایران گره خورده است.
سخن آخر
نظریه مزیت نسبی ممکن است در اقتصاد پیچیده امروز ابتدایی به نظر برسد اما همچنان کاربرد دارد. در تجارت بینالملل و مبادلات بین کشورهای مختلف، تولید کالایی که هزینهفرصت پایینتر و قیمت ارزانتری نسبت به کالاهای دیگر دارد، در اولویت است. از طرف دیگر با شکلگیری اقتصاد جهانی و قواعد بازار، به هم پیوستگی اقتصادهای کشورهای گوناگون بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. وابستگی کشورها به کالاها و خدمات دیگر کشورها باعث شده روابطی هرچند مصلحتی در دنیا برقرار شود؛ روابطی که بر اساس بازار شکل گرفته و میتواند بر تهدیدهای سیاسی و منطقهای بچربد.
از طرف دیگر، ملاک قرار دادن این نظریه برای مدیریت تولید در کشور میتواند راه گشا باشد. چون بر اساس نظریه مزیت نسبی قرار نیست هر کشوری در تولید هر کالایی خودکفا شود. بر این اساس و با در نظر گرفتن استعداهای ذاتی یک کشور، میتوان بعضی تولیدات را بر اساس نیاز شهروندان و با توجه به ظرفیتهای کشور در اولویت قرار داد.
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی چیست؟
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index – RSI) یک اندیکاتور شتاب حرکت قیمتی است که از آن در تحلیل تکنیکال برای اندازهگیری تغییرات اخیر قیمت و بررسی وضعیتهای خرید افراطی (overbought) و فروش افراطی (oversold) در یک سهم و یا دیگر داراییها استفاده میشود. اندیکاتور RSI بهشکل یک نوسانگر (یک نمودار خطی که در آن خط بین دو محدودهٔ معین حرکت میکند) بهنمایش گذاشته شده و محدودهای از 0 تا 100 را شامل است. این اندیکاتور توسط آقای وایدِلر (J. Welles Wilder Jr) توسعه داده شد و در کتاب مشهورش در سال 1978 تحت عنوان (New Concepts in Technical Trading Systems) معرفی شد.
تفسیر سنتی و تجارب استفاده از اندیکاتور RSI به ما میگوید که هرگاه این اندیکاتور از محدودهٔ 70 عبور کرد، دارایی در وضعیت خرید افراطی قرار گرفته و قیمتی بیش از قیمت واقعی خود دارد. در چنین حالتی احتمال یک بازگشت روند (reversal) یا یک پولبک اصلاحی (corrective pullback) بالا میباشد. اگر اندیکاتور RSI در مقادیر 30 و پایینتر از آن قرار گیرد، نشاندهندهٔ وضعیت فروش افراطی در بازار بوده و سهم در این حالت ارزشی کمتر از ارزش واقعی خود را دارد.
نکات کلیدی:
- اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) یک نوسانگر شتاب قیمتی مشهور است که در سال 1978 توسعه داده شد.
- اندیکاتور RSI سیگنالهای تکنیکالی را در خصوص حرکات صعودی و یا نزولی قیمت صادر میکند و معمولاً درک مفهوم قدرت نسبی در زیر نمودار قیمتی به نمایش در میآید.
- یک دارایی معمولاً زمانی در وضعیت خرید افراطی قرار میگیرد که RSI در سطوح بالای 70% قرارگرفته باشد و زمانی در وضعیت فروش افراطی قرار میگیرد که RSI در محدودهای زیر 30% قرارگرفته باشد.
فرمول محاسبه RSI
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی در دو مرحلهای محاسبه میشود که شروع آن با فرمول زیر میباشد:
میزان افزایش و یا کاهش نسبی که در این فرمول مورد استفاده قرار گرفته است، درصد افزایش یا کاهش نسبی در طی بازهٔ زمانی منتخب میباشد. در این فرمول از قدر مطلق میانگین کاهش قیمت استفاده میشود.
استاندارد محاسبهٔ مقادیر اولیهٔ RSI استفاده از بازهٔ زمانی 14 میباشد. برای مثال، طی 7 روز از 14 روز گذشتهٔ قیمت بهطور میانگین 1% افزایش یافته است و در 7 روز دیگر قیمت با میانگین کاهش 0.8٪ – بسته شده است. محاسبات بخش اول RSI، بهشکل زیر خواهند بود:
زمانی که اطلاعات قیمتی تمامی بازهٔ 14 روزه در دسترس قرار گیرند، بخش دوم فرمول RSI محاسبه میشود. مرحلهٔ دوم محاسبات نتایج را تعدیل (smooth) میکند.
محاسبات RSI
با استفاده از فرمول فوق، RSI محاسبه شده و محل قرارگیری خط آن مشخص میشود.
هر چه میزان قیمتهای بسته شدن (close) افزایش پیدا کند، RSI روندی صعودی تجربه میکند و هر چه میزان قیمت بسته شدن کاهش پیدا کند، RSI نزول میکند. بخش دوم محاسبات RSI نتایج را تعدیل میکند. بنابراین تنها در بازارهایی با روند قدرتمند، اندیکاتور RSI میتواند به مقادیر 0 و یا 100 نزدیک شود.
همان طور که میتوانید در نمودار فوق ببینید، اندیکاتور RSI میتواند برای مدتزمان طولانی در وضعیت خرید افراطی قرار بگیرد. همچنین ممکن است این اندیکاتور برای مدتی طولانی در محدودهٔ فروش افراطی باقی بماند، بهخصوص زمانی که سهم در یک روند نزولی قرار گرفته است. این موضوع میتواند برای تحلیلگران تازهکار گیجکننده باشد اما یادگیری نحوهٔ استفاده از این اندیکاتور با توجه به روند غالب، این مشکلات را برطرف میکند.
اندیکاتور RSI چه چیزهایی را به شما میگوید؟
روند اصلی سهم یا دارایی ابزاری مهم برای اطمینان از درک صحیح اندیکاتور میباشد. برای مثال، یکی از مشهورترین تکنسینهای بازار آقای کنستانس براون (Constance Brown) این ایده را ترویج داده که وضعیت فروش افراطی در روند صعودی بازار، ممکن است در محدودهای بالاتر از 30% رخ دهد و وضعیت خرید افراطی در روند نزولی، در محدودههایی پایینتر از 70% اتفاق میافتد.
همان طور که در نمودار زیر میبینید، در طی یک روند نزولی RSI بهمحدودهٔ 50% (بهجای محدودهٔ 70%) رسید که میتوانست توسط سرمایهگذاران بهعنوان یک سیگنال قابلاتکا از وضعیت نزولی بازار مورد استفاده قرار گیرد. بسیاری از سرمایهگذاران یک خط روند افقی را در بین محدودهای 30% و 70% استفاده میکنند تا بتوانند زمانی که بازار در یک روند قدرتمند قرار دارد، نقاط خرید و یا فروش افراطی را بهتر تشخیص دهند. تنظیم سطوح خرید افراطی و یا فروش افراطی زمانی که قیمت یک دارایی و یا سهام در یک روند افقی طولانیمدت قرار گرفته، معمولاً ضروری نیست.
یک مفهوم مرتبط در استفاده از سطوح خرید افراطی یا فروش افراطی تمرکز بر روی سیگنالهای معاملاتی و تکنیکهایی است که با روند مطابقت دارند. به بیان دیگر، سیگنالهای صعودی زمانی که روند صعودی بوده و سیگنالهای نزولی زمانی که روند نزولی است به شما کمک میکند تا در تلهٔ سیگنالهای اشتباه تولیدشده توسط اندیکاتور RSI گیر نکنید.
مثالهایی از واگرایی RSI
یک واگرایی مثبت (bullish divergence) زمانی اتفاق میافتد که RSI دو کف بالارونده (higher lows) بسازد در حالی که قیمت دو کف پایینرونده (lower lows) تشکیل میدهد. این موضوع نشاندهندهٔ افزایش شتاب حرکتی مثبت قیمت بوده و هرگونه شکستی به بالای سطح محدودهٔ فروش افراطی میتواند بهعنوان یک موقعیت مناسب برای ورود بهموقعیت معاملاتی خرید (long position) مورد استفاده قرار گیرد.
واگرایی منفی (bearish divergence) زمانی رخ میدهد که اندیکاتور RSI دو سقف نزولی قیمت بسازد در حالی که قیمت دو سقف صعودی میسازد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد واگرایی میتوانید از مطلب آموزشی «واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
همان گونه که در نمودار زیر میبینید، واگرایی مثبت زمانی که RSI دو کف صعودی و قیمت دو کف نزولی را ساختهاند تشخیص داده شد. این یک سیگنال معتبر بوده است اما واگراییها زمانی که در یک روند پایدار طولانیمدت هستند، کمیاب میباشند. استفاده از مقادیری منعطف از سطوح فروش افراطی یا خرید افراطی میتواند در یافتن سیگنالهای احتمالی بیشتر کمک کند.
مثالهایی از نقاط برگشتی رد شده در RSI
یک تکنیک معاملاتی دیگر، رفتار RSI زمانی که از محدودههای فروش یا خرید افراطی خارج میشود را بررسی میکند. این سیگنال با نام نقطهٔ برگشتی رد شده صعودی (bullish swing rejection) شناخته میشود و چهار بخش دارد:
- RSI به یک محدودهٔ فروش افراطی نزول کند.
- RSI به سطحی بالاتر از 30% برگردد.
- RSI یک کف دیگر، بدون بازگشت به محدودهٔ فروش افراطی را بسازد.
- RSI قلهٔ اخیر خود را بشکند.
همان طور که در نمودار زیر میبینید، اندیکاتور RSI در وضعیت فروش افراطی قرار داشته، سطح 30% را شکسته و دوباره یک کف بالاتر از محدودهٔ فروش افراطی را ساخته است. استفاده از RSI بدین شکل بسیار شبیه به رسم خطوط روند در نمودار قیمت میباشد.
بهمانند واگراییها، یک نسخهٔ نزولی از سیگنالهای نقاط بازگشت قیمتی ردشده (swing rejections) نیز وجود دارد که بهمانند آینهای از نسخهٔ صعودی آن میباشد. یک نقطهٔ بازگشت قیمتی ردشدهٔ نزولی (bearish swing rejections) نیز دارای چهار بخش میباشد.
- RSI وارد محدودهٔ خرید افراطی شود.
- RSI به زیر محدودهٔ 70% نزول کند.
- RSI یک سقف دیگر را، بدون ورود به محدودهٔ خرید افراطی بسازد.
- RSI کف اخیر خود را بشکند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد بازگشت قیمتی میتوانید از مطلب آموزشی «بازگشت قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
نمودار زیر نشاندهندهٔ سیگنال نقطهٔ بازگشت قیمتی ردشدهٔ نزولی میباشد. مانند بیشتر تکنیکهای معاملاتی، این سیگنال زمانی از اعتبار بیشتری برخوردار است که با روند غالب طولانیمدت مطابقت داشته باشد. سیگنالهای نزولی که در طی یک روند نزولی بلندمدت تشکیل میشوند، هشدارهای کاذب کمتری میسازند.
تفاوتهای بین اندیکاتور RSI و اندیکاتور MACD
اندیکاتور همگرایی-واگرایی میانگینهای متحرک (Moving Averages Convergence Divergence – MACD) یک اندیکاتور تکنیکالی است که بهاندازهگیری شتاب حرکتی قیمتها – با توجه به روند حال حاضر – پرداخته و نشاندهندهٔ روابط بین دو میانگین متحرک یک قیمت میباشد. اندیکاتور MACD از طریق کسر میانگین متحرک نمایی 26 روزه از میانگین متحرک نمایی 12 روزه محاسبه میشود. نتیجهٔ این محاسبات خط MACD میباشد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد اندیکاتور همگرایی-واگرایی درک مفهوم قدرت نسبی درک مفهوم قدرت نسبی میانگینهای متحرک میتوانید از مطلب آموزشی «اندیکاتور همگرایی-واگرایی میانگین متحرک – مکدی – در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
یک میانگین متحرک نمایی 9 روزه از خط MACD با نام (خط سیگنال – signal line) شناخته میشود که در بالای خط MACD قرار میگیرد و بهعنوان یک ماشه برای صدور سیگنالهای خرید یا فروش عمل میکند. معاملهگران ممکن است زمانی که خط MACD به بالای خط سیگنال حرکت کند به خرید پرداخته و زمانی که خط MACD به سطح زیرین خط سیگنال حرکت کند به فروش بپردازند.
اندیکاتور RSI، برای بررسی وضعیت خرید افراطی یا فروش افراطی یک سهم با توجه به تغییرات اخیر قیمتی طراحی شده است. اندیکاتور RSI از طریق محاسبهٔ میانگین افزایش یا کاهش در قیمتها در طی یک بازهٔ زمانی مشخص محاسبه میشود. بازهٔ زمانی از پیش تعیینشده 14 بوده و مقادیر این اندیکاتور نیز بین 0 تا 100 متغیرند.
اندیکاتور MACD به بررسی روابط بین دو میانگین متحرک نمایی میپردازد در حالی که اندیکاتور RSI تغییرات قیمتی را با توجه به بیشترین و کمترین قیمت اخیر میسنجد. این دو اندیکاتور معمولاً در کنار یکدیگر استفاده میشوند تا تصویری بهتر از بازار را برای تحلیلگر ترسیم کنند.
هر دو اندیکاتور به بررسی شتاب حرکتی قیمت یک دارایی میپردازند. هر چند، فاکتورهای متفاوتی را اندازهگیری میکنند. بنابراین در برخی اوقات ممکن است سیگنالهای متضاد صادر کنند. برای مثال، یک اندیکاتور RSI میتواند برای مدتزمانی طولانی در بالای سطح 70 باقی بماند، که نشاندهندهٔ یک وضعیت خرید افراطی طولانیمدت در بازار میباشد.
در همین زمان، ممکن است اندیکاتور MACD نشاندهندهٔ ادامهٔ افزایش شتاب حرکات قیمتی در بازار باشد. هر دو اندیکاتور میتوانند سیگنالی از احتمال تغییر روند قیمت در آینده را با استفاده از واگراییها صادر کنند (برای مثال، قیمت به سطوح بالاتر حرکت کرده در حالی که این اندیکاتورها به سطوحی پایینتر حرکت میکنند و یا بالعکس).
محدودیتهای استفاده از اندیکاتور RSI
اندیکاتور RSI به بررسی شتاب حرکت صعودی و نزولی قیمت پرداخته و نتایج را در پایین نمودار قیمتی به نمایش میگذارد. مانند بیشتر اندیکاتورهای تکنیکال این سیگنالها زمانی از اعتبار بیشتری برخوردارند که با روند طولانیمدت مطابقت داشته باشند.
سیگنالهای بازگشت واقعی کمیاب بوده و تشخیص آنها از سیگنالهای اشتباه سخت است. یک هشدار مثبت کاذب (false positive)، برای مثال، یک تقاطع صعودی بوده که با یک کاهش ناگهانی در قیمت سهام همراه میشود. یک هشدار منفی کاذب (false negative) وضعیتی است که یک تقاطع منفی، با یک حرکت صعودی ناگهانی قیمت همراه میشود.
از آنجایی که این اندیکاتورها شتاب حرکات قیمت را نشان میدهند، در صورت حرکت قیمت برای مدتی طولانی میتوانند در وضعیت خرید افراطی یا فروش افراطی طولانیمدت قرار بگیرند. بنابراین، بیشتر کاربرد اندیکاتور RSI در بازارهای نوسانی میباشد. جایی که قیمت داراییها از حالت صعودی به نزولی و بالعکس تغییر میکند.
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
اندیکاتور rsi چیست ؛ آموزش اسیلاتور RSI (قدرت نسبی)
اندیکاتور rsi چیست ؛ آموزش اسیلاتور RSI (قدرت نسبی) ؛ جی ولز وایلدر (J. Welles Wilder) در سال 1978 در کتاب معروف خود با نام “مفاهیم جدید در تحلیل تکنیکال” با معرفی اسیلاتور RSI یا همان اسیلاتور قدرت نسبی، تفکر جدیدی را در سیستمهای خرید و فروش با استفاده از تحلیل تکنیکال معرفی کرد. اسیلاتورها به طور کلی به دو دسته با دامنه نوسان نامحدود و دامنه نوسان محدود تقسیم میشوند که به اسیلاتورهای با دامنه نوسان محدود، اسیلاتور (Oscillator) نیز گفته میشود.
شاخص مقاومت نسبی – RSI چیست؟
شاخص مقاومت نسبی شاخصی است که به معامله گران کمک می کند تا با اندازه گیری اندازه نوسانات قیمت حرکت بازار را به دست آورند. معامله گران از شاخص قدرت نسبی برای شناسایی بازارهای بیش از حد فروخته شده و خرید بیش از حد و تعیین زمان باز کردن موقعیت استفاده می کنند.
علاوه بر تعریف RSI ، یک معامله گر همچنین باید بداند چگونه آن را روی نمودار بخواند تا بتواند آن را با موفقیت اعمال کند. RSI به شکل یک خط بین دو حد می تواند مقداری بین 0 تا 100 داشته باشد.
این شاخص توسط معامله گران فنی که در تجارت طیف گسترده ای از طبقات دارایی از جمله سهام ، ارزهای خارجی ، معاملات آتی و غیره تخصص دارند ، اعمال می شود.
واقعیت جالب در مورد ویلیس وایلدر جونیور این است که وی هیچ تجربه مالی قبلی نداشته است. او مهندس مکانیک آمریکایی است و بعداً به املاک و مستغلات توجه می کند. این مانع از این نشد که او به تجزیه و تحلیل فنی روی آورد و به یکی از برجسته ترین چهره ها در این زمینه تبدیل شود.
“بزرگترین دلیل شکست زمانی است که احساسات شما بر برنامه یا سیستم شما غلبه کند.”
ویلیس وایلدر جونیور در کتاب معروف خود “مفاهیم جدید در سیستم های معاملات فنی” در مورد شاخص RSI صحبت کرده است. همچنین مسئول توسعه برخی از مشهورترین شاخص های فنی است که امروزه مورد استفاده قرار می گیرد. مانند شاخص انتخاب کالا (CSI) ، شاخص حرکت جهت دار (DMI) ، سهموی (SAR) ، نشانگر نوسان و موارد دیگر.
اندیکاتور RSI در معاملات سهام چیست؟
شاخص مقاومت نسبی در فرم اولیه خود برای معاملات سهام طراحی شد. اما هنگامی که اثبات اثربخشی آن آغاز شد ، بازرگانان شروع به استفاده از آن در دارایی های دیگر نیز کردند.
با گذشت زمان ، تحلیلگران ارزیابی سهام را با توجه به معیارهای مختلف ، از جمله نسبت P / E ، نسبت P / B ، مقیاس ارزیابی ، تجزیه و تحلیل ترازنامه و غیره آغاز کردند. شاخص مقاومت نسبی در مقایسه با این اقدامات و سایر اقدامات فنی و بنیادی در حال گسترش است.
در واقع ، RSI یک روش عالی برای یک معامله گر برای بدست آوردن تخمین منصفانه از احتمال سهام خاص است. برای انجام این کار ، یک معامله گر باید با مفهوم شاخص قدرت نسبی در معاملات سهام و نحوه عملکرد آن آشنا باشد.
RSI در مقیاس 0 تا 100 برآورد می شود. تفسیر سنتی RSI فرض می کند که هر چیزی بالاتر از ارزش 70 نشان دهنده ارزش بیش از حد یک سهام خاص و خرید بیش از حد بازار است. برعکس – سهام با RSI کمتر از 30 زیر ارزش بازار است – بیش از حد فروخته می شود. اگر RSI مقداری را بین 50٪ – 70٪ نشان دهد ، قیمت به طور کلی بالا در نظر گرفته می شود. از طرف دیگر ، مقادیر بین 30 تا 50 درصد به طور کلی قیمت پایین تری را نشان می دهد.
چگونه سیگنالهای خرید و فروش بیش از حد را هنگام معامله سهام تفسیر کنیم؟
برای اینکه بتوانیم مفهوم RSI را در معاملات سهام بطور کامل درک کنیم ، باید بدانیم که چگونه سیگنالهای خرید بیش از حد و فروش بیش از درک مفهوم قدرت نسبی حد را به اقدامات معنی دار تبدیل کنیم.
هنگامی که از شاخص مقاومت نسبی (RSI) برای شناسایی فروش بیش از حد یا خرید بیش از حد استفاده کردیم ، می توان انتظار تغییر جهت یا تعدیل روند را داشت و از آن بهره برد.
سیگنال های گران فروشی نشان می دهد که فشار فروش در برخی سهام کاهش می یابد و معامله گران باید برای رالی آینده آماده شوند.
برعکس ، سیگنال های خرید بیش از حد زمانی به معنای حرکت سهام است که سهام به سطح شدید قیمت خود می رسد و به زودی شاهد تجدید نظر در بازار خواهد بود.
معامله گرانی که از نقش RSI در معاملات سهام کاملاً آگاه هستند و نحوه بکارگیری صحیح آن را می آموزند قادر به تعیین زمان مناسب برای باز یا بستن موقعیت ، حفاظت از سرمایه گذاری های خود یا انتقال سرمایه خود به دارایی های دیگر هستند. همچنین برای پیمایش موقعیت هایی که سهام به صورت افقی معامله می کند ، نه در یک جهت خاص به وضوح قابل مشاهده ، مفید است. در برخی موارد ، قیمت ممکن است در محدوده محدودی حرکت کند. این پیش بینی زمان ایجاد روند و مسئولیت گاوها یا خرس ها را دشوار می کند. شاخص مقاومت نسبی (RSI) کمک می کند تا اقدام قیمت را در چشم انداز و درک بهتر تصویر کامل قرار دهیم.
یک نکته اساسی که باید به آن توجه شود ، اجتناب از استفاده از RSI جدا از سایر شاخص ها است. مانند هر شاخص فنی دیگر ، نقاط ضعف خود را دارد. به همین دلیل است که شما نباید تصمیمات تجاری خود را فقط براساس RSI قرار دهید. آن را با سایر شاخص ها ، فنی یا بنیادی ترکیب کنید (به عنوان مثال نوسانگرهای میانگین متحرک). شاخص RSI می تواند شما را گول بزند و ممکن است در معاملات ضرر کنید.
همچنین ، شما همیشه باید به جای تمرکز روی یک دوره کوتاه مدت ، به یک بازه زمانی گسترده تری نگاه کنید. به عنوان مثال RSI را برای مدت محدودی مانند روز معاملاتی اعمال نکنید. از آنجا که این می تواند تحلیل شما را منحرف کند ، که به نوبه خود منجر به از دست دادن تصمیمات تجاری می شود. معامله گران معمولاً RSI را برای جدول زمانی 14 دوره اعمال می کنند (برخی از RSI را برای 2 تا 25 دوره استفاده می کنند). بخاطر داشته باشید که اگرچه یک بازه زمانی طولانی تأثیر منفی روی تحلیل شما نخواهد گذاشت ، اما یک فریم کوتاهتر روی آن تأثیر می گذارد.
نکته آخر اینکه مهم نیست که مدت زمانی که ساز می تواند در منطقه بیش از حد خریداری شده یا بیش از حد فروخته شود فریب خورده باشید. RSI می تواند نشانه هایی از خرید بیش از حد یا طولانی مدت فروش بیش از حد در صورت تقویت روند باشد.
نحوه محاسبه اندیکاتور RSI
برای به دست آوردن میانگین سود در 14 روز گذشته، روزهای مثبت قیمت را با هم جمع میکنیم (منظور از روزهای مثبت، روزهایی میباشد که قیمت آخرین معامله یا قیمت بسته سهم نسبت به روز قبل رشد داشته است) و حاصل را بر 14 تقسیم میکنیم و برای محاسبه میانگین ضرر در 14 روز گذشته، روزهای منفی را با هم جمع میکنیم و حاصل را دوباره بر عدد 14 تقسیم میکنیم.
استفاده از میانگین 14 روزه استفاده نمود. استفاده از زمان کوتاه مدت تر باعث حساستر شدن اسیلاتور و بیشتر شدن دامنه نوسان آن میشود. بهترین کارایی اسیلاتور RSI زمانی است که به باندهای بالا و پایین میرسد.
سرمایه گذارانی که تمایل به انجام معاملات کوتاه مدت دارند و میخواهند اسیلاتور RSI نوسانات کوتاه مدت بازار را نیز به طور مشخص به آنها نشان دهد، میتوانند از بازه زمانی کمتری برای اسیلاتور قدرت نسبی استفاده کنند. استفاده کردن از زمان بلند مدت تر، باعث پیوستهتر شدن نمودار خروجی و باریک شدن دامنه نوسان آن میشود. بنابراین میزان نوسانها در حالت 9 روزه بیشتر از میزان نوسانها در حالت 14 روزه میباشد. حالتهای 9 و 14 روزه در حال حاضر بین کاربران این اسیلاتور محبوبیت بیشتری دارند ولی تحلیل گران بنابر تجربه شخصی خود میتوانند از هر مدت زمان دیگری نیز استفاده کنند. برخی افراد از تعداد روزهای کمتر مانند 7 و 5 استفاده میکنند و برخی دیگر برای صافتر شدن نمودار خروجی و فیلتر کردن نوسانات زائد از اعداد 21 و 28 استفاده میکنند.
تفسیر اندیکاتور RSI
در محاسبات روزانه از میانگینهای 14 روزه و در محاسبات هفتگی از میانگینهای 14 هفتهای استفاده میشود. اسیلاتور RSI بین اعداد 0 تا 100 نوسان میکند و حرکت خط RSI به سمت اعداد بالاتر از 70 نشان دهنده حرکت بازار به سمت خریدهای هیجانی میباشد و حرکت این شاخص به سمت اعداد کمتر از 30، نشان دهنده حرکت بازار به سمت فروشهای هیجانی میباشد.
“واگرایی” نامی است که وایلدر برای پدیدهای که در RSI بالای 70 و یا پایینتر از 30 رخ میدهد، لحاظ نموده است. نوسان غلط سقف یا واگرایی منفی، زمانی رخ میدهد که در یک روند صعودی، اسیلاتور RSI نتواند به قله قبلی خود دست پیدا کند و عدد کمتری را نسبت به آن اختیار کند که این حالت نشان دهنده نزول آتی قیمت سهم میباشد. نوسان غلط کف یا واگرایی مثبت در حالتی رخ میدهد که RSI در یک روند نزولی عدد بالاتری را نسبت به کف قبلی خود اختیار کند که این حالت نشان دهنده صعود آتی قیمت میباشد.
نکته مهم به هنگام استفاده از اندیکاتور RSI
جان مورفی در تجربه شخصی خود در استفاده از اسیلاتور قدرت نسبی متوجه میشود که نکات ارزشمند زیادی در واگراییها و زمانی که RSI از 70 بالاتر و یا از 30 پایینتر میرود، وجود دارد. در بازار فارکس کار با اسیلاتور RSI نکته مهمی وجود دارد که حتماً باید مد نظر قرار گیرد. هنگامی که بازار به سمت خرید هیجانی پیش میرود، هر اخطار زود هنگامی توسط این اسیلاتور میتواند موجب خروج بی موقع از سهم و از دست رفتن بخشی از سود یک روند سودآور شود. در روندهای صعودی قدرتمند بازار، وضعیت خرید هیجانی میتواند برای مدتی ادامه داشته باشد. اخطار اسیلاتور RSI مبنی بر ورود بازار به وضعیت خرید هیجانی برای اقدام به فروش کفایت نمیکند. این نکته در رابطه با زمانی که RSI کمتر از 30 میشود و اخطاری مبنی بر فروش هیجانی توسط این اسیلاتور صادر میشود نیز صادق است. به این صورت که شخص سرمایه گذار صرفاً با ورود قیمت سهم به وضعیت فروش هیجانی نباید نسبت به خرید سهم اقدام کند چرا که وضعیت فروش هیجانی برای اقدام به خرید کفایت نمیکند!
اولین ورود به ناحیه خرید یا فروش هیجانی تنها یک اخطار محسوب میشود. این اخطار به ما میگوید که اسیلاتور قدرت نسبی به منطقه خطر نزدیک شده و نیاز به توجه بیشتری به حرکت دوم آن میباشد. اگر حرکت دوم نتواند به میزان قبلی خود در قله و یا کف برسد، احتمال وقوع واگرایی وجود دارد که میتواند اخطار قابل اعتمادی برای خرید و یا فروش سهم باشد.
سطح 50، خط میانی برای اسیلاتور قدرت نسبی میباشد و اغلب به عنوان خط حمایت برای روندهای رو به پایین و خط مقاومت برای روندهای رو به بالا عمل میکند. برخی از معامله گران تمایل دارند تا تقاطع RSI با خط 50 را به عنوان مرجع انتخاب کنند و رد شدن از این خط را اخطارهای خرید و فروش ارزیابی کنند.
استفاده از سطوح 30 و 70 به عنوان اخطارهای عمومی
معامله گران فارکس اغلب از RSI برابر 30 و 70 به عنوان اخطارهای خرید و فروش استفاده میکنند. پیش از این متوجه شدیم که حرکت RSI به زیر عدد 30 یک اخطار جدی برای ورود بازار به منطقه فروشهای افراطی میباشد. در چنین زمانهایی معامله گران منتظر وقوع کف میباشند و روند قیمت را برای مشاهده اخطار خرید تعقیب میکنند. آنها زمانی که اسیلاتور قدرت نسبی عدد زیر 30 را نشان میدهد با دقت بیشتری عمل میکنند. خیلی از حالتهای واگرایی و یا کف های دو قلو ممکن است در حالتی که اسیلاتور RSI حالت فروش هیجانی را نشان میدهد رخ بدهد. تقاطع RSI با عدد 30 نقطهای است که برای خیلی از معامله گران اثبات چرخش بازار است و انتظار شروع روند صعودی را دارند. در مقابل در حالت خریدهای افراطی تقاطع با خط 70 را میتوان به عنوان اخطار فروش تلقی نمود.
اشباع خرید (Overbough) یا اشباع فروش (Oversold)؛ استفاده از اندیکاتور قدرت نسبی
از نظر تحلیل بازار و سیگنال های معاملاتی، زمانی که شاخص قدرت نسبی بالاتر از سطح مرجع 30 افقی حرکت می کند، به عنوان یک شاخص صعودی در نظر گرفته می شود.
شاخص قدرت نسبی یک شاخص مومنتوم (momentum indicator) را ارائه می کند که میزان تغییرات اخیر قیمت را به منظور ارزیابی شرایط خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد در قیمت سهام یا سایر دارایی ها اندازه گیری می کند. این مفهوم توسط ولز وایلدر جونیور (Welles Wilder Jr) تحلیلگر تکنیکال مشهور آمریکایی در کتابی که در سال 1978 با عنوان «مفاهیم جدید در سیستمهای معاملاتی تکنیکال» منتشر کرد معرفی شد. شاخص قدرت نسبی یک نوسانگر دارای یک نمودار خطی است که بین دو حد در حال حرکت است. ارقام ارائه شده توسط آن می تواند از 0 تا 100 باشد.
روند اولیه سهام یا دارایی ابزار مهمی است که برای اطمینان از درک صحیح قرائت های اندیکاتور استفاده می شود. تحلیلگر معروف بازار، کنستانس براون (Constance Brown)، تا حد زیادی ایده اشباع فروش در شاخص قدرت نسبی را ترویج داده است که در یک روند صعودی رخ می دهد و احتمالاً بسیار بالاتر از 30٪ است، و تفسیر اشباع خرید در شاخص قدرت نسبی که در طول یک روند نزولی رخ می دهد، بسیار کمتر از 70٪ است.
تفسیر سنتی و استفاده از شاخص قدرت نسبی، تعیین می کند که مقادیر 70 یا بالاتر یک اوراق بهادار در شرایط اشباع خرید یا ارزشگذاری بیش از اندازه است و ممکن است برای تغییر روند یا عقبنشینی اصلاحی قیمت آماده شود. تفسیر شاخص قدرت نسبی 30 یا کمتر نشان دهنده شرایط فروش بیش از حد یا کم ارزش است.
نکات مهم
- در امور مالی، شاخص قدرت نسبی نوعی شاخص مومنتوم است که سرعت تغییرات اخیر قیمت را بررسی میکند تا مشخص کند آیا سهام برای صعود یا فروش آماده است.
- شاخص قدرت نسبی توسط آمارگیران و معامله گران بازار، همراه با سایر شاخص های تکنیکال، به عنوان ابزاری برای شناسایی فرصت ها برای ورود یا خروج از یک موقعیت استفاده می شود.
- به طور کلی، زمانی که شاخص قدرت نسبی از سطح مرجع 30 افقی فراتر می رود، یک سیگنال صعودی و زمانی که به زیر سطح مرجع 70 افقی می لغزد، یک سیگنال نزولی است.
سطوح اشباع خرید و اشباع فروش
از نظر تحلیل بازار و سیگنال های معاملاتی، زمانی که شاخص قدرت نسبی بالاتر از سطح مرجع 30 افقی حرکت درک مفهوم قدرت نسبی می کند، به عنوان یک شاخص صعودی در نظر گرفته می شود.
برعکس، شاخص قدرت نسبی که به زیر سطح مرجع 70 افقی میرسد، به عنوان یک شاخص نزولی در نظر گرفته میشود. از آنجایی که برخی دارایی ها نوسان بیشتری دارند و سریعتر از سایر دارایی ها حرکت می کنند، مقادیر 80 و 20 نیز معمولاً در سطوح خرید بیش از حد و فروش بیش از حد مورد استفاده قرار می گیرند.
واگرایی قیمت/نوسانگر
نوسانات شکست
محدوده شاخص قدرت نسبی
در طول روندهای صعودی، شاخص قدرت نسبی تمایل دارد نسبت به روندهای نزولی ثابت باقی بماند. کاملا منطقی است زیرا شاخص قدرت نسبی سود را بر حسب ضرر اندازه گیری می کند. در یک روند صعودی، سود بیشتری وجود خواهد داشت و شاخص قدرت نسبی را در سطوح بالاتر نگه می دارد. در یک روند نزولی، شاخص قدرت نسبی تمایل دارد در سطوح پایین تر باقی بماند.
در طول یک روند صعودی، شاخص قدرت نسبی تمایل دارد بالای 30 بماند و اغلب باید به 70 برسد. در طول یک روند نزولی، به ندرت دیده میشود که شاخص قدرت نسبی از 70 فراتر رود و این اندیکاتور اغلب به 30 یا کمتر میرسد. این دستورالعملها میتوانند به تعیین قدرت روند و شناسایی تغییر احتمالی روند کمک کنند. به عنوان مثال، اگر شاخص قدرت نسبی نتواند در چند نوسان متوالی قیمت در طول یک روند صعودی به 70 برسد، اما سپس به زیر 30 برسد، روند ضعیف شده و ممکن است معکوس شود.
برعکس این موضوع برای یک روند نزولی صدق میکند. اگر روند نزولی نتواند به 30 یا کمتر برسد و سپس به بالای 70 صعود کند، این روند نزولی ضعیف شده و ممکن است به سمت صعودی معکوس شود.
خط روند شاخص قدرت نسبی شکسته می شود
شاخص های مومنتوم: مقایسه شاخص قدرت نسبی با اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی واگرایی
همانند شاخص قدرت نسبی، اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی واگرایی (MACD) یک شاخص حرکتی پیرو روند است که رابطه بین دو میانگین متحرک قیمت اوراق بهادار را نشان می دهد. اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی واگرایی با کم کردن میانگین متحرک نمایی 26 دوره ای (EMA) از میانگین متحرک نمایی 12 دوره ای محاسبه می شود. نتیجه آن محاسبه خط اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی واگرایی است.
سپس یک میانگین متحرک نمایی نه روزه اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی واگرایی به نام “خط سیگنال” در بالای خط اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی واگرایی ترسیم می شود که می تواند به عنوان یک محرک برای سیگنال های خرید و فروش عمل کند. معامله گران ممکن است زمانی که اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی واگرایی از خط سیگنال خود عبور می کند اوراق بهادار را بخرند و زمانی که اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی واگرایی از خط سیگنال عبور می کند اوراق بهادار را بفروشند.
اوسیلاتور RSI یا Relative Strength Index
شاخص قدرت نسبی (RSI) یک شاخص حرکت است که در تحلیل تکنیکال به کار می رود.
به میزان تغییرات اخیر قیمت برای ارزیابی میزان خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد در قیمت سهام یا ارز را اندازه گیری می کند.
RSI به عنوان یک اوسیلاتور نمایش داده می شود (نمودار خطی که بین دو حد حرکت می کند) و می تواند از 0 تا 100 داشته باشد. این شاخص در ابتدا توسط J. Welles Wilder Jr. تهیه و در کتاب اصلی خود با عنوان "New Concepts" در سال 1978 معرفی شد. در سیستم های تحلیلی قرار گرفت. "
RSI مخفف کلمه ی Relative Strength Index است که به معنی قدرت نسبی یک روند است .
شاخص مقاومت نسبی (RSI) اندازه گیری است که توسط معامله گران برای ارزیابی حرکت قیمت سهام یا سایر اوراق بهادار استفاده می شود.
ایده اصلی در پشت RSI اندازه گیری این است که معامله گران چگونه قیمت اوراق بهادار را بالا یا پایین می کنند.
RSI این نتیجه را در مقیاس 0 تا 100 ترسیم می کند.
RSI زیر 30 به طور کلی نشان می دهد که سهام بیش از حد فروخته شده است ، در حالی که RSI بالای 70 نشان می دهد که بیش از حد خرید شده است.
معامله گران اغلب این نمودار RSI را برای امنیت زیر نمودار قیمت قرار می دهند ، بنابراین می توانند حرکت اخیر آن را با قیمت بازار مقایسه کنند.
و همچنین RSI از 30 یا پایین نشان دهنده وضعیت بیش از حد فروش ارز شده یا کم ارزش شدن ارز را نشان گر است.
این اعداد برای برخی تریدرها متفاوت است.
مثلا عدهای از ترکیب ۳۳ و ۶۶ درصد استفاده میکنند، برخی معاملهگران نیز اعداد ۲۰ و ۸۰ درصد را به کار میگیرند.
اما این کمترین چیزی است که از RSI میتوان دریافت کرد. ساده بود، نه؟
ولی دقت کنید ترید کردن بر اساس یک شاخص به تنهایی تقریباً دیوانگی محض است.
خب به همین سادگیها هم نیست و نباید بدون توجه از کنارش رد شویم.
RSI سیگنال های معامله گران فنی را در مورد حرکت صعودی و نزولی ارائه می دهد و اغلب در زیر نمودار قیمت ان ارز ترسیم می شود.
RSI به شما چه می گوید؟
روند اصلی سهام یا دارایی ابزاری مهم در اطمینان از درک صحیح قرائت شاخص است.
به عنوان مثال ، تکنسین مشهور بازار ، کنستانس براون ، CMT ، این ایده را تقویت درک مفهوم قدرت نسبی کرده است که مطالعه بیش از حد در RSI در یک روند صعودی احتمالاً بسیار بالاتر از 30٪ است و میزان خرید بیش از حد در RSI در طی روند نزولی بسیار کمتر از سطح 70٪.
سیگنال خرید RSI چیست؟
برخی از معامله گران بر اساس این ایده که فروش ارز بیش از حد فروخته شده است و بنابراین آماده بازگشت است ، اگر سیگنال RSI امنیت زیر 30 حرکت کند ، آن را "سیگنال خرید" می دانند.
با این حال ، قابلیت اطمینان این سیگنال تا حدودی به زمینه کلی بستگی دارد.
اگر قدرت در روند نزولی قابل توجه قرار بگیرد ، ممکن است برای مدتی معامله در سطح فروش بیش از حد ادامه یابد.
تاجران در آن شرایط ممکن است خرید را به تأخیر بیندازند تا اینکه علائم تأییدی دیگر را مشاهده کنند.
همانطور که در نمودار زیر مشاهده می کنید ، طی روند نزولی ، RSI بیش از 70٪ نزدیک به 50٪ به اوج خود می رسد ، که می تواند توسط سرمایه گذاران برای اطمینان بیشتر از شرایط نزولی استفاده شود.
بسیاری از سرمایه گذاران در صورت برقراری روند قوی برای شناسایی بهتر ، از یک خط روند افقی استفاده می کنند که بین 30 تا 70 درصد باشد.
تغییر سطح خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد زمانی که قیمت سهام یا دارایی در یک کانال افقی بلند مدت باشد ، معمولاً غیرضروری است.
RSI میتواند با استفاده از سطح خرید بیش از حد یا گران فروشی متناسب با روند ، تمرکز روی سیگنالهای تجاری و تکنیک های منطبق بر روند است.
به عبارت دیگر ، استفاده از سیگنالهای صعودی در زمانی که قیمت در یک روند صعودی است و سیگنالهای نزولی در هنگام نزول سهام ، باعث جلوگیری از بسیاری از سیگنال های دروغین RSI می شود.
نمونه ای از استفاده RSI
تکنیک معاملاتی زیر رفتار RSI را هنگام استفاده مجدد از قلمرو خرید یا فروش بیش از حد، بررسی می کند.
این سیگنال "برگشت نوسان" صعودی نامیده می شود و دارای چهار قسمت است:
RSI در قلمرو بیش از حد فروش قرار می گیرد.
RSI بالای 30٪ عبور می کند.
RSI بدون عبور مجدد از قلمرو بیش از حد فروش ، کف دیگری ایجاد می کند.
سپس RSI بالاترین قیمت خود را می شکند.
مانند واگرایی ها ، یک نسخه نزولی از سیگنال برگشت نوسان وجود دارد که مانند یک تصویر آینه ای از نسخه صعودی است.
رد کردن نوسان نزولی همچنین دارای چهار قسمت است:
RSI به قلمرو بیش از حد خرید افزایش می یابد.
RSI زیر 70٪ عبور می کند.
RSI بدون عبور مجدد از قلمرو خرید بیش از حد ، بالاترین سطح را تشکیل می دهد.
سپس RSI پایین ترین سطح خود را می شکند.
نمودار زیر سیگنال برگشت نوسان نزولی را نشان می دهد.
مانند اکثر تکنیک های معاملاتی ، این سیگنال هنگامی که مطابق با روند دراز مدت غالب باشد ، قابل اطمینان ترین خواهد بود. سیگنالهای نزولی در طی روند نزولی احتمال ایجاد هشدارهای کاذب را دارند.
محدودیت های RSI
RSI حرکت قیمت صعودی و نزولی را مقایسه می کند و نتایج را در یک اسیلاتور نمایش می دهد که می تواند در زیر نمودار قیمت قرار گیرد.
مانند اکثر شاخص های فنی ، سیگنال های آن هنگامی که مطابق با روند بلند مدت باشند از بیشترین اطمینان برخوردار هستند.
سیگنال های برگشت واقعی نادر هستند و جدا کردن آنها از هشدارهای دروغین دشوار است.
به عنوان مثال ، یک مثبت کاذب می تواند یک کراس اوور صعودی باشد و به دنبال آن یک سقوط ناگهانی سهام باشد.
منفی کاذب وضعیتی است که یک کراس اوور نزولی وجود دارد ، با این حال سهام به طور ناگهانی به سمت بالا شتاب می گیرد.
از آنجا که RSI نشانگر حرکت را نشان می دهد ، هنگامی که یک دارایی ، دارای حرکت قابل توجهی در هر دو جهت باشد ، می تواند برای مدت طولانی بیش از حد خریداری شود یا بیش از حد فروخته شود.
بنابراین ، RSI در بازار که نوسانی قیمت دارایی بین حرکات صعودی و نزولی متناوب است ، بیشترین کاربرد را دارد.
برخورد با خط میان RSI
شاخص RSI قدرت خریداران و فروشندگان را نسبت به هم میسنجد.
نقاط اکسترمم (بیشینه و کمینه) تنها نقاطی نیستند که با پیدا کردن روند در خرید و فروش به شما درک مفهوم قدرت نسبی کمک کنند.
خرید کردن در مواقعی که RSI به شدت پایین است و یا فروختن در مواقعی که RSI به شدت بالاست، تنها کاربرد این شاخص نیست.
برخی اوقات این شاخص در محدوده میانی نوسان صحبت می کند.
در این زمان بهتر است که توجه خود را به محدوده وسط نوسانگر یعنی حدود ۴۰ تا ۶۰ جلب کنید. در این محدوده نیز میتوان نزاع بین خریداران و فروشندگان را مشاهده کرد.
دیدگاه شما