درک سیستم مارتینگل


نکته مهم این است که برای هر معامله و مقدار پیپ که سود یا ضرر می کنید ضریب اهرمی یا لوریج هیچ تاثیری در مقدار ارزش هر پیپ ندارد. خیلی از افراد تصور می کنند اگر ۱۰ پیپ سود کنند و ضریب اهرمی بالاتری داشته باشند مقدار بیشتری دلار درامد دارند!

درک سیستم مارتینگل

نتایج جستجو برای: نرمالسازی

تعداد نتایج: 20 فیلتر نتایج به سال:

کاربرد نظریه فلوکه در کاهش مرتبه معادلات دیفرانسیل عادی

در این پژوهش نظریه کلاسیک فلوکه روی سیستمهای خطی تناوبی بیان می شود. این سیستمها نوعا خطی شده یک سیستم غیرخطی حول یک مسیر از سیستم هستند. نظریه فلوکه یک تبدیل تناوبی تولید می کند، ثابت می شود اگر بتوان این ماتریس تبدیل تناوبی را در زمان اولیه همتافته کرد، درک سیستم مارتینگل تبدیل حاصل کانونیک می شود که می توان آنرا روی سیستمهای همیلتونی بکار برد. همچنین نشان داده می شود این نرمالسازی همتافته را همیشه می توان استخ.

قضیه حدی مرکزی برای فرایندهای شاخه ای زبربحرانی در محیط تصادفی

هدف از این پایان نامه تعمیم قضایای بوهلر (1969)، هید (1971) و هید - براون (1971) در یک فرایند شاخه ای با محیط تصادفی است. برای فرایند شاخه ای $ lbrace z_ brace _ $ ، با فرض $ z_=1 $ و $ m= e(z_) in (0,infty) $، می دانیم $ w_=z_/m^ $ یک مارتینگل نامنفی و تقریبا مطمئن به متغیر تصادفی $ w_ $ همگراست. برای نرخ همگرایی این مارتینگل، هید و بوهلر به ترتیب نتیجه گرف.

تعیین ژنهایی با بیان متفاوت بر اساس تحلیل داده های میکرو آر ان آ

در گذشته مطالعات متعددی برای پیدا کردن mrna های با بیان متفاوت بین نمونه های نرمال و سرطانی صورت گرفته بود اما تحقیقات گسترده در سالهای اخیر نقش mirna ها را در رشد، مرگ برنامه ریزی شده، تمایز و تکثیر سلولی مشخص کرده و عملکرد مستقیم mirna در سرطان را نیز تأیید می نماید. ساختار mirna ها و نحوه عملکرد آنها نشان می دهد که بسیاری از mirna ها در نمونه های سرطانی به صورت غیرطبیعی بیان می شوند. بنابرای.

ارائه یک راهکار جدید برای افزایش طول عمر شبکههای حسگر بیسیم با تأکید بر جمعآوری داده با سینک متحرک

پایان نامه :دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده مهندسی کامپیوتر 1394

شبکههای حسگر بیسیم نوع خاصی از شبکههای کامپیوتری هستند که گرههای تشکیلدهنده آن حسگرها میباشند. از این شبکهها معمو لاا برای نظارت بر پارامترهایی خاص مانند دما یا برخی ویژگیهای خاص محیط استفاده میشود. این حسگرها به دلیل کوچک بودن قادر به استفاده از منابع انرژی پرقدرت و قابل تجدید نمیباشند. یکی از چالشهای اساسی در این شبکهها کمبود منابع انرژی است. لذا روشهای بسیاری برای مدیریت منابع انرژی این .

ضریب اهرمی – لوریج (Leverage)

قبل تر در مطلبی با عنوان مفاهیم پایه در بازار فارکس به طور مختصر لوریج یا ضریب اهرمی را معرفی کردیم. حال به طور مفصل و با ذکر مثال هایی سعی می کنیم مطلب را واضح تر برای شما بیان کنیم.

در این مطلب می خوانید:

لوریج (Leverage)

اهرم، ضریب اهرمی یا لوریج ابزار مهمی در بازار فارکس است که توسط بروکر ها یا همان کارگزاری ها در اختیار معامله گران قرار می گیرد تا معامله گران یا همان تریدر ها بتوانند با مقادیر بزرگتری نسبت به موجودی حساب خود وارد یک معامله شوند. زمانی که لوریج حساب معاملاتی شما بر روی ۱:۱۰۰ (یک به صد) باشد شما می توانید با موجودی حساب ۱ دلار وارد یک معامله ۱۰۰ دلاری شوید. در واقع می توان گفت با ضریب ۱:۱۰۰ قدرت معامله حساب شما ۱۰۰ برابر می شود. بروکر های مختلف مقادیر متفاوتی از لوریج را ارائه می دهند.

مثال از عملکرد ضریب اهرمی

در نظر بگیرید شما می خواهید یک معامله ۱۰۰۰ دلاری انجام دهید. در این وضعیت اگر لوریج شما ۱:۱۰۰۰ باشد تنها موجودی ۱ دلار نیاز است. اگر لوریج شما ۱:۱۰۰ باشد تنها ۱۰ دلار موجودی نیاز دارید و اگر ۱:۵۰۰ باشد تنها ۲ دلار موجودی در حساب خود باید داشته باشید. در واقع شما باید توجه به موجودی حساب خود و مقدار ضریب اهرمی حساب معاملاتی، محاسبه کنید تا چه حجمی می توانید وارد معاملات شوید.

ضریب اهرمی

ضریب اهرمی، خوب یا بد

با توجه به مطالبی که قبل تر گفته شد، ضریب اهرمی یا لوریج این قدرت را می دهد تا چندین برابر موجودی حساب خود وارد معامله شوید. بیان این مطلب ضروری است که شما به همین میزان هم ریسک معامله یعنی سود و ضرر خود را نیز زیاد می کنید. این موضوع که شما می توانید مثلا تا ۵۰۰ برابر سرمایه خود وارد معامله شوید طبیعتا باعث می شود با یک اشتباه کوچک خیلی سریعتر موجودی حساب خود را صفر کنید و اصطلاحا کال مارجین شوید. اهرم بالا این قدرت را در حساب شما ایجاد می کند تا با حجمی بیشتر از مقادیر معمولی وارد معامله شوید و این حجم زیاد یعنی حجم سود و ضرر بیشتر برای شما.

شما با یک حساب ۲۰۰ دلاری و لوریج ۱:۱۰۰ نمی توانید بیشتر از حدود ۰.۲ لات معامله کنید. در این حالت هر پیپ حرکت قیمت ۲ دلار سود یا ضرر می سازد. شما در همین حساب با لوریج ۱:۱۰۰۰ می توانید ۲ لات معامله کنید یعنی هر پیپ حرکت قیمت ۲۰ دلار! بدیهی است اگر در جهت مورد تحلیل شما حرکت کند سود سرشاری عاید شما می شود ولی در صورت اشتباه به سرعت و در چند حرکت حساب ۲۰۰ دلاری شما صفر می شود!

نکته مهم این است که برای هر معامله و مقدار پیپ که سود یا ضرر می کنید ضریب اهرمی یا لوریج هیچ تاثیری در مقدار ارزش هر پیپ ندارد. خیلی از افراد تصور می کنند اگر ۱۰ پیپ سود کنند و ضریب اهرمی بالاتری داشته باشند مقدار بیشتری دلار درامد دارند!

ضریب اهرمی چقدر باشد؟

این طور به نظر می رسد با توجه به مطلب قبلی و مثال های گفته شده درک کرده اید این ابزار چقدر خوب و چقدر بد است! حال اینکه این ضریب چقدر باشد بستگی به شما دارد ولی در حد توصیه می توانیم بگوییم حداقل در اوایل کار و با تجربه کم تا جای ممکن این مقدار را کم کنید. کمترین مقدار در بروکر های مختلف متفاوت است و ممکن است ۱۰، ۲۵ یا ۵۰ باشد که برای شروع مناسب است. بعد از کسب تجربه و زمانی احساس کردید اکثر معاملات شما سود آور است می توانید این مقدار را زیاد کنید تا با حجم های بیشتری وارد معامله شوید.

لوریج

تغییر لوریج (Leverage)

برای تغییر مقدار لوریج ، باید وارد سایت بروکر خود شوید و در قسمت مشخصات حساب تجاری یا دمو خود این مقدار را تغییر دهید. تغییر این مقدار معمولا دارای تاییدیه های دو مرحله است یعنی معمولا از طریق ارسال پیامک یا ایمیل و وارد کردن کد ارسالی تغییر می کند. امیدواریم تا حدی توانسته باشیم درباره این موضوع بسیار با اهمیت شما را راهنمایی کرده باشیم. برای آشنایی بیشتر می توانید به دوره الفبای فارکس مراجعه کنید.

استراتژی معاملاتی چیست

استراتژی معاملاتی چیست

در این مقاله میخواهیم به معنا و مفهوم استراتژی معاملاتی بپردازیم و توضیحاتی در این باب به شما عزیزان ارائه دهیم.

قبل از هر چیزی ابتدا باید به ببرسی معنا و مفهوم استراتژی پرداخت، استراتژی از نخستین واژه‌های هست که هر تازه واردی به دنیای مدیریت و دنیای ترید، آن را به هزار شکل و روایت می‌شنود.

استراتژی چیست

اگر بخواهیم تعریف کاملی از استراتژی را ارائه دهیم، در ابتدا باید مقدمه‌ای از مفهوم آن را بیان کنیم؛ استراتژی در گسترده ترین معنای خود، ابزاری است که افراد یا سازمان‌ها از طریق آن به اهداف خود دست پیدا می‌کنند. بسیاری از کتاب‌ها و مقالات موجود در این حوزه، تعاریف مختلفی از واژه استراتژی را ارائه می‌دهند.

وجه تشابه تمام تعاریف پیرامون استراتژی این است که استراتژی بر دستیابی به اهداف خاص تمرکز دارد . برنامه ریزی و پیاده سازی استراتژی، بزرگترین کار هر شخص یا سازمان می‌باشد؛ در زمان مرگ و زندگی، مسیر بقا یا انقراض همراه ما بوده و نمی توان بررسی آن را نادیده گرفت.

چند تعریف ساده از استراتژی

1. استراتژی یعنی اینکه من تصمیمات شفاف و دقیق در مورد نحوه رقابت با دیگران بگیرم.

2. استراتژی یعنی کاری را که دیگران انجام می‌دهند با منابع کمتر و کارا تر انجام دهم و کاری انجام دهم که هیچ کس غیر من انجام نمی‌دهد.

3. استراتژی یعنی اینکه وقتی مجموعه‌ای از تصمیم‌ها دیده می‌شود، بتوان الگوی خاصی را در آن‌ها مشاهده کرد. البته تصمیم‌های استراتژی صرفا از نوع انجام دادن نیستند، بلکه تشخیص اینکه چه کارهایی را نباید انجام دهیم هم به همان اندازه مهم هستند.

استراتژی

چرا برای ترید به استراتژی نیاز داریم؟‌

قبل از اینکه شروع به ساخت و پرداخت یک استراتژی مختص به خودتان کنید، بهتر است ابتدا بدانید که می‌خواهید در چه بازاری خرید و فروش انجام دهید و بازار هدف خود را انتخاب کنید.

در ضمن شما مجبور نیستید که از صفر شروع کنید، بلکه می‌توانید از یک استراتژی عمومی مبتنی بر دسته‌بندی‌های مختلف پیروی کنید. استراتژی‌های زیادی وجود دارد که می‌توانید از میان آنها انتخاب کنید ولی بسیاری از متخصصان معتقد هستند شما باید استراتژی مناسب با روحیات خود را پیدا کنید و نحوه پیاده‌سازی یک استراتژی برای افراد مختلف ممکن است متفاوت باشد.

داشتن یک استراتژی معاملاتی باعث پیشرفت و متمایز بودن از سایر معامله گران می‌شود لذا هر شخص باید استراتژی مناسب خود را پیدا کند چرا که در بسیاری از موارد مشاهده شده است که ممکن است یک استراتژی معاملاتی برای شخص الف بسیار کارا و موثر باشد اما همان استراتژی برای شخص ب اصلا کارایی نداشته باشد یا کارایی بالایی نداشته باشد، چرا که هر شخصی روحیات متفاوت و شخصیت متفاوتی دارد و باید استراتژی معاملاتی مناسب روحیات و رفتار شخص خود را پیدا کند، همین موضوع باعث تشویق برای داشتن استراتژی منحصر به فرد و بهینه‌سازی آن می‌شود.

یکی از اهداف و مهم‌ترین هدف یک استراتژی معاملاتی این است که زمان دقیق خرید یا فروش را به شما اطلاع دهد.

استراتژی معاملاتی

پارامتر های یک استراتژی معاملاتی ساده

یک استراتژی معاملاتی ساده دارای پارامترهای زیر می‌باشد:

تایم فریم: باید مشخص کنید که در چه تایمی روان و ذهنیت شما اجازه ترید بدون استرس را به شما می‌دهد.

ریسک: در صورت شکست در معامله چه مقدار ضرر خواهید کرد.

ریوارد: در صورت پیروزی در معامله چه مقدار سود نصیب شما خواهد شد.

نسبت ریوارد به ریسک: بررسی کنید که نسبت ریسک به ریوارد شما چقدر است و معمولا بهترین نوع استراتژی ها باید داری نسبت حداقلی 2 باشند، یعنی نسبت سود شما به زیانتان حداقل 2 می‌باشد.

قیمت: قیمتی که انتظار دارید در آن معامله صورت بگیرد.

ورود به معامله: بر اساس استراتژی معاملاتی خود، اقدام به خرید و یا فروش در یک قیمت از پیش مشخص شده انجام می‌دهید.

ریسک فری: یعنی ورود در زمان مناسب و انتقال حد ضرر به نقطه ورود که شما از زیان کردن جلوگیری کنید.

خروج از معامله: بر اساس استراتژی معاملاتی خود، در زمان رسیدن به حد ضرر و یا حد سودتان از معامله خارج می‌شوید.

استراتژی معاملاتی ساده

از طرفی شما باید دقت کنید که بهینه کردن استراتژی معاملاتی که پیدا کردید برای اینکه همیشه سودده باشید (حتی بر روی داده‌های جدید) از اهمیت بالایی برخوردار است. حالا که شما صاحب یک سیستم معامله شدید، باید به فکر راه‌اندازی یک سیستم مدیریت ریسک هم باشید.

در مقاله قبلی به اندازه کافی در مورد مدیریت سرمایه یا همان مدیریت ریسک توضیح داده‌شده است که توصیه می‌کنم حتما آن را مطالعه کنید چرا که برای پیدا کردن سیستم معاملاتی خود به مدیریت سرمایه نیاز دارید.

استراتژی های رایج

معامله‌گران در بازار سرمایه ، از روش‌ها و استراتژی‌های معاملاتی متفاوتی استفاده می‌کنند. هدف از به کار بردن این روش‌ها، مدیریت سرمایه، کنترل ریسک‌های سرمایه‌گذاری و کسب سود بیشتر است لذا ما به بررسی برخی از این استراتژی‌ها می‌پردازیم:

روش مارتینگل: روش مارتینگل ابتدا در شرط‌بندی‌ها استفاده می‌شد ولی به تدریج کاربرد این روش گسترش پیدا کرد و در بازر سهام نیز بکار گرفته شد و مورد توجه بسیاری از معامله‌گران قرار گرفت و اکنون این روش یکی از تکنیک‌هایی که برخی از سرمایه‌گذاران در بازار سهام و به خصوص در بازار فارکس به کار می‌برند، در مقالات بعدی به تعریف و بررسی این روش خواهیم پرداخت.

اندیکاتورها: استفاده کردن از اندیکاتورها برای ورود به معامله مانند RSI ، MACD ، خطوط میانگین متحرک نمایی و… جالب است که در تک‌تک این اندیکاتورها روش‌های معاملاتی بسیار زیادی نهفته است و حتی در ترکیب آن‌ها با هم به عنوان مثال استفاده کردن از واگرایی RSI و خطوط باند بولینگر و یا استفاده کردن از شکسته شدن خطوط میانگین متحرک نمایی توسط قیمت و …

ایچیموکو: این روش را خیلی از افراد جزء اندیکاتورها می‌دانند اما ما معتقد هستیم که ایچی‌موکو بسیار فراتر ای اندیکاتور بوده و همچنین این روش هم دارای چندین استراتژی معاملاتی می‌باشد مانند استفاده از باکس ها و یا کومو فیک و …

خطوط روند: ترید کردن بر اساس خطوط روند.

استراتژی‌های بسیار زیادی وجود دارند که سعی خواهیم کرد در آینده به بررسی مهم‌ترین و پر سودترین این استراتژی‌ها بپردازیم.

نتیجه‌گیری

شما در ابتدا باید تیپ شخصیتی خود را بشناسید و سپس بعد از آگاهی از رفتار روحی و شخصی خود به یادگیری مدیریت سرمایه بپردازید و بعد از درک کامل این مفهوم باید به دنبال یادگیری تحلیل باشید و سپس حتما باید استراتژی خاص خود را پیدا کنید و با تمرین کردن و بررسی جنبه‌های مختلف این استراتژی دنبال بهینه‌سازی استراتژی خود برا ی کسب سود بیشتر باشید.

هفت ویژگی افراد واقع بین از دیدگاه مارک داگلاس

مارک داگلاس یکی از بزرگان دنیای درک سیستم مارتینگل معامله‌گری و از مهمترین افراد در حوزه روانشناسی بازار است. علاقه وی به معامله گری از دهه 70 میلادی آغاز شد و این علاقه او به بازارهای مالی و معامله‌گری سبب شد تا شغل خود در شرکت بیمه که درآمد بالایی هم در آنجا داشت، رها کند و به دنیای معامله‌گران بازارهای مالی بپیوندد. مارک در سال 1982 مربیگری معامله گران را آغاز کرد. وی به 8 کشور جهان و همچنین در سرتاسر ایالات متحده سفر کرد تا به معامله گران آموزش دهد که چگونه به طور مداوم موفق شوند.

zPwd3OxSr63MzIqUqGcLnNwPQuniATwvEKdvW5Oy.jpg

مارک داگلاس کتاب‌های متعددی در حوزه روانشناسی معامله‌گری تالیف کرده است و جزو اولین کتاب‌هایی هستند که صنعت سرمایه‌گذاری را به بازار معرفی می‌کنند که مهمترین آنها "معامله گری در ناحیه (Trading in the Zone)" و "معامله‌گر منضبط (The Disciplined Trader)" است. داگلاس پس از مشاهده رفتار معامله‌گران، سؤالات بسیاری ذهن وی را به خود مشغول کرد و او به این نتیجه رسید که پیش بینی جهت حرکت بازار، بسیار دشوارتر از آنچه است که افراد در خصوص آن بحث می‌کنند. همچنین متوجه شد بیشتر افراد صرفاً امیدوارند که بازار در جهت موردنظر آن ها حرکت کند و هیچ‌گونه تحلیل و پیش بینی‌ای از جهت بازار ندارند. این تفکر او سبب شد تا مارک داگلاس با خود متعهد شود که قبل از معامله، در حین معامله و پس از خروج از معامله، اقدام به نوشتن تمام افکار و تحلیل‌های خود کند و با به اشتراک گذاشتن این مطالب با سایر معامله‌گران باعث کمک به آنها برای دستیابی به نظم در حوزه روانشناسی معامله‌گری برای موفقیت‌های بیشتر در معاملاتشان شود.

در این مقاله به بررسی چند مورد از مهمترین ویژگی‌های معامله‌گران موفق از دید مارک داگلاس می‌پردازیم که این خصوصیات، شانس موفقیت آن‌ها را در دنیای معامله‌گری افزایش می‌دهد و اگر افراد هر یک از این موارد بیان شده را نداشته باشند باعث ضربه شدیدی در بازارهای مالی خواهد شد.

خود را تحت فشار خاصی برای انجام کارها نمی‌بینند.
در دنیای معامله‌گری نبایدهایی وجود دارد که جهت موفقیت در بازار مالی باید رعایت شوند. برای مثال: نباید از شرایط بیرونی تحت فشار بود. این فشارها باعث حواس پرتی و عدم تمرکز شده که برای بازار مالی اصلاً مناسب نیست. نباید برای معامله در بازارهای مالی از بخش منابع مازاد استفاده کرد. استفاده از بخش منابعی که به آن نیاز دارید باعث از بین رفتن تفکر درست و آرامش شما شده و این باعث ایجاد خطا در روند معامله‌گری شما خواهد شد. از سرمایه‌ای استفاده کنید که به آن نیاز ندارید تا در زمان افت و خیز بازار، باعث از بین رفتن تمرکز و ایجاد رعب و وحشت در شما نشود.

احساس ترس و اضطراب ندارند.
احساس ترس باعث ضعف در معامله خواهد شد. ترس با افزایش آسیب‌پذیری، نتایج منفی در پی خواهد داشت. داشتن آرامش مهم‌ترین فاکتور در معامله‌گری است، پس سعی کنید در زمان باز کردن معامله آرامش کافی داشته باشید، ترس را از خودتان دور کرده و با ذهنی عاری از تفکرات بی‌ارتباط معاملاتتان را انجام دهید.

✓ احساس سرخوردگی و سرشکستگی ندارند.
زمانیکه بازار باعث بازدهی و سود می‌شود، شخص دچار خود شیفتگی شده و از خود یک بت می‌سازد و دیگران را ترغیب به سپردن سرمایه‌شان به وی برای انجام معامله و اصطلاحاً سبدگردانی می‌کند. اما سویه مثبت بازار همیشگی نیست و با شروع ریزش بازار، وارد ضرر خواهید شد. این ضرر باعث ناراحتی و حس سرخوردگی در شما خواهد شد. باید جلوی هر عاملی که باعث سرخوردگی و اضطراب در معامله‌گر می‌شود را گرفت و نیازی نیست از روی حس انسان ‌دوستانه یا از سر دلسوزی در روزهای خوب بازار برای شخص دیگری معامله انجام دهید که در زمان رکود بازار این منفی شدن در شما باعث ایجاد اضطراب و سرخوردگی شود.

✓ پذیرفته اند که هیچ چیز به خودی خود نه درست است، نه غلط.
همه درک سیستم مارتینگل چیز بستگی به شرایط دارد. همیشه شرایط بازار است که تصمیم‌گیرنده خواهد بود. باید بر اساس شرایط بازار عمل کرد و در عملکردتان باید انعطاف‌پذیر باشید. بالا و پایین بازار رو درک کنید و با شرایط پیش رو منطبق شوید.

✓ بازار را از زاویه دید کسی می‌بینند که هیچ معامله‌ای ندارد و هنوز وارد بازار نشده است.
مادامی که ناخواسته تعصب بی‌جا نسبت به سهمی پیدا کنید که آنرا دارید، در تلاش برای تحلیل سهم به نحوی که بالا برود خواهید بود و تحلیل‌هایتان را همیشه رو به مثبت‌اندیشی انجام خواهید داد. ولی اگر از دید شخصی بی‌طرف و کسی که سهم را ندارد و فقط به تحلیل آن می‌پردازد نگاه کنید، صعود و نزول سهم را بدرستی تشخیص خواهید داد. باید از دیدگاهی در بازار بود که اگر سهم را در قیمت پایین‌تر از قیمت خرید دیدید، اقدام به فروشش کنید تا از زیان بیشتر جلوگیری کرده باشید.

Ph9KEGmjaLlsfDIRzr29lSdUTZMcDG9oZFeXVCDw.png

✓ تمرکزشان نه روی سود و پول بلکه روی ساختار بازار است.
زمانیکه ذهنتان بجای ساختار بازار بر روی پول باشد، تمرکز از هم می‌پاشد ولی اگر تمرکز خود را بجای بالا و پایین شدن سود و زیان بر روی پلنی که چیده‌اید بگذارید، قطعا نتیجه درستی خواهید گرفت. مثلاً شخصی حساب متاتریدر خود را باز می‌کند و پوزیشن‌های باز خود را در سود 800 دلاری می‌بیند که باعث خوشحالی آن فرد می‌شود. حساب را می‌بندد و چند ساعت دیگه به حسابش رجوع می‌کند، اینبار بجای 800 دلار ، 300 دلار در سود است و 500 دلار از سودش کم شده است. اولین موردی که به ذهنش خطور می‌کند این است که ای کاش که همان موقع با 800 دلار پوزیشن خود را می‌بستم. ای کاش شناسایی سود می‌کردم. ای کاش. .

این کاش‌ها باعث عصبی شدن شخص شده و دلیلش تمرکز بیش از حد او به پول است. وقتی شما با پلن وارد معامله شوید برای معامله حد سود و حد زیان تعیین می‌کنید، پس نباید نگران این بالا و پایین شدن‌ها بود. هیچ سهمی یکجا بازدهی نخواهد داد و برای رسیدن به هدف تلرانس‌هایی خواهد داشت. معامله‌گری موفق است که ذهنش را بجای سود و زیان، متمرکز به ساختار کند.

✓ چیزی که بازار به آن‌ها می‌گوید را تشخیص می‌دهند و به آن عمل می‌کنند.
همیشه حرف راست را بازار می‌زند. هرچه که بازار به ما می‌گوید را باید انجام داد. برای مثال در تحلیل سهمی را ارزان‌تر از ارزش ذاتی‌اش می‌بینید ولی سهم با افت قیمت روبرو می‌شود ولی همچنان اصرار به ارزنده بودنش دارید. یک جای کار می‌لنگد. در بعضی از سیستم‌های معاملاتی، سیستم ورود پله‌ای داریم (مارتینگل یا کم کردن میانگین که استراتژی خاص خود را دارند) یعنی به شما می‌گوید که به فرض مثال اگر سهمی را در قیمت 1000 تومان خریدید، پله بعد را در 900 تومان و پله بعد را 800 تومان خرید انجام دهید. در سه پله خرید، بازار برمیگردد و شما با سود از معامله خارج می‌شوید. اگر دیدید که قیمت پله اول مثلاً 1000 تومان و و قیمت پله دوم 100 تومان هست، نشان دهنده ایراد در یک جای معامله‌گری شماست. هر زمان که به چنین موردی برخوردید، از جملات کلیشه‌ای مانند بازار اشتباه می‌کند، بازار دروغ می‌گوید و غیره استفاده نکنید. بازار هیچوقت اشتباه نخواهد کرد. این شما هستید که اشتباه کرده‌اید. باید از تحولات داخل بازار حداکثر استفاده را برد.

کلام آخر: مانند یک پزشک، در خودتان جستجو کنید و ضعفتان را پیدا کنید و این هفت فاکتور را در خود اصلاح کنید. مادامیکه به سطح بالایی در بازارهای مالی رسیدید، بازار برایتان لذت دیگری خواهد داشت. به بازار از دید یک فرد خبره نگاه کنید تا موفقیت و سود برایتان حاصل شود.

ماشین حساب Martingale

Calculadora Martingale

حداکثر ضرر متوالی - شماره، به عنوان مثال 4، 5 یا 6، و غیره این مقدار ضررهای متوالی است که استراتژی معاملاتی شما می تواند اجازه دهد (یا چقدر سپرده اولیه شما می تواند اجازه دهد).

ثبت نام سریع

یکی را دریافت کنید جایزه الان 50 درصد تا 90 درصد سود در 60 ثانیه. حساب نسخه ی نمایشی رایگان!!

صفحه گسترده Matingale

دانلود رایگان کاربرگ Martingale

شکی نیست که شاخص ها زندگی را برای سرمایه گذاران آسان تر می کنند. بسیاری به شما کمک می کنند تا تعیین کنید که روند احتمالاً چه زمانی ادامه دارد یا معکوس می شود. دیگران نشانگرها تغییرات در حجم را نشان خواهد داد مذاکره، در این استراتژی از سیستم مارتینگل استفاده خواهیم کرد.

با این حال، همه چیز مسلط نیست، آنها یک مشکل دارند - تاخیر. همه اندیکاتورها از داده های قیمت قبلی استفاده می کنند. بنابراین خواندن و تفسیر هر اندیکاتور نیاز به تمرین در معاملات دارد.

اما اگر نخواهید در حین معامله به اندیکاتورها تکیه کنید چه؟ آیا تکنیک معاملاتی وجود دارد که به شما امکان معامله ایمن و بدون تکیه بر شاخص های فنی را بدهد؟ آره.

این روش صرفاً بر اساس مطالعه رنگ شمع و ورود به تجارت بر اساس آن است. این راهنما به شما نشان می دهد که چگونه.

  • مذاکره فقط با استفاده از رنگ شمع؛
  • 6 تا چطور بودند کسب و کار;
  • توصیه هایی برای استفاده از این روش معاملاتی ساده.

استفاده از درک سیستم مارتینگل رنگ شمع فقط برای تجارت با سیستم Martingale

در این مثال من خواهم بود مذاکره جفت EUR / USD. ساعت 11 صبح تا 12 شب هم مذاکره خواهم کرد. بازپرداخت معمولاً در بسیاری از پلتفرم ها بالاتر است. من از شمع های فاصله 5 دقیقه ای نیز استفاده خواهم کرد.

Usando Somente a Cor da Vela

Ao مذاکره کردن با استفاده از رنگ شمع، هدف شما شناسایی شمع های واقعی است. یعنی یک شمع تمام طول بر خلاف شمع ویژه مانند دوجی و پین بار. هنگامی که یک کندل واقعی شناسایی شد، باید شمع(های) بعدی را که بعد از آن تشکیل می شود، مبادله کنید.

کارگزاران برای استفاده از سیستم Martingale

تا جایی که به مدیریت پول مربوط می شود، من از آن استفاده خواهم کرد استراتژی Martingale در یک پلت فرم گزینه های باینری.

این رشته از شما می‌خواهد که ارزش معامله خود را برای هر معامله متوالی افزایش دهید. من قبل از بسته شدن جلسه معاملاتی، 6 معامله را وارد خواهم کرد.

جدول زیر نحوه استفاده از سیستم Martingale را توضیح می دهد.

O gráfico abaixo explica como o sistema Martingale será implementado.
ببینید 6 کسب و کار چگونه از سیستم Martingale استفاده می کردند

دو معامله اول خیلی خوب پیش رفت. به بازارهای مختلف در سمت چپ نمودار توجه کنید. هیچ شمع واقعی مشخص نیست، بنابراین مجبور شدم منتظر بمانم. به محض ظاهر شدن اولین شمع نزولی، وارد موقعیت فروش 5 دقیقه ای (شمع بعدی) شدم. شمع بعدی روشن شد، بنابراین من وارد یک معامله خرید شدم که 5 دقیقه طول کشید.

Veja Como Foram os 6 Negócios Usando o Sistema Martingale

جلسه بعدی نتایج متفاوتی به همراه داشت. بازار قبل از ایجاد یک شمع صعودی بزرگ در حال تغییر بود. موقعیت خرید من منجر به سود شد. سپس یک شمع نزولی آمد که باعث شد وارد یک موقعیت فروش سودآور شوم.

شمع نزولی بعدی مرا به ورود به a هدایت کرد موقعیت فروش که در نهایت آن را از دست دادم مذاکره(3). سپس یک شمع صعودی (4) آمد که باعث شد وارد موقعیت طولانی شوم. خوشبختانه این عملیات خنثی شد. بسته شدن دوجی (5) مانند بسته شدن شمع صعودی (4) بود.

Sistema Martingale Opções Binárias


شمع بعدی که توسعه یافت، شمع نزولی بود. من بلافاصله وارد یک موقعیت 5 دقیقه ای شدم که سودآور بود. من وارد 7 معامله شدم. از این معاملات، من یک معامله را از دست دادم، یک معامله خنثی شد و 5 معامله سودآور بود.

Simulador Martingale em Opções Binárias

توصیه هایی برای استفاده از این روش Martingale

تجارت با استفاده از رنگ های شمعدانی یک راه ساده برای کسب درآمد بدون تکیه بر شاخص ها است. با این حال، ورود تجارت شما فقط باید زمانی اتفاق بیفتد که یک شمع کامل پیدا کنید.

این بدان معنی است که شما باید زمان زیادی را صرف تجزیه و تحلیل نمودارهای قیمت خود کنید تا الگوی صحیح را پیدا کنید. به طور کلی، هنگامی که اصول این روش را درک کردید، کسب درآمد از گزینه های باینری کار چندان دشواری نیست.

حالا که این را یاد گرفتی تکنیک ساده تجارت، آن را در حساب آزمایشی خود بدون استفاده از پول واقعی امتحان کنید، زمانی که مطمئن هستید، از پول واقعی با مدیریت پول قوی استفاده کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.