مدیریت و محاسبه پوزیشن در فارکس
یکی از اصطلاحاتی که در بین تریدرها و معامله گران به وفور شنیده می شود اصطلاح پوزیشن می باشد. برای آشنایی با این اصطلاح باید گفت که منظور از پوزیشن در فارکس معامله کردن می باشد که در بازار فارکس دو نوع پوزیشن وجود دارد، پوزیشن خرید و پوزیشن فروش. برای این که یک تریدر یک معامله پرسود داشته باشد باید از دانش و مهارت کافی برای مدیریت پوزیشن برخوردار باشد تا بتواند هم در پوزیشن خرید و هم در پوزیشن فروش بهترین عملکرد را داشته باشد.
مدیریت پوزیشن در فارکس
یکی از اصول اولیه که در رسیدن به موفقیت و کسب سود در بازار فارکس اهمیت زیادی دارد مدیریت پوزیشن می باشد. تریدر حرفه ای با مدیریت درست پوزیشن می تواند به سودهای مناسب و قابل توجهی دست یابد و اگر دچار ضرر هم بشود آن ضرر چندان قابل ملاحظه نخواهد بود. به همین خاطر معمولاً بهتر است تریدرهای تازه کار و تازه ورود به دنیای فارکس توصیه می شود قبل از هر چیز توانایی خود را در زمینه مدیریت پوزیشن بیفزاید تا بتوانند از ضررهای زیاد پیشگیری کنند.
محاسبه پوزیشن سایز در فارکس
پوزیشن سایز در بازار فارکس به معنای حجم سهام اندازه پوزیشنی است که یک تریدر قصد باز کردن آن را دارد. به طور کلی در هر معامله هرچه فاصله نقطه ورود با استاپ لاس بیشتر باشد ریسک بالاتر و هرچه فاصله کمتر باشد ریسک پایین تر می باشد. اما یک تریدر با کمک پوزیشن سایز می تواند بدون در نظر گرفتن فاصله نقطه ورود و استاپ لاس میزان ریسک در هر معامله را به اندازه دلخواه تغییر داد. به عنوان مثال فرض کنید که در یک معامله نقطه استاپ لاس با قیمت کنونی ۴ درصد فاصله داشته باشد و ما می خواهیم که حداکثر ۲ درصد از سرمایه مان را در این تریدر ریسک کنیم در نتیجه با محاسبه پوزیشن سایز به عدد ۵۰۰ دلار رسیده و روزه خود را از ۴ درصد به ۲ درصد کاهش می دهیم.
آموزش پوزیشن در فارکس
آموزش پوزیشن مبحث تقریباً پیچیده و مهم می باشد که به خاطر اهمیت فراوانی که دارد همواره مورد توجه تریدرها قرار می گیرد. بنابراین برای یک ترید تازه کار آموزش مباحث مربوط به پوزیشن و مدیریت ریسک یکی از نکات بسیار ضروری می باشد.
چگونه می توان تمامی پوزیشن های فارکس را بست؟
بسته شدن تمامی پوزیشن های فارکس زمانی اتفاق می افتد که یک تریدر در معاملات خود آن قدر ضرر کرده باشد که موجودی حساب او پایین تر از نرخ مشخص شده بروکر باشد. در چنین حالتی به اصطلاح کال مارجین گفته می شود و بروکر برای حفظ امنیت نقطه ورود به معامله خرید و جلوگیری از ضرر های بیشتر به طور خودکار تمامی پوزیشن های تریدر را مسدود می کند.
چگونه می توان یک پوزیشن را در فارکس به درستی باز کرد؟
در واقع روش های مختلفی برای باز کردن یک پوزیشن تعریف شدهاند و یک تریدر بر اساس نوع معامله و محاسبات و تحلیل هایی که انجام داده یک نوع پوزیشن را انتخاب می کند. بطور کلی برای باز کردن یک پوزیشن مناسب بعد از این که وارد پنجره تریدینگ شدید می توانید جفت ارزی را که می خواهید معامله کنید را انتخاب کنید سپس باید بر اساس مدیریت ریسک حد ضرر و حد سود خود را تایید کرده و سپس پوزیشن برای شما باز می شود.
چه زمانی باید یک پوزیشن را ببندید؟
خرید یا فروش ارز به طور خودکار باعث باز شدن پوزیشن معاملاتی می شود برای این که یک تریدر بتواند در معامله سود بدست بیاورد باید پوزیشن را ببندد. در واقع بستن پوزیشن معامله همان عمل عکس باز کردن آن می باشد به عنوان مثال اگر یک تریدر یک لات اونس طلا نقطه ورود به معامله خرید خریده باشد برای بستن پوزیشن باید یک لات اونس طلا فروخته شود. به این صورت که اگر در یک معامله قیمت های بازار به سطح حد سود یا حد ضرر نزدیک شود پوزیشن معاملاتی به صورت خودکار بسته می شود برای این کار باید قیمت Bid با دستورات حد ضرر یا حد سود برابر باشد و در پوزیشن های فروش هم باید حد ضرر یا حد سود با قیمت Ask یک یکسان باشد.
هنگام بسته شدن یک پوزیشن فارکس چه اتفاقی می افتد؟
در معاملات فارکس زمانی که یک پوزیشن بسته می شود به این معنا است که ریسک معامله تریدر به حد ضرر یا حد سود از پیش تعیین شده نزدیک شده است. بنابراین در صورتی که به خط سود نزدیک شده باشد با بسته شدن پوزیشن سود مشخصی از معامله نصیب تریدر خواهد شد و در صورتی که به خط ضرر نزدیک شده باشد با بسته شدن پوزیشن تریدر متحمل ضرر خواهد بود.
پوزیشن در دنیای مالی به چه معناست؟
بر اساس نظریه پردازان دنیای اقتصاد به تعداد واحدهای سرمایه گذاری شده در یک اوراق بهادار خاص توسط یک سرمایه گذار یا معامله گر پوزیشن معاملاتی اطلاق می شود که برای مشخص کردن اندازه و حدود پوزیشن معاملاتی عموماً باید اندازه حساب و تحمل ریسک سرمایه گذار در نظر گرفته می شود. بنابراین مدیریت ریسک یک موضوع بسیار مهم است در سرمایه گذاری می باشد چرا که در غیر این صورت ممکن است یک سرمایه گذار خیلی سریع با شکست مواجه شده و متحمل ضرر های قابل توجه می شود. بنابراین تعیین اندازه پوزیشن در سرمایه گذاری های مالی مفهوم بسیار مهم می باشد و تعیین اندازه آن در معاملات از جمله بازار فارکس اهمیت زیادی دارد چرا که با اندازه گیری صحیح پوزیشن اگر سطح قیمتی سهام هم پایین حد ضرر باشد سبب می شود تا سرمایه گذار بیشتر از محدودیت های تعیین شده متحمل ضرر نشود.
اهمیت محاسبه اندازه پوزیشن
محاسبه اندازه پوزیشن آنقدر اهمیت دارد که معمولاً تریدرهای حرفه ای اولین قدم در هر معامله ای تعیین اندازه ریسک در معامله می داند. برای اندازه ریسک در هر معامله اندازه پوزیشن و فاصله آن تا حد ضرر دو عامل تعیین کننده هستند. معمولاً توصیه می شود که از ریسک یکسانی در همه معاملات استفاده کنید و به همه آن ها فرصت برابر بدهید. معمولاً توصیه می شود که ریسک در معاملات یک تا سه درصد باشد چرا که ریسک بالای نیم درصد در واقع در بازاری که ریسک زیاد می تواند تاثیر جدی بر روی کل سرمایه شما بگذارد. یک نوع قمار محسوب می شود بنابراین در تعیین اندازه پوزیشن باید با دقت و فکر عمل کنید نه از روی احساسات و هیجان چراکه این اندازه گیری ها بر روی کل میزان سرمایه شما تاثیر گذار خواهد بود نه فقط یک معامله.
نحوه تعیین ریسک حساب
مهمترین عامل که در محاسبه و تعیین اندازه ریسک حساب معاملاتی تاثیر گذار و تعیین کننده می باشد این است که یک تریدر یا معامله گر تصمیم دارد چه مقدار از کل موجودی سرمایه خود را برای یک سرمایه گذاری در معامله در بازار های مالی به خطر بیاندازد. تریدرهای حرفه ای و خبره که به دنبال کسب سود زیاد در این بازار هستند گاهی اوقات برای کسب سود بیشتر ریسک زیاد را می پذیرد و درصد بالاتری از سرمایه شان را وارد معامله می کنند که در نتیجه موفقیت آمیز معامله سود کلانی هم نصیبشان می شود.
-
را هم بخوانید.
قانون دو درصد به چه دلیل است؟
یکی از قانون های اساسی علاوه بر پوزیشن در فارکس که در دنیای فارکس و تریدینگ که به آن تاکید زیادی می شود قانون ۲ درصد است. به این معنا که یک معامله گر نباید بیش از ۲ درصد از کل حساب خود را در یک معامله واحد به خطر بیندازد. به طور کلی قانون دو درصد یکی از استراتژی های مناسب برای سبک های سرمایه گذاری در بلند مدت می باشد و همچنین برای بازار هایی که دارای نوسانات کم هستند نیز مناسب می باشد. اما اگر تازه کار هستید و می خواهید با احتیاط بیشتر و محافظه کارانه تر عمل کنید می توانید به جای دو درصد یک درصد از سرمایه خود را به خطر بیندازید تا در صورتی که در محاسبه خود دچار اشتباه شدید فقط همین یک درصد از کل حساب شما از بین برود.
-
را در این مورد بخوانید.
تعیین ریسک معامله
در معامله گری کسب سود و همچنین گاهی از دست دادن سرمایه بخش جدایی ناپذیر معامله می باشد. گاهی اوقات شاهد این هستیم که یک تریدر با وجود این که در محاسبات خود دچار اشتباه می شود اما باز هم موفق به کسب سود می شود که این امر به خاطر مدیریت صحیح ریسک، داشتن یک استراتژی معاملاتی و عمل به آن بر می گردد. بنابراین هر ایده و استراتژی معاملاتی باید دارای یک نقطه اعتبار باشد به این معنی که هر فردی بر اساس استراتژی معاملات فردی و تنظیمات خاصی که از آن پیروی می کند باید حد ضرر خود را تعیین کند که این حد ضرر ممکن است برای هر شخص متفاوت باشد و بر اساس عوامل مختلف از جمله نقاط حمایت و مقاومت شکل گرفته باشد. لذا برای تعیین ریسک معامله انتخاب استراتژی مناسب و همچنین تعیین حد ضرر بر اساس آن می باشد.
سوالات متداول در مورد پوزیشن در فارکس
- چند نوع پوزیشن وجود دارد؟
دو نوع پوزیشن خرید و پوزیشن فروش
مدیریت ریسک معامله
در پوزیشن خرید یا buy و یا پوزیشن long به معنی قرار گرفتن در سمت خرید بازار است.
زمان مناسب برای ورود به بازار ارز دیجیتال و خرید بیت کوین؟
از ابتدای سال ۲۰۲۱ بازار ارزهای دیجیتال همگام با بازار سهام وضعیت نزولی خود را آغاز نمود.
طبق گزارش سایت خبری تحلیلی ارز دیجیتال میهن بلاکچین قیمت بیت کوین در هفته گذشته زیر ۳۳۰۰۰ هزار معامله شد که اختلاف بیش از ۵۰ درصدی با بیشترین قیمت خود در آذرماه ۱۴۰۰ (سقف ۶۹ هزار دلار) دارد. در حالیکه ریزش قیمت بیت کوین برای سرمایهگذاران ارزهای دیجیتال امری نگرانکننده است، اما بازار ریزشی فرصتی برای ورود افراد جدید در کف قیمت فراهم میکند. اما چه شاخصها و معیارهای برای تشخیص بهترین زمان برای تعیین نقطه ورود به بازار ارزهای دیجیتال و خرید بیت کوین وجود دارد؟ چطور زمان مناسب برای خرید رمزارزها را تشخیص دهیم؟ در این مطلب استراتژیها و ابزارهای متعدد برای تشخیص کف قیمت بازار را بررسی میکنیم. اما فراموش نکنید که با این ابزارها نمیتوانید به طور دقیق زمان ورود و خروج به بازار را تعیین کنید و فقط میتوانید به این زمانهای مهم نزدیک شوید.
ابزارهای لازم برای پیشبینی بهترین زمان خرید ارز دیجیتال
برای تشخیص بهترین نقطه ورود میتوانید از ابزارهایی که در بازار رمزارزها به آنها تحلیل (Analysis) گفته میشود، استفاده کنید. تحلیل در بازار کریپتو به سه دسته تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال یا بنیادی و تحلیل احساسات بازار تقسیم میشود.
تحلیل تکنیکال
در این نوع تحلیل از بررسی و آنالیز نمودارهای قیمتی در بازههای زمانی (Timeframe) مختلف (دقیقهای، ساعتی، روزانه، هفتگی و ماهانه) استفاده میشود. در واقع در تحلیل تکنیکال گذشته قیمتی یک ارز دیجیتال بررسی شده و براساس آن نقطه خروج و ورود به بازار ارز دیجیتال در آینده پیشبینی میشود. برای تحلیل تکنیکال از ابزارهایی همچون بررسی خط روند، سطوح مقاومت و حمایت، اندیکاتور میانگین متحرک و حجم معاملات و اندیکاتورهایی مانند فیبوناچی اصلاحی و RSI استفاده میشود.
- خط روند: خطوط روند به سه دسته روند صعودی، نزولی و افقی تقسیم میشوند. در جریان روند صعودی، قیمت در حال افزایش بوده و سقف و کف جدید بالاتر از سقف و کف قبلی قرار میگیرند. در مقابل در روند نزولی قیمت کاهش یافته و در سقف و کف پایینتر از قیمت قبلی قرار میگیرد. در روندهای نزولی نیز قیمت قادر به ساخت کف و سقف جدید نیست و در محدوده سقف و کف قبلی شکل میگیرد.
- حجم معاملات: بررسی حجم معاملات در تایم فریمهای مختلف کمک شایانی به شناخت روندهای بازار میکند. چرا که روندهای تاثیرگذار به دنبال حجم معاملات زیاد شکل میگیرند. این مفهوم در تحلیل فاندامنتال پروژه هم به کار میرود.
- اندیکاتور فیبوناچی اصلاحی: این شاخص ابزاری است که تحلیلگران تکنیکال از آن برای یافتن نقاط مقاومت و حمایت در نمودار قیمتی استفاده میکنند.
تحلیل فاندامنتال
تحلیل فاندامنتال یا بنیادی به معنای ارزیابی متغیرهای کلیدی یا اساسی برای سنجش ارزش یک پروژه کریپتویی است. در این نوع تحلیل مواردی که پتانسیل تاثیر بر قیمت ارزهای دیجیتال را دارند، سنجیده میشوند. از موارد مورد بررسی در تحلیل بنیادی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- پیگیری اخبار ارز دیجیتال و اطلاعیههای پروژه
- ابعاد اقتصادی یا توکنومیکس (Tokenomics)
- رفتار جامعه (کامیونیتی - Community) طرفداران پروژه
- قانونگذاریها
- فهرست شدن رمزارز در صرافیهای بزرگ
- همکاری با پروژههای دیگر
- آپدیت فنی پروژه
- کاربرد ارز دیجیتال
- نقشه راه و برنامههای آینده
- شهرت و تخصص توسعهدهندگان و موسسان
دانستن اینکه پروژه چه برنامههایی در آینده دارد یا حجم معاملات روزانه آن به چه میزان است به شما در انتخاب نقطه خرید رمزارز آن پروژه کمک شایانی خواهد کرد.
تحلیل احساسات بازار
تجزیه و تحلیل احساسات بازار یا روانشناسی بازار که به آن تحلیل سنتیمنتال (Sentimental) هم گفته میشود، یکی از بهترین ابزارها برای تشخیص نقطه ورود و خروج به بازار است. برخی اتفاقات بدون دلیل منطقی منجر به راه افتادن تب و تاب خاصی در بازار میشوند. تحلیل سنتیمنتال در بازار ارزهای دیجیتال، نوعی تحقیق است که با کمک آن میتوان تحرکات قیمتی را پیشبینی کرد. فشار افکار عمومی، مطبوعات و شبکههای اجتماعی از جمله عواملی هستند که تاثیر بسزایی بر نیروهای عرضه و تقاضای بازار دارند.
همچنین میتوان گفت که احساسات بازار نشاندهنده نحوه نگرش سرمایهگذاران به یک بازار است. با تجزیه و تحلیل سنتیمنتال بازار میتوانید تشخیص دهید که آیا در حال حاضر ترس، عدم قطعیت و شک (FUD) بر بازار حاکم است یا نه. مثلا در بازارهای نزولی، برخی از سرمایهگذاران به منظور جلوگیری از ضرر شروع به فروش داراییهای خود میکنند که همین منجر به کاهش قیمت آن ارزش دیجیتال میشود. در این مواقع میگوییم که فاد بر بازار حاکم شده است.
ترس از دست دادن فرصت (FOMO) هم یکی دیگر از شاخصهای تحلیل فاندامنتال است. در این حالت، قیمت یک ارز دیجیتال رو به افزایش است و کاربران ترغیب به ورود در این نقطه میشوند. چرا که نگران از دست رفتن فرصت سرمایهگذاری سودآور هستند. گاهی این امر منجر به خرید در سقف قیمتی و سپس مواجهه با اصلاح یا ریزش قیمت و ضرر میشود.
شاخص ترس و طمع (Fear & Greed Index) بیت کوین یکی از معروفترین اندیکاتورهای تحلیل سنتیمنتال در بازار ارزهای دیجیتال است. این شاخص با آنالیز نوسانات قیمت، حجم معاملات، شبکه اجتماعی، میزان سلطه رمزارز در بازار، ترس و طمع را در مقیاس صفر تا ۱۰۰ نشان میدهد.
بسیاری از تحلیلگران معتقدند که بازار ارزهای دیجیتال هنوز به بلوغ نرسیده و احساسات عامه میتواند منجر به نوسانات زیاد قیمتی شود. از بررسی احساسات بازار میتوانید در کنار تحلیل تکنیکال و بنیادی استفاده کنید.
استراتژی میانگین هزینه دلار
یکی از استراتژیهای پرطرفدار برای سرمایهگذاری و ورود به بازار ارزهای دیجیتال، میانگین هزینه دلار یا DCA است. در این استراتژی باید مبلغ مورد سرمایهگذاری را در فواصل زمانی منظم (هفتگی یا ماهانه) به بخشهایی با اندازه مساوی تقسیم کنید. هدف از این کار توزیع ریسک و منفعت بردن از بالا و پایین رفتن قیمت دارایی است. در واقع حتی اگر ارزش دارایی در وعدههای خرید بعدی کاهش یابد، در قیمت پایینتری خرید میکنید.
بررسی شاخص سود تحقق یافته شبکه
یکی از اندیکاتورهایی که راهنمای خوبی برای تشخیص زمان مناسب ورود به بازار کریپتو است، شاخص سود تحقق یافته است. این شاخص نموداری دارد که در آن جهشهای مثبت نشانه سود هولدرها و جهشهای منفی نشانه فروش با ضرر است. این جهشهای منفی را میتوان ناشی از وحشت، ترس، عدم قطعیت و شک نسبت به بازار تلقی کرد که نشانه فشار فروش شدید در بازار و متعاقبا کاهش قیمت آن رمزارز است.
شاخص حجم ورودی به صرافی
با کمک شاخص Inflow میتوان احتمال افزایش یا کاهش ناگهانی قیمت یک رمزارز توسط سرمایهگذاران بزرگ (نهنگها) را مورد بررسی قرار داد. از آن جایی که کاربران برای نقد کردن یا تبدیل، داراییهای خود را به صرافی انتقال میدهند، افزایش ناگهانی حجم ورودی به صرافی در بازار گاوی (صعودی) نشانگر این است که سرمایهگذاران بزرگ به ادامه این روند خوشبین نبوده و با فروش داراییها منجر به کاهش قیمت میشوند.
دنبال کردن اخبار سرمایهگذاران سازمانی
سرمایهگذاران سازمانی در مراحل مختلف سرمایهگذاری، عملکرد و خروجی تیم پروژه را بررسی کرده و با پیشبینی آینده آن اقدام به سرمایهگذاری میکنند و گاهی تاثیرگذاری آنها به حدی است که با ورود و خروج سرمایه خود میتوانند منجر به افزایش یا کاهش ناگهانی قیمت شوند. سرمایهگذاران سازمانی و بزرگ کریپتو اغلب شناخته شده هستند و از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- A۱۶z
- آلامدا ریسرچ (Alameda Research)
- صرافی کوین بیس
- پانترا کپیتال (Pantera Capital)
- بلاکچین کپیتال (Blockchain Capital)
- دیجیتال کارنسی گروپ (Digital Currency Group)
- سیرکل (Circle)
- پارادایم (Paradigm)
در آخر نباید از یاد ببرید که انتخاب نقطه ورود به بازار ارزهای دیجیتال و بهترین زمان خرید کریپتو را نمیتوانید با یقین تشخیص دهید. بلکه باید با شناخت میزان ریسکپذیری خود، سود مورد نظر و وضعیت مالی خود اقدام به سرمایهگذاری در یک پروژه کریپتویی کنید. مطالعه منابع معتبر و آشنایی با ابزارهای تحلیل بازار و بررسی فنی پروژهها و قرارگیری در جریان اخبار روز به شما در یافتن فرصتهای جدید کمک خواهد کرد.
همچنین به یاد داشته باشید که برای موفقیت در بازارهای مالی باید تمامی جوانب را بررسی کرده و با افرادی که با این تحلیلها و ابزارها آشنایی دارند ارتباط برقرار کنید.
4 ترفند کلیدی برای رسیدن به سود در بازار فارکس
بازار فارکس به عنوان بزرگترین بازار جهانی، این روزها توجه بسیاری از ایرانیان را به خود جلب کرده است. اما ترس از دست دادن سرمایه و نداشتن دانش و تخصص کافی در این حوزه، همچون مانعی بر سر راه علاقهمندان این تجارت سودآور، قرار گرفته است. تازهواردان این بازار میبایست در اولین گام، تنها بر روی یادگیری و آشنایی با اصول این بازار تمرکز نمایند. ما نیز در این مقاله سعی کردهایم تا چند مورد از نکات اصلی و بنیادی که کلید موفقیت شما در این بازار خواهند بود را توضیح دهیم.
آشنایی با بازار فارکس به زبان ساده
واژه Forex مخفف عبارت Foreign Exchange، به معنای تبادل ارزهای خارجی است. به عبارتی در این بازار، انواع ارزهای موجود نسبت به یکدیگر مورد مبادله قرار میگیرند. ارزش معاملات روزانه این بازار به طور متوسط رقمی حدود 5 تریلیون دلار میباشد. از این رو میتوان فارکس را بزرگترین بازار حال حاضر جهان دانست.
معاملات این بازار بر روی جفت ارزها صورت میگیرد. منظور از جفت ارز، دو ارزی است که در مقابل هم معامله شده و قیمت آنها با توجه به یکدیگر تعیین میگردد. به عبارتی با خرید یک ارز، همزمان ارزی دیگر به فروش میرسد. ساعت کار بازار فارکس، 24 ساعته بوده و به غیر از تعطیلات دو روزه این بازار (شنبه و یکشنبه)، در تمام طول هفته امکان انجام معامله در آن را خواهید داشت.
اولین گام برای ورود به این بازار، انتخاب بروکر است. بروکرها همان کارگزارانی هستند که به عنوان واسطه، بستری جهت انجام معاملات فراهم میسازند. انتخاب بروکر، نیازمند دقت و در نظر گرفتن نکات مختلفی میباشد که با توجه به شرایط تحریمی کشور ایران، حساسیت این مسئله بیشتر خواهد شد. پیشنهاد میکنیم برای آشنایی بیشتر با این بازار و بروکرهای منتخب کاربران ایرانی، مقالات زیر را مطالعه نمایید:
ریسک های بازار فارکس را بشناسید
این روزها تب ورود به بازار فارکس به شدت بالا گرفته و توجه بسیاری از ایرانیان را به خود جلب کرده است. در واقع، این بازار در شرایط فعلی که ارزش دلار بسیار بالا میباشد، به عنوان فرصتی طلایی برای داشتن درآمد دلاری برای کاربران قلمداد میشود. البته تازهواردان این بازار باید توجه داشته باشند که خطرات و ریسکهای این بازار نیز بالا بوده و بیتوجهی به آنها عواقب جبران ناپذیری را بوجود خواهد آورد. بنابراین لازم نقطه ورود به معامله خرید است تا قبل از ورود به هر تجارتی، از ریسکها و خطرات آن مطلع شوید. بطور کلی، میتوان ریسکهای این بازار را به دو دسته تقسیم نمود:
1. ریسک معاملاتی
ریسکهای معاملاتی، مخاطراتی هستند که به نحوه معاملات شما در بازار بستگی دارد. همانطور که میدانید اهرم یا لوریج، رکن اصلی در معاملات این بازار به حساب میآید. منظور از لوریج، اعتباری است که بروکر به مشتریان خود داده تا با حجم بیشتری نسبت به موجودی اصلی خود فعالیت کنند. لوریج به حساب مشتری واریز نمیشود، بلکه هنگام انجام معامله بطور مستقیم در کابین شخصی معاملهگر مورد استفاده قرار میگیرد.
علیرغم اینکه اهرمها فرصت سودآوری برای معاملهگران این بازار به شمار میروند، در نوسانات غیرمنتظره و خلاف پیشبینی فرد، میتوانند سرمایه فرد را به شدت تحت تاثیر قرار دهند. حال چنانچه میزان سرمایه شما پایین بوده و از اهرم بالایی برای معاملات خود استفاده نمایید، ممکن است ظرف تنها چند دقیقه، تمامی سرمایه شما به باد رود.
علاوه بر این، ریسک ناشی از عملکرد بروکر را نیز میتوان در این دسته قرار دارد. قطع یا کند شدن سیستم معاملاتی بروکر به ویژه در زمان انتشار اخبار مهم، عدم اجرای دستوراتی که به ضرر بروکر است و. از جمله این موارد است. در کشور ایران با توجه به شرایط خاص تحریمی و پهنای کم باندهای اینترنت، این مسئله دو چندان احساس خواهد شد.
2. ریسک غیر معاملاتی
منظور از ریسکهای غیر معاملاتی، مواردی است که به نحوه انجام معاملات مرتبط نبوده و تنها به شرایط کارگزار انتخابی بستگی دارد. ورشکستگی یا درگیر شدن کارگزار با مشکلات مختلف، از جمله این موارد به شمار میرود. در سال 2005، یکی از بزرگترین کارگزاران غیر بانکی و رگولهشده جهان با میزان دارایی قابل توجهی دچار ورشکستگی شد و کاربران خود را با مشکلات عدیدهای مواجه ساخت. احتمال وقوع این امر برای هر یک از کارگزاران موجود و فعال بازار، وجود خواهد داشت.
از این رو لازم است تا در انتخاب کارگزار دقت و وسواس فراوانی به خرج دهید. مشورت با افراد فعال و با تجربه در این حوزه یا بررسی سابقه فعالیت کارگزار انتخابی، میتواند در اطمینان یافتن از درستی انتخابتان بسیار کمککننده باشد. این نکته را نیز در نظر داشته باشید که به طور معمول ریسک غیر معاملاتی کارگزارانی که کمتر از دو سال سابقه فعالیت دارند، بسیار بالاست. برای آشنایی با 5 مورد از معتبرترین بروکرهای فارکس که به کاربران ایرانی نیز خدمات ارائه میدهند، مطالعه مقاله «بروکر چیست؟| با بهترین بروکرهای فارکس برای ایرانیان آشنا شوید» را به شما توصیه میکنیم.
3 اصل اساسی مقابله با ریسک در بازار فارکس
همانطور که اشاره شد، ریسکهای فعالیت در بازار فارکس بسیار بالا بوده و این امر تازهواردان این بازار را به شدت درگیر خواهد ساخت. از این رو توصیه میشود پیش از ورود به فارکس، دانش و مهارت کافی و مرتبط با آن را کسب نمایید. توجه داشته باشید که سرعت عمل در تصمیمگیری نیز، از لازمههای اصلی فعالیت در فارکس است. با رعایت 3 اصل کلیدی زیر میتوانید تا حدی زیادی مخاطرات این بازار را کنترل و سود خود را تضمین نمایید.
- هیچگاه بخش زیادی از سرمایه خود را درگیر معاملات نکنید: نوسانات بازار فارکس به شدت بالا بوده و احتمال ضرر تا حدی که کل مبلغ آورده خود را از دست دهید، وجود خواهد داشت. از این رو متناسب با توان خود، سرمایهگذاری نمایید. همچنین توجه داشته باشید که حجم معاملات خود را نیز مناسب انتخاب کنید. که از یک طرف سود و زیان معاملاتتان چشمگیر بوده و از طرف دیگر بیش از توان شما نباشد.
- در هر شرایط از استراتژی معاملاتی خود پیروی نمایید: داشتن یک استراتژی معاملاتی خوب، به شما کمک میکند تا در شرایط نوسانی بازار، تصمیمی درست گرفته و درگیر هیجانات نشوید. بطور کلی، استراتژی هر فرد تحت تاثیر تجربه و دانش او از بازار تنظیم میگردد.
- همواره پیش از ورود به معاملات، به دقت تحلیل کنید: توصیه میشود برای داشتن عملکرد مناسب در بازار فارکس، هر دو جنبه تحلیلی تکنیکال و فاندامنتال را مدنظر قرار دهید. در تحلیل تکنیکال، تمرکز بر روی نمودارها، اندیکاتورها و روند قیمت بوده و در تحلیل فاندامنتال، عوامل اقتصادی و سیاسی مورد توجه است. یک تریدر خوب، هر دو جنبه را در نظر خواهد گرفت.
در بازار فارکس همچون حرفهایها معامله کنید
بسیاری از تازهواردان بازار فارکس بر این باورند که رسیدن به سود، در گرو اسرار پنهانی است که تنها معاملهگران بزرگ، به آن دست یافتهاند. از این رو وقت زیادی را صرف یافتن راهی برای دسترسی به این استراتژیهای مخفی معاملاتی میکنند. اما باید گفت که هیچ راز پنهانی در کار نبوده و تنها عاملی که در این مسیر به کمک شما خواهد آمد، تلاش و آموزش کافی است. در واقع، آنچه تریدرهای بزرگ را از دیگر فعالان این بازار متمایز میکند، پیروی از اصولی است که آنها را بر بازار و نوسانات آن مسلط میکند.
در ادامه، سعی کردیم تا 4 مورد از کاربردیترین اصولی که معاملهگران با تجربه بازار، همواره به آنها پایبند هستند را گردآوری و برایتان توضیح دهیم. این نکات بنظر ساده و ابتدایی، کلید موفقیت شما در فارکس خواهند بود.
1. احساساتتان را در جریان معاملات دخالت ندهید
یکی از عواملی که موفقیت شما در این بازار را تضمین میکند، تسلط بر هیجانات در مواجهه با نوسانات بازار است. در واقع لازم است تا ذهن شما به حدی آماده باشد که در موقعیتهای مختلف معاملاتی، درگیر خشم، ترس، طمع و. نشوید. ترس در معاملات، شما را از کسب سودهای بیشتر محروم کرده و توانایی تصمیمگیری را از شما سلب خواهد کرد. طمع نیز با سودای محقق شدن روند مدنظر شما، مانع خروج به موقع شده و در برخی مواقع، شما را تا مرز از دستدادن تمامی سرمایهتان پیش خواهد برد.
بنابراین، اجازه ندهید تا احساساتتان کنترل شما را به دست بگیرد و تنها بر اساس تحلیل و استراتژی خود، پیش روید. در این صورت، درصد موفقیت شما در بازار به شدت افزایش خواهد یافت. این امر نیز در طول زمان و تنها با تجربه و شناخت دقیق شخصیتتان، محقق خواهد شد.
2. هرگز دست از یادگیری برندارید
اولین گام برای شروع فعالیت در هر حوزهای، آشنایی با مفاهیم اولیه و تسلط بر آنهاست. بازار فارکس نیز به دلیل اینکه دائما در حال تغییر است، معاملهگران را ملزم به صرف وقت کافی برای دستیابی به اطلاعاتی کامل از آن میکند. در واقع برای اینکه بتوانید در این بازار موفق عمل کنید، بهتر است تا ضمن ارزیابی مداوم عملکرد خود، سطح دانشتان را در تمامی حوزههایی که بر روی ارزش ارز تاثیر گذارند، افزایش دهید.
رویدادهای مختلف سیاسی، اقتصادی، شیوع بیماریها، وقوع جنگ و. از جمله عواملی هستند که دانستن آنها به شما در تحلیل بهتری از بازار کمک خواهد کرد. از این رو، مطالعه مداوم و پیگیری اخبار را هرگز از یاد نبرید.
نکته: حسابهای آزمایشی با شبیهسازی بازار واقعی، آمادگی شما را بدون متحمل شدن زیان، افزایش خواهند داد. از این رو میتوانید پیش از ورود به بازار، تجربه کافی از معاملات را کسب نمایید. البته معامله بیش از حد در این فضا نیز به سبب اینکه همراه با ریسک نیست، چندان توصیه نمیشود.
3. استراتژی معاملاتی خاص خود را تنظیم و حتما از آن پیروی کنید
منظور از استراتژی، تعیین چارچوبی است که معاملات شما، بر پایه اصول آن انجام میگیرد. در واقع این کار نظم ذهنی بیشتری به شما داده و به نوعی میدانید که از بازار چه میخواهید. برای رسیدن به یک استراتژی مناسب، لازم است تا تمامی ابعاد سرمایهگذاری مدنظرتان را، مورد ملاحظه قرار دهید.
مشخص کردن بازه زمانی معاملاتی (بلندمدت، کوتاه مدت و میان مدت)، روش تحلیلی (تکنیکال یا فاندامنتال یا هر دو)، نمادهای خاصی که قصد معامله کردن آنها را دارید و. از عواملی هستند که با تعیین آنها، به یک استراتژی خوب نزدیک خواهید شد.
بنابراین، پیش از شروع به فعالیت در بازار فارکس، استراتژی خاص خود را تنظیم کنید و به اصول آن پایبند باشید. با این کار، تحت تاثیر هیجانات بازار تصمیم نگرفته و دید بهتری نسبت به عملکرد خود خواهید داشت.
4. مدیریت سرمایه داشته باشید
بسیاری از معاملهگران موفق بازار فارکس، رمز موفقیت خود را داشتن یک سیستم مدیریت سرمایه کارا میدانند. در واقع بدون توجه به این موضوع، معامله کردن در این بازار، چیزی جز قمار نبوده و دستاوردی جز زیان نیز نخواهد داشت.
یک سیستم مدیریت سرمایه موثر، ریسک هر یک از معاملات شما را کاهش داده و در مجموع ریسک حساب کاربری شما را مدیریت خواهد کرد. پایبندی به اصول مدیریت سرمایه، به شما این امکان را میدهد که معاملات خود را کنترلشده پیش برده و تنها بر روی سودآوری در بلندمدت، متمرکز شوید.
5 مورد از اصلیترین اصولی که در بحث مدیریت سرمایه مطرح میشود، عبارتند از:
- در انجام معاملات زیادهروی نکنید و به دنبال جبران ضرر خود با معاملات جدید نباشید. در مواقعی که به لحاظ روانی آمادگی معامله را ندارید، هرگز دست به این کار نزنید.
- تعیین حد ضرر Stop Loss و حد سود Take Profit را هیچگاه فراموش نکنید. با این کار، در مواقعی که پیشبینی شما از روند بازار اشتباه باشد، معاملات شما به طور اتوماتیک بسته خواهد شد. از این رو، سرمایه شما تا حد زیادی حفظ میگردد.
- درک درستی از اهرم داشته و در استفاده از آن، با احتیاط عمل کنید. اهرم یا لوریج این امکان را به شما میدهد تا با حجم بالاتری نسبت به آورده واقعی خود معامله کنید. علیرغم فرصت سودآوری که اهرمها فراهم میسازند، ریسک معاملات شما را نیز افزایش خواهند داد. بطوریکه با بیاحتیاطی در حجم اهرم انتخابی، در چند دقیقه تمامی سرمایه خود را از دست داده و در اصطلاح، کال مارجین خواهید شد.
- هرگز نسبت به معاملات خود متعصبانه برخورد نکنید. این اصل به شما میگوید که چنانچه پیشبینی شما از روند بازار اشتباه بود، به سرعت از معامله خارج شوید. با این کار گرچه متحمل زیان شدهاید، اما از ضرری بزرگتر جلوگیری کردهاید.
- حجم مناسبی را برای معاملات انتخاب کنید و به سرمایهگذاری بلندمدت بیاندیشید. چنانچه حجم معاملات شما مناسب باشد، ریسک سرمایهگذاری شما پایینتر بوده و در صورت زیان، باز هم شانس جبران را خواهید داشت. همچنین توجه داشته باشید که سرمایهگذاری بلندمدت با ثباتتر بوده و سودآوری شما نیز پایدار خواهد بود.
جمعبندی با 10 توصیه مهم از ویلیام گن به معاملهگران
از ویلیام دلبرت گن، به عنوان یکی از مشهورترین معاملهگران تاریخ دنیا یاد میشود. توصیههای ویلیام، همواره مورد توجه فعالان بازارهای مالی بوده و در رشد آنها بسیار موثر بوده است. در آخر، با ذکر 10 نکته ضروری و مهم از این معاملهگر بزرگ، مقاله را به پایان میبریم.
- هرگز بیش از سرمایهتان اقدام به خرید نکنید. این امر را به عنوان قانون تغییرناپذیر خود در بازار قرار دهید.
- سرمایهتان را به 10 بخش مساوی تقسیم کنید و هرگز بیشتر از یک دهم سرمایهتان را برای یک معامله به ریسک نیاندازید.
- هرگز اجازه ندهید یک معامله سودآور وارد زیان شود. وقتی سود شما به 3 واحد و بیشتر از آن رسید، نقطه توقف ضرر (حد ضرر) را به جایی که نه سود و نه زیان باشد بیاورید.
- برای سفارشات حد ضرر تعیین کنید. همیشه با قرار دادن نقطه حد ضرر در فاصله 3 تا 5 واحد، اقدام به خرید کنید.
- وقتی شک کردید از بازار خارج شوید و تا زمانی که تردید دارید وارد بازار نشوید.
- ریسک را به نسبت مساوی تقسیم کنید. در صورت امکان 4 یا 5 سهم را خریداری کنید. از اینکه تمامی سرمایهتان را تنها روی یک سهم سرمایهگذاری کنید به شدت پرهیز کنید.
- ذخیرهسازی کنید. بعد از اینکه یک سری از معاملات موفق را تجربه کردید، بخشی از سودتان را در حسابی خاص پس انداز کنید و فقط در پیشامدهای ناگهانی و ناخوشایند از آن استفاده کنید.
- از افزایش ناگهانی معاملات بعد از یک دوره موفق و سودآور در معامله، پرهیز کنید.
- معاملههایتان را بدون وجود یک دلیل خوب نبندید. با تعیین نقطه توقف زیان برای معاملهها، از سودتان محافظت کنید.
- همیشه از سودهای کوچک در مقابل زیانهای بزرگ، بپرهیزید.
شما نیز میتوانید تجربیات معاملاتی خود را در قسمت دیدگاه با دیگر کاربران، به اشتراک بگذارید.
برای شروع معامله سردرگم هستید؟ با این 3 گام فرایند ترید را ساده کنید
ترید کردن در بازارهای مالی، به معنای خرید و فروش داراییها با هدف کسب سود از نوسانات قیمت است. اگر در معاملات در بازارهای مالی تازهکار هستید توصیه میکنم راهنمای اولیه ترید را اینجا بخوانید.
در ترید، توصیهای عاقلانه که بسیاری ارائه میکنند این است: معاملات خود را ساده نگهدارید.
اما این توصیه چه معنایی دارد و چگونه باید تریدها را ساده کنیم؟
ساده نگه داشتن ترید، یعنی اینکه فرایند ترید را پیچیده نکنید.
با وجود هزاران آموزش، استراتژیهای معاملاتی بسیار زیاد و توصیههای افراد مختلف، چکونه میتوان فرایند ترید را به سادهترین شکل انجام داد.
سادهسازی ترید را میتوانید با پیادهسازی 3 قدم که در ادامه این مطلب از بورسینس میخوانید انجام دهید.
در هر زمان فقط باید روی یکی از این قدمها متمرکز باشید.
1. مقدمهچینی (Setup)
برای اینکه یک تریدر موفق باشید، باید یک برنامه مشخص برای ترید تعیین کنید.
تریدرها در معرض اخبار و اطلاعات بیش از حد قرار دارند. در بازارهای مالی با وجود اطلاعات سرشاری که به سمت شما سرازیر میشود و همواره در حال تغییر است، باید بتوانید همه اطلاعات غیرمرتبط را حذف کنید.
تشخیص فراهم بودن مقدمات یک ترید در این مرحله انجام میشود. فراهم کردن مقدمات یک ترید یعنی اینکه شرایطی را مشخص کنید که اگر اتفاق افتاد، احتمالا وارد ترید خواهید شد.
به زبان ساده یعنی اینکه اگر من اتفاق X را در نمودار قیمت شناسایی کردم، موقعیت موردنظر را برای ترید بررسی میکنم.
مقدمات هر تریدر متفاوت است. بطور مثال مقدمهچینی یک تریدر ممکن است این باشد که فقط اگر قیمت در یک بازه زمانی خاص از الگوی مثلث خارج شد و شرایط X و Y نیز وجود داشت دست به ترید بزند.
در این مثال، خارج شدن قیمت از الگوی مثلث در نمودار قیمت، مقدمات ترید را فراهم میکند. بنابراین تا زمانی که الگوی مثلث شکل نگرفته، تریدر با خیال راحت و آسوده به کارهای دیگر خود یا یافتن الگوی مثلث در سایر داراییها میپردازد.
شما به عنوان تریدر نباید بطور تصادفی و شانسی و خارج از برنامه وارد ترید شوید. اگر شرایط تعریف شده در مقدمه ایجاد نشده و دست به ترید بزنید، یعنی اصول و برنامه خود را زیر پا گذاشتهاید.
مقدمهچینی و وجود شرط اولیه برای در نظر گرفتن ترید، معاملات شما را ساده میکند و شما را از سردرگمی اولیه خارج میکند.
ممکن است پیششرطهایی که یک نفر برای ترید تعیین کرده یک مورد نباشد. برخی از تریدرها در بورس تهران با استفاده از فیلترهای قابل اعمال روی سایت Tsetmc.com، سهامی که دارای شرایط اولیه برای ترید است را با سهولت بیشتری تشخیص میدهند.
توجه کنید، وقتی پیششرط هنوز شکل نگرفته شما نگران افت و افزایش قیمت یا خبرها نخواهید بود و تمرکز شما همچنان در مرحله اول است، یعنی یافتن سهام، جفت ارز یا دارایی که پیششرط و مقدمه ترید را داراست.
پس از وجود پیششرط به قدم بعد میروید.
2. کشیدن ماشه
بهترین مقدمهچینی آن است که نقطه ورود به ترید در آن تعریف شده باشد.
بطور مثال ممکن است نقطه ورود یک تریدر، دقیقا بعد از خارج شدن قیمت از الگوی مثلث باشد.
بنابراین وقتی قیمت از الگوی مثلث خارج شد، تریدر پس از بررسی تکمیلی دست به خرید بزند. (این یک مثال است)
کشیدن ماشه کنایه از زمانی دارد که شرایط ترید فراهم شده و زمان ورود به معامله رسیده است.
در این مرحله اگر از اندیکاتور استفاده میکنید، ممکن است تعیین کرده باشید که اگر اندیکاتور از رقم خاصی عبور کرد یا به محدوده خاصی رسید دست به ترید بزنید. ممکن است 5 فاکتور برای کشیدن ماشه تعیین کرده باشید. مثلا:
A. سهم در محدوده حمایت باشد یا در نزدیکی حمایت قوی باشد.
B. سهامدار عمده در حال فروش گسترده و عرضه سنگین سهم نباشد.
C. حقتقدم سهم در حال معامله نباشد.
D. در اندیکاتور X رویداد Y اتفاق بیفتد.
E. عدد اسیلاتور X به Y برسد.
وقتی شرایط تعریف شده در مرحله مقدمهچینی به وجود آمد (مثلا قیمت از الگوی مثلث خارج شد)، شما دیگر نباید برنامه خودتان را زیر سوال ببرید. شما مقدمه خود را از قبل تعیین کردهاید، آنرا در حساب دمو یا روی کاغذ تست کردهاید و اکنون زمان عمل به آن است.
بنابراین وقتی شرایط تعیین شده در مقدمه به وقوع پیوست، وظیفه شما این است که بدانید چه زمانی ماشه ترید را بکشید.
3. سنجش ریسک/پاداش
شرایط تعریف شده در مقدمه به وقوع پیوسته و شما نقطه ورود به ترید را مشخص کردهاید.
در هر مرحله فقط باید روی همان مرحله تمرکز کنید.
در مرحله اول به دنبال به وقوع پیوستن پیششرط ترید هستید و در مرحله دوم نقطه ورود را تعیین میکنید (بهتر است از قبل تعیین شده باشد). پس از این مراحل، در مرحله سوم با بررسی نسبت ریسک به پاداش، تعیین میکنید که آیا در شرایط فعلی ترید خواهید کرد یا نه.
«نسبت ریسک به پاداش»، یا «نسبت سود به زیان» یا «ریسک به ریوارد» یعنی اینکه شما در مقابل چند درصد سود حاضر هستید چند درصد از سرمایه خود را به خطر بیندازید. مفهوم “نسبت سود به زیان” در همه بورسها چه داخلی و چه بینالمللی یکسان است.
اگر سود احتمالی که بدست میآورید بیشتر از میزان ضرر احتمالی باشد، باید وارد معامله شوید. اگر سود یا همان پاداش احتمالی کمتر از زیان احتمالی خواهد بود باید به مرحله اول برگردید و یک فرصت دیگر برای ترید را بررسی کنید.
اطلاع از رویدادهای شرکتها یا اخبار اقتصادی، بخشی از سنجش ریسک به پاداش است. از آنجایی که ما نمیتوانیم عکسالعمل بازار نسبت به یک رویداد اقتصادی را دقیقا پیشبینی کنیم، بهتر است قبل و بعد از یک رویداد اقتصادی بزرگ بطور موقت ترید را کنار بگذاریم.
سخن آخر
در هر لحظه از معاملات، فقط باید روی مرحلهای که در آن هستید تمرکز داشته باشید. روی کاری که میکنید متمرکز بمانید و سایر اطلاعات را نامرتبط بدانید.
ابتدا باید یک مقدمه و پیششرط برای فیلتر کردن تعیین کنید. مثلا اگر این اتفاقات برای یک سهم در بورس افتاد، شروع میکنید به بررسی ترید (طبق قدمهای بعدی).
وقتی نقطه ورود به معامله را مشخص کردید، حدضرر و حد سود را نیز باید تعیین کنید. حدضرر یعنی اینکه چه زمان برای جلوگیری از ضرر بیشتر، باید از معامله خارج شوید. حدسود یعنی اینکه پس از چند درصد سود یا رسیدن قیمت به چه محدودهای از معامله خارج میشوید.
اگر حدضرر و حدسود شما عاقلانه به نظر میرسید دست به ترید میزنید، در غیراینصورت این موقعیت را کنار گذاشته و به بررسی فرصتهای دیگر برای ترید ادامه میدهید.
اینکار در واقع همان بررسی ریسک به پاداش است. بطور مثال اگر نقطه ورود شما به یک سهم 350 تومان، حدسود معقولانه روی 420 تومان و حدضرر روی 250 تومان باشد، شرایط ترید از نظر ریسک به پاداش مناسب نیست. زیرا شما با احتمال وجود یک سود 20 درصدی، قصد دارید ضرر احتمالی حدودا 30 درصدی را به جان بخرید.
احتمال سود شما باید بیشتر از احتمال زیانتان باشد (از نظر درصد). شما هستید که نسبت سود به زیان مناسب برای خودتان را تعیین میکنید. ممکن است یک تریدر فقط به دنبال ریسک به ریوارد 1:2 باشد به معنی که فقط وارد تریدهایی شود که احتمال سود کردن در آن دوبرابر احتمال زیان باشد.
ترید کردن نیاز به تمرین و یادگیری دارد. قدمهای ارائه شده در این مطلب از بورسینس میتواند به سادهسازی فرایند ترید و افزایش تمرکز شما کمک کند.
شما چه راهکار دیگری برای سادهسازی ترید دارید؟ تجربیات مثبت و منفی خودتان را در بخش نظرات بنویسید تا سایرین از آن بهرهمند شوند.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
استراتژی معامله با خط روند به زبان ساده
استفاده از استراتژی معامله با خط روند به شما عزیزان کمک می کند تا بتوانند معاملات خود را به بهترین شکل بهینه کنند. این که خط روند در تحلیل تکنیکال چیست و چطور باید آن را رسم کرد را اشاره هایی کرده ایم و در ادامه به بررسی استراتژی معامله با خط روند پرداخته ایم و چند استراتژی موثر و مختلف را مورد بررسی قرار داده ایم که از هر کدام از این استراتژی های می توانید در بازارهای مالی مختلف مثل بازار ارز دیجیتال، بورس، فارکس، طلا و سکه، دلار و … استفاده نمایید. بنابراین اگر شما هم دوست دارید این استراتژی های معامله با خط روند را یاد بگیرید، همین الان این مطلب آموزشی و رایگان را تا انتها مطالعه کنید.
استراتژی معامله با خط روند
خط روند یا همان Trendline بهترین و مرسوم ترین ابزار تحلیل تکنیکال به حساب می آید و چنانچه اصولی استفاده شود، می تواند عملکرد تریدر را تا حدود زیادی بهبود بخشد. در این مطلب قصد داریم با چهار استراتژی قدرتمند معامله با خطوط روندی آشنا شویم، ولی پیش از این که معرفی استراتژی ها را آغاز کنیم، در نظر داشته باشید که خطوط روندی دو قابلیت مهم دارند؛ یک این که حداقل بازار سه بار به آن ها برخورد کرده نقطه ورود به معامله خرید و واکنش نشان داده، ثانیاً خط روندی هیچ وقت از بدنه کندل عبور نخواهد کرد.
خط روند می تواند از روی دنباله کندل عبور کند، ولی نباید از روی بدنه کندل عبور کرده باشد. پیش از این که استراتژی های کاربردی استفاده از خط روند برای انجام معاملات را بررسی کنیم، بهتر است به این که خط روند دقیقا به چه صورت رسم می شود و اصول ترسیم آن چگونه است پرداخته ایم تا دید مناسبی نسبت به این موضوع پیدا کنید و استراتژی های خط روند را بهتر درک نمایید.
اصول ترسیم خط روند در تحلیل تکنیکال
خط روند یکی از ابتدایی ترین مواردی است که در آموزش تکنیکال با آن مواجه می شوید. به صورت کلی رسم خط روند صعودی از اتصال نقاط پایین های بالاتر و خط روند نزولی نیز با اتصال نقاط بالاهای پایین تر در نمودار قیمتی قابل ترسیم است. پایین های بالاتر یعنی اتصال دره هایی که یکی پس از دیگری بالاتر می روند. بالاهای پایین تر یعنی اتصال قله هایی که با گذر زمان، پایین تر می آیند. در نظر داشته باشید که خط روند صعودی در پایین نمودار قیمتی با شیب مثبت و خط روند نزولی در بالای نمودار قیمتی با شیب منفی رسم می شود.
درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، سرمایه گذاری بر روی حق تقدم و یا فروش آن و … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.
دو نوع تفکر در رسم خط روند داریم؛ گروه نخست بر این باور است که برای ترسیم خط روند باید از سایه های بالایی و پایینی کندل ها کمک بگیرد. در روش گروه اول، هیچ بخشی از کندل ها بر روی خط روند قرار نخواهند گرفت. گروه دوم نیز بر این باورند که باید از انتهای بدنه کندل ها به منظور رسم خط روند نیز بهره برد. نکته حائز اهمیت اینجاست که هیچکدام از این دو روش را نمی توان اشتباه دانست، ولی توصیه ما بر این است که هر روشی را که انتخاب کردید، به هیچ عنوان آن را تغییر ندهید و همواره از همان روش بهره بگیرید.
تغییر روش امکان دارد موجب برداشت اشتباه از تحلیل شود. به صورت معمول روش دوم، سیگنال ها را سریع تر خواهد داد، ولی ریسک بالاتری را نیز به دنبال خواهد داشت. نکته حائز اهمیت اینجاست که خط روندی که به صورت کامل منطبق بر نقاط بالا و پایین یا باز و بسته شدن شمع های قیمتی باشد، در مواقع نادر ایجاد خواهد شد. لذا به صورت کلی قاعده خاص و تثبیت شده ای در این خصوص وجود ندارد و هر شخص قادر است بر اساس دیدگاه و تجربه های فردی خود یکی از دو روش را مورد استفاده قرار دهد.
۱) استراتژی خط روند پرچم – Trendline Flag
استراتژی خط روند پرچم برای معاملات پیرو روندی بهترین گزینه محسوب می شود. در این استراتژی شما می بایست برای اصلاح بازار خط روندی کوتاه ترسیم نمایید و در ادامه مانند الگوی پرچم در جهت روند غالب بر بازار وارد معامله شوید. در اینجا باید توجه داشته باشید که خط روند رسم شده، همان خطی است که برای الگوی پرچم رسم می شود و منظور از روند غالب هم روند بازار پیش از تشکیل الگوی پرچم به می باشد.
در تصویر بالا بازار ابتدا در یک روند نزولی قرار داشت و در ادامه بازار وارد فاز اصلاحی شده و الگویی شبیه به پرچم را تشکیل داد. در اینجا هدف ما رسم خط روندی برای این الگوی شبیه به پرچم است و چنانچه الگوی پرچم هم نباشد، اشکالی نخواهد داشت، لذا این نکته حائز اهمیت است که خط روند کوتاهی را برای این حرکت اصلاحی ترسیم نماییم. شکست این خط روندی کوتاه مثل الگوی پرچم یا Flag عمل خواهد کرد و این بدین معنی است که با شکست آن، بازار در راستای روند غالب حرکت می کند.
شما می توانید در استفاده از این استراتژی از میانگین متحرک ۵۰ نیز برای تشخیص روند غالب بر بازار بهره بگیرید. در این استراتژی شما فقط در راستای روند غالب بر بازار می بایست معاملات خود را تنظیم کنید. یعنی چنانچه روند بازار نزولی بوده و در ادامه حرکت اصلاحی آغاز شده، خط روندی برای این نقطه ورود به معامله خرید حرکت اصلاحی ترسیم نمایید و با شکست خط روندی وارد معامله فروش شوید.
۲) استراتژی معامله با جهش از خط روندی – Trendline Bounce
این استراتژی نیز در راستای روند غالب بازار مورد استفاده قرار می گیرد، ولی با این وجود در این استراتژی از خود خطوط روند برای ورود به معامله استفاده نمی شود، بلکه خط روند در قالب حمایت یا مقاومت عمل می کند. در تصویر زیر قیمت از خط روندی برای سومین بار متوالی جهش کرده و قدرت خط روند تایید خواهد شد. در ادامه تریدر می بایست به دنبال دیگر الگوی های تکنیکال در اطراف این جهش باشد. در این تصویر یک خط مقاومت افقی بعد از جهش بازار از خط روندی نشان داده شده است.
شکست این خط روند برای ورود به بازار کفایت می کند. در این استراتژی تریدران محافظه کار قادرند حد ضرر یا استاپ لاس را در زیر خط روند قرار دهند و یا حد ضرر را به زیر خط مقاومتی ببرند. همچنین می توان از استراتژی جهش از خط روند در تایم فریم های گوناگون استفاده کرد که این موضوع می تواند برای معامله گران مختلف بسیار جذاب باشد. زمانی که خط روند بلندمدت تائید شده، معامله گر می تواند به تایم فریم پایین تر نگاه کرده و از دیگر سطوح تکنیکال مانند حمایت برای زمان بندی ورود به معامله فروش بهره بگیرد.
این بدین معنی است که در نمودار روزانه خط روندی را تشخیص داده و در نمودار ۱ ساعته با شکست الگو یا خط حمایتی وارد بازار شده است. در نمودار ۶۰ دقیقه یا ۱ ساعته نخستین جهش از خط روند نزولی و روزانه در AUDUSD مشاهده خواهد شد.
در اینجا نوسانات بازار شدید بودند، از همین روی شاید ورود به معامله کار خیلی ساده ای نباشد، ولی در نمودار سمت راستی، الگوی سر و شانه ایجاد شده است و به کمک این الگوی تکنیکال می توان زمان ورود به معامله را به سادگی مشخص نمود.
۳) استراتژی شکست و برخورد دوباره – Retest
استراتژی شکست و برخورد مجدد یکی از استراتژی های پرطرفدار و مرسوم بین تریدران بازارهای فارکس و سهام به حساب می آید ولی با این وجود از این استراتژی می توان برای دیگر بازارها مانند بازار رمزارز و معاملات بیت کوین نیز بهره گرفت. گفتنی است که در این استراتژی پس از این که خط روند فعال بازار را مشخص کردید، باید برای شکست خط روند منتظر بمانید. بعضی مواقع شاید بازار پس از شکست خط روندی دیگر هیچ وقت با آن برخورد نداشته باشد ولی در بیشتر اواقت بازار پس از شکست خط روندی مجددا با آن برخورد خواهد داشت.
اما هنگامی که بازار برخورد مجدد به خط روندی را انجام داد، بهترین وقت برای ورود به معامله خواهد بود و باید در تایم فریم های پایین تر به دنبال سیگنال بود. خط روند می تواند سیگنالی برای ورود به معامله باشد و هم محلی برای تعیین حد ضرر. به صورت معمول حد ضرر را در سمت دیگر خط روندی قرار می دهیم و خط روند نیز به عنوان مانعی عمل خواهد کرد که نمی گذارد حد ضرر فعال شود. هر اندازه تعداد برخوردها به یک خط روندی بیشتر باشد، استراتژی شکست و برخورد مجدد نیز عملکرد بهتری از خود نشان خواهد داد.
در تصویر بالا بازار حداقل سه تا چهار بار با خط روند برخورد داشته است. در زمان شکست خط روند، نوسانات زیادی را در بازار مشاهده کردیم و قیمت در اطراف خط روند نوساناتی را تجربه کرده است. شدت نوسانات بازار در اطراف خط روند می تواند بیانگر این باشد که چقدر زودتر باید وارد بازار شد. چنانچه نوسانات زیاد باشد، تریدران ریسک پذیر قادرند با نخستین برخورد مجدد به خط روند شکسته شده وارد بازار شوند، ولی معامله گرانی که جوانب احتیاط را بیشتر رعایت می کنند، بهتر است که صبر کنند تا تایید سیگنال صادر شود. برای مثال زمانی که خط روند مقاومتی یا نزولی شکسته می شود، بهتر است که قبل از ورود به موقعیت خرید، صبر کنید و منتظر شکست نخستین مقاومت جزئی و نزدیک بمانید.
۴) استراتژی معامله بر اساس روند خنثی
استراتژی شماره ۴ استراتژی معاملاتی در روند خنثی است که باید در کف سهم را خرید و در سقف آن را به فروش رساند. البته به منظور خرید سهم در کف قیمتی در روند خنثی می بایست عواملی مثل حجم معاملاتی را مد نطر قرار داد. برای مثال این طور فرض کنید که میانگین حجم معاملات سهمی به صورت روزانه ۵۰۰ هزار سهم باشد؛ از آنجا که انتظار این است که در حمایت ها حجم معاملات سهم افزایش پیدا کند، بنابراین می توان گفت که حجم معاملات در حمایت ها باید بالاتر از میانگین باشد تا بتوان به رشد قیمتی در حمایت تکنیکالی فکر کرد. از طرف دیگر در حمایت ها یا بایستی تعدل قدرت خریدار به فروشنده داشته باشیم و یا این که قدرت خریدار به فروشنده بیشتر باشد.
در مورد هر یک از روند ها در تحلیل تکنیکال باید گفت که هر معامله گری به سبک خاصی از فرصت های معاملاتی می تواند استفاده کند ولی نکته حائز اهمیت، ورود به یک فرصت معاملاتی جذاب به قصد کسب سود می باشد. اصطلاح رایج در بازارهای مالی این است که با روند دوست باشید و بر خلاف روند معامله را انجام ندهیم و این بدین معنی است که وقتی که روند میان مدت سهم نزولی است، در جهت خرید وارد معامله نشده و انجام معامله را به شرط تغییر روند نزولی و آغاز روند جدید در سهم انجام دهیم.
البته این را هم باید گفت که در بسیاری از روندهای نزولی میان مدت و بلندمدت، نوسانات قیمتی رو به بالا داریم و این به این معنی است که امکان دارد شاهد روند صعودی کوتاه مدت در نمودار باشیم و تریدر نیز قادر به استفاده از این فرصت در بازار باشد، ولی نکته بسیار مهم اینجاست که معامله با قصد نوسان گیری و به دست آوردن بازده های چند درصدی در روندهای نزولی با ریسک همراه است.
در مورد اعتبار روند هم باید گفت که هر اندازه نموداری از روند طولانی تری برخوردار باشد، اعتبار تحلیل به مراتب بیشتر خواهد بود. برای مثال تحلیل روند یک ساله در مقابل روند یک ماهه از اعتبار معاملاتی بیشتری برخوردار است و با اطمینان بیشتری می توانیم به تحلیل ها و روند های بلندمدت اعتماد کنیم و بر اساس آن ها معامله نماییم.
نکات مهم در مورد خطوط روند
- اعتبار خط روند به بازه زمانی مورد بررسی سهم وابسته است. برای مثال امکان دارد سهم شرکت الف در بازه زمانی دو ماه اخیر از خط روند نزولی برخوردار باشد و این در حالی است که در بازه زمانی ۱ ساله، خط روند صعودی داشته باشد و نزولی که در دو ماه اخیر داشته، صرفا یک اصلاح میان مدتی باشد. هر اندازه دوره زمانی بلندمدت تری را به منظور رسم خط روند انتخاب کنیم، اعتبار آن افزایش خواهد یافت.
- شیب زیاد خط روند موجب خواهد شد که تغییرات قیمتی سریع تر اتفاق افتد. این شیب زیاد، حاصل یک جهش یا افت ناگهانی در یک بازه زمانی کوتاه مدت می باشد. به صورت کلی در نظر داشته باشید که هر اندازه شیب خط روند بیشتر باشد، خط روند نامعتبرتر خواهد بود و احتمال شکست آن افزایش خواهد یافت. شیب ۴۵ درجه در تحلیل خط روند، شیبی مناسب و معتبر به شمار می رود.
- به منظور ترسیم خط روند به حداقل ۲ نقطه احتیاج خواهیم داشت. با وجود نقطه ورود به معامله خرید دو نقطه نمی توان انتظار اعتبار بالایی از خط روند ترسیم شده داشت. هر اندازه تعداد نقاط برخورد با خط روند بیشتر باشد، خط روند اعتبار و ارزش به مراتب بالاتری خواهد داشت.
همان طور که در ابتدای مطلب قول دادیم، ۴ استراتژی معامله با خط روند را به شما عزیزان آموزش داده ایم.
همچنین اگر دوست دارید آموزش پرایس اکشن به زبان ساده و عامیانه را نیز مطالعه کنید، از این مطلب کمک بگیرید.
به نظر شما استفاده از خط روند میتواند سیگنال خرید به ما بدهد؟
دیدگاه شما