نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال
چه در بازار سهام معامله میکنید، چه در بازار ارزهای بینالمللی و چه در بازار ارزهای دیجیتال، تحلیل تکنیکال یکی از روشیهایی است که میتواند برای تشخیص زمان خرید و فروش به شما کمک کند.
برخی از افراد در شروع ترید کردن نمیدانند چطور موقعیت مناسب برای ترید را پیدا کنند. در این مطلب روش سادهسازی فرایند ترید و یافتن موقعیت معاملاتی شرح داده شده است.
تحلیل تکنیکال اصول و قواعد خاصی دارد، یکی از کاربردیترین اصول تحلیل تکنیکال، الگوهای قیمتی است.
در تحلیل تکنیکال، تغییر روند از نزولی به صعودی، اغلب توسط الگوهای قیمت تشخیص داده میشود.
الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال دو نوع هستند:
الگوهای بازگشتی (reversal patterns)
الگوهای ادامهدهنده (continuation patterns)
الگوی ادامهدهنده زمانی شکل میگیرد که روند در مسیر قبلی خود حرکت میکند و صرفا یک وقفه کوتاهمدت در روند ایجاد شده است. در واقع الگوی ادامهدهنده، نشاندهنده درنگ موقت در یک روند است.
وقتی یک الگوی بازگشتی قیمت شکل میگیرد، نشان میدهد تغییر در روند در راه است، آن الگو را یک الگوی بازگشتی (به انگلیسی reversal pattern) میدانند.
الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال، نقش مهمی دارند، به همین دلیل تصمیم گرفتیم برای آشنایی بیشتر کاربران گرامی بورسینس، این الگوها را در یک مطلب شرح دهیم.
اما قبل از پرداختن به الگوها، مقداری پیشزمینه نیاز است.
خط روند در تحلیل تکنیکال
از آنجایی که الگوهای قیمت با استفاده از یک سری خط و منحنی شناسایی میشوند، قصد داریم به مفهوم خط روند نیز اشارهای داشته باشیم.
خطوط روند به تحلیلگران تکنیکال کمک میکنند حمایت و مقاومت قیمت را روی نمودار بدست آورند. خطوط روند، خطهای مستقیمی هستند که روی نمودار با اتصال سقفها (مقاومتها) یا کفها (حمایتها) کشیده میشوند.
خط روندی که دارای شیب رو به بالاست، یک خط روند صعودی است و زمانی شکل میگیرد که در نمودار قیمت، سقفها و کفهای بالاتر از قبل ایجاد میشود. خط روند صعودی با اتصال کفهایی که هر کدام بالاتر از کف قبلی است کشیده میشود.
برعکس، خط روندی که شیب رو به پایین دارد، خط روند نزولی است و زمانی شکل میگیرد که قیمت، سقفها و کفهای پایینتر از قبل را تجربه میکند.
خط روندها به شیوههای متفاوتی کشیده میشوند. در نمودار شمعی و همینطور نمودارهای میلهای برخی معتقدند سایههای بالای هر میله یا شمع باید در کشیدن خط روند در نظر گرفته شود.
با این حال بهتر است صرفا بدنه شمع در نمودار شمعی برای اتصال نقاط به کار گرفته شود زیرا بخش بزرگی از تحرکات قیمت در بدنه شمع وجود داشته و نیازی به وارد کردن سایههای بالا و پایین شمع نیست.
در یک نمودار روزانه، تحلیلگران معمولا از قیمت بسته شدن اوراق بهادار برای رسم خط روند استفاده میکنند، زیرا این قیمت نشاندهنده تمایل سرمایهگذاران و معاملهگران به نگهداری یا عدم نگهداری موقعیت معاملاتی در زمانهای خاص است.
خطوط روندی که دارای سه خط اتصال و بیشتر هستند، معمولا اعتبار و اطمینان بالاتری نسبت به زمانی دارند که خط روند صرفا با اتصال دو نقطه ترسیم میشود.
روندهای صعودی زمانی شکل میگیرند که قیمت سقفها و کفهای بالاتری ایجاد میکند. در روندهای صعودی حداقل دو کف به هم وصل میشوند و این خط سطوح حمایت را نشان میدهد.
روندهای نزولی زمانی شکل میگیرند که قیمت سقفها و کفهای پایینتری ایجاد میکند. در روندهای نزولی حداقل دو سقف به هم وصل میشوند و این خط سطوح مقاومت را نشان میدهد.
بازارهای بدون روند (که برخی با نام روند خنثی از آن یاد میکنند)، زمانی رخ میدهد که قیمت در یک محدوده رنج بین یک قیمت بالا و یک قیمت پایینتر در بین دو خط افقی موازی نوسان میکند.
حال که مفهوم خط روند را درک کردید، به ادامه شرح الگوهای قیمت میپردازیم.
الگوهای ادامهدهنده
الگوی قیمتی که یک وقفه موقت در یک روند ایجاد میکند الگوی ادامه دهنده نام دارند. به عبارت دیگر، گاهی در یک روند، در میانه راه به مدت محدود، یک الگو شکل میگیرد و قیمت بطور موقت در این الگو نوسان میکند و سپس به حرکت خود طبق روند ادامه میدهد.
این الگو را به عنوان محدودهای که بازیگران بازار، در آن محدوده نفس خود را برای ادامه روند تازه میکنند میدانند.
نکته مهم اینجاست، وقتی الگوی ادامه دهنده در حال شکلگیری است و کامل نشده، نمیتوان گفت که روند ادامه مییابد یا برگشت قیمت اتفاق میافتد.
به همین دلیل باید به خطوط روندی که برای رسم الگوهای قیمت کشیده شده توجه زیادی شود و ببینیم آیا قیمت از محدودهای که به نظر میرسد الگوی ادامهدار است به پایین رشد میکند یا بالا.
در تحلیل تکنیکال معمولا توصیه میشود روند را ادامهدار بدانیم مگر اینکه بازگشت روند تایید شود (روند ادامهدار است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود).
بطور کلی، هرچقدر زمان طولانیتر برای تکمیل یک الگوی قیمت صرف شود و هر چقدر تحرکات قیمت در الگو بزرگتر باشد، حرکت بعدی قیمت در خارج از محدوده الگوی ادامهدار نیز شدیدتر خواهد بود (چه روند صعودی باشد چه نزولی).
شناختهشدهترین الگوهای ادامهدهنده:
الگوی پرچم سهگوش (Pennant)
الگوی پرچم (Flag)
الگوی کنج (به انگلیسی Wedge)
الگوی مثلث
الگوی پرچم سهگوش
پرچم سهگوش با رسم دو خط روند که در نهایت به هم میرسند تشکیل میشود.
یک ویژگی اصلی پرچم سهگوش، این است که یکی از خطوط روند نزولی و دیگر صعودی است.
تصویر زیر نمونه یک الگوی پرچم سهگوش را نشان میدهد.
اغلب اوقات، حجم معاملات در حین شکلگیری این الگو کاهش مییابد و در زمان خروج قیمت از الگو، حجم معاملات افزایش پیدا میکند.
توجه داشته باشید که الگوی پرچم را با الگوی مثلث متقارن اشتباه نگیرید، هر پرچم باید دارای پایه باشد و در مورد الگوی پرچم سه گوش نیز همین موضوع صدق میکند. در تصویر فوق مشاهده میکنید که یک موج صعودی قبل از پرچم وجود داشته که معادل پایه پرچم است.
الگوی پرچم
این الگو از دو خط روند موازی تشکیل شده که گاهی شیب نزولی و گاهی شیب صعودی دارند و گاهی نیز افقی هستند.
بطور کلی الگوی پرچم که دارای شیب صعودی است نشاندهنده وقفه در یک روند نزولی است.
بالعکس، پرچمی که شیب نزولی دارد، نشاندهنده وقفه در یک روند صعودی است.
معمولا شکلگیری پرچم با کاهش حجم معاملات همراه میشود و با خارج شدن قیمت از الگو، حجم مجدد به حالت قبل از الگو بر میگردد.
الگوی کنج (شکل گوِه)
الگوی کنج شبیه الگوی پرچم سهگوش است و از دو خط روند همگرا تشکیل شده است. با این حال، ویژگی اصلی الگوی کنج این است که هر دو خط روند در یک مسیر هستند، یا صعودی یا نزولی.
بنابراین اگر یکی از خطوط روند صعودی باشند و یکی دیگر نزولی، نمیتوان آن را الگوی کنج دانست.
یک الگوی کنج با شیب نزولی، نشاندهنده یک وقفه در روند صعودی است.
الگوی کنج با شیب صعودی، نشاندهنده وقفه در یک روند صعودی است.
پس از خارج شدن قیمت از این الگو، قیمت به روند گذشته خود ادامه میدهند. مانند الگوی پرچم و پرچم سهگوش، قیمت در حین شکلگیری این الگو کاهش مییابد و زمانی که قیمت از محدوده الگو خارج میشود حجم معاملات بالا میرود.
الگوی مثلت
الگوهای مثلت از متداولترین الگوها در تحلیل تکنیکال هستند، زیرا به دفعات در نمودارهای مختلف شکل میگیرند.
سه الگوی متداول مثلت شامل مثلث متقارن، مثلث صعودی و مثلث نزولی است.
شکلگیری این الگوهای قیمت، میتواند از چند هفته تا چندماه طول بکشد.
الگوی مثلث متقارن زمانی شکل میگیرد که دو خط روند همگرا به سمت هم حرکت میکنند و نشاندهنده این است که یک شکست قیمت به سمت بالا یا پایین رخ خواهد داد.
تا زمانی که این طغیان به وقوع نپیوسته نمیتوان جهت آنرا تشخیص داد. فقط زمانی که قیمت یکی از خطوط بالا یا پایین عبور کرد و شکست تایید شد باید مطابق روند ایجاد شده تصمیم معاملاتی را گرفت.
الگوی مثلث صعودی، دارای خط روند افقی در بالا و یک خط روند صعودی در پایین مثلث است. این الگو نشان از این دارد که به احتمال قوی شکست قیمت به سمت بالای مثلث واقع خواهد شد.
الگوی مثلث نزولی، از سمت دیگر دارای خط روند افقی در پایین و یک خط روند نزولی در بالای مثلث است. این الگو نشان از این دارد که به احتمال قوی شکست قیمت به سمت پایین مثلث اتفاق خواهد افتاد.
نمونه مثلث نزولی:
بزرگی تحرک قیمت پس از خارج شدن از الگوی مثلث معمولا به اندازه ضلع عمودی سمت چپ مثلث است.
الگوی فنجان و دسته
الگوی فنجان و دسته یک الگوی ادامه دهنده صعودی است. شکلگیری این الگو نشان میدهد الگوی صعودی برای مدتی با وقفه مواجه شده ولی پس از تکمیل الگو روند صعودی از سر گرفته خواهد شد.
بخش فنجان مانند الگو، شکلی مانند U دارد که مشابه انحنای کف فنجان یا کاسه است. بنابراین این شکل نباید به شکل V باشد. بخش «دسته»، در سمت راست فنجان به شکل یک پولبک کوچک شکل میگیرد و مشابه الگوی پرچم سهگوش یا پرچم چهارگوش است.
وقتی این الگو تکمیل شد، دارایی موردنظر ممکن است به سقفهای جدید دست یابد.
نمونهای از الگوی فنجان و دسته را در زیر میتوانید ببینید:
الگوهای بازگشتی
در تحلیل تکنیکال، الگویی که تغییر در روند کنونی را نشان میدهد با نام الگوی بازگشتی (Reversal Pattern) شناخته میشود.
این الگوها نمایانگر آن است که از قدرت خریداران یا فروشندگان بازار کاسته شده است. با شکلگیری این الگو، روندی که قبلا تشکیل شده متوقف میشود و سپس به مسیر جدیدی که از سمت مخالف قدرت گرفته وارد میشود.
برای مثال یک روند صعودی که توسط خریداران مشتاق دنبال میشود با شکلگیری یک الگوی بازگشتی متوقف میشود که نشاندهنده توازن قدرت در بین خریداران و فروشندگان است. ولی در نهایت فروشندگان برنده میشوند و روند به نزولی تغییر مییابد.
بازگشتهای قیمت که در سقف بازار روی میدهد با نام الگوهای توزیعی (distribution patterns) شناخته میشوند. در این شرایط، دارایی مورد معامله در بازار به شکل هیجانی فروخته میشود.
بالعکس، بازگشتهای قیمت که در کف بازار رخ میدهد، همراه با خرید مشتاقانه و هیجانی از سمت خریداران روبرو میشود.
مانند الگوهای بازگشتی، هرچقدر تشکیل الگوهای ادامهدهنده طولانیتر شود، حرکت مورد انتظار بعدی قیمت پس از شکست حمایت یا مقاومت، بزرگتر خواهد بود.
برخی از الگوهای برگشتی:
الگوی سر و شانه، نشاندهنده دو حرکت کوچکتر قیمت است که دو طرف یک حرکت بزرگتر را در بر گرفته است.
الگوی سقف دوقلو، نشاندهنده یک موج افزایشی قیمت است که پس از نیز یک موج دیگر در تلاش برای شکستن مقاومت موج قبلی ناکام میماند.
الگوی کف دوقلو، نشاندهنده یک موج کاهشی قیمت است که پس از آن یک موج کاهشی دیگر در تلاش برای شکستن حمایت موج قبلی ناکام میماند.
الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه ممکن است در سقف بازار یا کف بازار شکل بگیرد. این الگو شامل سه موج است، یک موج اولیه که با موج دوم که از موج اول بزرگتر است ادامه پیدا میکند و در نهایت یک موج سوم که از موج دوم کوچکتر است تکمیل میشود.
با تشکیل الگوی سر و شانه در یک روند صعودی، ممکن است روند به نزولی تغییر کند. بالعکس، با تشکیل الگوی سر و شانه در روند نزولی، روند نزولی ممکن است به روند صعودی تغییر کند.
در الگوی سر و شانه، یک خط روند دارای شیب نزولی یا صعودی و یا حتی بدون شیب، را میتوان با اتصال کفها یا سقفها ترسیم کرد.
با مشاهده تصویر زیر به درک بهتری از این الگو میرسید:
در حین تکمیل الگو، حجم معاملات معمولا کاهش مییابد و پس از شکسته شدن خط روند، حجم مانند سابق میشود.
الگوی کف و سقف دوقلو
الگوی کف و سقف دوقلو، نشاندهنده مناطقی است که بازار دو تلاش ناموفق برای شکستن حمایت یا مقاومت داشته است. در مورد سقف دوقلو کع اغلب مواقع مشابه حرف M است، موج صعودی دوم در تلاش برای شکستن مقاومت قبلی ناکام میماند و در نهایت به تغییر روند منجر میشود.
از سمت دیگر، کف دوقلو مشابه حرف W است و زمانی اتفاق میافتد که قیمت تلاش میکند از سطح حمایت قبلی پایینتر روند ولی در اینکار موفق نمیشود. در نتیجه تکمیل این الگو، قیمت پس از شکستن مقاومت خود از روند نزولی به صعودی تبدیل میشود.
الگوی کف و سقف سهقلو
گاهی به جای دو سقف یا کف تقریبا برابر، سه سقف یا کف تشکیل میشود که به آن کف و سقف سهقلو میگویند. این الگو زیاد متداول نیست.
شکلگیری این الگو میتواند نشانهی قدرتمندی از تغییر روند باشد.
شکافها
شکاف یا Gap در تحلیل تکنیکال زمانی است که در نمودار قیمت، در بین دو بازه زمانی معاملاتی، یک فضای خالی به دلیل تفاوت عمده در مقدار افزایش یا کاهش قیمت ایجاد میشود.
برای مثال، یک سهم ممکن است در یک روز معاملاتی، در قیمت ۵۰۰ تومان بسته و روز بعد با اختلاف زیاد در قیمت ۵۳۵ تومان بازگشایی شود.
سه نوع شکاف عمده وجود دارد:
شکاف گسست (Breakaway gap)
شکاف فرار (runaway gap)
شکاف خستگی (exhaustion gap)
شکافهای گسست در ابتدای یک روند و شکافهای فرار در میانه یک روند تشکیل میشوند و شکافهای خستگی نشان از پایان قریبالوقوع یک روند دارند.
سخن آخر
الگوها اهمیت زیادی در تحلیل تکنیکال دارند ولی برای شناسایی آنها باید تمرین کنید و تجربه داشته باشید.
خیلی راحت میتوان به گذشته نمودار نگاه کرد و این الگوها را شناسایی کرد ولی تا وقتی که الگو تکمیل نشده، شناسایی آن چندان ساده نیست.
الگوی سر و شانه چیست و چگونه با آن معامله کنیم؟
یکی از مصطلحترین چیزهایی که در بازارهای مالی میشنوید، الگوی سر و شانه یا همان Head and Shoulders است و خیلیها نمیدانند چطور باید با این الگو کار کنند یا آن را بکشند. در واقع مفهوم این الگو برای این افراد جا نیفتاده است. بعضی از معاملهگران تازهنفس هم هستند که هیچ اطلاعی درباره الگوی هد اند شولدرز ندارند و برای اولینبار میخواهند با آن آشنا شوند. لیدوما فارکس بهترین جا برای شما است تا این موضوع را از صفر تا صد بیاموزید.
الگوهای کلاسیک
مطمئنم که برای خیلی از شماها اتفاق افتاده است که از محل کارتان خارج شدهاید و با دیدن ابرهای سیاه گفتهاید: باران در راه است! در راه رسیدن به خانه با دیدن نور خیرهکنندهای به این فکر میافتید که کمی بعد صدای بلندی خواهید شنید که همان رعد و برق است و… . زندگی ما پر از این الگوها است و همه ما به طریقی از آنها استفاده میکنیم. بعضی از این الگوها تنها برای افراد هوشمند نمایان میشوند و آنها با استفاده از نظمیکه در روند رخ دادن آن اتفاق وجود دارد، اتفاقات بعدی را پیشبینی میکنند و از این روش برای رسیدن به موفقیت کمک میگیرند.
یک روز یکی از همین افراد باهوش که در حال کار کردن با نمودارهای یک بازار مالی بود متوجه نظم خاصی در روندها و نوسانات میشود. به عنوان مثال او متوجه میشود که هر دفعه با دیدن الگویی مشابه الگوی سر و شانه، بازار واکنشی مشخص و قابل پیشبینی دارد. بنابراین او توانست از این طریق به کسب درآمد بپردازد.
ماجرای الگوهای کلاسیک همین بود که در بالا خواندید. یک الگوی خاص در نمودار ظاهر میشود و شما پیشبینی میکنید تا بازار دقیقا یک واکنش خاص بدهد. درست مانند وقتی که ابرهای سیاه را در آسمان میبینید و متوجه میشوید قرار است باران ببارد.
به چنین الگوهایی که در نمودار ظاهر میشوند الگوهای کلاسیک میگوییم. الگوهای کلاسیک در تحلیل تکنیکال بسیار استفاده میشوند به طوری که برخی صرفا از این الگوها برای معامله استفاده میکنند. به طور کلی تعداد محدودی از الگوهای معتبر وجود دارند اما اگر علاقهمند به تحقیق و جستوجو در این باره هستید میتوانید با مطالعه بیشتر به تعداد بسیار زیادی از الگوهای کلاسیک دست پیدا کنید. یکی از مهمترین و معروفترین الگوهای کلاسیک، الگوی سر و شانه یا الگوی هد اند شولدرز است که ترجمه مستقیمی از عبارت انگلیسی Head and Shoulders به حساب میآید.
الگوها چه کمکی به ما میکنند؟
الگوهای کلاسیک یک مزیت بزرگ دارند و آن هم این که بدون دردسر برای شما پول پارو میکنند! مزیتی که این الگوها دارند، سادگی در تحلیل نمودار است و شما میتوانید با یک نگاه آنها را تشخیص دهید و معامله باز کنید. به خاطر همین مزیت بزرگ است که بسیاری از معاملهگران ترجیح میدهند به جای آموختن نکتههای پیچیده و گنگ در تحلیل تکنیکال، از الگوهای کلاسیکی مانند الگوی سر و شانه استفاده کنند.
مزیت دیگری که این الگوها برای تریدرها دارند این است که میتوان اعتبار بالایی برای آنها قائل بود و به قول خودمانی میتوانیم روی آنها حساب ویژهای باز کنیم. معمولا الگوهای کلاسیک، سیگنالهای معتبری را منعکس میکنند و ریسک معاملاتی کمتری دارند.
اگر دقت کنید از کلمه «معمولا» در بیان اعتبار الگوهای کلاسیک استفاده کردیم؛ دلیل این است که هر چیزی در بازار تا حدودی قابل حدس زدن است و هرگز نمیتوانیم روند بازار را به طور صد در صدی پیشبینی کنیم. با این وجود الگوی سر و شانه یکی از الگوهایی است که اعتبار بالایی دارد و معاملهگران به محض دیدن آن، معامله خود را ثبت میکنند. الگوی سر و شانه نسبت به سایر الگوها سخت ایجاد میشود اما اگر ایجاد شود نتیجهای بسیار مطلوب و قابل پیشبینی خواهد داشت. به بیان بهتر، آینده بازار طوری که ما حدس میزنیم پیش خواهد رفت.
در ادامه میخواهیم به معرفی 0 تا 100 الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال بپردازیم اما قبل از پرداختن به این موضوع پیشنهاد میکنیم مطالب لیدوما فارکس را از طریق پیج اینستاگرامی دنبال کنید. این طوری سریعتر و آسانتر است.
الگوی سر و شانه چیست؟
الگوی سر و شانه دقیقا همان چیزی است که آن را نامگذاری کردهاند. در این الگو سه قله ( یا سه دره) با ارتفاعهای مختلف وجود دارد که ارتفاع دو قله از آنها یکسان و دیگری بلندتر است. بدون فوت وقت میرویم سراغ شکل تا بررسی الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال را ملموستر ادامه دهیم:
همان طور که در تصویر مشاهده میکنید اجزای یک الگوی سر و شانه به قرار زیر هستند:
این الگو به سادگی تداعیکننده اندام یک انسان است که شانهها در اطراف و سر در ارتفاع بلندتری قرار دارد و خط گردن جداکننده این اندام از سایر بدن است. بنابراین به خاطر سپردن الگوی هد اند شولدرز ساده است. در زیر مثالی از این الگو در نمودار مشاهده میکنیم:
نکتهای که وجود دارد این است که الگوی سر سر و شانه یا مثلث؟ و شانه در تحلیل تکنیکال کمتر از سایر الگوها به وجود میآید و هر چه تایمفریمهای خود را افزایش دهیم، تعداد کمتری از آن مییابیم اما اعتبار بالایی دارد و قابل اطمینان است. همچنین در پیدا کردن این الگو باید محتاط باشید چرا که هر 3 دره یا 3 قلهای، الگوی سر و شانه نیست. ممکن است با کوچکترین اشتباه، خود را دچار ضرر و زیان کنید. برای پیشگیری از این مشکل بهتر است تا با انواع الگوهای سر و شانه آشنا شویم.
انواع الگوی سر و شانه + نمونههای درست
الگوی سر و شانه دو شکل کلی دارد که اصلیترین شکل آن در قسمت قبل بیان شد. این الگو عموما در بالاترین قیمت رخ میدهد و شامل دو قله کوتاه و یک قله بلند است. شکل زیر:
شکل بعدی الگو، کاملا برعکس الگوی قبلی است. یعنی به جای قلهها، دره قرار میدهیم. به این شکل که دو دره با عمق برابر داریم و عمق دره سوم از دیگر درهها بیشتر خواهد بود. این نوع سر و شانه با اسم سر و شانه معکوس شناخته میشود و بیشتر در پایینترین قیمت به وجود میآید. مانند شکل زیر:
این دو الگو شکلهای درست الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال هستند و اعتبار بالایی دارند. در قسمت بعد میخواهیم چند نمونه از رایجترین شکلهای نادرست از این الگو را معرفی کنیم تا اگر اشتباه شما هم بود، رفع شود.
انواع الگوی سر و شانه + نمونههای نادرست
ضربالمثل هر گردی، گردو نیست در این جا صدق میکند. برخی از کاربران بلافاصله بعد از خواندن بخشهای ابتدایی مقاله صفحه را میبندند و سراغ نمودار میروند و هر الگوی مشابه سر و شانهای را که مشاهده کردند به حساب Head & Shoulders میگذارند. این اشتباه باعث میشود تا معاملههای این افراد غلط از آب درآید و به ضرر منجر شود.
برای جلوگیری از چنین اشتباهاتی دو راهکار ارائه میدهیم. اولین راهکار، تمرین است. توصیه میکنیم بعد از خواندن این مطلب سراغ چارت بروید و سعی کنید در تایمفریمهای مختلف، الگوی هد اند شولدرز را پیدا کنید. یکی از راههای آسان برای رسم این الگو استفاده از ابزارهای تریدینگ ویو است (این قسمت ویژه معاملهگران بازار فارکس است و نیازمند کار با وبسایت Tradingview است. برای مشاهده آموزش ثبتنام اینجا کلیک کنید).
راهکار دوم آشنایی با اشتباهات رایجی است که توسط سایر افراد اتفاق میافتند. چند نمونه از الگوهای اشتباه بعلاوه علت اشتباه بودن آنها آورده شدهاند.
این شکل الگوی سر و شانه نیست چرا که در این الگو حتما باید سر در بین دو شانه قرار گیرد. تصور اندام یک انسان میتواند درک درستی به شما بدهد. بنابراین شکل درست این است که قله بلندتر در وسط دو قله کوتاهتر قرار گیرد.
این شکل نیز اشتباه است. یکی از مهمترین ویژگیهای این الگو این است که ارتفاع شانهها یکسان باشد. در غیر این صورت الگو، نامعتبر خواهد بود.
یکی دیگر از رایجترین اشتباهاتی که در استفاده از الگوی هد اند شولدرز به وجود میآید، ترسیم الگو به شکل بالا است. برخی تصور میکنند که دو قله همارتفاع و یک قله با ارتفاع متفاوت رسم کردهاند و میتوانند از آن با عنوان الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال خود استفاده کنند اما اشتباه است. الگو باید دو شانه کوتاه و یک سر بلند داشته باشد. نباید شانهها بلندتر باشند.
این تصویر نیز اشتباه است. در بخشهای قبل به مراتب گفتیم که شکل صحیح الگوی هد اند شولدرز باید مانند اندام یک انسان رسم شود و رسم سه قله (یا سه دره) با ارتفاعهای یکسان غلط است. این الگو با نام الگوی سهقله شناخته میشود که در مقالات دیگر لیدوما فارکس بررسی شده است. برای دسترسی میتوانید وارد صفحه مجازی لیدوما فارکس شوید.
معامله با الگوی سر و شانه
همه چیز به آموختن شکل و شمایل الگوها ختم نمیشود و ما باید روش کار با آنها را بیاموزیم. در این بخش دو شکل کلی معامله با الگوی سر و شانه را بررسی خواهیم کرد.
الگوی سر و شانه نزولی
سر و شانه نزولی به این دلیل نزولی نامگذاری شده است که روند بعد از آن نزولی خواهد بود. به بیان دیگر، الگوی کلاسیک سر و شانه از نوع الگوی کلاسیک تغییر روند یا بازگشتی است. در واقع اگر روند ما قبل از تشکیل الگو صعودی باشد، با مشاهده سر و شانه متوجه میشویم که قرار است روند نزولی شود و بازگردد. به همین دلیل به این الگو بازگشتی میگوییم و الگوی زیر را سر و شانه نزولی مینامیم.
بنابراین میدانیم که باید در یکی از قیمتهای اوج، معامله فروش باز کنیم چرا که روند نزولی خواهد شد اما سوال این است که معامله فروش خود را در چه نقطهای ایجاد کنیم؟
یک کاندید برای فروش، شانه دوم است (رنگ قرمز) اما اگر اهل ریسک نیستید صبر کنید تا قیمت باز هم پایین بیاید و الگوی سر و شانه تکمیل شود، سپس در خط گردن معامله فروش باز کنید (رنگ سبز). به عنوان گزینه بهتر میتوانید بیشتر صبر کنید چرا که احتمال دارد قیمت بعد از برخورد به خط گردن مقداری صعودی شود و سپس روند ریزشی پرقدرت خود را شروع کند. در نتیجه بهترین گزینه برای فروش، مثلث آبی است که در شکل زیر مشاهده میکنید:
شما میتوانید حد ضرر خود را در ارتفاع شانهها قرار دهید و حد سودتان را تا عمقی بگذارید که روند صعودی قبلا از آن جا شروع شده است. به عنوان یک گزینه دیگر میتوانید به اندازه ارتفاع سر از نقطه فروش پایین بروید و حد سودتان را در آن نقطه قرار دهید. در شکل زیر جزئیات ترسیم شدهاند:
روش اول با رنگ قرمز و روش دوم با رنگ سبز نمایش داده شده است.
توجه: همیشه منتظر اصلاح قیمت بعد از برخود با خط گردن نمانید. گاهی قیمت بلافاصله خط گردن را میشکند و با قدرت ریزش خود را ادامه میدهد. اگر تصمیم دارید معامله فروش باز کنید بهترین کار فروش پلهای است. یک بار در خط گردن بفروشید و در صورتی که قیمت تا نیمی از ارتفاع شانه صعود کرد، یک معامله فروش دیگر باز کنید. همچنین باید حجم معاملات خود را به درستی مدیریت کنید. این کار با عنوان مدیریت ریسک و سرمایه شناخته میشود و انتظار میرود تا شما با چنین مفهومی آشنا باشید.
الگوی سر و شانه صعودی
این الگو دقیقا مشابه الگوی سر و شانه نزولی است اما برای درک بهتر مجددا آن را بررسی میکنیم.
این الگو عموما در نازلترین قیمت بازار ایجاد میشود و روند قبل از تشکیل آن نزولی است. بنابراین انتظار داریم تا بعد از تکمیل الگو، قیمت صعودی شود. معاملهگران با مشاهده سر و شانه صعودی در کمین هستند تا معامله خرید باز کنند.
بهترین مناطق خرید در الگوی هد اند شولدرز صعودی به ترتیب با رنگهای آبی، بنفش و سیاه مشخص شدهاند:
حد سود و ضرر نیز مشابه بخش قبل است؛ حد ضرر را در عمق شانه و حد سود را همارتفاع شروع روند نزولی قرار دهید.
نکتههایی درباره الگوی هد اند شولدرز (Head & Shoulders)
الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال همیشه معتبر نیست و باید برای اطمینان از صحت آن بررسیهای لازم توسط معاملهگر یا تحلیلگر انجام شود. نکتههای زیر بسیار مهم هستند؛ از آنها غافل نشوید!
نکته 1: الگوی سر و شانه نزولی در بالاترین قیمت (در قله قیمتی) و سر و شانه صعودی در پایینترین قیمت (در دره قیمتی) معتبر هستند در غیر این صورت تضمین نمیشود که به احتمالات ما منجر شوند. در واقع هر الگویی که در بین روند ایجاد شود یا در روند معکوس خود به وجود آید، نامعتبر است.
مثال : این مثال نشان میدهد که سر و شانه صعودی در اوج قیمت نامعتبر است:
نکته 2: خط گردن میتواند ناراست و کج باشد. بنابراین معاملات ما بر اساس نوع این خط تغییر میکند. اگر این خط توسط قیمت شکسته شود، میتوانیم وارد معامله شویم. پیشنهاد میکنیم در تریدهای خود، خط گردن را رسم کنید و حتما آن را در نظر بگیرید.
نکته 3: الگوی سر و شانه میتواند به نتیجه درستی منجر نشود. پس حتما حجم خود را کنترل کنید و همیشه حالات بد را مد نظر قرار دهید.
نکته 4: استفاده از الگویهای کلاسیک به ویژه الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال به تنهایی کارساز نیستند. بهتر است همیشه سیگنالهای دیگر را نیز بررسی کنید و در صورتی که چند سیگنال با یکدیگر همخوانی داشتند وارد معامله شوید.
الگوهای قیمت در فارکس
در بین تمامی روشهای موجود در معاملات فارکس، انتخاب یک روش معمول میتواند موجب صرفه جویی در زمان، پول و تلاش شما شود. معاملهگر میتواند با تنظیم دقیق روشهای متداول و ساده، با استفاده از الگوهایی که مرتباً در چارت قیمت اتفاق میافتند و با کمی تمرین به راحتی قابل مشاهده هستند، یک برنامه کامل معاملاتی تهیه کند. الگوهای قیمت، کندلها و ایچیموکو سیگنالهای مناسبی در هنگام معاملات ارائه میدهند. اگرچه ممکن است استفاده از این الگوها پیچیده به نظر برسد اما روشهای ساده و متداولی وجود دارد که میتوان از این الگوها در معاملات بهره گرفت.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید مقاله پرایس اکشن را مطالعه کنید.
با وجود این که تعداد بیشماری از الگوهای قیمت با پیچیدگی متفاوت وجود دارند، دو الگو نیز هستند که بهطور مرتب در چارت اتفاق افتاده و روشی نسبتاً ساده برای معاملات ارائه میدهند. این دو الگو، الگوی سر و شانه و مثلث است.
الگوی سر و شانه
به طور معمول؛ الگوی سر و شانه در انتهای یک روند صعودی یا بعد از یک روند نزولی دیده میشود. این الگو با سه قیمت مشخص میشود، قیمت اول که شانه اول است و قیمت بعدی که بالاترین قیمت روند بوده و سر نامیده میشود و با برگشت قیمت و تشکیل شانه دوم الگو کامل میگردد. در الگوی برعکس سر و شانه نیز با تشکیل اولین شانه و بعد تشکیل سر در پایینتر از قیمت شانه و برگشت آن و تشکیل شانه دوم الگو کامل میشود (تصویر شماره 1). کامل شدن الگو به وسیله اتصال نقاط اصلی و مشخص شدن خط گردن نشان داده میشود. در الگویی که در انتهای روند نزولی شکل میگیرد، خط گردن با اتصال بالاترین نقاط قیمتی و در الگوی انتهای روند صعودی با اتصال پایینترین قیمتها مشخص میگردد.
این الگو قابل معامله است، زیرا حد سود و زیان و نقطه ورود مناسبی را ارائه میدهد. در تصویر شماره 1 که الگوی سر و شانه پایین در آن تشکیل شده است، نقطه ورود به معامله بعد از شکسته شدن خط گردن میباشد. حد زیان میتواند در نقطه 1.2150 و پایین شانه سمت راست و یا (محتاطانه) پایین سر قرار گیرد. مورد دوم ریسک معامله را افزایش میدهد اما احتمال زیان قبل از دیده شدن حد سود را کاهش میدهد. حد سود در این الگو با توجه به بیشترین فاصله قیمت از خط گردن مشخص میشود که بعد از شکسته شدن خط قیمت به همان اندازه حرکت خواهد کرد.
الگوی مثلث
الگوهای مثلثی بخصوص در قاب زمانی کوتاه بسیار متداول هستند و میتوانند متقارن، صعودی یا نزولی باشند. گرچه هر مثلث برای انجام معامله خاصی مناسب است اما ماهیت مثلثها با هم تفاوتی ندارد. الگوی مثلث در زمانی اتفاق میافتد که قیمت در یک دامنه خاص حرکت کرده و با هر نوسان قیمت این دامنه محدودتر میگردد.
تصویر شماره 2 یک الگوی مثلثی متقارن را نشان میدهد. این الگو قابل معامله است زیرا نقطه ورود و حدود سود و زیان آن مشخص است. نقطه ورود هر مثلثی با شکسته شدن دیواره تعیین میگردد. در این مثال، دیواره پایین مثلث، رو به پایین شکسته شده که نقطه ورود یک معامله فروش را نشان میدهد. حد زیان در بالای محدوده مثلث قرار دارد. حد سود نیز بر اساس اندازه ضلع مثلث در نظر گرفته میشود و همانطور که مشاهده میکنید، بازار این قیمت را دیده است.
الگوی اینگالفینگ
چارتهای کندلی اطلاعات بیشتری نسبت به چارتهای خطی در اختیار معاملهگران قرار میدهند. به همین دلیل، الگوهای کندلی ابزار مفیدی برای سنجش حرکات قیمت در تمامی بازههای زمانی هستند. در حالی که الگوهای کندلی بسیاری وجود دارد، یک مورد از آنها در بازار فارکس از همه کاربردیتر است.
الگوی اینگالفینگ یک موقعیت عالی معاملاتی است زیرا به راحتی قابل تشخیص بوده و حرکت قیمت تغییرات قوی و سریع را در جهت ادامه روند نشان میدهد. در یک روند نزولی، بدنه اصلی یک کندل صعودی به طور کامل بدنه کندل نزولی قبل از خود را پوشش میدهد. در یک روند صعودی، بدنه اصلی کندل نزولی کاملاً بدنه کندل نزولی قبلی را پوشش میدهد.
این الگو کاملاً قابل معامله است زیرا حرکت قیمت یک برگشت قوی را نوید میدهد و کندلها نیز از قبل حرکت خلاف جهت را تایید کردهاند. معاملهگران با در نظر گرفتن حد زیان میتوانند از تغییر جهت بالقوه روند استفاده کنند. در تصویر شماره 3 شما یک الگوی اینگالفینگ را مشاهده میکنید که نشانهای از تشکیل یک روند صعودی است. نقطه ورود قیمت باز شدن کندل بعد از شکل گیری الگو است. حد زیان در پایینترین نقطه الگو قرار دارد. در این سر و شانه یا مثلث؟ الگو حد سود مشخصی قابل شناسایی نیست و با توجه به موقعیت بازار ارزیابی میگردد.
ابر ایچیموکو
ایچیموکو یک اندیکاتور تکنیکال است که بر روی چارت قیمتی قرار میگیرد. تشخیص سیگنالهای ایچیموکو امر سادهای نیست اما با تلفیق آن با الگوهای حرکت قیمتی میتوان الگوهای متداول را شناسایی کرد. ابر ایچیموکو از ترکیب خطوط حمایت و مقاومت تشکیل میشود که در نهایت یک محدوده حمایت و مقاومت پویا را نمایش میدهد. به عبارت سادهتر، اگر قیمت بالاتر از ابر باشد، حرکت صعودی است و ابر به عنوان محدوده حمایت عمل می کند. اگر قیمت زیر ابر باشد، آن حرکت نزولی بوده و ابر در نقش محدوده مقاومتی قرار دارد.
این ابر یک الگوی ادامه دار متداول است، اما از آنجایی که محدودههای حمایت و مقاومت ابر بسیار پویاتر از خطوط حمایت و مقاومت افقی سنتی است، نقاط ورودی بیشتری را ارائه داده و متوقف نمیشود. از این رو با استفاده از ابر ایچیموکو در بازارهای دارای روند، معاملهگر اغلب قادر به گرفتن بخش اعظم روند خواهد بود. همانطور که در تصویر شماره 4 میبینید، در یک روند صعودی یا نزولی نقاط ورودی بسیار زیادی در دسترس هستند که البته میتواند از یک معامله با حد زیان متحرک استفاده کرد.
در روند نزولی ، بر روی ابر ایچیموکو چندین نقطه ورود بالقوه وجود داشته که هیچ کدام قادر به شکست محدوده و عبور به سمت بالا نبودهاند. نقطه ورود بعد از بازگشت قیمت در برخورد با ابر ایچیموکو مشخص میشود. با برگشت قیمت ادامه روند نزولی تایید شده و اصلاح قیمت انجام شده است. همچنین می توان از ابر برای تغییر حد زیان سر و شانه یا مثلث؟ استفاده کرد و مرز خارجی آن را به عنوان حد زیان در نظر گرفت. در این حالت با خروج قیمت از داخل ابر، مرز بیرونی ابر (مرز بالایی در روند نزولی، مرز پایینی روند صعودی) جایی است که میتوان حد زیان را قرار داد. این الگو بهترین راه حل در جفت ارزهای روند دار است.
همچنین میتوانید تحلیلهای تکنیکال بازار فارکس را که از طریق متخصص بازارهای مالی بهصورت روزانه ارائه میشود را مشاهده کنید.
نتیجهگیری
روشهای معاملاتی فراوانی وجود دارد که همگی برای مشخص کردن نقاط ورود و حدود زیان از الگوهای قیمتی استفاده میکنند. در برخی الگوهای چارت مانند الگوی سر و شانه و همچنین مثلث، شناسایی نقاط ورود، حد سود و زیان بسیار ساده است. الگوی کندلی اینگالفینگ نیز تغییر جهت روند را نشان داده و با تعیین نقطه ورود و حد زیان کم سود بالقوهای به همراه دارد. استفاده از ابر ایچیموکو با چندین نقطه ورود و حد زیان متحرک، معامله یک روند طولانی را امکان پذیر میسازد. با پیشرفت روشهای معاملاتی، معاملهگران تلاش در ترکیب چند الگو و روش دارند تا بتوانند به واسطه آن سیستم معاملاتی منحصر به فرد و سودده خود را طراحی کنند.
10 الگو نمودار که هر معامله گر باید بداند
الگوهای نمودار یک جنبه جدایی ناپذیر از تجزیه و تحلیل فنی است ، اما قبل از استفاده برخی از آنها نیاز به یادگیری دارد. برای کمک به شما در کنار آمدن با آنها ، در اینجا 10 الگو نمودار که هر معامله گر باید بداند آموزش می دهیم.
الگوی نمودار شمعی در یک نمودار قیمت است که به شما کمک می کند تا سر و شانه یا مثلث؟ براساس آنچه در گذشته اتفاق افتاده اند ، قیمت ها در مرحله بعدی پیش بینی شوند. الگوهای نمودار اساس تجزیه و تحلیل فنی است و نیاز به یک معامله گر دارد که بداند دقیقاً به دنبال چه چیزی است.
بهترین الگوهای نمودار
- سر و شانه
- سقف دوقلو
- کف دوقلو
- پایین گرد
- فنجان و دسته
- کنج ها
- پرچم
- مثلث صعودی
- مثلث نزولی
- مثلث متقارن
هیچ الگوی نمودار “بهترینی” وجود ندارد ، زیرا همه آنها برای برجسته کردن روندهای مختلف در بازارهای مختلف استفاده می شود. غالباً ، از الگوهای نموداری در معاملات استفاده می شود ، که دیدن باز و بسته شدن کندلی در بازار را کمی آسان تر می کند.
همانطور که گفته شد ، مهم است که “بهترین” الگوی نمودار را برای بازار خاص خود بدانید ، زیرا استفاده از یک الگوی اشتباه یا عدم دانستن اینکه کدام یک را استفاده می کنید ، باعث می شود فرصت سود را از دست دهید.
قبل از ورود به پیچیدگی های الگوهای مختلف، مهم است که به طور خلاصه سطح حمایت و مقاومت را توضیح دهیم. پشتیبانی به سطحی اشاره دارد که در آن قیمت دارایی متوقف می شود و دوباره برگشت می کند. مقاومت جایی است که قیمت معمولاً متوقف می شود و دوباره پایین می آید.
دلیل ظاهر شدن سطح حمایت و مقاومت به دلیل تعادل بین خریداران و فروشندگان – یا تقاضا و عرضه است. وقتی در بازار خریداران بیشتری نسبت به فروشندگان وجود دارند (یا تقاضای بیشتری نسبت به عرضه دارند) ، قیمت تمایل به افزایش دارد. وقتی تعداد فروشندگان بیشتر از خریداران باشد (عرضه بیشتر از تقاضا) ، قیمت معمولاً کاهش می یابد.
به عنوان مثال ، قیمت دارایی ممکن است در حال افزایش باشد زیرا تقاضا از عرضه پیشی می گیرد. با این حال ، قیمت در نهایت به حداکثر قیمت خریداران می رسد و تقاضا در آن سطح قیمت کاهش می یابد. در این مرحله ، خریداران ممکن است تصمیم بگیرند که موقعیت خود را ببندند.
این باعث ایجاد مقاومت می شود و با شروع پیشی گرفتن عرضه از تقاضا ، با افزایش خریداران بیشتر و موقعیت های خود ، قیمت شروع به نزولی شدن به سطح حمایت می کند. هنگامی که قیمت یک دارایی به اندازه کافی کاهش یابد ، خریداران ممکن است دوباره خرید کنند زیرا قیمت اکنون قابل قبول تر است – ایجاد سطحی از پشتیبانی که در آن تقاضا شروع می شود.
در صورت ادامه خرید ، قیمت با افزایش تقاضا نسبت به عرضه ، قیمت را به سمت سطحی از مقاومت برمی گرداند. هنگامی که قیمت از سطح مقاومت عبور می کند ، ممکن است به سطح حمایت تبدیل شود.
انواع الگوهای نمودار
الگوهای نمودار به طور کلی به سه دسته تقسیم می شوند: الگوهای ادامه ، الگوهای معکوس و الگوهای دو طرفه.
- یک ادامه سیگنال ادامه یک روند مداوم است.
- الگوهای نمودار معکوس نشان می دهد که روند ممکن است در شرف تغییر جهت باشد.
- الگوهای نمودار دو جانبه به معامله گران می فهماند که قیمت می تواند از هر دو جهت حرکت کند – یعنی بازار بسیار بی ثبات است.
1- سر و شانه (Head and shoulders)
سر و شانه ها یک الگوی نمودار است که در آن یک قله بزرگ دارای قله کمی کوچکتر در دو طرف آن است. معامله گران به الگوهای سر و شانه ها نگاه می کنند تا یک چرخش صعودی از نزولی را پیش بینی کنند.
به طور معمول ، قله اول و سوم کوچکتر از قله دوم خواهد بود ، اما همه آنها در همان سطح پشتیبانی قرار می گیرند ، در این صورت به عنوان “خط گردن” شناخته می شود. هنگامی که قله سوم به سطح پشتیبانی بازگشت ، احتمال دارد که به یک روند صعودی به نزولی تبدیل شود.
2 – سقف دوقلو (Double top)
معامله گران برای برجسته کردن روند معکوس از آن استفاده می کنند. به طور معمول ، قیمت قبل از بازگشت به سطح پشتیبانی ، اوج می گیرد. سپس یکبار دیگر صعود خواهد کرد قبل از اینکه دائماً بر خلاف روند غالب برگردد.
3- کف دوقلو (Double bottom)
الگوی نمودار کف دوقولو نشان دهنده یک دوره فروش است که باعث می شود قیمت یک دارایی به زیر سطح پشتیبانی کاهش یابد. سپس قبل از افت دوباره ، تا حدی از مقاومت بالا می رود. سرانجام ، روند معکوس و حرکت صعودی را آغاز خواهد کرد.
کف دوقولو الگوی برگشت صعودی است ، زیرا این نشان دهنده پایان روند نزولی و تغییر به سمت روند صعودی است.
4-پایین گرد (Rounding bottom)
الگوی نمودار پایین گرد می تواند به معنی ادامه یا تغییر باشد. به عنوان مثال ، در طی روند صعودی قیمت دارایی ممکن است قبل از اینکه یکبار دیگر افزایش یابد ، کمی افت کند. این می تواند یک ادامه صعودی باشد.
نمونه ای از پایین چرخش معکوس صعودی – که در زیر نشان داده شده است – این خواهد بود که قیمت یک دارایی در یک روند نزولی قرار داشته باشد و قبل از تغییر روند و ورود به روند صعودی صعودی ، یک پایین گرد گرد تشکیل شود.
معامله گران با خرید نیمه راه پایین ، در نقطه پایین و سرمایه گذاری در ادامه ، به دنبال استفاده از این الگو خواهند بود.
5-فنجان و دسته (Cup and handle)
الگوی فنجان و دسته یک الگوی ادامه دهنده سرسخت کله شق است که برای نشان دادن یک دوره احساس نزولی در بازار قبل از اینکه روند کلی سرانجام با یک حرکت صعودی ادامه یابد ، استفاده می شود. فنجان شبیه الگوی نمودار پایین گرد است و دسته آن شبیه الگوی کنج است – که در بخش بعدی توضیح داده شده است.
پس از پایین شدن سطح پایین ، قیمت دارایی احتمالاً وارد یک اصلاح موقت می شود که به عنوان دسته شناخته می شود زیرا این اصلاح در نمودار قیمت به دو خط موازی محدود شده است. در نهایت دارایی از روند معکوس خارج شده و به روند کلی صعودی ادامه خواهد داد.
6-کنج (Wedges)
کنج ها به عنوان فشرده شدن حرکات قیمت بین دو خط روند شیب دار شکل می گیرند. دو نوع کنج وجود دارد: بالا صعودی و نزولی.
یک کنج در حال ظهور با یک خط روند نشان داده شده بین دو خط حمایت و مقاومت مایل به سمت بالا نشان داده شده است. در این حالت خط حمایت تندتر از خط مقاومت است. این الگو به طور کلی نشان می دهد که قیمت یک دارایی سرانجام به طور دائمی کاهش می یابد – که با شکستن سطح حمایت نشان داده می شود.
یک کنج در حال نزول بین دو سطح شیب دار رو به پایین رخ می دهد. در این حالت خط مقاومت نسبت به تکیه گاه تندتر است. نزول یک کنج معمولاً نشانگر افزایش قیمت دارایی و شکستن سطح مقاومت است ، همانطور که در مثال زیر نشان داده شده است.
کنج های در حال افزایش و نزول الگوی معکوس هستند ، کنج صعودی نشان دهنده یک بازار نزولی و کنج های نزولی بیشتر به یک بازار صعودی متصل هستند.
7-پرچم (Pennant or flags)
الگوی پرچم، پس از اینکه یک دوره حرکت رو به بالا را تجربه کرد و به دنبال آن ادغام ایجاد می شود. به طور کلی ، در مراحل اولیه روند ، قبل از اینکه وارد یک سری حرکات کوچکتر به سمت بالا و پایین شود ، افزایش چشمگیری وجود خواهد داشت.
نشانه ها می توانند صعودی یا نزولی باشند ، و می توانند نشان دهنده یک ادامه یا یک وارونه باشند. نمودار فوق مثالی از ادامه روند صعودی است. از این نظر ، پرچم ها می توانند شکلی از الگوی دو طرفه باشند زیرا یا ادامه و هم نزول نشان می دهند.
اگرچه ممکن است یک پرچیم شبیه به یک الگوی کنج یا یک الگوی مثلث باشد – که در بخشهای بعدی توضیح داده شده است – توجه به این نکته ضروری است که کنج ها باریک تر از پرچم ها یا مثلث ها هستند. همچنین ، کنج ها با پرچم تفاوت دارند زیرا یک کنج همیشه صعودی یا نزولی است ، در حالی که یک پرچم همیشه صعودی است.
8-مثلث صعودی (Ascending triangle)
مثلث صعودی یک الگوی ادامه صعودی است که نشانگر ادامه روند صعودی است. مثلث های صعودی را می توان با قرار دادن یک خط افقی در امتداد بالاترین سطح قیمت مقاومت – و سپس رسم یک خط روند صعودی در امتداد پایین قیمت، روی نمودارها رسم کرد.
مثلث های صعودی غالباً دارای دو یا چند موج یکسان هستند که اجازه می دهد خط افقی ترسیم شود. خط روند نشان دهنده روند صعودی کلی الگو است ، در حالی که خط افقی سطح مقاومت تاریخی آن دارایی خاص را نشان می دهد.
9-مثلث نزولی (Descending triangle)
در مقابل ، یک مثلث نزولی نشان دهنده ادامه نزولی روند نزولی است. به طور معمول ، یک معامله گر در تلاش برای سودآوری از بازار در حال سقوط ، در یک مثلث نزولی وارد موقعیت کوتاه می شود.
مثلث نزولی به طور کلی تغییر می کند و حمایت را می شکند زیرا نشان دهنده بازاری است که فروشندگان تسلط دارد ، به این معنی که قله های متعاقباً پایین تر هستند و بعید است که معکوس شوند.
مثلث های نزولی را می توان از یک خط حمایت افقی و یک خط مقاومت شیب دار به سمت پایین تشخیص داد. سرانجام ، این روند حمایت شکسته خواهد شد و روند نزولی ادامه خواهد یافت.
10-مثلث متقارن (Symmetrical triangle)
الگوی مثلث متقارن بسته به بازار می تواند صعودی یا نزولی باشد. در هر صورت ، به طور معمول یک الگوی ادامه دار است ، به این معنی که بازار پس از شکل گیری الگو معمولاً در همان جهت ادامه خواهد یافت.
مثلث های متقارن زمانی شکل می گیرند که قیمت با یک سری قله های پایین تر و فرورفتگی های بالاتر همگرا شود. در مثال زیر ، روند کلی نزولی است ، اما مثلث متقارن به ما نشان می دهد که یک دوره کوتاه از چرخش های صعودی وجود داشته است.
با این حال ، اگر روند مشخصی قبل از شکل گیری الگوی مثلث وجود نداشته باشد ، بازار می تواند در هر دو جهت شکسته شود. این مثلث های متقارن را به الگویی دو طرفه تبدیل می کند – به این معنی که در بازارهای ناپایدار استفاده می شوند ، جایی که مشخص نیست که قیمت دارایی به کدام سمت حرکت می کند. نمونه ای از یک مثلث متقارن دو طرفه را می توان در زیر مشاهده کرد.
خلاصه الگوهای نمودار شمعی
تمام الگوهای توضیح داده شده در این مقاله شاخص های فنی مفیدی هستند که می توانند به شما کمک سر و شانه یا مثلث؟ کنند تا درک کنید که چگونه یا چرا قیمت دارایی به یک روش خاص حرکت کرده است – و به چه روشی ممکن است در آینده حرکت کند. این به این دلیل است که الگوهای نمودار قادر به برجسته کردن مناطق پشتیبانی و مقاومت هستند ، که می تواند به یک معامله گر کمک کند تصمیم بگیرد که آیا باید یک موقعیت خرید یا فروش را باز کنند. یا اینکه آیا باید سفارش های باز خود را تغییر و احتمالاً ببندند.
الگوهای خطی کلاسیک | الگوهای قیمتی
در بازار فارکس پس از نوسانات قیمتی متعدد و پس از اتمام کشمکش میان خریداران و فروشندگان ،نوعی تعادل و به عبارتی دیگر ، نوعی آرامش در بازار ساکن میشود که به آن اصلاح قیمت گفته میشود. هنگامی که بازار وارد فاز اصلاح میشود در واقع خریداران و فروشندگان هر یک به دنبال راهی برای بدستگرفتن قدرت بازار هستند. که این امر باعث بوجود آمدن الگوهای قیمتی مختلف میشود که هریک سیگنالی از روند آتی بازار به همراه دارند. یک معامله گر حرفه ایی بیشتر در زمان اصلاح بر بازار تمرکز میکند تا این الگو های قیمتی را شکار کند.
در ادامه مهم ترین و شناخته شده ترین الگو های قیمت را تحت عنوان الگوهای خطی کلاسیک آموزش میبینیم.
الگوی پرچم | الگوی Flag
این الگو معمولا در انتهای یک روند پرقدرت صعودی یا نزولی شکل میگیرد.این الگو یک الگوی ادامه روندی است به این معنی که اگر در انتهای یک روند صعودی ظاهر شود روند بعد از آن نیز صعودی و اگر در انتهای یک روند نزولی ظاهر شود ادامه روند نیز نزولی خواهد بود . این الگو یکی از ساده ترین و در عین حال یکی از پرکاربرد ترین الگوهای قیمتی هم در بازار فارکس و هم در بازار بورس است.
در تایم فریم 4 ساعته جفت ارز EUR/USD ، این الگو در انتهای روند صعودی به صورت یک کاهش جزئی یا همان اصلاح ظاهر شده است.
شکل شماتیک الگوی پرچم بصورت عکس زیر است :
استراتژی معاملاتی با الگوی پرچم
نقطه ورود به معامله ، شکست سقف پرچم در روند صعودی یا شکست کف پرچم در روند نزولی.
حد ضرر Stop Loss ، پایین ترین قیمت الگو در روند صعودی یا بالا ترین قیمت در روند نزولی.
حد سود Take Profit ، هدف قیمتی اول و دوم به ترتیب 50% و 100% میله پرچم با استفاده از فیبوناچیاکسپنشن Expansion .
الگوی مثلث متقارن
این الگو در بسیاری از اصلاحات قیمتی دیده میشود. معمولا در تایم فریم بالاتر به صورت کندل اینساید بارInside Bar Candle Stick شناخته میشود. این الگو میتوانند ادامه دهنده و یا تمام کننده روند قبل از خود باشد.
شکل شماتیک الگوی مثلث متقارن بصورت عکس زیر است :
استراتژی معاملاتی الگوی مثلث متقارن
نقطه ورود ، شکست بالا ترین قیمت در شکست صعودی یا پایین ترین قیمت در شکست نزولی.
حد ضرر Stop Loss ، آخرین برخورد با ضلع پایین در شکست صعودی یا آخرین برخورد با ضلع بالا در شکست نزولی.
حد سود Take Profit ، هدف قیمتی اول و دوم به ترتیب 50% و 100% قاعده یا ارتفاع مثلث با استفاده از فیبوناچی اکسپنشن .
جهت ثبت نام در بروکر amarket بر روی عکس زیر کلیک کنید و 20% بونوس هدیه دریافت نمایید.
الگوی کنج | الگوی تراکمی
این الگو یک الگوی بازگشتی است ، به این منظور که اگر به صورت صعودی شکل بگیرد روند بعد از آن نزولی است و بالعکس. در این الگو به تدریج کف ها و سقف های الگو به یکدیگر نزدیک میشوند.
شکل شماتیک الگوی کنج بصورت عکس زیر است :
استراتژی معاملاتی با الگوی تراکمی :
نقطه ورود ، شکست کف الگو در روند صعودی یا شکست سقف الگو در روند نزولی.
حد ضرر Stop Loss، بالا ترین قیمت در الگوی صعودی و پایین ترین قیمت در الگوی نزولی.
حد سود Take profit ، پایین ترین قیمت در الگوی صعودی و بالا ترین قیمت در الگوی نزولی.
الگوی کاپ | الگوی فنجان
این الگوی قیمتی به ندرت در بازار بوجود می آید و معمولا در تایم فریم های بالاتر دیده میشود اما بعد از شکل گرفتن این الگوی قیمتی میتوان انتظار یک روند قوی را داشت.
شکل شماتیک الگوی فنجان بصورت عکس زیر است :
استراتژی معاملاتی با الگوی کاپ
نقطه ورود ، شکست سقف قیمتی در الگوی صعودی یا شکست کف قیمتی در الگوی نزولی.
حدضرر Stop Loss ، پایین ترین قیمت در قسمت دسته کاپ یا فنجان در الگو صعودی و بالعکس.
حد سود Take Profit ، اول و دوم به ترتیب 50% و 100% ارتفاع فنجان با استفاده از فیبوناچی اکسپنشن Expansion در نقطه ورود .
الگوی قیمتی مستطیل | Side Way
الگوی مستطیل در بازار فارکس بسیار رایج است و عمدتا به عنوان بازار ساید وی Side Way یا بازار خنثی از آن یاد میشود. معمولا در چنین شرایطی معامله گران معتقدند قدرت بازار به طور مساوی بین خریداران و فروشندگان تقسیم شده است. و روند بعد از این الگو بستگی به پیروزی خریداران یا فروشندگان دارد. بنابراین الگوی مستطیل هم میتواند یک الگوی بازگشتی باشد هم یک الگوی ادامه روندی.
شکل شماتیک الگوی مستطیل بصورت عکس زیر است :
استراتژی معاملاتی با الگوی مستطیل
نقطه ورود به معامله ، شکست بالا ترین یا پایین ترین قیمت الگو .
دستور حد ضرر Stop Loss ، بالا ترین قیمت الگو در شکست نزولی یا پایین ترین قیمت الگو در شکستصعودی .
حد سود Take Profit ، هدف اول و هدف دوم به ترتیب 50% و 100% ارتفاع الگو با استفاده از فیبوناچیExpansion از محل ورود به معامله .
الگوی قیمتی سر و شانه
این الگو یک الگوی قیمتی بازگشتی است که معمولا در اوج های قیمتی یا کف های قیمتی تشکیل میشود. الگوی سر و شانه متشکل از سه اوج و دو کف قیمتی است که اوج قیمتی میانی بالا تر از دو اوج قیمتی دیگر است و خط واصل بین دو کف قیمتی به عنوان خط گردن این الگو شناخته میشود. البته اگر این الگو در انتهای یک روند نزولی ظاهر شود متشکل از سه کف قیمتی و دو اوج قیمتیخواهد بود که کف قیمتی میانی پایین تر از دو کف قیمتی دیگر است و خط گردن در اینجا خط واصل دو اوج قیمتی یاد شده است.
شکل شماتیک الگوی سر و شانه بصورت عکس زیر است :
استراتژی معاملاتی با الگوی سر و شانه
نقطه ورود به معامله ، شکست امتداد خط گردن .
حد ضرر Stop Loss ، اوج قیمتی دوم .
حد سود Take Profit ، هدف اول و هدف دوم به ترتیب 50% و 100% ارتفاع الگو (فاصله اوج قیمتی میانی با خط گردن) با استفاده از فیبوناچی اکسپنشن در نقطه ورود.
الگوی سقف دو قلو | الگوی کف دو قلو
این الگو یک الگوی بازگشتی است. الگوی سقف دو قلو معمولا در انتهای روند های صعودی و الگوی کف دو قلو در انتهای روند های نزولی ظاهر میشوند. الگوی سقف دو قلو متشکل از دو سقف تقریبا هم تراز هم به شکل M و الگوی کف دو قلو متشکل از دو کف قیمتی هم تراز به شکل W میباشند.
شکل شماتیک الگوی سقف دو قلو بصورت عکس زیر است :
استراتژی معاملاتی با الگوی سقف دو قلو و کف دو قلو
نقطه ورود به معامله ، شکست کف قیمتی در الگوی سقف دو قلو یا شکست سقف قیمتی در الگوی کف دو قلو .
حد ضرر Stop Loss ، اوج قیمتی در الگوی سقف دو قلو یا کف قیمتی در الگوی کف دو قلو .
حد سود Take Profit ، هدف قیمتی اول و دوم به ترتیب 50% و 100% ارتفاع الگو (فاصله بین اوج و کف الگو ) .
الگوی قیمتی سقف سه قلو | الگوی قیمتی کف سه قلو
الگوی سه کف و الگوی سه اوج بازگشتی هستند با این تفاوت که الگوی سه کف در انتهای روند نزولی و الگوی سه اوج در انتهای روند صعودی شکل میگیرند. الگوی سقف سه قلو متشکل از سه اوج قیمتی تقریبا هم تراز و حداقل دو کف قیمتی و الگوی سه کف متشکل از سه کف قیمتی تقریبا یکسان و حداقل دو اوج قیمتی است.
شکل شماتیک الگوی سقف سه قلو بصورت عکس زیر است :
استراتژی معاملاتی با الگوی سه اوج و سه کف
نقطه ورود به معامله ، شکست خط واصل کف های قیمتی در الگوی سه اوج یا شکست خط واصلاوج های قیمتی در الگوی سه کف.
حد ضرر Stop Loss ، بالاترین قیمت در الگوی سه اوج یا پایین ترین قیمت در الگوی سه کف.
حد سود Take Profit ، هدف قیمتی اول و دوم به ترتیب 50% و 100% فاصله بین بالا ترین قیمت و پایین ترین قیمت الگو با استفاده از فیبوناچی Expansion از نقطه ورود.
پیشنهاد میکنیم مطلب پرطرفدار « کش بک فارکس چیست؟ » را نیز در سایت گوگل فارکس مطالعه فرمایید.
دیدگاه شما