- کندل چکش چیست؟
- محل قرارگیری کندل چکش در نمودار سهام
- انواع کندل چکش
- تحلیل سهم با کندل چکش و اسیلاتورها
- ویژگیهای الگوی کندل چکش
- الگوی چکش معکوس چیست؟
- ویژگیهای الگوی کندل چکش معکوس
کندل چکش و چکش معکوس چیست؟
معاملهگران در بازار بورس، همواره تلاش میکنند با استفاده از ابزارهای متفاوت، جهت روند سهمهای بورسی را در روزهای آتی، تشخیص دهند. برای این فرایند ابزارهای متنوعی وجود دارد. یکی از ابزارهای مهم و پرکاربرد در تحلیل سهمهای بورسی، تکنیک «کندل شناسی» است. در این مقاله قصد داریم به معرفی «کندل چکش» و «چکش معکوس» بپردازیم. برای آشنایی بیشتر با این تکنیک کاربردی، با ما همراه باشید.
- کندل چکش چیست؟
- محل قرارگیری کندل چکش در نمودار سهام
- انواع کندل چکش
- تحلیل سهم با کندل چکش و اسیلاتورها
- ویژگیهای الگوی کندل چکش
- الگوی چکش معکوس چیست؟
- ویژگیهای الگوی کندل چکش معکوس
کندل چکش چیست؟
کندل چکش یکی از الگوهای کندلی پرکاربرد در فرایند تحلیل سهمهای بورسی است. این الگو معمولا به صورت تک کندلی است و همیشه در انتهای روند نزولی تشکیل میشود. این کندل نشاندهنده ضعف در فروشندگان و ایجاد قدرت در خریداران است. به عبارت دیگر، تشکیل کندل چکش در حالت نزولی سهم، نشانهای از بازگشت روند سهم خواهد بود. نام این کندل از شکل ظاهری آن برگرفته شده است. کندل چکش دارای یک بدنه کوچک در قسمت بالا و یک سایه بلند در زیر بدنه است. سایه پایینی حداقل باید دو برابر بدنه چکش ارتفاع داشته باشد. یکی از نکات مهم در بررسی کندل چکش، تشخیص اندازه بدنه نسبت به سایه و محل تشکیل سایه است. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
محل قرارگیری کندل چکش در نمودار سهام
سایه کندل چکش در نمودار سهام به صورت کلی نشان دهنده تقابل میان خریداران و فروشندگان سهم است، هر چه قدر ارتفاع سایه تشکیل شده بلندتر باشد، به معنی حجم زیاد معاملات در آن سهام است. به این نکته توجه داشته باشید که اگر ارتفاع سایه تشکیل شده در زیر بدنه بیشتر باشد، یعنی فروشندگان در تلاش هستند تا قیمت سهم را کاهش دهند و در طرف مقابل خریداران با خرید سهام، قیمت آن را افزایش میدهند تا تلاش فروشندگان را در بازار خنثی کنند. کندل چکش به زبان ساده، نشان دهنده اتمام روند نزولی در سهام مورد نظر است.
نکته: کندل چکش به تنهایی سیگنال خرید و فروش محسوب نمیشود و باید این کندل در موقعیت خود ارزیابی کرد. معاملهگر با مشاهده کندل چکش در نمودار یک سهم، باید بررسی کند که آیا در این روند نزولی احتمال حمایت وجود دارد یا خیر؟ همچنین برای کسب نتیجه بهتر از مشاهده کندل چکش، میتوانید از سایر ابزارهای تایید کننده برای اعتبار تشخیص خود استفاده کنید. برای مثال به چند کندل موجود در نمودار زیر توجه کنید:
انواع کندل چکش
کندل چکش بر اساس رنگ بدنه یا به عبارت دیگر، بر اساس صعودی یا نزولی بودن، به دو نوع مختلف تقسیمبندی میشود.
کندل چکش نزولی: این کندل نشاندهنده آن است که با وجود ضعف در عملکرد فروشندگان، آنها موفق شدهاند که قیمت پایانی سهم را به کمتر از قیمت باز شدن کندل برسانند.
کندل چکش صعودی: در این کندل، خریداران قدرت بیشتری نسبت به فروشندگان در روند نزولی سهم دارند. سایه بلندی که در این حالت در زیر بدنه تشکیل میشود به این معنی است که خریداران توانستهاند قدرت فروش را به راحتی خنثی کنند. علاوه بر این، آنها توانستهاند قیمت بسته شدن کندل را به بالاتر از قیمت باز شدن آن برسانند.
نکته: زمانی که در روند نزولی سهم کندل چکش سایه بلندتری داشته باشد، به معنای شروع ضعف فروشندگان در روند پایین آوردن قیمت خواهد بود. معاملهگران در این وضعیت با بررسی بیشتر نسبت به وجود نشانههایی از حمایت در سهم، میتوانند وارد سهم شوند و سود خوبی را به دست بیاورند.
تحلیل سهم با کندل چکش و اسیلاتورها
همانطور که در بخشهای قبلی اشاره کردیم، کندل چکش به تنهایی نشاندهنده سیگنال خرید و فروش در بازار نیست. برای کسب اطمینان بیشتر، میتوانید از سایر ابزارهای تحلیلی مثل اسیلاتورها استفاده کنید. الگوی چکش یکی از الگوهای معتبر و پرکاربرد است که معاملهگران زیادی از آن بهرهمند میشوند. تحلیلگران معمولا در کنار استراتژی معاملاتی خود، همیشه به این الگو در روند معاملات سهم، دقت میکنند. مطابق با تصویر زیر، ترکیب دو عامل کندل چکش و اسیلاتور، تایید خوبی برای ورود به سهم مورد نظر است.
ویژگیهای الگوی کندل چکش
شناخت دقیق الگوی چکش در روند نمودار سهم، کمک زیادی به معاملهگران برای شناسایی سطوح حمایتی خواهد داشت.
الگوی کندل چکش اغلب در انتهای روند نزولی سهم تشکیل شده و به معنای تغییر جهت سهم و برگشت به روال صعودی است.
الگوی کندل چکش از نوع الگوهای بازگشتی بوده و در میان تحلیلگران از اعتبار بالایی برخوردار است.
در الگوی چکش، حد ضرر کمی پایینتر از انتهای دسته چکش تعریف میشود.
الگوی چکش معکوس چیست؟
کندل چکش معکوس، الگویی مشابه با کندل چکش است. تفاوت بین آنها، محل تشکیل سایه است. در الگوی چکش معکوس، سایه تشکیل شده در قسمت بالای بدنه بوده که دارای ارتفاع بیشتری است. این الگو در انتهای روند نزولی سهم تشکیل میشود. چکش معکوس همانند الگوی چکش از خانواده الگوهای بازگشتی است و تشکل آن در سهم به معنی تغییر جهت روند سهم خواهد بود.
نکته: کندل چکش معکوس حتما باید سایه بالایی بلندی داشته باشد. در این کندل سایه پایینی وجود ندارد و در صورت مشاهده، باید طول بسیار کوتاهی داشته باشد. مطابق با تصویر زیر، مشاهده میکنید که کندل چکش معکوس در انتهای روند نزولی تشکیل شده و ارتفاع سایه در قسمت بالایی بدنه، بیشتر است.
کندلهایی که چکش معکوس نیستند!
در این بخش به بعضی از نمونههایی که ممکن است با الگوی چکش معکوس، به اشتباه تشخیص داده شوند اشاره میکنیم. در بعضی از موارد طول سایه تشکیل شده در الگو، کوتاهتر از بدنه آن است که نشان میدهد الگوی مشاهده شده از نوع چکش معکوس نیست.
نکته: الگوی چکش معکوس همانند الگوی چکش، به تنهایی نشاندهنده سیگنال خرید و فروش نیست. معاملهگران باید از ابزاهای دیگری برای تایید اعتبار تشخیص خود در روند تحلیل نمودار سهام استفاده کنند.
ویژگیهای الگوی کندل چکش معکوس
در کندل چکش برعکس، نوع رنگ کندل اهمیت زیادی ندارد اما اگر رنگ آن سبز (صعودی) باشد، بهتر است.
برای کسب اطمینان بیشتر از اعتبار کندل چکش معکوس، در کنار این کندل از الگوهای هارمونیک، الیوت و خطوط حمایت و مقاومت استفاده کنید.
کندل چکش معموس در انتهای روند نزولی سهم تشکیل شده و مشاهده آن به معنی تغییر روند جهت سهم خواهد بود.
کندل چکش معکوس از نوع الگوهای بازگشتی است که اعتبار زیادی در بین تحلیلگران دارد.
معاملهگران در بازار بورس سعی دارند تا با استفاده از ابزارهای مختلف، جهت روند سهم را در آینده تشخیص دهند. برای این فرایند ابزارهای متنوعی وجود دارد که تحلیلگران با توجه به اهداف و استراتژی معاملاتی خود، از این ابزارها استفاده میکنند. «کندل چکش» و «کندل چکش معکوس» از تکنیکهای پرکاربرد و معروف در روند ارزیابی نمودار سهمهای بورسی هستند. معاملهگران با مشاهده این الگوها، موقعیتهای مناسبی را برای کسب سود بیشتر دربازار بورس، پیدا میکنند. در این مقاله به صورت کامل به جزئیات و مشخصات این دو الگوی پرکاربرد اشاره کردیم.
الگوی چکش معکوس Invert Hammer و روش معامله با آن
نمودارهای کندل استیک منبع ارزشمندی از اطلاعات برای هر معامله گر است. علیرغم تنوع زیاد الگوی کندل استیک، هنوز درک عملکردهای آن بسیار مهم است.
در بخش زیر نحوه تجزیه و تحلیل حرکت الگوهای معکوس صعودی بازار با کندل چکش معکوس (Invert Hammer) و نحوه صحیح استفاده از آن را توضیح خواهیم داد. پس تا انتها با ما باشید.
به طور کلی، چکش معکوس نوعی الگوی کندل استیک است که به عنوان سیگنال احتمالی تغییر روند در نظر گرفته می شود و یک الگوی معکوس صعودی شناخته می شود و در پایان یک روند نزولی رخ می دهد.
الگوی چکش معکوس از بسیاری جهات، شبیه الگوی چکش است با این تفاوت که در چکش معکوس، سایه در بالا قرار دارد.
بعضی افراد الگوی چکش معکوس را با الگوی shooting star اشتباه می گیرند.
ویژگی های کندل چکش معکوس
چکش معکوس از سه قسمت تشکیل شده است:
- یک بدنه کوچک
- یک سایه در بالا که حداقل دو برابر بدنه است یا بیشتر
- می تواند یک سایه کوچک در پایین داشته باشد اما بهترین حالت این است که نداشته باشد.
اگر سایه بالایی بیش از دو برابر بدنه نیز باشد مشکلی ندارد و حتی بهتر است.
چکش معکوس چگونه تشکیل می شود؟
چکش زمانی اتفاق میافتد که قیمتهای باز، پایین و بسته تقریباً یکسان باشند. چکش معکوس در انتهای روند نزولی ایجاد می شود و می تواند نشانه ای از تغییر روند باشد.
در خطوط حمایت، فیبوناچی و غیره به دنبال این الگو باشید چون احتمال موفقیت آن بیشتر است. وقتی به سایه بالایی نگاه می کنید، تلاش خریداران برای بالا بردن قیمت را نشان می دهد. در مقابل، سایه توسط فروشندگان ایجاد میشود و نشاندهنده تلاش آنها برای پایین بردن قیمت است.
حال چندین نکته حائز اهمیت است که خط حمایت تا چه حد دارای اهمیت است و و ضعیت کلی بازار چیست؟ باید با استفاده از دیگر ابزارها مثل اندیکاتورهای RSI، استوکستیک، MACD و غیره، الگو را تایید کنید هر چه تعداد ابزاری که الگو را تایید می کنند بیشتر باشد احتمال موفقیت الگو بیشتر است. الگو به تنهایی برای تغییر روند کافی نیست.
در زیر یک مثال از الگوی چکش معکوس Invert Hammer را مشاهد می کنید. همان طور که مشاهده می کنید کندل روی یک خط حمایت مشاهده شده است.
نحوه معامله با چکش معکوس
هر معاملهگری باید توجه داشته باشد که هیچ الگوی زمانی که به تنهایی مورد استفاده یا تجزیه و تحلیل قرار میگیرد و نمیتواند کاملاً کاربردی باشد. شناسایی ساده کندل چکش معکوس برای معامله موفق در بازارهای مالی از جمله فارکس، بورس یا حتی ارز دیجیتال کافی نیست.
عوامل کلیدی دیگری باید بررسی شود مثلا موقعیت کندل چکش معکوس باید ارزیابی شود. فرضاً یک معامله گر مطمئن است که الگو را به درستی شناسایی کرده است، لازم است شروع به جستجوی سیگنال های دیگر برای تأیید بازگشت احتمالی کند. با این حال، این فقط یک هشدار است اما به خودی خود سیگنالی برای خرید نیست.
گپ یا شکاف قیمتی نیز می تواند باعث تقویت الگو شود.
اندیکاتور RSI می تواند سیگنال دومی به ما بدهد هر چه مقدار آن پایین تر باشد و زیر 30 باشد اطمینان از تغییر روند بیشتر است.
حتی می توانید از ابزارهایی مانند خط روند، کانال و غیره استفاده کنید.
اگر حجم معاملات الگوهای معکوس صعودی در روز شکل گیری الگو بالا باشد، به معنای ورود خریداران به بازار و افزایش قیمت خواهد بود.
همان طور که در تصویر بالا مشاهده میکنید از فیبوناچی استفاده شده است و در اصلاح 38 درصد این کندل مشاهده شده است و بعد از آن یک روند قدرتمند را مشاهده می کنید.
اما دقت کنید همیشه روند، یک روند قدرتمند نیست و میتواند یک روند کوتاه باشد.
حد ضرر را می توانید زیر کندل با فاصله قرار دهید.
مزایا و معایب الگوی چکش معکوس
مانند همه الگوهای کندل استیک، استفاده از چکش معکوس در استراتژی معاملاتی دارای مزایا و معایبی است که در زیر بررسی می کنیم.
مزایای الگوی چکش معکوس :
نقاط ورود مطلوب: اگر کندل چکش معکوس بلافاصله روند صعودی جدید را آغاز کند، معامله گران می توانند در ابتدای روند وارد بازار شوند و از حرکت صعودی سود خوبی نصیب خود کنند.
شناسایی آسان: کندل چکش معکوس بر روی نمودار به راحتی قابل شناسایی است.
معایب الگوی چکش معکوس:
اتکای بیش از حد به یک کندل: چکش معکوس یک کندل است که نشان دهنده قیمت است. تکیه کامل به یک کندل برای تغییر روند، بدون در نظر گرفتن شواهد یا شاخصهای دیگر، میتواند منجر به نتایج نامطلوب یا ضرر شود.
اصلاح کوتاه مدت: کندل چکش معکوس ممکن است نشان دهنده یک افزایش لحظه ای در حرکت صعودی قیمت باشد که به یک روند معکوس طولانی مدت تبدیل نشود. اگر خریداران نتوانند فشار خرید را در میان یک روند نزولی حفظ کنند می تواند روند متوقف شود.
عزیزانی که تمایل دارند به تیم نویسندگی تاپ سایت 98 بپیوندند می توانند از طریق واتساپ با ما در ارتباط باشند. ما بهترین افراد را به تیم خود اضافه خواهیم کرد.
اگر الگوهای معکوس صعودی سوال یا نظری دارید در بخش کامنت ها بنویسید.اگر موضوع خاصی مد نظر شماست که در سایت موجود نیست در بخش کامنت ها بنویسید
آموزش کامل و تصویری الگوی چکش و دوجی و هارامی
الگوی چکش الگوی دوجی و الگوی هارامی برخلاف الگوهای بخش قبلی ستاره دنباله دار و مرد آویزان (بخش چهارم آموزش پرایس اکشن پیشرفته به زبان ساده)، در انتهای روند نزولی ظاهر می شوند که معمولا باعث تغییر جهت از نزولی به صعودی می شوند. برای درک بهتر این بخش بهتر از ابتدا چهار نوع حرکت بازار و مراحل استفاده از الگوهای شمعی ژاپنی را مطالعه کنید. اگر مایل هستید که با پرایس اکشن پیشرفته بیشتر آشنا شوید، میتوانید از این لینک، به اولین مقاله از این بخش مراجعه نمایید.
آشنایی با الگوی چکش
الگوی چکس یا چکش برعکس الگوهای bullish reversal هستند که در انتهای روند نزولی نشانه صعود هستند. به تصویر الگوی چکس دقت کنید و تفاوت آن را با الگوی مردآویزان ببینید.
اگر انتهای یک روند نزولی کندلی را مشاهده کردید که یک سایه پایین (حداقل دوبرابر بدنه ) دارد، باید بدانید که یک الگوی چکش ظاهر شده است. این کندل نشان دهنده این است که فروشندگان سهام خود را با قدرت فروخته اند و خریداران وارد بازار شده اند که در نتیجه قیمت بالاتر از قیمت باز شذن بسته شده است.
فشار خریدارانی که با فدرت بیشتری وارد بازار شده اند به فروشندگان غلبه کرده است باعث تغییر جهت روند بازار از نزولی به صعودی خواهد شد. البته اگر قیمت پایین تر از قیمت باز شدن بسته شود اما کندل یک سایه پایین دو برابر بدنه داشته باشد در واقع یک چکش قرمز باشد باز هم نشانه بازگشت روند از نزولی به صعودی است اما نسبت به رنگ سبز کندل(کندل صعودی) قدرت کمتری دارد.
الگوی چکش معکوس
به تصویر زیر دقت کنید و تفاوت یک الگوی چکش معکوس را با یک الگوی ستاره دنباله دار مشاهده کنید.
یک سایه بالا دو برابر بدنه که در انتهای یک روند نزولی رخ دهد یک الگوی چکش معکوس است. سایه بالایی نشان قدرت خریداران است هرچند که قدرت فروشندگان غالب شده است و یک الگوی چکش برعکس را تشکیل داده اما با توجه الگوهای معکوس صعودی به مباحث قبل در یک روند نزولی یک الگوی ادامه دهنده نباید هیچ نشانه ای از قدرت خریداران داشته باشد اما در کندل چکش معکوس سایه بالایی کاملا فشار فروشندگان را نشان میدهد و بازهم نشانه یک الگوی برگشتی است
قدرت الگوی چکش
با توجه به توضیحات بالا:
- سایه پایین(کندل چکش) نشانه قدرت بیشتر است.
- هرچه سایه بلندتر باشد نشانه قدرت بیشتر است.
- در روند نزولی به صعودی رنگ سبز نشانه قدرت بیشتر است.
در تصویر بالا میبینید که در همه کندل ها سایه بالایی تشکیل شده است که یعنی خریدارن در آخرین لحظات سعی کرده اند روند بازار را تغییر دهند اما موفق نشده اند تا زمانی که یک سایه پایین نشانه غالب شدن قدرت خریدارن شکل گرفته است و روند بازار را از نزولی به صعودی تغییر داده است.
آشنایی با الگو دوجی (Doji)
حتما شما هم تا کنون کندل هایی را دیده اید که هیچ بدنه ای ندارند و فقط سایه بالایی یا پایینی یا سایه دو طرفه دارند این نوع کندل ها به الگوی دوجی معروف هستند. الگوهای دوجی نشانه سردرگمی بازار هستند.در واقع قدرت خریدارن و فروشندگان به یک اندازه است و هیچکدام نمیتواند به دیگری غالب شود. میتوانید انواع الگوی دوجی را در تصویر زیر مشاهده کنید.
سه نوع الگوی دوجی میبینیم که هر سه بدون بدنه هستند.
- الگوی اول:دوجی معمولی که سایه بالا و پایین دارد به نام Long Legged شناخته می شود.
- الگوی دوم:سایه بالایی دارد شبیه سنگ قبر است و به نام Gravestone معروف است.
- الگوی سوم:سایه پایینی دارد و شبیه سنچاقک است و به نام Dragonfly معروف است.
۱. در الگوی اول فروشندگان و خریدارن به یک اندازه تلاش کرده اند تا روند بازار را به دلخواه تغییر دهند.
۲. در الگوی دوم سایه بالایی نشان میدهد ابتدا قدرت خریدارن بیشتر بوده است اما در انتها فروشندگان قیمت را به قیمت بازگشایی برگردانده اند.
۳. در الگوی سوم سایه بالایی شنان می دهد ابتدا قدرت فروشندگان بیشتر بوده اما خریداران اجازه تشکیل کندل نداده اند و قیمت را به اول برگردانده اند.
آشنایی با الگوی هارامی (Harami)
الگوی هارامی همانند الگوی چکش و الگوی دوجی یک الگوی برگشتی است با این تفاوت که همانند آن ها یک الگوی تک کندلی نیست بلکه از ترکیب دو کندل الگوی هارامی شکل میگیرد. در تصویر زیر میتوانند شکل ظاهری الگوی ترکیبی هارامی را مشاهده کنید.
در این الگو کندل اول یک کندل قوی صعودی با بدنه بلند و کشیده و سایه کوتاه است که نشانه صعود است. کندل دوم یک کندل با بدنه کوتاه و سایه بلند با رنگ مخالف الگوهای معکوس صعودی است که نشانه برگشت روند بازار و نزولی شدن است.
کدام تفسیر از این الگو درست است؟
این الگو هارامی است که نشانه تضیف یکباره بازار و بازگشت روند بازار است.
دو الگوی بالا هر دو الگوهای هارامی هستند که در ادامه یک روند صعودی یا نزولی تشکیل می شوند، نشانه تضعیف یکباره بازار و تغییر روند در جهت مخالف روند فعلی بازار هستند.اگر رنگ دو کندل ترکیبی هارامی مخالف هم باشند الگو بسیار قوی تر است. توجه داشته باشید که کندل دوم حتما باید داخل بدنه کندل کندل اول قرار بگیرد.
الگوی کراس هارامی (Cross Harami)
همانند الگوی هارامی از ترکیب دو کندل تشکیل شده است با این تفاوت که کندل دوم یک دوجی است. کندل دوم باید حتما در داخل بدنه کندل اول قرار بگیرد.
معمولا پس از الگوی هارامی چون بازار به یکباره تضعیف شده است روند بازار در الگوهای معکوس صعودی جهت مخالف رشد زیادی خواهد داشت. اگر به دنبال یک دوره جامع و کاملا رایگان آموزش فارکس به زبان فارسی هستید، برروی لینک کلیک کنید.
10 الگوی برتر و مهم پرایس اکشن
برای تحلیل نموداری هر بازار، شناخت الگوهای پرایس اکشن الزامی است. در ادامه آموزش پرایس اکشن همراه سایت یار سرمایه باشید تا به بررسی الگوهای با اهمیت و نحوه معامله با آن ها بپردازیم.
الگوی کندل خسته ( Exhaustion Bar)
معادل فارسی این الگو، کندل خسته نام دارد. این الگو بیان گر اتفاقات در حال رخ دادن است. زمانی که بازار دست گروهی خاص (خریداران - فروشندگان) است، پس از مدتی آن گروه توان خود را از دست داده و خسته می شوند، در این هنگام، گروه مقابل وارد عمل شده و میدان را در دست می گیرند.
نوع صعودی این الگو Bullish Exhaustion Bar نام دارد که با یک گپ نزولی باز شده، اما با قدرت بالا آمده و در نزدیکی High (قله ی) خود بسته می شود.
نوع نزولی در این الگو Bearish Exhaustion Bar نام دارد که با گپ صعودی باز شده و پر قدرت به سمت پایین نزول می کند و نزدیکی Low (کف) خود بسته می شود.
نکته 1: حجم معاملات در این الگو افزایش می یابد.
نکته 2: گپ ایجاد شده در هر دو حالت پر نمی شود و به همان صورت باقی می ماند.
طبق آنچه بیان شد بهتر است که ورود به معامله یا خرید، بالای الگوی Bullish Exhaustion Bar صورت گیرد و خروج از معامله یا فروش، پایین Bearish Exhaustion Bar صورت گیرد.
الگوی کندل معکوس ( Reversal Bar)
این الگو را در فارسی می توانیم کندل معکوس بنامیم. یکی از مهمترین الگو های پرایس اکشن، الگوی کندل معکوس یا ( Reversal Bar ) می باشد که دارای دو نوع نزولی (Bearish) و صعودی (Bullish) است. از این الگو در تحلیل تکنیکال انواع بازارهای مالی مانند فارکس، بورس، ارز دیجیتال می توان استفاده نمود.
کندل معکوس صعودی
برای تشخیص کندل معکوس صعودی باید حرکات کندل های قبل را بررسی نمود. در صورتی که کندل جدید زیر Low کندل قبل باز شود و بالاتر از Low همان کندل بسته شود، این کندل را می توان کندل معکوس صعودی در نظر گرفت. در الگوی کندل معکوس صعودی ، بازار زیر Low کندل قبل حمایت خوبی می شود، این حمایت پر قدرت باعث بالا رفتن قیمت شده و در نهایت بالای Low کندل قبلی بسته می شود. این اولین نشانه از احتمال حرکت بازگشتی صعودی است.
کندل معکوس نزولی
نوع نزولی این الگو نیز مانند نوع صعودی وابسته به حرکات قبلی کندل ها است، اما دقیقا برعکس نوع صعودی عمل می کند، یعنی کندل جدید بالاتر از High کندل قبل رفته و سپس پایین تر از High همان کندل قبل بسته می شود. در الگوی نزولی، بازار بالای High کندل قبل به مقاومت قدرتمندی بر می خورد و همین امر باعث عقب نشینی خریداران و قدرت گرفتن فروشندگان می شود، به گونه ای که قیمت پایین تر از High کندل قبلی بسته می شود.
استراتژی معامله با کندل معکوس به چه صورت است؟
نحوه معامله با این الگو به این شکل است که در یک روند صعودی در بالای Bullish Exhaustion Bar می توان اقدام به خرید نمود و در روند نزولی در پایین الگوی Bearish Exhaustion Bar می توان اقدام به فروش نمود.
الگوی کندل معکوس کلیدی Key Reversal Bar
در فارسی می توانیم این الگو را کندل معکوس کلیدی بنامیم. این الگو در ظاهر نشانه هایی از روند بازگشتی دارد، اکثر الگوهای Key Reversal Bar بیشتر در تایم فریم های روزانه و بالاتر قابل مشاهده هستند یا بهتر است بگوییم این الگوها در تایم فریم های بالاتری اعتبار بیشتری دارند. الگوی کندل معکوس کلیدی نیز دارای دو نوع نزولی (Bearish) و صعودی (Bullish) است.
کندل معکوس کلیدی صعودی
نوع صعودی این الگو با یک گپ قیمتی شکل می گیرد، یعنی کندل دوم که صعودی است از زیر Low کندل قبل باز شده و بالاتر از High کندل قبل بسته می شود ( Bullish Key Reversal Bar ). وقتی که گپی به سمت پایین باز می شود یعنی فروشندگان قدرت را در دست گرفته اند و زمانی که بازار این حرکت نزولی آغاز شده را تایید نکند، قیمت را به سمت بالا می کشاند و امکان اینکه تمایلات بازار به حالت صعودی تغییر کند وجود دارد.
کندل معکوس کلیدی نزولی
در نوع نزولی الگوی کندل معکوس کلیدی، کندل دوم که نزولی است از بالای High کندل قبل باز شده و پایین Low کندل قبل بسته می شود ( Bearish Key Reversal Bar ). وقتی که گپی به سمت بالا باز می شود یعنی خریداران قدرت را در دست گرفته اند و در نهایت با یک مقاومت مستحکم رو به رو شده و روند قیمت نزولی می شود.
استراتژی معامله با کندل معکوس کلیدی به چه صورت است؟
پس در حالت کلی این الگو نشان دهنده الگوهای معکوس صعودی قدرت تمایلات بازار است. برای معامله با این الگو می توان در بالای الگوی Bullish Key Reversal Bar اقدام به خرید نمود و در صورت عدم اطمینان می توان صبر کرد تا در بالای قیمت بسته شدن کندل دوم اقدام به خرید کرد. در پایین الگوی Bearish Key Reversal Bar می توان اقدام به فروش نمود و در صورت عدم اطمینان می توان صبر کرد تا در پایین قیمت بسته شدن کندل دوم اقدام به فروش کرد.
الگوی کندل پینوکیو ( Pin Bar)
نام اصلی این الگو Pinocchio Bar (کندل پینوکیو) می باشد. به علت شکل ظاهری که شبیه دماغ پینوکیو است مانند خود پینوکیو هم دروغگو است. این الگو سایه ی ( Shadow ) بلندی دارد که در نوع صعودی سایه در پایین کندل و در نوع نزولی سایه در بالای کندل قرار دارد. این الگو به وسیله ی سایه ی بلندش موقتا سطح حمایت یا مقاومت را شکسته و باعث فریب معامله گران می شود تا در جهت اشتباهی وارد بازار شوند و در صورتی که معامله گران متوجه تله نباشند قربانی معامله گرانی خواهند شد که در جهت صحیح اقدام به معامله کرده اند. نحوه معامله با این الگو به این شکل است که بالای الگوی Bullish Pin Bar که به وسیله ی حمایت قوی رد شده است اقدام به خرید کنیم و زیر الگوی Bearish Pin Bar که به وسیله ی مقاومت قوی رد شده است اقدام به فروش کنیم.
الگوی دوکندل بازگشتی ( Two-Bar Reversal)
این الگو به وسیله ی دو کندل قوی که در جهت مخالف هم بسته شده اند شکل می گیرد. نوع صعودی این الگو از ترکیب یک کندل نزولی (کندل اول) و یک کندل صعودی (کندل دوم) شکل می گیرد ( Bullish Two-Bar Reversal ). در نوع نزولی ابتدا کندل صعودی می آید و پس از آن کندل نزولی ظاهر می شود ( Bearish Two-Bar Reversal ) این الگو یکی از الگوهای بازگشتی است. زمانی که روی سطح حمایت فشار خرید باشد احتمال ایجاد الگوهای بازگشتی و الگوهایی مثل Bullish Two-Bar Reversal وجود دارد. زمانی که فشار خرید روی سطح مقاومت باشد احتمال پدید آمدن الگوهایی همچون Bearish Tow-Bar Reversal وجود دارد. زمان خرید توسط این الگو، بالای High الگوی Bullish Two-Bar Reversal می الگوهای معکوس صعودی الگوهای معکوس صعودی باشد و زمان فروش، پایین Low الگوی Bearish Two-Bar Reversal است.
الگوی سه کندل برگشتی (Three Bar Reversal)
شکل ظاهری نوع صعودی این الگو دارای چند نشانه است:
- یک کندل نزولی
- یک کندل Lower High و Lower Low است، سایه ی بالایی این کندل از High کندل قبلی پایین تر است و سایه پایین این کندل از Low کندل قبلی پایین تر است.
- یک کندل صعودی که Low آن بالاتر از Low کندل دوم است. کندل سوم بالاتر از High کندل دوم بسته می شود.
شکل ظاهری نوع نزولی این الگو به شرح زیر است:
- یک کندل صعودی.
- یک کندل که درای Higher High و Higher Low می باشد. سایه ی بالایی این کندل از High کندل قبلی بالاتر است و سایه ی پایینی این کندل از Low کندل قبلی بالاتر است.
- یک کندل نزولی که High آن پایین تر از High کندل قبلی باشد و زیر Low کندل قبلی بسته می شود.
در مقایسه با سایر الگوهای برگشتی، این الگو محافظه کارتر است و با سه کندل سعی دارد که معامله گران را مجاب کند. همچنین این الگو نشان دهنده ی نقطه ی چرخش بازار است و توسط کندل سوم برای تایید تغییر جهت بازار استفاده می شود.
استراتژی معامله با الگوی Three Bar Reversal به چه صورت است؟
بالای آخرین کندل الگوی Bullish Free-Bar Reversal موقعیت خرید است و پایین آخرین کندل الگوی Bearish Free-Bar Reversal موقعیت فروش است.
الگوی Free-Bar Pullback
پیدا کردن این الگو در چارت معاملاتی بسیار آسان است، مانند سایر الگوهایی که تا کنون ذکر شد دارای دو نوع صعودی و نزولی است.
نوع صعودی در این الگو از یک کندل صعودی و سه کندل پی در پی نزولی شکل می گیرد ( Bullish Free-Bar Reversal )، اما در نوع نزولی ابتدا یک کندل نزولی و سپس سه کندل صعودی پی در پی شکل می گیرد. در بازار روند دار، به سطوحی که شکسته می شود گاهی پولبک می کند. به عبارت بهتر کندل اول که قدرتمندتر است شکست سطح را انجام می دهد و سه کندل بعدی پولبک را کامل می کنند. در صورتی که بتوانیم این الگو را درست تشخیص دهیم می توان با اطمینان گفت که روند قبلی ادامه دارد.
استراتژی معامله با الگوی الگوی Free-Bar Pullback به چه صورت است؟
هنگام خرید با این الگو در روند صعودی باید حتما سه کندل نزولی پی در پی را مشاهده کنیم، سپس بالای اولین کندل صعودی بعد از سه کندلی که بیان کردیم، معامله می کنیم. در روند نزولی هم باید سه کندل صعودی پی در پی را مشاهده کرده و پس از آن زیر اولین کندل الگوهای معکوس صعودی نزولی بعدی اقدام به فروش کرد.
الگوی Inside Bar
این الگو از دو کندل شکل گرفته است. کندل دوم به صورت کامل به وسیله ی کندل قبل از خود پوشش داده شده است، یعنی کندل دوم دارای High و Low هایی پایین تر از High و Low های کندل اول است. این الگو نشان دهنده ی توقف کوتاه مدت در قیمت و نوسانات می باشد. زمانی که این الگو شکل گرفت در بازار حجم معاملات کمتر می شود و با این کاهش، کندل دوم داخل محدوده ی کندل اول قرار می گیرد.
توجه به این نکته الزامی است که این توقف کوتاه مدت نشان از قدرت در یک جهت خاص نیست.
در این الگو باید هر زمان آماده ی ترید باشید، زیرا جهت گیری بازار به هیچ عنوان قابل پیش بینی نیست.
جهت انجام معامله با این الگو توجه به این نکات الزامی است:
- طبق روند جاری بازار فقط در جهت خرید یا فروش وارد شوید.
- می توانید منتظر Breakout بمانید و پس از آن در جهتی که شکست غلط اتفاق افتاد اقدام به معامله کنید.
الگوی Outside Bar
این الگو کاملا برعکس Inside Bar است. در این الگو کندل دوم حتما کندل دوم باید به صعورت کامل کندل اول را پوشش دهد. یعنی کندل دوم دارای High و Low هایی بالاتر از High و Low های کندل اول می باشد. این الگو نشان دهنده ی این است که هر دو طرف بازار قدرتمند هستند. در اکثر مواقع مشخص نیست که کدام دسته بر بازار مسلط می شوند (خریداران-فروشندگان)، اما آنچه مشخص است زیاد شدن نوسانات بازار است. نواسانات و زیاد شدن حجم معاملات در این الگو به صورت کوتاه مدت است.
نحوه معالمه با الگوی Outside Bar
زمانی که این الگو در نزدیکی الگوهای معکوس صعودی سقف یا کف خود بسته می شود، باید منتظر Breakout بمانیم و به محض مشاهده ی آن وارد معامله شویم.
الگوی NR7
برای شکل گیری این الگو 7 کندل دخیل هستند، در صورتی که آخرین کندل کوچکترین رنج را نسبت به شش کندل قبلی داشته باشد، می توان گفت که الگوی NR7 شکل گرفته است (اختلاف بالا و پایین یک کندل را رنج کندل می گویند). این الگو نشان دهنده ی کاهش نوسانات بازار است و از این جهت به الگوی Inside Bar شباهت دارد. در الگوی NR7 کاهش نوسانات با 7 کندل مشاهده می گردد و به این معنی است که کاهش نوسانات رخ داده بسیار قدرتمندتر است، اما در الگوی Inside Bar کاهش نوسانات بازار توسط یک کندل مشاهده می گردد. در حالی که الگوی Inside Bar بیانگر این بود که قدرت در هیچ یک از دو جهت وجود ندارد، اما الگوی NR7 معمولا به سمت بالا یا پایین حرکت می کند. در چنین شرایطی با کاهش نوسانات، NR7 یک رنج قیمتی را نشان می دهد. توجه داشته باشد وقتی که قیمت به شدت تحت فشار باشد، هشداری است مبنی بر وقوع انفجاری در قیمت.
استراتژی معامله با الگوی NR7 به چه صورت است>
در روند صعودی، بالای High آخرین کندل موقعیت خرید است، در رند نزولی، پایین Low آخرین کندل این الگو موقعیت فروش است.
جزئیات خبر
چه در بازار سهام معامله میکنید، چه در بازار ارزهای بینالمللی و چه در بازار ارزهای دیجیتال، تحلیل تکنیکال یکی از روشیهایی است که میتواند برای تشخیص زمان خرید و فروش به شما کمک کند.
تحلیل تکنیکال اصول و قواعد خاصی دارد، یکی از کاربردیترین اصول تحلیل تکنیکال، الگوهای قیمتی است.
در تحلیل تکنیکال، تغییر روند از نزولی به صعودی، اغلب توسط الگوهای قیمت تشخیص داده میشود.
الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال دو نوع هستند:
- الگوهای بازگشتی (reversal patterns)
- الگوهای ادامهدهنده (continuation patterns)
الگوی ادامهدهنده زمانی شکل میگیرد که روند در مسیر قبلی خود حرکت میکند و صرفا یک وقفه کوتاهمدت در روند ایجاد شده است. در واقع الگوی ادامهدهنده، نشاندهنده درنگ موقت در یک روند است.
وقتی یک الگوی بازگشتی قیمت شکل میگیرد، نشان میدهد تغییر در روند در راه است، آن الگو را یک الگوی بازگشتی (به انگلیسی reversal pattern) میدانند.
الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال، نقش مهمی دارند، به همین دلیل تصمیم گرفتیم برای آشنایی بیشتر کاربران گرامی این الگوها را در یک مطلب شرح دهیم.
اما قبل از پرداختن به الگوها، مقداری پیشزمینه نیاز است.
خط روند در تحلیل تکنیکال
از آنجایی که الگوهای قیمت با استفاده از یک سری خط و منحنی شناسایی میشوند، قصد داریم به مفهوم خط روند نیز اشارهای داشته باشیم.
خطوط روند به تحلیلگران تکنیکال کمک میکنند حمایت و مقاومت قیمت را روی نمودار بدست آورند. خطوط روند، خطهای مستقیمی هستند که روی نمودار با اتصال سقفها (مقاومتها) یا کفها (حمایتها) کشیده میشوند.
خط روندی که دارای شیب رو به بالاست، یک خط روند صعودی است و زمانی شکل میگیرد که در نمودار قیمت، سقفها و کفهای بالاتر از قبل ایجاد میشود. خط روند صعودی با اتصال کفهایی که هر کدام بالاتر از کف قبلی است کشیده میشود.
برعکس، خط روندی که شیب رو به پایین دارد، خط روند نزولی است و زمانی شکل میگیرد که قیمت، سقفها و کفهای پایینتر از قبل را تجربه میکند.
خط روندها به شیوههای متفاوتی کشیده میشوند. در نمودار شمعی و همینطور نمودارهای میلهای برخی معتقدند سایههای بالای هر میله یا شمع باید در کشیدن خط روند در نظر گرفته شود.
با این حال بهتر است صرفا بدنه شمع در نمودار شمعی برای اتصال نقاط به کار گرفته شود زیرا بخش بزرگی از تحرکات قیمت در بدنه شمع وجود داشته و نیازی به وارد کردن سایههای بالا و پایین شمع نیست.
در یک نمودار روزانه، تحلیلگران معمولا از قیمت بسته شدن اوراق بهادار برای رسم خط روند استفاده میکنند، زیرا این قیمت نشاندهنده تمایل سرمایهگذاران و معاملهگران به نگهداری یا عدم نگهداری موقعیت معاملاتی در الگوهای معکوس صعودی زمانهای خاص است.
خطوط روندی که دارای سه خط اتصال و بیشتر هستند، معمولا اعتبار و اطمینان بالاتری نسبت به زمانی دارند که خط روند صرفا با اتصال دو نقطه ترسیم میشود.
- روندهای صعودی زمانی شکل میگیرند که قیمت سقفها و کفهای بالاتری ایجاد میکند. در روندهای صعودی حداقل دو کف به هم وصل میشوند و این خط سطوح حمایت را نشان میدهد.
- روندهای نزولی زمانی شکل میگیرند که قیمت سقفها و کفهای پایینتری ایجاد میکند. در روندهای نزولی حداقل دو سقف به هم وصل میشوند و این خط سطوح مقاومت را نشان میدهد.
- بازارهای بدون روند (که برخی با نام روند خنثی از آن یاد میکنند)، زمانی رخ میدهد که قیمت در یک محدوده رنج بین یک قیمت بالا و یک قیمت پایینتر در بین دو خط افقی موازی نوسان میکند.
حال که مفهوم خط روند را درک کردید، به ادامه شرح الگوهای قیمت میپردازیم.
الگوهای ادامهدهنده
الگوی قیمتی که یک وقفه موقت در یک روند ایجاد میکند الگوی ادامه دهنده نام دارند. به عبارت دیگر، گاهی در یک روند، در میانه راه به مدت محدود، یک الگو شکل میگیرد و قیمت بطور موقت در این الگو نوسان میکند و سپس به حرکت خود طبق روند ادامه میدهد.
این الگو را به عنوان محدودهای که بازیگران بازار، در آن محدوده نفس خود را برای ادامه روند تازه میکنند میدانند.
نکته مهم اینجاست، وقتی الگوی ادامه دهنده در حال شکلگیری است و کامل نشده، نمیتوان گفت که روند ادامه مییابد یا برگشت قیمت اتفاق میافتد.
به همین دلیل باید به خطوط روندی که برای رسم الگوهای قیمت کشیده شده توجه زیادی شود و ببینیم آیا قیمت از محدودهای که به نظر میرسد الگوی ادامهدار است به پایین رشد میکند یا بالا.
در تحلیل تکنیکال معمولا توصیه میشود روند را ادامهدار بدانیم مگر اینکه بازگشت روند تایید شود (روند ادامهدار است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود).
بطور کلی، هرچقدر زمان طولانیتر برای تکمیل یک الگوی قیمت صرف شود و هر چقدر تحرکات قیمت در الگو بزرگتر باشد، حرکت بعدی قیمت در خارج از محدوده الگوی ادامهدار نیز شدیدتر خواهد بود (چه روند صعودی باشد چه نزولی).
شناختهشدهترین الگوهای ادامهدهنده:
- الگوی پرچم سهگوش (Pennant)
- الگوی پرچم (Flag)
- الگوی کنج (به انگلیسی Wedge)
- الگوی مثلث
الگوی پرچم سهگوش
پرچم سهگوش با رسم دو خط روند که در نهایت به هم میرسند تشکیل میشود.
یک ویژگی اصلی پرچم سهگوش، این است که یکی از خطوط روند نزولی و دیگر صعودی است.
تصویر زیر نمونه یک الگوی پرچم سهگوش را نشان میدهد.
اغلب اوقات، حجم معاملات در حین شکلگیری این الگو کاهش مییابد و در زمان خروج قیمت از الگو، حجم معاملات افزایش پیدا میکند.
توجه داشته باشید که الگوی پرچم را با الگوی مثلث متقارن اشتباه نگیرید، هر پرچم باید دارای پایه باشد و در مورد الگوی پرچم سه گوش نیز همین موضوع صدق میکند. در تصویر فوق مشاهده میکنید که یک موج صعودی قبل از پرچم وجود داشته که معادل پایه پرچم است.
الگوی پرچم
این الگو از دو خط روند موازی تشکیل شده که گاهی شیب نزولی و گاهی شیب صعودی دارند و گاهی نیز افقی هستند.
بطور کلی الگوی پرچم که دارای شیب صعودی است نشاندهنده وقفه در یک روند نزولی است.
بالعکس، پرچمی که شیب نزولی دارد، نشاندهنده وقفه در یک روند صعودی است.
معمولا شکلگیری پرچم با کاهش حجم معاملات همراه میشود و با خارج شدن قیمت از الگو، حجم مجدد به حالت قبل از الگو بر میگردد.
الگوی کنج (شکل گوِه)
الگوی کنج شبیه الگوی پرچم سهگوش است و از دو خط روند همگرا تشکیل شده است. با این حال، ویژگی اصلی الگوی کنج این است که هر دو خط روند در یک مسیر هستند، یا صعودی یا نزولی.
بنابراین اگر یکی از خطوط روند صعودی باشند و یکی دیگر نزولی، نمیتوان آن را الگوی کنج دانست.
یک الگوی کنج با شیب نزولی، نشاندهنده یک وقفه در روند صعودی است.
الگوی کنج با شیب صعودی، نشاندهنده وقفه در یک روند صعودی است.
پس از خارج شدن قیمت از این الگو، قیمت به روند گذشته خود ادامه میدهند. مانند الگوی پرچم و پرچم سهگوش، قیمت در حین شکلگیری این الگو کاهش مییابد و زمانی که قیمت از محدوده الگو خارج میشود حجم معاملات بالا میرود.
الگوی مثلت
الگوهای مثلت از متداولترین الگوها در تحلیل تکنیکال هستند، زیرا به دفعات در نمودارهای مختلف شکل میگیرند.
سه الگوی متداول مثلت شامل مثلث متقارن، مثلث صعودی و مثلث نزولی است.
شکلگیری این الگوهای قیمت، میتواند از چند هفته تا چندماه طول بکشد.
الگوی مثلث متقارن زمانی شکل میگیرد که دو خط روند همگرا به سمت هم حرکت میکنند و نشاندهنده این است که یک شکست قیمت به سمت بالا یا پایین رخ خواهد داد.
تا زمانی که این طغیان به وقوع نپیوسته نمیتوان جهت آنرا تشخیص داد. فقط زمانی که قیمت یکی از خطوط بالا یا پایین عبور کرد و شکست تایید شد باید مطابق روند ایجاد شده تصمیم معاملاتی را گرفت.
الگوی مثلث صعودی، دارای خط روند افقی در بالا و یک خط روند صعودی در پایین مثلث است. این الگو نشان از این دارد که به احتمال قوی شکست قیمت به سمت بالای مثلث واقع خواهد شد.
الگوی مثلث نزولی، از سمت دیگر دارای خط روند افقی در پایین و یک خط روند نزولی در بالای مثلث است. این الگو نشان از این دارد که به احتمال قوی شکست قیمت به سمت پایین مثلث اتفاق خواهد افتاد.
نمونه مثلث نزولی:
بزرگی تحرک قیمت پس از خارج شدن از الگوی مثلث معمولا به اندازه ضلع عمودی سمت چپ مثلث است.
الگوی فنجان و دسته
الگوی فنجان و دسته یک الگوی ادامه دهنده صعودی است. شکلگیری این الگو نشان میدهد الگوی صعودی برای مدتی با وقفه مواجه شده ولی پس از تکمیل الگو روند صعودی از سر گرفته خواهد شد.
بخش فنجان مانند الگو، شکلی مانند U دارد که مشابه انحنای کف فنجان یا کاسه است. بنابراین این شکل نباید به شکل V باشد. بخش «دسته»، در سمت راست فنجان به شکل یک پولبک کوچک شکل میگیرد و مشابه الگوی پرچم سهگوش یا پرچم چهارگوش است.
وقتی این الگو تکمیل شد، دارایی موردنظر ممکن است به سقفهای جدید دست یابد.
نمونهای از الگوی فنجان و دسته را در زیر میتوانید ببینید:
الگوهای بازگشتی
در تحلیل تکنیکال، الگویی که تغییر در روند کنونی را نشان میدهد با نام الگوی بازگشتی (Reversal Pattern) شناخته میشود.
این الگوها نمایانگر آن است که از قدرت خریداران یا فروشندگان بازار کاسته شده است. با شکلگیری این الگو، روندی که قبلا تشکیل شده متوقف میشود و سپس به مسیر جدیدی که از سمت مخالف قدرت گرفته وارد میشود.
برای مثال یک روند صعودی که توسط خریداران مشتاق دنبال میشود با شکلگیری یک الگوی بازگشتی متوقف میشود که نشاندهنده توازن قدرت در بین خریداران و فروشندگان است. ولی در نهایت فروشندگان برنده میشوند و روند به نزولی تغییر مییابد.
بازگشتهای قیمت که در سقف بازار روی میدهد با نام الگوهای توزیعی (distribution patterns) شناخته میشوند. در این شرایط، دارایی مورد معامله در بازار به شکل هیجانی فروخته میشود.
بالعکس، بازگشتهای قیمت که در کف بازار رخ میدهد، همراه با خرید مشتاقانه و هیجانی از سمت خریداران روبرو میشود.
مانند الگوهای بازگشتی، هرچقدر تشکیل الگوهای ادامهدهنده طولانیتر شود، حرکت مورد انتظار بعدی قیمت پس از شکست حمایت یا مقاومت، بزرگتر خواهد بود.
برخی از الگوهای برگشتی:
- الگوی سر و شانه، نشاندهنده دو حرکت کوچکتر قیمت است که دو طرف یک حرکت بزرگتر را در بر گرفته است.
- الگوی سقف دوقلو، نشاندهنده یک موج افزایشی قیمت است که پس از نیز یک موج دیگر در تلاش برای شکستن مقاومت موج قبلی ناکام میماند.
- الگوی کف دوقلو، نشاندهنده یک موج کاهشی قیمت است که پس از آن یک موج کاهشی دیگر در تلاش برای شکستن حمایت موج قبلی ناکام میماند.
الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه ممکن است در سقف بازار یا کف بازار شکل بگیرد. این الگو شامل سه موج است، یک موج اولیه که با موج دوم که از موج اول بزرگتر است ادامه پیدا میکند و در نهایت یک موج سوم که از موج دوم کوچکتر است تکمیل میشود.
با تشکیل الگوی سر و شانه در یک روند صعودی، ممکن است روند به نزولی تغییر کند. بالعکس، با تشکیل الگوی سر و شانه در روند نزولی، روند نزولی ممکن است به روند صعودی تغییر کند.
در الگوی سر و شانه، یک خط روند دارای شیب نزولی یا صعودی و یا حتی بدون شیب، را میتوان با اتصال کفها یا سقفها ترسیم کرد.
با مشاهده تصویر زیر به درک بهتری از این الگو میرسید:
در حین تکمیل الگو، حجم معاملات معمولا کاهش مییابد و پس از شکسته شدن خط روند، حجم مانند سابق میشود.
الگوی کف و سقف دوقلو
الگوی کف و سقف دوقلو، نشاندهنده مناطقی است که بازار دو تلاش ناموفق برای شکستن حمایت یا مقاومت داشته است. در مورد سقف دوقلو کع اغلب مواقع مشابه حرف M است، موج صعودی دوم در تلاش برای شکستن مقاومت قبلی ناکام میماند و در نهایت به تغییر روند منجر میشود.
از سمت دیگر، کف دوقلو مشابه حرف W است و زمانی اتفاق میافتد که قیمت تلاش میکند از سطح حمایت قبلی پایینتر روند ولی در اینکار موفق نمیشود. در نتیجه تکمیل این الگو، قیمت پس از شکستن مقاومت خود از روند نزولی به صعودی تبدیل میشود.
الگوی کف و سقف سهقلو
گاهی به جای دو سقف یا کف تقریبا برابر، سه سقف یا کف تشکیل میشود که به آن کف و سقف سهقلو میگویند. این الگو زیاد متداول نیست.
شکلگیری این الگو میتواند نشانهی قدرتمندی از تغییر روند باشد.
شکافها
شکاف یا Gap در تحلیل تکنیکال زمانی است که در نمودار قیمت، در بین دو بازه زمانی معاملاتی، یک فضای خالی به دلیل تفاوت عمده در مقدار افزایش یا کاهش قیمت ایجاد میشود.
برای مثال، یک سهم ممکن است در یک روز معاملاتی، در قیمت 500 تومان بسته و روز بعد با اختلاف زیاد در قیمت 535 تومان بازگشایی شود.
سه نوع شکاف عمده وجود دارد:
- شکاف گسست (Breakaway gap)
- شکاف فرار (runaway gap)
- شکاف خستگی (exhaustion gap)
شکافهای گسست در ابتدای یک روند و شکافهای فرار در میانه یک روند تشکیل میشوند و شکافهای خستگی نشان از پایان قریبالوقوع یک روند دارند.
سخن آخر
الگوها اهمیت زیادی در تحلیل تکنیکال دارند ولی برای شناسایی آنها باید تمرین کنید و تجربه داشته باشید.
خیلی راحت میتوان به گذشته نمودار نگاه کرد و این الگوها را شناسایی کرد ولی تا وقتی که الگو تکمیل نشده، شناسایی آن چندان ساده نیست.
دیدگاه شما