۳ توصیه غیرمعمول برای معامله گران تازه کار در فارکس
در این مقاله خبری از توصیه های معمول و رایج فارکسی برای معامله گران تازه کار فارکس نیست. بلکه چند توصیه غیرمعمول برای معامله گران تازه کار در فارکس وجود دارد که از سوی معامله گران با تجربه تر و فعالان حوزه ترید جمع آوری شده و به دست آمده است. . توصیه هایی که در عین غیر معمول بودن شان، بسیار مفید و کاربردی هستند.
۱. به سود و زیان ( P/L) خود نگاه نکنید
درست است، قسمت سود و زیان یا همان P/Lرا در پلتفرم معاملاتی خود ببندید یا در صورت لزوم آن پنل را با مقداری نوار یا برچسب و کاغذ بپوشانید.
بهعنوان یک تریدر تازهکار، وسوسهانگیز است که صرفاً روی این اعداد تمرکز کنید، زیرا این تابلوی امتیازی اصلی است که نادیده گرفتن آن تقریباً غیرممکن است.
با این حال، هر برد یا باختی ممکن است قبل از اینکه حتی از آنها آگاه شوید، باعث تقویت سوگیری هایی در معاملات تان بشود، به اندازه ای که تصمیم گیری شما را تحت تاثیر قرار دهد.
در عوض، همانطور که مایک بلافیوره در کتاب خود به نام “یک تجارت خوب” مینویسد، منطقیتر است که “بر روی هدف خود تمرکز کنید که ابتدا مهارتهای تان را توسعه دهید و هر روز، روز به روز بهتر شوید.”
احتمالاً از خود میپرسید که اگر ارقام سود/زیان خود را در حساب تجاری خود بررسی نکنید، چگونه باید پیشرفت خود را بسنجید.
خوب، اگر یک ژورنال معاملاتی دقیق با این معیارهای مهم داشته باشید، میدانید که برای پیگیری روند پیشرفت (یا عدم پیشرفت تان) و همینطور بهبودهایی که لازم است انجام دهید، راههای زیادی وجود دارد.
۲. به خودتان مرخصی و استراحت بدهید.
با باز بودن ۲۴ ساعته بازار فارکس در هر روز، ممکن است نگران این موضوع باشید که اگر بطور مداوم نمودارها را نگاه نکنید، فرصتهای معاملاتی بزرگ را از دست خواهید داد.
و حتی اگر یک برنامه معاملاتی برای خود ایجاد کرده باشید که تعادل مناسبی بین کار و زندگی تان برقرار کند، اگر تمایلی به ترید و انجام معامله ندارید، ممکن است در مورد استراحت چند روزه و دوری از بازار دچار احساس گناه شوید.
خبر خوب این است که موقعیت های معاملاتی خوب بازار تمام نمیشود، و فقط باید هوشیار باشید و آماده تا در صورت وقوع از آنها استفاده کنید.
مشکل این است که روزهایی پیش میآیند که شما ۱۰۰% وجودتان درگیر نیست. به احتمال زیاد وقتی مریض هستید، به خانه جدیدی نقل مکان میکنید و یا درگیر عواطف سخت بعد از جدایی هستید، روحیه خوب و پر انرژی ای ندارید.
چیزی که باید در چنین مواقعی به خودتان بگویید این است که به جای اینکه خود را مجبور به ادامه دادن کنید، خوب است که از ترید کمی فاصله بگیرید و استراحت کنید. به خودتان مرخصی بدهید! ورزشکارانی که از مصدومیت رنج می برند مجبور به بازی نیستند، درست است؟
بازار اهمیتی نمیدهد که موقعیت های بیشتری را استفاده میکنید یا نه. حتی برای ساعت کاری بیشتر به شما پاداشی نمیدهد. این کیفیت تصمیمات معاملاتی شماست که تفاوت ایجاد می کند.
۳. فقط یک معامله در روز انجام دهید.
اکثر معامله گران تازه کار مستعد “OVERTRADING” یا همان “ترید بیش از حد” هستند. یعنی معتقدند که ستاپ و موقعیت های بیشتر، شانس برنده شدن و موفقیت آنها را افزایش می دهد.
اینها که بلیت های لاتاری نیستند!
یکی از روانشناسان مورد علاقه من در حوزه ترید، دکتر برت استینبرگر، “ترید بیش از حد” را به عدم تطابق بین انتظارات سود و نوسانات بازار مرتبط می داند.
به عبارت دیگر، معامله گران اغلب احساس می کنند که برای دستیابی به اهداف خود یعنی همان سود مورد انتظارشان، نیاز است چندین حرکت بازار را بگیرند و معامله کنند.
اگر میخواهید فرصتها و مهارتهای معاملاتی خود را به میزان حداکثر برسانید، احتمالا باید در معاملات خود کمی حساستر باشید و وسواس گونه عمل کنید.
گالن وودز که مربی معامله گری روزانه و نیز یک نویسنده می باشد، “طرح اقدام یک گلوله” را پیشنهاد می کند. طرحی که یک قانون مطلق تک معامله ای را تعیین می کند. این قانون شما را وا می دارد می کند طوری فکر کنید که انگار فقط یک گلوله برای تان باقی مانده است. این بدان معنی است که شما باید به درستی هدف گیری کنید و ماشه را در زمان مناسب بکشید تا بتوانید از تنها شلیک خود حداکثر استفاده را ببرید.
در حالی که این نکات در ابتدا غیر منطقی و بدور از عقل به نظر می رسند، اما احتمالا از دیدن این که چگونه این نکات می تواند بر طرز فکر و ذهنیت معاملاتی شما و در نهایت سودآوری تان تأثیر مثبت بگذارد، شگفت زده خواهید شد.
سخن پایانی
اگر در هنگام معامله نتوانید احساسات خود را کنترل کنید، قطعا ضرر خواهید کرد. آن هم ضرر خیلی زیاد! مهمترین اقدامی که می توانید برای بهبود سودآوری تان در معاملات انجام دهید این است که روی خودتان کار کنید. شناخت واقعی خود، دیدگاه، ذهنیت و نحوه تفکر شما می تواند در بازار به شما مزیتی بدهد که دیگران ندارند. در مقاله حاضر، سعی کردیم به شیوا ترین روش ممکن توصیه هایی ساده اما کاربردی طرز فکر معاملاتی شما برای معامله گران نوپا و تازه کار فارکس ارائه دهیم.
هدف ما این است که در مقالات وبسایت ونیز دوره های آموزشی مان، توصیه های عملی و کاربردی برای بهبود روانشناسی فارکس را به اشتراک بگذاریم. امیدواریم بتوانید مزیت و برتری ذهنی مورد نیاز خود یا همان منحصر به فردی خودتان را توسعه دهید. و در معامله گری به بهترین خود تبدیل شوید.
روانشناسی طرز فکر | روانشناسی معاملات فارکس
روانشناسی طرز فکر | روانشناسی معاملات فارکس
آموزش بورس بین الملل-فارکس را با سایت Googleforex.org شروع کنید.
روانشناسی طرز فکر
هنگامی که برای موفقیت خود تلاش می کنید مهمترین نکته را نادیده نگیرید : استراتژی اولیه یا طرز فکر اصلی
شاید بهتر باشد طرز فکر معاملاتی شما بجای توضیح و تفسیر، چند مثال بزنیم :
1- اگر مشغول کشاورزی در زمینی باشید که خاک بدی دارد مهم نیست بذر شما چقدر مرغوب است و مهم نیست که بهترین تجهیزات را دارید… وقتی پلتفرم و ساختار طرز فکر معاملاتی شما اصلی یعنی خاک و زمین مزرعه شما نامرغوب باشد محصول شما عالی نخواهد شد.
2- اگر در مسیری غلط در حرکت باشید مهم نیست که وسیله نقلیه شما چقدر پیشرفته است در هر حال از مقصد دور خواهید شد.
3- اگر در مکان یابی بیزنس خود اشتباه کرده باشید مهم نیست چقدر خرج زیباسازی آن محل می کنید، در هر صورت کار سختی در پیش خواهید داشت.
در کل اگر صورت مسئله را اشتباه فهمیده باشید تلاش شما برای یافتن پاسخ بیهوده است… چه بسا به پاسخی غلط برسید و تصور کنید درست است.
مثل تلاش برای حل منطقی یک قضیه کاملا عاطفی : مثل تلاش برای بهبود و سلامت جسمانی در حالی که احساس و ذهن (به عنوان پلتفرم اصلی) در آشفتگی و عدم توازن است و روان و اعصاب در تنش است. مثل وقتی که باور چیزی در ما نیست اما برای بدست آوردنش تلاش می کنیم.
روانشناسی معاملات فارکس
نتیجه اینکه وقتی استراتژی معاملاتی یا روش اصلی غلط هست ، امواج فکری – عاطفی خواسته ها و رویاهایی که بدست می آوریم ، بی ثمر و یا ناقص و معیوب خواهند بود، مانند نهالی که بخواهد در خاک بد رشد کند.
شاید بهتر باشد پیش از آنکه انتظار موفقیت و ثروت داریم ابتدا از استراتژی معاملاتی یا روش اصلی خود مطمئن شویم تا مبادا بجای سود ؛ ضرر پدیدار شود.
عدم توازن روحی و درونی عمدتا بواسطه عواطف منفی مانند : خشم ،حسادت ،کینه ، نفرت ،ترس، طمع و …. بوجود می آید.
هر قدر بیشتر و بهتر ناخودآگاه و درون خود را بششناسیم و مدیریت کنیم، احساسات متوازن تری خواهیم داشت.
زندگی بیش از آنکه به خواست و تلاش آگاهانه ما پاسخ دهد به امواجی که از ناخودآگاه ما ساطع می شود پاسخ می دهد و هماهنگی و همکوک بودن خودآگاه و ناخودآگاه می تواند مسیر ما را هموارتر نماید.
یادمان باشد که احساس از جنس انرژی است و انرژی ها بر وقایع اثر می گذارند.
شما میتوانید بازار فارکس را با 20% شارژ هدیه ی اضافی شروع کنید ، جهت ثبت نام در بروکر مورد اطمینان ا مارکت کلیک نمایید.
معامله موفق از طرز فکر بهره میگیرد
مهم نیست که چقدر پول دارید، مهم نیست که تاچه اندازه در تحلیل تکنیکال ماهر هستید و مهم نیست که تاچه اندازه فکر میکنید راجب معامله کردن علم و دانش دارید، اگر شما دارای طرز فکر درست نباشید، هیچگاه نمیتوانید در مارکت به درآمد مستمر برسید.
موفقییت یا شکست شما در مارکت از طرز فکر شما نشأت میگیرد. اکثر معامله گران آشنایی با جنبه ی روانی معامله کردن دارند و میدانند که چقدر مهم هست اما برای فراگیری این جنبه ها سستی میکنند و گاه آنرا پشت گوش می اندازند و یا به کل طرز فکر معاملاتی شما آن را رد میکنند که هر دو اشتباه بسیار بسیار بزرگی هستند.
اگر با طرز فکر نادرست معامله کنید فرقی نخواهد داشت که چه مقدار پول دارید و یا اینکه در استراتژی خود استاد هستید. شما در نهایت خود را برای شکست آماده میکنید. هیچ استراتژی ای و هیچ حجم پولی نمیتواند برای شما پول بسازد اگر که به طرز صحیح راجب معامله گری فکر نکنید.
اجازه دهید بیشتر در مورد اهمییت جنبه های مختلف روان شناسی معامله گری صحبت کنیم زیرا این بحث شما را آماده خواهد کرد برای بهتر متوجه شدن طرز فکر معامله گری.
ریسک کردن در ذهن شما تاثیر میگذارد
چه بخواهید یا نه ریسک کردن در ذهن شما تاثیر میگذارد. یکی از مهمترین فاکتورها در بدست آوردن و تکمیل طرز فکرصحیح معامله گری این است که بادقت میزان رسیکی که در هر معامله متحمل میشوید را مدیریت کنید. ریسک کردن بیش از حد تحملتان از همان شروع معامله ذهن شما را آلوده میکند و این آلودگی به دیگر جنبه های معامله گری نیز سرایت خواهد کرد. و این شما را بیش از حد احساساتی میکند و حواس و اعصاب شما را پیوسته بیش از حد درگیر معامله میکند.
اگر شما خود را بیش از حد درگیر معامله و تحلیل کنید، بیش از اندازه درگیر احساسات شوید احتمال اینکه بتوانید معامله ی موفقی را تجربه کنید کم میشود . علت اینکه شما بیش از حد توجه و حساسیت به خرج میدهید، این است که شما ریسک زیادی را متحمل شده اید. همبستگی زیادی وجود دارد بین اینکه چقدر ریسک میکنید و چقدر احساساتی میشوید. و حتما میدانید که احساساتی شدن چطور موجب از دست رفتن سرمایه تان میشود.
راه حل این است که معاملات خود را با حجم کم شروع کنید و میزانی که برای ریسک کردن راحت هستید را پیدا کنید . در این معالات شما دچار غلبه احساسات نمیشوید. با حجم خیلی کم شروع کنید که نخواهید مرتبا به شکست و از دست رفتن سرمایه تان فکرکنید. در غیر اینصورت شما به چارت ها مثل چسب میچسبید و احتمالا خواب شبتان را از دست میدهید. اگر به این حالت دچار شدید بدانید که راه را اشتباه آمده اید و باید به نقطه اول بازگردید و میزان ریسکتان را کاهش دهید.
واضح است که ریسک پذیری هر فرد بسته به شرایط مالی، مهارت و تجربه و … با فرد دیگر متفاوت است. شاید کمی زمان ببرد که sweet spot (فراچارت: حد راحتی) خود را بیابید.
سطح انتظارات و توقع خود از بازار را معقول کنید
معامله گران مبتدی معمولا با توقعات نادرست و غیر واقعی وارد مارکت میشوند. توقع نادرست راجب به مدت زمانیکه طول میکشد تا معامه گری را درست یاد بگیرند، چقدر زمان میبرد تا مستمرا سود کنند یا حتی تا چه اندازه قرار هسن که معامله موفق داشته باشند.
زمانیکه شما با ذهنی مملو از انتظارات غیرواقعی شروع میکنید در واقع خود را برای صدمات روحی آماده کرده اید.
بعضی از مبتدیان بدنبال این هستند که همه ی معاملاتشان را یه معامله موفق بدل کنند در صورتیکه باید خاطرنشان کنم که بهترین و کارا ترین استراتژی های معامله گری تضمین کننده 60% معاملات موفق هستند (حتی کمتر ، تازه در صورت اجرای صحیح استراتژی).
این به این معنی است که شما در 40% بقییه معاملاتتان شکست راتجربه خواهید کرد و شما ازاول نمیدانید که کدام معامله منتج به شکست خواهد شد یا پیروزی.
با آماری که راجب درصد تعداد معاملات درست دادم، جای تعجب نیست که برخی معامله گران آماتور صبر و نظم و تقید خو درا نسبت به استراتژی از دست بدهند و مبتلا به over-trading (فراچارت: معاملات بیش ازحد عموما بعلت عجله و توقع نادرست از مارکت) شوند و مسیری را شروع میکنند که در نهایت منجر به از دست رفتن حسابشان میشود.
شما میبایست تمام جنبه های احساسی خود را برای معامله کنار بگذارید . همراه با مدیریت ریسک که پیش تر صحبت کردیم، در کنار انتظارات درست از بازار شما میتوانید به کنترل کردن احساسات خود کمک کنید.
سادگی استراتژی خیلی مهم است
بشریت تمایل به موضوعات پیچیده دارد تا جاییکه موضوعاتی را که نیاز به برخورد ساده دارند را خواسته یا ناخواسته پیچیده میکند. زمانیکه شما دارای یک استراتژی بسیار پیچیده و بهم ریخته هستید احتمالا این اولین موردی است که شما را برای داشتن طرز فک رغلط سوق میدهد . در این مواقع حیاتی است که شما در استراتژی خود تجدید نظرکنید و ذهن خود را پاک و خلوت کنید و از استراتژی های ساده (فراچرات: نایل فولر از معامله گران سبک پرایس اکشن است و مقصود او از استراتژی ساده، پرایس اکشن می باشد) استفاده کنید.
بهترین و موثرترین راه برای تحلیل چارت، تشخیص صحیح روند و محدوده های احتمالی حمایت و مقاومت است. البته این سخت ترین بخش معامله نیست. سخت ترین بخش های یک معامله شامل مدیریت سرمایه و ریسک، روانشناسی معامله، نحوه برخورد با سود و مدیریت معامله است، که اگر شما دارای یک چارچوب ذهنی شلوغ باشید قطعا محصول یک استراتژی شلوغ و پیچیده خواهد بود و این مراحل سخت، بیش از پیش سخت خواهند شد.
در نهایت اگر شما میزان ریسکی که با آن راحت هستید را بیابید و بدون داشتن توقعات نادرست و با استراتژی ساده ولی مفید وارد مارکت شوید گام اساسی را برای داشتن و حفظ طرز فکر درست برداشته اید.
طرز فکر صحیح در معامله گری چیست؟
نورمن ولز، نویسنده آلمانی کتاب روانشناسی معاملهگری، معتقد است تمامی افراد بهدنبال آن هستند تا مدیریت و کنترل احساسات را در تمامی جنبههای زندگی خود، از بخش شغلی گرفته تا قسمت شخصی، پیادهسازی کنند؛ چه بسا معاملهگر در این ورطه به تلاش مضاعف نیاز دارد. ولز باور دارد کمتر شغلی وجود دارد که همانند معاملهگری، احساسات افراد را به خود درگیر نماید. به همین دلیل، داشتن نگرش و طرز فکر صحیح، یکی از مؤلفههایی است که فرآیند رسیدن به موفقیت در معاملات را تسهیل میسازد.
چرا به طرز فکر صحیح در معاملات نیاز داریم؟
اگر در بازارهای مالی فعالیت داشته باشید، احتمالا توسعه و ارتقاء استراتژی معاملاتی را مفیدتر تلقی خواهید کرد؛ اما همان طور که در درس پیشین متوجه شدیم، موفقیت، تنها منوط به تحلیلهای تکنیکال یا فاندامنتال، داشتن پلن و استراتژی معاملهگری نیست. حقیقت آن است که حدودا 95% از انتخابات و رفتارهای ما، کاملا ناخودآگاه و بیشتر بر مبنای احساسات ما اتخاذ میشوند.
احتمالا بخاطر میآورید که پیش از شروع یک معامله یا ورود به یک موقعیت معاملهگری، دیدگاه مثبتی نسبت به شرایط موجود داشتهاید. تصور میکنید همهچیز تحتکنترل شما است؛ زیرا بهخوبی بازار را رصد کردهاید و با استفاده از فنونی که برای تحلیل تکنیکال چارت و تحلیل بنیادین بازار بلد بودید، روند بعدی بازار را پیشبینی کردهاید. اما ناگهان بازار با توجه به انتظارات شما حرکت نکرده است. در چنین موقعیتی، شما چه واکنشی از خود نشان میدهید؟
طبیعی است که احساساتی نظیر خشم، غم، ناامیدی و ترس به سراغ شما بیایند. همه معاملهگران به چنین احساساتی دچار خواهند شد. اما نکته مهم اینجاست که نحوه برخورد با این احساسات و طرز فکر صحیح را بشناسیم. این عامل، تفاوت میان معاملهگران سودده و زیانده را طرز فکر معاملاتی شما از یکدیگر مشخص میسازد.
این نگرش در معاملهگری، طرز فکر رشد نامیده میشود.
طرز فکر ثابت و طرز فکر رشد چیست؟
کارول دوک، یکی از روانشناسان و محققین بزرگ دانشگاه استنفورد آمریکا، بیش از 30 سال پیش با انجام مطالعهای روی نحوه برخورد افراد با چالشها، به این نتیجه رسید که طرز فکر افراد به دو نوع طرز فکر رشد و طرز فکر ثابت (Growth Mindset و Fixed Mindset) تقسیم میشود.
طرز فکر معاملهگران زیانده
معاملهگران زیانده، عدمکفایت و نداشتن استعداد برای حضور در بازارهای مالی را دلیل زیانهای خود میدانند. تصور میکنند که استعداد و توانایی لازم برای تبدیل شدن به یک معاملهگر حرفهای را ندارند؛ چراکه از نظر آنها بهره هوشی یک پارامتر غیرقابلتغییر بوده و هیچگاه امکان بهبود آن وجود ندارد. معاملهگران زیانده با محکوم کردن احساسات خود سعی در سرکوب یا نادیده گرفتن آنها دارند. ازاینرو، پس از هدر دادن تلاش خود در راستای حذف احساسات، مجددا وارد بازار شده و بارها و بارها تجربه تلخ زیان را میچشند.
معاملهگران با طرز فکر ثابت، بیشتر بهدنبال گرفتن تائید از سوی دیگران هستند. آنها بر این باورند توانایی آنها دارای یک محدودیت بهخصوصی است. از شکست میترسند. بنابراین تا حد ممکن از تجربههای جدید، چالشها یا حل مسائل پیچیده سر باز میزنند. زیرا انتقاد را به چشم سرزنش دیده و میترسند مبادا در صورت شکست، تصور خوبی که از خود به جا گذاشتهاند، خدشهدار شود.
طرز فکر معاملهگران سودده
معاملهگران موفق و سودده بر این امر واقفند که راهی برای حذف احساسات در حین معاملهگری وجود ندارد. آنها میدانند داشتن احساساتی نظیر ناامیدی، ترس و خشم در طرز فکر معاملاتی شما زمانهایی که موقعیت معاملهگریشان با شکست مواجه شده، کاملا طبیعی است و همه معاملهگران دچار چنین احساساتی میشوند. بنابراین، از آنها بهعنوان یک نیروی محرک برای بهبود و ارتقاء کیفیت معاملات خود استفاده میکنند.
معاملهگران حرفهای و موفق میدانند بهترین و کارآمدترین راهکار برای بقا در بازارهای مالی و رسیدن به سود در بلندمدت، مدیریت احساسات با استفاده از روانشناسی معاملهگری و طرز فکر مثبت اما واقعگرایانه است. عملکرد این دسته از معاملهگران که اقدامات و فعالیتهای چالشبرانگیز را انتخاب میکنند، نمودی از طرز فکر رشد است.
طرز فکر رشد، انعطاف معاملهگران را در همه زمینههای فردی یا اجتماعی بالا میبرد؛ چراکه رابطه مستقیمی با اشتیاق فرد برای یادگیری بیشتر و کسب تجربههای عمیقتر دارد. معاملهگران با طرز فکر رشد محدودیتی برای تواناییهای خود قائل نیستند. بنابراین، بیش از آن که تمایل به نشان دادن استعداد خود داشته باشند، از حل معماهای پیچیده لذت میبرند. لذا چالشهای جدید در معاملهگری و درس گرفتن از آنها را، بهمنزله رشد در بلندمدت است.
سخن نهایی
احساسات، بخش جداییناپذیر حرفه معاملهگری هستند. فعالان موفق و سودده این حوزه، با علم بر این موضوع و اینکه تجربه احساساتی نظیر خشم، غم، ناراحتی و ترس بههنگام زیانده شدن معاملات یا حرکت بازار در خلاف روند موردانتظار ما، به پذیرش اهمیت مدیریت احساسات با استفاده از روانشناسی معاملهگری رسیدهاند.
پذیرش، همواره اولین گام در روند موفقیت است. در صورتی که بپذیرید معاملهگری تنها به تحلیلها، ژورنال و استراتژی محدود نمیشود و به مدیریت احساسات نیز نیاز دارد، قادر خواهید بود طرز فکر رشد که طرز فکر صحیح در معاملهگری است را، در خود پرورش داده و با معاملهگران بزرگ بازارهای مالی همقدم شوید.
طرز فکر معاملاتی شما
اگر به دنبال رازی در آموزش فارکس (اموزش فارکس) میگردید آنرا اینگونه به شما می گویم : بدانید که موفقیت در معاملهگری به ذهنیت معاملهگر وابسته است. اهمیتی ندارد که یک معاملهگر بطور نظری و خارج از عمل، چقدر قدرت تحمل دارد. اگر این فرد نداند که چطور با فشار معاملات کنار بیاید، هرگز نخواهد توانست معاملهگر موفقی شود. یکی از بزرگترین مسائل در طرز فکر معاملاتی شما زمینه معاملهگری، مواجهه با معاملات ناموفق و زیانبار است.
این معاملات ذهنیت معاملهگر را منحرف میکنند و در نتیجه سبب میشوند اشتباهات بیشتری مرتکب شود و در نهایت پول و سرمایه خود را از دست بدهد. ما طرز فکر معاملاتی شما اکثرا در مقالات خود از موقعیتهای معاملاتی موفق صحبت میکنیم. اما در بعضی از مقالات روانشناسی، نمونههایی از موقعیتهای ناموفق را نیز مورد بررسی قرار میدهیم. در مقاله پیش رو قرار است معاملهای را نشان دهیم که در نهایت با ضرر ختم میشود.
تصویر بالا نمودار مربوط به تایمفریم روزانه را نشان میدهد. قیمت برای تشکیل نقطه C به سمت بالا حرکت کرده است. آخرین کندل را ملاحظه کنید. این کندل دقیقا روی سطحی که قیمت قبلا در برابر آن مقاومت کرده بود، بصورت پوششی (Engulfing) و نزولی ظاهر شده است. معاملهگرانی که از ترکیب تایمفریمهای روزانه و ۴ ساعته استفاده میکنند، ممکن است در این هنگام برای ورود به معامله فروش، به تایمفریم ۴ ساعته رجوع کنند.
تصویر بالا نمودار مربوط به تایمفریم ۴ ساعته را نشان میدهد. در این نمودار مشاهده میکنید که قیمت با مومنتوم نزولی خوبی به سمت پایین حرکت کرده است. حال فروشندگان باید صبر کنند تا قیمت پس از تشکیل یک ناحیه خنثی یا رِنج (Range) و یک کندل پوششی نزولی، برای ورود به معامله فروش اقدام کنند.
تصویر بالا تشکیل یک کندل صعودی در محدوده داخلی کندل نزولی ماقبل آن را نشان میدهد. به نظر میرسد که ممکن است به زودی سیگنالی برای معامله فروش صادر شود. در این موقعیت، فروشندگانی که از ترکیب تایمفریمهای روزانه و ۴ ساعته استفاده میکنند، بایستی به دقت این نمودار را زیر نظر بگیرند.
در تصویر بالا مشاهده میکنید که آخرین کندل بصورت پوششی نزولی ظاهر شده و کاملا زیر سطح حمایتی ناحیه رِنج بسته شده است. حال فروشندگان ممکن است به محض بسته شدن این کندل وارد معامله شوند. این موقعیت معاملاتی به نظر خیلی ایدهآل میرسد. همچنین به نظر میرسد خیلی طول نمیکشد که فروشندگان سود خود را از این معامله دریافت کنند.
اوضاع مطابق انتظارات فروشندگان پیش نرفته است. در تصویر فوق مشاهده میکنید که ابتدا یک کندل فرفرهای (Spinning top) صعودی و به دنبال آن یک کندل پوششی صعودی ایجاد شده است. در این هنگام ممکن است بعضی از فروشندگان با قدری ضرر از معامله خود خارج شوند. اما فرض کنید اجازه دهیم معامله همچنان باز بماند. میبینید که یک کندل نزولی دیگر تشکیل شده است. به نظر میرسد دوباره شرایط برای فروشندگان مناسب شده است.
در تصویر بالا میبینید که مجددا یک کندل پوششی صعودی ایجاد شده است. این شرایط باید برای فروشندگان ناراحتکننده باشد. اما فرض کنید به امید ادامه حرکت نزولی و فعال شدن حد سود معامله، اجازه دهیم معامله باز بماند.
قیمت بالا رفته و حد ضرر معامله را فعال کرده است. یک موقعیت معاملاتی ایدهآل در نهایت با ضرر خاتمه پیدا کرده است. اگر مدام به یک معامله ناموفق و زیانبار فکر کنید (معاملهای که با استراتژی اثباتشده شما انجام طرز فکر معاملاتی شما گرفته) و به دنبال نقاط ورود جدیدی نباشید، به این معنی است که معاملات ناموفق بیشتر از حدی که باید، ذهن شما را درگیر میکنند. لذا حتما لازم است برای جلوگیری از این اتفاق، راهی پیدا کنید.
دیدگاه شما