الگو های میله ای چیست؟



شکل 1 : ساختار اولیه یک کد میله ای

کندل شناسی چیست؟ آموزش خواندن کندل در تحلیل تکنیکال و الگوی متداول کندل ها با ویدئو

سلام به کریپتودرخشی های عزیز. در این فیلم آموزشی قصد داریم چند نکته‌ی مهم در مورد روش خواندن کندل ها و انواع کندل در بورس به شما آموزش بدهیم و دو تا از الگوی متدوال کندل ها در بورس را به شما معرفی کنیم. البته به علت این که با دیدن کندل ها، خیلی بهتر می‌توانید از این نکات بهره مند شوید، بهتر است حتما در کنار مطالعه‌ی متن مقاله، ویدئو را تماشا کنید تا مطلب به خوبی در ذهن شما جا بگیرد و بتوانید با اسفاده از آن در معاملات خود، به سودآوری برسید.

کندل ژاپنی چیست؟

در بازارهای گوناگون از جمله بازار بورس و بازار کریپتو، برای نشان دادن نمودار قیمت ها از ۳ روش اقدام می‌شود. یعنی: استفاده از نمودار میله ای، استفاده از نمودار خطی و استفاده از الگوهای شمع ژاپنی یا کندل استیک. نمودارهای خطی و میله ای معمولا قادر به نشان دادن جزئیات زیادی در مورد بازار نیستند و به همین دلیل، برای تحلیل تکنیکال استفاده نمی‌شوند و ما از کندل استیک ها برای تحلیل تکنیکال بازار استفاده می‌کنیم. به همین دلیل آموزش کندل شناسی یا کندل خوانی در بورس و تحلیل تکنیکال اهمیت زیادی دارد و نیاز است که انواع کندل در بورس و الگوهای کندل ها در تحلیل تکنیکال را بشناسیم.

کندل ها در بورس نمودارهایی هستند که بر اساس میزان عرضه و تقاضا در بازار، شکل‌های گوناگونی به خود می‌گیرند، بنابر این بر اساس شکل قرارگیری آن‌ها، می‌توانیم رفتارهای بعدی بازار را بر اساس رفتارها و عکس العمل‌های خریداران و فروشندگان حدس بزنیم و این حدس‌ها به ما کمک می‌کنند تا برای لحظه‌ی خریدن سهم و به فروش گذاشتن آن، تصمیم دقیق‌تری بگیریم. البته دقت داشته باشید که این حدس‌ها بر اساس احتمال کار می‌کنند و هرگز صد در صدی نیستند، پس برای این که احتمال درست بودن حدس شما بیش تر شود نیاز به آموزش و تکرار و تمرین خواهید داشت.

اجزای کندل ژاپنی

هر کندل ژاپنی از دو قسمت بدنه (Body) و دم یا سایه (Shadow) تشکیل شده است. در بدنه‌ی یک شمع یا همان کندل شما می‌توانید طول بدنه، قیمت آغازین (Open) و قیمت پایانی (Close) و در سایه‌ها می‌توانید بالاترین قیمت در بازه زمانی (High) و پایین ترین قیمت در بازه زمانی (Shadow) را ببینید.

بعضی از انواع کندل ها دارای بدنه‌های بلندتر و بعضی از آن‌ها دارای بدنه‌های کوچک تری هستند. هنگام خواندن کندل ها باید بدانیم هرچه بدنه یک کندل بلندتر باشد، آن کندل قدرت بیش تری دارد. پس کندل های کوتاه اعتبار کم تری دارند. همینطور وجود سایه در زیر یا بالای کندل و کم یا زیاد بودن آن می‌تواند معانی متفاوتی داشته باشد. به عنوان مثال، زیاد بودن تعداد سایه‌ها در پایین یک کندل، می‌تواند نشانه‌ی این باشد که قدرت خریدارها از قدرت فروشنده‌ها بیش تر شده است و در چنین شرایطی ما توقع ورود پول به کندل را داریم، البته به شرطی که همزمان در بالای کندل، سایه وجود نداشته باشد. چرا که وجود سایه هم در بالا و هم پایین کندل، نشانه‌ی برابری قدرت خریدار و فروشنده است. در چنین شرایطی بهتر است صبر کنیم و منتظر شویم تا ببینیم بالاخره بازار چه رفتاری نشان می‌دهد. اما منظور از رفتار بازار چیست؟ منظور این است که آیا تقاضا برای یک سهم افزایش می‌یابد و در نتیجه قیمت آن بالا می‌رود و یا تقاضا برای آن کم است و قیمتش کاهش پیدا می‌کند.

برای تشخیص دادن، پیش از هرچیز نیار داریم به یادگیری انواع اصلی کندل داریم.

انواع اصلی کندل ها

۱. کندل صعودی یا گاوی (Bullish): کندل های صعودی که به آن‌ها نوسان مثبت نیز گفته می‌شود، سبز رنگ هستند و قیمت بازگشایی آن‌ها کم تر از قیمت آخرین معامله‌ی آن‌ها است.

۲. کندل نزولی یا خرسی (Bearish): کندل های نزولی که به آن‌ها نوسان منفی نیز گفته می‌شود، قرمز رنگ هستند و قیمت بازگشایی آن‌ها بیش تر از قیمت بسته شدن شان، یعنی قیمت آخرین معامله آن‌ها است.

چه زمانی باید از کندل ها استفاده کنیم؟

به طور کلی، کاربرد کندل ها در بورس این است که به شما روانشناسی بازار را نشان دهند و این که معامله‌گران، به خرید و فروش کدام سهم علاقمند هستند. اما چه زمانی اطلاعات حاصل از آموزش خواندن کندل ها به کار شما می‌آید؟

۱. در انتهای یک روند نزولی یا صعودی: زمانی که شما به انتهای یک روند صعودی یا نزولی می‌رسید، به این معنی است که قرار است الگوی کندل ها از آنجا به بعد وارونه (Reversal) شود. بنابراین در چنین شرایطی شما با کمک یادگیری روش خواندن کندل ها می‌توانید متوجه شوید بهترین لحظه برای خرید یا فروش یک سهم چه زمانی است.

۲. دیگر کاربرد کندل ها در بورس در نقاط حمایت و مقاومت سهم است.

الگوی نفوذی کندل

یکی از الگوهای رایج در بازار که می‌خواهیم به شما در این مقاله آموزش بدهیم الگوی نفوذی است که آشنایی با آن به شما کمک می‌کند بتوانید لحظه وارونه شدن بازار را شناسایی کنید. به حالتی که در آن کندل دوم در کندل اول نفوذ می‌کند، الگوی نفوذی گفته می‌شود. برای دقیق تر متوجه شدن این الگو حتما فیلم آموزش کندل شناسی در ابتدای این مقاله را تماشا کنید.

الگوی شمعی پوشا چیست؟

الگوی کندل پوشا در انتهای روند نزولی تشکیل می‌شود. یعنی نقطه‌ای که اگر آن را شناسایی کنید می‌توانید سهم خوبی بخرید و وارد روند صعودی شوید. در الگوی پوشا دو شمع داریم که شمع دوم، شمع اول را می‌پوشاند. برای آشنایی بهتر با این الگو نیز بهتر است شکل آن را در ویدئو ببینید.

الگوی کندل دوجی مانا چیست؟

الگوی دوجی مانا برابری نسبی عرضه و تقاضا را نشان می‌دهد و بهتر است زمانی که آن را شناسایی می‌کنید، دست از خرید و فروش بردارید تا تکلیف نهایی سهم مشخص شود. البته بعضی از اوقات با توجه به کندل هایی که قبل از این الگو ظاهر شده‌اند، می‌توان رفتارهای بعدی بازار را حدس زد. اما در صورتی که در قبل و بعد از الگوی دوجی مانا سایه‌های بسیار داشته باشیم تا حدی که خود کندل بسیار کوچک شود، بهترین کار صبر کردن است.

دقت داشته باشید که قدرت کندل استیک ها در تایم فریم‌های گوناگون با هم تفاوت دارد. یعنی هر چه تایم فریم بالاتر برود، قدرت یک کندل بیشتر است. بنابراین، یک کندل یک هفته‌ای قدرت بیشتری از یک کندل در تایم فریم یک روزه دارد و یک کندل در یک تایم فریم یک ماهه قدرت بیشتری از هردوی آن‌ها دارد.

آیا آشنایی با کندل ها برای سود آوری کافی است؟

در ابتدا باید بگوییم که همانطور که می‌دانید الگوهای بسیار گوناگونی برای روش خواندن کندل ها در بورس و تحلیل تکنیکال وجود دارد و ما در این مقاله به تعداد کمی از آن‌ها اشاره کردیم. یک معامله‌گر حرفه‌ای لازم است به انواع الگوهای کندل خوانی بورس تسلط داشته باشد و در این صورت قطعا تصمیم‌های خوبی در مورد خرید و فروش سهم خود می‌گیرد.

البته دقت داشته باشید که آشنایی با کندل خوانی در تحلیل تکنیکال می‌تواند به شما در سودآوری کمک کند؛ اما به این معنا نیست که برای سودآوری کافی است. این مبحث خود پیش نیاز دو مبحث تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن است و البته در کنار این دو به استراتژی و مدیریت سرمایه قوی نیاز دارد. به عنوان مثال افرادی که بدون توجه به اصول مدیریت سرمایه از لوریج های بالا استفاده می‌کنند ممکن است دچار ضرر شوند. بنابر این در صورتی که شما اطلاعات و دانش کافی داشته باشید، می‌توانید از یادگیری کندل شناسی در بورس در کنار مهارت‌های دیگرتان بهره ببرید تا به درستی برای خرید سهم تصمیم بگیرید. اما در صورتی که اطلاعات کامل و الگو های میله ای چیست؟ کافی ندارید، بهتر است در دوره آموزش جامع بورس و ارز دیجیتال شرکت کنید و دانش کافی به دست بیاورید تا خدای ناکرده ضرر آسیب ناپذیری به سرمایه‌ی شما نرسد.

کندل های شمعی CANDLESTICK

کندل های برگشتی را آموزش خواهید دید .در این مطلب آموزشی به علت استفاده عموم از کندل های شمعی به آن می پردازیم و الگوهای مهم آن را هم عرض می کنیم که می توانید از آنها در انواع نمودارها، مانند فارکس و بورس استفاده کنید. حتما برای شما هم سوال شده است که با وجود نمودارهای میله ای و خطی و . چرا بیشتر تحلیلگران از کندل استیک استفاده می کنند؟ زیاد شما را وارد حاشیه نمی کنم و با طولانی کردن مطلب ذهن شما را خسته نخواهم کرد، پس خیلی خلاصه جواب این سوال را به شما می رسانم . دلیل آن این است که، کندل استیک داده هایی را روی نمودار به ما نشان می دهد که سایر نمودار ها این مزیت را ندارند، همچنین به دلیل داشتن بدنه در کندل ها می توانیم آنها را بهتر آنالیز کرده و برای آنها انواع الگوها را در نظر بگیریم .

کندل ها نمایش دهنده روان معامله گران است و با یادگیری این علم قدرت بر پیش بینی روان معامله گران پیدا کرده و در نتیجه آینده بازار را پیش بینی خواهید کرد.

برای مثال به نمودار خطی زیر دقت کنید:

آنالیز کردن داده ها روی نمودار توسط کندل استیک

همینطور که می بینید در این نمودار فقط یک خط وجود دارد و حرکت قیمت را فقط بر اساس آخرین قیمت ها می بینیم. ولی در کندل ها، شما 4 ویژگی مختلف را در اختیار خواهید داشت.یعنی با یک نگاه شما هم قیمت آخرین معامله را دارید، هم قیمت اولین معامله ای که انجام شده، هم متوجه می شوید در آن تایم بالاترین نرخ معامله چقدر بوده و هم متوجه می شوید پایین ترین نرخ معامله چقدر بوده است. پس شما چهار داده مهم را در این کندل ها به شکل زیر خواهید داشت .

قیمت باز شدن ( OPEN )

قیمت بسته شده ( CLOSE )

بالاترین قیمت ( HIGH )

پایینترین قیمت ( LOW )

داده های مهم در کندل استیک قیمت باز و بسته شدن همچنین بالاترین و پایین ترین قیمت

کندل ها از نظر (رنگ و حرکت قیمتی) به دو دسته تقسیم می شوند:

کندل های صعودی

کندل های نزولی


به زبان ساده تر اگر open ما پایین باشد و close ما بالا ، حرکت ما رو به بالا بوده و کندل ما صعودی است.

و اگر open قیمت بالا باشد و close پایین ، حرکت ما به سمت پایین بوده، پس کندل ما نزولی است.

کندل های صعودی رنگ سبز دارند

و کندل های نزولی رنگ قرمز

که از طریق تنظیمات نرم افزارها قابل تغییر است. خوب حالا شاید برای افراد حرفه ای تر از شما این سوال بوجود بیاید که همین داده ها را نمودار میله ای هم به ما می رساند، پس چرا همه از کندل ها استفاده می کنند؟
اگر اوایل مقاله خوانده باشید به این موضوع اشاره کردیم و آن ساختن الگوهای مختلف بخاطر داشتن بدنه در کندل ها است. شاید بعد ها برای شما سوال باشد، اصلا چه نیازی به الگو است؟

پس اجازه دهید همین الان جواب را عرض کنم: انسان ذاتا دنبال آن است که با ساختن اشکال ذهنی، برخی مطالب را بهتر به خاطر بسپارد و با دیدن آن الگوها یا اشکال سریع تر بتواند آنها را آنالیز کند.

پس در تحلیل قیمت ها هم به سراغ ساخت اشکال و الگوهای ذهنی رفته است که در ادامه بیشتر راجع به آن خواهید خواند. فعلا به تصویر زیر و تفاوت بین کندل ها و نمودار میله ای دقت کنید:

کندل شناسی

از ظاهر نمودارهای میله ای نمی توان برای ساختن الگوهای ذهنی استفاده کرد ، ولی ظاهر کندل ها مثل انسانی چاق یا اگر کمی کوتاه باشد، مانند بچه ای بازیگوش به نظر می آید . این را هم عرض کنم که ظاهر این کندل ها در بحث روانشناسی قیمتها بسیار بهتر است و به ما کمک خواهد کرد.
آقای استیو نویسن ( Steve noisn ) در سال 1989 میلادی اولین مقاله خود را در مورد الگوهای شمعی منتشر کرد و بعد ها این مقاله ها تبدیل به کتابی با عنوان الگوهای شمعی ژاپنی شد. در این کتاب الگوها به طور کلی به دو دسته تقسیم شده اند:

الگوهای برگشتی

الگوهای ادامه دهنده

که دوجی ها و ستاره ها هم زیر مجموعه ی الگوهای برگشتی محسوب می شوند. در ادامه با هم به بررسی و یادگیری بعضی از این الگوها می پردازیم. این الگوها می توانند از یک کندل، تا ترکیب 5 کندل کنار هم شکل بگیرند. عجله نکنید بیشتر توضیح خواهیم داد.

الگوهای برگشتی ( Reversal pattern )

به الگوهایی گفته می شود که پس از دیدن آنها در نمودار، باید منتظر چرخش روند قدیمی باشیم. دقت کنید در توضیح عرض کردم منتظر چرخش روند، و نگفتم: چرخش روند اتفاق می افتد. متاسفانه بین تحلیلگران مبتدی اینطور جا افتاده است که بلافاصله بعد از دیدن این الگوها باید تغییر روند داشته باشیم. خیر. بگذارید متن صریح کتاب استیو نیسون رو در مورد این بحث مهم و ریز را برایتان بنویسم.

(این اتفاق به ندرت رخ می دهد که ناگهان روند قدیمی تمام شده و نمودار جهت خود را به یکباره تغییر دهد. همانطور که افکار آهسته تغییر می کنند، اغلب تغییر روند ها هم آهسته و با اخطارهایی در انتهای روند شکل می گیرند. اخطار بازگشت روند صرفا بیان می کند که روند قبلی مایل به تغییر است ، ولی به این معنا نیست که سریع تغییر جهت می دهد و بازگشت شکل می گیرد. درک و فهم این مطلب فوق العاده مهم است.)

برای این موضوع هم مثال یک اتومبیل را آورده که با سرعت 90 کیلومتر بر ساعت به پیچ می رسد و می خواهد تغییر مسیر دهد، قطعا چند ترمز خواهد داشت و سرعت خود را کم کرده و بعد تغییر جهت میدهد. این ترمزها همین الگوها یا کندل های برگشتی هستند که شما با دیدن آنها متوجه ترمزهای پی در پی راننده در مسیر می شوید و آماده تغییر روند .

خوب، حالا بهتر است برویم با انواع این الگوها که شبیه ترمز هستند آشنا شویم.

الگوی مرد دار آویز ( Hanging man ):

الگوی مرد دارآویز

خصوصیات الگو:

الگوی مرد دارآویز دارای سایه پایینی بلند است ( نکته: به میله هایی که گاهی بالا یا پایین کندل ها شکل می گیرند ، سایه یا shadow گفته می شود)
این الگو فقط در سقف بوجود می آید

رنگ بدنه این الگو مهم نیست (در صورتی که رنگ بدنه مشکی باشد، اعتبار الگو بیشتر خواهد شد)

حداقل طول سایه باید سه برابر بدنه اصلی باشد (هر قدر طول سایه بیشتر باشد اعتبار الگو نیز بیشتر می شود)

وقوع این الگو در سقف و در یک روند صعودی می تواند هشدار دهد که روند قبلی ممکن است به پایان رسد.

هر قدر که بدنه اصلی بالاتر از کندل های قبلی باشد احتمال پایان روند صعودی هست. (گپ)

سایه بالایی نباید وجود داشته باشد یا اگر وجود دارد اندازه آن بسیار کوچک باشد.

هر اندازه طول سایه پایینی بلندتر و طول سایه بالایی کوتاه تر باشد این الگو قطعیت بیشتری پیدا می کند.

نکته بسیار مهم برای این الگو: اینکه حتما نیاز به تایید دارد، یعنی بعد از دیدن این الگو باید شاهد یک کندل قرمز با بسته شدن قیمت آخرین معامله زیر بدنه این کندل باشیم. پس تاییدیه (فراموش نشود) که به کندل دوم، کندل confirmation (تاییدیه) می گویند.

خوب، حالا برویم سراغ الگوی دو

الگوی چکش:

الگوی چکش کندل شناسی

خصوصیات الگو:

1. این الگو در کف شکل می گیرد، شبیه همان مرد دارآویز ولی در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد، در کل یعنی اگر این کندل را، بالای نمودار مشاهده کردید، مرد دارآویز است و اگر پایین و در انتهای یک روند نزولی مشاهده شد به آن چکش می گوییم . اصطلاح چکش از اینجا به آن رسیده که گویا بازار در این محدوده چکش کاری شده است و بالا و پایین زیادی داشته است .

3 چکش برعکس یا ( inverted hammer )

حواستان باشد اگر hammer برعکس بود(مثل تصویر زیر) می شود:

الگوش چکش برعکس کندل شناسی

2. بدنه این الگوی چکش می تواند (قرمز) و (سبز) باشد( البته اگر بدنه سبز باشد از اعتبار بیشتری برخوردار است).

3. هرچقدر بدنه کوتاه تر و سایه پایینی، بلند تر باشد بازهم از اعتبار بیشتری برخوردار است.

4. این الگو هم مثل الگوی مرد دارآویز حتماً باید تاییدیه داشته باشد ، یعنی همان کانفرمیشن ( Confirmation ).

5. هرچقدر که فاصله قیمتی بین کندل های قبلی و بعدی بیشتر باشد (گپ)، برگشت قوی تر شکل خواهد گرفت.

برای الگوی چکش: برخی اوقات کندل تاییدیه (بلافاصله) بعد از کندل برگشتی چکش به وجود نمی آید و معمولاً با اختلاف دو یا سه کندل به وجود می آید. در این صورت این الگوی برگشتی را یک هشدار تلقی می کنیم، صبر می‌کنیم در برگشت، کندلی سفید، بالاتر از بدنه الگوی چکش بسته شود، در این صورت می توانیم بگوییم تغییر روند شکل گرفته است. پس، رنگ کندل مرد دار آویز و چکش تفاوتی نمی‌کرد.

کندل تایید (کانفرمیشن)

حالا گفتیم اگر چکش برعکس باشد مثل تصویر بالا به آن ( چکش برعکس) می گوییم ولی اگر در قسمت بالای نمودار یعنی در انتهای یک روند صعودی ، الگوی معکوس مرد دارآویز را داشتیم، اسمش چه خواهد شد؟ اسم این کندل که دقیقا معکوس مرد دارآویز است،

الگوی ستاره ثاقب یا ( Shooting Star ) :

الگوی ستاره ثاقب

الگوی پوشای نزولی و صعودی یا ( Engulfing )

الگوی پوشای صعودی:

این الگو در دو نوع صعودی و نزولی شکل می گیرد که ابتدا به بررسی الگوی صعودی اینگولفینگ می پردازیم:

الگوی پوشای صعودی

ویژگی های این الگو:

در الگوی پوشای صعودی کندل اولی به رنگ قرمز و کندل دوم به رنگ سبز خواهد بود.

معمولاً در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد.

شمع اول دارای بدنه کوچک و بعد از آن شمع دوم دارای بدنه بزرگی است که بدنه اول را کامل دربر می گیرد و می پوشاند.

بهتر است که در شمع دوم حجم معاملات بیشتر از حجم معاملات در شمع اول باشد.

گاهی اوقات این الگو از ۳ یا ۴ کندل تشکیل می شود، البته در بیشتر موارد با همان دو کندل شکل می گیرد:

تغییر روند با الگوی پوشای صعودی

الگوی پوشای نزولی:

این الگو باعث نزول می شود، پس باید در انتهای یک روند صعودی شکل گیرد.

خصوصیات الگوی پوشای نزولی:

می توان به این اشاره کرد که از دو کندل تشکیل شده که باید کندل اول سبز و کندل دوم قرمز باشد، دقت کنید عرض کردم باید، یعنی نباید دو کندل هم رنگ باشند.

کندل دوم مثل حالت صعودی خودش، باید بزرگتر از بدنه کندل اول باشد. بدنه کندل دوم کشیده و قرمز رنگ است که کامل کندل اول را پوشانده به نوعی فروشنده‌ها بر خریداران غلبه کرده اند، این الگو هم می تواند از ۳ یا ۴ کندل مثل تصویر بالا( ولی در سقف )شکل بگیرد.

پس باید دقت کنید که در سقف ها دنبال پوشای نزولی باشید و در کف ها دنبال پوشای صعودی

الگوی پوشای نزولی

الگوی ابر سیاه:

الگوی ابر سیاه

خصوصیات الگوی ابر سیاه:

این الگو از الگوهای برگشتی سقف است.

این الگو حداقل از دو کندل تشکیل می شود.

شمع اول یک شمع سفید یا سبز است که بعد از آن یک شمع مشکی یا قرمز که از بالاترین قیمت کندل سبز رنگ شروع شده و تا میانه شمع اول امتداد پیدا می کند. حداقل باید ۵۰ درصد داخل کندل اول نفوذ کند.

بین شمع اول و دوم هرقدر شکاف بیشتری باشد این الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است. یعنی هر چقدر کندل سیاه یا قرمز دوم کشیده تر باشد الگو قدرتمندتر است.

اگر حجم معاملات در شمع دوم بیشتر از شمع اول باشد عالی ست.

به هر اندازه که نفوذ شمع دوم داخل شمع اول بیشتر باشد الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است.

نکته اول: زمانی که در معرفی الگو ها صحبتی از کندل تایید نمی شود یعنی نیازی به کندل تاییدیه ندارند. این الگو خودش یک هشدار مهم است و نیازی به کندل تایید ندارد. دقت کنید که اعتبار الگوی پوشای نزولی به مراتب بیشتر از الگوی ابر سیاه است.

نکته دوم: در مورد تمامی الگوها ملاک بدنه است، یعنی مثلا اگر میگیم در الگوی پوشای صعودی کندل دوم باید کندل اول را بپوشاند، یعنی بدنه کندل اول باید بدنه کندل دوم را بپوشاند و (شادو) یا سایه ها مهم نیست.

نکته سوم: هرچه این الگوها در تایم فریم های بالاتر یافت شوند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهند بود. یعنی الگوی دارک کلود در تایم هفتگی بسیار مرگبارتر از همین الگو در تایم روزانه است.

الگوی نفوذی ( Piercing Pattern ) :

حتما الان سوال شده که وقتی همه ی الگو ها یک الگوی معکوس هم دارند، پس باید دارک کلود ( ابر سیاه ) هم یک الگوی معکوس داشته باشد که در کف اتفاق بیفتد. باید عرض کنم که بله . دقیقا معکوس دارک کلود که در سقف اتفاق می افتاد، پیرسینگ پترن (الگوی نفوذی) را داریم که در کف اتفاق میفتد، یعنی در انتهای یک روند نزولی دیده میشود .

الگوی نفوذی

این الگو معکوس الگوی ابر سیاه است.

در شناسایی کف ها بسیار استفاده می شود.

این الگو باید حداقل دو کندل داشته باشد تا به عنوان الگو شناسایی شود، شمع اول حداقل باید ۵۰ درصد شمع دوم را بالا رود و داخل شمع قبلی نفوذ کند، پس شمع اول باید قرمز رنگ باشد و شمع دوم سبز رنگ

ستاره ها ( Stars ) :

یکی از الگوهای بازگشتی مهم ستاره ها هستند که به دو نوع صعودی و نزولی تقسیم می‌شوند . به نوع صعودی که در کف اتفاق می افتد. ستاره صبحگاهی (Morning Star) گفته میشود که گویا خورشید تازه در حال طلوع کردن است ، کندل ها هم به همین شکل رو به بالا حرکت میکنند و الگوی نزولی آن را ستاره عصر گاهی (Evening Star) می گویند .

ستاره ها در کندل شناسی

خصوصیات الگو را یادداشت کنید:

باید بدانید که این الگوها از ۳ کندل تشکیل می شوند، بدنه اصلی شمع که در تصویر مشاهده می کنید کوچک است، شمع اول کشیده و شمع دوم (شمع اصلی) کوچک و شمع سوم کشیده است .

رنگ بدنه کندل دوم مهم نیست. اگر به جای بدنه شمع اصلی دوجی باشد به این الگو ستاره دوجی گفته می شود. تقریبا مثل ستاره صبحگاهی بالا.

(دقت کنید که اعتبار ستاره دوجی از ستاره معمولی بیشتراست.)

ستاره دوجی نشانه‌ای از بی تصمیمی در بازار است و قدرت خریدار و فروشنده معمولاً برابر می شود و بعد روند دوم شکل می گیرد.

به الگوی ستاره در روند نزولی ریزش باران هم می گویند.

فقط رنگ بدنه اول و سوم مهم است، در ستاره صبحگاهی بدنه اول سبز و بدنه کندل سوم قرمز است، ولی در ستاره عصرگاهی بدنه کندل اول قرمز و بدنه کندل سوم سبز است.

در کل باید بدانید کندلهای با بدنه کوچک را ستاره می گویند. پس الگوی چکش برعکس، ستاره صبحگاهی، شوتینگ استا v ، ستاره دوجی و ستاره عصرگاهی همه جزو استار ها محسوب می شوند.

در ستاره های صبحگاهی و عصرگاهی هرچقدر بدنه کندل دوم از بدنه بقیه کندلها فاصله بیشتری داشته باشد این الگو اعتبار بیشتری دارد. در کل باید بدانید وجود گپ (فاصله) به الگو اعتبار بیشتری خواهد داد.

دو نکته که در اکثر الگو ها صدق می کند: بهتر است حجم معاملات در کندل آخری بیشتر از کندل اولی باشد و همینطور کندل آخری بیش از ۵۰% کندل اول را برگشت داشته باشد.

دوجی : به طور کلی به ستاره های بدون بدنه دوجی گفته می شد. انواع دوجی ها را پایین می توانید ببینید:

مقدمه ای بر الگوهای شمعی ژاپنی

الگوی شمعی، یک یا گاهی چند میله ی شمعی در بخشی از نمودار قیمت است که به صورت گرافیکی روی نمودار نمایش داده می شود و معامله گران از آن برای پیش بینی حرکت آینده بازار استفاده می کنند. تشخیص الگو تا حدودی ذهنی است، برای مهارت در شناسایی و تشخیص الگوهای شمعی، به آموزش توسط یک معامله گر پرایس اکشن حرفه ای، نیاز است، و همچنین به تجربه شخصی استفاده از صفحه نمایش نیز، بستگی دارد.

مقدمه ای بر الگوهای شمعی ژاپنی

الگوی شمعی ژاپنی چیست؟

شمع یا کندل، قیمت اولیه، قیمت پایانی، کمترین قیمت و بیشترین قیمت بازار را در یک بازه زمانی خاص نشان می دهد. برای مثال، اگر به نمودار در بازه روزانه نگاه می کنید، هر شمع، قیمت اولیه، کمترین قیمت، بیشترین قیمت و قیمت پایانی برای نوسانات قیمتی آن روز را نشان می دهد.

تفاوت اصلی بین اشکال شمعی و نوار قیمت استاندارد این است که شمع یا کندل، یک بخش رنگی را بین شروع و پایان شمع نشان می دهند. این امر به معامله‌گران اجازه می‌دهد تا به سرعت متوجه این موضوع شوند که آیا قیمت روزانه، بالاتر (حرکت صعودی) یا پایین‌تر (حرکت نزولی) بسته شده است، که این اطلاعات برای معامله‌گران پرایس اکشن (price action) بسیار مهم است.

به تصویر شکل شمع صعودی و نزولی نگاهی بیندازید تا این موضوع را بهتر درک کنید…

توجه: شمع سمت چپ یک «شمع صعودی» است زیرا قیمت پایانی آن از قیمت اولیه بالاتر است. شمع سمت راست یک «شمع نزولی» است زیرا قیمت پایانی آن از قیمت اولیه آن پایین تر است.

بخش رنگی شمع را «بدنه واقعی» یا بدنه شمع می نامند. توجه: رنگ بدنه می تواند برای معامله گران، متفاوت باشد و به نحوه تنظیم/ترجیح رنگ شخصی آنها بستگی دارد. رنگ بندی استاندارد بدنه به این شکل است: سفید برای صعودی و سیاه برای نزولی است، که از نظر ما بهترین گزینه هستند. این رنگ ها می توانند سبز برای صعودی و قرمز برای نزولی هم تنظیم شود.

خطوط نازکی که در بالا و پایین بدنه کشیده شده، محدوده بالاترین قیمت/پایین ترین قیمت را نشان می‌دهند و سایه‌، دم‌ یا فتیله‌ نامیده می‌شوند. به ابتدای سایه بالایی «بالاترین قیمت» و به انتهای سایه پایین «کمترین قیمت» گفته می شود.

الگوی شمعی چیست؟

الگوی شمعی، یک یا گاهی چند میله ی شمعی در بخشی از نمودار قیمت است که به صورت گرافیکی روی نمودار نمایش داده می شود و معامله گران از آن برای پیش بینی حرکت آینده بازار استفاده می کنند. تشخیص الگو تا حدودی ذهنی است، برای مهارت در شناسایی و تشخیص الگو های میله ای چیست؟ الگوهای شمعی، به آموزش توسط یک معامله گر پرایس اکشن حرفه ای، نیاز است، و همچنین به تجربه شخصی استفاده از صفحه نمایش نیز، بستگی دارد.

الگوهای شمعی متعددی وجود دارند، و بسیاری از آنها بسیار شبیه هم هستند و فقط اختلاف جزئی در ساختار اصلی دارند. بنابراین، در سایت priceaction.com، به جای تلاش برای یادگیری 30 الگوی مختلف، تمرکز بر روی «تعداد انگشت شماری» از الگوهای شمعی اثبات‌ شده، منطقی تر است. این الگوی ها، جعبه ابزار کاملی از سیگنال‌های معاملاتی به معامله‌گر ارائه می‌دهد، آنها در اصل مثل هم هستند.

در اینجا به برخی از محبوب ترین استراتژی‌های مبتنی بر الگوهای شمع معاملاتی اشاره می کنیم:

الگوی شمعی پین بار (Pin bar candlestick pattern) – الگوی شمعی پین بار، یک الگوی تک شمعی است که نشان دهنده رد سطح یا منطقه قیمت است. این الگو دارای بدنه کوچک و یک سایه یا دم بلند تنها در یک طرف است که نشان دهنده رد آن منطقه قیمت است. پین بار را می‌توان به‌ عنوان سیگنال‌ معکوس در یک روند یا حرکت برگشتی در برابر یک روند قیمتی، تعبیر کرد. در اینجا نمونه ای از پین بار آورده شده است:

الگوی شمعی نوار داخلی (Inside bar candlestick pattern) – الگوی شمعی “میله داخلی” حداقل یک الگوی دو شمعی است (حتی می تواند چندین شمع داخلی داشته باشد) که نشان دهنده تردید یا توقف در بازار است. استراتژی معاملاتی نوار داخلی معمولاً در یک بازار روند دار، به عنوان یک استراتژی شکست روند در پرایس اکشن (price action)، بهترین عملکرد را دارد، اما گاهی اوقات می‌تواند به عنوان یک استراتژی برگشت از سطوح کلیدی نمودار نیز استفاده شود. در اینجا نمونه ای از شمع های داخلی آورده شده است:

الگوی شمعی تقلبی (Fakey candlestick pattern)- الگوی شمعی تقلبی معمولاً یک الگوی سه یا چهار شمعی است که شکستگی کاذب یک الگوی نوار داخلی را نشان می دهد. الگوی تقلبی نشان می‌دهد الگو های میله ای چیست؟ که یک «شکست جعلی» در بازار رخ داده است و احتمالاً قیمت در جهت مخالف شکست کاذب ادامه خواهد یافت. در زیر، نمونه ای از الگوی تقلبی آورده شده است:

نمودار شمعی چیست؟

نمودار شمعی یک نمودار حرکت قیمتی است، که به جای نوارهای استاندارد مانند میله یا خطوط، و یا نمودار خطی، با شمع ها پر شده است.

هر شمع قیمت اولیه، قیمت الگو های میله ای چیست؟ پایانی، کمترین قیمت و بیشترین قیمت را در بازه های زمانی مشخص، نشان می‌دهد، این همان اطلاعاتی است که در نوارهای قیمت سنتی منعکس می‌شود، اما شمع ها پیش بینی و استفاده از این اطلاعات را بسیار آسان‌تر می‌کنند.

در اینجا نمونه ای از نمودار شمعی معمولی وجود دارد. به الگوی شمعی “پین بار” که از حمایت در این نمودار تشکیل شده است و حرکت بزرگ به سمت بالا که به دنبال آن است توجه کنید…

مزیت نمودار شمعی

مزیت اصلی نمودار حرکت قیمتی بر اساس میله های شمعی، این است که، نمایش بصری «دراماتیک» یا اثرگذارتری از حرکت قیمت را در طول زمان ارائه می دهد. با توجه به این واقعیت که بدنه هر شمع، مطابق با قیمت پایانی صعودی یا نزولی آن رنگ آمیزی می شود، توالی و تاثیر نوار های قیمت، راحت تر، قابل خواندن است و بسیاری از معامله گران نیز استدلال «بهتری» دارند.

در نهایت، اینکه یک معامله گر، از نمودار میله ای استاندارد یا نمودار شمعی استفاده می کند، یک موضوع سلیقه ای و عقیده ای است. اما، نظر اکثر معامله گران موفق این است که باید از نمودارهای شمعی استفاده کرد تا دید و نظر بهتری نسبت به احساسات بازار داشته باشید و سیگنال‌ های معاملاتی پرایس اکشن را راحت‌تر تشخیص دهید.

الگو های میله ای چیست؟

تصوير
مصوبه هيات وزيران

تصوير
آیین نامه اجرايی

مدارک مورد نیاز
دريافت فرم ها


شکل 1 ، ساختار اولیه یک کد میله ای را نشان می دهد :


شکل 1 : ساختار اولیه یک کد میله ای

برای رمزگذاری الگو های میله ای چیست؟ کدهای میله ای از الگوهای توصيفی متعددی استفاده می گردد . هر یک از این الگوها با هدف تامين يک نياز خاص در یک صنعت خاص پياده سازی شده اند . برخی از این الگوهای توصيفی عملا" تبدیل به استاندارهای غیر رسمی شده اند که امروزه در اکثر صنایع از آنان استفاده می گردد . الگوهای توصيفی B-Coder ، TALtech Bar Code ActiveX control و TALtech Bar Code DLLs متداولترین الگوهای توصيفی می باشند که در تمامی صنایع از آنان استفاده می گردد .
الگوهای توصيفی مختلف دارای قابلیت های متفاوت برای رمزگذاری داده می باشند . مثلا" الگوی توصيفی UPC ، که از آن معمولا" برای محصولات خرده فروشی استفاده می گردد همواره شامل 12 رقم عددی است در حالی که الگوهای توصيفی Code 39 و Code 128 قادر به رمزگذاری داده الفبا عددی به طول 30 حرف می باشند . این نوع کدهای میله ای را اصطلاحا" الگوهای توصيفی خطی می نامند . چراکه از مجموعه ای خطوط با عرض مختلف تشکيل می گردند .
اکثر اسکنرهای کدهای میله ای تجاری ، قادر به خواندن تمامی انواع الگوهای توصيفی کدهای ميله ای خطی می باشند . بنابراین لازم نيست که از دستگاه های مختلف در ارتباط با کدهای ميله ای متفاوت استفاده کرد .
الگوهای توصيفی جدید دو بعدی کد میله ای نظیر PDF417 و Data Matrix قادر به رمزگذاری هزاران بایت داده در یک نماد کد میله ای به صورت متن و داده باينری می باشند . معمولا" برای خواندن الگوهای توصيفی جديدتر دو بعدی ، لازم است از اسکنرهايی استفاده گردد که بدین منظور طراحی شده اند .
هدف اولیه يک کد میله ای ، شناسايی يک آیتم از طریق برچسب زدن یک کد میله ای ( یک شناسه عددی منحصربفرد و یا رشته ای از حروف ) بر آن است . کدهای ميله ای معمولا" توسط نرم افزارهايی مجهز به بانک های اطلاعاتی مورد استفاده قرار می گیرند . در این نوع نرم افزارها ، از داده رمزشده موجود در کد میله ای به عنوان ایندکس رکورد کالا در بانک اطلاعاتی به منظور استخراج اطلاعات تکميلی کالا استفاده می گردد .
به عنوان نمونه ، پس از اسکن کد میله ای یک محصول در یک فروشگاه ، کد مربوطه در اختيار کامپيوتری گذاشته می شود تا با مراجعه به بانک اطلاعاتی مرکزی مشخصات تکميلی کالا نظیر شرح کالا و قيمت آن را برگرداند . بدین ترتیب در فروشگاه فوق ، لازم نيست که در صورت تغيير قيمت يک کالا بر روی تمامی نمونه های آن قيمت جديد برچسب گذاری شود . در چنين مواردی کافی است که صرفا" یک رکورد در بانک اطلاعاتی مرکزی تغيير داده شود ( رکورد مربوط به کالای مورد نظر ) . مديران فروشگاه فوق می توانند در هر لحظه از ميزان موجودی هر کالا در انبار باخبر شده و در صورت نیاز اقدام به ثبت سفارش نمایند .
کدهای میله ای يک مکانيزم سریع و عاری از خطاء به منظور ورود اطلاعات درون یک برنامه را فراهم می نمایند . با استفاده از کدهای ميله ای ، پتانسيل بروز خطاء نسبت به درج دستی داده حذف می گردد . يکی دیگر از موارد کاربرد کدهای میله ای ، ورود داده بدون نياز به تايپ آن الگو های میله ای چیست؟ می باشد . به عنوان نمونه می توان با نسبت دادن شناسه منحصربفرد به کارکنان یک سازمان و درج اطلاعات تکميلی نظیر نام و آدرس آنها در یک بانک اطلاعاتی ، از شناسه داده شده به هر یک از کارکنان سازمان که به کد میله ای تبدیل شده است برای شناسايی آنها استفاده کرد ( عدم نیاز به تايپ اطلاعات کارکنان نظیر نام و نام خانوادگی برای یک برنامه کامپيوتری خاص ) .

چه میزان داده را می توان رمزگذاری کرد ؟
الگوهای توصيفی مختلف کد ميله ای ، نوع ها و اندازه های مختلفی از داده را حمايت می نمایند . بنابراین لازم است با توجه به نوع و میزان اطلاعاتی که می خواهیم آنان را توسط یک کد ميله ای رمزگذاری نمائيم ، نسبت به انتخاب یک الگوی الگو های میله ای چیست؟ توصيفی اقدام کرد .

کندل استیک چیست؟ مبانی شناخت نمودار شمعی

کندل استیک چیست؟ مبانی شناخت الگو‌های شمعی

وقتی صحبت از تحلیل تکنیکال می‌شود، یکی از مهم‌ترین مباحثی که به میان می‌آید شناخت و توانایی خواندن کندل استیک یا الگو‌های شمعی است. الگو‌های شمعی، شکلی از نمایش تغییرات قیمتی در بازار است که چیدمان آن‌ها در کنار هم نمودار کل قیمتی را به وجود میاورد. به دلیل شباهت شکل ظاهری الگو‌ها به شمعدان، به آن‌ها الگو‌های کندلی یا شمعی می‌گویند.

اطلاعات کندل استیک‌ها، تنها محدود به تغییرات قیمتی نمی‌شود. بلکه با نگاهی عمیق‌تر می‌توان احساسات معامله‌گران، روان شناسی بازار و حتی تحرکات سرمایه‌گذاران کلان را بررسی و پیشبینی کرد. با ترکیب الگو‌های شمعی و سطوح عرضه و تقاضا کلاسیک در نمودار، سبک جدیدی برای تحلیل تکنیکال به‌وجود آمد به‌نام پرایس آکشن، تحلیلگران بسیاری بر این باور هستند که پرایس اکشن کامل‌ترین شیوه تحلیل نمودار در بازار‌های مالی است.

بررسی انواع نمودار در تحلیل تکنیکال

علاوه بر نمودار‌های شمعی، انواع دیگری از نمایش نمودار‌ها وجود دارد. هرچند اغلب تحلیلگران استفاده از نمودار شمعی را ترجیح می‌دهند اما شکل‌های دیگر نیز درجایگاه خود می‌توانند کاربردی باشند. در ادامه به توضیح مختصری از این نمودار‌ها میپردازیم.

نمودار خطی(Line chart)

نمودار خطی، ساده‌ترین حالت نمایش تغییرات قیمتی یک دارایی است. این نمودار تنها با ثبت اطلاعات نهایی قیمت در یک بازه زمانی، تشکیل می‌شود. به‌همین دلیل سایه‌های بلندی که در نمودار‌های کندلی ایجاد می‌شود در حالت خطی وجود ندارد. یکی از مهم‌ترین کاربرد‌های نمودار خطی پیدا کردن سطوح دقیق عرضه و تقاضا، خط روند‌ها و همچنین نقاط برگشت بازار است. هرچند در نمودار کندلی نیز به راحتی می‌‍‌توان این محدوده‌ها را پیدا کرد.

کاربرد دیگر بررسی نمودار خطی، کمک به بهتر دیدن واگرایی نمودار با اوسیلاتور‌ها از جمله RSI است. از آنجایی که RSI به‌صورت پیش‌فرض خطی نمایش‌داده می‌شود. مقایسه آن با نمودار خطی قیمت نیز به بهتر پیدا کردن واگرایی‌ها بسیار کمک خواهد کرد.

نمودار خطی(Line chart)

نمودار میله‌ای (Bar chart)

نمودار میله‌ای، کمی نسبت به حالت خطی کامل‌تر است. این نوع نمودار‌ها از یک خط باریک عمودی تشکیل شده و اطلاعاتی از قبلیل قیمت باز شدن، بسته شدن، بیشینه و کمینه قیمت را نشان می‌دهد. خط کوتاهی که در سمت چت میله وجود دارد قیمت باز شدن و خطی که در طرف راست آن تشکیل می‌شود، قیمت بسته شدن میله است. این نوع نمودر از نظر نمایش اطلاعات اصلی با کندل‌ استیک‌ها برابری می‌کند. اما اطلاعاتی از قبیل نقاط برگشت بازار، بررسی اعتبار شکست سطوح، قدرت نسبی معامله‌گران و مواردی از این قبیل در آن‌‎ها دیده نمی‌شود.

نمودار میله‌ای (Bar chart)

نمودار شمعی (Candle stick chart)

می‌توان گفت نمودار‌های شمعی، کامل‌ترین نوع نمایش تغییرات قیمتی است. کندل‌ استیک‌ها بسته به نوع شکل‌گیری آنها انواع مختلفی دارند که هرکدام از آنها نشان‌دهنده اوضاع فعلی بازار است. رمزگشایی کندل‌ها یکی از مهم‌ترین مباحثی است که یک تحلیلگر باید به آن تسلط داشته باشد. در واقع اگر زبان کندل‌ها یاد بگیرید می‌توانید به سادگی بازار را تحلیل‌کرده و حتی از اوضاع روانی پشت تغییر قیمت آگاه شوید.

الگو‍‌های شمعی به‌طورکلی اطلاعاتی مانند، قیمت باز شدن، قیمت بسته شدن، بالاترین و پایین‌ترین حد قیمت را نمایش می‌دهد.

نمودار شمعی (Candle stick chart)

تاریخچه کندل استیک‌ها

الگو‌های شمعی، توسط معامله‌گران ژاپنی ساخته شده است. آنها سال‌ها پیش حتی در سال ۱۶۰۰ میلادی به واسطه کندل‌ها سعی بر پیشبینی قیمت در معاملات برنج می‌کردند. این علم تا سالیان در نزد معامله‌گران ژاپنی ماند تا اینکه در سال ۱۹۹۰ توسط استیو نیسون، بعد سال‌ها تحقیق، مطالعه و شناسایی آنها وارد بازار‌های مالی جهانی شد. او برای اولین بار درکتابی به همین نام به معرفی کندل استیک‌ها پرداخت، برای هرکدام نامی انتخاب کرد و مفاهیم آنهارا به فعالان بازار‌های مالی شناساند.

چگونگی خواندن یک الگوی شمعی

یک کندل استیک به‌طور معمول از چند عضو تشکیل می‌شود. یک بدنه کندل یا Real body و ۲ سایه Shadow. سایه‌ها چه بالای کندل وجود داشته باشند چه پایین نشان دهنده نوسانات قیمتی است. بدین شکل که بازار این قیمت‌ها را در یک بازه زمانی خاص دیده است اما موفق به تثبیت نشده و به جهت دیگری برگشته است. همانطور که در عکس زیر نشان داده شده است، کندل از قیمت ۱۰۰ دلار باز شده، دامنه نوسانات به ۸۰ دلار و همینطور ۱۵۰ دلار رسیده اما قیمت بسته شدن آن ۱۳۰ دلار است.

چگونگی خواندن یک الگوی شمعی

در حالت پیش‌فرض کندل‌های صعودی به زنگ سبز و نزولی به رنگ قرمز هستند. اما تحلیلگران به خواست خود می‌توانند رنگ آنها را تغییر دهند. همچنین کندل‌های صعودی از پایین باز شده و به سمت بالا حرکت می‌کنند، اما نقطه باز شدن کندل‌های نزولی در بالا قرار داشته و به سمت پایین حرکت می‌کنند.

مقدمه‌ای بر شناخت الگو‌های کندلی

الگوی‌های شمعی بسته به نقاط باز و بسته شدن آنها، شکل سایه‌ها و درنهایت ظاهر آنها به دسته‌های مختلفی تقسیم می‌شوند. هرکدام از آنها مفهوم خاصی را ارائه می‌دهند. در صورتی که تحلیلگر به زبان کندل‌ها آشنا باشد می‌‍‌تواند تمامی حالات بازار را بررسی کرده و مسیر آینده آن را پیشبینی کند. گویی کندل‌ها همواره در حال صحبت‌کردن با تحلیلگر هستند.

الگو‌‎های کندلی می‌توانند ضعف، قدرت، سردرگمی، نقاط کلیدی و نقاط برگشت بازار را نمایش دهند. این الگو‌ها نه تنها به صورت تنها دارای مفهوم هستند، بلکه از کنار هم قرار گرفتن چندین کندل نیز می‌تواند اطلاعاتی از بازار استخراج کرد. الگو‌های تک کندلی، دو کندلی، سه کندلی و حتی تعداد بالاتر بسیاری در بازار شناخته شده و قابل استفاده هستند. در مقاله‌های بعدی به‌صورت تخصصی و جزئی به بررسی و آموزش این الگو‌ها خواهیم پرداخت.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.