چگونه معامله گر موفق اختیار معامله شویم؟
چگونه معامله گر موفق اختیار معامله شویم؟ اختیار معامله ها یکی از پرکاربردترین ابزارها در بازارهای مالی هستند. انعطاف پذیری آنها به معامله گر اجازه می دهد تا از موقعیت خود برای افزایش بازده استفاده کند. این محصولات همچنین به کاربر این امکان را می دهند که با استفاده از آنها ، ریسک را مدیریت کند یا از حرکت صعودی، نزولی و رنج در بازار سود کسب کند.
علیرغم مزایای فراوان، معاملات اختیار معامله ریسک قابل توجهی را به همراه دارد و ماهیت آن بسیار سوداگرانه است. همه نمی توانند معامله گر اختیار معامله های موفقی شوند. مانند هر تجارت دیگری، تبدیل شدن به یک معامله گر موفق اختیار معامله ها مستلزم مجموعه مهارت، نوع شخصیت و نگرش خاصی است.
پیش نیاز معامله در بازار اختیار معامله:
- داشتن دانش تکنیکال
- داشتن دانش تابلو خوانی(اختیاری)
- درک مفاهیم اختیار معامله
قادر به مدیریت ریسک باشید
اختیار معامله ها ابزارهای پرریسکی هستند و برای معاملهگران مهم است که بدانند در هر مقطع زمانی چقدر ریسک دارند. حداکثر احتمال از دست دادن در معامله چقدر است؟ میزان نوسانات ضمنی یا تاریخی چقدر است؟ چه مقدار از سرمایه را درگیر هر معامله کند؟ اینها برخی از سوالاتی است که معامله گران همیشه باید در ذهن خود نگه دارند.
معامله گران همچنین باید اقدامات مناسب را برای کنترل ریسک انجام دهند. به طور خاص، اگر شما یک معامله گر اختیار معامله در کوتاه مدت هستید، مرتباً با معاملات زیان ده روبرو خواهید شد. به عنوان مثال، اگر یک شبه موقعیتی را حفظ کنید، ممکن است به دلیل اخبار نامطلوب، تحلیل شما نقض شود. شما باید بتوانید ریسک موقعیت های خود را در هر زمانی به حداقل برسانید. برخی از معاملهگران این کار را با محدود کردن حجم معاملات خود و تنوع در معاملات مختلف انجام میدهند تا همه تخمهایشان در یک سبد قرار نگیرد.
یک معامله گر آپشن نیز باید یک مدیریت مالی عالی باشد . آنها باید از سرمایه خود عاقلانه استفاده کنند. برای مثال، عاقلانه نیست که ۹۰ درصد سرمایه خود را در یک معامله مسدود کنید. هر استراتژی که اتخاذ کنید، مدیریت ریسک و مدیریت پول را نمی توان نادیده گرفت.
ریاضی خود را تقویت کنید
هنگام معامله در اختیار معامله ها، همیشه با اعداد سروکار دارید. نوسانات ضمنی چیست ؟ آیا اختیار معامله بی تفاوت است یا در زیان؟ نقطه سربه سر معامله چیست؟ معامله گران اختیار معامله همیشه به این سوالات پاسخ می دهند. همچنین شما به یونانی ها مانند دلتا، گاما، وگا و تتای اختیارات توجه کنید. به عنوان مثال، یک معامله گر می خواهد بداند که آیا معامله او دارای گامای کوتاه است یا خیر.
نظم و انضباط داشته باشید
برای موفقیت، معامله گران اختیار معامله باید نظم و انضباط را تمرین کنند. انجام تحقیقات گسترده، شناسایی فرصتها، انجام معامله مناسب، شکلدهی و پایبندی به یک استراتژی، تعیین اهداف و تعیین استراتژی خروج ، همه بخشی از این رشته هستند. یک مثال ساده از انحراف از نظم، پیروی از گله است. هرگز بدون انجام تحقیقات خود به نظر دیگران اعتماد نکنید. شما نمی توانید مهارت های اصلی معامله گر از وظایف خود بگذرید و دیگران را مقصر ضررهای خود بدانید. درعوض، شما باید یک استراتژی معاملاتی مستقل طراحی کنید تا بتواند یک استراتژی انتخاب موفق باشد.
داشتن تحصیلات دانشگاهی و مدارک بالاتر مالی نمی تواند باعث قطعیت در موفقیت معاملات شما شود.معامله گران موفق بازار آپشن برای یادگیری اصول اولیه و مطالعه بازار ، سناریوهای مختلف، روندهای مختلف، هر چیزی و همه چیز در مورد نحوه عملکرد بازار ،زمان می گذارند. آنها معمولاً انقدر ساده نیستند که در یک سمینار معاملاتی سه ساعته با عنوان “چگونه با یک معامله ثروتمند شویم” شرکت کرده باشند، بلکه وقت خود را صرف یادگیری از بازار می کنند.
صبور باشید
صبر یکی از ویژگی هایی است که همه معامله گران دارند. سرمایه گذاران صبور به جای تلاش برای کسب یک پیروزی بزرگ در هر حرکت بازار، مایلند منتظر باشند تا بازار فرصت مناسب را فراهم کند. اغلب معاملهگرانی را میبینید که بیکار نشستهاند و بازار را تماشا میکنند و منتظر زمان مناسب برای ورود یا خروج از معامله هستند. در مورد معامله گران آماتور چنین نیست. آنها بی حوصله هستند، نمی توانند احساسات خود را کنترل کنند و به سرعت وارد معاملات می شوند و از معاملات خارج می شوند.
یک سبک معاملاتی ایجاد کنید
هر معامله گر شخصیت متفاوتی دارد و باید سبک معاملاتی متناسب با ویژگی های خود اتخاذ کند. برخی از معامله گران ممکن است در معاملات روزانه خوب عمل کنند ، جایی که آنها چندین بار در طول روز اختیار معامله خرید و فروش می کنند تا سود کمی کسب کنند. برخی ممکن است با اتخاذ استراتژی راحتتر باشند، به شکلی که در استراتژیهای خود برای استفاده از فرصتهای منحصربهفرد، مانند کاهش زمان و نوسانات، پیاده سازی میکنند. و دیگران ممکن است با نوسانگیری در معاملات راحتتر باشند ، جایی که معاملهگران روی حرکت قیمت در دورههای پنج تا ۳۰ روزه شرطبندی میکنند.
تفسیر اخبار
برای معامله گران بسیار مهم است که بتوانند اخبار را تفسیر کنند، اخبار تبلیغاتی را از واقعیت جدا کنند و بر اساس این دانش تصمیمات مناسب بگیرند. بسیاری از معامله گران را خواهید دید که مشتاق هستند سرمایه خود را در اختیار معامله ای با اخبار امیدوارکننده قرار دهند و روز بعد به سراغ اخبار بزرگ بعدی می روند. این امر آنها را از شناسایی روندهای بزرگتر در بازار منحرف می کند. بیشتر معاملهگران موفق با خود صادق هستند و تصمیمات شخصی درستی میگیرند، نه اینکه صرفاً از اخبار اصلی خبرها استفاده کنند.
هیچ وقت از آموزش دست نکشید
آمار ها نشان می دهد که تا ۹۰٪ از معامله گران اختیار معامله متوجه ضرر خواهند شد. چیزی که معامله گران موفق را از معامله گران متوسط جدا می کند این است که معامله گران موفق می توانند از ضررهای خود درس بگیرند و آنچه را که می آموزند در استراتژی های معاملاتی خود پیاده کنند. معاملهگران نخبه تمرین میکنند و بیشتر تمرین میکنند تا زمانی که درسهای پشت معامله را بیاموزند، اقتصاد پشت بازار را درک کنند و رفتار بازار را همانطور که در حال وقوع است ببینند.
بازارهای مالی دائما در حال تغییر و تحول هستند. شما باید درک روشنی از آنچه اتفاق میافتد و نحوه عملکرد آن داشته باشید. با تبدیل شدن به یک یادگیرنده فعال، نه تنها در استراتژیهای معاملاتی فعلی خود خوب خواهید بود، بلکه میتوانید فرصتهای جدیدی را نیز شناسایی کنید که ممکن است دیگران نبینند یا از آنها عبور کنند.
انعطاف پذیر باشید
شما نمی توانید ادعایی در بازار داشته باشید، اما باید با بازار همراه شوید یا آن را ترک کنید، زمانی که این نوع از بازار مناسب شما نیست. باید بپذیرید که ضرر و زیان رخ می دهد و احتمال از دست دادن اجتناب ناپذیر است. پذیرش به جای مبارزه با بازار برای درک، شفافیت و در نهایت برنده شدن اهمیت دارد.
یک معامله گر موفق باید معاملات خود را برنامه ریزی کند
معامله گر آپشن هایی که برنامه ریزی می کند بیشتر از کسی که بر اساس غریزه و احساس کار می کند موفق می شود. اگر برنامه ای نداشته باشید، معاملات تصادفی انجام می دهید و در نتیجه بدون جهت خواهید بود. از سوی دیگر، اگر برنامه ای داشته باشید، به احتمال زیاد به آن پایبند خواهید بود. شما در مورد اهداف خود و نحوه برنامه ریزی برای رسیدن به آنها صادق خواهید بود. شما همچنین می دانید که چگونه زیان های خود را پوشش دهید یا چه زمانی سود خود را برداشت کنید. می توانید ببینید که چگونه این طرح برای شما کار کرده است (یا کار نکرده است). همه این مراحل برای توسعه یک استراتژی تجاری قوی ضروری هستند .
ثبت سوابق
اکثر معاملهگران موفق اختیار معامله ها سوابق دقیقی از معاملات خود نگه میدارند. ثبت سوابق تجاری یک عادت ضروری برای جلوگیری از تصمیم گیری های ضررده است. تاریخچه سوابق تجاری شما همچنین اطلاعات زیادی را ارائه می مهارت های اصلی معامله گر دهد تا به شما کمک کند شانس موفقیت خود را افزایش دهید.
کتاب معامله گر منظم مارک داگلاس (زبان اصلی)
کتاب “معامله گر منظم” اثر مارک داگلاس یک کتاب بسیار عالی در زمینه جستجو و تحلیل در زمینه ذهن معامله گران می باشد. این کتاب توضیح می دهد که چه مهارت هایی و چرا لازم است تا ما به یک معامله گر موفق تبدیل شویم.
کتاب معامله گر منظم به شما چه می گوید؟
معامله گر منظم راهنمایی جامع برای فهم این نکته است که برای تبدیل شدن به یک معامله گر موفق در بازار های مالی نیاز به خودشناسی، انضباط و بازنگری شخصیتی است. این کتاب یک راهنمای گام به گام برای “تطبیق” با موفقیت در موقعیت های غیر معمول روانی بازارهای جهانی است. می گویم “تطبیق دادن” زیرا بسیاری از مردم در محیط بازار اقدام به معامله می کنند، بدون آنکه متوجه شوند که این محیط تفاوت بسیاری با محیط اطراف آن ها دارد.
عدم شناخت این تفاوت ها موجب می شود که بسیاری از اعتقادها و باورها که موجب عملکرد موثر در محیط اجتماعی می شود، در محیط بازار موانع روانی ایجاد کرده و دستیابی به موفقیت را بسیار سخت نماید.
برای دستیابی به سطوح موفقیت، به عنوان حداقل نیاز معامله گران، آن ها باید اقدام به درک تفاوت های بازار کنند. برخلاف دیگر محیط های اجتماعی، مهارت های معامله گری، درجه بسیار بالایی از خود کنترلی و اعتماد به نفس را از معامله گر طلب می کند که موفقیت های او تابعی از آن ها است. با این حال بسیاری از ما نمی توانیم خود را کنترل کنیم. زیرا همانند بچه ها آموخته ایم که اختیار ما توسط یک محیط ساخت یافته قوی تر کنترل شود تا رفتار ما برای مطابقت با انتظارات جامعه اصلاح گردد. به این ترتیب ما تحت تاثیر نیروهای خارجی مجبور بوده ایم در چهارچوب یک سیستم پاداش و مجازات، روش های خاصی از رفتار را بروز دهیم. مارک داگلاس حاصل تجربیات بیش از دو دهه معاملهگری خود را در کتاب معاملهگر منظم عرضه نموده است.
این کتاب به صورت ترجمه شده از نشر دریچه نو و ترجمه محسن جعفری در بازار موجود می باشد.
موفقیت در معامله گری سفر است، نه یک مقصد
برای بعضی مسافرت در حرکت از مبدا و عجله کردن برای رسیدن به مقصد تعریف می شود. عجله و انتظار برای رسیدن به مقصد باعث می شود تا مسیر سفر برای ما طولانی و کسل کننده شود. این احساس ناخوشایند، خستگی سفر را نیز به دنبال دارد تا جایی که شاید ما را از رسیدن به مقصد منصرف کند! درحالی که از این نکته نباید غافل شویم که مسیر سفر، جذابیت ها و زیبایی هایی دارد که دیدن و لذت بردن از آنها نیز جزئی از سفر محسوب می شود.
در واقع این پند را میتوان تعمیم داد و آن را برای معامله گری هم در نظر گرفت.
آیا تا بحال این اتفاق برای شما افتاده است که از نتایج معاملات خود سرخورده و عصبی شده باشید؟ ممکن است شما در بازار مقداری سود کسب کرده باشید و در معامله بعدی خود تمام آن را از دست بدهید! احساسی را که شما در این زمان پیدا میکنید هیچ کس درک نخواهد کرد مگر کسی که این اتفاق ناخوشایند قبلا برای او افتاده باشد.
مطمنا روشی برای از بین بردن عواطف و احساسات منفی که اغلب ذهن شما را در تصمیم گیری برای معامله هایتان تیره و تار می کند، وجود دارد. برای یافتن کلید آن، شما نیاز به ایجاد یک تغییر ذهنی دارید. کاری که قرار است انجام دهید این است که باید به جای تمرکز روی پول و سود روی فرایند معامله گری متمرکز شوید.
دام روانی تمرکز روی کسب سود و نتیجه آن
شاید زمانی که قصد یادگیری و آماده سازی خود برای ورود به مارکت را داشتید هیچ وقت به این راز بزرگ بر نخوردید که:
اگر در مارکت فقط سودآوری برای شما مهم باشد مسلما نمیتوانید سود مستمر از معامله هایتان بدست آورید! اگر شما علاقه صادقانه به معامله گری نداشته باشید، در دام ذهنی، تمرکز روی پول و کسب سود گرفتار میشوید که این طرز تفکر برای دوام در بازار مناسب نیست.
وقتی بیش از اندازه روی سود آوری در مارکت تمرکز کنید، به طور ناخودآگاه به معامله کردن بیشتر تحریک میشوید. معامله گری بیش از حد یکی از علت های اصلی کال مارجین شدن است! (فراچارت: کال مارجین در میان معامله گران به معنای از دست دادن کل مهارت های اصلی معامله گر پول رواج دارد). توماس بولکوفسکی نویسنده کتاب دایره المعارف الگوهای نموداری میگوید: با افزایش تعداد معامله هایم ،نتایجم بدترمیشد به احتمال زیاد ممکن است به این دلیل باشد که سودهایم را با اندازه مختصر از بازار برمیداشتم و اجازه رشد سود را نمیدادم.
مطمنا هنگامی که در مارکت پوزیشن های باز زیادی داشته باشید نمیتوانید با تمام قدرت آن ها را مدیریت کنید و با توجه به فشار عصبی واسترس ناشی ترید ممکن است نتوانید بهترین تصمیم ها را در آن لحظه بگیرید و به آن ها با زیان پایان دهید. در حقیقت احتمالا آنقدر درگیر معامله میشوید که دائما به تابلو معاملات خیره خواهید شد طوری که نمیتوانید از آن جدا شوید و تک تک ارقامی را که تماشا میکنید این سوال را در ذهن شما تداعی مکیند که ایا آن رقم بر ضد موقعیت فعلی شماست یا به نفع آن. این نوع استراتژی در مارکت باعث میشود که خیلی از معامله هایتان نتیجه ای عبث و بیهوده داشته باشد. در حالی که شما میتوانید بدون هیچگونه استرسی بازار را به حال خودش رها کنید و روز بعد سری به حساب خود بزنید و نتیجه سفارشات را ببینید.
اگر شما نتوانید به حس نیاز انجام معامله و طمع خود غلبه پیدا کنید ،در نهایت منجر به معامله کردن افراطی در بازار می شود تا زمانی که تمام پول خود را از دست بدهید! تمرکز بیش از اندازه ی یک معامله گر روی کسب سود و پول،باعث میشود ریسک به ریوارد معامله هایش منطقی نباشد، اتفاق ناخوشایند که دقیقا از این جا کلید میخورد!
ریسک زیاد در یک معامله عملا باعث میشود احساسات بر عقل چیره شود که نتیجه آن تصمیم های غیر معقول خواهد بود و متاسفانه در این صورت خیلی زودتر از آن چیزی که فکرش را میکنید با بازار خداحافظی خواهید کرد. اگر به جای تمرکز روی کسب سود روی معاملات خود فوکوس کنید ، فرصت فکری و انرژی بیشتری خواهید داشت که این عامل، شما را به یک معامله گر پیشتاز تبدیل میکند.
نکته ی اساسی این است که برای کسب سود در بازار ابتدای امر باید به یک تحلیلگر و سپس معامله گر موفق تبدیل شد.
چرا تعداد خیلی کمی از فعالین بازار روی تبدیل شدن به یک معامله گر موفق تمرکز میکنند؟
پاسخ ساده ای دارد دلیل آن اینست که روی کسب سود تمرکز میکنند! آن ها آنقد از فکر کردن به کسب سود و علامت دلار $$$ هیجان زده میشوند که فراموش میکنند زمانی برای تلاش فکری جهت یادگیری و تسلط بر استراتژی های معاملاتی و تمرین مدیریت سرمایه اختصاص بدهند؛ که این دو (تسلط بر استراتژی معاملاتی و مدیریت سرمایه) تنها راه های سرازیر کردن آن علامت های دلار به حساب شما هستند!
موفقیت در معامله گری سفر است، نه یک مقصد! اساسا این جمله این مفهوم را میرساند که ،برای کسب سود مدون در مارکت،باید به خود پروسه ی معامله گری توجه کنید نه بدست آوردن پول!
زمانی که شما واقعا علاقهمند به پروسه ی معامله گری میشوید و هدف خود را از “بدست آوردن پول” به “تبدیل شدن به یک معامله گر برتر” تغییر میدهید، پول خود به خود در نتیجه ی آن شروع به انباشته شدن میشود!
توجه بیش از حد به مقصد (پول) در طی معامله هایتان ،به سادگی باعث پرورش عادات غلط معاملگری در شما میشود. معامله گران حرفه ای واقعا به تریدینگ علاقه مند هستند و آن را به عنوان یک بازی، یک چالش یا چیزی که عاشقش هستند، میبینند. تحقیقات نشان میدهند حدود 90 درصد افرادی که وارد مارکت میشوند در عین ناباوری بازنده اند! معامله گری چالشی بزرگ برای گلاویز شدن با پادشاهی بزرگ است! اگر این چالش شما را هیجان زده نمیکند، پس معامله گری با روحیات شما سازگارنیست.
برخلاف آنکه بسیاری از تازه کارها فکر میکنند، معامله گری قطعا یک راه برای سریع پولدار شدن و راه صد ساله را یک شبه رفتن است،اما با قاطعیت میتوان گفت چنین نیست! اگه شما سرانجام به یک معامله گر سودآور و با ثبات تبدیل شدید مسلما دلیل آن چیزی جز اینکه حقیقتا به چالش معامله گری علاقهمندید و میخواهید برای سال ها در مارکت بمانید،نیست.
معامله گری هیچ تفاوتی با مهارت های حرفه ای دیگر ندارد.
به عنوان مثال برای تبدیل شدن به یک جراح موفق، بدیهی است که شما تمرکز بر روی پولی که یک جراح به عنوان دستمزد دریافت میکند نخواهید کرد. همه با این موافقند که یک جراح باید سالها بر روی فرایند و نحوه عمل مهارت های اصلی معامله گر کردن، تحصیل کند و آموزش ببیند،سپس درنتیجه ی شور و اشتیاق و علاقه که عامل انگیزشی و محرک آن ها در حین کارآموزی بوده است، سرانجام به یک جراح موفق، قابل احترام و موفق تبدیل میشود. پروسه ی تبدیل شدن به یک معامله گر موفق نیز به همین شکل است و تفاوتی ندارد.
شما فقط بخاطر اینکه “میخواهید” یک معامله گر موفق نخواهید شد. شما یک معامله گر موفق میشوید چون با شور و اشتیاق به معامله گری علاقه مند هستید. و شما میخواهید بذر تلاش جهت ایجاد و توسعه ی مهارتهای معامله گری را در خود بکارید.
به عنوان یک معامله گر تمام هدفی که فکر شما را به خود جذب میکند و شما به آن توجه میکنید این است که تا آنجایی که میشود به یک معامله گر موفق تبدیل شوید. اگه شما مخلصانه به این امر پایبند باشید و پول و سود را نادیده بگیرید،پول و سود در طول زمان بیشتر و بیشتر جذب حساب شما میشوند.
در حقیقت انجام دادن بسیاری از کارها برای بدست آوردن پول ، مطلوب و دلپذیر است ولی نکته اساسی این است که نگرشی که شما برای بدست آوردن آن پول باید داشته باشید این است که هیچ اهمیتی به آن پول ندیم!
نانسی سیمس در مورد زندگی توصیف زیبایی دارد که انسان را مجذوب میکند او میگوید:
زندگی مسابقه نیست
زندگی یک سفر است
و تو آن مسافری باش
…… که در هر گامش ترنم خوش لحظه ها جاریست.
ترس و طمع در روانشناسی معامله گر + | معامله گر خوب و بد
آیا تجربه معامله گری یا به اصطلاح ترید کردن در بازار های مالی را دارید؟ مطمئنم کسانی که تو پیج من هستند خیلی بیشتر از مردم عادی در مورد بارار های مالی میدونند ولی آیا فقط دونستن کافیه ؟ برای اینکه بتونی یک معامله گر خوب دربازار های مالی باشی حتما نیاز داری بتونی اون بازار و عوامل موثر بر سود سازی اش را خوب بشناسی و هم اینکه بتونی روند ها را توی بازار را به درستی تشخیص بدی توی بازار های مالی به این دو دانش و مهارت تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادین می گویند مطمئن باش برای اینکه بتونی یک معامله گر خوب بشی نیاز داری که هر چه قدر می تونی در این دوتا مهارت عالی بشی.
معاملهگر، علاوه برداشتن توانایی تحلیل گری، باید ازلحاظ خصوصیات شخصیتی نیز فردی متعادل باشد؛ یعنی یک معامله گر حرفهای باید حد وسط ریسکپذیری و ریسک گریزی، یا حد وسط ترس و بیباکی را داشته باشد. معامله گر حرفهای یک انسان کامل است؛ زیرا ترس، طمع، شجاعت، پذیرش و … خود را میشناسد و آن را متعادل نگاه میدارد. منبع
حلقه گمشده در روانشناسی معامله گر
شاید فکر کنی من میرم دو سه تا کتاب میخوانم و این مهارت هارو کسب میکنم و حتما میتونم بزنم تو دل بازار بورس کریپتو و میلیاردر بشم ولی باید بهت بگم که اشتباه میکنی تو این وسط یه حلقه گمشده داری . اونم طرز فکر به عنوان یک تحلیلگر است .این که تحلیل کردن و سود و ضرر کردن چه احساسی در تو ایجاد میکنه؟ چطور میتونی این احساسات رو کنترل کنی؟ و چه قدر سریع میتونی از این حالت احساسی خارج بشی و قدام درست رو انجام بدی این ها خیلی نکات مهمی هستش .
باور کن خیلی ها که خیلی هم زیاد تحلیل تکنیکال میدونند هر روز دارن تو بازار ضرر می دهند صرفا به این خاطر که احساسی میشوند و خیلی زود یا خیلی دیر کاری رو که باید را انجام می دهند و شکست پشت شکست و ترس پشت ترس و این احساسات در ان ها تشدید می شود و کم کم فکر می کنند که دیگه هیچ جوره نمی توانند ار پس این بازار بربیان و با چند شکست از بازار خارج می شوند
معامله گر
تفاوت بین معامله گر خوب و بد
باور کنید فرق معامله گر خوب و بد این نیست که چقدر خوب می توانند اندیکاتور های تحلیل تکنیکال رو استفاده کنند بلکه در این هست که فارغ از احساس استراتژی که برای معامله گری خودشان ساختند رو دنبال کنند اگه جواب داد ادامه اش می دهند اگر جواب نداد یه استراتژی بهتر پیدا میکنند معامله گر های خوب هیچ وقت تسلیم نمی شوند یک معامله گر خوب خیلی سریع فکر میکند و خیلی سریع تر عکس العمل نشان میده و هرجا که استراتژی اش بهش فرمان خروج میده اماده است که چه با سود و چه با ضرر از آن معامله خارج بشه.
برای این کار معامله گر نیاز به حضور ذهن و تمرکز دارند و اجاره نمیده که احساسات جلوی باز کردن یا بستن معامله اش را بگیره ، دو نوع احساس خطر احتمال در معامله گر ایجاد بشه و حرفه اش را به خطر بیاندازه یکی اش ترس و دیگری طمع
معامله گر
ترس و طمع در معامله گر
خیلی طبیعی وقتی یک معامله گر یک خبر بد راجب سهامش میشنود دچار ترس میشه ولی گاهی معامله گر ها واکنش های افراطی نشان میدهند به محض شنیدن خبر معامله را در ضرر می بندند و تا مدت ها ریسک نمی کنند تا اب ها از اسیاب بیوفته ولی دقیقا وقتی که آب ها از اسیاب بیوفته و ترس از بین رفت متوجه میشن قیمتی که الان اون ارز توش قرار داره قیمت بدتری نسبت به قبل است درسته که جلوی ضرر را گرفته باشن ولی از اون طزف ممکنه جلو سود خودشان هم گرفته باشند.
معامله گر ها دقیقا باید بدونند که از چی میترسند ودقیقا باید بدونند چی ترسناک و چی نیست این دونستن باید قبل از اخبار بد باشه نه وسط خبر های بد وقتی که معامله گر از قبل میدونه که چه نوع خبری چه واکنشی را در پی دارد زود تر از بقیه اقدام لازم را انجام میده و اگر هم داره بر اساس ترس عمل میکنه اون ترس یک ترس عاقلانه اس نه یک ترس هیجانی.
برای مثال خبر میاد که چین که بیشترین تعداد ماینر ها را توی دنیا داره یک سری ممنوعیت هایی برای بیت کوین اعمال کرده که این واقعا یک خبر بد محسوب میشه یک معامله گر خوب قطعا بعد از شنیدن این خبر معاملات خرید خودشو میبنده و اگه خیلی زرنگ باشه معاملات سل باز میکنه یعنی معامله گر میتونه پیش بینی کنه که این خبر چه قدر ممکنه مردم و سایر معامله گر ها رو احساسی کنه و زود تر از بقیه اقدام میکنه.
معامله گر
واکنش احساسی در تغییر قیمت
برای مثال وقتی کلی خبر بد برای بیت کوین اومد اتش اش دامن همه رمز ارز هارو گرفت از جمله ارز تتا رو گرفت معامله گر خوب میدونه که این رمز ارز نه فلسفه اش با بیت کوین یکی هست نه جوزه کاربردی اش. کلی هم اخبار خوب داشته و قراره نسخه سوم شبکه اش این ماه لانچ بشه خب همبن ارز هم به خاطر واکنش احساسی مردم دنیا ریخت ولی برید خودتون چک کنید ببینید که بیت کوین بعد از این همه اخبار هنوز نزدیکی کف سی هزار دلاره ولی تتا بعد از یک ریزش تا کف چهار دلار الان 220 درصد رشد کردهT،بچه ها ترس یهو میاد ولی اگاهی کم کم اگه به عنوان یک تریدر اگاهی تو بالا ببری و زودتر از دیگران افدام کنی معامله گر بهتری هستی.
اما طمع یک جمله قدیمی داریم که میگه آزمند همیشه نیازمنده . ساده ترین شکل طمع در بازار این است که معامله گر در معامله ای که توش برد داشته و تو سود هست رو نمیبنده و ان قدر منتظر می مونه که روند عوض میشه و کل سودشو از دست میده یا حتی میره تو ضرر غلبه بر طمع کار اسونی نیست معامله گر های طماع فقط یکم بیشتر میخوان و این یکم تمومی نداره و ثروتمند ها هم گاهی توی این تله می افتن به خاطر همینه اکثرا مشاور های بی احساسی را استخدام می کنند که بهشون تذکر بده یک معامله گر باید نسبت به این حس غریزی خودش به آگاهی برسه و یا تفکر منطقی به کارش ادامه بده نه با هوا و حوس.
تغییر قیمت
3 توصیه طلایی در روانشناسی معامله گر
میخوام به عنوان کسی که سال ها در بازار های مالی مختلف معامله گری کردم یک سری توصیه بهتون بکنم تویی که داری معامله گری رو مهارت های اصلی معامله گر یاد میگیری باید یک سری اصول و قوانین برای خودت داشته باشی که وقتی از لحاظ روانی شرایط برات بهرانی میشه به همون اصول تکیه کنید
- وارد معامله نشو مگر اینکه حد ضرر و حد سودتو تعیین کرده باشی
- زمان ورود و خروج از معامله رو هم تعیین کن. این طور نباشه که هر وقت بیکاری وارد معامله بشی باید دقیقا بدونی که کی وارد معامله بشی و کی خارج بشی این ورود و خروج را هم میشه تحلیل تکنیکال به ما بگه هم اخبار
- خیلی خوبه که برای سود و ضرر روزانه و هفتگی ات یه حدی رو تعیین کنی. وقتی که یک روز خوبی رو داشتی و سود گرفتی خب پولتو بکش بیرون و از بقیه روزت لذت ببر و اگر ضرر به حدی رسید که تعیین کردید از خونه بزن بیرون و خودت و مشغول یک کار دیگه کن که فراموشش کنی خیلی ها بعد از ضرر احساسی مسوند و زیسک های بزرگ بر میدارند و تصمیم های غلط می گیرند و نتیجه اش مهارت های اصلی معامله گر میشه باخت و باخت
من در اینجا هستم تا تو در دنیای مالی احساس تنهایی نکنی دوست خوبم قدر خودتو بدون اموزش ببین وبینهایت خودت باش
سوالات متداول
تحلیل تکنیکال و بنیادین یعنی چه ؟
برای اینکه بتونی یک معامله گر خوب دربازار های مالی باشی حتما نیاز داری بتونی اون بازار و عوامل موثر بر سود سازی اش را خوب بشناسی و هم اینکه بتونی روند ها را توی بازار را به درستی تشخیص بدی توی بازار های مالی به این دو دانش و مهارت تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادین می گویند .
چه فرقی بین معامله گر خوب و بد هست ؟
فرق معامله گر خوب و بد این نیست که چقدر خوب می توانند اندیکاتور های تحلیل تکنیکال رو استفاده کنند بلکه در این هست که فارغ از احساس استراتژی که برای معامله گری خودشان ساختند رو دنبال کنند اگه جواب داد ادامه اش می دهند اگر جواب نداد یه استراتژی بهتر پیدا میکنند معامله گر های خوب هیچ وقت تسلیم نمی شوند .
معرفی و دانلود کتاب معاملهگری با ذهن آگاهی: کتابی که هر معاملهگری قبل از ورود به معامله باید بخواند
برای دانلود قانونی کتاب معاملهگری با ذهن آگاهی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
برای دانلود قانونی کتاب معاملهگری با ذهن آگاهی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
دانلود کتاب از اپلیکیشن کتابراه
معرفی کتاب معاملهگری با ذهن آگاهی: کتابی که هر معاملهگری قبل از ورود به معامله باید بخواند
کتاب معاملهگری با ذهن آگاهی نوشتۀ گری دیتون نخستین کتابی است که مهارت ذهن آگاهی را در کنار روانشناسی آموزش میدهد، تا نه تنها معاملهگرها بلکه هر شغلی را که به تصمیمهای در لحظه نیاز دارد با روانشناسی عملکرد آشنا کند.
دربارۀ کتاب معاملهگری با ذهن آگاهی
تمرکز گریدیتون (Gary Dayton) در کتاب معاملهگری با ذهن آگاهی (Trade Mindfully) بر واکنشهای روانی معاملهگران و مشاغلی است که صاحبان آنها لازم است تصمیمهای آنی بگیرند. دیتون به پیشرفتهترین یافتههای علم روانشناسی میپردازد و از این طریق، افراد را با ذهنآگاهی در معامله آشنا میکند. در قسمتهای مختلف این کتاب به راهبردهای روانشناسی اثبات شده از جمله ذهنآگاهی پرداخته میشود که حلکنندهی بسیاری از مشکلات است.
گریدیتون در این کتاب دو موضوع اساسی را بررسی میکند؛ اول، اهمیت مهارت ذهنآگاهی و دوم، فرآیندهای روانشناختی قبل، حین و بعد از تصمیم گیری. مهارت اصلی برای عملکرد مناسب در رویارویی با چالشهای پیشروی مشاغل، ذهنآگاهی است. ذهنآگاهی به ما آموزش میدهد خودمان را بشناسیم و بر ذهن خود مسلط شویم تا بدانیم در موقعیتهای حساسِ تصمیمگیری، دارای حق انتخاب هستیم. همچنین یاد میگیریم که وقتی در یک معاملۀ حساس قرار داریم و یک تصمیم سخت پیشروی ماست هیجانزده نشویم؛ بلکه با تسلط بر ذهن خود، مهمترین عوامل را بخاطر داشته باشیم و عملکرد خوبی از خود نشان دهیم.
معاملهگران موفق باید در بسیاری از مهارتهای تجاری و اقتصادی توانا باشند، اما در دنیای امروز علاوهبر تکنیکهای مدیریتی، مدیریت هیجان و کنترل چالشهای روحی نیز برای رسیدن به موفقیت نقش مهمی ایفا میکنند. این کتاب یک اثر منحصر به فرد است که از انواع تکنیکهای کنترل کنندۀ هیجان استفاده میکند، به خواننده اجازه میدهد تا نقاط تاریک ذهنش را ترمیم کرده و توانایی تجاری و معاملهگری خود را به حداکثر برساند.
ذهن آگاهی که از مهمترین مهارتهای مورد بحث در این کتاب است به طور سنتی در کشورهای شرقی برای کاهش استرس و غلبه بر افکار منفی استفاده میشود. یک معاملهگر توانمند در دنیای امروز نیازمند داشتن این توانایی است. عوامل بسیاری در یک معامله نقش دارند اما طبق بسیاری از تحقیقات، موانع احساسی از مهمترن عواملی هستند که منجر میشوند معاملهگران نتایج ضعیفی بگیرند. نویسنده راهنمای مفیدی برای کنترل این عوامل با ذهنآگاهی در اختیار ما میگذارد.
نکوداشتهای کتاب معاملهگری با ذهنآگاهی
- این یک کتاب فوقالعاده است. در واقع، این مفیدترین کتاب در بیست سال گذشته است؛ مجموعهای از اطلاعات و فعالیتهای مفید. شایسته است که این اثر در قفسۀ کتاب هر تاجری وجود داشته باشد. (ری باروز، تاجر موفق)
- معاملهگری با ذهنآگاهی را باید هر کسی که سرمایهگذاری میکند، بخواند. آن دسته از معاملهگرانی که به دنبال درک بهتری از اینکه چگونه ذهن نتایج معاملات خود را زیر و رو میکند هستند، این کتاب را راهگشا خواهند یافت. (دیوید اچ. ویس، تحلیلگر بازار)
- این بهترین کتابی است که من در مورد موضوع ذهنآگاهی در تجارت پیدا کردهام. دکتر گری دیتون مشکلاتی را که معمولاً معاملهگران شیطان صفت دارند توضیح می دهد و از تحقیقات گسترده ای استفاده می کند تا نشان دهد چگونه ذهن آگاهی و نحوی از فرآیندگرایی میتوانند به طور مؤثر به این موارد رسیدگی کنند. در مجموع، یک کتاب خوب و حاصل تحقیقات بسیار، که پلی میان تئوری، تحقیق و عمل است. (برت استین بارگر، نویسنده کتاب The Daily Trading Coach)
کتاب معاملهگری با ذهن آگاهی مناسب چه کسانی است؟
همهی افرادی که شغل پرتنشی دارند و باید در لحظه تصمیمهای مهمی بگیرند، نیاز به یک راهنمای مفید دارند تا به کمک آن محرکهای هیجانی را کنار بگذارند و بهترین عملکرد را نشان بدهند؛ راهنمایی که باید مبتنی بر ذهن فرد باشد. این کتاب به کمک این گروه از افراد میآید تا در لحظات بحرانی بهترینِ خودشان باشند.
با گری دیتون بیشتر آشنا شویم
گری دیتون تجارت را در سال 1999 آغاز کرد. او در وهلۀ اول موفق نشد. در واقع، چندین سال طول کشید تا کسب و کار او به تجارت سود تبدیل شود. دیتون آموخت که یک معاملهگر نه تنها به مهارتهای فنی و دانش مدیریت پول نیاز دارد، بلکه به روانشناسی مناسب نیز نیاز دارد تا دانش و مهارت های خود را در اعمال سودآور به کار گیرد. گری همچنین یک روانشناس است. او رئیس یک شرکت مشاوره است که در زمینۀ عملکرد بازرگانان فعالیت میکند.
در بخشی از کتاب معاملهگری با ذهن آگاهی میخوانیم
ذهن شهودی شما بدون هیچ مشکلی پا مهارت های اصلی معامله گر پیش میگذارد و قضاوتش را براساس مشاهداتش انجام میدهد. همین موجب خطا میشود، زیرا این بخش از ذهن محدود به کارهایی است که میتواند انجام دهد. تصمیمات معاملهگری نیاز به تلفیق تکههای مختلف دادههای بازار دارد که اغلب در تضادند. تصمیمات معاملهگری همواره احتمالات به همراه دارند. ذهن شهودی نمیتواند دادهها را تلفیق کند یا با احتمالات دستوپنجه نرم کند.
این روش فکری در قلمروی ذهن مشورتی است، اما همانطورکه ناتان تجربه کرد، درگیر کردن ذهن مشورتی بسیار دشوار است؛ زیرا ذهن مشورتی همان قضاوتهای ذهن شهودی را میپذیرد. ذهن ناتان بهشدت تحتتأثیر عوامل روانشناختی دیگری قرار داشت. اثر تأخر یکبار دیگر در اینجا خودش را نشان داد. ذهن ناتان بیشتر از اینکه به دو واقعیت بپردازد، یعنی در نظر بگیرد که در روندی نزولی رالیها سریع تمام میشوند و قیمت در حال رسیدن به سطح عرضۀ مشخصی است، فقط به آخرین روند صعودی قیمت تمرکز کرد.
ازطرفی هیجان ناتان از اینکه همان صبح تصمیم معاملاتی پرسودی گرفته بود بر قدرت درک او از واقعیت تأثیر منفی مهارت های اصلی معامله گر داشت. او علاوهبر هیجان شادی، کمی هم مغرور شده بود. در بیشتر موارد وقتی ما دربرابر اتفاقی هیجان مثبت داریم، سپرمان را پایین میگذاریم. در این حالت برخلاف وقتیکه حال خنثی یا منفی داریم، قدرت تحلیلمان کم میشود، زیرا ذهن شهودی برای خودش آزاد میچرخد و حکمفرمایی میکند.
وقتی هیجان داریم انتظار داریم نتایج مثبت پیاپی نصیبمان شوند. این همان «روش اکتشافی عاطفی» است و در تصمیم ناتان کاملاً مشهود است. روش اکتشافی نمایندگی و سوگیریهای مرتبط با آن در معاملهگران بسیار متداول است. در هرمورد معاملهگر ویژگیهای بازار را بهاشتباه چیزی درست میپندارد و این حقیقت ندارد. این پدیده وقتی روی میدهد که کاری ساده را بهجای کاری سخت برگزیدهایم.
فهرست مطالب کتاب
مقدمه
مقدمهی مترجمان
مقدمۀ نویسنده
بخش 1: شناخت ذهن خویش
فصل 1: نقاط کور ذهنی معاملهگران
فصل 2: هیجانهای قوی در معاملهگری
فصل 3: دستوپا زدن برای کنترل و رفع هیجانها
فصل 4: لزوم وجود هیجانها در معاملهگری
بخش 2: استفاده از روانشناسی نوین
فصل 5: ارتقای وضعیت روانی معاملهگران در گرو ذهنیتی متفاوت مهارت های اصلی معامله گر است
فصل 6: با تمرین ذهنآگاهی با حواس جمع معامله کنید
فصل 7: ناهمجوشی: مهارت پیشرفتهای در ذهنآگاهی
فصل 8: پذیرش و معاملهگری متعهدانه
بخش 3: به حداکثر رساندن عملکرد معاملاتی خود
فصل 9: فرایند روانشناسی معاملات: آمادگی عالی
فصل 10: فرایند روانشناختی معاملهگری: اجرای اثربخش
فصل 11: فرایند روانشناختی معاملهگری: خودارزیابی سازنده
فصل 12: سخن پایانی
دیدگاه شما