Fakeout چیست و چگونه از آن در معاملات خود استفاده کنیم؟
یکی از مهمترین مباحثی که در تحلیل تکنیکال وجود دارد و میتوان گفت تقریبا کسی در دنیا نیست که از آن استفاده نکند مبحث سطوح حمایت و مقاومت میباشد. بسیاری از افراد کل استراتژی معاملاتیشان را بر مبنای سطوح حمایت و مقاومت پیاده سازی میکنند. حتی اگر روش شما بر مبنای این سطوح نباشد نیز باز هم آنها را برای قرار دادن حد سود و یا حد زیان در نظر خواهید گرفت.
کاربرد سطوح حمایت و مقاومت حتی بعد از شکسته شدن آنها نیز ادامه دارد. در واقع بعد از شکسته شدن این سطوح، از قاعده تبدیل سطح یا همان COP در انجام معاملات استفاده میشود. اگر با سطوح COP آشنا نیستید میتوانید این مطلب را در طلاچارت مطالعه کنید.
اما گاهی اوقات پس از شکسته شدن یک سطح و پولبک قیمت به آن، تبدیل سطح انجام نمیشود و یا به آن شکلی که ما انتظار داریم در جهت مدنظر حرکت قیمت ادامه نمییابد. در این شرایط قیمت به زیر سطح شکسته شده برگشت میکند و مستعد ایجاد یک Fakeout یا همان شکست جعلی میباشد.
رخ دادن یک فیک آوت خبر خوبی برای “تریدرهای شکستی ( Breakout Traders )” و یا تریدرهایی که بعد از پولبک معامله خود را اجرا کردهاند نیست و اگر حد زیان خود را در جای مناسبی قرار نداده باشند به احتمال زیاد متحمل ضرر خواهند شد.
در ادامه با دو حالت شکل گیری فیک آوتها آشنا خواهید شد.
همانطور که در این تصویر مشاهده میکنید، در اینجا شاهد یک حرکت رفت و برگشتی در سطح مشخص شده هستیم. در واقع قیمت چه در زمان شکست و چه در زمان برگشت هیچ توجهی به این سطح نداشته و کاملا آن را نادیده گرفته است.
در حالت بعدی میبینیم که قیمت در زمان پولبک به سطح شکسته شده واکنش داده اما در ادامه حرکت در جهت شکست ناکام مانده است.
در هر دو مورد بالا یک Fakeout رخ داده است و اکنون میتواند یک موقعیت معاملاتی را برای ما ایجاد کند.
رخ دادن یک فیک آوت چه مفهومی دارد؟
زمانی که قصد داریم از یک ابزار یا روش معاملاتی استفاده کنیم، باید ماهیت آن را نیز درک کنیم. باید بدانیم که به چه دلیل از آن روش یا ابزار استفاده میکنیم. زمانی که چنین دیدگاهی داشته باشیم، قطعا معاملات منطقیتری نیز انجام خواهیم داد.
مفهوم فیک آوت این است که قیمت از یک سطح حمایت یا مقاومت بر اثر نوساناتی که غالبا توسط بانکها و موسسات ایجاد میشوند عبور کرده است. در واقع یک عبور جعلی و فاقد اعتبار! دلیل انجام این کار چیست؟ فریب معاملهگران و ایجاد جریان نقدینگی (Liquidity) جهت فعال کردن بیشتر سفارشات.
حالا با یک مثال درک این موضوع را برای شما سادهتر خواهیم کرد. با طلاچارت همراه باشید…
فرض کنید شما یک بانک هستید و میخواهید مقدار بسیار زیادی از سرمایهای که در اختیار دارید را روی اونس طلا در جهت پوزیشن فروش وارد بازار کنید. خب با یک محاسبه ساده متوجه خواهید شد که نمیتوانید به یک باره این حجم سنگین از سرمایه را وارد بازار کنید. چرا؟ چون اگر چنین سرمایه سنگینی را وارد بازار کنید، قیمت به سرعت پایین رفته و موقعیت مناسب برای فروش در قیمتهای بالاتر از دست خواهد رفت. بنابراین حاشیه سودتان کم خواهد شد و این اصلا خوب نیست!
بنابراین روش بهتر این است که تریدرها را با یک حرکت جعلی فریب دهید. برای انجام این فریب باید کاری کنید که تریدرها ترغیب شوند و قیمت را بالا ببرند. پس بازی “ترس و امید” را شروع میکنید!
در تصویر بالا مشاهده میکنید که قیمت ۴ بار با برخورد به یک سطح مقاومتی دچار افت شده و در نهایت با یک کندل نسبتا قوی از سطح مدنظر عبور کرده است.
در اینجا از منظر جریان سفارشات دو اتفاق رخ میدهد.
- تریدرهایی که بر اساس این سطح مقاومتی پوزیشن فروش گرفتهاند با کندل صعودی که شکل گرفته است حد ضررشان فعال شده و از بازار بیرون افتادهاند. همانطور که میدانید برای بستن یا اصطلاحا آفست کردن یک معامله فروش باید یک معامله خرید اجرا شود. در واقع وقتی حد ضرر فروشندگان فعال شده است مانند این است که یک معامله خرید اجرا شده باشد. بنابراین یک فشار خرید پس از استاپ خوردن فروشندگان ایجاد شده است.
- بعضی از معاملهگران که به بریک آوت تریدرها معروف هستند با دیدن این کندل صعودی قوی موقعیت را مناسب میبینند و به امید ادامه حرکت صعودی پوزیشن خرید میگیرند. پس یک فشار خرید دیگر نیز در اینجا ایجاد میشود.
خب چه چیزی بهتر از این فشارهای خرید برای بانکهایی که میخواهند پوزیشنهای فروش سنگین خود را وارد بازار کنند؟! در واقع با ایجاد یک کندل صعودی قوی و عبور از سطح مقاومتی (فریب دادن تریدرها) به راحتی نقدینگی لازم برای اجرای سفارشات فروش خود را بدست آورند.
حالا وقت وارد کردن ضربه نهاییست…
بانکها سفارشات فروش سنگین خود را در بازار اجرا میکنند. قیمت پایین میرود و دست و پای بریک آوت تریدرها شروع به لرزیدن میکند. بعضی از آنها برای جلوگیری از ضرر بیشتر پوزیشنهای خرید خود را میبندند. بستن این پوزیشنهای خرید همانا و ایجاد فشار فروش همان! بعضی دیگر از بریک آوت تریدرها حد ضرر خود را زیر همان مقاومت شکسته شده قرار دادهاند. وقتی قیمت پایین و پایینتر میرود حد ضرر آنها نیز اجرا شده و باز هم فشار فروش ایجاد میشود. از طرف دیگر سایر افراد با دیدن برگشت قیمت به زیر سطح مقاومتی متوجه میشوند که شکست نامعتبر بوده و آنها نیز پوزیشن فروش میگیرند تا از ادامه حرکت نزولی سود بیشتری ببرند.
عملیات بانکها برای فریب دادن تریدرها با موفقیت انجام شد!
حالا که به ماهیت فیک آوت و فعل و انفعالات انجام شده در این پروسه نسبتا پیچیده پی بردید اکنون زمان آن رسیده است که ببینیم چگونه باید از این فیک آوتها در معاملات خودمان استفاده کنیم.
یک بار دیگر کمی بالاتر رفته و مفهوم فیک آوت را مرور کنید. در آنجا گفتیم که بانکها یک فریب را در بازار ایجاد میکنند تا بتوانند قیمت را از یک سطح حمایتی یا مقاومتی عبور دهند تا معاملهگران را به دام بیاندازند. این بدان معناست که سطح مدنظر معتبر بوده و صرفا یک حرکت جعلی باعث عبور قیمت از آن شده است. بنابراین سطح مذکور به احتمال بیش از ۹۰% کماکان معتبر است.
ما هم از همین قاعده ساده استفاده کرده و مجددا روی همان سطح معامله میکنیم. در ادامه تصاویر سادهای از روش معامله بر اساس دو حالت فیک آوتها را مشاهده خواهید کرد.
و حالا مثالهایی از نمودار واقعی قیمت را مشاهده میکنیم.
در مثال بالا ما در محدوده باکس نارنجی که فیک آوت درون آن انجام شده است یک پوزیشن فروش گرفتهایم (دایره سبز). حد ضرر خود را با کمی فاصله بالاتر از سقف فیک آوت قرار میدهیم. خط سبز رنگ که حد سود اول ما میباشد در واقع آخرین کفی است که قبل از برگشت قیمت به سطح مذکور ایجاد شده است. باکس آبی رنگ نیز حد سود دوم میباشد.
در این مثال نیز قیمت بعد از مدت نسبتا زیادی به سطح فیک آوت رسیده است و نقطه شروع معامله، حد زیان و حد سودها نیز در تصویر قابل رویت است. باکسهایی که در این دو مثال مشاهده کردهاید نواحی مهمی میباشند که در دوره استراتژی پرایس اکشن طلاچارت به طور کامل در مورد آنها توضیح دادهایم.
و حالا یک مثال از فیک آوتی که منجر به صعود قیمت شده است.
در این تصویر شاهد یک سطح حمایتی با سه برخورد قیمت بودهایم. اما این سطح با یک کندل شکسته شده است. پس از شکست سطح و دقیقا در کندل بعدی یک کندل صعودی بسیار بزرگ شکل گرفته و قیمت را به بالا سطح شکسته شده برگشت داده است. در ادامه با رسیدن مجدد قیمت به این سطح وارد پوزیشن خرید خواهیم شد. حد ضرر و حد سود نیز در تصویر مشخص شدهاند.
در همین تصویر یک فیک آوت دیگر نیز به وضوح قابل مشاهده است. آیا میتوانید آن را پیدا کنید؟ 😉
برای مشاهده فیک آوت مذکور روی این لینک کلیک کنید.
نکاتی که بهتر است بدانیم!
. برای قرار دادن حد سود میتوان از روش محاسبه نسبت ریسک به سود یا اصطلاحا R/R نیز استفاده کرد. به عنوان مثال فرض کنید معاملهای را بر اساس فیک آوت اجرا کردهاید و حد ضرر آن ۵۰ پیپ میباشد. بنابراین با یک ضرب ساده میتوانید نسبتهای ریسک به سود را بدست آورده و حد سودتان را بر اساس آنها اعمال کنید.
به عنوان مثال اگر ۵۰ پیپ حد ضرر داشته باشیم:
- حد سود اول ۵۰ پیپ سود است (R/R = 1:1).
- حد سود دوم ۱۰۰ پیپ سود است (R/R = 1:2).
- حد سود سوم ۱۵۰ پیپ سود است (R/R = 1:3).
البته نیازی نیست که کل معامله خود را در همان حد سود اول ببندید. در زمان رسیدن قیمت درک استاپ اوت با مثال به حد سود اول میتوانید ۵۰% پوزیشن را ببندید و حد ضرر را به نقطه ورود انتقال دهید. اصطلاحا به این کار Risk Free یا Break Even کردن پوزیشن میگویند تا دیگر خطری ما را تهدید نکند. حالا میتوانید صبر کنید تا قیمت به حد سودهای بعدی برسد و سود بیشتری کسب نمایید.
یکی از بهترین الگوهایی که بر اساس ساختار فیک آوتها در بازار بوجود میآید الگوی QM میباشد که قبلا در طلاچارت به صورت مفصل در مورد آن توضیح دادیم. میتوانید مطلب مربوط به الگوی QM را از اینجا بخوانید.
هرچقدر فیک آوت حالت رفت و برگشتی سریعتری داشته باشد حالت بهتری برای انجام معامله خواهد داشت. فیک آوتهایی که مدت زمان زیادتری را بعد از انجام شکست در بالا یا زیر سطح مدنظر میمانند از کیفیتشان کاسته میشود.
بروکر هایی که ایرانی ها را برای همیشه تحریم کردند
بروکر هایی مانند آلپاری، روبو فارکس، هات فارکس مدت زیادی است که به ایرانی ها خدمات می دهند و درصد اطمینان بالایی دارند. در اینجا قصد داریم با معرفی بروکرهایی که ایران را به لیست تحریم های خود اضافه کردند، شما را با ریسک این حوزه آشنا کنیم. شرایط سیاسی ایران ریسک کار در بروکر ها را برای تریدرهای ایرانی بالا می برد. در حوزه ی فارکس و باینری آپشن بروکرهای معتبر بسیاری وجود دارد که به علت شرایط تحریم دیگر امکان سرمایه گذاری در آن ها برای ایرانی ها وجود ندارد. بعد از مدت ها فعالیت ایرانی ها در بروکر الیمپ ترید، در نهایت دسترسی ایرانی ها به این سایت بسته شد. بروکرها در ایران دفتر رسمی ندارند و همین مسئله در تحریم این شرکت ها می تواند موضوعی مهم به شمار رود.
از آنجا که برای فعالیت این بروکـر باید احراز هویت شوید، نمی توانید با فیلتر شکن اقدام کنید. مردم به خاطر دروغ ها و تبلیغات اغراق شده، رو به سرمایه گذاری در این سایت آوردند. در صورتی که بروکر به دلیل نقض قانون حساب شما را ببندد و وجوه شما را پرداخت نکند، امکان پیگیری وجود ندارد. از طرفی به دلیل بازدید بالای ایرانی ها در این بروکر، تحریم باز شامل حال این کاربرها شد. بروکرهایی مانند XM و FXPRO که در ایران فعالیت داشتند به علت شرایط تحریم، از ایران درک استاپ اوت با مثال خارج شدند. لذا ریسک نکرده و با دور زدن قانون، پول و سرمایه خود را به خطر نیندازید. در تاریخ ۳۰ آگوست ۲۰۱۹، الیمپ ترید اعلام کرد که ایرانی ها پول خود را از این کارگزاری برداشت کنند. در زمانی که بازار این بروکـر در ایران داغ شد و تبلیغات زیادی در این حوزه صورت گرفت، ایران بالاترین بازدید را بین درک استاپ اوت با مثال تمام کشورها در این سایت داشت. البته بروکر های زیادی به علت تب بالای درامد های دلاری با ایرانی ها کار می کنند.
در محیطهایی که نیاز به واکنش سریع دارد، استرس میگیرید. اگر بتوانیم همه حواس خود را تنها روی یک جفت ارز بگذاریم، شانس ما برای موفقیت بیشتر خواهد شد. ترجیح میدهید معاملات کمتر با سود بالاتر به دست آورید. این زمان هنگام تداخل بین سشنها رخ میدهد؛ که به وقت ایران، در حدود ساعت 10:30 تا 12:30 و 16:30 تا 20:30 است. روش اسکالپ، بسیار حساس است. فرد عجولی هستید و نمیتوانید منتظر سود معاملات طولانی مدت باشید. معاملات سریع و هیجانی را دوست دارید. اسکالپینگ برای چه کسانی مناسب نیست؟ زمانهایی که بیشترین نقدینگی در بازار وجود دارد، بهترین زمان برای اسکالپ است.
در این مقاله جامع، سعی کردیم همه مواردی را که برای آشنایی با بازار فارکس نیاز دارید، به زبان ساده و همراه با مثال، برای شما توضیح دهیم. اگر سوالی دارید، میتوانید در بخش نظرات سوال خود را مطرح کنید. 11. زمانی که معاملات ما به سطح استاپ اوت برسد، معاملات ما بهصورت خودکار بسته میشود. آقای مرتضی علییاری از مدرسهای قدیمی و برجسته فرانش، به سوال شما پاسخ خواهند داد. 12. اسکالپینگ و سوئینگ، 2 مورد از مهمترین استراتژیهای معاملاتی فارکس هستند. 13. انواع مختلفی از حسابها در بازار فارکس وجود دارد؛ بناباین، میتوانیم با هر مبلغی وارد بازار فارکس شویم.
برای مثال جفت ارز GBP/USD در حال حاضر در 1.5050 در حال معامله و رشد است. مثل مرحله قبل، باز هم انتخاب با خود شماست. برای درک بهتر این مفاهیم، باید با تحلیل تکنیکال آشنا شویم. دستور استاپ اردر چه زمانی انجام میشود؟ روبروی کامپیوتر بنشینیم و وقتی قیمت به 1.5060 رسید، خرید کنیم. قیمت به بالاتر از قیمت فعلی و قیمتی که ما تعیین کردهایم، میرسد (Buy Stop). یک بای استاپ در قیمت 1.5060 ثبت کنیم. در بای استاپ لیمیت، از طریق استاپ وقتی قیمت افزایش یافت سفارش خرید میدهیم و وقتی قیمت در یک بازگشت کوتاه کاهش یافت، خرید میکنیم. با استفاده از تحلیل تکنیکال، متوجه شدیم زمانی که قیمت به 1.5060 برسد، باز هم رشد خود را ادامه خواهد داد. قیمت به پایینتر از قیمت فعلی و قیمتی که ما تعیین کردهایم، میرسد (Sell Stop).
نرخ تبدیل این نوع ارزها، بهطور مداوم تغییر میکند. نرخ تبدیل این ارزها، میتواند در لحظه، براثر عواملی که قدرت ارز یک کشور را تغییر میدهند، تغییر کند. برای مشاهده میزان نرخ ارز در فارکس، فقط کافی است تا جفت ارز مورد نظر را در گوگل جستجو کنیم. از آنجایی که در مقالات قبلی با تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی آشنا شدهایم، اجازه دهید در این قسمت فقط تحلیل احساسات را توضیح دهیم. این نوع ارزها، بهطور گستردهای در جهان استفاده میشوند و بیشتر در کشورهای توسعهیافته کاربرد دارند. بنابراین، دولتها تلاش میکنند تا عوامل مختلف را کنترل کرده، تا اطمینان حاصل کنند نرخ تبدیل، در سطحی است که به رشد اقتصادیشان کمک کند. چگونه نرخ ارز در فارکس را مشاهده کنیم؟
این کارگزاریها، قیمت خرید و فروش را با استفاده از سیستمهای خودشان تعیین میکنند. بروکرهای Dealing Desk یا بازارسازان(Market Maker)، از طریق قیمت اسپرد و فراهمکردن نقدینگی برای مشتریانشان، درآمد کسب میکنند. کارگزاری فارکس (Forex Broker)، شرکت ارائهدهنده خدمات مالی است که از طریق یک پلتفرم معاملاتی، خرید و فروش ارزهای خارجی را امکانپذیر میسازد. این بروکرها، یک بازار برای مشتریانشان ایجاد میکنند و طرف مقابل معامله (خریدار یا فروشنده) خود کارگزاری است. برخی از بروکرها هج را ارائه نمیدهند؛ زیرا معتقدند نوسانات قیمت، جزئی از معاملات فارکس است. بروکرهای DD، نرخ خرید و فروش را خودشان تعیین میکنند؛ بنابراین در این بروکرها، نرخ واقعی بازار بینبانکی را نمیبینیم؛ اما رقابت بین این بروکرها آنقدر زیاد است، که قیمتهایشان بسیار نزدیک به نرخ بینبانکی است. بهتر است استراتژی هجینگ خود را در یک حساب دمو تست کنید.
از آن جهت که در سوئینگ هدفهای بزرگتری داریم، اسپرد تاثیر چندانی روی سود ما نخواهد داشت. ترجیح میدهید معاملات کمتر با سود بیشتر داشته باشید. به این دلیل که معاملات سوئینگ بیشتر از درک استاپ اوت با مثال یک روز طول میکشند، باید استاپ لاس بزرگتری برای آن در نظر بگیریم. البته این روش هم مانند سایر استراتژیها، معایب و مزایای خود را دارد و بستگی به شما دارد که چه روشی را انتخاب کنید. اگر شغل تمام وقتی دارید ولی از معامله در فارکس لذت میبرید، معاملات سوئینگ، میتواند روش جالبی برای شما باشد. از نگهداشتن معامله برای چندین روز، خسته نمیشوید. سوئینگ برای چه کسانی مناسب است؟ از استاپ لاس بزرگ نمیترسید.
مارجین چیست؟ بررسی کاربرد Margin در صرافی ها
اگر شما هم یکی از علاقهمندان به بازارهای مالی هستید، احتمالاً برایتان سوالی پیش آمده است که مارجین چیست؟ و چه کاربردی در صرافیهای ارزی دارد؟ در این نوشتار قصد داریم به بررسی این پلتفرم به طور کامل بپردازیم، پس با ما همراه باشید. مارجین(Margin) یکی از مهمترین مفاهیم در بازارهای مالی، فارکس، صرافیهای آنلاین و قراردادهای CFD است؛ بنابراین اگر شما هم قصد دارید که یک معاملهگر حرفهای شوید، قطعاً باید با مفهوم مارجین آشنا شوید.
مارجین چیست؟
به دارایی که یک تریدر به عنوان وثیقه نزد صرافی سپردهگذاری میکند، مارجین(Margin) میگویند. هدف از این سپردهگذاری جبران ریسکی است که یک تریدر با معاملات خود برای صرافی به وجود میآورد. در واقع میتوان مارجین را یک پلتفرم وامدهی که کسری از پوزیشنهای ترید شده را با درصد نشان میدهد، دانست. توجه داشته باشید که مقدار مارجینی را که یک صرافی در نظر میگیرد، حداکثر میزان اهرمی را مشخص میکند که کاربران بتوانند در حسابهای معاملاتی خود از آن استفاده کنند. در نتیجه گاهی به معاملات اهرمدار، معاملات مارجین دار نیز میگویند. معاملهگرانی که از این طریق ترید میکنند، میتوانند حجم معاملاتی خود را افزایش دهند. همانطور که گفته شد، Margin به معاملهگران این امکان را میدهد که پوزیشنهای اهرمدار(Leverage) را باز کنند.
در نتیجه تریدرها میتوانند از این طریق با سرمایه اولیه کم، سرمایه بیشتری را وارد معامله درک استاپ اوت با مثال کنند. معامله از طریق مارجین، نیازمند قدرت ریسکپذریری بالایی است؛ چرا که مانند یک شمشیر دو لبه عمل میکند. در صورتی که به سود برسید، سود شما را چند برابر میکند و در صورتی تصمیم اشتباهی بگیرید، ضررهای سنگینی را باید متحمل شوید. با توجه به این موضوع که هر صرافی قوانین مختص به خود در زمینه مارجین را دارد، بهتر است ابتدا با این قوانین آشنا شوید.
کال مارجین چیست؟
یکی از بزرگترین ترسهای هر معاملهگر، کال مارجین شدن است. هنگامی که سطح مارجین از حد مشخصی که سطح کال مارجین نام دارد، پایینتر برود، صرافی مذکور به شما اخطار Margin Call میدهد. در نظر داشته باشید که سطح کال مارجین در هر صرافی متفاوت است؛ اما به طور معمول کال مارجین درک استاپ اوت با مثال شدن پیش از استاپ اوت شدن اتفاق میافتد. این اخطار به این معنا است که در حال حاظر، بازار در جهت مخالف شما رو به حرکت است. در نتیجه باید در این زمان، اقدامات دیگری را انجام دهید. صرافیها هم به همین دلیل اخطار کال مارجین را میدهند تا تریدرها از موقعیتهایی که نمیتوانند از پس هزینه خود بر آیند، دوری کنند.
لازم به ذکر است که گاهی اوقات، زمانی که بازار به سرعت در جهت مخالف شما تغییر مسیر میدهد، ممکن است صرافی فرصت نداشته باشد که پیش از استاپ اوت شدن، به شما اخطار بدهد. ممکن است سوالی برای شما ایجاد شود، که چطور این موقعیت را پشت سر بگذاریم؟ اگر به صورت منظم موجودی حساب خود را چک کنید و در تمامی پوزیشنهای خود از Stop Loss استفاده کنید، دیگر نیازی نیست نگران کال کارجین باشید.
از دیگر روشهای مقابله با کال مارجین، میتوان به برنامهریزی مناسب برای مدیریت ریسک اشاره کرد. با مدیریت صحیح ریسکهای احتمالی درک بهتری از آنها پیدا خواهید کرد و در نهایت پوزیشنهای خود را در جایی باز میکنید که ریسک کمتری داشته باشند.
مزایا و معایب مارجین
همانطور که در ابتدای کار گفته شد، پلتفرم مارجین یک شمشیر دو لبه است که ممکن است سود و ضرر شما را چند برابر کند. این پلتفرم در مجموع همانند بسیاری از پلتفرمهای دیگر دارای مزایا و معایب مختلفی است. در نظر داشته باشید که میزان ریسک یا پاداش این پلتفرم تا حد زیادی به استراتژی معاملاتی شما بستگی دارد. در ادامه این نوشتار به ویژگیهای کلی مارجین میپردازیم.
مزایای مارجین
- با استفاده صحیح از این پلتفرم میتوایند سود خیلی بیشتری نسبت به معاملات عادی کسب کنید.
- افزایش ارزش حساب خود به سرعت.
- به کمک این پلتفرم، تریدرها در ارزیابی معاملات تصمیمگیری میکنند.
- این پلتفرم به سرمایه کمی برای شروع نیاز دارد. در این حالت میتوانید در موقعیت دیگری نیز سرمایهگذاری کنید.
معایب مارجین
- با در نظر گرفتن اینکه در معاملات مارجیندار، حجم معاملات بالا است، با استفاده از این پلتفرم، حساب خود را در معرض خطر ضررهای سنگینی قرار میدهید.
- بدون شک استرس معامله با مارجین بسیار بیشتر است معاملههای عادی است.
- در صورتی که کال مارجین شدید، باید سرمایه بیشتری را وارد کنید یا مجبور میشوید سرمایههای دیگر خود را بفروشید تا بتوانید پول وثیقه را بدهید.
ارتباط مارجین و اهرم
همانطور که در ابتدای این مقاله گفته شد، مارجین و اهرم با یکدیگر در ارتباط هستند؛ اما تفاوتهای نیز دارند که بهتر است آنها را نیز بدانید. تا اینجای کار گفتیم که مارجین به پول و دارایی گفته میشود که معاملهگران نزد صرافی سپردهگذاری میکنند تا بتوانند پوزیشنهای خود را باز نگه دارند؛ اما اهرم به معاملهگران کمک میکند تا با حجم بیشتری وارد معامله شوند. برای درک بهتر از این موضوع به مثال زیر توجه کنید:
حال فرض کنید در یک صرافی نسبت اهرم ۱ به ۳۰ باشد. در این حالت شما میتوانید به اندازه ۳۰ برابر موجودی حساب خودتان ترید کنید. یعنی اگر شما در حسابتان ۱۰ هزار دلار داشته باشید، این صرافی به شما اجازه میدهد تا به کمک اهرم بتوانید به اندازه ۳۰۰ هزار دلار ترید کنید.
در خصوص ارتباط مارجین و اهرم هم باید بگوییم که در واقع اهرم در معاملات مشخص میکند چه درصدی از ارزش کل ترید(مارجین) برای باز کردن یک پوزیشن لازم است. حال فرض کنید که مارجین برابر با ۳/۳ درصد باشد؛ در این حالت اهرم این صرافی ۱ به ۳۰ است. در ادامه اگر مارجین در این صرافی ۵ درصد در نظر گرفته شود، نسبت اهرم ۱ به ۲۰ در نظر گرفته میشود.
سخن آخر
در این نوشتار سعی کردیم پاسخ به سوال مارجین چیست را به طور کامل و روان بیان کنیم. اگر قصد دارید از این روش استفاده کنید، بهتر است بدانید که استفاده از پلتفرم مارجین نیازمند قدرت ریسکپذیری بالایی است. از سوی دیگر میتواند سوددهی شما را چند برابر کند. چنانچه قصد دارید از این روش وارد معاملهای شوید، سعی کنید از تریدهایی که مطمئن نیستید، دوری کنید؛ زیرا همانطور که مارجین میتواند سوددهی شما را بیشتر کند، میتواند ضررات را چند برابر کند.
لوریج و مارجین در فارکس چیست و چه تفاوتی دارند؟
فعالیت در بازار فارکس ریسکها و امتیازات زیادی دارد. برای سود بردن از معاملات فارکس لازم است تا با تمام مفاهیم آن آشنایی داشته باشید. لوریج (Leverage) و مارجین (Margin) دو مفهوم مهم هستند که در تمام معاملات فارکسی مورد استفاده قرار گرفته و تاثیر مستقیمی روی چگونگی معاملات شما خواهند داشت. بنابراین در این مطلب میخواهیم ضمن تعریف مارجین و لوریج در فارکس، تفاوت این دو را نیز مورد بحث و بررسی قرار دهیم. لطفاً تا انتهای متن با ما همراه باشید.
لوریج در فارکس چیست؟
وقتی شما در یک کارگزار یا برورکر یک حساب فارکس باز میکنید، در برابر هر مقدار ارزی که وارد حسابتان میکنید، بروکر مربوطه به شما اعتبار اولیه میدهد. مثلاً اگر شما هزار دلار وارد حساب فارکس خود کنید، در برابر هر واحد دلاری که وارد کردهاید، از ۲۵:۱ تا ۱۰۰:۱ اعتبار به شما تعلق میگیرد که به این اعتبار اولیه «لوریج» گفته میشود. مثلاً اگر لوریج کارگزاری شما ۲۵:۱ باشد، ۲۵ واحد از همان ارز به حساب شما اضافه میشود؛ مثلاً اگر شما ۲۰ دلار وارد حسابتان کنید، حدود ۵۰۰ دلار به آن لوریج تعلق میگیرد. لوریج یکی از امتیازات بزرگ بازار فارکس است که این امکان را به معاملهگران میدهد تا بتوانند با سرمایههای اندک کار خود را شروع کنند. البته در زبان عامیانه به لوریج «اهرم» نیز گفته میشود. لوریج در فارکس علیرغم امتیاز بالایی که دارد، ممکن است عامل خطرناکی برای معاملهگران مبتدی باشد.
کاربرد لوریج
برای اینکه بتوانید از لوریج حساب فارکس خود به درستی استفاده کنید و از آن نفع ببرید، راهحلهای زیادی وجود دارد که در اینجا به چند مورد از آنها اشاره میکنیم:
- ابتدا با ضریب لوریجهای کمتر در معاملات شرکت کنید.
- میزان هر سرمایهگذاری خود را کم کنید تا بتوانید درصورت ضرر، بخشی از سرمایه خود را حفظ کنید.
- در معاملات خود از «استاپ لاس» استفاده کنید.
Stop Loss یا حد ضرر به قابلیت دیگر فارکس گفته میشود که در آن میتوان حد ضرر معاملات را تعیین کرد و از ضررهای بیشتر جلوگیری کرد. تعیین مقدار ضرر در معاملات هر بازار مالی ضروری است.
مقدار لوریج چگونه محاسبه میشود؟
مقدار Leverage به قوانین و شرایط بروکر فارکس شما بستگی خواهد داشت. معمولاً بروکرهای مختلف، بین ۲۵ تا ۱۰۰۰ واحد ارز واریز شده توسط معاملهگران، لوریج میدهند. ممکن است تصور کنید که کارگزاری مناسبتر است که مقدار لوریج بیشتری به معاملهگران خود بدهد، اما با توجه به اینکه لوریج میتواند به مثابهی یک چاقوی دو لبه عمل کند، مقدار کمتر لوریج برای معاملهگران مبتدی مناسبتر است. اگر معاملهگران بتوانند معاملات صحیح و پرسودی را استارت بزنند، میتوانند از این اعتبار به درستی استفاده کرده و سود بسیاری را نصیب خود کنند. اما اگر یک معاملهگر با تمام مقدار لوریج خود وارد معاملات پرریسک شود، ممکن است ضررهای زیادی را به حساب فارکس خود وارد کند.
مارجین در فارکس چیست؟
در معاملات فارکس، شما نمیتوانید همه موجودی خود را وارد معامله کنید. اگر شما وارد معامله در فارکس شوید، پول باقی مانده روی حسابتان به دو بخش تقسیم میشود:
- یک قسمت از حسابتان را نمیتوانید وارد معامله کنید که به آن «حاشیه اطمینان» یا «Margin» گفته میشود.
- قسمت دیگر باقیمانده حسابتان را هم میتوانید در معاملات دیگر استفاده کنید که به این بخش «فریمرجین» یا «Free Margin» گفته میشود.
با توجه به این تقسیمبندی، میتوان مارجین را وثیقهای در نظر گرفته که بروکر فارکس شما، آن را برای یک معامله نگهداری میکند. علاوه بر مارجین و فریمارجین، مارجینهای دیگری نیز در فارکس وجود دارند که بسته به بروکر مربوطه و شرایط خاص در معاملات، میتوانند روی معاملات شما اعمال شوند. برای مثال مارجینهای زیر، دیگر حاشیههای موجود در معاملات فارکسی هستند:
- مارجینکال (Call Margin): «بدترین حالت ضرر یک معاملهگر در فارکس است که در آن نه تنها مارجین، بلکه مقدار فریمارجین حساب فارکس هم به حداقل میرسد.»
- مارجینلول (Margin Level): «مارجیملول بهصورت درصد در معاملات نشان داده میشود. این عبارت حاصل تفریق فریمارجین بر مقدار مارجین است. تا زمانیکه مارجینلول شما بالاتر از ۱۰۰٪ باشد، یعنی معامله شما وارد حد مارجین نشده و جای نگرانی نیست. اما اگر مارجینلول به ۱۰۰٪ یا پایینتر از آن برسد، یعنی معامله شما دارد وارد ضرر جدی میشود.»
مقدار مارجین چگونه محاسبه میشود؟
مقدار مارجین بسته به بروکر یا کارگزار فارکس شما، میتواند متفاوت باشد. بنابراین بهتر است قبل از انتخاب بروکر، در مورد مقدار لوریج و مارجین آن اطلاعات درستی را بدست بیاورید. در صورت کلی اکثر بروکرها در برابر هر ۱۰۰ دلاری که وارد معامله میکنید، مقدار ۱۲۵ دلار را به عنوان حاشیه اطمینان معامله یا مارجین آن معامله در نظر گرفته و آن را در حسابتان بلوکه میکنند. مارجین در واقع میتواند بسته به شرایط معامله و مقدار سرمایهگذاری، توسط خود معاملهگران بازار قابل پیشبینی باشد. در واقع خود معاملهگران میدانند که هرمقدار ارز را که معامله کنند، چه مقدار مارجین باید در حساب خود نگهدارند.
تفاوت لوریج و مارجین در چیست؟
با توجه به تعاریفی که برای هریک از مفاهیم لوریج و مارجین در فارکس ارائه دادیم، پی بردن به تفاوت این دو کار راحتی است. در واقع مارجین حاشیه سود معاملات فارکس است، اما لوریج اهرم اعتباری معاملات این بازار است. تفاوت لوریج و مارجین بسیار زیاد است و نمیتوان این دو را با هم اشتباه گرفت. اگرچه بسیاری از معامله گران بازار فارکس به دلیل پیچیده بودن این دو مفهوم در معاملات، تنها به دانش شهودی خود تکیه کرده و از بررسی دقیق تفاوت لوریج و مارجین اجتناب میکنند. اگر شما هنوز وارد بازار بزرگ فارکس نشدهاید یا در مراحل اولیه ورود به این بازار هستید، بهتر است مطالب کامل مربوط به تمام مفاهیم فارکس را به خوبی مطالعه کنید؛ بهخصوص تفاوت لوریج و مارجین میتواند برای ترتیب دادن معاملات سودده، بسیار مؤثر باشد.
میتوان گفت که مارجین یک ودیعه برای ضررهای احتمالی معاملات است که توسط بروکرها روی باقیمانده حساب ما در فارکس، تعیین و برنامهریزی میشود. این در حالی است که لوریج اعتبار اولیهای است که به شما کمک میکند با دارایی کم و سرمایهگذاری اندک هم بتوانید وارد معاملات بازار ارز شوید. مارجین یک مفهوم ثابت، کلی و همهجانبه است، اما لوریج یک مفهوم کمککننده و اکثرا مفید است که اگر به درستی مورد استفاده قرار بگیرد، یک امتیاز برتر برای فارکس محسوب میشود. بنابراین باز هم میتوان به این نتیجه رسید که تفاوت لوریج و مارجین در فارکس بسیار زیاد بوده و هریک مفاهیم جداگانه خود را دارند.
مفاهیم مرتبط
کسی که میخواهد وارد بازار فارکس شود و معاملات بینالمللی خود را استارت بزند، علاوه بر مفهوم لوریج و مارجین در فارکس، باید مفاهیم زیر را نیز مورد بررسی و تحقیق قرار دهد:
- تراز حساب یا بالانس حساب «Balance»: کل موجودی حساب شما در فارکس
- سطح استاپ آوت «Stop Out Level»: راهکاری برای خروج از معاملات ضررده
- اکوئیتی «Equity»: بالانس حساب فارکس معاملهگر + مقدار متغیر سود و ضرر در معاملات باز
فعالیت در فارکس به دانش و تخصص کافی در مورد تمام مفاهیم فوق نیاز دارد. اگرچه بیشتر معاملهگران این بازار هنوز هم به درستی این مفاهیم را درک نکردهاند، اما همه اینها لازمه معامله در این بازار هستند. شاید دلیل ۹۰ درصد ضررده بودن معاملات فارکس، همین بیاطلاعی معاملهگران از مفاهیم پایه این بازار باشد.
نتیجهگیری
مارجین یا Margin به حاشیه سود معاملات فارکسی گفته میشود که به عنوان ودیعه نزد کارگزار در حساب شما باقی میماند. وقتی معاملات شما وارد ضرر شود، مقدار ضرر از مارجین حساب شما برداشت خواهد شد. لوریج درک استاپ اوت با مثال هم اهرمی است که به کمک آن میتوانید حتی با سرمایه کم هم وارد معامله در فارکس شوید. این اهرم توسط بروکرها در اختیار معاملهگران قرار داده میشود. اگرچه برخی از افراد مبتدی مفهوم لوریج و مارجین را به جای یکدیگر به کار میبرند، اما از روی تعاریف ارائه شده به راحتی میتوان به تفاوت لوریج و مارجین پی برد. تاکید ما به شما این است که بهصورت گسترده به بررسی این مفاهیم بپردازید و در هنگام استارت زدن معاملات خود، حتماً مقدار مارجین را در نظر بگیرید. همچینن در استفاده از لوریج یا اعتبارات بروکرها دقت کافی داشته باشید.
آموزش بازار فارکس در ایران
مجموعه دلفین وست یکی از بزرگترین مرجعهای آموزش سرمایه گذاری است که تحت قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت مینماید. مطلب فوق صرفاً به منظور آشنایی بیشتر مخاطبان با این بازار مالی است و مسئولیت استفاده از محتویات این مقاله، کاملاً بر عهده خود خوانندگان است.
برای یادگیری “اصطلاحات فارکس” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
مارجین چیست؟
لوریج و مارجین چیست؟ مارجین یکی از ابزارهایی است که می توانید در بازارهای مالی به کمک آن بیشترین حجم از سرمایه خود را در معاملات به کار بگیرید. این ابزار در نوع معاملات cfd ارائه میشود. شاید این سوال برایتان پیش آید که چطور می توان بیشترین حجم از سرمایه را در بازار معامله کرد؟
مارجین یک نوع وام از سوی کارگذار است که به معامله گر تلقی میشود. در شرایط عادی ممکن است شما برای خرید یک خودروی صد میلیون تومانی به همان میزان در حساب خود موجودی داشته باشید، اما مارجین اینطور نیست.
فرض کنید که سرمایه اولیه شما صد میلیون تومان است و می خواهید در بازار با آن کار کنید. کارگذاری این اعتبار را به شما می دهد تا 500 میلیون در بازار معامله کنید؛ تقریبا 5 برابر سرمایه اولیه شما میشود. از این پس می توانید در بازار با قدرت بیشتری معامله کنید.
کال مارجین چیست؟
یکی از بزرگ ترین ترس های هر تریدر حرفه ای، کال مارجین شدن است. هنگامی که سطح Margin از سطح تعیین شده ی کال مارجین پایین تر بیاید، به آن کال مارجین می گویند. بروکر اخطار Margin call نشان می دهد. سطح کال مارجین در هر بروکر به صورت مختلف محاسبه میشود. اما معمولا Margin call پیش از استاپ اوتشدن پیش می آید. این هشدار به تریدرها می گوید که جهت حرکت بازار به سمت مخالف شما می باشد. پس باید بر اساس حرکت های آن، بهترین تصمیم را بگیرید. علت اخطار کال مارجین از سمت بروکرها این است که از موقعیت هایی که تریدر نمی توانند هزینه ضرر را متحمل شود، دوری کند. باید به این نکته توجه داشت که در موقعیت هایی که بازار به سرعت در جهت مخالف پوزیشن شما را تغییر می دهد، ممکن است بروکر این فرصت را نداشته باشد که قبل از رسیدن به سطح استاپ اوت، این هشدار را نشان دهد. شاید شما هم به این موضوع فکر کنید که چطور می توان از این موقعیت فاصله گرفت؟ پاسخ به این سوال این است که اگر به صورت منظم بخواهید موجودی حساب خود را چک کنید، در تمامی پوزیشن ها باید از حد ضرر استفاده کنید. پس لازم نیست نگران Margin call باشید.
تفاوت معاملات مارجین با حالت عادی
در شرایط عادی اگر شما یک سهم و یا دارایی را خریداری کنید، مالک آن دارایی شما هستید. زیرا هزینه آن را پرداخت کرده اید و به کسی بدهکار نیستید. در مارجین شما برای معاملات خود وام می گیرید، پس در قبال آن دارایی شما بدهکار میشود. همچنین مالکیت دارایی برای شما نیست. مانند هر وامی که می گیرید، مارجین را باید در آخر معامله خود تسویه کنید.
معاملات مارجین، در واقع ارزش دارایی است که معامله می کنید و شما مالک آن نیستید. این مدل از معاملات به معاملات cfd معروف است. به این دلیل که شما صاحب دارایی مورد معامله نیستید، پس مجبور نیستید مالیاتی برای آن بپردازید.
میزان سود در margin
هر چه margin زیادتری در معاملات خود استفاده کنید، نسبت به شرایط بدون مارجین، سود بیشتری می کنید. به عنوان نمونه اگر حجم معاملات شما 4 برابر افزایش پیدا کند، سود معاملات شما نیز چهاربرابر میشود. پس می توان بیان کرد که مارجین می تواند سودآوری بیشتری برایتان داشته باشد.
مزایا و معایب معاملات مارجین
- داشتن سود بیشتر
- نداشتن مالیات
- امکان معاملات دو طرفه
- نداشتن سر رسید برای تسویه
- امکان ضرر بیشتر
- امکان ورود در معاملات ریسکی و کال مارجین شدن
از جمله معایب معاملات مارجین ریسک بیشتر در معاملات، عدم فیزیکی دارایی، پرداخت بهره برای دریافت مارجین
تا چه در مارجین ضرر می کنیم؟
حال اگر ضرر کنیم چه اتفاقی می افتد؟ کارگذار با چه اعتباری این وام را در اختیارمان قرار می دهد؟ اصلی ترین تضمین کننده وام شما، همان سرمایه اولیه ای است که در بازار گذاشته اید. این اعتبار به این شرط در اختیار شماست که میزان ضرر شما میزان سرمایه اولیه تان بیشتر نشود. اما در صورتی که میزان ضررهای شما از میزان اعتبارتان بالاتر رود، کارگذار همه ی موجودی شما را برای تسویه ضرر به عنوان بدهی شما برداشت می کند. به این چنین حالتی کال مارجین و یا لیکویید شدن می گویند.
داشتن مارجین یا اهرم به همان میزان که می تواند خوب و جذاب به نظر برسد، می تواند خطرناک باشد و باعث شود که شما همه ی سرمایه خود را از دست بدهید.
بهره در مارجین
مارجین مورد نیاز در معاملات از سوی تامین کننده های سرمایه مانند بانک ها و موسسات اعتباری بزرگ تامین میشود. یعنی شما به ازای وامی که دریافت می کنید، کارگذار برای تامین وجه نقد مارجین، با تامین کننده های سرمایه قرار موازی امضا می کند تا از نظر قانونی مقدار پول مورد احتیاج در حساب وجود داشته باشد. تامین کننده های مالی برای انجام چنین کاری بهره دریافت می کنند، و بر عهده فردی است که از مارجین استفاده می کند. در صورت استفاده از Margin باید بهره بانکی آن را پرداخت کنید.
سررسید در معاملات مارجین به چه صورت است؟
در معاملات مارجین تاریخ سر رسیدی وجود ندارد و شما تا هر زمان که بخواهید می توانید با پرداخت بهره معامله خود را باز بزارید. اما باید به میزان ضرر در معامله خود توجه داشته باشید. اگر میزان معامله شما به اندازه ی موجودی شما نزدیک شده باشد و نیاز است تا همچنان معامله خود را باز نگهدارید، با افزایش موجودی اولیه می توانید ریسک کار خود را به پایین ترین حد ممکن برسانید.
نتیجه گیری:
معامله در مارجین بایننس، آزاد به علت دسترسی راحتی که دارد جذاب تر است. زیرا که ورود به بازار تنها به 1 الی 3 درصد از حجم معامله را نیاز دارد. ما در این مقاله از سایت اوپوفارکس به این سوال که معامله مارجین چیست؟ پاسخ دادیم. در واقع معامله بر اساس مارجین یک فرصت مناسب برای سرمایه گذارانی است که می خواهند با مبلغ اندکی معاملات بزرگی انجام دهند و سود خود را بالا ببرند.
به یاد داشته باشید که از سوی دیگر احتمال ضرر و زیان نیز بالا می رود، به این دلیل که انجام معاملات غیرمنطقی ناشی از عدم پیروی از استراتژی های معاملاتی پیشرفته می باشد.
دیدگاه شما