نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
نسبت ریسک به ریوارد به معنای این است در ازای قبول چه مقدار زیان، سود احتمالی در یک سرمایه گذاری را می توان بدست آورد. معاملهگران حرفهای در بازار ارزهای دیجیتال و بازارهای مالی از نسبت Risk Reward به عنوان یکی از مشخصههای اساسی در استراتژی معاملاتی استفاده می کنند. یک معامله گر حرفه ای همیشه در معامله خود به دنبال بیشترین احتمال سود و کمترین مقدار زیان است. در این مقاله به بررسی نسبت ریسک به ریوارد خواهیم پرداخت.
به عنوان یک معامله گر باید با مفهوم ریسک و خطر در معامله آشنایی پیدا کنید فرقی ندارد که یک تریدر نوسانگیر باشید یا به دنبال شناسایی روندها و همراه شدن با آن باشید،.برای درک بهتر از بازار باید با مفهوم ریسک و همچنین شناخت میزان ریوارد یا سود در یک معامله و مقایسه نسبت این دو آشنا شد، این آشنایی به شما کمک میکند تصمیمات بهتر و منطقی تری اتخاذ کنید. در واقع هیچ معاملهای نیست که بدون ریسک بوده و تماما سودآور باشد. این دو مفهوم همواره در بازار مالی وجود دارد و برای موفق بودن در سرمایهگذاری باید به بررسی نسبت ریسک به ریوارد یا Risk / Reward پرداخت. در هر معامله بایستی نسبت ریسک به سود را محاسبه کنید؛ یعنی در هر معامله باید بدانید که حاضرید برای بدست آوردن سود مورد نظر خطر از دست دادن چند دلار از سرمایه خود را بپذیرید؟ اگر این موضوع را بررسی کردید، در واقع شما در حال محاسبه نسبت Risk / Reward سرمایه گذاری خود هستید.
مطالعه بیشتر:
چرا باید نسبت Risk / Reward معاملات خود را محاسبه کنید؟
اصولا معاملهگران نسبت ریسک به ریوارد را به نسبت R/R(نسبت آر به آر) می خوانند. در واقع این نسبت معرف این است که در ازای از دست دادن 1 دلار از سرمایه خود، خواهان به دست آوردن چه مقدار سود هستید. محاسبه این نسبت بسیار ساده است. حد سود در واقع بالاترین مقدار سود احتمالی است که در یک معامله انتظار کسب آنرا دارید. حد ضرر، قیمتی است که اگر ارز دیجیتالی یا سهامی که خریداری کردید به آن قیمت برسد از آن خارج خواهید شد. برای محاسبه این نسبت، حد ضرر معامله خود را به حد سود تقسیم کنید؛ نتیجه این تقسیم، نسبت ریسک به ریوارد سرمایهگذاری شما خواهد بود. با ذکر یک مثال این موضوع را ادامه میدهیم.
فرض کنید قصد خرید یک ارز دیجیتال را دارید؛ اصولا باید برای هر معاملهای، قیمت ورود، قیمت حد سود و قیمت حد ضرر را پیش از خرید آن تعیین کنید و معاملهگران حرفهای تحت هیچ شرایطی این حدود را تغییر نخواهند داد. قیمت ورود، قیمتی است که قصد خرید دارایی را دارید. حد سود، بالاترین میزان سودی است که از معامله روی یک دارایی دیجیتال انتظار دارید . اما زمانی که بازار در جهت حرکت نکند و معامله وارد ضرر شود نقطهای برای حد ضرر در نظر گرفته که از بازار خارج خواهید شد. تقسیم قیمت حدضرر به قیمت حد سود و عدد به دست آمده را نسبت ریسک ریسک بازار چیست؟ به ریوارد میگویند. هرچه نسبت Risk / Reward عدد کوچکتری باشد، به این معنی است که شما سود بالاتری را به نسبت زیان احتمالی انتظار دارید.
نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود
با فرض اینکه معامله گری قصد خرید بیت کوین را با دید سرمایهگذاری بلند مدت داشته باشد، بر اساس تحلیل حد سود را از نقطه ورود، ۱۵ درصد در نظر میگیرد. اما اگر تحلیل او نادرست باشد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ در نتیجه باید برای این تحلیل خود حدضرر تعیین کند؛ بر اساس تحلیل، حد ضرر خود را ۵ درصد در نظر میگیرد. این اعداد بر اساس تحلیل تکنیکال و استفاده از ابزارهای موجود در تحلیل تکنیکال مشخص میشود. برای محاسبه نسبت ریسک به ریوارد به این دو قیمت احتیاج داریم.
حد سود این خرید ۱۵ درصد و حد ضرر آن ۵ درصد تعیین شده است, نسبت Risk / Reward این معامله چند است؟
۰.۳۳= ۵/۱۵ . نسبت ریسک به ریوارد را به صورت اختصار ۱:۳ نشان میدهند. این نسبت نشان میدهد که به ازای هر یک واحد ریسک، ۳ واحد سود انتظار داریم. به عبارت دیگر، در ازای از دست دادن هر ۱ دلار، انتظار کسب ۳ دلار را داریم. بنابراین اگر با ۱۰۰ دلار وارد این معامله شویم، سود احتمالی ما ۱۵ درصد و ضرر احتمالی ۵ درصد خواهد بود.
برای کاهش نسبت، باید حد ضرر را به قیمت ورود به معامله نزدیکتر کنیم. این اعداد را نمیتوان به دل خواه انتخاب کرد؛ بلکه این اعداد برگرفته از تحلیل تکنیکال است. در صورتی که یک معامله، نسبت ریسک به ریوارد بالایی دارد، بهتر است آن معامله انجام نشود و به دنبال فرصت بهتری برای سرمایه گذاری باشیم.
نسبت ریوارد به ریسک
دراین روش از معکوس نسبت ریسک به ریوارد یعنی نسبت ریوارد به ریسک استفاده می شود. نسبت ریوارد به ریسک مفهوم جدیدی نیست و فقط نمایش دیگری از همان مفهوم ریسک به ریوارد است. نسبت ریوار به ریسک در مقایسه با نسبت ریسک به ریوارد بهتر درک میشود و به همین دلیل بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد. محاسبه آن دقیقا برعکس نسبت ریسک به ریوارد است. در مثال بالا، نسبت ریوارد به ریسک از تقسیم ۱۵ بر ۵ بدست میآید. در نتیجه این نسبت برابر ۳ خواهد بود. در این صورت، هر چه این نسبت بالاتر باشد، شرایط بهتری برای سرمایه فراهم خواهد شد.
مفهوم ریسک و ریوارد چیست؟
مفهوم ریسک و پاداش تنها به بازارهای مالی اختصاص ندارد. برای درک بهتر مفهوم نسبت ریسک به ریوارد مثالی خارج از بازارهای مالی را عنوان می کنیم. یک باغ وحش که در آن انواع حیوانات وحشی نگهداری میشود را در نظر بگیرید. مطمئنا ورود به قفس حیوانات برای مردم و بازدیدکننده ممنوع است و این کار تخلف به حساب میآید. در این زمان اگر شخصی پیشنهاد 1بیت کوین در ازای ورود به قفس پرندگان و غذا دادن به آنها را به شما بدهد، ریسک این کار برای شما چیست؟
به دلیل آنکه ورود افراد به قفس حیوانات ممنوع است، با انجام اینکار، طبق قوانین با شما برخورد خواهد شد؛ این تنها ریسک انجام این کار است و پاداش آن یک بیت کوین خواهد بود.
دراین حال فرض کنید فرد دیگری به شما پیشنهاد میدهد که اگر وارد قفس شیرها شوید و به آنها غذا بدهید، ۲ بیت کوین به شما خواهد داد. اکنون ریسک اینکار را برای شما چه خواهد بود؟. علاوه بر برخورد قانونی با شما، خطر وجود شیر نیز شما را تهدید میکند. غذا دادن به پرندگان خطر جانی برای شما ندارد اما در صورت ورود به قفس شیرها، ممکن است جان خود را از دست بدهید. پس برای ورود به قفس شیرها شما با دو ریسک مواجه هستید که ممکن است آسیب جدی به شما وارد شود. اما پاداش آن بیشتر از حالت اول است؛ شما با ورود به قفس شیرها ۱ بیت کوین بیشتر بدست خواهید آورد. کدام یک از دو حالت بالا انتخاب بهتری می تواند باشد؟ هرچند در هر دو حالت احتمال برخورد قانونی با شما وجود دارد، اما انجام کدام یک ، تصمیم عاقلانه تری خواهد بود؟ پاداش حالت اول ۱ بیت کوین بوده و ریسک آن برخورد قانونی باغ وحش با شماست. اما پاداش حالت دوم، ۲ بیت کوین بوده و ریسک آن علاوه بر برخورد قانونی، از دست دادن جانتان نیز خواهد بود. انتخاب حالت اول تصمیم عاقلانه تری است زیرا ریسک کم تری نسبت به حالت دوم دارد، با اینکه پاداش کمتری بدست میآورید. شما با این ارزیابی نسبت ریسک به ریوارد میان این دو حالت را برسی کردید.
درمعامله و معاملهگری نیز همواره باید ریسک و سود معاملات را باهم مقایسه کنید؛ معامله گران حرفهای همواره وارد معاملهای میشوند که نسبت ریسک به ریوارد منطقیتری دارد. برای موفقیت در سرمایهگذاری همواره باید نسبت Risk / Reward را بررسی کنید. این کار یکی از اصول مدیریت سرمایه در معاملهگری است.
مدیریت ریسک در بازار ارزهای دیجیتال چگونه است؟
وقتی صحبت از معامله و خریدوفروش ارزهای دیجیتال به میان میآید، میتوان با انجام چند اقدام اساسی از ضرر و خسارت جلوگیری کرد. وبسایت «کویندسک» مقالهای در این رابطه منتشر کرده است، که در آن سعی شده به صورت خلاصه و در چند گام به معاملهگران یادآور شود که چگونه از خود و داراییهای خود در برابر نوسانات غیرمتعارف بازار ارزهای دیجیتال محافظت کنند.
همیشه این امکان وجود دارد که با استفاده از تحلیلهای فاندامنتال و تکنیکال بازار، ارزش واقعی یک شرکت یا دارایی را تعیین کرد و بدین وسیله علاوه بر کاهش ریسک، شانس موفقیت خود را در این سرمایهگذاری خاص افزایش داد.
اما برای انجام چنین کاری باید از قبل برنامهریزی کرد.
تسلط بر احساسات
تهیه یک برنامه موفق مدیریت ریسک برای به حداقل رساندن پیامدهای غیرمنتظره و کاهش کلی خسارات مالی، از اهمیت زیادی برخوردار است.
یک برنامه موفق مدیریت ریسک برای جلوگیری از عادات معاملاتی مخرب شما و همچنین توجیه انتظارات اساسی شما از بازار، باید همزمان و به موازات سوابق معاملاتی شما اجرا شود.
بعضی اوقات وسوسهها باعث میشوند که شما انتخابهای بدی داشته باشید، انتخابهایی که بیشتر از همه جا در بازارهایی که تحت تاثیر ترس و طمع هستند، قابل مشاهده هستند.
هرکسی میتواند با به حداقل رساندن عادات معاملاتی منفی و مخرب خود، بدون صرف هزینههای زیاد، سود بیشتری کسب کند.
مدیریت ریسک یکی از مهمترین فاکتورهایی است که باید در سرمایهگذاری در نظر گرفته شود
یکی از مؤلفههای مهم یک برنامه مدیریت ریسک موفق این است که بدانید چه نوع معاملهگری هستید و مهارتهای شما چیست و در چه حدی است. برای نمونه به این معاملهگران فرضی و شخصیت آنها توجه کنید:
«من معمولاً سود و زیانم سربهسر میشود». این پاسخ نشانه آن است که مدیریت ریسک شما مؤثر بوده است اما ریسک بازار چیست؟ ریسک گریزی شما باعث میشود که نتوانید از هیچ فرصت خوبی استفاده کنید و حتی از پس پرداخت کارمزدهای معاملات نیز برنمیآیید.
«من سود کمی به دست میآورم». این اتفاق نشانه مؤثر بودن برنامه مدیریت ریسک شماست و البته نشاندهنده این هم است که شما اجازه نمیدهید معاملات شما بهطور کامل روند خود را طی کنند. این شرایط معمولاً به دلیل تصمیماتی که شما بهطور احساسی و با عجله گرفتهاید اتفاق میافتد. به عنوان مثال موقعیتی را زودتر از موعد میبندید، چرا که به دلیل استفاده از روشهای سرمایهگذاری سنتی، قابل پیشبینی است.
«من معمولاً سود زیادی به دست میآورم». این جمله نشانه این است که استراتژی مدیریت ریسک شما به خوبی کار میکند و قدرت ریسک گریزی شما با انتخاب ریسک مناسب با توجه به حجم معاملات، به اوج خود رسیده است. این معاملهگران معمولاً موقعیتهای خود را روی قیمتهای از پیش تعیینشده میبندند و اجازه میدهند که بقیه کارها روند عادی خود را طی کنند.
«من معمولاً متضرر میشوم». چنین پاسخی به این معناست که شما فهم ناقصی از چرخههای بازار دارید و باید بررسی بیشتری روی گروه دارایی که قصد سرمایهگذاری در آن دارید، انجام دهید. این همچنین نشانه این است که شما تمایل بیشتری به انتخاب توکنها، پروژهها و کوینهای غیرنقدشونده یا با نقدینگی پایین دارید.
شما با مشاهده این شخصیتهای فرضی میتوانید تا حدودی ذهنیت و طرز فکر معاملاتی خود را حدس بزنید. هدف ما از این کار این است که مشخص کنیم چه عادتهایی به شما ضرر میزنند و چه عادتهایی شما را به سمت کسب سود بیشتر، راهنمایی میکنند.
همیشه سعی کنید خونسرد و منطقی باشید. احساسات خود را از وجه روانشناسانه معامله حذف کنید و تنها روی اطلاعاتی تکیه کنید که در مقابل چشمان شماست. اطلاعاتی مثل قیمت، حجم، اخبار و روند بازار.
همه تخممرغها در یک سبد قرار ندهید
هرگز تمام تخممرغهایتان را در یک سبد قرار ندهید.
مهم نیست که فرصت انجام یک معامله خاص چقدر وسوسهکننده یا مثبت به نظر بیاید، شما هیچوقت نباید تمام ارزش و سرمایه خود را در یک پروژه متمرکز کنید.
به طور معمول انتخاب ترکیبی از یک گروه دارایی (حتی ترکیبی از گروههای دارایی متفاوت در سبد سرمایهگذاری شما) برای سرمایهگذاری، تدبیر خوبی برای کاهش خسارات ناشی از نوسانهای ناگهانی قیمت در یک صنعت یا بازار خاص است.
نوسان بازار ارزهای دیجیتال میتواند حتی مطمئنترین معاملات را خراب کند و ضرر هنگفتی به شما برساند. به همین دلیل ما به شما پیشنهاد میکنیم که در ۵ کوین یا بیشتر، به طور همزمان، سرمایهگذاری کنید.
این را هم به یاد داشته باشید که شما باید از مزایای وجود حد ضرر (Stop loss) یا سفارشهای OCO در صرافیها برای زمانهایی که شما حضور فیزیکی ندارید، مثل زمان استراحت یا کار، استفاده کنید.
معاملهگران تازهوارد بسیاری از اوقات از عهده اعمال یک سیاست خروج (Exit Strategy) مناسب برنمیآیند و پس از اینکه بعد از مدتی به سراغ کامیپوتر رفتند، متوجه میشوند که سبد ارزهای دیجیتال موردعلاقه آنها ۲۰ درصد ریزش داشته و روند جدید هم وارد سیر نزولی شده است. اعمال یک سیاست خروج مناسب نه تنها ریسک معاملات را کاهش میدهد، بلکه باعث خواهد شد که شما کنترل بهتری روی ضررهای خود داشته باشید.
سخن آخر هم اینکه شاید استفاده از یک استراتژی خرید و نگهداشتن (Buy and Hold) برای یک دوره بلندمدت و نفروختن آن، هنگام سرمایهگذاری روی یک کوین جدید وسوسه کننده باشد؛ اما واقعیت این است که این روش منفعلانه که برای معاملهگران تازهوارد به دلیل سادگی آن بسیار وسوسه کننده است، به غلط با کاهش ریسک پیوند خورده است.
در واقعیت، احتمال اینکه شما با استفاده از این روش فوق محتاطانه بتوانید سود زیادی به دست آورید بسیار پایین است. پس بهتر است خود را با انتخاب یک حد ریسک مناسب و یک برنامهریزی مشخص مسلح کرده و وارد میدان شوید. معامله در بازار ارزهای دیجیتال نیز در صورت اجرای صحیح آن، میتواند تجربه مطبوع و پرسودی برای شما باشد.
راههایی برای کاهش ریسک در بازار بورس
مدیریت ریسک و سرمایه یکی از مهمترین جنبه های معامله در بازار بورس است. جایی که معامله گران نیازمند دانش خوبی در زمینهی شناخت، ارزیابی و مدیریت ریسک در بازار بورس هستند. بسیاری از افرادی که بهتازگی وارد بازار سرمایه میشوند، شناختی از ریسک و انواع آن ندارند. متاسفانه بسیاری از تازهکارها در بورس پیش از چشیدن طعم تلخ ضرر، اهمیت توجه به ریسک را درک نمیکنند.
اگر دوست ندارید یکی از هزاران نفری باشید که با بیتوجهی حاصل تلاش و زحمت سالهای عمر خود را در بورس از دست میدهند، تا پایان این مقاله را با دقت بخوانید.
مدیریت ریسک در بازار بورس چیست؟
مدیریت ریسک و سرمایه یکی از ضروریات در معاملات بورس برای جلوگیری از ضررهای احتمالی در بورس است. مدیریت ریسک شامل شناسایی، ارزیابی و خنثیسازی ضررهای احتمالی در زمان حرکت بازار در جهت مخالف انتظارات معاملهگران است. پس بسیار مهم است که پس از تحلیل کامل بازار و در نظر گرفتن تمامی ریسکهای محتمل برای انجام معامله تصمیمگیری کنید.
در اینجا روندها مهمترین فاکتور هستند. یک روند در حقیقت سمت و سوی کلی بازار را نشان میدهد. روندها اغلب ممکن است شامل ریسک هایی متأثر از وقایع سیاسی، اقتصادی یا تکنولوژیک باشند. به این معنا که یک روند رو به رشد میتواند با توجه به شرایط ویژهای معکوس شده و منجر به کاهش ارزش سهم شود. بنابراین همیشه پس از ارزیابی چنین خطراتی و سنجش ریسک و سود مورد انتظار اقدام به سرمایهگذاری کنید.
شناسایی ریسک در بازار بورس
هنگام شناسایی ریسک در بازار بورس باید عوامل گوناگون تاثیرگذار در جریان معاملات بازار را در نظر بگیرید. این عامل ها میتوانند فاکتورهای اقتصادی (مثل تصمیمات بانک مرکزی برای تغییر در نرخ بهره و مالیات) یا جدال معامله گران برای خرید سهامی مشخص باشند.
هنگام تصمیمگیری برای ورود به بازار بورس مطمئن شوید که این فاکتورهای اقتصادی را شناسایی کردهاید، چراکه این عوامل تاثیر مستقیمی بر دارایی شما خواهند داشت.
در اینجا به قدرت این عوامل در ایجاد تغییرات قیمتی در بازار اشاره کردیم. اگر تاثیر این عوامل بر بازار چشمگیر باشد باید تناوب رخ دادن آنها را نیز بدانید. دانستن این عوامل مهم در تشخیص وقایعی که تهدید بالقوه برای داراییهایتان محسوب میشوند کمک خواهد کرد.
ارزیابی ریسک در بازار بورس
ارزیابی ریسک اغلب به یافتن عملکرد یک سبد سرمایه در بازار بورس اشاره دارد. دو روش برای ارزیابی ریسک در بازار سرمایه وجود دارد. یکی روش آلفا و دیگری روش بتا، در ادامه شرحی از هر دو روش را میخوانید:
روش آلفا در ارزیابی ریسک: آلفا معیار اندازهگیری عملکرد سرمایه در مقایسه با معیاری مشخص است. در حقیقت تغییرات سبد سرمایهگذاری حول شاخص، معیار آلفا نام دارد. مثبت بودن آلفا به این معناست که سرمایهگذاری موفق بوده و از معیار پیشی گرفته است. در مقابل اگر آلفا عددی منفی باشد، عملکرد سرمایهگذاری ناموفق است. آلفای صفر نشاندهنده تطابق کامل سرمایهگذاری با شاخص معیار است.
برای مثال آلفای 1 به معنی موفقیت سرمایهگذاری نسبت به شاخص معیار به میزان 1 درصد است. بهطور مشابه آلفای منفی یک، معرف شکست سرمایهگذاری نسبت به شاخص معیار به میزان 1 درصد است.
روش بتا در ارزیابی ریسک: بتا معیاری برای اندازهگیری میزان نوسان یک سبد سرمایهگذاری در مقایسه با عملکرد کل بازار است. بهطور کلی بتای بزرگتر از یک نشاندهنده این است که سبد شما نسبت به کل بازار نوسان بیشتری داشته است. در حالی که بتای کمتر از یک، نوسان کمتری را نشان میدهد. بتای کمتر به اصطلاح سهام دفاعی خوانده میشود. چرا که سرمایهگذاران تمایل به نگهداری آن تا زمانی دارند که بخشی از بازار دچار نوسان شود. از سوی دیگر بتای بیشتر زمانی مطابق میل سرمایهگذاران است که بازار بهطور پیوسته در حال رشد است و سرمایهگذاران مایل به ریسک بیشتر برای به حداکثر رساندن سود خود هستند.
برای مثال اگر بتا 1.5 باشد سرمایهگذاریتان 50 درصد نوسان بیشتری نسبت به بازار دارد. اگر بتا 0.6 باشد به این معنی است که سرمایه گذاریتان 40 درصد نسبت به کل بازار کم نوسانتر است. یعنی در حالت اول اگر بازار روند مثبتی داشته باشد شما سود بیشتری کسب میکنید. در حالت دوم اگر بازی منفی باشد شما ضرر بیشتری از روند کلی تجربه خواهید کرد.
نکاتی برای مدیریت ریسک و سرمایه
تا اینجا بهطور کلی با اصول شناسایی و ارزیابی ریسک در بازار بورس آشنا شدید. حال بیایید نکاتی را در خصوص مدیریت ریسک و سرمایه مرور کنیم.
انتظاراتتان را درست تنظیم کنید
زمانی که مبتدی هستید ممکن است فکر کنید یک سرمایهگذاری جذاب و پرسود کاری ساده است. اما باید بدانید که معامله در بورس به مقدار زیادی کار سخت، تلاش و تجربه احتیاج دارد.
ابتدا اصول بنیادی معاملات در بازار بورس را فرا بگیرید. به این کار مثل شغلی پر درآمد، اما خطرناک نگاه کنید. ابتدا باید در محیطی امن آموزش ببینید تا بتوانید در مواجهه با خطرات شغل خود آماده باشید. قطعا با کسب دانش در گذر زمان میتوانید به اهداف خود دست یابید.
از شغل فعلی خود استعفا ندهید
به تازگی با بورس آشنا شدهاید؟ کارتان را برای معامله با پولی که توانایی از دست دادنش را ندارید رها نکنید.
بسیار مهم است زمانی که در حال یادگیری هستید توقع درآمد از بورس نداشته باشید. هرگز از پولی که برای اجارهخانه یا پرداخت قبوض خود نیاز دارید استفاده نکنید. به یاد داشته باشید بیشتر معاملهگران ضرر میکنند. فقط با پولی که توانایی از دست دادنش را دارید معامله کنید.
انواع ریسک در بازار بورس ممکن است سرمایهتان را تحت تاثیر قرار دهند. اجازه ندهید این تاثیرات سبب نگرانی بیش از حد شما شده و زندگیتان را مختل کنند. این مسئله باعث میشود تحت فشار بیشتری قرار گرفته و حتی به دلیل تصمیمات نادرست ریسکهای بیشتری را تجربه کنید.
استراتژی مناسب خود را بیابید
شما باید استراتژیهای مختلفی را امتحان کنید. اما در نهایت یک استراتژی را برای سرمایهگذاری انتخاب کنید. اگر در یک استراتژی بسیار ماهر باشید، بهتر از این است که در همهی استراتژیها تنها کمی مهارت داشته باشید. استراتژی خود را تعریف کنید. محدودهی آن را مشخص کنید و روی کاغذ بیاورید.
اگر با استراتژیهای گوناگون بطور همزمان معامله میکنید، احتمال اینکه در هیچکدام به موفقیت دلخواه خود نرسید بسیار زیاد است. البته گاهی ممکن است داشتن نیمنگاهی به انواع استراتژیها به شما کمک کند. اما این در شرایطیست که بهاندازهی کافی خبر و باتجربهاید.
اهداف قیمتی تنظیم نکنید
زمانی که وضعیت خوبی در بازار دارید ممکن است وسوسه شوید تا نتایج خوبتان را گسترش دهید و یا اهداف روزانه تعیین کنید. به یاد داشته باشید که شما در روزهای خوب بازار قرار دارید. قرار نیست همیشه اوضاع بههمین منوال باشد. ریسک در بازار بورس تنها محدود به بعضی زمانها نیست و در سبزترین شرایط نمودار نیز میتواند گریبان شما را بگیرد.
اگر در یک روز سودی عایدتان نشد نباید با این موضوع مشکلی داشته باشید. اما با تعیین اهداف قیمتی در هر بازهی زمانی ممکن است به استفاده از استراتژیهای غیرمنطقی روی بیاورید. فراموش نکنید که با چنین عملکردی میزان ریسک سرمایهگذاریتان نیز بیشتر میشود.
ریسک همیشه در بازار بورس وجود دارد
اگر احساس میکنید که موضوع ریسک در بازار بورس بسیار گسترده بوده و درک آن سخت است، نگران نشوید. چیزهای زیادی در این مسیر باید بیاموزید. معامله در بازار بورس ممکن است گاهی بهحدی سخت باشد که شما را ناامید کند.
اما امید خود را از دست ندهید و به یاد گرفتن ادامه دهید. یادگیری مهارتهای ارائه شده در دورههای آموزشی نظیر دوره جامع کاربردی تحلیل تکنیکال، دوره تحلیل بنیادی، دوره فیلترنویسی و دوره تابلوخوانی دیگر دورههای دانشکدهی بورس میتواند به شما کمک کند. در ابتدا سعی کنید در معاملات کمریسکتر مهارت خود را بسنجید. سپس بهتدریج دامنهی سرمایهگذاری خود را گسترش دهید.
ریسک بازار چیست؟
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / سرمایه گذاری و بورس / آموزش مدیریت ریسک در بازار بورس با توصیه های کاربردی
آموزش مدیریت ریسک در بازار بورس با توصیه های کاربردی
ریسک، نوعی عدم اطمینان در رسیدن به نتایج دلخواه است. یعنی احتمال اینکه ما به هدفمان نرسیم یا حتی بدترین نتیجه ممکن را بگیریم. ریسک در هر پدیده ای می تواند رخ دهد در این مقاله قصد داریم بگوییم منظور از ریسک در بورس چیست، انواع ریسک در بورس را معرفی کنیم و بگوییم مدیریت ریسک در بورس به چه معناست و سپس مدیریت ریسک و سرمایه در بورس را با ذکر نکته های طلایی به شما آموزش دهیم. با ما همراه باشید.
منظور از ریسک در بازارهای مالی و بورس چیست؟
قبل از اینکه درباره مدیریت ریسک در بورس صحبت کنیم به طور کلی اشاره ای به ریسک موجود در بازارهای مالی خواهیم کرد. در تعریف ریسک باید به سه نکته توجه کرد یعنی هر جایی که این ۳ مورد وجود داشته باشد احتمال ریسک بیشتر می شود:
۱- عدم شناخت
هر جایی که عدم آگاهی و عدم شناخت راجب یک پدیده وجود داشته باشد احتمال ریسک وجود دارد. در مبحث ریسک در بورس، این پدیده یک پدیده مالی است.
۲- توجه به هدف
هر جایی که در حال فاصله گرفتن از هدف خود باشید ریسک افزایش می یابد. در ورود به بازار های مالی و بورس به هدف خود توجه کنید. هر جایی که احساس کردید در حال فاصله گرفتن از اهداف خود هستید اقدام مناسب را انجام دهید.
۳- انحراف از طرح اصلی
روش های مختلفی برای اندازه گیری ریسک وجود دارد. در بررسی ریسک باید دقت کنیم که این ریسک چه عواقب و خطراتی برای ما به همراه دارد. علل وقوع ریسک نیز اهمیت زیادی دارد.
بزرگترین ریسکی که در بازارهای مالی ما را تهدید می کند بحث از دست دادن اصل سرمایه یا بخشی از سرمایه می باشد. ریسک بعدی از دست دادن همه یا بخشی از سود می باشد که عواقب کمتری نسبت به مورد قبلی دارد.
در مدیریت ریسک در بازار بورس تمرکز اصلی باید بر روی حفظ اصل سرمایه باشد.
منظور از مدیریت ریسک در بورس چیست؟
مدیریت ریسک به فرایند شناسایی، تحلیل و پاسخ به عوامل خطرساز گفته میشود که در طول عمر یک پروژه ممکن است رخ بدهند. اگر مدیریت ریسک بهدرستی انجام شود میتواند با کنترل وقایع آینده، از خطرات احتمالی پیشگیری کند.
مدیریت ریسک شاخه جدیدی از علم مدیریت است. امروزه ریسک و انواع گرایشهای مرتب با آن مانند مطالعات ریسک، ارزیابی ریسک، تحلیل ریسک در گستره متنوع موضوعاتی نظیر امور مالی و اعتباری و سرمایه گذاری، تجارت، بیمه، ایمنی، بهداشت و درمان، پروژه های صنعتی و عمرانی و حتی مسائل سیاسی و اجتماعی و نظامی جایگاه خود را پیدا کرده است. بر این اساس سال ۲۰۰۷ را سال گرایش تجارت به سمت مدیریت ریسک دانسته اند.
ما در زندگی شخصی خود نیز در حال مدیریت ریسک هستیم، در هنگام انجام کارهای ساده مانند رانندگی، و یا امور مهم تر مانند برنامه های پزشکی یا بستن قرار داد های بیمه ای، تلاش در مدیریت ریسک داریم.
به طور کلی مدیریت ریسک به معنای تونایی ارزیابی موقعیت و انجام واکنش ها مناسب در برابر مشکلات است.
ما در زندگی شخصی خود به طور ناخودآگاه در حال مدیریت ریسک هستیم ولی زمانی که صحبت از مدیریت ریسک در اقتصاد و بازار های مالی می شود تشخیص ریسک ها نیاز به علم و آگاهی بیشتری دارد.
راهکارهایی برای مدیریت ریسک در بورس
به طور کلی مدیریت ریسک شامل پنج مرحله است: تعیین اهداف، شناسایی ریسک ها، ارزیابی ریسک ها، تعریف راه حل در برابر ریسک ها و نظارت. البته بسته به زمینه کاری این مراحل میتواند متفاوت باشد. در ادامه به صورت تخصصی تر درباره مدیریت ریسک در بورس خواهیم گفت:
۱.تعیین اهداف و مفاد و برنامه ریزی
در مرحله ی اول باید تعیین کرد که اهداف اصلی چه هستند، در این مرحله باید سطح و نوع مدیریت ریسک، متناسب با ریسک پروژه و اهمیت پروژه تعیین شود. به طور کلی شرکت یا فرد باید تعیین کنند که برای رسیدن به هدف خود چقدر می توانند ریسک کنند. البته این امر مستلزم ارزیابی کامل محیط اطراف و جو داخلی یا محیط فرهنگی سازمان است.
۲. شناسایی ریسک ها
مرحله بعدی شناسایی و تعریف ریسک احتمالی است، با شناسایی ریسک رخدادهایی که ممکن است بر روند کار اثرات منفی بگذارند مشخص می شوند. در واقع در این مرحله افراد تیم دور یکدیگر جمع شده، ریسک های احتمالی را شناسایی می کنند و آنها را در لیست ریسک های پروژه ثبت می کنند.
۳.ارزیابی ریسک ها
بعد از مرحله ی شناسایی ریسک ها، ارزیابی ریسک ها مطرح است، در این مرحله ریسک ها بر اساس اهمیتی که دارند رتبه بندی می شوند. با مدیریت صحیح و شناسایی ریسک، هزینههای احتمالی ناشی از آنها در طول اجرای پروژه مدیریت خواهند شد.
۴. اداره کردن
مرحله چهارم تعیین راه حل برای ریسک ها بر اساس رتبه بندی و اهمیت آنها می باشد، در این مرحله راه حل مناسب در صورت وقوع رخداد نامطلوب را می توان شناسایی کرد. ۴ روش برای اداره کردن ریسک ها وجود دارد که می تواند برای مدیریت ریسک در بورس نیز بکار گرفته شود:
کاهش: به معنای ایجاد طرح هایی عملیاتی برای کاهش احتمال ریسک و پیامدهای آن است.
اجتناب: به معنای ایجاد تغییر در چیزی برای اجتناب کامل از ریسک می باشد.
واگذاری: به معنای انتقال و واگذاری ریسک به گروه دیگر می باشد برای مثال خرید بیمه.
پذیرش: این روش بدون ایجاد طرح های کاهشی، احتمال وجود ریسک را می پذیرد.
۵. نظارت و گزارش دهی
مرحله پنجم نظارت و گزارش دهی است، با نظارت می توان از کارکرد های موثر برنامه های مربوط به اداره کردن اطمینان حاصل نمود. این مرحله اغلب نیاز به جمع آوری و تجزیه و تحلیل دائمی داده ها دارد.
۵ مرحله بالا مراحل کلی برای مدیریت ریسک است که از آن می توانید برای انجام همه کارهای هم خود استفاده کنید. در ادامه راهکارهای تخصصی تری به منظور مدیریت ریسک در بورس اوراق بهادار به شما معرفی می کنیم:
۶. پیش بینی قیمت دلار
۷. قیمت نفت و سایر کامودیتی ها را دنبال کنید.
۸. ریسک های سیستماتیک و غیر سیستماتیک بازار را روی کاغذ بنویسید و بررسی کنید.
۹. تعداد سهام موجود در سبد خود را محدود کنید و همچنین به ضریب همبستگی اجزای سبد و ضریب بتای سهامتان توجه کنید.
۱۰. استراتژی معاملاتی داشته باشید
استراتژی معاملاتی شما باید این ویژگی ها را داشته باشد: نقطه ورود مناسب را پیدا کند. حد سود و حد ضرر مناسبی برای شما تعیین کند. نسبت دفعات برنده به بازنده شدن استراتژی قابل قبول باشد. در صورت برنده شدن سود خوبی بگیرید و در صورت بازنده شدن ضرر شما را محدود کند.
۱۱. بر اخبار و شایعات مسلط باشید.
۱۲. روی مرز بین طمع و ترس حرکت کنید.
۱۳. حجم معاملات خود را مدیریت کنید. از خرید سهم با حجم معاملات پایین خودداری کنید.
دقت کنید که در معامله نباید بیش از دو درصد از سرمایه خود را در معرض خطر قرار دهید به این معنی که اگر قرار شد با ضرر خارج شوید نهایتا ۲ درصد از سرمایه خود را از دست بدهید. برای سرمایه گذاری خود حد ضرر تعیین کنید.
۱۴. با آموزش و آگاهی وارد بازار بورس و سرمایه شوید تا ریسک معاملات را کاهش دهید.
۱۵. از تک سهم شدن در بورس بپرهیزید.
۱۶. از کانال های غیر رسمی بورسی سیگنال خرید و فروش نگیرید.
۱۷. قبل از خرید سهام وارد سایت کدال شوید و صورت های مالی شرکت را مطالعه کنید و از سودآوری شرکت مطمئن شوید.
۱۸. خرید سهام بیمه شده یکی از راه هایی است که می تواند به کاهش ریسک سرمایه گذاری شما کمک کند. برخی شرکت ها با انتشار اوراق اختیار فروش تبعی سهام خود را بیمه می کنند. برای دریافت اطلاعات بیشتر با بیمه کردن سهم با انتشار اوراق اختیار فروش تبعی کلیک کنید.
ریسک های مالی، انواع آن و نحوه مدیریت آن ها
در بالا به راهکارهایی برای مدیریت ریسک در بازار بورس اشاره کردیم. مدیریت ریسک مالی به فرآیند پیشرفت تدریجی و دائمی ارزش مالی قابل قبول در هر سازمان اشاره دارد، دلایل مختلفی برای عدم موفقیت یک استراتژی یا معامله وجود دارد. مثلا یک تریدر ممکن است سرمایه خود را به دلیل حرکت منفی بازار یا فروش به دلیل احساس ترس از دست بدهند.
هرگونه فعالیتی که منجر به از بین رفتن سرمایه شود را میتوان نوعی ریسک مالی دانست. برای آشنایی و آموزش مدیریت ریسک در بورس باید با انواع ریسک هایی که بورث را تهدید می کنند آشنا باشیم. طور کلی ریسک ها را می توان به سه نوع ریسک تجاری ، ریسک غیر تجاری و ریسک مالی طبقه بندی کرد.
۱.ریسک تجاری:
این نوع ریسک توسط خود شرکت های تجاری به منظور به حداکثر رساندن ارزش سهام وسود انجام می شود. به عنوان مثال شرکت ها به منظور بازار یابی کالاهای جدید خود برای فروش بیشتر ریسک های پر هزینه ای را متحمل می شوند.
۲. ریسک غیر تجاری:
این نوع ریسک ها تحت کنترل شرکت ها نیست. خطرات ناشی از عدم تعادل اقتصادی و سیاسی را می توان ریسک های غیرتجاری نامید. در بحث مدیریت ریسک در بورس باید توجه ویژه ای به ریسک های غیرتجاری داشت.
۳. ریسک مالی:
ریسک مالی باعث ضرر و خسارت های مالی برای شرکت ها می شود، بر این اساس ریسک مالی را می توان به انواع مختلفی از قبیل ریسک در بازار، ریسک اعتباری ، نقدینگی، ریسک عملیاتی، ریسک قانونی ، ریسک سوداگرانه و ریسک ارزی تقسیم کرد.
انواع ریسک های مالی :
این نوع ریسک ناشی از تغییر در قیمت ابزارهای مالی است. ریسک بازار را می توان به دو گروه جهت دار و غیرمستقیم تقسیم بندی کرد. ریسک مستقیم ناشی از تغییر قیمت سهام، نرخ بهره و… است. جهت گیری ریسک به دلیل جابه جایی در قیمت سهام، نرخ بهره و … ایجاد می شود و از طرف دیگر ریسک غیر مستقیم می تواند با خطرات ناپایداری همراه باشد.
ریسکی است که از «اتفاقی اعتباری» به وجود می آید. این نوع ریسک، زمانی اتفاق می افتد که فرد نتواند به تعهدات خود در قبال همتایانش عمل ریسک بازار چیست؟ کند. ریسک اعتباری به دو دسته ریسک اساسی و ریسک تسویه حساب طبقه بندی می شود.
این نوع ریسک ناشی از عدم توانایی در انجام معاملات است. ریسک نقدشوندگی را نمی توان در علوم مالی همانند ریسک مالی یا ریسک تجاری محاسبه کرد. ریسک نقدینگی را می توان به ریسک نقدینگی دارایی و ریسک نقدینگی سرمایه گذاری تقسیم کرد. هر چقدر خرید و فروش دارایی سریع انجام شود ریسک نقدینگی کمتر خواهد بود. از سوی دیگر زمانی است که فردی خواستار سرمایه گذاری در سهام شرکت های کوچکی باشد ،باید برای خرید یا فروش آن ها چند روز یا چند هفته منتظر بماند و ممکن است قیمت کمتری برای فروش پیشنهاد دهد.
ریسک عملیاتی عموما ناشی از اشتباه های انسانی یا اتفاقات و خطای تکنیکی تعریف می شود. سرمایه گذاران میتوانند با تنوع بخشیدن به انواع سهام خود این ریسک را کاهش دهند. ریسک عملیاتی را می توان به ریسک کلاهبرداری و ریسک مدل طبقه بندی کرد . ریسک کلاهبرداری به دلیل عدم کنترل ایجاد می شود و ریسک مدل به دلیل کاربرد نادرست مدل ایجاد می شود.
ریسک قانونی زمانی مطرح می شود که یک معامله از نظر قانونی انجام پذیر نباشد. در واقع این نوع ریسک مالی ناشی از محدودیت های قانونی مانند دادخواست ها است. این ریسک با ریسک اعتباری ارتباط دارد ، چرا که طرفین معامله اگر در معامله دچار ضرر و زیان گردند به دنبال بستری قانونی برای زیر سوال بردن اعتبار معامله می باشند. ریسک قانونی به صورت شکایت سهام داران علیه شرکتی که ضررده باشد، می تواند ظاهر گردد.
فواید مدیریت ریسک در بورس
مدیریت ریسک کار بسیار مهمی است، اگر به موقع طی شروع یک پروژه آغاز شود می تواند سودمند بوده و ابزار قدرتمندی برای شناسایی زود هنگام ضعف ها باشد. به بیان کلی مدیریت ریسک ، مشخص می کند که چگونه با ریسک ها روبرو شویم. مدیریت ریسک میخواهد به ما بگوید قرار نیست از کارهای پرخطر فرار کنیم، قرار است با احتیاط در مسیر حرکت کنیم و جوری پیش برویم که کمترین ریسک را داشته باشیم. مدیریت ریسک یک تمرین نیست که تنها در ابتدای پروژهها به آن بپردازید، بلکه یک کار مداوم است که باید برای آن توجه و زمان صرف کنید.
مدیریت ریسک به خصوص در بازارهایی که کمتر قابل پیش بینی هستند مانند بورس اهمیت بیشتریس پیدا می کند. همه افراد حاضر در بازار سرمایه باید آموزش مدیریت ریسک و سرمایه در بورس ببینند تا بتوانند در شرایط بحرانی سرمایه خود را نجات دهند و با رفتار شتابزده باعث ضرر بیشتر در بورس نشوند.
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
ریسک و بازده
ریسک و بازده، دو مفهوم مخالف هم در دنیای مالی و سرمایه گذاری است. بسیار حیاتی است که یک سرمایه گذار تصمیم بگیرد چقدر توانایی پذیرش ریسک را دارد، به طوری که در عین حال با وجود سرمایه گذاری که انجام داده احساس راحتی کند.
افراد می توانند با انحراف معیار، میزان ریسک را اندازه بگیرند. به خاطر وجود ریسک، احتمال از دست رفتن بخشی از سرمایه گذاری یا کل آن وجود دارد. اما “بازده” از سمت دیگر، سود یا زیانی است که یک سرمایه گذاری به همراه دارد.
ریسک در سرمایه گذاری چیست؟
ابندا برای درک بهتر از مطلب تعریفی از ریسک را ارائه می دهیم؛ ریسک کردن به معنای احتمال محقق نشدن پیش بینی ها است. یا به عبارتی ریسک همان احتمال عدم موفقیت است. یک سرمایه گذار برای سود بیشتر سرمایه گذاری می کند و هر چه سود بیشتری داشته باشد، موفقیت بیشتری هم کسب کرده است. حال اگر احتمال موفقیت او زیاد باشد، پس ریسک زیادی متحمل نشده است. بنابراین ریسک را می توان احتمال عدم موفقیت در نظر گرفت.
مثالی برای ریسک:
ریسک در همه بازارها و سرمایه گذاری ها وجود دارد؛ به طور مثال فرض کنید شما پولی را در صندوق های درآمد ثابت سرمایه گذاری می کنید و هر ماه مبلغ مشخصی را به عنوان سود دریافت می کنید، در این حالت ریسک شما در حد صفر بوده است چراکه پیش بینی شما از سود و بازده مورد نظر در هر ماه محقق خواهد شد.
باید در نظر داشته باشید منظور از سود یا همان بازده در بازار سرمایه پاداش پولی است که در اثر سرمایه گذاری کسب می کنید. حال اگر همان پول را در بورس سرمایه گذاری کنید ممکن است به سود چند برابری دست پیدا کنید و ممکن است حتی اصل پول خود را هم از دست بدهید.
در این حالت شما پذیرفته اید که در قبال رسیدن به سود بیشتر ریسک بالاتری را بپذیرید. دقت کنید زمانی که از سود قطعی صحبت می کنیم، مطمئن هستید که هر ماه این مبلغ را دریافت خواهید کرد ولی در مورد سود حاصل از سرمایه گذاری در بورس اطمینان صددرصد ندارید و ممکن است به سود مورد انتظار خود برسید و یا سود کمتر یا بیشنر را تجربه کنید که این همان ریسک است. (برای کسب اطلاعات بیشتر در باب ریسک می توانید به مقاله ریسک و انواع آن مراجعه بفرماید.)
بازده سرمایه گذاری چیست؟
برای درک بهتر رابطه ریسک و بازده بهتر است مفهوم بازده سرمایه گذاری را بشناسید. بازده پول یا سودی است که سرمایه گذار در اثر سرمایه گذاری به دست می آورد. دقت کنید میان بازده یا سود مورد انتظار شما و سود و بازدهی که در عمل به دست می آورید، تفاوت وجود دارد.
به طور مثال تصور کنید مبلغی را در بورس سرمایه گذاری کرده اید و انتظار دارید در بازه زمانی مشخص به سود مثلا ۲۰% که به آن (سود مورد انتظار) می گوییم، برسید حال اگر در همان بازه مشخص سود به دست آمده یا (سود عملی) ۲۵% باشد، نه تنها انتظارات شما برآورده شده است بلکه به سود بیشتری ریسک بازار چیست؟ ریسک بازار چیست؟ هم دست پیدا کرده اید.
نکته مهم: تفاوت بازده مورد انتظار و بازده واقعی به دست آمده، ریسک می گویند.
ریسک و بازده چه رابطه ای دارند؟
رابطه میان ریسک و بازده رابطه ای مستقیم است. هر چه بازده مورد انتظار شما بالاتر باشد، باید ریسک بالاتری را متحمل شوید. به همین دلیل لازم است در ابتدای تصمیم گیری مالی خود، میزان ریسک پذیری خود را مشخص کنید تا تعادل مناسبی میان ریسک و بازده ایجاد شود.
آیا ریسک ب معنای خطر و ضرر است؟
مهم است به این نکته توجه داشته باشید و جود ریسک بالا، مساوی بازده بالاتر نیست، بنابراین توازن بین ریسک و بازده به این معناست که ریسک بالاتر، صرفا نشان دهنده پتانسیل سود بالاتر است و هیچ تضمینی وجود ندارد. ریسک بالاتر، احتمال ضرر سنگین تر را نیز در پی خواهد داشت.
نسبت بازده به ریسک:
یکی از مهم ترین ریسک بازار چیست؟ فاکتورهای شناخت رابطه ریسک و بازده، نسبت بازده به ریسک است. این نسبت، حاصل تقسیم بازده مورد انتظار شما به ریسک احتمالی هر موقعیت معاملاتی است. به طوری که هر سرمایه گذاری باید پیش از ورود به بازارهای سرمایه گذاری، این نسبت را محاسبه کند.
مقدار این شاخص، بیانگر میزان ارزشمندی سرمایه گذاری شما است. به عبارت نسبت بازده به ریسک نشان می دهد که به ازای در معرض خطر قرار دادن بخشی از سرمایه خود، چند برابر بازده احتمالی کسب خواهید کرد.
رابطه ریسک و بازده رابطه ریسک و بازده
بر مبنای اصول سرمایه گذاری، حداقل مقدار مجاز برای این نسبت، عدد ۱ است. به این معنی که توان ریسک پذیری شما در یک موقعیت معاملاتی، باید حداکثر به اندازه بازده مورد انتظار باشد و مقادیر کمتر از ۱ برای این نسبت، قابل قبول نیست.
که در نتیجه می توان گفت: ورود به چنین معاملاتی صحیح نیست به این علت که نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را قبول کرده اید و چنین عملکردی در بلند مدت، به احتمال قوی به زیان شما تمام خواهد شد.
ریسک و بازده در مدیریت مالی
مفهوم ریسک و بازده یکی از جنبه های مهم در مدیریت مالی و یکی از مسئولیت های اساسی در کسب و کار است به عبارتی، هر چقدر یک کسب و کار در معرض ریسک بیشتری ریسک بازار چیست؟ باشد، می توان انتظار بازده مالی بیشتری در آن کسب و کار را هم داشت.
البته باید از این مورد هم غافل نشویم که همیشه احتمالات منفی و استثناهایی که ممکن پیش آید را در نظر داشته باشید چراکه ریسک های غیر منطقی زیادی وجود دارد که متقابلا همراه با پتانسیل بازدهی بالا نیست.
از مهم ترین کاربرد های ریسک:
از کاربردهای نسبت بازده به ریسک، ایجاد محدودیت برای سرمایه گذاران هیجانی با ریسک غیر منطقی است؛ تا بدین وسیله مجبور شوند قبل از ورود به معامله، میان ریسک و بازده خود تناسب و رابطه معقولی ایجاد کنند.
نسبت بازده به ریسک بهینه
به عقیده یک مربی مالی با تجربه، پاداش ۲ تا ۳ برابری نسبت به ریسک، مقدار مناسب و قابل قبولی است به طوری که اگر ریسک شما در یک موقعیت معاملاتی ۱۰ درصد باشد، باید انتظار بازدهی ۲۰ تا ۳۰ درصدی داشته باشید.
چنین رویکردی برای رشد سرمایه در بلندمدت مناسب است. ولی به این معنی بهترین نسبت بازدهی نیست. شرایط بازارهای مالی و میزان ریسکی که حاضرید بپذیرید، می تواند این نسبت را تغییر دهد.
معیارهای مهم ارزیابی موقعیت قبل از ریسک
معیارهای مهم و قابل توجه که باید در زمان ارزیابی موقعیت و قبل از پذیرش ریسک مورد توجه داشته باشد.
سطح ریسک
یکی از تصمیمات بزرگ و حائز اهمیت برای هر سرمایه گذار، انتخاب صحیح سطح ریسک می باشد. میزان تحمل ریسک بر اساس شرایط فعلی سرمایه گذار، اهداف آینده او و سایر فاکتورها مشخص می شود و با مقایسه بازار ها و میزان ریسک و البته توجه به شخصیت خودتان خود برای پذیرش ریسک اقدام کنید. اگر بخواهید از میان چندین بازار و روش سرمایه گذاری را بر اساس سطح ریسک (از پر ریسک به کم ریسک مرتب کنیم) می توان این گونه بیان کرد:
- سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال
- سرمایه گذاری در بازار آتی سکه
- سرمایه گذاری در بازار سهام تهران
- صندوق های سرمایه گذاری (صندوق های بدون سود ثابت)
- اوراق مشارکت شرکت ها
- اوراق مشارکت دولتی
- سپرده گذاری در بانک ها
دسته بندی افراد در مواجه با ریسک؛
- افراد ریسک پذیر
- افراد ریسک گریز
- افراد بیتفاوت به ریسک
شناخت خود و افراد دیگر و یا رقبا بر اساس ویژگی های فردی در مقوله ریسک پذیری می تواند کمک شایانی باشد برای برنامه ریزی بهتر و همچنین عملکرد بهتر در رقابت و این می تواند در روش سرمایه گذاری برای موفقیت بیشتر بسیار تاثیرگذار باشد.
ریسک و پذیرش عواقب آن:
باید بدانید در کنار نکات مثبت ریسک، عواقب احتمالی آن هم وجود دارد که لازم است به آنها را نیز در نظر داشته باشید این امر موجب می شود که از قبل سناریو شکست بررسی و مورد توجه قرار گیرد و خود را برای اثرات منفی و شکست احتمالی آماده کرده و در لیست برنامه ریزی برای مقابله با این احتمال آماده کنید.
پذیرش ریسک کمتر همراه با مثال:
رابطه ریسک و بازده تحت تاثیر روش سرمایه گذاری است که شما انتخاب می کنید. زمانی که شما در دارایی هایی با درآمد ثابت سرمایه گذاری کنید، تقریبا هیچ گونه ریسکی شامل حال شما نخواهد شد. در چنین شرایطی بازدهی محدود و مشخصی نیز نصیب شما خواهد شد.
به همین دلیل افراد ریسک گریز اغلب به دنبال سپرده های بانکی هستند تا ضمن کسب بازده حداقلی، اصل سرمایه آنها نیز در معرض خطر نباشد. در این نوع اوراق بهادار، معمولا اصل و سود سرمایه توسط دولت، بانک مرکزی یا یک نهاد رسمی مالی، تضمین می شود.
در بسیاری از کشورها درصد سود بدون ریسک، به اندازه نرخ تورم یا کمی بیشتر است تا حداقل سرمایه گذاران قادر به حفظ ارزش پول خود باشند. اما در طرف مقابل، سرمایه گذاران ریسک پذیر به دنبال تضمین خاصی نبوده و ضمن مدیریت دارایی به دنبال بازدهی بیشتری هستند؛ به طور کلی قانون همیشگی سرمایه گذاری این است؛ پذیرش ریسک بیشتر، در ازای احتمال کسب بازدهی و سود بالاتر.
نگارش: ساناز یوسفی
به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله ابزار های تحلیل داده را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.
دیدگاه شما