حسابداری و حسابرسی
مقالات مفید در رابطه با حسابداری حسابرسی و مدیریت مالی
نسبت های مالی در حسابداری
تجزیه و تحلیل مالی فرایندی است که طی آن مشخصات و ویژگیهای بارز مالی و عملیاتی واحد اقتصادی با استفاده از صورتهای مالی و سایر اطلاعات مالی مشخص می شود و در امر تصمیم گیری ، استفاده کنندگان از صورتهای مالی را یاری می کند . یکی از روشهای متداول تجزیه و تحلیل صورتهای مالی ، تجزیه و تحلیل صورتهای مالی با استفاده از تعریف نسبت های سودآوری نسبتهای مالی می باشد . نسبتهای مالی در یک دسته بندی کلی به پنج دسته تقسیم می شوند :
۱- نسبتهای نقدینگی :
نسبتهایی هستند که کفایت و قدرت نقدینگی موسسه را در قبال بازپرداخت بدهیهای کوتاه مدت مشخص می کند . این نسبت بیشتر مورد توجه بستانکاران کوتاه مدت موسسه و افرادی است که تصمیم دارند به موسسه وام بدهند .
۲- نسبتهای اهرمی :
نسبتهایی هستندکه میزان تأمین مالی از منابع مالی خارجی را مشخص می کند . یعنی وجوهی که توسط صاحبان شرکت ( سهامداران ) تأمین شده با وجوهی که از طریق وام بدست آمده مقایسه می شود .
۳- نسبتهای فعالیت :
نسبتهایی هستند که میزان کاربرد دارائیها را مشخص می کند و سطح فروش را با حسابهای مختلف دارایی مانند موجودی کالا ، حسابهای دریافتنی ، دارایی ثابت و غیره می سنجد .
۴- نسبتهای سودآوری :
این نسبتها نتیجه کالایی فعالیت ها و توان بهره برداری شرکت را از طریق سود ارزیابی می کنند .
۵- نسبتهای مالکیت :
این نسبتها بطور مستقیم و غیر مستقیم پیوند دهنده سود نقدینگی هستند و به سهامداران در ارزیابی نقدینگی ها و سیاستهایی که بر قیمت بازار سهام تأثیر می گذارند کمک می کند یعنی آنان می توانند با استفاده از این نسبتها وضعیت سرمایه گذاری خود را در شرکت در زمان حال و آینده بررسی کنند . همانطور که پیداست این نسبتها بیشتر از همه مربوط به صاحبان سهام است . این روزها اگر کسی بخواهد در زمینه بورس و سهام فعالیت کند باید بتواند نسبتهای مالی یک موسسه را محاسبه کند . نسبتها مانند کلیدهایی هستند که در های بسته را باز می کنند . وقتی که شما یک صورت مالی را در اختیار دارید و می خواهید به موسسه صاحب آن صورت مالی وام بدهید ، بهترین کار محاسبه نسبتهای نقدینگی موسسه مذکور است . نسبتهای اهرمی نیز کارایی بالایی دارند . از طریق این نسبتها می توان نسبت بدهی به دارایی و نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام را مشخص نمود . ضمناً میتوان میزان توانایی یک موسسه در پرداخت بهره را محاسبه نمود . نسبت دیگری نیز وجود دارد که نشان می دهد که درآمد شرکت تا چه اندازه برای پوشش هزینه های ثابت کافی است . نسبتهای فعالیت که شامل : نسبت گردش موجودی کالا ، نسبت متوسط دوره وصول مطالبات ،نسبت گردش حسابهای دریافتنی ، نسبت گردش دارائیهای ثابت و نسبت گردش مجموع دارایی هاست ، خود جای صحبت بسیار دارد که در این مطلب نمی گنجد . البته هدف این است که شما آگاه شده و خود به دنبال اصل مطلب باشید . نه اینکه همه چیز برای شما یکجا آماده شود . نسبتهای سودآوری و مالکیت هم که اهمیت خاصی برای مدیریت سهام دارد معمولاً کمتر مورد توجه سهامداران قرار می گیرد . معمولاً سهامداران تنها با توجه به سابقه یک موسسه ، اقدام به خرید سهام آن موسسه می نمایند . شاید دلیل اصلی این اقدام ، دانش ناکافی سهامداران در ایران است . معمولاً در ایران سرمایه و تجربه حرف اول را میزند و دانش جایگاه خواصی ندارد . توجه داشته باشید که اگر تجربه و دانش در هم آمیخته شود و سرمایه در کنار این ترکیب قرار گیرد در این صورت نه تنها نتیجه مطلوب تری حاصل می شود بلکه ریسک سرمایه گذاری نیز کاهش می یابد . در اینجا به تمامی سهامداران توصیه می کنم تا مطالعه ای هرچند اندک درباره نسبتهای مالی داشته باشند تا با چشمان باز به کارگزار خود دستور خرید بدهند .
البته یادآوری می شود که نسبتهای مالی بسیاری وجود دارد که می شود از آنها استفاده کرد
نسبت های نقدینگی
نسبت های فعالیت
نسبت های اهرمی
نسبت های سود آوری
نسبت بازده سرمایه گذاریهاR.O.I
نسبتهای ارزش بازار
تجزیه و تحلیل نسبتها با تجزیه وتحلیل افقی وعمودی کاملا" متفاوت می باشد.
برای تکمیل تجزیه و تحلیل مالی مقایسه ای ارقام حسابهای مختلف با یکدیگر ضرورت دارد.این بررسی از طریق تجزیه و تحلیل نسبتها انجام می گیرد.نسبتهای مالی زیادی وجود دارد،
که تحلیلگران مالی با توجه به اهمیتی که برای روابط بین اقلام قائل هستند،آنها را مورد استفاده قرار می دهند.
تحلیلگران مالی معمولا" نسبتها را به دو شکل مورد بررسی قرارمی دهند:
1) مقایسه با صنایع مشابه
2) تجزیه و تحلیل روند: نسبتهای مربوط به دوره جاری با نسبتهای سالهای گذشته و نسبتهای مورد انتظار عادی مقایسه می شود تا مشخص گردد آیا وضعیت مالی شرکت رو به بهبود
است یا خیر.
تجزیه و تحلیل افقی :
بررسی روند حسابها طی چند سال مختلف می باشد،به طور مثال کسب 3 میلیون ریال سود در سال جاری در مقایسه با 1 میلیون ریال سود سال مالی قبل به نظر مطلوب و امیدوار
کننده می رسد ولی درمقایسه با 4 میلیون ریال سود سال قبل آن رضایت بخش نمی باشد، تجزیه و تحلیل افقی غالبا" در صورتهای مالی مقایسه ای نشان داده می شود و بعضا"
برای اینکه نتیجه مطلوبتری به رست بیاید،از صورتهای مالی 5 سال استفاده می شود
تجزیه و تحلیل عمودی :
در تجزیه و تحلیل عمودی یک قلم مهم درصورتهای مالی به عنوان ارزش پایه به کارگرفته می شود و سایر اقلام آن صورتهای مالی با این قلم پایه مقایسه می شود. به تعریف نسبت های سودآوری عنوان مثال
در تجزیه و تحلیل عمودی ترازنامه مجموع داراییها یا مجموع بدهیها و حقوق صاحبان سهام،100% در نظرگرفته شده و هریک از اقلام داراییها نسبت به مجموع داراییها و هر یک از اقلام
بدهیها و حقوق صاحبان سهام نسبت به مجموع بدهیها و حقوق صاحبان سهام محاسبه می شود.درصورت سود وزیان نیز فروش خالص معادل 100% در نظرگرفته شده وسایرحسابها
نسبت به آن سنجیده می شوند.
تجزیه و تحلیل عمودی به منظور افشای ساختاردرونی سازمان به کار می رود، افشای اطلاعاتی نظیر روابط موجود بین هر یک ازحسابهای سود و زیان و درآمد فروش و ترکیب داراییهایی
که ایجاد ترکیب منابع سرمایه شامل بدهیها،اعم ازجاری یا بلند مدت و یا حقوق صاحبان سهام و غیره…؛علاوه بر این نتایج تجزیه و تحلیل عمودی برای ارزیابی موقعیت نسبی شرکت در
صنعت به کارمی رود.
لازم به ذکر است در تجزیه و تحلیل افقی و تجزیه و تحلیل عمودی رقم خاص با یک رقم درهمان طبقه یا همان حساب مقایسه می شود.
نسبت های نقدینگی
حاشیه ایمنی اعتباردهندگان / سرمایه در گردش = بدهیهای جاری – داراییهای جاری
توانایی پرداخت بدهیهای جاری از محل داراییهای جاری/ نسبت جاری = بدهیهای جاری ÷ داراییهای جاری
توانایی دقیقتر برای پوشش بدهیهای جاری/ نسبت آنی (سریع) = بدهیهای جاری ÷ ( (پ.پ + موجودی کالا) - داراییهای جاری
نسبتهای فعالیت :
نشان دهنده سرعت وصول مطالبات/ نسبت حسابهای دریافتنی = متوسط حسابهای دریافتنی ÷ ب.ت.ک.ف
متوسط حسابهای دریافتنی = 2 ÷ (حسابهای دریافتنی پایان دوره + حسابهای دریافتنی اول دوره )
متوسط دوره وصول طلب = نسبت حسابهای دریافتنی ÷ 365
نشان دهنده سرعت گردش کالا/ نسبت گردش کالا = = متوسط موجودی کالا ÷ ب.ت.ک.ف
متوسط موجودی کالا = 2 ÷ (موجودی کالا پایان دوره + موجودی کالا اول دوره )
نسبت دوره گردش کالا = نسبت گردش کالا ÷ 365
توانایی به کارگیری موثرداراییها/ گردش مجموع داراییها = متوسط مجموع داراییها ÷ فروش خالص
نسبتهای اهرمی : نشان دهنده داراییهایی است که از طریق بدهیها تأ مین شدند/ نسبت بدهی = مجموع داراییها ÷ مجموع بدهیها
توانایی پرداخت بدهیها/ نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام / نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام = مجموع بدهیها ÷ مجموع حقوق صاحبان سهام
تحمل شرکت در کاهش سود / پوشش هزینه بهره = هزینه بهره ÷ سود قبل از بهره و مالیات
نسبتهای سود آوری :
درصد هرریال فروش را نشان می دهد که پس از کسر ب.ت.ک.ف باقی می ماند/ نسبت سود نا خالص = فروش خالص ÷ سود نا خالص
سودآوری درآمدها را نشان می دهد/ نسبت سود خالص = فروش خالص ÷ سود خالص
(R.O.I) بازده سرمایه گذاریها
برای اندازه گیری عملکرد شرکت می باشند، 2 نسبت :
میزان کارایی مدیریت در بکارگیری منابع موجود در جهت کسب سود/ بازده مجموع داراییها R.O.A = متوسط مجموع داراییها ÷ سود خالص
بازده سرمایه گذاری صاحبان سهام را نشان می دهد/ بازده حقوق صاحبان سهام E.O. R = (حقوق صاحبان سهام ÷ مجموع داراییها ) × بازده مجموع داراییها
نسبتهای ارزش بازار :
یاد آِوری می شود برای شرکتهائی است که در بورس وارد شده باشند
عملکرد شرکت / سود هر سهم (EPS) = تعداد سهام منتشره ÷ سود خالص
ارزیابی شرکت/ نسبت قیمت به سود (P/E) = سود هر سهم ÷ قیمت روز هر سهم
نسبت ارزش دفتری هر سهم = تعداد سهام منتشره ÷ مجموع حقوق صاحبان سهام
دریافت سود سهام را نشان می دهند :
بازده سود سهام = قیمت بازار هر سهم ÷ سود سهام پرداختی به هر سهم
نسبت پرداختی سود هر سهم = سود هر سهم ÷ سود سهام پرداختی به هر سهم
شاخص های سودآوری شرکتها
سرمایهگذاران و اعتباردهندگان مستمراً به ارزیابی توان کسب سود مدیران میپردازد. سرمایهگذاران به دنبال شرکتهایی میگردند که احتمال افزایش ارزش سهام آنها میرود. اعتباردهندگان نیز تمایل دارند به شرکتهای سودآوری وام دهند که آنها توان پرداخت بدهیهای خود را دارند. تصمیمهای سرمایهگذاری و اعتباری اغلب شامل مقایسه شرکتها میباشد. اما مقایسه سود ویژه یک شرکت بزرگ با سود ویژه شرکت تازهکاری در همان صنعت چندان مفید نمیباشد. برای اینکه بتوانیم مقایسههای مربوطی بین شرکتهای متفاوت از نظر حجم، عملیات و سایر عملیات داشته باشیم از نرخ بازده دارائیها استفاده میکنیم.
حوزههای مختلف عملکرد
معیارهای اصلی عملکرد در حوزههای زیر قابل بررسی هستند: (1) مالی، (2) بازار، (3) محیط، (4) مردم، (5) عملیات و (6) عرضه کنندگان. بعضیها دو بعد دیگر را نیز معرفی میکنند: (7) قابلیت سازگاری، (8) کیفیت محصول یا خدمات.
در حوزه مالی (که موضوع بحث این مقاله نیز میباشد)، از دیدگاههای مختلف، شاخصهای زیر را میتوان بیان نمود.
• وفاداری سهامداران (مانند واکنش سهامدار)
شاخصهای ارزش مالی و سودآوری
ارزش افزوده اقتصادی ( EVA )
ارزش افزوده بازار ( MVA )
بازده دارائیها ( ROA )
بازده حقوق صاحبان سهام ( ROE )
بازده سرمایه بکار رفته ( ROCE )
شاخصهای قدرت مالی
دارائیها منهای دارائیهای نقدی
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام
درآمدهای ایجاد شده از بخشهای مشتریان (مانند مشتریان جدید، جاری و بزرگ در مقابل مشتریان کوچک، صنعت و منطقهای)
لیست درآمد مشتریان
سهم ریالی بازار
پتانسیل ریالی بازار
شاخصهای کارایی و اثربخشی
نسبت درآمد به هزینه
سهم هر کارمند در ایجاد درآمد شرکت
سود و بازده دارائیها بعنوان سنجش سودآوری
تأکید عمده گزارشگری مالی پیشرفته بر شرایط اندازهگیری سود به عنوان یک شاخص عملکرد واحد انتفاعی میباشد. عملیات کارا در واحد تجاری، بر روند جاری و آتی پرداخت سود سهام به سهامداران تأثیر دارد. بنابراین کلیه دارندگان حقوق مالکیت و به ویژه دارندگان سهام عادی به وجود کارایی مطلوب مدیریت علاقمندند. از آنجا که سود ویژه شرکت بر میزان سود تقسیمی تأثیر دارد اغلب سهامداران روند سود شرکت را پیگیری میکنند.
یکی از تعبیرهایی که کارایی دارد، توانایی نسبی مدیریت در تحصیل حداکثر بازده با استفاده از منابع محدود، تحصیل بازده ثابت با بکار بردن حداقل منابع، ترکیب بهینهای از منابع با هم که در نتیجه حداکثر بازده برای صاحبان واحد تجاری حاصل خواهد شد، میباشد.
کارایی واژهای نسبی است که به صورت مقایسه با یک وضع ایدهآل یا برخی ملاکهای دیگر معنیدار میشود. همچنین به این بستگی دارد که آیا هدف شرکت در حداکثر نمودن سود است یا فراهم کردن بازده مناسب برای سرمایهگذاری. نرخ بازده دارائیها در هنگام مقایسه شرکتها برای ارزیابی اینکه مدیران آنها چگونه برای افرادی که تأمین مالی شرکت را برعهده داشتهاند بازده کسب نمودهاند استفاده میشود. با مرتبط ساختن سود ویژه با مجموع دارائیها معیار استانداردی بدست میآید که این معیار در تشریح سودآوری انواع شرکتها، سودمند میباشد.
سود از جمله برترین شاخصهای اندازهگیری فعالیتهای یک واحد اقتصادی است. دانشمندان و پژوهشگران رویکردهای متفاوت آن را در چارچوب یافتههای علمی تشریح کرده، قوت و ضعف برداشتها را سنجیده و با تلاش، به دقت و توانائیهای آن افزودهاند.
گاهی چنین استدلال میشود که سود شرکت، آنگونه که حسابداران محاسبه میکنند، نمیتواند عامل تعیین کننده ارزش آن شرکت باشد. همانگونه که میدانیم با تغییر شیوه محاسبه موجودی کالا، استهلاک و ثبت درآمد، به راحتی میتوان میزان سود شرکت را تغییر داد. بنابراین مدیران میتوانند از سود حسابداری برای گمراه کردن بازار استفاده کنند. حال این پرسش مطرح میشود که با توجه به اینکه سود شرکت به وسیلة حسابداران قابل دستکاری است و مقدار آن به میل و خواسته مدیران شرکت تغییر مییابد آیا سود شرکت میتواند ارزش اقتصادی داشته باشد؟
سرمایهگذاران، برای سود حسابداری به عنوان ابزار پیشبینی جایگاه خاصی درنظر دارند. بهای جاری هر واحد تجاری با جریان سود مورد انتظار پیوند خورده است و سرمایهگذار معمولاً برمبنای انتظاراتش از سود آتی، نسبت به نگهداری یا فروش سهام تصمیم میگیرد.
سود حسابداری به علت انعکاس وقایعی که باعث تغییر باورها درباره توانایی پرداخت آتی سود سهام میشود، جزو اطلاعات مربوط است. پیشبینی سود قسمتی از یک فرایند تحلیلی وسیع است که در آن توجه نهایی به پیشبینی و ارزیابی جریانات سود نقدی آتی میباشد. سودها یک منبع اطلاعاتی مهم درباره توانایی آتی پرداخت سود میباشند. در تحقیقات انجام شده، محققین دریافتند که نوسانات قیمت سهام، ارتباط نزدیکی با تغییرات سود دارد. شواهد تجربی نشان میدهد که اطلاعات درمورد چشمانداز سود آتی شرکت، برای سرمایهگذاران از اهمیت بالایی برخوردار میباشد. مطالعات نشان میدهد یکی از منابع مهم و معتبر اطلاعاتی درباره سود آتی، پیشبینیهایی است که توسط مقامات رسمی شرکتها ارائه میشود.
تفاوت اصلی بین مفهوم سود عملیاتی جاری و سود جامع، در هدف از پیش تعیین شده برای گزارش سود خالص میباشد. سود خالص حاصل از عملیات جاری، بر عملکرد جاری و کارایی شرکت و استفاده از این ارقام برای پیشبینی کردن عملکرد آتی و قدرت سوددهی تأکید میکند، در حالی که طرفداران مفهوم سود جامع، ادعا مینمایند که کارایی عملیاتی و پیشبینی عملکرد آتی وقتی ممکن است که براساس تجربه تاریخی کامل شرکت در طی چند سال باشد.
نتایج تحقیقات انجام شده توسط دکتر محمدعلی آقایی و غلامرضا کردستانی حاکی از این است که مشاهدات گذشته سود و جریان نقدی، با هم برای پیشبینی جریان نقدی اکثر شرکتهای مورد مطالعه مفید نیستند. البته افزودن سود به عنوان متغیر توضیحی به مدل پیشبینی جریان نقدی، باعث میشود به پیشبینیهای بهتری دست یابیم. بنابراین سود برای پیشبینی جریان نقدی دارای محتوای اطلاعاتی اضافی است.
بازده دارایی ( ROA ) به عنوان نسبت سود خالص بعد از مالیات به مجموع دارائیهای اندازهگیری شده، تعریف میگردد. در مقابل بازده سرمایهگذاری ( ROI ) به عنوان نسبت سود خالص پس از کسر مالیات بر مجموع بدهیهای بلندمدت، حقوق اقلیت، سهام ممتاز و سهام عادی درنظر گرفته میشود. البته این دو اصطلاح در برخی موارد به عنوان یک مفهوم بکار میروند.
نرخ بازده دارایی، رابطه بین حجم دارائیهای شرکت و سود را تعیین میکند. اگر یک شرکتی بر سرمایهگذاریهای خود بیفزاید (البته برحسب کل دارائیها) ولی نتواند به تناسب، مقدار سود پس از کسر مالیات خود را افزایش دهد، نرخ بازده کاهش مییابد. بنابراین افزایش حجم سرمایهگذاری شرکت، به خودی خود باعث بهبود وضع مالی سهامداران نمیشود
اعتباردهندگان و مالکان از بازده دارائیها میتوانند در موارد زیر استفاده نمایند:
1- ارزیابی توانایی شرکت در تحصیل نرخ مناسبی از بازدهی - اعتبار دهندگان و مالکان میتوانند نرخ بازده دارایی یک شرکت را با سایر شرکتها یا متوسط صنعت مقایسه نمایند. نرخ بازده دارایی اطلاعاتی را درباره سلامتی مالی شرکت فراهم مینماید.
2- جمعآوری اطلاعاتی درباره اثربخشی مدیریت - نرخ بازده دارایی تحت یک دوره زمانی در تعیین اینکه آیا یک واحد اقتصادی دارای مدیر لایقی است، کمک میکند.
3- طرح سودهای آینده - عرضه کنندگان بالقوه سرمایه شرکت، سرمایهگذاری حال و آینده و بازده مورد انتظار از آن را مورد ارزیابی قرار میدهند.
اما بازده دارایی بیشتر از اندازهگیری عملکرد شرکت میتواند مورد استفاده قرار گیرد. مدیران میتوانند از این نرخ در سطوح مختلف جهت کمک در تصمیمگیریهایشان جهت حداکثر کردن سود و ارزش افزوده به شرکت استفاده کنند. مدیران از این نرخ در موارد زیر استفاده مینمایند:
1- اندازهگیری عملکرد هر بخش مجزا از شرکت وقتی که هر بخش به عنوان یک مرکز سرمایهگذاری رفتار میشود - در یک مرکز سرمایهگذاری، هر مدیری هم سود و هم سرمایهگذاریها را کنترل میکند. نرخ بازده دارایی ابزار بنیادی جهت ارزیابی هم سودآوری و هم عملکرد میباشد.
2- ارزیابی پیشنهادهای مخارج سرمایه - بودجهبندی سرمایهای طرحریزی بلندمدتی است برای مواردی همچون احیا (تجدید)، جایگذاری یا توسعه تسهیلات.
3- کمک در پایهگذاری اهداف مدیریت - بودجهبندی، طرحهای مدیریت را کمی میکند. اثربخشترین نگرشها به هدفگذاری، از فرایند بودجهای استفاده میکند که هر مدیری در ایجاد آن اهداف و استانداردها و در برقرار کردن بودجههای عملیاتی که با این اهداف و استانداردها مواجه میشوند سهیم است. آغاز و پایان هر فرایند بودجهبندی با هدف ROA میباشد.
شاید بهترین دلیل برای عمومی بودن ROA سادگی آن است. این نرخ به تنهایی یا در ترکیب با سایر اندازهگیریها، معمولیترین شاخص مورد استفاده مدیریت عملکرد سودآوری شرکت میباشد. همچنین ابزار جامعی است که فعالیتهایی با ابعاد و ماهیتهای مختلف را اندازهگیری میکند و به ما اجازه میدهد که آنها را با روش استاندارد مقایسه کنیم. به عبارت دیگر با ROA ما میتوانیم سیب و پرتقال را حداقل در سودآوری مقایسه کنیم. ROA ایرادات و مزایای مربوط به خود را دارد. گاهی اوقات اگر بطور کامل درک نشود، استفاده نمودن آن دشوار است.
روشهای مختلف محاسبه ROA
استاندارد و ارزیابی عمومی سودآوری برمبنای بازده سرمایهگذاری ( ROI ) به عنوان سود خالص بعد از مالیات ( EAT ) تقسیم بر کل سرمایهگذاری محاسبه میگردد.
چه سرمایهگذاری میبایست درمخرج کسردرج گردد؟ آن میتواندحقوق صاحبان سهام، بدهی و کلیه وجوه فراهم شده، کل دارائیها یا تنها دارائیهای مشهود باشد. بدون توجه به اینکه سرمایهگذاری چطور تعریف شود، ROI مختلفی محاسبه میشود. اولین و عادیترین تعریف از سرمایهگذاری، کل دارائیهای مورد استفاده در ایجاد سودآوری میباشد. لذا از ROI به ROA میرسیم، به معنی بازده دارائیها یا بطور دقیق بازده کل دارائیها.
این نرخ بیان میکند که دارائیهای شرکت چطور بطور کارا درایجاد سود استفاده شدهاند.
بعضی کتابها پیشنهاد به محاسبه بازده سرمایهگذاری یا بازده کل دارائیها با استفاده از میانگین سرمایهگذاریها، به کمک مانده اول و پایان سال میکنند. به این دلیل که سود گزارش شده، در طول کل دوازده ماه ایجاد شده است و اشتباه خواهد بود که فرض کنیم از همان مبلغ دارائیهای گزارش شده در پایان دوره استفاده شده است. در صورتی که میدانیم تولید و فروش شرکت در طول سال میباشد. میانگین بازده دارائیها به شرح زیر محاسبه میشود:
اطلاعات بیشتری را میتوان با تجزیه نمودن این نسبت به حاشیه سود و گردش دارائیها در یک نگرش دوپانت تحصیل نمود. بخش اول حاشیه سود خالص است و شاخصی برای درک چگونگی کنترل هزینهها میباشد. بخش دوم گردش دارائیهاست که توانایی شرکت را در تولید و بازاریابی سطح فروش نشان میدهد.
گردشکل دارائیها×حاشیه سودخالص = ROTA
معمولیترین تغییر شکل در ROA خارج کردن دارائیهای نامشهود و غیرمولد از کل دارائیها میباشد. شایان ذکر است که دارائیهای نامشهود شامل سرقفلی، هزینههای اولیه، اختراعات، حقالتألیف و سایر حقوقی است که تحت یک دوره بلندمدت مستهلک میگردند. این در حالی است که دارائیهای غیرمولد مشتمل بر موجودیهای اضافی و طرحهای سرمایهای غیراستفاده میباشند. جدا کردن آن بخش از موجودیها که مازاد میباشند و مبالغی از دارائیهای ثابت که استفاده نمیشوند، برای یک تحلیلگر داخلی امکان دارد. یک تحلیلگر خارجی با استفاده از ترازنامه و سایر صورتهای مالی نمیتواند این اقلام را مشخص نماید. بنابراین تنها اصلاحی که معمول میباشد، این است که درمخرج کسر دارائیهای مشهود ( TTA ) درنظر گرفته شود. این نسبت به عنوان بازده دارائیهای مشهود شناخته میشود.
یک تغییر دیگری که برای صورت کسر پیشنهاد میگردد، استفاده از سود قبل از مالیات بجای سود بعد از مالیات میباشد. چرا که مالیات اغلب تحت تأثیر وضعیتهای ویژهای همچون زیانهای انتقالی، مالیاتهای تشویقی ومالیاتهای انتقالی قرار میگیرد. هنگام مقایسه شرکتها، اختلاف در نرخ مالیاتی، سود بعد از مالیات را تغییر شکل میدهد. در صورت استفاده از سود قبل ازمالیات، که همیشه در صورتهای مالی ارائه میشود میتوان ازاین تغییرشکل پرهیزنمود. این همان شکل استفاده شده بوسیلة مؤسسه رابرت موریس در مطالعه صورتهای مالی آنها میباشد. این نرخ به شکل زیر محاسبه میشود:
نحوة دیگر محاسبه ROA اضافه نمودن هزینه بهره ( I ) به صورت کسر میباشد. در این حالت ROA بازده کل وجوه فراهم شده ( ROTFP ) نامیده میشود که میتواند با سود قبل از مالیات و یا سود بعد از مالیات بیان گردد:
ROTFPb= (EBT+ I) تعریف نسبت های سودآوری / TA = EBIT / TA
ROTFPa = [(EAT + I ( - t)] / TA
هدف از این شکل از بازده دارائیها شناسایی وجوه استفاده شده جهت تحصیل دارائیهای شرکت است که هم از وجوه استقراض و هم از حقوق صاحبان سهـام نشـأت میگیرد. لذا آن بخش از سود عملیاتی که مربوط به وام دهندگان (از طریق هزینه بهره) است در جهت رسیدن به سود خالص کسر گردیده است، میبایست برگشت داده شود.
اصلاح دیگری که در تطابق وجوه مورد استفاده با سود ایجادشده میتوان ایجاد کرد، خارج کردن وجوه حاصل از بدهیهای جاری است که جهت تأمین دارائیهای مولد بکارنمیروند. اما جزء سرمایه درگردش هستند. سرمایهگذاری درمخرج کسرجمع بدهیهای بلندمدت ( LTD ) و حقوق صاحبان سهام ( E ) میباشد. این نسبت به عنوان بازده وجوه دائمی ROPF نامیده میشود. در این حالت نیز این نسبت میتواند با سود قبل از مالیات و یا بعد از مالیات محاسبه گردد:
ROPFb = EBIT / (LTD + E )
ROPFa= [(EAT + I ( - t)]/(LTD + E )
به این نکته توجه شود که در محاسبه نرخ بازده وجوه دائمی میبایست از همه انواع بدهی استفاده نمود. اما از بدهیهایی که واقعاً منبع استقراض نمیباشند (مثل ذخایر یا مالیات بردرآمد انتقالی) باید صرفنظر کرد. چون آنها ادعایی از طرف اشخاص خارج از شرکت را ندارند و ممکن است هرگز پرداختی صورت نگیرد. در فرمول فوق، سهام ممتاز، سهم اقلیت و سهام شرکت فرعی جزئی از وجوه فراهم شده شرکت برای یک دورة زمانی مشخص میباشند.
نرخ مطلوب بازده دارائیها
در حقیقت نمیتوان نرخ مطلوب بازده دارائیها را مشخص نمود. زیرا این نرخ از صنعتی به صنعت دیگر تفاوت دارد. مثلاً، نرخ بازده دارائیها در شرکتهای با تکنولوژی بالا بسیار بیشتر از خواربارفروشیها و یا تولید کنندگان کالاهای مصرفی است. گروه برنامهریزی سود ( PPG ) ، سودآوری را در بیش از شصت زمینه تجاری مختلف بررسی نمود. همچنین این گروه بیش از شش هزار صورت مالی سالانه را مورد بررسی قرار داد. این تحلیلها سه نقطه بحرانی را برای ROA پیشنهاد میکند: ( ROA در این تحقیق این گروه به وسیله تقسیم سود قبل از مالیات بر کل دارائیها محاسبه شده است.)
حداقل - اگر ROA پایینتر از 5% باشد، بقاء کل شرکت زیر سؤال میرود.
هدف - ROA بین 8% تا 10% به این معنی است که شرکت سود مناسبی را ایجاد میکند و قادر به سرمایهگذاری درتکنولوژی جدید ودرادامه آن بهبود وسایل و تجهیزات و توسعه مراکز فروش میباشد.
عملکرد بالا - وقتی که ROA از مرز 20% بگذرد، این شرکت بعنوان یک واحد اقتصادی نمونه معرفی میشود.
بررسی رابطه بین نسبت های سودآوری با ساختار سرمایه و ریسک بازار و بازده سالانه سهام(مطالعه موردی: صنعت قند و شکر)
چهارمین کنفرانس ملی مدیریت، اقتصاد و حسابداری
خرید و دانلود فایل مقاله
با استفاده از پرداخت اینترنتی بسیار سریع و ساده می توانید اصل این مقاله را که دارای 14 صفحه است به صورت فایل PDF در اختیار داشته باشید.
مشخصات نویسندگان مقاله بررسی رابطه بین نسبت های سودآوری با ساختار سرمایه و ریسک بازار و بازده سالانه سهام(مطالعه موردی: صنعت قند و شکر)
چکیده مقاله :
هدف اصلی این پژوهش، بررسی این موضوع است که آیا میان هر یک از نسبت های سودآوری با ساختار سرمایه، شاخص ریسک سیستماتیک و بازده سالانه سهام رابطه معناداری وجود دارد یا خیر. در راستای این هدف به تعریف مفاهیم نرخ بازده سالانه سهام، نسبت های سودآوری، شاخص ریسک سیستماتیک، ساختار سرمایه شرکت پرداخته و به تبع آن نحوه محاسبات هر یک توضیح داده شده است. جامعه آمار مربوط به این پژوهش، کلیه شرکت های قند و شکر پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهرن دوره زمانی 7 ساله، از صورت های مالی شرکت های مربوطه و با استفاده از نرم افزار ره آورد نوین، جمع آوری و محاسبه شده است. پس از محاسبه متغیرهای تحقیق، فرضیه ها با استفاده از روش همبستگی مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج کلی حاصل از این تحقیق، بدین ترتیب است که رابطه مستقیمی میان نرخ بازده تعریف نسبت های سودآوری حقوق صاحبان سهام و حاشیه سود و سود هر سهم، با بازده سالانه وجود دارد. علاوه بر آن، رابطه مستقیمی میان حاشیه سود و سود تقسیمی و سود هر سهم، یک رابطه منفی به دست آمده است. همچنین میان نرخ بازده دارایی حاشیه سود، با ساختار سرمایه نیز یک رابطه منفی بر قرار است. برای سایر موارد، فرضیه ها رد شده اند و همبستگی میان متغیرهای این فرضیات وجود نداشته است.
کلیدواژه ها:
کد مقاله /لینک ثابت به این مقاله
کد یکتای اختصاصی (COI) این مقاله در پایگاه سیویلیکا NDMCONFT04_149 میباشد و برای لینک دهی به این مقاله می توانید از لینک زیر استفاده نمایید. این لینک همیشه ثابت است و به عنوان سند ثبت مقاله در مرجع سیویلیکا مورد استفاده قرار میگیرد:
نحوه استناد به مقاله :
در صورتی که می خواهید در اثر پژوهشی خود به این مقاله ارجاع دهید، به سادگی می توانید از عبارت زیر در بخش منابع و مراجع استفاده نمایید:
راشکی قلعه نو، مهین و پورمحمدی، پریسا،1395،بررسی رابطه بین نسبت های سودآوری با ساختار سرمایه و ریسک بازار و بازده سالانه سهام(مطالعه موردی: صنعت قند و شکر)،چهارمین کنفرانس ملی مدیریت، اقتصاد و حسابداری،تبریز،https://civilica.com/doc/518284
در داخل متن نیز هر جا که به عبارت و یا دستاوردی از این مقاله اشاره شود پس از ذکر مطلب، در داخل پارانتز، مشخصات زیر نوشته می شود.
برای بار اول: ( 1395، راشکی قلعه نو، مهین؛ پریسا پورمحمدی )
برای بار دوم به بعد: ( 1395، راشکی قلعه نو؛ پورمحمدی )
برای آشنایی کامل با نحوه مرجع نویسی لطفا بخش راهنمای سیویلیکا (مرجع دهی) را ملاحظه نمایید.
مراجع و منابع این مقاله :
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :
- ایزدی نیا، ناصر. رحیمی دستجردی، محسن. (1388). تاثیر ساختار سرمایه .
- باقر زاده، خواجه. فیضی، اصغر. (1386). بررسی رابطه نسبتهای سودآوری .
- _ تهرانی، رضا. (1392)، مدیریت مالی، تهران: انتشارات نگاه دانش. .
- دستگیر، محسن. گوگردچیان، احمد. آدمیت، ستاره. (1394). رابطه کیفیت سود .
- دلاوری، جواد. (137). بررسی تاثیر تامین مالی بر روی نسبت .
- دهقان زاده، حامد. زراعت گری، رامین. (1392). بررسی رابطه ی .
- رضائی، جواد. توکلی، محمد. حیدری، حسن. (1388). بررسی رابطه بین . [ مقاله کنفرانسی ]
- عباسی موصلو، خلیل. (1388). تجزیه و تحلیل رابطه سود تقسیمی .
- عبده تبریزی، حسین. حنیفی، فرهاد. (1391). مدیریت مالی. جلد دوم. .
- ملکی پور غربی، محمود. (1385). بررسی تحلیل استفاده از اهرم .
- مهرانی، ساسان. مهرانی، کاوه. (1382). رابطه بین نسبتهای سودآوری و .
- مازی، محمد. پریسایی، هرداد. (1394) بررسی تاثیر ساختار سرمایه شرکتهای .
- Chan.K. Chan.L. Jegadeesh , N. Lakinishok.J. (7040). Earnings Ouality and .
- Jorgensen Biorn، Li Jing، Saddka Gil. (7047). Earnings Dispersion and .
- Fama.E..and French. K .(7004). The Cross- Section of Expected Stock .
- P ap anastasopoulos _ G., Thomakos. D.. & Wang. T.(7044). .
- Richardson S.A.. Richard _ Sloan. Mark T. Soliman. ire Tna .
- Sadka. G.(7002). Understanding Stock Price Volatility: The Role of Earnings. .
مدیریت اطلاعات پژوهشی
اطلاعات استنادی این مقاله را به نرم افزارهای مدیریت اطلاعات علمی و استنادی ارسال نمایید و در تحقیقات خود از آن استفاده نمایید.
تجزیه و تحلیل نسبت های مالی را با یک مثال واقعی درک کنید
در یک سازمان یا یک شرکت، حسابدار با استفاده از اسناد و مدارک صورت های مالی را تهیه می نماید و در اختیار مدیر مالی می گذارد تا با استفاده از نسبت های مالی صورت های مالی را تجزیه و تحلیل نماید بنابراین دانستن نسبت های مالی و نحوی تجزیه و تحلیل آن از مهارت ها و توانایی های مدیر مالی شرکت محسوب میشود به همین دلیل امروز تصمیم گرفتیم تا نسبت های مالی یک شرکت را با توجه به ترازنامه و صورت سود و زیان که در فایل زیر قرار دارد تجزیه و تحلیل نماییم البته این تحلیل بسیار مختصر می باشد و فقط به دلیل این است که شما با نحوی محاسبه آشنا شوید.
شركتهاي بزرگ که حجم اطلاعات زیاد می باشد براي مقابله با مشكلات واستفاده از این اطلاعات باید اطلاعات را به شکلی قابل فهم و منسجم و تا حد امکان محدود سازماندهی کرد. تجزیه و تحلیل صورتهای مالی می تواند از این نظر به ما کمک کند اطلاعات موجود در صورت های مالی یک شرکت می تواند برای تعیین نسبت های مالی و جریان منابع مورد استفاده قرار گیرد نسبت های مالی یک شرکت را می توان با نسبت های هدف که برای شرکت مزبور مناسب به نظر میرسد مقایسه کرد.
يك تفاوت آشكار و مشخص اين است كه اكثريت شركتهاي كوچك در سياستهاي معمول اقتصادي خود امكان فروش سهام يا اوراق قرضه را به منظور افزايش وجوه نقد خود ندارند. مالك يا مدير يك شركت كوچك تمام تلاش خود را براي تأمين مالي از طريق اجاره دادن و سرمايه شخص خود متمركز مي كند . بنابراين با تحلیل صورتهای مزبور می توان مدیریت نا مناسب و خطرات بالقوه را نیز مشخص کرد. يكي از مقوله ها و نگرانيهاي اصلي مالكين شركتهاي كوچك درباره مديريت مؤثر سرمايه كارشان مي باشد.
بعد از مطالعه ی این فایل برای تکمیل اطلاعات خود می توانید لینک های زیر را مشاهده نمایید.
دانلود رایگان فایل اکسل صورت های مالی
قبلا در مقاله مفصلی در مورد اینکه صورت های مالی چیست توضیح دادیم و نحوه تهیه صورت های مالی در اکسل را نیز آموزش دادیم. تجزیه و تحلیل نسبتهای مالی به شما کمک می کند تا داده های خام مالی یک شرکت را بررسی کنید و تصویر بهتری از عملکرد آن به دست آورید. این باعث میشود که شما با احتیاط بیشتری در زمینه سرمایه گذاری تصمیم گیری کنید. برای هر یک از جنبه های عملکردی شرکت میتوان از یک نوع نسبت استفاده کرد. تحلیل گران برای شناخت نقاط ضعف و قوت شرکت از این نسبت ها به عنوان یک ابزار متداول استفاده میکنند. در این نوشتار قصد داریم تجزیه و تحلیل نسبتهای مالی در اکسل را با مثال شرکت گلبرگ برای شما توضیح دهیم.
نسبتهای مالی چیست؟
یک نسبت مالی به معنی گرفتن یک عدد از صورت های مالی یک شرکت و تقسیم آن بر دیگری است. نتیجه به شما امکان می دهد رابطه بین اعداد مختلف را اندازه بگیرید. به عبارتی نسبتهای مالی با استفاده از مقادیر عددی گرفته شده از صورتهای مالی برای به دست آوردن اطلاعات معنی دار درباره یک شرکت ایجاد می شود. اعداد موجود در صورتهای مالی یک شرکت، برای انجام تجزیه و تحلیل کمی و ارزیابی نقدینگی، اهرم، رشد، حاشیه سودآوری، نرخ بازده، ارزیابی و سایر موارد استفاده می شود.
تجزیه و تحلیل نسبتهای مالی
بعد از مطالعه دقیق صورتها و یادداشت های پیوست صورتهای مالی، گام بعدی در تجزیه و تحلیل صورتهای مالی، تجزیه و تحلیل نسبتهای مالی است.
انواع نسبتهای مالی
نسبت های مالی معمولاً در چهار گروه زیر طبقه بندی شده اند:
- نسبتهای نقدینگی
- نسبت های فعالیت
- نسبتهای اهرمی (بدهی)
- نسبتهای سودآوری
1. نسبت های نقدینگی
توانایی شرکت را در پرداخت بدهی های جاری اندازه گیری میکند.
انواع نسبتهای نقدینگی
1.1) نسبت جاری: این نسبت توان پرداخت بدهی های جاری را نشان میدهد. نسبت جاری شرکت هر اندازه بیشتر باشد، آن شرکت وضعیت نقدینگی بهتری دارد. هر اندازه نسبت جاری بزرگتر باشد، شرکت در پرداخت بدهیهای جاری با مشکل کمتری مواجه خواهد بود. در تفسیر نسبت جاری باید به نوسانات آن در طول مدت، توجه داشت، چون امکان دارد که شرکت ها در پایان سال مالی با حساب آرایی و واریز موقت بعضی از اقلام بدهی و برگشت این اقلام در اوایل سال بعد این حساب را بهتر جلوه دهند.
- نسبت جاری = دارایی جاری / بدهی جاری
اگر نسبت جاری بیش از حد بالا باشد، یعنی شرکت از داراییهای جاری برای سودآوری، استفاده بهینه ندارد.
1.2) نسبت آنی: در محاسبه این نسبت مقدار موجودی کالا و پیش پرداخت از بین اقلام دارایی های جاری حذف می شود زیرا نمیتوان آنها را در کوتاه مدت به وجه نقد تبدیل کرد. این نسبت نشان می دهد که آن قسمت از دارایی جاری که از لحاظ ارزش ثبات بیشتری دارد و احتمال کاهش در آن کمتر است تا چه میزان میتواند پشتوانه طلبکاران کوتاه مدت قرار بگیرد. نسبت آنی شرکت ها باید برابر با 1 و یا بیشتر از آن باشد تا شرکت بتواند از محل دارایی های آنی، بدهی های جاری خود را پرداخت کند.
- نسبت آنی = دارایی جاری – ( پیش پرداخت + موجودی کالا ) / بدهی جاری
1.3) نسبت وجه نقد: این نسبت برای این است که بدانیم در لحظه شرکت تا چه حد میتواند بدهیهای جاری خود را پرداخت کند.
- نسبت وجه نقد = وجه نقد / بدهی های جاری
1.4) نسبت سرمایه در گردش به کل داراییها: سرمایه در گردش شرکت برای اعتبار دهندگان برون سازمانی (بانکها و موسسات اعتباری) عامل مهمی برای اعطای اعتبارات و تسهیلات به حساب می آید. سرمایه در گردش بیانگر منابعی از شرکت است که قابلیت نقد شوندگی بالایی دارند پس هرچه قدر که سرمایه در گردش بزرگتر از صفر باشد، مطلوبتر است و میزان نقدینگی کوتاه مدت شرکت را نشان می دهد.
- سرمایه در گردش = دارایی جاری – بدهی جاری
- نسبت سرمایه در گردش به کل داراییها= سرمایه در گردش / کل داراییها
2. نسبت های فعالیت ( کارآیی)
میزان کارآیی شرکت را در به کارگیری منابعش اندازه گیری میکند.
انواع نسبت های فعالیت
2.1) نسبت گردش موجودی کالا: با این نسبت تعداد دفعاتی که شرکت در سال موجودی کالا را میفروشد، محاسبه میشود. یعنی این نسبت نشان میدهد که در طی یکسال چند بار کالا خریده و تولید کرده ایم و آن را به فروش رسانده ایم.
- گردش موجودی کالا= بهای تمام شده کالای فروش رفته/ موجودی کالا
2.2) متوسط دوره گردش موجودی کالا: یعنی هر بار که مواد اولیه خریده و تولید کرده ایم و آنها را فروخته ایم، چند روز طول کشیده است.
- متوسط دوره گردش موجودی کالا = 360/گردش موجودی کالا
2.3) گردش کل داراییها: نشان دهنده کارایی دارایی است. هر چه گردش کل دارایی بیشتر باشد، بهتر است. به این معنا که توانسته ایم با همان میزان دارایی فروش بیشتری ایجاد کنیم.
- گردش کل دارایی=فروش خالص/ کل دارایی
2.4) متوسط دوره وصول مطالبات: تعداد روزهایی که شرکت بدهی خود را وصول کرده، نشان میدهد.
- متوسط فروش نسیه روزانه=فروش نسیه / 360
- متوسط دوره وصول مطالبات= حسابهای دریافتنی/متوسط فروش نسیه روزانه
- هر چه دوره وصول مطالبات کمتر باشد، یعنی فعالیت شرکت بهینه است. معیار اندازه گیری این نسبت، مدت زمان لازم برای وصول وجه نقد حاصل از فروش به مشتریان است.
2.5) گردش حسابهای دریافتنی: یعنی در طول یک دوره مالی حسابها و اسناد دریافتنی چند دفعه وصول شده اند.
- گردش حسابهای دریافتنی= فروش نسیه / حسابهای دریافتنی
- دوره عملیات: زمانی که کالای خریداری شده فروخته شده و وجه آن دریافت میشود، یعنی دوره ای که پول نقد بابت خرید مواد اولیه از مشتری دریافت میگردد. هر چه دوره عملیات کوتاهتر باشد، یعنی شرکت فروش و وصول وجوه نقد را سریعتر انجام داده است.
- دوره عملیات= دوره تبدیل موجودی + دوره وصول مطالبات
- دوره تبدیل موجودی= 360/گردش موجودی
3. نسبت های اهرمی یا بدهی
این نسبت توانایی شرکت در پرداخت تعهدات بلندمدت را نشان میدهد. در واقع شاخص ریسک مالی شرکت است.
انواع نسبتهای اهرمی
3.1) نسبت بدهی: نشان میدهد که چند درصد داراییها از محل بدهیها، تامین شده است. این نسبت رابطه مستقیم با ریسک مالی دارد. هر قدر این نسبت افزایش یابد، احتمال عدم پرداخت بدهیها بیشتر است.
- نسبت بدهی=کل بدهی/کل دارایی
3.2) نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام: نشان توان حقوق صاحبان سهام در پرداخت بدهیهاست. این نسبت باید بیشتر از 1 باشد.
- نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام= کل بدهی/حقوق صاحبان سهام
3.3) ضریب مالکانه: نشان میدهد که حقوق صاحبان سهام چه بخشی از دارایی است. مثلا اگر این نسبت برابر 3 باشد یعنی دارایی 3 برابر حقوق صاحبان سهام است.
- نسبت ضریب مالکانه= جمع دارایی/حقوق صاحبان سهام یا نسبت ضریب مالکانه=1+(بدهی/حقوق صاحبان سهام)
3.4) نسبت بدهی بلند مدت: یعنی بدهی بلند مدت چند درصد از داراییها را تشکیل میدهد. اگر این نسبت کوچک باشد، امکان دریافت وام بیشتر است.
- نسبت بدهی بلندمدت= بدهی بلندمدت / جمع داراییها
3.5) نسبت دفعات پوشش هزینه بهره: دفعاتی که سود بهره را پوشش میدهد. بالا بودن این نسبت نشان دهنده ریسک کمتر است.
- نسبت پوشش نقدی بهره= سود قبل از بهره و مالیات / هزینه بهره
4. نسبت های سود آوری
با این نسبتها عملکرد کلی شرکت ارزیابی شده و میزان موفقیت شرکت در کسب سود مشخص میشود.
انواع نسبت های سود آوری
4.1) حاشیه سود خالص:
یعنی چند درصد از فروش را سود خالص تشکیل میدهد. بالا بودن این نسبت نشان سودآوری بالا است.
- حاشیه سود خالص= سود خالص / فروش
- اگر حاشیه سود عملیاتی برابر با 0.04 باشد، یعنی شرکت از هر ۱۰۰ تومان فروش عملیاتی، 6 سود داشته است.
4.2) حاشیه سود ناخالص:
اگر حاشیه سود ناخالص 0.35 باشد، یعنی هزینه تولید کالایی که به بهای 100 فروخته شده است، 65 است. 65=35-100
- حاشیه سود ناخالص= ( فروش – بهای تمام شده کالای فروش رفته) / فروش
4.3) نرخ بازده سرمایه گذاری یا نرخ بازده دارایی ROI:
شاخصی برای سنجش استفاده بهینه از دارایی است.
- نرخ بازده سرمایه گذاری = سود خالص / داراییها
- نرخ بازده سرمایه گذاری = حاشیه سود خالص * گردش داراییها
4.4) بازده حقوق صاحبان سهام ( نرخ بازده ارزش ویژه):
نشان دهنده میزان سود خالص ایجاد شده در مقابل هر یک ریال حقوق صاحبان سهام است.
- نرخ بازده ارزش ویژه = سود خالص / حقوق صاحبان سهام
4.5) سود هر سهم EPS:
نشان دهنده سودی که شرکت در یک دوره مشخص به ازای یک سهام عادی به دست آورده است. علت اصلی توجه به سود هر سهم( و نه کل سود شرکت) به هدف اصلی شرکت یعنی به حداکثر رساندن ثروت سهامداران مربوط میشود.
- سود هر سهم = (سود پس از کسر مالیات – سود سهام ممتاز)/ تعداد سهام عادی
4.6) سود تقسیمی DPS:
نشان دهنده سودی است که شرکت بابت هر سهم پرداخت میکند.
- سود تقسیمی هر سهم = سود نقدی پرداختی / تعداد سهام عادی
برای فهم بهتر دو مورد از صورتهای مالی اساسی ( صورت وضعیت مالی و صورت سود و زیان ) را در قالب مثال زیر در اکسل به روش تجزیه و تحلیل نسبتهای مالی انجام داده ایم. لازم به ذکر است دو صورت مالی این مثال به روش تجزیه و تحلیل افقی و عمودی در مقاله تجزیه و تحلیل صورتهای مالی انجام شده است.
مثال تجزیه و تحلیل نسبتهای مالی
صورت وضعیت مالی (ترازنامه) و صورت سود و زیان سال 1398 شرکت گلبرگ، در اکسل زیر درج شده است. مطلوب است: تجزیه و تحلیل نسبتهای مالی.
نکته در مورد نسبتهای مالی در اکسل مثال
🔻 در محاسبه نسبت گردش موجودی کالا، به دلیل اینکه بهای تمام شده درآمد عملیاتی در صورت سود و زیان با علامت منفی نشان داده شده در این فرمول یک علامت منفی کنار آن گذاشته شده تا نسبت گردش موجودی کالا صحیح باشد.
🔻 فرض میکنیم فروش نسیه شرکت گلبرگ، 20،000 میلیون ریال است.
🔻 فرض میکنیم شرکت گلبرگ هزینه بهره ای نداشته، بنابراین نسبت دفعات پوشش هزینه بهره محاسبه نشده است.
🔻 برای محاسبه حاشیه سود ناخالص، به دلیل اینکه بهای تمام شده درآمد عملیاتی در صورت سود و زیان با علامت منفی نشان داده شده در این فرمول به جای کسر بهای تمام شده از فروش، بهای تمام شده با فروش جمع شده تا در اصل همان فروش منهای بهای تمام شده شود و حاشیه سود ناخالص صحیح باشد.
نسبت کارایی در حسابداری شرکتها |انواع نسبت کارایی+فرمول
نسبت کارایی یا نسبت فعالیت از آن دسته نسبتهای مالی است که نحوه استفاده از داراییهای یک مجموعه را در راستای ایجاد سود آوری برای صاحبان کسب و کار بررسی میکند. در این مقاله از گروه نرم افزاری محک به بررسی ماهیت نسبت کارایی و تفاوت نسبت کارایی با سایر نسبتهای مالی میپردازیم.
فهرست مطالب
منظور از نسبتهای مالی چیست؟
- نسبتهای نقدینگی
- نسبتهای اهرمی و پوششی
- نسبتهای کارایی (فعالیت)
- نسبتهای سودآوری
- نسبتهای ارزش بازار
نسبتهای مالی مقادیر عددی هستند که با هدف جمع آوری اطلاعات مفید از صورتهای مالی یک شرکت روی کار آمدهاند. اعداد ثبت شده در صورتهای مالی یک شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی برای تحلیل مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزشگذاری و غیره به کار برده میشوند. یکی دیگر از راههای تحلیل مالی، استفاده از نسبتهای مالی است. نسبتهای مالی با توجه به کاربردی که دارند به انواع مختلفی تقسیم میشوند.
هدف از تحلیل نسبتهای مالی چیست؟
- بررسی عملکرد شرکتها:
- امکان مقایسه عملکرد شرکت:
مقایسه نسبتهای مالی یک شرکت با شرکتهای دیگر با هدف تحلیل عملکرد شرکت در بخشهای مختلف صورت میگیرد. مقایسه بازده دارایی بین شرکتها به یک سرمایهگذار کمک میکند تا از درجه استفاده مفید از داراییاش توسط سایر شرکتها اطلاع پیدا کند. استفاده کنندگان از نسبتهای مالی به دو گروه تقسیم میشوند:
استفاده کنندگان خارجی: شامل تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران خردهفروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران.
استفاده کنندگان داخلی: شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان.
نسبت کارایی چیست؟
نسبت کارایی یا نسبت فعالیت یکی از مهمترین نسبتهای مالی است که به بررسی نحوه استفاده از داراییهای مجموعه در راستای ایجاد سودآوری میپردازد. نسبت کارایی را میتوان با عملکرد گذشته شرکت یا سایر واحدهای تجاری در یک صنعت مشابه مقایسه کرد. ثابت باقیماندن نسبت کارایی یک شرکت نشاندهنده آن است که هرگونه افزایش سرمایه گذاری منجر به افزایش نسبی بازدهی میشود. مبلغ فروشهای مرتبط با منابع مالی سرمایه گذاری شده ارتباط مستقیمی با نسبت کارایی دارد. در واقع هرچه سرمایه مورداستفاده در یک شرکت بیشتر باشد، میزان فروش مورد نیاز برای کارایی نیز بیشتر میشود.
فرمول نسبت کارایی چیست؟
همانطور که گفتیم نسبت کارایی یعنی برآورد اینکه یک واحد تجاری چقدر درست از داراییهایش استفاده میکند. بهتر است برای افزایش فروش فرمولهای نسبت کارایی زیر را یاد بگیرید:
نسبت کارایی = حجم یا ارزش معاملات تقسیم بر ارزش داراییها
گردش سرمایه به کار گرفته شده = فروش تقسیم بر سرمایه به کار گرفته شده
گردش داراییهای ثابت= فروش تقسیم بر داراییهای ثابت
گردش داراییهای جاری =فروش تقسیم بر داراییهای جاری
تأثیر نسبت کارایی بر سود آوری شرکت
از لحاظ تئوری بالا نگه داشتن نسبتهای کارایی در عین حفظ تعادل بین حجم و قیمت محصولات و داراییها میتواند تأثیر بسیار مثبتی بر سودآوری شرکتها بگذارد. نسبت کارایی، حجم فعالیت تجاری مرتبط با مبلغ سرمایهگذاریهای انجام شده در واحد تجاری را بررسی میکند و اگر توسط واحد فروش در جهت درستی استفاده شوند، تأثیر به سزایی در رشد کسب و کار دارند.
انواع نسبت کارایی کدام است؟
- گردش موجودی کالا
- دوره گردش موجودی کالا
- گردش حسابهای دریافتنی
- دوره وصول مطالبات
- دوره گردش عملیات
- دوره پرداخت بدهیها
- گردش دارایی
- گردش داراییهای ثابت
- نسبت گردش سرمایه جاری
- نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش
گردش موجودی کالا
نشان میدهد موجودی کالا و مواد شرکت، در یک بازه مشخص، (مانند یک سال مالی) چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است. گردش موجودی کالا یکی از نسبتهای کارایی است که بازه زمانی که کالا تولید شده به فروش میرسد را نشان میدهد. کم بودن بازه زمانی فروش یک محصول نشانه مثبتی برای یک مجموعه است.
گردش موجودی کالا = بهای تمام شده کالای فروش رفته/متوسط موجودی کالا
دوره گردش موجودی کالا
به فاصلۀ زمانی دریافت مواد اولیه و تبدیل آنها به کالا و فروش کالا به مشتری دورۀ گردش موجودی میگویند. در واقع، دورۀ گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا، مدت زمان تبدیل مواد اولیه به کالا و فروش آن را نشان میدهد.تعریف نسبت های سودآوری
اگر این زمان کوتاه باشد نشانهٔ مثبتی برای یک شرکت است و یعنی شرکت در فرایند تولید و فروش محصولات به خوبی عمل کرده است. البته پایین بودن نسبت دوره گردش موجودی کالا ممکن است به دلیل کاهش فروش یا افزایش موجودی در طی یک دوره نیز باشد. این افزایش موجودی در طی یک دوره، عواقبی مثل بالا رفتن هزینه نگهداری و جریان نقدی را در پی دارد. نکته مهم آنکه گردش بالای موجودی ممکن است باعث کسری بودجه نیز بشود.
دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام شده کالای فروش رفته
دوره گردش موجودی کالا = 365/ گردش موجودی کالا
گردش حسابهای دریافتنی
محاسبه گردش حسابهای دریافتنی با تقسیم خالص فروش نسیه بر متوسط حسابهای دریافتنی ممکن است. به دلیل اینکه اغلب شرکتها، فروش نسیه را به طور جداگانه اعلام نمیکنند، صورت کسر گردش حسابهای دریافتنی، جمع فروشهای یک دوره را نشان میدهد.
این نسبت تعداد دفعات گردش مطالبات شرکت در طی یک سال را نشان میدهد. مثلاً اگر نسبت گردش حسابهای دریافتنی عدد 2 شود یعنی مطالبات شرکت در طول سال به طور میانگین 2 بار قابل وصول و نقد شدن بودهاند. کاربرد اصلی این نسبت در محاسبه متوسط دورهٔ وصول مطالبات یک شرکت است .
گردش حسابهای دریافتنی = فروش نسیه / میانگین حسابها و اسناد دریافتنی طی دوره
دورۀ وصول مطالبات (حسابهای دریافتنی)
این نسبت فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت هزینه آن به صورت نقدی را نشان میدهد. مدت زمانی که طول میکشد شرکت مطالبات قابل وصول خود را از مشتری دریافت کند را دوره وصول مطالبات میگویند. کوتاه بودن این زمان نشانه مثبتی برای یک شرکت در وصول مطالباتش است. اگر این میزان طولانی شود یعنی مطالبات شرکت، غیرقابلوصول یا مشکوکالوصول است.
دوره وصول مطالبات = متوسط حسابهای دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه
یا به طور سادهتر:
دوره وصول مطالبات = 365 / گردش حسابهای دریافتنی
دوره گردش عملیات
دورهای که یک شرکت در طول آن، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، رساندن آن به دست مشتری و در نهایت دریافت هزینه آن را طی میکند، دوره گردش عملیات گفته میشود .
دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا
دوره پرداخت بدهیها
از دیگر نسبتهای کارایی، دوره پرداخت بدهیها است که مدت زمانی که طول میکشد تا یک شرکت بدهیهای خود را با تأمین کنندگان مواد اولیه به صورت نسیه تسویه کند را نشان میدهد.
دوره پرداخت بدهیها = متوسط حسابهای پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه
گردش دارایی
این نسبت نشان میدهد که چگونه یک شرکت از داراییهایش برای ایجاد درآمد استفاده میکند. این نسبت بسیار در گردش داراییها تأثیر گذار است. با مقایسه این دوره با دورههای گذشته میتوان به این نتیجه رسید که آیا افزایش دارایی باعث افزایش درآمد میشود یا خیر؟
گردش دارایی = فروش خالص / میانگین کل داراییها
گردش داراییهای ثابت
برای درک این موضوع که آیا داراییهای ثابت بر کسب درآمد تأثیر دارد یا خیر از گردش داراییهای ثابت استفاده میشود. اگر نسبت گردش داراییهای ثابت در یک شرکت بالا باشد یعنی آن شرکت نهایت استفاده خود از داراییهایش را کرده است. اگر این نسبت پایین باشد، نشان دهنده عدم کارایی دارایی ثابت است.
گردش داراییهای ثابت = فروش خالص / میانگین داراییهای ثابت
نسبت گردش سرمایه جاری
تفاوت بین دارایی جاری و بدهیهای جاری یک شرکت را سرمایه در گردش مشخص میکند. سرمایه جاری بخشی از داراییهای جاری است که بهصورت مستقیم یا غیر مستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد میکند. این نسبت تأثیر سرمایه در گردش در میزان فروش شرکت را نشان میدهد. افزایش نسبت گردش سرمایه جاری به دو دلیل اتفاق میافتد:
سرمایه در گردش کاهش پیدا کند یا میزان فروش ما افزایش پیدا کند. این نسبت دوره گردش عملیات را تحت بازبینی قرار میدهد. بهتر است نسبت گردش سرمایه جاری با دورههای قبل خودش مقایسه شود.
گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش
نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش
بری فهمیدن آنکه چه میزان از سرمایه در گردش به موجودی کالا مربوط میشود از این نسبت استفاده میکنیم. همانطور که میدانید، سرمایه در گردش، تفاوت بدهی جاری و دارایی جاری را نشان میدهد و موجودی کالا بخشی از دارایی جاری است.
نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش
اگر این نسبت بالا باشد برای شرکت خوب نیست زیرا قسمت عملیات جاری شرکت مشکل دارد و تا موجودی کالا به فروش نرسد و وجه نقد در دسترس چرخه تولید قرار نگیرد، شرکت به بازدهی تعریف نسبت های سودآوری کافی نمیرسد. بررسی این نسبت برای جلوگیری از مشکلات بزرگتر در زمینه بازاریابی و فروش ضروری است.
تفاوت نسبت کارایی با سایر نسبتهای مالی چیست؟
شاید جالب باشد که برای محاسبه نسبت کارایی یا نسبت فعالیت به جای اینکه از اطلاعات صورت سود و زیان استفاده کنیم، از اطلاعات ترازنامه استفاده میکنیم.
تهیه صورتهای مالی با نرم افزار حسابداری محک
همانطور که گفته شد محاسبه اعداد و ارقام که باید در تنظیم صورتهای مالی استفاده گردد و بررسی انواع نسبتهای کارایی یا نسبتهای فعالیت کاری بسیار زمانبر و پیچیدهای است. البته با داشتن ابزارهای مالی و حسابداری حرفهای، مثل نرم افزار حسابداری محک و افزونههای مناسب برای تنظیم صورتهای مالی، یک حسابدار به راحتی میتواند آنها را در کوتاهترین زمان ممکن به پایان برساند. بسیاری از شرکتها بعد از تنظیم این صورتها، آنها را در اختیار سهامداران قرار میدهند و یا برای دریافت وام بانکی از آن استفاده میکنند. شفاف بودن این صورتها یکی از نکات حائز اهمیتی است که باید رعایت شود.
دیدگاه شما