آشنایی با سود مجمع بورسی و روش دریافت آن
بر اساس قانون تجارت، شرکتها باید بعد از پایان سال مالی مجمعی با حضور سهامدارانشان تشکیل بدهند و سود مجمع را تقسیم کنند. در این مجمع نمایندگان شرکت گزارش فعالیتهای شرکت در سال مالی قبل را ارائه و برنامههای شرکت برای سالهای بعد را معرفی میکنند. درباره میزان تقسیم سود هم در همین مجمع عادی سالانه تصمیمگیری میشود.
سود مجمع چیست؟
فرض کنید شرکتی طی سال مالی گذشته و از طریق فعالیتهای اقتصادیاش به مقدار مشخصی سود خالص رسیده باشد. این امکان وجود دارد که این سود صرف سرمایهگذاری مجدد برای توسعه فعالیتهای شرکت شود یا اینکه تمام یا بخشی از این سود بین سهامداران شرکت تقسیم شود. تصمیمگیری درباره نحوه تقسیم سود خالصی که شرکت طی یک سال مالی ساخته است، در مجمع عادی سالانه شرکت انجام میگیرد. به عبارت دیگر، یکی از وظایف مجمع سالانه شرکتها تعیین تکلیف سود خالص شرکت طی سال مالی گذشته است.
حال اگر در مجمع عمومی تصمیم گرفته شود که بخشی از این سود بین سهامداران تقسیم شود، به این مبلغ سود نقدی یا سود مجمع گفته میشود.
برای مثال فرض کنید شرکت الف طی سال مالی گذشته توانسته است به ازای هر سهم هزار تومان سود خالص بسازد. در مجمع سالانه شرکت، مدیران شرکت پیشنهاد میدهند که نیمی از این سود صرف سرمایهگذاری مجدد و نیم دیگر آن بین سهامداران توزیع شود. اکثریت سهامداران هم با این پیشنهاد موافقت میکنند و به این ترتیب در مجمع سالانه به ازای هر سهم پانصد تومان سود تقسیمی تصویب میشود.
نکته: به سودی که شرکت در یک سال مالی به ازای هر سهم میسازد EPS و به سودی که با تصویب مجمع سالانه بین سهامداران تقسیم میشود DPS گفته میشود. در مثال بالا EPS شرکت الف ۱۰۰۰ تومان و DPS آن ۵۰۰ تومان است.
سود مجمع به چه کسانی تعلق میگیرد؟
سود مجمع به کسانی تعلق میگیرد که به اصطلاح در مجمع سالانه شرکت کرده باشند. به عبارت دیگر، اگر بخواهید سود مجمع شرکت به شما تعلق بگیرد، در تاریخ برگزاری مجمع عادی سالانه باید سهامدار شرکت باشید. فرقی هم نمیکند سهام شرکت را یک هفته قبل از برگزاری مجمع بخرید یا از ده سال قبل سهامدار شرکت بوده باشید.
نحوه دریافت سود مجمع چگونه است؟
بهطور کلی ۳ روش برای دریافت سود مجمع وجود دارد:
- از طریق سامانه سجام
- واریز سود مجمع به شماره حسابی که سهامدار به شرکت معرفی میکند
- مراجعه حضوری سهامدار به بانک و دریافت سود تقسیمی از شعبه بانک
واریز سود مجمع از طریق سامانه سجام چند سالی است که در بورس ایران رایج شده و بهمرور به تعداد شرکتهایی که سود سالانهشان را از طریق سجام واریز میکنند افزوده میشود. سامانه سجام یک سامانه یکپارچه برای تمامی سهامداران است و در حال حاضر همه فعالان بورسی باید در این سامانه عضو باشند. در این روش، سود سهام به حسابی که سهامدار در سامانه سجام ثبت کرده واریز میشود و سهامدار لازم نیست هیچ کاری انجام بدهد.
در روش دوم، شرکت از سهامداران میخواهد که مشخصات فردی و شماره حساب خودشان را برای شرکت ارسال کنند تا شرکت سود تقسیمی را مستقیما به حساب سهامداران واریز کند. نکته اینجاست که بعضی از شرکتها از سهامدارانشان میخواهند شماره حساب یک بانک مشخص را برای واریز سود معرفی کنند و اگر سهامدار در این بانک حساب نداشته باشد، لازم است که در این بانک مشخص حساب باز کند.
در روش سوم، یعنی مراجعه حضوری سهامدار به شعبه بانک، شرکت بانک خاصی را برای دریافت سود تقسیمی معرفی میکند و سهامداران میتوانند با مراجعه به شعبههای این بانک در سراسر کشور سود سهامشان را دریافت کنند. مدارک مورد نیاز برای دریافت سود مجمع در این روش هم کارت ملی و کد بورسی سهامدار است.
چگونه باید از زمان پرداخت سود مجمع مطلع شد؟
برای اینکه بفهمیم یک شرکت به چه روشی اقدام به پرداخت سود مجمع خواهد کرد باید اطلاعیه مربوط به پرداخت سود تقسیمی را در سامانه کدال بخوانیم.
نکته: بهطور کلی شرکتها موظفند اخبار مهم و اطلاعات مالیشان را در سامانه کدال بارگذاری کنند تا همه امکان دسترسی به این اطلاعات را داشته باشند. پس اگر سهامدار شرکت خاصی هستیم بهتر است اخبار و اطلاعیههای این شرکت در سامانه کدال را به دقت زیر نظر داشته باشیم.
برای آگاهی از نحوه دریافت سود مجمع، ابتدا وارد سایت codal.ir شوید و در قسمت جستوجوی اطلاعیه، نام شرکت یا نماد بورسی آن را جستوجو کنید:
سپس روی نام شرکت مورد نظرتان کلیک کنید تا تمام اطلاعیههای این شرکت فهرست شود. از آنجا که تعداد اطلاعیههای شرکت در کدال ممکن است زیاد باشد، در قسمت «نوع اطلاعیه» گزینه زمانبندی پرداخت سود را انتخاب و روی دکمه آبیرنگ «جستجو» کلیک کنید:
به این ترتیب در سمت چپ صفحه، فهرستی از اطلاعیههای مربوط به پرداخت سود به نمایش درمیآید. روی آخرین اطلاعیه کلیک کنید تا کادر ضمائم اطلاعیه باز شود.
در این قسمت ممکن است با یک یا چند فایل مواجه شوید که معمولا عنوان مشخصی دارند و همان اطلاعیه شرکت درباره زمانبندی و نحوه پرداخت سود تقسیمی مجمع با فرمت پیدیاف هستند. اکنون روی علامت دانلودی که روبهروی فایل مورد نظرتان است کلیک کنید تا این فایل در کامپیوترتان دانلود شود. حال باید این فایل را باز کنید اطلاعیه شرکت را به دقت بخوانید و ببینید شرکت به چه روشی سود مجمع را واریز خواهد کرد.
از کجا بفهمیم شرکت چه مقدار سود تقسیم کرده؟
برای اینکه بفهمیم در مجمع سالانه شرکت چه مقدار سود تقسیم شده، باز هم باید به سامانه کدال مراجعه کنیم. مانند روش بالا، ابتدا سامانه کدال را باز و نام یا نماد شرکت موردنظر را جستوجو کنید. اکنون کافی است در قسمت «نوع اطلاعیه» گزینه خلاصه تصمیمات مجمع عمومی عادی سالانه را انتخاب و روی دکمه «جستجو» کلیک کنید:
اکنون کافی است روی آخرین اطلاعیه کلیک کنید و در این اطلاعیه به دنبال عبارت سود نقدی هر سهم بگردید.
عددی که در برابر عبارت «سود نقدی هر سهم» نوشته شده، همان سود تقسیمی مصوب مجمع عمومی است و به همه سهامداران شرکت در تاریخ برگزاری مجمع تعلق گرفته است.
اگر سود مجمع را دریافت نکنیم چه میشود؟
اگر به هر دلیلی در مهلت مقرر موفق به دریافت سود نقدی سهاممان نشویم، این مبلغ به حساب طلبکاریمان از شرکت میرود. برای دریافت این مبلغ میتوانید با امور سهام شرکت تماس بگیرید و شیوه دریافت سودتان را جویا شوید. اگر حتی این کار را هم نکنید، همچنان از شرکت طلبکار خواهید بود و بعدا اگر در افزایش سرمایه بعدی شرکت از محل آورده نقدی شرکت کنید، میتوانید از محل همین طلبکاری حق تقدمهایتان را به سهم تبدیل کنید.
چگونگی اطلاع از میزان سود نقدی شرکتها در سجام
گاهی ممکن است در مجمع یکی از شرکتهای بورسی شرکت کرده باشیم و بعدا در گیرودار مسائل روزمره فراموشمان شده باشد که سود نقدی را از شرکت دریافت کنیم. خوشبختانه سامانه سجام امکانی را فراهم آورده است که بفهمیم در کدام مجامع شرکت کردهایم و احتمالا از کدام شرکتها سود مجمع طلب داریم.
اگر در سامانه سجام ثبتنام کرده باشید و تایید هویتتان تکمیل شده باشد، در این صورت به سامانه ذینفعان بازار سرمایه دسترسی خواهید داشت. برای ورود به این سامانه اول باید در مرورگرتان آدرس اینترنتی این سامانه ddn.csdiran.ir را باز کنید و بعد از وارد کردن شماره ملی و رمز یکبار مصرف (که به شماره تلفنتان ارسال میشود) و رمز عبور وارد سامانه شوید.
بعد از اینکه وارد سامانه شدید باید روی گزینه گزارش سودهای تعلق گرفته از سال ۹۶ به بعد کلیک کنید.
بعد از ورود به این قسمت فهرستی از آخرین سودهایی که به کد سهامداری شما تعلق گرفته به نمایش در میآید.
اما برای اینکه کل سودهای تعلق گرفته از ابتدای سال ۹۶ به بعد را ببینید، باید اول روی گزینه «فیلتر» در گوشه سمت چپ همین صفحه کلیک کنید و در کادری که از میشود، تاریخ اول فروردین ۹۶ (یا هر تاریخ دیگری بعد از این تاریخ) را انتخاب سود در بورس به چه معناست؟ و روی گزینه «اعمال فیلتر» کلیک کنید.
با این کار، فهرست همه سودهایی که بعد از یکم فروردین ۱۳۹۶ به شما تعلق گرفته نمایش داده خواهد شد. هر زمانی هم که بخواهید ببینید چه مقدار سود و از چه شرکتی به شما تعلق گرفته، میتوانید به همین قسمت از سامانه ذینفعان مراجعه کنید و آخرین سودهای تعلق گرفته به شما را ببینید.
نرخ سود بین بانکی چیست؟
منظور از نرخ سود بین بانکی نرخی است که در بازار بین بانکی تعیین میشود. این نرخ بر سایر بازارها تأثیر میگذارد؛ افزایش آن هزینه تأمین کسری را افزایش میدهد و بانکها حاضر میشوند با نرخها بالاتری به سپردهگذارها سود پرداخت کنند تا کسری خود را جبران کنند.
به گزارش خبرنگار ایمنا و بر اساس یادداشتی که ایمان کرمی، کارشناس ارشد اقتصادی در اختیار این رسانه قرار داده است: وقتی اصطلاح نرخ بهره به گوش ما میخورد اولین چیزی که به ذهنمان میرسد نرخ بهرهای است که بانکها برای اعطای وام خود به ما پیشنهاد میدهند اما این نرخ یک ابزار مالی جداگانه در بازار بین بانکی است.
نرخ بهره بین بانکی به عنوان یکی از انواع نرخهای بهره در بازار پول به نرخهای سود یا بهره در سایر بازارها جهت میدهد.
منظور از عبارت فوق آن است که نرخی که در بازار بین بانکی تعیین میشود مثلاً ۱۸.۴ درصد. این نرخ بر سایر بازارها تأثیر میگذارد؛ افزایش آن هزینه تأمین کسری را افزایش میدهد و بانکها حاضر میشوند با نرخها بالاتری به سپردهگذارها سود پرداخت کنند تا کسری خود را جبران کنند. در واقع این نرخ، قیمت ذخایر بانکهاست و زمانی که آنها در پایان دوره مالی کوتاهمدت اعم از روزانه یا هفتگی، دچار کسری ذخایر میشوند، از سایر بانکها در بازار بین بانکی یا از بانک مرکزی استقراض میکنند که این نرخ در حال حاضر در محدوده ۱۸.۴ درصد قرار گرفته است.
بازار بین بانکی یکی از ارکان بازار پول است که در آن بانکها و مؤسسات اعتباری برای تأمین مالی کوتاه مدت و ایجاد تعادل در وضعیت نقدینگی خود با یکدیگر معامله میکنند و در فاصله زمانی کوتاه و با نرخ سودی معلوم بازپرداخت کنند. در این بازار، بانکهایی که دارای مازاد منابع هستند به بانکهای دچار کسری قرض میدهند تا بتوانند از طرف دیگر نرخ سود را در بازار مدیریت کنند. همچنین این بازار کمک میکند تا بانکها برای تأمین نقدینگی به بانک مرکزی مراجعه نکنند در نتیجه از انبساط حجم نقدینگی جلوگیری میشود. به بیان ساده یک بانک تجاری زمانی که کسری داشته باشد از یک بانک دیگر قرض میگیرد نه از سپردهگذارها.
زمانی که بانک دیگر با نرخ بالاتر به بانکی که کسری دارد قرض بدهد به طور مثال از ۱۸ درصد به ۱۹ درصد برسد این بانک سعی میکند نرخ سپردههای کوتاه مدت یا میان مدت خود را افزایش دهد و از سپرده گذاران (مردم) قرض بگیرد؛ لذا افزایش نرخ بهره بین بانکی در کل بازار پول تأثیر میگذارد و زمانی که نرخها تغییر میکند این حرکت وجوه به سمت بانکها میتواند بازارهای دیگر را با رکود همراه کند.
حال در خصوص کاهش این نرخ صحبت میکنیم. اگر این نرخ کاهش یابد هزینه تأمین کسری بانکهای تجاری کاسته میشود و لذا این بانکها نرخ سپرده و تسهیلات پایینتری را میتوانند پرداخت کنند و به همین دلیل هزینه تأمین مالی واحدهای اقتصادی در کشور کاسته میشود.
سیستم مالی اقتصاد ایران عمدتاً بر پایه بانکها میباشد در صورتی که با روشهای بسیار سادهتری میشود از بازار سرمایه تأمین مالی کرد. به طور مثال شرکتها با ورود به بازار سرمایه و عرضه اولیه و سپس انتشار اوراق و یا انواع افزایش سرمایهها میتوانند تأمین مالی کنند اما زمانی که دیدگاههای اقتصادی به سمت بانکها حرکت میکند بازار سرمایه نیز به حاشیه رانده میشود. کاهش نرخ بهره بین بانکی میتواند بر سطح تعادلی بازار سرمایه یا به عبارتی بر p/e مقایسهای بازار تأثیر بگذارد. حجم نقدینگی موجود در بانکها را به سمت سایر بازارها حرکت دهد اما موضوع مهم آن است که اگر نرخ سود در بورس به چه معناست؟ بهره بین بانکی کاسته شود این نقدینگی به سمت کدام بازار میرود؟ اگر بتوان این نقدینگی را مدیریت و جهت دهی کرد میتوان روند توسعه کشور را بهبود داد. به طور مثال به سمت فعالیتهای تولیدی یا به سمت بازار سرمایه حرکت کرد و همزمان حجم عرضههای اولیه متناسب با ورود نقدینگی افزایش یابد. در این حالت عمق بازار سرمایه وسیعتر و شرکتهای بیشتری در این بازار پذیرفته خواهد شد. از همچنین این احتمال وجود دارد که با کاهش نرخ بهره بانکی منجر شود سرمایهها به سمت بازار ارز، طلا و خودرو حرکت کند که طبیعتاً هیچ حاصلی برای مردم نخواهد داشت و به تورمهای سنگینتری منجر میشود.
لازم است که اگر سیاست کاهش نرخ بهره بانکی و یا اوراق در پیش گرفته میشود حرکت حجم نقدینگیها به سایر بازارها با ابزارهای پیشگیرانه مانند مالیات کنترل شود و در غیر این صورت این کاهش نرخ بهره میتواند تمامی بازارها را با بحرانهای جدیدی روبرو کند.
در این یادداشت سعی شد که سود در بورس به چه معناست؟ اثر کاهش نرخ بهره بانکی که تأثیر میگذارد بر سایر نرخها در بازار پول بررسی شود. طبیعتاً افزایش آن نتایج معکوس در پیش خواهد داشت و هزینههای تأمین مالی بنگاهها را افزایش میدهد.
تینیجرهای میلیونر! | درآمد عجیب و غریب نوجوانان ایرانی از بازار رمزارزها | سود ۱۳۵میلیون تومانی یک دانشآموز در هر ماه
در چند سال اخیر، بازار جدید برای سرمایهگذاری در ایران بازار رمزارزها بوده است. تخمین زده میشود که بیش از ۱۲میلیون نفر از جمعیت ایران در سود در بورس به چه معناست؟ بازار رمزارز فعال باشند که به نظر میرسد بخش قابل توجهی از آنها نوجوانان باشند.
سارا کلهر ـ همشهریآنلاین: در تحقیقات انجامشده، برای فعالیت مردم در این بازار اهداف گوناگونی از جمله سرمایهگذاری و حفظ ارزش پول، شغل و حرفه، حمایت از تکنولوژی و کنجکاوی و سرگرمی عنوان شده است.
آنچه این بازار را از سایر بازارهای سرمایهگذاری متمایز میکند حضور و فعالیت نوجوانان در این عرصه است. شاید دلیل استقبال نوجوانان از این بازار کنجکاوی، قدرت خطرپذیری بالا سود در بورس به چه معناست؟ و آشنایی بیشتر آنها با فضای مجازی باشد.
در گسترش فعالیت این گروه سنی در بازار ارز دیجیتال، غیرحضوری شدن مدارس و برگزاری مجازی کلاسهای درس به دلیل همهگیری کرونا را نباید نادیده گرفت؛ چرا که دانشآموزان در این دوران زمان بیشتری برای گذراندن در دنیای مجازی پیدا کردهاند همانطور که یکی از نوجوانان فعال در این حوزه در این باره به همشهریآنلاین گفت: مجازی شدن کلاسهای درس در دوران کرونا نقش بسیار زیادی در فعالیت من در این بازار داشته است. میتوانم بگویم اگر مدارس مجازی نمیشد، اصلا به این کار رو نمیآوردم.
محسن، یکی از نوجوانان فعال در این بازار، درباره نحوه آشنایی و فعالیتش در بازار ارز دیجیتال میگوید: تیر پارسال که تب بورس داغ بود با ترید کردن آشنا شدم. پس از مطالعه کردن و آموزش دیدن وارد بورس شدم، ولی بعد از مدتی فهمیدم نمیتوانم به طور جدی در بورس ترید کنم.
او افزود: قبل از اینکه وارد بازار بورس شوم، درباره ترید کردن مطالعه زیادی کرده بودم، اما با وضع پیشآمده در بازار بورس تصمیم گرفتم وارد بازاری شوم که تواناییهام تست شود و مطالعاتم فایده داشته باشد. به همین دلیل تصمیم گرفتم وارد بازار رمزارز بشوم.
آموزش از طریق منابع انگلیسزبان برای یادگیری نحوه معامله
محسن درباره یاد گرفتن راه و روش معامله در بازار ارز دیجیتال گفت: از طریق یوتیوب آموزشهای زیادی دیدم ولی فایده خاصی نداشت. بیشتر مطالبی که آموختم از کتابهایی بود که از مراجع معتبر ترید دانلود کردم و خواندم که همه به زبان انگلیسی بود.
این نوجوان که در مدرسه سمپاد درس میخواند، هدف اولیهاش را برای ورود به این بازار سنجیدن تواناییهایش بیان میکند، اما الان هدفش را از فعالیت در بازار ارز دیجیتال کسب درآمد میداند.
درآمد ۱۳۵ میلیونی در ماه
او با اشاره به اینکه سرمایه اولیهاش را برای حضور در این بازار پدرش تامین کرده است، درباره میانگین درآمدش به همشهریآنلاین گفت: دی پارسال با ۴ هزار دلار معادل ۸۰ میلیون تومان (با نرخ دلار پارسال) شروع کردم و الان ۶۰ هزار دلار معادل تقریبا یک میلیارد و ۸۰۰ تومان سرمایه دارم. اگر این مبلغ را به دوازده ماه تقسیم کنیم، حدودا در ماه ۴ هزار و ۵۰۰ دلار (حدودا ۱۳۵ میلیون با قیمت فعلی دلار) درآمد داشتهام.
او افزود: در این مدت هم سود هنگفت داشتهام هم ضرر هنگفت. تیر امسال با ریزش قیمت بیتکوین ۳۰ هزار دلار معادل ۷۵۰ میلیون (با قیمت آن زمان دلار) ضرر دادم، ولی خب جبران شد.
محسن درباره اینکه با درآمد حاصل از این راه چه کار میکند، گفت: تقریبا هر چیزی را که دوست داشتم خریدم. بهترین موبایلها، لپتاپها، وسایل گیمینگ، برای پدر و مادرم هدیه خریدم و الان هم منتظرم گواهینامه رانندگی بگیرم تا ماشین بخرم.
مجازی شدن کلاسهای درس و فعالیت در بازار رمزارزها
این نوجوان که در رشته ریاضی درس میخواند، درباره اینکه مجازی شدن مدرسه در فعالیت او در این عرصه تاثیر داشته است یا خیر توضیح داد: مجازی شدن کلاسهای درس در دوران کرونا در فعالیت من در این بازار نقش بسیار زیادی داشته است. میتوانم بگویم اگر مدارس مجازی نمیشد، اصلا به این کار رو نمیآوردم.
او در مورد اینکه چه مدتزمانی را در روز برای این کار اختصاص میدهد، گفت: این کار به صورت ممتد وقت نمیگیرد مثلا در هر ساعت حدودا ۱۰ دقیقه باید وقت بگذارم. این طور نیست که ۸ ساعت پیوسته درگیر باشم و بقیه روز آزاد باشم. هم همیشه وقت دارم هم همیشه درگیرم.
انگیزهام برای درس خواندن کم شده است
محسن درباره اینکه فعالیت در این زمینه تاثیری در درس خواندنش داشته است یا نه توضیح داد: خیلی نیاز نیست از زمان درس خواندنم کم کنم، اما خب انگیزهام برای درس خواندن خیلی کم شده است.
او درباره اینکه در آینده تصمیم دارد در چه زمینه شغلی فعالیت داشته باشد، گفت: قطعا تریدر میشوم و همین کار را ادامه میدهم. حالا چه تریدر بازار رمزارز چه تریدر بازار فارکس و طلا و نقره.
گوش دادن به پادکست و آشنایی با دنیای رمزارز
مانی یکی دیگر از نوجوانانی است که در بازار ارز دیجیتال سرمایهگذاری کرده است و از این راه درآمد کسب میکند. او درباره نحوه آشناییاش با این بازار به همشهریآنلاین گفت: حدودا ۱۴ ساله بودم که دغدغههایم برای آینده شروع شد و به فکر منبعی برای کسب درآمد بودم. از مادرم خواستم برای راهاندازی یک کار، سرمایهای هرچند اندک در اختیارم بگذارد.
مادرم گفت سال ۸۳ کمی بعد از به دنیا آمدنت حدود ۱۰۰ هزار تومان سهام یک شرکت ساختمانی را برایت گرفتم. مادرم کارهایی را که برای آزادسازی سهام لازم بود انجام داد. سهامی که برایم خریده بود حدود ۵ میلیون تومان شده بود. این رشد چشمگیر طی این سالها من را به فکر فروبرد که این مدل بازارها چقدر سودده هستند. اوایل تابستان ۹۸ بود و یکی از همکلاسیهایم به من گفت داییاش در بورس سرمایهگذاری کرده و به سود خوبی رسیده و او هم قصد دارد که در این بازار سرمایهگذاری کند. خلاصه این اتفاقها باعث شد تصمیم بگیرم سود در بورس به چه معناست؟ با سرمایهای که داشتم وارد این بازار شوم.
او درباره منابعی که با مطالعه آنها در این زمینه آموزش دیده است، گفت: با افراد مختلفی در این باره صحبت کردم و مطالب زیادی در مورد بورس اوراق بهادار، بورس کالا و. میخواندم. با چند تا پادکست خیلی خوب هم آشنا شدم که مهمترین آنها پادکست investplus بود. این پادکست خیلی کمکم کرد دید خوبی درباره مفاهیم و موضوعات و در کل مسائل مالی به دست بیاورم. بعد از اینها شروع کردم به مطالعه راجعبه مسائل مربوط به اقتصاد خرد و کلان. در این بین با پادکستها و منابع مطالعاتی جدیدی آشنا شدم و چندباری لفظ ارز دیجیتال را شنیدم و برایم جذاب بود. در این حین هم بازار بورس ایران به شدت کمرونق شد به همین دلیل کمکم شروع کردم به مطالعه درباره مفهوم کریپتوکارنسی و بلاکچین. چیزی که خیلی من را جذب کرد مفهوم غیرمتمرکز بودن (decentralisation) بود اینکه سازمان و نهادی نمیتواند به صورت مستقیم برای کسی تصمیم بگیرد!
مانی حفظ حریم شخصی را مهمترین ویژگی این حوزه دانست و افزود: نکته جالب دیگر این است که از خالق بیتکوین فقط یک اسم ساتوشی ناکاموتو موجود است حتی سایر افراد داخل این جمع بزرگ هم علاقهای به شناخته شدن ندارند و این یکی دیگر از ویژگیهای بلاکچین است؛ یعنی حفظ حریم شخصی و امنیت!
او ادامه داد: یکی دیگه از مسائل جذاب این حوزه DAOها (Decentralized Autonomous Organization) است یعنی سازمان خودکار غیرمتمرکز. مسئله مهم و جالب دیگر در این حوزه حق رأی است که به تمام افراد حاضر داده میشود و این فوقالعاده است.
این نوجوان فعالان این بازار را به سه دسته تقسیم کرد و گفت: منافع شخصی افراد حاضر در این حوزه به چند دسته تقسیم میشوند برخی استخراجکننده هستند که به کمک شبکه میروند و از این طریق کسب درآمد میکنند، برخی دیگر از افراد با فعالیتهایی به جز ماینینگ نظیر ترید کردن، خواندن و بررسی وایتپیپرها و سرمایهگذاری روی پروژههای کوچک و امید به بزرگ شدن آنها سعی در افزایش سرمایه دارند و برخی هم سعی دارند شبکههای موجود را گسترش بدهند. من هم سعی کردم در همه این حوزهها تا جایی که میتوانم اطلاعات کسب کنم و کمکم وارد این بازار شوم.
اهداف نوجوان خلاق از فعالیت در بازار رمزارزها
او درباره اهدافش به همشهریآنلاین گفت: هدفهایم هرروز دستخوش تغییر میشود مثلا ابتدا برای اینکه بتوانم درآمدی هرچند کم داشته باشم و بتوانم برای خودم چیزهایی را که نیاز دارم بخرم دست به کار شدم، ولی امروز هدفم غیرمتمرکز شدن در تمام مسائل موجود است. امروز عقیدهام این است که غیرمتمرکز شدن همهچیز میتواند راهی باشد برای تکامل و زندگی راحتتر انسانها.
تا وقتی از سود کسبشده استفاده نکنید درواقع سودی نکردهاید!
مانی درباره میزان درآمدش از این راه چنین توضیح داد: به لحاظ درآمد شخصی هم در حال حاضر swing trading و scalping trading انجام میدهم و در زمانهایی که از نظر روانی آمادگی ترید کردن ندارم اقدام به خواندنwhite paper پروژهها میکنم و سعی میکنم بهترین پروژهها را در زمان هایپ کتگوریهای مختلف پیدا کنم.
او افزود: نمیتوان بابت میزان درآمد ماهیانه افراد در این حوزه نسخهای پیچید، چون کاملا بستگی به شرایط بازار و شرایط ذهنی فرد در آن ماه دارد. یکی از نکات مهم در معاملهگری این است که فرد نباید مدام کار کند فقط کافی است که هفتهای ۵ درصد بگیرد که وقتی سود مرکب وارد بازی میشود سودهای واقعی معنادار میشوند. از اینها بگذریم عامل دیگری هم در میزان سود موثر سود در بورس به چه معناست؟ خواهد بود که سرمایه اولیه است. اگر میزان سود نسبی افراد را ۲۰ درصد ماهیانه در نظر بگیریم، فردی که با ۱۰ میلیون وارد شود ۲ میلیون تومان و فردی که با ۱۰۰ میلیون وارد شود ۲۰ میلیون تومان درآمد خواهد داشت.
این نوجوان ادامه داد: نکته مهمی که اینجا قابل تأمل است این است که تا وقتی از سود کسبشده استفاده نکنید درواقع سودی نکردهاید! فرضا شما با ۱۰۰ میلیون وارد بازار شدهاید و ۲۰ میلیون سود کردهاید تا وقتی آن پول را از بازار مورد نظر بیرون نیاورید و در زندگیتان خرج نکنید شما سودی نبردهاید. من هم در این مدت از سودم برای ارتقای شخصی استفاده کردم. چندین کتاب جدید به کتابخانهام اضافه کردم سختافزارم را ارتقا دادهام و یک سالی است برای کارهای شخصیام از خانواده پولی دریافت نکردهام.
مانی درباره اینکه چند ساعت در روز مشغول ترید کردن است و آیا لازم است زمانهای درس خواندن یا اوقات فراغتش را برای این کار صرف کند، گفت: نکته مهم اینجاست که در معاملهگری شغلتان در اختیار شماست و میتوانید هر زمانی که مایلید سر کار بروید و هر زمان که خواستید به کارهای دیگر بپردازید.
انگیزهام برای درس خواندن کم شده است
مانی که در رشته ریاضی درس میخواند و امسال باید در کنکور شرکت کند، درباره تاثیر مجازی شدن کلاسهای درس در میزان فعالیتش در این بازار به همشهریآنلاین گفت: مجازی شدن مدارس به شدت در بیشتر شدن فعالیتم در این بازارکمک کرد. در این مدت تا توانستم پادکست گوش دادم و کتاب خواندم البته در یک بازه زمانی به شدت به سمت افسردگی رفتم ولی با تغییر دادن ذهنیتم و رفتن به سمت خودشناسی از آن مرحله هم گذشتم و الان از این زمان و از این مرحله از زندگیام تا حد مطلوبی رضایت دارم.
او افزود: تنها دلیلی که به صورت کامل از این مرحله زندگیام راضی نیستم این است که روند تحصیلیام با افت شدید مواجه شده و انگیزهام برای درس خواندن کاهش پیدا کرده است. اما میدانم از این مرحله هم میگذرم ولی به شکل نرمتر. نرمتر به این معنی که آرزوی بچگیام که فضانورد شدن بود محقق نخواهد شد، ولی حتما در دانشگاه در رشته مدیریت یا اقتصاد درس میخوانم که هم فرصت کار در یک مجموعه و کسب تجربه را داشته باشم و هم بعد از آن کار خودم را شروع خواهم کرد و با امید به ساخت شبکه هدفم برای بعد از ۳۰ سالگی سفر کردن و دیدن دنیاست.
باید این پدیده را مثبت تلقی کنیم و از آن تقدیر کنیم
دکتر امانالله قراییمقدم، جامعهشناس، در خصوص فعالیت این گروه سنی در بازار ارز دیجیتال به همشهریآنلاین گفت: نوجوانِ امروز نوگرا و مبدع است. نسلهای پیش از این به دلیل ضعف در ارتباطات و ناآشنایی با دنیایی که فضای مجازی در اختیار آنان میگذارد، از این دنیای وسیع دور ماندهاند، اما نسل نوجوان ما با آگاهی و کسب دانش میتوانند از فضای مجازی به درستی استفاده کنند و همانطور که میبینیم از دنیای تکنولوژی عقب نماندهاند با آن پیش رفتهاند تا آنجا که امروز از این راه کسب درآمد میکنند.
او درباره اینکه آیا این اتفاق آسیب به شمار میآید یا نه توضیح داد: نه تنها این اتفاق نکته منفی ندارد، بلکه بسیار مثبت است چراکه سبب اشتغالزایی و کسب درآمد برای این نسل میشود. همسو شدن جوان امروز با پیشرفتهای دنیای مجازی آسیب به شمار نمیرود آسیب این است که جوان ما مرتکب جرم شود درحالیکه فعالیت این نسل در این حوزه سبب توسعه اقتصادی، رفع بیکاری، آرامش روحی و روانی فرد، کاهش طلاق و افزایش آمار ازدواج، کاهش آسیبهای اجتماعی و جلوگیری از جرم و جنایت میشود. البته باید به این نکته توجه کنیم که در جامعهشناسی مثبت مطلق وجود ندارد و به هر حال هر پدیدهای میتواند پیامدهای منفی هم به دنبال داشته باشد.
دکتر قراییمقدم بیان کرد: نسل گذشته، سنتگرایان و دنبالهروها باید بدانند امروز جوانان به سوی خودمختاری میروند و از عقل و بینش و درایت خود بهره میبرند.
این جامعهشناس با اشاره به اینکه این دست از فعالیتها در میان جوانان سایر کشورها نیز رواج یافته است، گفت: جوانان امروز مبتکر، خلاق و متکی به نفس هستند. بسیاری از آنها نمیخواهند از پدر و مادرشان پول بگیرند بنابراین به دنبال کسب درآمدند. همه اینها سبب میشود نهتنها در زندگی خودشان که در آینده در زندگی فرزندانشان هم تاثیر بگذارد؛ از این رو باید این پدیده را مثبت تلقی کنیم و از آن تقدیر کنیم.
این جامعهشناس درباره فعالیت نوجوانان در حوزه ارز دیجیتال گفت: همسو شدن جوان امروز با پیشرفتهای دنیای مجازی آسیب به شمار نمیرود آسیب این است که جوان ما مرتکب جرم شود.
سهامداران حقیقی و سهامداران حقوقی چه تفاوتی با هم دارند؟
به گزارش «دنیای بورس»، گزارش زیر به این پرسشها پاسخ میدهد.
- سهام چیست؟ سهامدار کیست؟
- منظور از ارزش اسمی و بازاری سهام چیست؟
- چند نوع سهامداران داریم؟
- به چه سهامدارانی حقیقی گفته میشود؟
- سهامداران حقوقی بازار سهام کدامند؟
- دیدگاه سهامداران حقیقی برای خرید و فروش سهام چیست؟
- سهامداران حقوقی چه دیدگاهی دارند؟
- استراتژی سهامداران حقوقی در بازار سرمایه ایران چیست؟
- بازارگردان کیست؟
- آیا سهامداران حقوقی بازارگردانان مناسبی هستند؟
- واکنش بازار سهام به نحوه آرایش سهامداران حقیقی
- رفتار سهامداران حقوقی چگونه به بازار سهام جهت میدهد؟
- خالص خرید و فروش سهامداران حقیقی و حقوقی چطور مشخص میشود؟
- میزان مشارکت سهامداران حقیقی و حقوقی یعنی چه؟
- منظور از تغییر مالکیتهای بورسی چیست؟
- ارزش معاملات کل و خرد بورس چگونه مشخص میشود؟
- خرید و فروش سهامداران حقوقی نوعی سیگنال به بازار است؟
- چرا سهامداران حقوقی در نقش خریدار ظاهر میشوند؟
- آیا تحلیل شرکتهای حقوقی در خصوص ارزندگی سهام همیشه درست است؟
- چرا سهامداران حقوقی فروشنده سهم میشوند؟
سهام چیست؟ سهامدار کیست؟
سهام یکی از انواع اوراق بهادار است، اوراق بهادار یک نوع ابزار مالی است. در اصل شما با پرداخت مبلغی بخشی از سهام یک شرکتی را خریداری میکنید، به طوری که بسته به میزان سهامی که خریداری کردهاید در آن شرکت مالکیت دارید یا به عبارتی سهامدار آن میشوید.
در واقع اگر تمامی سرمایه شرکتی را به قسمتهای مساوی تقسیم کنیم به هر قسمت یک سهم می گویند.
شما با خرید یک سهم مالکیت یک شرکت بورسی را به دست میآورید یا اصطلاحا سهامدار آن شرکت میشوید از طرفی علاوه بر مالکیت یک شرکت، مزایایی هم به شما تعلق میگیرد.
در خارج از بازار سهام برای داشتن مالکیت یک شرکت سرمایه زیادی لازم دارید.
منظور از ارزش اسمی و بازاری سهام چیست؟
هر سهم دارای دو ارزش اسمی و بازاریست. ارزش اسمی در ایران 100 تومان است. مثلا شرکتی که به تازگی تاسیس و وارد بورس اوراق بهادار میشود برای اینکه تعداد سهام را مشخص کند و هر سهم ارزشگذاری شود باید میزان سرمایه را تقسیم بر 100 تومان کند و بعد از مشخص شدن تعداد سهام کل، قیمت یا ارزش بازاری سهم براساس عرضه و تقاضا تعیین میشود. پس قیمتی که ما روزانه در هر سهم میبینیم همان قیمت بازاری یا واقعی آن سهم است.
چند نوع سهامداران داریم؟
ما دو نوع سهامدار داریم؛ سهامداران حقیقی یا خرد و سهامداران حقوقی یا عمده
به چه سهامدارانی حقیقی گفته میشود؟
هر کدام از ما که دارای هویت فردی جداگانه هستیم یک فرد حقیقی محسوب میشویم.
پس اگر ما افراد حقیقی سهام شرکتی را خریداری کنیم به ما سهامدار حقیقی میگویند. یعنی به صورت انفرادی کد بورسی دریافت کرده و معامله میکنیم.
سهامداران حقوقی بازار سهام کدامند؟
گاه اشخاص حقیقی در کنار هم جمع شده و جدا از شخصیت فردی خود، مجموعهای مستقل مانند سازمانها، نهادها، شرکتها… را تشکیل میدهند.
به این مجموعه که شخصیت فرضی و اعتباری دارد و نام و نشان جداگانه و اهداف مشخصی را دنبال میکند، شخص حقوقی میگویند.
برای مثال شرکت مینو یک شخص حقوقی محسوب میشود. این اشخاص حقوقی توسط افراد حقیقی تحت عنوان هیئت مدیره اداره میشود و میتوانند کد بورسی مختص به خود را دریافت کنند.
پس هرگاه صحبت از سهامداران حقوقی یا بازیگران حقوقی شد منظور همان شرکتهای ثبت شدهای هستند که از طریق این شرکتها اقدام به معامله در بازار سهام میکنند.
شرکتهای سرمایهگذاری، شرکتهای سبدگردانی، صندوقهای سرمایهگذاری، کارگزاریها و … از جمله نهادهای فعال مالی در بازار سرمایه به حساب میآیند که هرکدام یک شخص حقوقی هم محسوب میشوند.
دیدگاه سهامداران حقیقی برای خرید و فروش سهام چیست؟
همانطور که گفته شد، سهامداران حقیقی به صورت انفرادی خرید و فروش میکنند، این افراد اغلب دید کوتاهمدت بر سهام دارند و ممکن است براساس جو و شایعات بازار و یا نظرات و تحلیلهای شخصی خود خرید و فروشهای هیجانی داشته باشند.
البته این به معنای این نیست که تمامی سهامداران حقیقی به این صورت معامله کنند اما قاعدتا ما نمیتوانیم جز عدهای اندک از این افراد را تحلیلگر حرفهای بدانیم.
برخی از این نوع سهامداران مخصوصا تازهواردان بازار در صفهای خرید، خریدار و در صفهای فروش، فروشنده هستند.
رفتار مخرب و هیجانی این دسته از سهامداران میتواند بسیار به بازار سهام آسیب وارد کند.
به همین منظور همواره به این دسته از سهامداران به ویژه تازهواردان پیشنهاد میشود در بدو ورود به بازار سهام یا از طریق صندوقهای سرمایهگذاری اقدام کنند یا از مشورت افراد خبره و تحلیگران معتبر استفاده کنند.
سهامداران حقوقی چه دیدگاهی دارند؟
برخلاف سهامداران حقیقی بازار، سهامداران حقوقی بیشتر نگاه بلندمدت و بنیادی بر سهم دارند.
این سهامداران اصولا تیمی از تحلیلگران حرفهای دارند، با کلیات بازار پیش میروند. در روزهای منفی بازار خریدار و در روزهای مثبت فروشنده میشوند تا تعادل بازار سهام برهم نخورد.
حجم معاملاتی که این دسته از سهامداران انجام میدهند بسیار بیشتر از سهامداران حقیقی است و کمتر رفتار هیجانی از آنها دیده میشود.
استراتژی سهامداران حقوقی در بازار سرمایه ایران چیست؟
در هر سرمایهگذاری اگر تحلیل و تجزیه درستی صورت نگیرد، نتیجهای دلخواه و مطلوبی نخواهد داد. حتی در روزهای مثبت بازار سهام هم هستند افرادی که با رفتار غلط در معاملات متضرر شدهاند.
در نتیجه هر دو دسته سهامدار هم سهامداران حقیقی و هم سهامداران حقوقی باید سهامی را انتخاب کنند که تمامی فاکتورهای ارزندگی را داشته باشد.
سهامداران حقوقی با توجه به حجم زیاد معاملاتی که انجام میدهند، سرمایه کلانی که در بازار سهام دارند و همچنین نظارتی که همواره از سوی نهادناظر، مالکین و سهامداران حقیقی بر عملکرد این شرکتها وجود دارد، باید همواره پاسخگو باشند و در نتیجه تصمیمگیری در خصوص خرید و فروش سهام به شدت در معرض ریسک قرار دارد.
به همین منظور سرمایهگذاری آنها باید براساس تحلیلهای تیمی و کارشناسی صورت گیرد.
در بازار سرمایه ایران سهامداران حقوقی نقش بازارگردان را ایفا میکنند.
بازارگردان کیست؟
بازارگردانی به این صورت است که با خرید و فروش سهام نقدینگی را در بازار به گردش در میآورند، عرضه و تقاضا را بالا میبرند یا به عبارتی سهام در میان سهامداران چه سهامداران حقیقی و چه سهامداران حقوقی دست به دست میشود.
به این ترتیب دو وظیفه خطیر یک بازارگردان افزایش نقدشوندگی سهام و کاهش دامنه نوسان قیمت اوراق بهادار است.
همانطور که گفته شد بازارگردان در روزهای مثبت بازار فروشنده و در منفیهای بازار خریدار میشود تا بازار با نوسان شدید مواجه نباشد.
آیا سهامداران حقوقی بازارگردانان مناسبی هستند؟
با این وجود برخی کارشناسان معتقدند که سهامداران حقوقی نمیتوانند در نقش بازارگردان وظایف خود را به درستی انجام دهند و این کار باید توسط نهاد دیگر انجام شود. چراکه در اینجا منافع سهامداران حقوقی هم درگیر است، به طوری که ممکن است با توجه به رصدگری دقیق و هوشمندانه سریعتر از اخبار مرتبط با سهام شرکتها مطلع شده و واکنش نشان دهند.
موضوعی که در خرید و فروش سهامداران حقوقی باید به آن توجه شود این است که برخی از سهامداران حقوقی تعداد اندکی از سهام شرکتی را دارند که تاثیر زیادی بر قیمت سهم ندارند ولی برخی دیگر با توجه به خرید حجم بالا از سهام شرکتی، میتوانند قیمت و بهای سهمی را تعیین کنند و به نوعی با خرید و فروش به آن جهت بدهند.
به عبارتی میتوانند ایجادکننده یک حرکت مثبت یا منفی در سهم باشند.
واکنش بازار سهام به نحوه آرایش سهامداران حقیقی
تصمیمهای سهامداران حقیقی و سهامداران حقوقی بازار در راستای خرید و فروش سهام همواره مورد توجه اهالی بازار سهام بوده است چرا که رویکرد آنها میتواند بازار را جهت بدهد.
همانطور که گفته شد سهامداران خرد یا همان سهامداران حقیقی بازار اغلب با توجه به دید کوتاهمدتی که دارند نسبت به سهامی توجه نشان میدهند که سود بیشتر در زمان کمتر بدهد فارغ از ارزندگی آن سهم بر اساس فاکتورهای بنیادی.
این موضوع گاه آسیبهای فراوانی به آنها زده و علاوه بر زیانی که گریبانگیرشان شده سهم را دستخوش نوسانات زیاد کرده به طوری که سهمی گاه چند برابر ارزش ذاتی خود معامله میشود و گاه برعکس این موضوع، سهام ارزنده از چشم سهامداران حقیقی دور میماند.
در نتیجه همانطور که گفته شد واکنشهای هیجانی اغلب از سوی این دسته از سهامداران است.
رفتار سهامداران حقوقی چگونه به بازار سهام جهت میدهد؟
سهامداران حقوقی که اغلب براساس تحلیل و ارزندگی سهم معامله انجام میدهند بسیار در جهت دهی به بازار سهام موثرتر از سهامداران حقیقی عمل میکنند. این نوع از سهامداران کمتر هیجانی برخورد کرده هرچند که رفتار آنان ممکن است بازتاب هیجانی به بازار بدهد.
بدینترتیب رصد رفتار این دو دسته از سهامداران بسیار مهم است و روزانه خالص خرید و فروش و همینطور میزان مشارکت و ارزش معاملاتی که توسط افراد حقیقی و حقوقی انجام شده است، بررسی میشود.
خالص خرید و فروش سهامداران حقیقی و حقوقی چطور مشخص میشود؟
هرگاه میزان خرید سهام توسط سهامداران حقیقی و یا سهامداران حقوقی از میزان فروش آن بیشتر باشد، تفاضل ارزش خرید از فروش عددی مثبت را نشان میدهد که بیانگر این است که سهامدار خریدار بوده و یا بالعکس اگر ارزش خرید نسبت به فروش کمتر باشد، تفاضل ارزش خرید از فروش منفی شده و بیانگر فروشنده بودن سهامدار است.
به عبارتی گفته میشود خالص خرید یا فروش سهامداران حقیقی یا سهامداران حقوقی فلان عدد است.
میزان مشارکت سهامداران حقیقی و حقوقی یعنی چه؟
میزان مشارکت بیانگر میزان معاملاتی است که سهامداران حقیقی یا سهامداران حقوقی به نسبت یکدیگر روزانه انجام میدهند.
مثلا میگویند میزان مشارکت سهامداران حقیقی در معاملات فلان روز بیشتر از سهامداران حقوقی بود.
منظور از تغییر مالکیتهای بورسی چیست؟
وقتی میگوییم تغییر مالکیتها در روز مثلا سوم مرداد حقیقی به حقوقی بوده است یعنی نقدینگی از پرتفوی (سبد سهام) سهامداران حقیقی به پرتفوی سهامداران حقوقی منتقل شده است یا به عبارتی سهامداران حقیقی بیشتر فروشنده بودند و سهامداران حقوقی خریدار و این موضوع میتواند بالعکس باشد.
ارزش معاملات کل و خرد بورس چگونه مشخص میشود؟
ارزش کل معاملات سهام، مجموع کل خرید و فروشها یا همان معاملات سهامداران حقیقی و سهامداران حقوقی بازار است. اما هرگاه گفته میشود ارزش معاملات خرد فلان عدد است یعنی ارزش معاملات بدون در نظر گرفتن معاملات بلوکی (عمده)، اوراق مشارکت و دادوستدهای صندوقهای سرمایهگذاری.
خرید و فروش سهامداران حقوقی نوعی سیگنال به بازار است؟
باتوجه به موارد گفته شده ممکن است این موضوع مطرح شود که سهامداران حقوقی به خاطر حجم معاملات و میزان سرمایهای که در بازار سهام گذاشتهاند، تیم تحلیلگر حرفهای دارند و با توجه به نفوذ بیشتری که دارند زودتر از سهامداران حقیقی از اطلاعات شرکتها آگاه میشوند پس میتوانند لیدر خوبی برای بازار باشند.
پس ما باید با خرید سهامداران حقوقی خریدار شویم یا با فروششان بفروشیم.
اما برای تصمیمگیری باید فاکتورهای زیر را بررسی کنیم:
چرا سهامداران حقوقی در نقش خریدار ظاهر میشوند؟
گاهی ممکن است ببینید که سهامدار حقوقی در یک سهمی در یک محدوده معین خریدار است. از این موضوع دو برداشت میشود داشت.
برداشت اول این است که آن سهامدار حقوقی سهام شرکت را بر اساس فاکتورهای مختلف بررسی کرده و به این نتیجه رسیده که قیمت فعلی برای خرید سهم مناسب است و یا به عبارتی سهم ارزنده است. به همین دلیل شروع به خرید سهم میکند.
در حالت دیگر سهامدار حقوقی در نقش حمایتکننده سهام وارد عمل میشود. یعنی همانطور که گفته شد با خرید و فروش خود بازار را متعادل نگه میدارد و مانع از نوسانات شدید میشود.
آیا تحلیل شرکتهای حقوقی در خصوص ارزندگی سهام همیشه درست است؟
در این حالت باید سهم را بررسی کنیم که آیا واقعا سهام شرکت ارزش خرید دارد یا خیر. همانطور که میدانید، تحلیلها میتوانند متفاوت باشند.
گاه دو تحلیلگر حرفهای هم میتوانند نظرات متغایر از هم داشته باشند.
به هر حال در هر شرایطی خطای انسانی وجود دارد و ممکن است گاهی خبر کوچکی از دید بسیاری از تحلیلگران دور بماند، کما اینکه بسیار در ارزندگی سهمی اثرگذار باشد.
پس نمیتوان گفت که سهامداران حقوقی همیشه تحلیلهای درستی از سهام شرکتها دارند و سهامداران حقیقی در تشخیص ارزندگی سهمی همیشه ضعیف عمل میکنند.
چرا سهامداران حقوقی فروشنده سهم میشوند؟
در بحث فروش گاه ممکن است شرکتی برای تامین نقدینگی لازم به منظور اجرای طرحهای توسعهای و یا پرداخت بدهی و . اقدام به فروش سهام خود کند.
یا در حالت دیگر سهامدار حقوقی سود مد نظر را کسب کرده و به این نتیجه رسیده که سهم توان سوددهی بیشتر را ندارد و در نتیجه ممکن است اقدام به فروش سهام خود کند.
به عبارتی این دید را دارند که سهم دیگر ارزنده نیست و یا در نهایت باز هم به بحث جلوگیری از ایجاد نوسانات شدید و متعادلسازی بازار میرسیم.
بنابراین به طور دقیق نمیتوان گفت که همگام با خرید و فروش سهامداران حقوقی، سهامداران حقیقی بازار باید خریدار یا فروشنده باشند یا خیر.
به همین منظور پیشنهاد میشود کلیه اخبار بورسی و مرتبط با شرکتها به دقت رصد شود و سنجش ارزندگی سهام براساس فاکتورهای بنیادی انجام شود.
شرکت هلدینگ چیست سود در بورس به چه معناست؟ و چه تفاوتی با شرکت های سرمایه گذاری دارد؟
شرکت هلدینگ (Holding Company) که گاهی در ایران – با کمی بیدقتی – به عنوان شرکت مادر هم شناخته میشود، اصطلاحی است که طی سالهای اخیر در ادبیات مدیریتی و رسانهای کشور بسیار رواج پیدا کرده است.
البته مفهوم هلدینگ و شرکت های هلدینگ به تازگی مطرح نشده و چندین دهه قدمت دارد. اما گسترش کسب و کارهای اینترنتی طی سالهای اخیر و افزایش رغبت به سرمایهگذاری در استارت آپها باعث شده که هلدینگهای جوانِ بسیاری شکل بگیرند و این اصطلاح، به گفتگوهای روزمره هم راه پیدا کند.
جالب اینجاست که افراد بسیاری، هر مجموعهای از فعالیتهای متنوع را هلدینگ فرض میکنند. مثلاً بعید نیست پای صحبت یک دوست بنشینید و او بگوید: «اخیراً در شرکت خود کارهای مختلفی انجام میدهیم و میشود گفت به یک هلدینگ تبدیل شدهایم.»
منظور از شرکت سرمایه گذاری چیست؟
برای اینکه شرکت هلدینگ را به خوبی درک کنیم، لازم است ابتدا تعریف شرکتهای سرمایه گذاری را سود در بورس به چه معناست؟ بشناسیم. سپس به این موضوع بپردازیم که هلدینگ چه تفاوتی با یک شرکت سرمایه گذاری دارد.
تعریف شرکت سرمایه گذاری
شرکت سرمایهگذاری، یک بنگاه اقتصادی است که سرمایهی خود را با هدف کسب سود، به خرید سهام شرکتها، صندوقها و سایر داراییهای سود ده، اختصاص میدهد.
شرکت سرمایهگذاری بسته به ترجیحات سرمایهگذاران خود و میزان ریسک پذیری آنها، سبد سرمایه گذاری (پورتفوی) خود را تشکیل داده و مدیریت میکند.
ویژگی مهم شرکتهای سرمایهگذاری این است که هنگام خرید سهام شرکتها تمایل ندارند به ساختار مدیریتی و جزئیات عملیاتی آنها ورود کنند و صرفاً بر اساس ارزش سهام، سود سهام و آیندهی شرکت و سهام آن، تصمیم میگیرند که چه میزان از سبد سرمایهگذاری خود را به هر شرکت اختصاص دهند.
در شرکت های سرمایه گذاری، بیش از هر چیز، اصول مدیریت پورتفولیو بر انتخابها و تصمیمگیریها حاکم است. به عبارت دیگر، این شرکتها میکوشند ترکیبی از داراییها را تشکیل دهند که سود آنها در مقایسه با ریسکی که متحمل میشوند، بهینه باشد.سود در بورس به چه معناست؟
بنابر این الزاماً قرار نیست سبد یک شرکت سرمایه گذاری از نظر جنس داراییها یا جهتگیری استراتژیک، همخوان باشند. چه بسا یک شرکت سرمایه گذاری، در کنار خرید سهام چند شرکت ساختمانی، سهم یک شرکت حوزهی فناوری اطلاعات را هم خریداری کند و معتقد باشد که خریداری سهام شرکتهای این حوزه، شاخصهای کلی سود و ریسک آنها را بهبود میبخشد.
البته با همهی این توضیحات، بسیاری از شرکت های سرمایه گذاری ترجیح میدهند روی حوزه های تخصصی کار کنند و سرمایهی خود را در حوزههای محدودی توزیع کنند، تا بتوانند تحلیل و سنجش وضعیت بازار را سریعتر و عمیقتر انجام دهند.
تعریف شرکت هلدینگ چیست؟
هلدینگ هم شرکتی است که سهام چند شرکت مختلف را میخرد و نگهداری میکند. اما هلدینگها با شرکت های سرمایه گذاری یک تفاوت مهم و کلیدی دارند:
تفاوت شرکت هلدینگ و شرکت سرمایه گذاری
هلدینگها بر خلاف شرکت های سرمایه گذاری، ادعای مدیریتی هم دارند و تمایل دارند با خریدن بخشی از سهام شرکتها در تصمیم گیریها و سیاستگذاریهای داخلی آنها ورود کنند.
اگر یک شرکت هلدینگ خودرو بخشی از سرمایه خود را به خرید سهام در یک شرکت خودروسازی اختصاص میدهد، قاعدتاً برنامههایی برای مدیریت آن شرکت دارد یا معتقد است که اعمال نفوذ در سیاستهای داخلی آن شرکت میتواند منافع اقتصادی هلدینگ را بیشتر و بهتر تأمین کند.
با این توضیحات میتوان گفت یک شرکت هلدینگ خود را در حوزهی فعالیت شرکت های سرمایه پذیر، صاحبنظر میداند.
هلدینگها چگونه شرکتهای سرمایهپذیر را کنترل میکنند؟
وقتی یک هلدینگ، سهام قابلتوجهی از یک شرکت را خریداری کند، میتواند از طریق انتخاب یک یا چند نفر از اعضای هیأت مدیره، روی تصمیمهای شرکت تأثیر بگذارد.
اما انتخاب عضو هیأت مدیره، صرفاً یکی از روشهای کنترل و اعمال نفوذ است. هر شرکتی بسته به اساسنامه و چارت سازمانی خود، ارکان ادارهکنندهی متعددی دارد و فرایند در اختیار گرفتن هر یک از این ارکان هم، شفاف و مشخص است.
بنابراین ممکن است یک هلدینگ، با مالکان یک شرکت مذاکره کرده و توافقنامهای را تنظیم کند که بر اساس آن، به ازاء خرید بلوک مشخصی از سهام شرکت، اختیار تصمیمگیری و سیاستگذاری و حتی مدیریت عملیاتی بخشی از شرکت را در دست بگیرد.
نحوهی ورود شرکت هلدینگ در ادارهی امور شرکتهای زیرمجموعه، تابع قواعد مکانیکی و از پیشتعیینشده نیست و حد و حدود این دخالتها، تابع شکل توافق (یا چارچوبهای از پیش تعریف شدهی شرکت سرمایهپذیر) است.
اما عرف این است که برای مشخص کردن قدرت هلدینگ، از دو اصطلاح نفوذ قابل ملاحظه و کنترل استفاده میکنند.
تفاوت نفوذ و کنترل
نفوذ قابل ملاحظه (به انگلیسی: Significant Influence) به معنای توانایی مشارکت در تصمیمگیریهای مربوط به سیاستهای مالی و عملیاتی شرکت است.
اما کنترل به این معناست که ادارهی کامل سیاستهای مالی و عملیاتی یک شرکت، در اختیار هلدینگ قرار میگیرد.
بنابراین میتوانید حدس بزنید که برای کنترل یک شرکت، لازم است بلوک بزرگی از سهام آن خریداری شود.
ساختار هلدینگ چه مزیتهایی دارد؟
انگیزههای متنوعی برای استفاده از ساختار هلدینگ وجود دارد.
به عنوان مثال، ممکن است یک شرکت، به تدریج زیرمجموعههای متعددی تشکیل دهد یا بخشهای مختلفی از آن، در قالب شخصیتهای حقوقی مستقل، فعال شوند.
تأسیس یک شرکت به عنوان هلدینگ که سهام با نفوذ قابل ملاحظه (یا حتی کل سهام) شرکتهای زیرمجموعه را در اختیار دارد، کمک میکند تا ضمن راهبری کلان کل مجموعه، زمینه برای شکلگیری چابکی مطلوب در زیرمجموعهها هم فراهم شود.
چنین هلدینگهایی از دل خود شرکتها سر بر میآورند.
در این وضعیت، معمولاً شرکت هلدینگ، نگاه کلانتری به فعالیتهای کل مجموعه دارد و میتواند در جابهجایی و تخصیص منابع، نگاهی سیستمیتر و استراتژیکتر داشته باشد.
شاید یکی از بهترین نمونههای این نوع هلدینگها در سطح جهان، شرکت آلفابت باشد که در گوگل ریشه دارد؛ اما امروز مالک گوگل محسوب میشود و سایر فعالیتها را هم در قالب شرکتهای مستقل مدیریت میکند.
اما همیشهی شرکتهای هلدینگ به این شیوه شکل نمیگیرند. گاهی شرکتهای بزرگ به خاطر اهمیت استراتژیک برخی کسب و کارها، با خرید سهام، کنترل مدیریتی آن شرکتها را در اختیار میگیرند.
همچنین هلدینگهای تخصصی هم وجود دارند که تا حدی به شرکتهای سرمایه گذاری شبیهاند. آنها در یک زمینهی ویژه، دانش تخصصی دارند و اگر به نتیجه برسند که پتانسیل یک شرکت بالا و قدرت مدیریتی آن ضعیف است، آن را وارد هلدینگ خود میکنند و پس از ایجاد تحول در شرکت، سهام آن را واگذار میکنند.
البته ما به انگیزههای مشروع و اخلاقی و حرفهای اشاره کردیم. اما فرار مالیاتی، جابجایی منابع مالی و پولهای کثیف میان شرکتها و نیز اخذ تسهیلات ویژه میتوانند انگیزههای دیگری باشند که افرادی را به ثبت شرکت در قالب هلدینگ تشویق میکنند.
شرکت های هلدینگ در بازار بورس ایران
در حال حاضر شرکتهای هلدینگ متعددی در بازار بورس کشور فعال هستند که از جملهی آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- توسعه سرمایه و صنعت غدیر
- سرمایه گذاری دارویی تأمین
- سرمایه گذاری صنایع پتروشیمی
- گروه سرمایه گذاری سایپا
- گسترش سرمایه گذاری ایران خودرو
فهرست کامل شرکتهای هلدینگ پذیرفته شده در بورس را میتوانید در سایت سازمان بورس ببینید.
البته واضح است که قرار نیست حتماً یک شرکت هلدینگ در بازار بورس فعال باشد. اما از آنجا که شرکتهای بورسی ملزم به ارائهی گزارشهای شفافسازی متعدد هستند، پیگیری گزارشهای این نوع شرکتها میتواند نقطهی آغاز خوبی برای آشنایی بیشتر با فضای هلدینگها باشد.
ضمناً میتوانید با دانلود نمونه اساسنامه شرکت هلدینگ پیشنهادی سازمان بورس، کمی بیشتر با فضای این شرکتها آشنا شوید:
معادل فارسی هلدینگ
بسته به اینکه در چه فضایی فعالیت کنید و اصطلاح هلدینگ را برای چه مخاطبی به کار ببرید، معادل فارسی آن میتواند متفاوت باشد.
مثلاً با مراجعه به سایت سازمان بورس میبینید که این شرکت، شرکت هلدینگ و شرکت مادر را به عنوان مترادف بهکار برده است (+).
اما این را هم باید به خاطر داشته باشیم که برای شرکت مادر در زبان انگلیسی اصطلاحِ مستقلِ Parent Company وجود دارد و دقیقتر این است که شرکت مادر را برای مجموعهای به کار ببریم که تقریباً تمام مالکیت شرکت زیرمجموعه را در اختیار دارد. در چنین حالتی، به شرکت زیرمجموعه هم، شرکت تابعه یا Subsidiary Company گفته میشود.
ضمناً کسانی که اصطلاح شرکت مادر را به عنوان معادل هلدینگ به کار میبرند، برای هلدینگ تخصصی هم از اصطلاح شرکت مادر تخصصی استفاده میکنند.
استراتژیستها و علاقهمندان به مدیریت استراتژیک، گاهی از اصطلاح بنگاه (Firm) برای اشاره به هلدینگهایی که کسب و کارهای متعدد را در اختیار دارند استفاده میکنند (در واقع Firm را مجموعهای از Businessها در نظر میگیرند).
البته این را میدانیم که اقتصاددانها، بنگاه را به معنای بسیار گستردهتری بهکار میبرند و حتی کسب و کاری در مقیاس یک نانوایی کوچک را هم بنگاه اقتصادی در نظر میگیرند.
اما فراموش نکنید که همهی این نامگذاریها قراردادی هستند و معیارهای کاملاً عینی و صلب در این زمینه وجود ندارد. نه میتوانیم بین نفوذ و کنترل مرز قطعی تعریف کنیم و نه میان سرمایهگذاری و هولدینگ.
چون حتی یک شرکت سرمایهگذاری که سهامش کمتر از نفوذ مستقیم در شرکت است، میتواند با مدیریت عرضه و تقاضای سهم یک شرکت، مدیران آن را تا حدی تحت فشار قرار دهد.
بگذریم از اینکه بسیاری از شرکت هایی که خود را شرکت سرمایه گذاری مینامند، واقعاً سهامی در حد هلدینگ و کنترل در شرکتهای مختلف خریداری میکنند.
بنابراین بهترین روش این است که وقتی از این اصطلاحات استفاده میکنیم، به مخاطب بگوییم که چه تعریفی در ذهن داریم و آنها را به چه معنایی بهکار میبریم.
و البته به یاد داشته باشیم که هلدینگ همیشه به ساختاری متشکل از رابطهی چند شخصیت حقوقی مستقل اشاره دارد و یک شرکت منفرد، هر چقدر هم که فعالیتهای متنوعی را درون خود سامان داده باشد، نمیتواند خود را هلدینگ بنامد.
اگر به استراتژی و مدیریت استراتژیک علاقهمند هستید، میتوانید در ادامهی این بحث، درس سطوح مختلف استراتژی را بخوانید. از میان سه سطح استراتژی، سطح سوم یعنی Corporate Strategy (استراتژی شرکتی) به مسائل استراتژیک مورد توجه هلدینگها میپردازد.
دسترسی کامل به مجموعه درسهای کارآفرینی برای اعضای ویژه متمم امکانپذیر است.
دیدگاه شما