حسابداری
در معاوضه دارايي ها توجه به يک نکته الزامي است چنانچه دو دارايي که با هم معاوضه مي شوند مشابه باشند براي تعويض آنها با يکديگر شناسايي سود غير منطقي است اما بر اساس اصل احتياط کل زيان شناسايي مي گردد اما در معاوضه دارايي هاي ارزش دفتری چیست ؟ غير مشابه کل سود و زيان معامله شناسايي مي گردد
معاوضه دارايي هاي غير مشابه:
ثبت زير انجام مي پذيرد:
بهاي تمام شده دارايي تحصيل شده
استهلاک انباشته دارايي واگذار شده
بانک(درصورت دريافت سرک نقدي)
بهاي تمام شده دارايي واگذار شده
نکته:در ثبت بالا فرض بر دريافت سرک نقدي گذاشته شده بديهي است چنانچه سرک نقدي پرداخت شده باشد ثبت بانک بستانکار خواهد شد همينطور فرض بر سود است چنانچه زيان در ميان باشد به جاي سود بستانکار , زيان بدهکار خواهيم داشت
سرک نقدي پرداخت شده
ارزش متعارف دارايي واگذار شده
بهاي تمام شده دارايي تحصيل شده
سرک نقدي دريافت شده
ارزش دفتري دارايي واگذار شده
ارزش متعارف دارايي واگذار شده
سود يا زيان معاوضه
معاوضه دارايي هاي مشابه:
ابتدا با استفاده از فرمول زير سود يا زيان معاوضه را مشخص ميکنيم سپس بر اساس سود يا زيان ثبتهاي متفاوتي خواهيم داشت
ارزش دفتري دارايي واگذار شده
ارزش متعارف دارايي واگذار شده
سود يا زيان معاوضه
بهاي تمام شده دارايي تحصيل شده
استهلاک انباشته دارايي واگذار شده
بانک(درصورت پرداخت سرک نقدي)
بهاي تمام شده دارايي واگذار شده
نکته:در ثبت بالا فرض بر پرداخت سرک نقدي گذاشته شده بديهي است چنانچه سرک نقدي دريافت شده باشد ثبت بانک بدهکار خواهد شد
سرک نقدي پرداخت شده
ارزش متعارف دارايي واگذار شده
بهاي تمام شده دارايي تحصيل شده
سرک نقدي دريافت شده
الف-بودن سرک نقدي: سودي شناسايي نمي شود
بهاي تمام شده دارايي تحصيل شده
ارزش دفتري دارايي واگذارشده
استهلاک انباشته دارايي واگذار شده
بهاي تمام شده دارايي واگذار شده
ب-پرداخت سرک نقدي:سودي شناسايي نمي شود
بهاي تمام شده دارايي تحصيل شده
استهلاک انباشته دارايي واگذار شده
بهاي تمام شده دارايي واگذار شده
سرک نقدي پرداخت شده
ارزش دفتري دارايي واگذار شده
بهاي تمام شده دارايي تحصيل شده
ج-دريافت سرک کمتر از25% از ارزش مبادله:سود به تناسب بخش نقدي مبادله شناسايي مي شود
بهاي تمام شده دارايي تحصيل شده
استهلاک انباشته دارايي واگذار شده
بهاي تمام شده دارايي واگذار شده
سود قابل شناسايي
سرک نقدي دريافتي
ارزش دفتري دارايي واگذار شده
بهاي تمام شده دارايي تحصيل شده
سرک نقدي دريافت شده
کل سود حاصل از معاوضه
سود قابل شناسايي
سرک نقدي دريافت شده
ارزش متعارف دارايي تحصيل شده
نکته:کل سود حاصل از معاوضه از تفاوت ارزش دفتري و ارزش متعارف دارائي واگذار شده بدست مي آيد
د-دريافت سرک نقدي بيشتر از 25% ارزش مبادله: در اين حالت ديگر دو دارايي از حالت مشابه خارج مي شوند و ثبتهاي حسابداري ماند تعويض دارائي هاي غيرمشابه انجام مي شود
مثال1:يک دارايي به لرزش دفتري 600 ريال با دارايي مشابه ديگري به ارزش متعارف 800 ريال معاوضه و مبلغ 200 ريال وجه نقد دريافت مي شود دارايي تحصيل شده معادل چند ريال در دفاتر ثبت مي شود
ارزش دارايي واگذاري 1000=200+800
سود مبادله 400=600-1000
با توجه به اينکه سود مبادله کمتر از25% است و سرک نقدي دريافت شده است
سود قابل شناسايي 80=(200+800)/200*400
ارزش دارايي تحصيل شده 480=800+200-600
مثال2:يک شرکت فروشنده اتومبيل ,اتومبيل خود را با يک دستگاه رايانه معاوضه کرد ساير اطلاعات در تاريخ31 خرداد 1377 در ارتباط با اين رويداد به شرح زير است:
ارزش دفتري اتومبيل 30000
قيمت فروش اتومبيل بر اساس سياهه 45000
ارزش متعارف رايانه 43000
سرک نقدي پرداخت شده 5000
سود ناشي از معاوضه را محاسبه کنيد
ارزش متعارف اتومبيل 38000=5000-43000
سود ناشي از معاوضه 8000=30000-38000
چون معاوضه غير مشابه است ملاک ارزش متعارف دارايي واگذار شده است
مثال3:تجهيزاتي به ارزش دفتري150 ريال و ارزش متعارف 170 ريال همراه با پرداخت30 ريال سرک نقدي واگذار و در عوض ماشين الاتي به ارزش روز 210 ريال دريافت گرديد بهاي تمام شده دارايي تحصيل شده چند ريال است:
پاسخ:معاوضه دارايي غير مشابه
سود معاوضه 20=150-170
بهاي تمام شده ماشين آلات 200=20+30+150
مثال4:شرکتي ماشين الاتي به ارزش دفتري125 ريال و ارزش متعارف100 ريال با يک قطعه زمين به ارزش متعارف230ريال معاوضه کرد در اين معاوضه مبلغ 120 ريال نيز نقدا پرداخت نمود ثبت حسابداري:
زيان معاوضه 25-=125-100
بهاي تمام شده زمين 220=25-120+125
مثال5: در معاوضه دارايي هاي ثابت مشابه ارزش دفتري دارايي واگذار شده 11000 سرک نقدي دريافت شده 3000ارزش روز دارايي تحصيل شده7000 ريال است ثبت حسابداري:
منظور از ارزش اسمی ، ارزش واقعی و ارزش دفتری یک سهم چیست ؟
ارزش اسمی سهام (Par Value) در علوم مالی به ارزش صوری یک برگه سهم اطلاق میشود. این رقم، در هنگام تأسیس و انتشار سهام، برای هر ورقه سهم عادی، تعیین شده و در اساسنامه درج میشود. ارزش اسمی سهام، معادل سرمایه شرکت، تقسیم بر تعداد برگههای سهام است .
باید توجه داشته داشت که وقتی صحبت از ارزش اسمی میشود، ممکن است گروهی به ارزش اسمی اوراق مشارکت یا قرضه و گروهی دیگر به ارزش اسمی سهام فکر کنند. در زبان انگلیسی برای این دو، واژگانی جداگانه وجود دارد. در لاتین از Par Value برای اشاره به ارزش اسمی اوراق قرضه و از Face Value برای ارزش اسمی سهام استفاده میکنند.
به طور کلی، هر سهم، چهار نوع قیمت دارد:
در واقع ارزش اسمی یک سهم، قیمتی است که عرضه اولیه سهام شرکت براساس آن قیمت انجام میشود. ارزش اسمی هر سهم شرکتهای پذیرفته شده در بورس ایران، یک هزار ریال است. مبلغ ارزش اسمی، بر روی برگههای سهام درج میشود.
اگر مجموع بدهیهای شرکت را از مجموع داراییهای آن کم کنیم، مبلغ باقیمانده، نشان دهنده مجموع ارزش سرمایه سهامداران شرکت یا به تعبیر دقیقتر، مجموع حقوق صاحبان سهام شرکت را نشان میدهد. حالا اگر مبلغ حقوق صاحبان سهام را بر تعداد سهام شرکت تقسیم کنیم عدد به دست آمده، قیمت دفتری هر سهم خواهد بود.
قیمت واقعی یا قیمت معاملاتی، قیمتی است که سهام بر اساس آن در بورس معامله میشود. آنچه که قیمت سهم در بورس را تعیین میکند، میزان عرضه و تقاضا برای یک سهم است
منظور از قیمت ذاتی یک سهم، ارزش واقعی آن سهم است.
تفاوت قیمت اسمی و قیمت واقعی در چیست؟
منظور از ارزش اسمی سهم، مبلغی است که در اساسنامه شرکت برای هر سهم تعیین شده و این مبلغ روی ورقه سهم درج می شود. پس در واقع مبلغ اسمی هر سهم، حاصل تقسیم کل سرمایه شرکت بر تعداد سهام آن است. در ایران ارزش هر سهم ۱۰۰۰ ریال یا ۱۰۰ تومان است و معمولاً قیمت واقعی سهم، همان ارزشی است که سهم در بورس اوراق بهادار دارد. این قیمت تحت تأثیر وضع شرکت، فعالیت و درآمدهای آتی شرکت از ارزش اسمی سهم کمتر، بیشتر یا با آن برابر میشود.
نکته قابل توجه این است که در تعیین میزان مشارکت، تعهدات و بهره مندی از منافع صاحب سهم، مبلغ اسمی سهم مبنای محاسبه خواهد بود و مبلغ واقعی دخالتی در این وضعیت نخواهد داشت. حاصل ضرب ارزش اسمی هر سهم در تعداد سهامی که شرکت منتشر کرده، سرمایه قانونی شرکت را معرفی میکند. از طرف دیگر، حاصلضرب قیمت واقعی سهام در تعداد سهام، ارزش سهام شرکت را نمایان می سازد.
ارزش دفتری چیست؟
ارزش دارایی ها که در ترازنامه بیان می شوند؛ ارزش دفتری نامیده می شود. به عبارت دیگر:
* ارزش دارایی ها – استهلاک انباشته
محاسبه خالص ارزش دارایی های یک شرکت(NAV) :
* کل دارایی - دارایی نامشهود (حق ثبت و سرقفلی و..)+ بدهی ها
مبلغ آغازین برای سرمایه گذاری:این مبلغ ممکن است به صورت هزینه های خالص یا ناخالص باشد مانند هزینه نقل و انتقال ؛ مالیات فروش و غیره
در انگلستان ارزش دفتری به عنوان ارزش ارزش دفتری چیست ؟ خالص دارایی ها و یا (NAV) معروف است .
ارزش دفتری ارزش محاسبه شده یک شرکت است که دارای دو کاربرد عمده می باشد.
1) این مبلغ (ارزش دفتری) تمام ارزش دارایی های یک شرکت است که سهامداران اگر شرکت بخواهد دارایی های خود را تسویه کند ؛ دریافت می کنند.
2) در مقایسه با ارزش بازار شرکت ؛ ارزش دفتری می تواند شاخصی برای آگاهی از زیر ارزش ذاتی یا بالای ارزش ذاتی بودن سهم باشد.
در سرمایه گذاری شخصی ؛ ارزش دفتری سرمایه گذاری مبلغی است که برای خرید اوراق قرضه دولتی یا . استفاده می شود.
هنگامی که سهامی فروخته شد قیمت فروش منهای ارزش دفتری سود (ضرر)افزوده از سرمایه گذاری می باشد.
مطالب مشابه :
انبارداری چیست؟
رشته اموراداری - انبارداری چیست؟ - کاردانی اموراداری - کارشناسی مدیریت بازرگانی - رشته
وظایف مدیر
مدیر کیست و مدیریت چیست؟ علم و هنر اداره کردن گروهی از افراد در جهت نیل به اهداف خاص را
ارزش دفتری چیست؟
انجام خدمات حسابداری - ارزش دفتری چیست؟ سیستم سفارشات خرید و انبارداری سوئیفت چیست
درباره انبار و فرم های مربوط به آن
قبض انبار ( اعلامیه رسید کالا و مواد ) چیست ؟ پس از اینکه اجناس خریداری شده دریافت شد، ابتدا
انباردار ی در حج
انبارو انبارداری ر ا تعریف کنید. 1- وظیفه انبار دار قبل از اعزام به سفرحج وعمره چیست؟
حباب یک سهم چیست ؟
انجام خدمات حسابداری - حباب یک سهم چیست ؟ - انجام کلیه امور حسابداری و مالی واحدهای تجاری و
نرم افزار حسابداری و انبارداری فروشگاهی فارسیكام 2.8
نرم افزار حسابداری و انبارداری فروشگاهی فارسیكام 2.8. نرم افزار حسابداری چیست
حجم مبنا چیست؟
انجام خدمات حسابداری - حجم مبنا چیست؟ - انجام کلیه امور حسابداری و مالی واحدهای تجاری و شرکت ها
ارزش دفتری ، اسمی و جاری هر سهم
ارزش دفتری هر سهم (BOOK VALUE): ارزش هر دارایی را آن گونه که در ترازنامه شرکت آمده است، ارزش دفتری مینامند. ارزش دفتری از تقسیم حقوق صاحبان سهام در ترازنامه بر تعداد سهام به دست می آید.که نشان دهنده ارزش دفتری است که در صورت انحلال شرکت ارزش دفتری چیست ؟ و پس از پرداخت تمام بدهی […]
ارزش دفتری هر سهم (BOOK VALUE):
ارزش هر دارایی را آن گونه که در ترازنامه شرکت آمده است، ارزش دفتری مینامند.
ارزش دفتری از تقسیم حقوق صاحبان سهام در ترازنامه بر تعداد سهام به دست می آید.که نشان دهنده ارزش دفتری است که در صورت انحلال شرکت و پس از پرداخت تمام بدهی های شرکت به ازای هر سهم نصیب سهام داران می شود. در انگلستان، از اصطلاح ارزش خالص دارایی برای بیان ارزش دفتری استفاده میشود.
ارزش اسمی (Par Value) چیست؟
در مورد سهام عادی، ارزش اسمی هر سهم مبلغی است که طبق اساسنامه روی هر سهم نوشته شده است. این رقم با ارزش بازار سهم هیچ ارتباطی ندارد. در ایران ارزش اسمی هم سهم 1000 ریال است. در مورد اوراق قرضه یا سهام ممتاز، ارزش اسمی هر برگ است که میزان آن تعیینکننده مقدار بهره یا سودی است که به آن تعلق میگیرد. ارزش اسمی سهام در علوم مالی و مباحث حسابداری به ارزش صوری یک برگه سهم اطلاق میگردد. این رقم، در هنگام تاسیس و انتشار سهام، برای هر ورقه سهم عادی، تعیین شده و در اساسنامه درج میشود. ارزش اسمی سهام، معادل سهام سرمایه، تقسیم بر تعداد برگههای سهام است. وقتی صحبت از ارزش اسمی می شود ممکن است گروهی به ارزش اسمی اوراق مشارکت یا قرضه و گروهی دیگر به ارزش اسمی سهام فکر کنند.دانستن ارزش اسمی برای اوراق قرضه یا ابزارهای مالی با درآمد ثابت مهم است، چراکه ارزش سررسید و همچنین ارزش دلاری بهره های پرداختی را تعیین میکند. ارزش اسمی اوراق قرضه در کشورهای خارجی معمولاً ۱۰۰۰ یا ۱۰۰ دلار است؛ اما سهام معمولاً ارزش اسمی نداشته یا ارزش اسمی کمی مثلاً ۱ سنت برای هر سهم دارند. ارزش روز اوراق قرضه یا مشارکت در بازار ممکن است کمتر یا بیشتر از ارزش اسمی آن باشد و به عواملی نظیر نرخ عمومی بهره بازار و اعتبار اوراق قرضه بستگی دارد؛ اما از نظر حقوق سهامداران، ارزش اسمی ارتباط کمی با قیمت سهام بازار دارد.
ارزش جاری یا ارزش بــازار یک سهم (Market Capitalization) چیست؟
قیمت خرید و فروش یک سهم در بازار را ارزش بازاری سهم میگویند. فرمول محاسبه ارزش جاری یک سهم نیز چنین است: " تعداد کل سهام های شرکت ضرب در قیمت فعلی " برای مثال شرکتی ده میلیون سهم دارد که در حال حاضر قیمت هر سهم در بازار سهام چیزی حدود 2000 تومان می باشد. بنابراین ارزش بازار این شرکت 20 میلیارد تومان می باشد. بسیاری از سرمایه گذاران برای خرید سهام به این ارزش توجه می کنند زیرا با این ارزش می توان فهمید چه مقدار متحمل ریسک می شوند.
دسته بندی شرکت ها بر اساس ارزش جاری
اگر ارزش جاری یا ارزش بازار شرکتی کمتر از 1 میلیارد تومان باشد در دسته شرکت های خیلی کوچک قرار می گیرد و خرید سهام این شرکت ها بسیار پر ریسک می باشد. اگر ارزش جاری شرکتی بین 1 تا 20 میلیارد تومان باشد در دسته شرکت های کوچک قرار می گیرد و جزو شرکت های کوچک قرار می گیرند. خرید این شرکت ها گر چه با ریسک زیادی همراه است اما این شرکت ها پتانسیل رشد زیادی دارند. نکته قابل توجه در این شرکت ها همین پتانسیل رشد می باشد. اگر ارزش جاری شرکتی بین 20 تا 100 میلیارد تومان باشد در دسته شرکت های متوسط قرار می گیرد. ریسک این شرکت ها نیز نه خیلی زیاد است نه خیلی کم اما بسیار قابل توجه سرمایه گذاران می باشند زیرا مقداری از ثبات شرکت های بزرگ و مقداری از پتانسیل شرکت های کوچک را دارا می باشند. اگر ارزش جاری شرکتی بین 100 تا 1000 میلیارد تومان باشد در دسته شرکت های بزرگ قرار می گیرد . ریسک کمی دارد و برای سرمایه گذاران محافظه کار مناسب می باشد. سرمایه گذاری در این شرکت ها برای بلند مدت مناسب است و دید کوتاه مدت ارزش چندانی ندارد. اگر ارزش شرکتی بیشتر از 1000 میلیارد تومان باشد در دسته شرکت های خیلی بزرگ قرار می گیرد. از ویژگی این شرکت ها می توان به ریسک کم ، بازار پر رونق تا برای خرید و فروش دچار مشکل نشوید ، ایمنی بالا و موارد دیگر اشاره کرد.
آموزش استهلاک داراییهای ثابت
داراییهای ثابت مانند اثاثه و منصوبات – ماشین الات وتجهیزات-وسائط نقلیه وساختمان با گذشت مرور زمان فرسوده -از کار افتاده یا از مد افتاده میشوند این امر باعث میشود صاحبان سرمایه متحمل هزینه تعویض -تعمیرات ویا کاهش ارزش دارایی شوند به این هزینه اصطلاحا هزینه استهلاک دارایی ثابت کویند.هزینه استهلاک معمولا سالیانه ودر پایان دوره مالی یا پایان سال محاسبه میشود.محاسبه استهلاک داراییهای ثابت بر اساس جدولی به نام جدول استهلاک که از طرف اداره امور اقتصاد ودارایی اعلام میشود محاسبه خواهد شد.
استهلاک داراییهای ثابت به شش روش قابل محاسبه است
۱-روش مستقیم
در این روش ارزش هر قلم دارایی مورد استهلاک در تمام سالهای عمر آن مساوی فرض میشود. به این معنا که ارزش دارایی را به تعداد سالهای عمر آن تقسیم ودر پایان هر سال به عنوان هزینه استهلاک در صورت سود وزیان وارد میکنیم وبرای طرف بستانکار ذخیره محاسبه میکنیم ودر آغاز دوره مالی بعد در تراز افتتاحیه ارزش دفتری سال اول ثبت وذخیره استهلاک در قسمت بستانکار ثبت میشود.اگر قیمت خرید وسیله نقلیه ۵۰۰۰۰۰۰۰ریال در سال اول خرید باشد ومیبایست ۵ساله مستهلک شود ثبت آن در پایان سال در دفتر روزنامه وکل به شرح ذیل است>در پایان سال۱۳۹۱
هزینه استهلاک وسائط نقلیه ۱۰۰۰۰۰۰۰
ذخیره استهلاک وسائط ۱۰۰۰۰۰۰۰
در ابتدای سال ۱۳۹۲ در تراز افتتاحیه وسائط نقلیه مبلغ۵۰۰۰۰۰۰۰ریال ثبت میشود ودر سمت بستانکار ذخیره استهلاک.
به مبلغ۱۰۰۰۰۰۰۰ریال ثبت میشود.
۲-روش نزولی
در این روش استهلاک بر مبنای مانده ارزش دفتری سال قبل محاسبه وعدد بدست آمده از ارزش دارایی کسر و مانده آن به دوره بعد منتقل میگردد. مثلا اگر وسائط نقلیه به مبلغ ۵۰۰۰۰۰۰۰ریال در سال اول خریداری شود و فرض کنیم ابتدای دوره خریداری شده باشد وبه همان میزان مثال قبل ینی ۵ساله مستهلک شود.
به صورت ذیل محاسبه ودر دفاتر ثبت میگردد.
سال اول۵۰۰۰۰۰۰۰*۲۰%= ۱۰۰۰۰۰۰۰هزینه استهلاک
مانده ارزش دفتری پایان سال اول۵۰۰۰۰۰۰۰-۱۰۰۰۰۰۰۰=۴۰۰۰۰۰۰۰۰
که در تراز افتتاحیه سال بعد منعکس میشود ودیگر ذخیره استهلاک منظور نمیشود.
سال دوم۴۰۰۰۰۰۰۰*۲۰%=۸۰۰۰۰۰۰هزینه استهلاک
مانده ارزش دفتری سال دوم۴۰۰۰۰۰۰۰-۸۰۰۰۰۰۰=۳۲۰۰۰۰۰۰که به سال سوم منتقل میشود.
دو روش فوق متداولترین روشها در تعیین استهلاک است.
برای محاسبه استهلاک اگر دارایی ثابت قبل از پانزدهم ماه خریداری شده باشد آن ماه نیز برای محاسبه منظور میشود.اما اگر بعد از پانزدهم ماه خریداری شود آن ماه حساب نمی شود و از ماه بعد محاسبه میشود.
در زمانهایی که تورم شدید باشد معمولا هزینه استهلاکهایی که بر اساس ارزش دفتری رمان خرید اقلام دارایی ثابت محاسبه میشوند اشتباه بوده وباعث میشود سود وزیان شرکت اشتباه حساب شود.به این علت همانطور که قیمت قلم دارایی دو یاسه برابر شده است هزینه نگهداری وتعمیرات -از کارافتادگی وفرسودگی آن نیز دو یاسه برابر خواهد شد در صورتی که هزینه استهلاک آن با همان ارزش دفتری زمان خرید محاسبه میشود واین باعث میشود سود بیشتری در دفاتر نشان داده شود که این سود اشتباه است ومیبایست برای صحیح محاسبه کردن سود وزیان در زمان تورم بالا از قیمت بازار روز استفاده شود.
نحوه محاسبه حسابداری استهلاک دارائی ها
حسابداری استهلاک
تعریف حسابداری از استهلاک چیست؟
سرشکن کردن و تخصیص دادن بهای تمام شده دارایی ثابت را به طریقی معقول و منظم به دوره های استفاده از آن را استهلاک گویند.
بهای تمام شده معمولا در طول مدت استفاده از دارایی ، ثابت می ماند، بطوریکه در پایان عمر مفید دارایی، مجموع اقلام استهلاک دوره های استفاده از آن برابر می شود با بهای اولیه منهای ارزشی که برای دارایی اسقاط (Salvage Value) در نظر گرفته شده است.
حسابداری استهلاک چیست؟
با توجه به نکات فوق حسابداری استهلاک به روشی گفته می شود که بر اساس آن بهای تمام شده دارایی ثابت منهای ارزش اسقاط ان، بر مدتی که عمر مفید آن برآورد می شود به طریقی معقول و منظم سرشکن شود.
بنابراین هدف استهلاک، سرشکن کردن بهای تمام شده است و نه تعیین ارزش دارایی.
به تدریج که از عمر مفید اقتصادی دارایی کاسته می گردد، استهلاک آن منظما به صورت هزینه به عملیات واحد اقتصادی تخصیص می یابد.
در صورت سود و زیان استهلاک بر اساس ماهیت و مورد استفاده از مال به یکی از سه عنوان هزینه فروش، هزینه اداری و یا هزینه ساخت کالای فروش رفته ارائه می شود.
در واقع استهلاک از دو طریق بر صورت سود و زیان اثر می گذارد:
- مستقیما به بدهکار حساب هزینه منظور و سبب افزایش آن میشود. (مانند هزینه استهلاک خودروهایی که مورد استفادهدایره فروش کالا قرار می گیرد) و طبعا به شکل هزینه فروش انعکاس پیدا می کند.
- دیگر استهلاک استهلاک ماشین آلات کارخانه که بصورت قسمتی از بهای تمام شده کالا ثبت و پس از فروش کالا به بدهکار حساب بهای تمام شده کالای فروش رفته انتقال می یابد.(مانند استهلاک ماشین آلات تولیدی)
در حسابداری استهلاک را به دو نوع کلی تقسیم می کنند:
- استهلاک به معنای اعم:
حکایت از تخصیص بهای تمام شده داراییها به دوره های مختلف استفاده از انها می کند.
به این ترتیب، هزینه استهلاک در مقابل درآمد هر دوره به حساب منظور می گردد.
استهلاک در این معنا به دو گروه زیر تقسیم می شود:
الف_ استهلاک داراییهای مشهود: یعنی داراییهایی که وجود خارجی دارند مانند اموال، ماشین آلات و تجهیزات
ب_ استهلاک داراییهای نامشهود : که موجودیت مادی ندارند مانند سرقفلی، فرانشیز یا حق امتیاز و حق اختراع و …
- استهلاک به معنای کاهش منابع طبیعی:
مانند انواع معادن که در نتیجه استخراج از مقدار ذخیره آنها کاسته می شود و وجه افتراق آن با نوع قبلی در این است که گذشت زمان و کاربرد اموال، ماشین آلات و تجهیزات از ارزش آنها می کاهد در حالی که استهلاک منابع طبیعی با کاهش مقدار ( و نه لزوما کاهش کیفیت) آنها همراه است.
علل استهلاک:
به شرح زیر طبقه بندی می شوند:
عوامل فیزیکی(Physical Factors): عوامل کار بردی(Functional factors):
- فرسودگی ناشی از استعمال ۱. عدم کفایت
- گذشت زمان ۲. نابابی که تعویض زودرس را هم در بر میگیرد
- پوسیدگی و زنگ زدگی
لازم به ذکر است که عوامل سه گانه فیزیکی مرتبا بر داراییهای مشهود اثر می گذارند و از عمر مفید آنها می کاهند. ولی وقوع عوامل کار بردی کمتر مورد پیدا می کند.
نابابی ممکن است به این علت حادث شود که پیشرفتهای تکنولوژی سبب کهنه شدن ماشین آلات و طرز کار انها و کاهش یا از بین رفتن تقاضا برای محصولات و خدمات گردد.
ارزش آن دسته از داراییها که انتظار نمی رود از انها دیگر بار استفاده شود می باید برابر پیش بینی آنچه از فروش انها حاصل خواهد گردید و آن را اصطلاحا خالص ارزش بازیافتنی می نامند، تقلیل یابد.
اموال بدون استفاده را می باید در حساب خاصی جزو داراییها، نگهداری کرد.
برآورد استهلاک:
اهمیت استهلاک بر حسب نوع موسسه و کمیت داراییهای آن تغییر می کند.
در محاسبه استهلاک دو نوع برآورد ضرورت پیدا می کند:
- عمر مفید مال
- ارزش اسقاط آن
افزون بر این دو، ممکن است پیش بینی هزینه پیاده کردن و برچیدن یا تعویض مال لازم شود. طرز برآورد این نوع هزینه ها در موسسات متفاوت موجب آن می گردد که محاسبه استهلاک بسته به مورد و بر حسب روشی که بکار می رود تغییر یابد.
عوامل تعیین هزینه استهلاک:
هزینه استهلاک هر دوره مالی از سرشکن کردن بهای تمام شده (منهای ارزش اسقاط ان ) بدست می آید که بر حسب فایده اقتصادی از کاربرد آن در دوره مالی عاید می گردد به عملیات آن دوره تخصیص می یابد.
متغیرهایی که در محاسبه هزینه استهلاک هر دوره می باید مورد نظر قرار گیرند. عبارتند از :
- بهای (تمام شده ) واقعی
- برآورد ارزش اسقاط
- ۳برآورد عمر مفید
بنابراین محاسبه استهلاک بستگی پیدا می کند به یک عامل واقعی و دو عامل برآوردی یا تخمینی.
ارزش اسقاط :
عبارتست از مبلغی که پیش بینی می شود از فروش مال یا ارزش دفتری چیست ؟ در تعویض، به هنگام انصراف از کار آن، عاید می شود. در این براورد هزینه پیاده کردن و برچیدن مال هم منظور می گردد.
بعنوان مثال اگر فروش مال اسقاط ۲۵۰۰۰۰۰ ریال و هزینه پیاده کردن و تحویل آن ۵۰۰۰۰۰ ریال برآورد شود، ارزش اسقاط آن ۲۰۰۰۰۰۰ ریال خواهد شد.
مابه التفاوت بهای تمام شده و ارزش اسقاط مال را ماخذ استهلاک می نامند. اغلب در عمل از محاسبه ارزش اسقاط صرفنظر می کنند. در مواردی که حاصل فروش اسقاط مال را با هزینه پیاده کردن آن برابر تشخیص دهند ( که عمل ارزش اسقاط آن صفر می شود) و یا مبالغ حاصل از فروش کم و ناچیز باشد، انصراف از محاسبه ارزش اسقاط را قابل قبول دانسته اند.
در برآورد عمر مفید مال برای محاسبه استهلاک، شروط و نکاتی به شرح زیر بطور ضمنی در نظر گرفته می شود:
- استفاده از مال به وسیله مالک فعلی صورت گیرد.
- کاربرد مال به صورتی باشد که به هنگام تحصیل آن منظور بوده است.
- خط مشی برای تعمیر و نگهداشت دارایی در مدت استفاده معین باشد.
طبعا هزینه استهلاک هر دوره بستگی به این دارد که حدود بهره برداری و خدمات بالقوه اقتصادی مالی برای موسسه مالک آن معلوم شود. در واقع عمر مفید بر اساس و در رابطه با از دست رفتن ارزشها و امکانات بالقوه از لحاظ انجام خدمات تعیین می گردد.
عمر مفید ممکن است بر اساس یکی از مقیاسهای زیر تعیین شود:
الف_ دوره هایی از زمان بندی مانند تعداد سال یا ماه
ب_ جمع محصول قابل تولید بر حسب واحد سنجش آن
پ_ جمع ساعات کارکرد یعنی تعداد ساعاتی که می توان از دارایی بهره برداری کرد.
از لحاظ نظری، تعیین عمر مفید به ماهیت مل و علل اصلی استهلاک آن بستگی دارد.
در مورد حسابهای دارایی اصول زیر رعایت می شود:
- به هنگام خرید یا تحصیل قلمی از دارایی، آن را به بهای تمام شده ثبت می کنند.
- پس از ان، در مورد آن دسته از داراییها که عمر معین و محدود دارند، بهای تمام شده منهای استهلاک انباشته تا تاریخ تهیه گزارش مالی، ملاک تعیین ارزش و درج آن در گزارشهای مالی قرار می گیرد و آن را ارزش دفتری یا مانده مستهلک نشده می نامند.
- آن قسمت از بهای تمام شده که به اصطلاح بکار رفته و فایده اش منقضی شده است، بر اساس اصل مقابله درآمد با هزینه (Matching Principle) به حساب هزینه جاری منظور می شود.
استهلاک هر دوره به بدهکار حساب هزینه استهلاک و در مورد وسایل تولید، به بدهکار حساب بهای ساخت ( سربار کارخانه) و به بستانکار حساب دارایی کاه به نام استهلاک انباشته منظور می شود.
نکته مهم این است که در نتیجه این عمل بهای تمام شده در طول استفاده از مال جدا و محفوظ و مشخص می ماند و با آنچه به تدریج از طریق استهلاک سالانه، انباشته می شود مخلوط نگردد.
مخلوط کردن این دو منطقی نیست زیرابهای تمام شده واقعی و قطعی و استهلاک برآوردی و تخمینی می باشد.
حساب دارایی کاه مذکور را که استهلاک انباشته (Accumulated Depreciation) به آن گفته می شود در گذشته ” ذخیره استهلاک” می نامیدند که می باید از بکار بردن آن اجتناب نمود زیرا عمل ثبت استهلاک مطلقا ذخیره ای بوجود نمی آورد.
روشهای استهلاک
محاسبه و تعیین مبلغ هزینه استهلاک برای ثبت در هر دوره مالی به طرق مختلف انجام می شود. یزاس این منظور روشهایی ابداع کرده اند که با وجود این که بهای تمام شده و عمر مفید مال در همه آنها ثابت و یکسان است، ولی هزینه استهلاک دوره مالی در هر روش متفاوت از روش دیگر بدست می آید.
روشهای استهلاک را می توان به شرح زیر طبقه بندی کرد:
- محاسبه بر حسب زمان
- روش خط مستقیم یا اقساط مساوی. از لحاظ هزینه استهلاک این روش را ثابت هزینه (CONSTANT_CHARGE METHOD) هم گفته اند.
- محاسبه بر حسب محصول یا روشهای مبتنی بر تغییر هزینه هر دوره که عبارتند از:
- روش ساعت کارکرد
- روش میزان تولید
- روشهای مبتنی بر استهلاک بیشتر در سالهای اول عمر مال و کاهش تدریجی آن
از نقطه نظر هزینه استهلاک این روشها را هزینه کاه (Decreasing Charge Methods) هم نامیده اند. به این تعبیر که هر چه پیش می رویم از مبلغی که به حساب هزینه می رود کاسته می شود. این روشها عبارتند از :
- روش مجموع سنوات
- روش مانده نزولی یا استهلاک بر اساس ارزش دفتری در هر دوره مالی
- روشهای مبتنی بر محاسبات سرمایه گذاری و سود منتسب به آن که از لحاظ هزینه استهلاک، این روشها را هزینه افزا (increasing Charge Methods) گفته اند. به این دلیل که هر چه پیش می رویم مبلغی که به حساب هزینه استهلاک می رود افزایش می یابد. این روشها عبارتند از:
- قسط السنین
- سرمایه گذاری وجوه استهلاکی
در این روش که ساده ترین روش برای محاسبه استهلاک است :
ارزش اسقاط را از بهای تمام شده کم کرده و حاصل را بر تعداد دوره یا سال تقسیم می کنند.
در حقیقت این روش ارتباط نزدیکی با زمان دارد.
روش خط مستقیم روشی بسیار ساده است. در مواقعی که میزان استفاده از دارایی و کارکرد آن در هر دوره برابر با دوره دیگر می باشد. و همچنین مواقعی که هزینه های تعمیر و نگهداری هر دوره مساوی دوره های مالی دیگر برآورد شود.
خوب می بینید که همچنین چیزی می شود گفت که غیر ممکن است. از این روش معمولا برای استهلاک داراییهای نامشهود استفاده می شود.
در این روش هزینه استهلاک هر دوره بر حسب میزان کارکرد واقعی مال تعیین می گردد. به عنوان مثال اگر ماشینی در دوره جاری دو برابر دوره قبل کار کند، استهلاک آن در دوره جاری دو برابر محسوب می شود.
در این روش کارکرد مال یا دارایی تا زمان اسقاط ان بر حسب تعداد کل ساعات کار، برآورد و انگاه نرخ استهلا ک برای هر ساعت کار محاسبه میشود.
از این روش زمانی استفاده می شود که کارکرد یا فایده دارایی در طول مدت کار آن بر حسب مقدار محصول قابل تولید برآورد گردد.
در این روش استهلاک به مقدار محصولی که تولید می شود بستگی دارد.
در این روش مبلغی که بابت استهلاک به هر واحد محصول تعلق می گیرد، ثابت باقی می ماند در صورتی که در روش خط مستقیم، با تغییر میزان تولید، آنچه بابت استهلاک به هر محصول سر شکن می شود متغیر است.
همانطور که می بینید هزینه استهلاک هر سال بر مبنای میزان تولید محاسبه شده و ثبت زیر برای هر دوره انجام گرفته است:
اگر به ستون ارزش دفتری توجه کنید مشاهده می کنید که در پایان ۵ سال عمر مفید تنها مانده ارزش اسقاط می باشد و این همان هدف استهلاک است یعنی سرشکن کردن و تخصیص بهای تمام شده دارایی بر مدتی که عمر مفید ان دارایی است.
روشهای شتابدار استهلاک یا روشهای هزینه کاه(Decreasing charge method)
در این روشها، بهای تمام شه طوری بر دوره های استفاده از مال تخصیص می یابد که هزینه های استلاک سالهای اول بیشتر از سالهای بعد باشد، یعنی با گذشت هر سال هزینه استهلاک کاهش می یابد.
در این روشها فرض بر این است که داراییها در سالهای اول عمرشان کارایی بیشتری داشته و همچنین با گذشت زمان هزینه تعمیر و نگهدارای آنها افزایش می یابد، در نتیجه هزینه استهلاک بیشتری نیز دارند.
روش مجموع سنوات
در این روش پس از کسر کردن ازش اسقاط از بهای تمام شده، حاصل را در کسری که صورت و مخرج آن بصورت زیر بدست می آید، ضرب می کنیم:
صورت کسر را باقیمانده عمر مفید تشکیل می دهد. بعنوان مثال اگر طول عمر دارایی ۱۰ سال باشد در یال اول صورت کسر عدد ۱۰ خواهد بود.
روش مانده نزولی ( Declining-Balance Method)
در این روش نرخی ثابت را در طول عمر مال در ارزش دفتری آن (بهای تمام شده منهای استهلاک انباشته ) ضرب می کنند تا هزینه استهلاک دوره بدست آید.
دیدگاه شما