پترین های کندل استیک


نکته : تا زمانی که کندل بسته نشده است نباید روی آن ترید کنید.

انجمن گولد پی ام

الگوهای قیمتی هارمونیک – پترن های هارمونیک الگوهای جدید فیبوناچی به مانند الگوهای کلاسیک از کنار هم قرار گرفتن معنی دار موج های حرکتی بازار به وجود می آیند. این الگوها به مانند الگوها

آموزشی

تحلیل تکنیکال

پترین های کندل استیک جلسه سیزدهم : الگوهای قیمتی هارمونیک (پترن های هارمونیک)

الگوهای قیمتی هارمونیک – پترن های هارمونیک

الگوهای جدید فیبوناچی به مانند الگوهای کلاسیک از کنار هم قرار گرفتن معنی دار موج های حرکتی بازار به وجود می آیند. این الگوها به مانند الگوهای کلاسیک موج ها یا هدف های قیمتی تعیین شده در بازار را برای ما پیش بینی می کنند. تشخیص این الگوها مقداری از تشخیص الگوهای قیمتی کلاسیک مشکل تر می باشد دلیل این امر، وجود نسبت های فیبوناچی در کنار اشکال تشکیل شده می باشد. توصیه می شود برای تشخیص و استفاده از این الگوها سعی کنید از قبل در پیدا کردن نسبت های فیبوناچی با الگوها تلاش کنید تا پس از تشکیل موج آخر آماده ورود به بازار شوید و فرصت را از دست ندهید. در مورد این الگوها نیز حتما در قیمت از پیش تعیین شده وارد شوید و در صورتی که الگو را درست تشخیص دادید زمان و قیمت ورود مناسب را از دست ندهید.
معمولا حد ضرر تمامی این الگوها 15 درصد از اندازه موج آخر حرکتی می باشد که از نقطه ورود به معامله به موج آخر اضافه می شود. حد سود هر الگو نیز بر حسب تعریف الگو متغیر می باشد. در زیر توضیحات تصاویر و مثالهای هر الگو را می توانید مشاهده کنید.

اصول استفاده ازالگوی AB=CD، نحوه رسم و کاربرد

الگوی AB=CD عمومی ترین الگو از مجموع الگوهای فیبوناچی می باشد که به نسبت دیگر الگوها تشخیص آن آسان تر می باشد. همانطور که در شکل مشاهده می کنید برای تشکیل این الگو دو نسبت فیبوناچی باید همخوانی داشته باشد. در زیر مثال بازگشت نزولی الگوی AB=CD نمایش داده شده است. الگوی بازگشت صعودی AB=CD با همین درصدها اما در حالت معکوس شکل می باشد.
- نقطه C تا 61.8 یا 78.6 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- نقطه D(قیمت ورودی) تا 127.2 یا 161.8 Extension فاصله BC حرکت دارد.
- پس از ورود در نقطه D هدف سود این معامله 61.8 درصد بازگشت فاصله CD می باشد.

اصول استفاده ازالگوی Gartley، نحوه رسم و کاربرد

الگوی گارتلی تشکیل شده از سه نسبت فیبوناچی موجهای مختلف می باشد که پس از ورود برای آن میتوان دو هدف قیمتی در نظر گرفت.
- نقطه C تا 38.2 یا 61.8 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- نقطه D بین 38.2 تا 78.6 درصد فاصله BC بازگشت دارد.
- نقطه E بین 61.8 تا 78.6 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- هدف اول از نقطه ورودی، 61.8 درصد فاصله DE می رسد.
- هدف دوم از نقطه ورودی، 127.2 درصد فاصله BE می رسد.

bearish-gartleybullish-gartley

اصول استفاده ازالگوی Butterfly، نحوه رسم و کاربرد

الگوی باترفلای تشکیل شده از سه نسبت فیبوناچی موجهای مختلف می باشد که پس از ورود برای آن میتوان دو هدف قیمتی در نظر گرفت.
- نقطه C تا 38.2 یا 78.6 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- نقطه D بین 38.2 تا 78.6 درصد فاصله BC بازگشت دارد.
- نقطه E تا 127.2 یا 161.8 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- هدف اول از نقطه ورودی، 61.8 تا 78.6 درصد فاصله DE می باشد.
- هدف دوم از نقطه ورودی، 127.2 درصد فاصله بازگشت BE می باشد.

bearish-butterflybullish-butterfly

اصول استفاده ازالگوی بت Bat (الگوی خفاش)، نحوه رسم و کاربرد

الگوی بَت تشکیل شده ازسه نسبت فیبوناچی موج های مختلف می باشد که پس از ورود برای آن میتوان دو هدف قیمتی در نظر گرفت.
- نقطه C بین 38.2 تا 50 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- نقطه D بین 38.2 تا 88.6 درصد فاصله CB بازگشت دارد.
- نقطه E تا حدود 88.6 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- هدف اول از نقطه ورودی، 61.8 تا 78.6 درصد فاصله DE می باشد.
- هدف دوم از نقطه ورودی، 127.2 درصد فاصله AB می باشد.

bearish-batbullish-bat

اصول استفاده ازالگوی Crab، نحوه رسم و کاربرد

الگوی کِرَب مانند الگوی بَت تشکیل شده ازسه نسبت فیبوناچی موج های مختلف می باشد که پس از ورود برای آن میتوان دو هدف قیمتی در نظر گرفت.
- نقطه C بین 38.2 تا 61.8 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- نقطه D بین 38.2 تا 88.6 درصد فاصله CB بازگشت دارد.
- نقطه E تا حدود 161.8 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- هدف اول از نقطه ورودی، 61.8 تا 78.6 درصد فاصله DE می باشد.
- هدف دوم از نقطه ورودی، 127.2 درصد فاصله بازگشت BE می باشد.

الگوهای قیمتی ادامه دهنده؛ پترن های کلاسیک

الگوی مثلث افزایشی حالتی از تغییرات قیمت است که قیمت هر بار در صعودهایش در محدوده ای از مقاومت متوقف می شود در حالی که پس از بازگشت از این محدوده مقاومت هر بار به دره یا کمینه قبل از خود نمی رسد.

امتداد خطوط پایینی در اتصال به مقاومت بالایی; الگویی می سازد که نشان دهنده آغاز یک حرکت قوی بازار می باشد; تغییرات قیمت معمولا خط مقاومت در این الگو را می شکند و می توان انتظار داشت که به اندازه قاعده اولین حرکت داخل مثلث افزایشی بازار در جهت بالایی افزایش داشته باشد; این الگو معمولا بعد از یک روند افزایشی به وجود می آید با اینکه هیچ الزامی به این روند افزایشی نمی باشد.

ascending-triangle

الگوی مثلث کاهشی حالتی از تغییرات قیمت است که قیمت هر بار در نزول هایش در محدوده ای از حمایت متوقف می شود در حالی که پس از بازگشت از این محدوده حمایت هر بار به قله یا بیشینه قبل از خود نمی رسد; امتداد خطوط بالایی در اتصال به مقاومت پایینی; الگویی می سازد که نشان دهنده آغاز یک حرکت قوی بازار می باشد.

تغییرات قیمت معمولا خط حمایت پترین های کندل استیک در این الگو را می شکند و می توان انتظار داشت که به اندازه قاعده اولین حرکت داخل مثلث کاهشی بازار در جهت پایینی کاهش داشته باشد; این الگو معمولا بعد از یک روند کاهشی به وجود می آید با اینکه هیچ الزامی به این روند کاهشی نمی باشد.

descending-triangle

اصول استفاده ازالگوی مثلث متقارن Symmetrical Triangles

مثلث متقارن یا همسان الگویی دیگر از خانواده مثلث ها می باشد که معمولا بعد از یک روند کاهشی یا افزایشی به وجود می آید گرچه هیچ الزامی برای این مورد وجود ندارد; در این الگو حرکات صعودی و نزولی داخل الگو به حمایت ها یا مقاومت های قبل از خود نمی رسند به همین جهت امتداد این خطوط مثلثی متقارن را ایجاد می کند; با شکسته شدن امتداد نقاط به هم متصل شده بالایی و پایینی در الگو می توان انتظار داشت موج جدید به اندازه فاصله اولین قاعده درونی مثلث پیش روی داشته باشد.

symmetrical-triangle-bearish

symmetrical-triangle-bullish1

اصول استفاده ازالگوی مثلث افزایشی و کاهشی غیر متقارن Reverse Symmetrical Triangles Patern

الگوی مثلث افزایشی و کاهشی غیر متقارن؛ الگویی می باشد که امتداد خطوط بیشینه و کمینه قیمت مثلثی واگرا را تشکیل می دهد و حداقل سه بار قیمت باید با هر کدام از خطوط بالایی و پایینی برخورد کرده باشد.

این الگو معمولا در بازار مبادلات ارز کمیاب می باشد; معمولا این الگو بعد از یک روند تشکیل می شود با اینکه هیچ الزامی به این مورد نیست; حد سود این الگو همانگونه که در شکل دیده می شود به اندازه فاصله آغاز روند قبلی تا نقطه تشکیل الگو می باشد که انتظار داریم با شکسته شدن یکی از امتداد ها; بازار به همین فاصله حرکت کند.

reverse-symmetrical-bearish

reverse-symmetrical-bullish

اصول استفاده ازالگوی پرچم Flag Patern

الگوی پرچم از امتداد اتصال محدوده ای از تغییرات قیمت در میانه یک روند به وجود می آید که شیبی کم و خلاف جهت روند قبل از خود دارد; این الگو معمولا مدت زمان زیادی پایدار نمی ماند و خیلی زود شکسته می شود; با شکسته شدن امتداد خطوط الگو بازار به اندازه ابتدای روند قبلی تا نقطه آغاز اولین موج الگوی پرچم پیش روی دارد.

flag-bearish

flag-bullish

اصول استفاده ازالگوی پرچم سه گوش Pennant Patern

الگوی پرچم سه گوش مانند الگوی پرچم در میانه یک روند تشکیل پترین های کندل استیک می شود با این تفاوت که اتصال خطوط بیشینه و کمینه در داخل الگو موازی نبوده و متقارن می باشند; شیب اتصال خطوط بیشینه و کمینه در این الگو حتما باید زیاد باشد و قبل از آن حتما روند با شیب زیاد داشته باشیم در غیر این صورت یک الگوی مثلث افزایشی را تشخیص داده ایم.

در این الگو دو هدف قیمتی داریم; هدف اول مانند شکل اندازه قاعده اولین حرکت تصحیحی داخل الگو می باشد و حد سود دوم به اندازه فاصله آغاز روند صعودی قبلی تا نقطه تشکیل الگو می باشد که با شکسته شدن یکی از خطوط بالایی و پایینی الگو انتظار داریم قیمت پیش روی کند.

wedge-bearish

wedge-bullish

اصول استفاده ازالگوی گوه Wedge- Ascending & Descending Patern

الگوی گوه کاهشی یا افزایشی جزو الگوهایی می باشد که حتما باید در امتداد روند تشکیل شود; اگرچه جهت تشکیل گوه کاهشی یا افزایشی می تواند هم راستا با روند قبل از خود نباشد اما اگر هم راستا باشد درجه اطمینان و اهمیت بیشتری الگو پیدا می کند.

در الگوی گوه افزایشی شیب خط امتداد بالایی نقاطی که به هم متصل می شوند باید حتما کمتر از شیب خط پایینی باشد و در گوه کاهشی; شیب خط امتداد پایینی نقاطی که به هم متصل می شوند باید حتما کمتر از شیب خط بالایی باشد.

در دو حالت گوه کاهشی و افزایشی باید امتداد دو خط بالایی و پایینی در نهایت به یکدیگر برسند و حالت واگرایی نداشته باشند; در این الگو دو حد سود تعریف می شود; هدف قیمتی حد سود اول به اندازه برابر با اولین حرکت تصحیح قیمت در داخل الگو می باشد که با شکسته شدن یک امتداد انتظار داریم; هدف قیمتی حد سود دوم نیز به اندازه برابر فاصله آغاز روند قبلی تا نقطه تشکیل الگو با شکسته شدن یکی از امتدادها را می توان انتظار داشت.

wedge-ascending

wedge-descending

اصول استفاده ازالگوی مستطیل Rectangle Patern

الگوی مستطیل بعد از یک روند کاهشی یا افزایشی تشکیل می شود که امتداد خطوط بیشینه و کمینه درون آن موازی- افقی بوده و تشکیل یک مستطیل فرضی را می دهد; حداقل دو بار قیمت ها باید به امتداد خطوط بالایی و پایینی در این الگو برخورد کرده باشد.

برای حد سود انتظار داریم بعد از شکسته شدن خط بالایی در روند افزایشی و خط پایینی در روند کاهشی هدف قیمتی جدید به اندازه فاصله درونی دو خط موازی درون الگو پیش روی نماید.

آشنایی با الگو‌های تک کندلی

آشنایی با الگو‌های تک کندلی

همانطور که در مقاله اول در مورد مبانی آشنایی با الگو‌های شمعی گفتیم، در این مقاله قصد دارید به‌صورت جزئی‌تر به معرفی انواع الگو‌های تک کندلی بپردازیم و در مورد کاربرد هرکدام صحبت کنیم. کندل استیک‌ها به نوعی زبان صحبت‌کردن با نمودار هستند. فارق از اینکه در چه بازاری فعال هستید، آشنایی و قدرت تحلیل کندل‌ استیک از مهم‌ترین مهارت‌‍‌‌ها برای فعالیت در بازار‌های مالی است.

الگو‌های شمعی در بر اساس شکل ظاهری خود، در سته‌های مختلفی تقسیم بندی می‌شوند. برخی از آنها نشان از قدرت و برخی نشان از ضعف بازار دارند. از طریق برخی از آنها می‌توان نقاط برگشتی بازار را پیدا کرد و برخی دیگر قدرت شکستن سطوح کلیدی را دارند. همانطور که چندین بار گفته شد، الگو‌‎های شمعی به‌نوعی زبان بازار هستند و می‌توانند با تحلیلگر پترین های کندل استیک صحبت کنند. با ما همراه باشید تا در ادامه به شناخت انواع آنها بپردازیم.

الگو‌های تک کندلی

برخی کندل‌ها به تنهایی دارای معنی هستند، نیازی نیست تا آنها در کنار یکدیگر معنی پیدا کنند. الگو‌های تک کندلی بسیار معتبر هستند و مزیت مهم آنها این است که بسیار زود‌تر از الگو‌های دیگر به تحلیلگر هشدار اتفاقات بازار را می‌دهند. آگاهی از این الگو‌ها از الزامات یک تحلیلگر است.

الگوی مارابوزو (Marubozu)

اگرچه استیو نیسون الگو‌های کندلی را به دنیا معرفی کرد، اما باتوجه به ماهیت ژاپنی آنها برخی از اسامی ژاپنی را برای کندل‌ها حفظ کرد. مارابوزو در زبان ژاپنی به معنی “سر تراشیده شده” است و هدف از این نوع نام‌گذاری این است که کندل‌های مارابوزو فاقد سایه یا شادو است. مارابوزو نوعی از الگو‌های تک کندلی است. ماروبزو‌ ها کندل‌هایی هستند با بدنه‌ی کشیده و قدرتمند، معمولا سایه ندارند و اگر سایه‌ای هم داشته باشند بسیار کوچک و قابل اغماض است.

برای مطالعه و یادگیری بیشتر به مقاله “کندل مارابوزو چیست؟ کاربرد انواع کندل Marubozu” مراجعه فرمایید.

این کندل‌ ها نشان از قدرت‌ روند (چه در جهت صعود باشد چه نزول) دارند. همچنین معمولا با حجم معاملات بالا همراه بوده و قدرت شکستن سطوح کلیدی بازار را دارند. اقلب شکست‌هایی با این نوع کندل‌ها همراه هستند معتبر بوده و بازار تمایل به ادامه روند از خود نشان می‌دهد.

الگوی ماروبزو (Marubozu)

الگوی پین‌ بار (Pinbar)

پین بار، یکی از معروف‌ترین و پرکاربرد‌ترین الگو‌های تک کندلی است. معمولا این الگو در انتهای قله‌ها و دره‌های نمودار پدید میاید و نشان از برگشت بازار دارد( حتی به صورت کوتاه مدتی). این الگو متشکل از یک بدنه کوچه و یک سایه بلند در جهت روند است. معمولا در قله‌ها سایه به سمت بالا و در دره‌ها سایه به سمت پایین است. وجود سایه نشان از ضعف در روند و پس زده شدن قیمت است، همین امر می‌تواند باعث تغییر جهت بازار شود. به این نوع الگو‌ها، الگوی برگشتی نیز می‌گویند.

الگوی پین‌ بار (Pinbar)

نکاتی در مورد معامله با پین‌بار‌ها

معامله با پین بارها بسیار معمول و محبوب است. اگر شما نیز قصد معامله با الگو‌ی پین بار را دارید لازم است نکات مهمی در باره آن بدانید.

  • همه‌ی پین بار‌ها ارزش معامله ندارند، بسیار حائز اهمیت است که این الگو نزدیک سطوح کلیدی بازار تشکیل شود. به‌عنوان مثال بالای حمایت‌های کلیدی و زیر مقاومت‌های اصلی.
  • معمولا در کف‌ها پین‌ بار‌های سبز و در سقف‌های قیمتی پین بار‌های قرمز اعتبار بیشتری دارند.
  • معامله‌گران مبتدی بهتر است تنها در جهت روند اصلی وارد معامله بشوند.
  • منتظر کندل تایید ماندن نیز بسیار به کاهش ریسک معاملات کمک می‌کند.

الگوی فرفره (Spinning Top)

الگوی فرفره از دیگر الگو‌های تک کندلی با ماهیتی برگشتی است. کاربرد این الگو چیزی شبیه به پین بار است. فرفره معمولا در کف و سقف‌های قیمتی به وجود میاید و نشان از برگشت بازار دارد. در صورتی که یک الگوی فرفره و پین بار در کنار یکدیگر دیده شوند، بسیار به اعتبار آن می‌افزاید.

این الگو از نظر ظاهری متشکل از دو سایه بالا و پایین و یک بدنه کوچک است. سایه‌ها معمولا باهم برابر و به‌صورت متقارن قرار دارند.

تمامی الگو‌های کندلی در صورتی که اطراف نواحی کلیدی بازار باشند، به مراتب معتبر‌تر هستند.

الگوی فرفره (Spinning Top)

الگوی دوجی (Doji)

الگوی دوجی که بازهم برگفته از کلمه‌ای ژاپنی است در دسته الگو‌های تک کندلی قرار می‌گیرد. کندل‌های دوجی فاقد بدنه هستند، به این معنی که قیمت باز و بسته شدن آنها یک قیمت است. معمولا آنها به شکل یک + تشکیل می‌شوند، گاهی اوقات هم می‌توانند سایه بلند داشته باشد اما چیزی پترین های کندل استیک که اهمیت دارد عدم وجود بدنه در کندل است.

الگو‌های دوجی نشان از برابری قدرت خریدار و فروشنده دارد که به طبع آن سردرگمی در روند بازار به وجود میاید. معمولا به تنهایی از کندل‌های دوجی برای معامله استفاده نمی‌شود، اما می‌توان از آن برای تشخیص کف‌های قیمتی و تثبیت قیمت استفاده کرد.

الگوی دوجی(Doji)

جمع‌ بندی

الگو‌های تک کندلی در عین حال که پایه‌ی شناسایی کندل استیک‌ها هستند، بسیار پرکابرد بوده و آگاهی از آنها الزامی است. به کمک کندل شناسی ریسک معاملات کاهش پیدا کرده و بازدهی افزایش پیدا می‌کند. از ترکیب الگو‌های گفته شده می‌توان به پترن‌های چند کندلی رسید، اما قبل از آن، شناخت و بدست آوردن درک عمیق از الگو‌های تک کندلی الزامی است.

کندل استیک (Candlestick) چیست؟ انواع آن (بورس، فارکس و ارز)

وقتی ما وارد دنیای بازار های مالی می شویم مطمئنا اولین چیزی که با آن آشنا می شویم کندل و انواع آن می باشد.

داخل چارت بازار های مالی ما اشکالی را میبینیم که طبق تایم فریمی که در آن هستیم، باز و بسته می شود و اشکال مختلفی مانند bars و line (خطی) , Candlestick دارند. ما در این مقاله به دنبال یادگیری کندل استیک ها هستیم.

کندل استیک (Candlestick) چیست؟ انواع آن (بورس، فارکس و ارز)

بهزاد میرزازاده

کندل (Candlestick) چیست؟

کندل استیک ها ابتدا در ژاپن اختراع شده اند و معنی لغوی آن شمعدان می باشد. این نوع از کندل ها اطلاعات دقیق تری از چارت به ما می دهند.

اطلاعاتی که کندل ها در اختیار ما میگزارند:

  1. مکان باز و بسته شدن قیمت + سایه بالا و پایین
  2. فشار خرید یا فروش

اطلاعاتی که کندل ها در اختیار ما میگزارند

ما فشار خرید و فروش رو از نوع باز و بسته شدن کندل ها میتوانیم بفهمیم .

نکته : تا زمانی که کندل بسته نشده است نباید روی آن ترید کنید.

انواع مدل چینش کندلی در بازار

انواع مدل چینش کندلی در بازار وجود دارد و اسامی بسیار زیادی دارند اما مهم ترین آنها که میتوان از روی آن ها تصمیماتی را گرفت فقط 3 نوع هستند.

پین بار (تغییر دیدگاه)

مدل چینش کندلی پین بار (تغییر دیدگاه)

کندل پین بار نشان از تغییر تصمیم معامله گران، فشار، سیو سود و برخورد به حد ضرر اکثر معامله گران می باشد.

این نوع کندل کاربرد بسیار زیادی دارد و ما میتوانیم بر اساس اصول و قوانین خاصی با استفاده از آنها ترید کنیم.

وقوع این نوع کندل در هر جایی مهم نیست ، اما در سطوح مهم، بعد از وقوع این کندل و دیدن تاییدیه کندلی ، قیمت در جهت تاییدیه حرکت میکند

مارابوزو (یک اندیشی)

مدل چینش کندلی مارابوزو (یک اندیشی)

این نوع کندل یک اندیشی معامله گران را نشان می دهد. هیچ گونه سایه ای ندارد ( یا اگر داشته باشد خیلی کم است ).

با وقوع این نوع کندل قیمت به روند خود ادامه می دهد.

دوجی (بی تصمیمی)

مدل چینش کندلی دوجی

این نوع کندل نشان از بی تصمیمی معامله گران است و کندل بعدی ، اگر های و لو ، بالا و پایین تر ثبت کند، جهت احتمالی حرکت را تعیین می کند.

نکته : کندل ها در 60% مواقع در جهتی که سایه زیادی می زنند حرکت نمیکنند. ( به طور ساده تر یعنی تمایل به حرکت به آن سمت را ندارند)

تنها دانستن نام و روانشناسی کندل ها نمی تواند به ما نقطه ورود و یا خروج بدهدا، پس ما ابتدا باید مناطق برگششی و گره ها را بشناسیم و سپس با سیگنال های صادر شده توسط کندل ها ترید کنیم.

پترن های هارمونیک در تحلیل تکنیکال | انواع پترن‌ های هارمونیک

پترن های هارمونیک در تحلیل تکنیکال برای تولید سیگنال‎‌های خرید/ فروش کاربرد دارند. تغییرات مداوم قیمت یکی از عناصر قابل تشخیص بازارهای مالی است. این تغییرات گرایش دارند به صورت پترن یا الگوهایی اتفاق بیافتند که با استفاده از آنها می‌توان تغییرات آینده را مشخص کرد.

معامله‌گران از این طریق با شناسایی رفتار بازار در گذشته، ترندهای بازار را شناسایی کرده و می‌توانند سیگنال معامله به دست بیاورند. پترن های هارمونیک در تحلیل تکنیکال به همین شکل ابداع شده‌اند.

پترن های هارمونیک در تحلیل تکنیکال

روش معامله بر اساس پترن های هارمونیک تا حد زیادی وام‌دار نظریه‌پرداز دهه 1930، گارتلی (H.M. Gartley) است که در کتاب خود «سودها در بازار سهام» (1932) این مفهوم را ارائه داد.

در سال‌های اخیر نیز اسکات کارنی (Scott M. Carney) بر روی این مفاهیم کار کرده و مطالعات خود را در سال 1999 در کتاب «معامله‌گر هارمونیک» ارائه داده پترین های کندل استیک است. اسکات کارنی به عنوان کسی که پترن های هارمونیک در تحلیل تکنیکال را احیا کرده شناخته می‌شود.

پترن های هارمونیک در تحلیل تکنیکال چیست؟

پترن‌ های هارمونیک در تحلیل تکنیکال شامل ساختارهای هندسی هستند که بر اساس اعداد فیبوناچی تعریف شده‌اند. هر عنصری در این ساختارها بر اساس یکی از سطوح فیبوناچی تعریف شده است. این ساختارها سعی می‌کنند جدیدترین رفتار و تغییر قیمت را با هدف پیشبینی قیمت آینده شناسایی کنند.

پترن های هارمونیک بیشتر در چارچوب‌های زمانی بزرگ‌تر قابل بررسی هستند. استفاده از آنها برای شناسایی سیگنال‌های معاملات روز کار سختی است. به همین دلیل پترن های هارمونیک در تحلیل تکنیکال بیشتر توسط معامله‌گران بلند مدت و افرادی مورد استفاده قرار می‌گیرد که بر معامله پوزیشن یا جایگاه (position trading) متمرکز هستند.

آنها همچنین به زمان بیشتری برای کامل کردن فهرست گام‌هایی که باید بر دارند نیاز دارند. بهترین چارچوب‌های زمانی برای معاملات هارمونیک نمودارهای روزانه و نمودارهای هفتگی هستند.

مقاله آموزش پولبک در بورس | شناسایی pullback را حتما مطالعه کنید

پترن های هارمونیک در تحلیل تکنیکال چه چیزی را نشان می‌دهند؟

به صورت کلی پترن های هارمونیک برای نشان دادن دو چیز توسعه یافته‌اند:

  • پیشبینی برگشت قیمت
  • پیشبینی طول یک حرکت قیمت

این همان چیزی است که باعث می‌شود نقاط کنش موضوعی به نسبت ساده برای فهمیدن باشد. اگر پترین های کندل استیک رویه‌های هر پترن را به خوبی پیگیری کنید، برای مثال با استفاده از پترنی که طول یک حرکت را مشخص می‌کند، می‌توانید در نقطه‌ای که مشخص می‌شود انتظار یک برگشت قیمت را داشته باشید.

همچنین می توانید فیلتر طلایی بورس شامل 5 فیلتر نوسانی را دانلود کنید.

رابطه پترن های هارمونیک با سطوح فیبوناچی

پترن های هارمونیک در تحلیل تکنیکال به تمامی بر اساس ضریب‌های فیبوناچی تعریف شده‌اند. مطابق نظریه اعداد فیبوناچی، هر عددی که بعد از 0 و 1 قرار می‌گیرد حاصل جمع دو عدد قبلی خود است. با پیروی از این نظریه یک مجموعه اعداد مانند این (از راست به چپ) تشکیل می‌شود: 0 – 1 – 1 – 2 – 3 – 5 – 8 – 13 – 21 – 34 – 55 – 89 و الی آخر.

علاوه بر این، هر عددی در نظریه فیبوناچی به صورت نسبی حدود 61.8% عدد بعدی خود، و 38.2% عدد بعد از آن است. به این ترتیب به خطوط بازگشت فیبوناچی می‌رسیم: 23.6%، 38.2%، 50%، 61.8%، 78.6% و 88.6%. در پترن های هارمونیک همچنین از سطوح اکستنشن فیبوناچی مثل 127.2%، 161.8% و 261.8% استفاده می‌شود.

در ادامه این مطلب فهرستی از پترن های هارمونیک در تحلیل تکنیکال معرفی می‌شود. این 6 پترن پر استفاده‌ترین پترن های هارمونیک محسوب می‌شوند. از آنجا که هر یک از این پترن‌ها یک سیگنال خرید یا فروش تولید می‌کند، هر کدام از آنها یک نسخه بازار پر رونق (bullish) و یک نسخه بازار کساد (bearish) دارد. پیش از شناسایی بهترین پترن هارمونیک که به سبک معاملات شما می‌خورد، بهتر است اطلاعات بیشتری در مورد هر کدام از آنها به دست بیاورید.

هر پترنی با حرکت XA مشخص می‌شود که شروع یک ترند را تعیین می‌کند. به این ترتیب جهت XA در یک نسخه بازار کساد از پترن هارمونیک، رو به پایین است. عکس همین موضوع در مورد یک بازار پر رونق صدق می‌کند. به عبارت دیگر آنجا جهت XA رو به بالا است.

پیشنهاد می کنم مقاله آموزش الگوهای کندل استیک | کندل استیک ژاپنی را مطالعه کنید

ویژگی‌های کلی پترن های هارمونیک در تحلیل تکنیکال

بیشتر پترن های هارمونیک در تحلیل تکنیکال با مشخص کردن پنج حرکت قیمت تعریف می‌شوند. برای همین بهتر این رشته را به یاد داشته باشید: XABCD.

ویژگی‌های کلی پترن های هارمونیک در تحلیل تکنیکال

  • X: قیمتی که پترن با آن شروع می‌شود.
  • A: نقطه بعدی قیمت (بالا یا پایین) بعد از X
  • B: شامل بازگشت X و A می‌شود
  • C: شامل بازگشت A و B می‌شود
  • D: آخرین نقطه قیمت است و همچنین نقطه کنش یا ماشه است

روش کار کلی پترن های هارمونیک در تحلیل تکنیکال بسیار ساده است. برای این کار باید هر یک از نقاط قیمت را بررسی و اندازه‌گیری کنید تا اطمینان حاصل کنید با یکی مدل فیبوناچی این پترن هماهنگی دارد یا نه. اگر نقاط X، A، B، و C با پترن مطابقت داشته باشند، آن وقت نقطه کنش شما نقطه D خواهد بود.

پیشنهاد می‌شود حتما مقاله ابر ایچیموکو در تحلیل تکنیکال بورس چیست؟ را مطالعه نمایید

انواع پترن های هارمونیک در تحلیل تکنیکال

چند نمونه از معروف‌ترین و پر کاربرد ترین پترن‌های هارمونیک شامل موارد زیر می‌شود:

  • پترن ABCD
  • پترن گارتلی
  • پترن خرچنگ
  • پترن خفاش
  • پترن پروانه
  • پترن کوسه

در ادامه به ویژگی‌های هر یک از این پترن های هارمونیک پرداخته می‌شود.

پترن ABCD

پترن ABCD در کنار پترن گارتلی از جمله پر کاربرد ترین پترن های هارمونیک محسوب می‌شود. بسیاری از معامله‌گران ابتدا معامله با پترن ABCD را یاد می‌گیرند چرا که می‌تواند پایه محکمی برای یاد گرفتن پترن‌های پیچیده‌تر پترین های کندل استیک دیگر شود.

ویژگی‌های کلی پترن های هارمونیک در تحلیل تکنیکال

به این پترن گاهی هم «پترن CD = AB» گفته می‌شود چرا که حرکت‌های AB و CD در آن برابر هستند و حرکت BC در آن یک اصلاح را نمایش می‌دهد. پترن ABCD بر اساس قواعد زیر تعریف می‌شود:

  • AB حرکت شروعی قیمت است
  • BC باید بازگشت 61.8% از حرکت AB را بازنمایی کند
  • CD باید گسترش یا اکستنشن 127.2% از اصلاح BC را بازنمایی کند

در تصویر بالا یک پترن ABCD را در یک بازار پر رونق نمایش می‌دهد. تمام این قدم‌ها برای شناسایی نقطه D برداشته می‌شوند که در آن یک سیگنال خرید ایجاد می‌شود. نسخه بازار کساد پترن ABCD نیز از همین قواعد پیروی می‌کند جز این که AB در آنجا حرکتی در جهت مخالف است. نقطه D در این پترن نقطه احتمالی برگشت قیمت را مشخص می‌کند.

پترن گارتلی

بسیاری معتقدند این پترن پر کاربرد ترین مورد از پترن های هارمونیک است. به همین دلیل روی این پترن نام گارتلی، بنیانگذار پترن های هارمونیک در تحلیل تکنیکال گذاشته شده است.

پترن های هارمونیک در تحلیل تکنیکال پترن های هارمونیک در تحلیل تکنیکال

پترن گارتلی بر اساس قواعد زیر طراحی می‌شود:

  • XA – نقطه‌ای است که پترن از آنجا شروع می‌شود
  • AB – نقطه‌ای است که B در آن با سطح بازگشت فیبوناچی 61.8% از XA تمام می‌شود
  • BC – حرکت این خط یا پترین های کندل استیک باید در سطح 38.2% فیبوناچی، 88.6% خط قبلی تمام شود
  • CD – اگر BC در سطح 38.2% تمام شود، CD باید تا 127.2% گسترش یابد، در غیر این صورت نقطه D در گسترش 161.8% از BC قرار می‌گیرد
  • XD – علاوه بر این نقطه D باید بازگشت 78.6% از خط ابتدایی XA را پوشش دهد

پترن خرچنگ

یکی دیگر از پترن های هارمونیک در تحلیل تکنیکال پترن خرچنگ است. پترن خرچنگ بر اساس قواعد زیر ترسیم می‌شود:

  • XA – اولین خط که ابتدای یک ترند را مشخص می‌کند
  • AB – این خط یا با بازگشت 38.2% و یا با پترین های کندل استیک بازگشت 61.8% از خط XA همراه است
  • BC – این حرکت در جهت مقابل حرکت AB انجام می‌شود، و یا 38.2% یا 0.886% از حرکت AB را اصلاح می‌کند
  • CD – اگر BC برابر 38.2% اصلاح کند، آن وقت CD باید به یک سطح گسترش 224% برسد. در مقابل اگر BC در 0.886% به پایان برسد، آن وقت سطح CD از آن به 361.80% می‌رسد
  • XD – در نهایت سیگنال خرید در نقطه D تقریبا در حدود سطح گسترش 161.8% از خط ابتدایی XA تعیین می‌شود

پترن خرچنگ

پترن خفاش

پترن خفاش یکی دیگر از پترن های هارمونیک پر کاربرد محسوب می‌شود. از این پترن نیز مانند پترن های هارمونیک دیگر برای پیشبینی قیمت با توجه به رفتار قیمت در گذشته استفاده می‌شود. پترن خفاش مطابق با قواعد زیر ترسیم می‌شود:

پترن خفاش

  • XA – خطی که ترند با آن شروع می‌شود
  • AB – باید در فاصله بین 38.2% و 50% تمام شود
  • BC – این خط یا 38.2% یا 88.6% از حرکت AB را پوشش می‌دهد
  • CD – اگر خط BC2% باشد آن وقت CD به سطح گسترش 161.8% می‌رسد. در مقابل، اگر خط قبلی 88.6% باشد آن وقت گسترش CD به 261.8% می‌رسد
  • XD – نقطه ورود به معامله در سطح بازگشت 88.6% از خط ابتدایی XA تشکیل می‌شود

پیشنهاد می‌شود مقاله چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال بورس را مطالعه کنید

پترن پروانه

برای بررسی کاربرد پترن های هارمونیک در تحلیل تکنیکال لازم است که روند قیمت و ترند با یکی از پترن‌ها همخوانی نزدیک داشته باشد. این کار از طریق آشنایی با رفتار قیمت در بازار قابل انجام است. این پترن‌ها نشان می‌دهند که نقطه مناسب ورود به بازار کجا است.

پترن پروانه

همچنین می توانید از فیلترهای کاربردی دیده بان بازار بورس استفاده نمایید. این مجموعه شامل بیش از 500 فیلتر کاربردی می باشد.

پترن پروانه مطابق با قواعد زیر ترسیم می‌شود:

  • XA – نقطه شروع ترند و آغاز حرکت قیمت
  • AB – این تغییر قیمت با بازگشت 78.6% از خط XA همراه است
  • BC – این خط نیز با بازگشت 38.2% یا 88.6% از خط AB همراه است
  • CD – درست مانند پترن خفاش، اگر خط BC2% باشد آن وقت CD به سطح گسترش 161.8% می‌رسد. در مقابل، اگر خط قبلی 88.6% باشد آن وقت گسترش CD به 261.8% می‌رسد
  • XD – از آنجا که در خط AB اصلاح بزرگ‌تری صورت می‌پذیرد، نقطه D در یک پترن پروانه باید در سطح گسترش 127% یا 161.80% از خط ابتدایی XA تشکیل شود

پترن کوسه

آخرین نمونه از پترن های هارمونیک در تحلیل تکنیکال که در این مطلب گردآوری کرده‌ایم پترن کوسه است. این پترن یکی از پترن‌های به نسبت جدید در بین پترن‌ها محسوب می‌شود. برای ترسیم این پترن باید مطابق با قواعد زیر عمل کنید:

پترن کوسه

  • XA – خط شروع ترند و آغاز پترن
  • AB – این خط باید بین 113% تا 161.8% از خط اولیه گسترش داشته باشد
  • BC – بسته به میزان گسترش AB، خط BC یا باید در سطح گسترش 161.8% و یا در سطح گسترش 224% از حرکت قبلی تشکیل شود. این نقطه آخرین نقطه بوده و نقطه D فقط شامل یک سیگنال خرید می‌شود.

پیشنهاد می‌شود حتما مقاله پترن های هارمونیک در تحلیل تکنیکال را بخوانید

مزایا و معایت پترن های هارمونیک در تحلیل تکنیکال

بزرگ‌ترین مزیت پترن های هارمونیک در تحلیل تکنیکال داشتن ساختاری است که به روشنی تعریف شده است. این پایه به معامله‌گران کمک می‌کند نقطه ورود و خروج در بازار را به راحتی پیدا کنند. اگر پترن‌های هارمونیک را دنبال کنید، تنها کاری که باید انجام دهید این است که زمانی که سیگنال به وجود آمد آن را جدی بگیرید.

این ساختار در رابطه با مدیریت ریسک نیز به ما کمک می‌کند. یک سطح قیمت به روشنی تعریف شده همان قدر می‌تواند به ما در پیدا کردن نقطه ورود به معامله کمک کند که در سفارش‌های برداشت سود یا توقف- ضرر می‌تواند کارایی داشته باشد.

اما به هر حال همین صلب بودن ساختار در پترن‌ های هارمونیک باعث می‌شود آنها بسیار کمیاب شوند. برای مثال اگر یک معامله‌گر نقاط A و B را پیدا کند، ممکن است نقطه C آن طور که انتظار دارد مشخص نشود و تمام کارکرد پترن به این ترتیب از بین می‌رود. به همین دلیل شناسایی، ترسیم و در نهایت معامله کردن با استفاده پترن های هارمونیک در تحلیل تکنیکال نیاز به صبر و بردباری زیادی دارد.

علاوه بر این، تا جایی که به فاز شناسایی مربوط است، پترن های هارمونیک یکی از پیچیده‌ترین ساختارها محسوب می‌شوند. به همین دلیل آنها بخشی از ابزارهای پیشرفته محسوب می‌شوند که معامله‌گران با تجربه از آن استفاده می‌کنند.

سخن پایانی

در این مطلب از سایت اندیکاتور بورس در خصوص پترن‌ های هارمونیک در تحلیل تکنیکال صحبت کردیم. پترن‌ های هارمونیک ساختارهای هندسی روی نمودار قیمت هستند که بر پایه ضریب و نسبت‌های فیبوناچی تعریف شده‌اند. این پترن‌ها الگوهای حرکت قیمت و برگشت‌ و گسترش‌های قاعده‌مند آن را مشخص می‌کنند.

ساختار این پترن ها اغلب 5 نقطه‌ای و به شکل XABCD روی نمودار مشخص می‌شود. فرض اصلی در پس استفاده از این پترن‌ها این است که رفتار قیمت نسبتی با رفتار قبلی قیمت دارد. به این ترتیب تشخیص حرکات قاعده‌مند قیمت با استفاده از پترن‌ های هارمونیک امکان‌پذیر است. برای این کار باید خط سیر قیمت و رفتارهای اصلاحی و برگشتی آن را به خوبی پیگیری کرد.

در نهایت با استفاده از پترن های هارمونیک در تحلیل تکنیکال می‌توان به سیگنال خرید و فروش دست پیدا کرد. این سیگنال بهترین زمان ممکن برای ورود به معامله و یا خروج از آن را به معامله‌گران نشان می‌دهد. معامله‌گران به کمک این ابزار به خوبی می‌توانند نقاط برگشت قیمت را تشخیص داده و نقطه کنش یا عمل خود را بر روی آن تعیین کنند.

پترن های هارمونیک هم در بازارهای پر رونق و هم در بازارهای کساد کارکرد و کارایی خاص خود را دارند. بعضی از معروف‌ترین و پر کاربرد ترین پترن های هارمونیک شامل پترن ABCD، پترن گارتلی، پترن خرچنگ، پترن خفاش، پترن پروانه و پترن کوسه می‌شود که در این مطلب آنها را معرفی کردیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.