در این شرایط چه باید کرد؟ آیا باید سهمی را که به ارزندگی آن اعتقاد داریم فروخت؟ آیا اگر سهم خود را نگهداری کنیم میتوان انتظار داشت که بعد از 10-15% افت،قیمت مجدداً به قیمت خرید ما بازگردد و تازه بتوانیم سهم خود را به قیمت خرید سربهسر بفروشیم؟
آموزش روش مارتینگل در فارکس + آموزش ویدیویی 🎥
استراتژی مارتینگل شامل دوبرابر کردن اندازه یا حجم معامله در زمان ضرر است. به عبارتی دیگر، هرگاه پوزیشنها به ضرر رفت و روند عکس پوزیشنی که ما گرفتهایم حرکت کرد، یک معامله دیگر باز میکنیم تا میانگین نقطه ورود ما کمتر شود. استراتژی مارتینگل بیان میکند که با توجه به ضرر باید اندازه یا حجم معامله را دوبرابر کرد. تئوری استراتژی این است که شما هر چیزی را از دست دادهاید دوباره بهدست میآورید.
مارتینگل در فارکس چیست
رویای هر معاملهگر این است که یک استراتژی پیدا کند که اگر نه ۱۰۰% موفقیت، حداقل ۹۰% را تضمین کند. البته در نگاه اول کاملاً باورنکردنی به نظر میرسد. اما اگر امکانات بازار فارکس را دقیقتر بررسی کنید، میتوانید شواهد قانع کنندهای از وجود چنین استراتژی پیدا کنید؛ و با ورود به تاریخچه معاملات سهام، هر معاملهگر میتواند شواهد بسیار موثری در مورد کارکرد آن بیابد. و نام این استراتژی مارتینگل است.
اساس معاملات تقریباً برد-برد چیست؟ به طرز عجیبی، نظریه احتمال، نظریهای که برای طرفداران قمار وعده پیروزی و به شما امکان میدهد غیرمعمولترین فرضیات را بسازید.
چگونه بدون باخت بازی کنیم؟ بهترین راه حل میتواند یک پلن معاملاتی باشد که به شما امکان میدهد در جریان سرمایه گذاریهای خود باشید. اما حتی کم ریسکترین معاملات، موفقیت شما را در بازار تضمین نمیکند.
- استراتژی مارتینگل یک استراتژی سرمایهگذاری یا شرطبندی است که توسط ریاضیدان فرانسوی پل پیر لوی معرفی شده است. این یک روش ترید پرخطر در نظر گرفته میشود.
- این روش مبتنی بر تئوری افزایش مبلغ تخصیص یافته برای سرمایهگذاری است. حتی اگر ارزش آن در حال کاهش باشد؛ در واقع معاملهگران این کار را انجام میدهند با انتظار اینکه قیمت مجددا به روند دلخواه آنها بازگردد.
آموزش استراتژی مارتینگل در فارکس
برای اولین بار، اصل روش مارتینگل در قرن ۱۸ مورد استفاده قرار گرفت. به سرعت، در بین قماربازان در زمینههای مختلف سرمایهگذاری پرخطر، از توزیع کننده تا معاملات سهام، محبوبیت پیدا کرد.
اصل استراتژی ساده است: در صورت از دست دادن شرط اولیه، هر شرط بعدی باید دو برابر اندازه قبلی باشد. یعنی، بازیکن در هر صورت فرصتی پیدا میکند تا تمام شکستها را با یک برد جبران کند. اما هرچه احتمالات مختلف در بازی بیشتر باشد، احتمال اینکه روش مارتینگل کاملاً موثر عمل کند کمتر است.
در معاملات فارکس احتماللت بصورت نسبت ۱:۱ است یعنی خرید یا فروش به عبارت دیگر قیمت یا در جهت صعودی و یا در جهت نزولی حرکت میکند.
بنابراین اگر ما یک معامله خرید باز کنیم و قیمت در جهت نزولی حرکت کند مجددا یک معامله خرید دیگر با دو برابر حجم قبلی باز میکنیم و این روند ادامه پیدا میکند. تا در نهایت با بازگشت قیمت به مقدار کم در جهت صعودی وقتی برایند تمام معاملات مثبت شد از همه معاملات خارج میشویم.
برای درک بهتر موضوع، معاملهای را با دو نتیجه با احتمال مساوی، نتیجه ۱ و نتیجه ۲ در نظر بگیرید. معامله گر X تصمیم میگیرد مبلغ ثابت ۵۰ دلار را معامله کند، به امید اینکه نتیجه ۱ رخ دهد. با این حال، نتیجه ۲ به جای آن رخ میدهد و معامله به ضرر میرود.
با استفاده از استراتژی Martingale، اندازه معامله به ۱۰۰ دلار افزایش مییابد، و دوباره به نتیجه ۱ امیدواریم. باز هم، نتیجه ۲ رخ میدهد و ۱۰۰ دلار از دست میرود. از آنجایی که این یک ضرر است، معامله دو برابر شده و اکنون ۲۰۰ دلار است. این روند تا رسیدن به نتیجه مطلوب ادامه می یابد.
نحوه مارتینگل زدن
- اگر در معامله اول برنده شویم ۵۰ دلار سود کردهایم و معامله بسته شده است.
- اگر در معامله اول بازنده باشیم ودر معامله دوم برنده شویم.۵۰ دلار در معامله اول از دست دادهایم اما ۱۰۰ دلار در معامله دوم گرفتهایم که در نتیجه با۵۰ دلار سود خارج میشویم.
- اگر در دو معامله اول بازنده باشیم و در معامله سوم برنده شویم اتفاقی که رخ میدهد این است که ۵۰ دلار در معامله اول و ۱۰۰ دلار در معامله دوم از دست دادهایم اما ۲۰۰ دلار در معامله سوم بدست آوردهایم در نتیجه مجددا با ۵۰ دلار سود خارج میشویم.
- از دست دادن سه معامله اول، اما برنده شدن در معامله چهارم: در معامله اول ۵۰ دلار، در معامله دوم ۱۰۰ دلار و در معامله سوم ۲۰۰ همه چیز درباره مارتینگل دلار ضرر میکنید. با این حال، در معامله چهارم ۴۰۰ دلار برنده میشوید. باز هم ۵۰ دلار سود برای شما باقی میماند.
استراتژی مارتینگل «Martingale» معمولاً در هر بازی با احتمال مساوی برد یا باخت استفاده میشود. درک این نکته مهم است که بازارها بازیهای حاصل جمع صفر نیستند. بازارها به سادگی شرط بندی روی میز رولت نیستند. بنابراین، استراتژی معمولا قبل از اعمال در بازارهای سهام اصلاح میشود.
معایب استراتژی مارتینگل
مبلغی که برای هر معامله صرف میشود تنها پس از چند ترید میتواند به نسبتهای زیادی برسد.
اگر تریدر در حین استفاده از استراتژی با کمبود مارجین مواجه شود و از معامله خارج شود، ضررهای پیش آمده میتواند فاجعه بار باشد. نسبت ریسک به پاداش استراتژی مارتینگل معقول نیست. در حین استفاده از استراتژی، با هر باخت تا یک برد، مبالغ بالاتری خرج میشود و سود نهایی تنها برابر با اندازه شرط اولیه است.
محدودیتهایی توسط بروکرها برای اندازه معامله وجود دارد. بنابراین، یک معاملهگر بینهایت شانس برای دو برابر کردن یک شرط را دریافت نمیکند.
نکته مهم روش مارتینگل در فارکس
در حقیقت، همه چیز دقیقاً برعکس است. نکته اصلی در استراتژی مارتینگل توانایی انتظار است و اگر همه چیز را به درستی محاسبه کنید، دیر یا زود به هدف مورد نظر دست خواهید یافت و سود به دست آمده خسارات ناشی از معاملات را پوشش میدهد.
فراموش نکنید که مارتینگل یکی از خطرناکترین استراتژیها است؛ فقط در صورتی از آن استفاده کنید که واقعا اماده باشید.
مارتینگل (Martingale ) استراتژی کاهش ضرر
تحلیلگران در بازار سرمایه و سهام، از روشها و استراتژیهای معاملاتی متعددی استفاده میکنند. هدف از به کار بردن این روشها، مدیریت سرمایه، کنترل ریسکهای سرمایهگذاری و کسب سود بیشتر است. یکی از تکنیکهایی که برخی از سرمایهگذاران در بازار سهام به کار میبرند، روش مارتینگل (Martingale ) است. این روش ابتدا در شرطبندیها استفاده میشد اما به تدریج کاربرد آن گسترش یافت و در بازار سهام نیز مورد توجه قرار گرفت. در این مقاله به تعریف روش مارتینگل و سازوکار آن میپردازیم.
این استراتژی برای اولین بار در قرن 18 میلادی توسط یک ریاضیدان فرانسوی ابداع شد، که در اصل نوعی روش برای شرط بندی با فرض دو برابر شدن مبلغ شرط است و در طول زمان به واسطه ی محققان زیادی بهینه سازی شده است. امروزه نیز تحلیل گران و اقتصاددانان بسیاری برای انجام معاملات خود در بازار بورس، ارزهای دیجیتال و فارکس از این روش استفاده می کنند.
روش مارتینگل (Martingale ) چیست؟
روش مارتینگل یک استراتژی برای کسب سود محسوب میشود که بر تئوری احتمال و فرضیه بازگشت به میانگین استوار است. این تکنیک به میزان زیادی سرمایه نیاز دارد؛ به عبارت دیگر، اگر سرمایه شما بینهایت باشد، استفاده از این روش میتواند سود بسیاری را نصیبتان کند؛ در غیر این صورت باید آمادگی پذیرش زیان را داشته باشید. قبل از هر چیز، مختصری درباره تاریخچه این روش صحبت میکنیم.
تاریخچه روش مارتینگل (Martingale )
مارتینگل (Martingale ) یک نوع استراتژی معاملاتی است که سرمایهگذاران با استفاده از آن میتوانند به سودهای قابل توجهی دست پیدا کنند. به عبارت دیگر مارتینگل به روشی گفته میشود که در آن، با وارد شدن یک معامله به زیان، حجم معامله بعدی باید دو برابر شود.
در ابتدا این روش بیشتر در شرط بندیها کاربرد داشت و این استراتژی برای اولین بار توسط یکی از ریاضیدانهای فرانسوی به نام پاول پیر لوی در قرن ۱۸ میلادی مطرح شد.
در مقابل این استراتژی یک استراتژی به نام ضد مارتینگل وجود داشت که معتقد بود با هر شکستی که در معاملات تجربه میکنید، باید مقدار پولی که در معامله تزریق کردهاید را نصف کنید و هر دفعه که سود کسب کردید، مقدار سرمایه را دو برابر کنید.
این روش دقیقا برعکس روش مارتینگل بود. باید در نظر داشته باشید که روش مارتینگل در معاملات بازار بورس، نیاز به ریسکپذیری بالایی دارد.
تکنیک مارتینگل توسط یک ریاضیدان فرانسوی به نام پل پیر لوی در قرن ۱۸ میلادی معرفی شد اما محققان دیگر نیز در گذر زمان به بهینهسازی این روش پرداختند.
روش مارتینگل در اصل نوعی روش شرطبندی بوده که با فرضیه دو برابر شدن کاربرد داشته است.
پس از سالها، یک ریاضیدان آمریکایی به نام جوزف لئو دوب، با فرض اینکه با این روش نمیتوان به بازدهی 100% رسید، تحقیقاتی انجام داد. هماکنون بسیاری از تحلیلگران و فعالان بازار سهام، از این روش برای معاملات خود استفاده میکنند.
نحوه استفاده از روش مارتینگل
توجه به این نکته ضروری است که میزان ریسک بر معاملات با این روش بسیار بیشتر از سود بالقوه است. بااینحال، با بهبود تکنیک مارتینگل و استفاده هوشمندانه از آن، میتوان شانس موفقیت خود را افزایش داد.
در شرطبندی با روش مارتینگل (Martingale )، میزان شرطبندی در هر مرحله باید دو برابر مرحله قبل باشد و در صورت باخت در هر مرحله، بازی آن قدر ادامه پیدا میکند تا سرانجام شرط را ببرید و از بازی خارج شوید.
برای درک نحوه استفاده از روش مارتینگل، این مثال را در نظر بگیرید: فرض کنید فردی با ۱۰ دلار یک شرطبندی را آغاز کند. او در صورت باخت در مرحله اول، ۱۰ دلار از دست میدهد و علاوه بر آن، باید در مرحله بعد ۲۰ دلار شرط ببندد.
در صورت باخت در این مرحله نیز، ۴۰ دلار شرط خواهد بست. اگر در مرحله بعد، دوباره شرط را ببازد، باید دو برابر ۴۰ دلار، یعنی ۸۰ دلار وسط بگذارد اما اگر شرط را ببرد، ۷۰ دلار نصیبش خواهد شد و بازی به همین صورت ادامه خواهد داشت.
براساس روش مارتینگل و فرضیه دو برابر شدن، معاملات و خرید سهام باید در چند مرحله اتفاق بیفتد و سرمایه اختصاصیافته، هر بار باید دو برابر بار قبل باشد.
برای استفاده از روش مارتینگل باید سرمایه اختصاصیافته به یک سهم را به قسمتهای نامساوی تقسیم و در هر مرحله بخشی از سرمایه را وارد معامله کرد.
استراتژی خرید و فروش پلهای
با توجه به توضیح و تعریف روش مارتینگل، بهتر است با یکی از استراتژیهای معاملاتی به نام خرید و فروش پلهای نیز آشنا شویم. یکی از روشهایی که برای مدیریت سرمایه و کنترل ریسک و زیان در بازار سرمایه و سهام استفاده میشود، خرید و فروش پلهای است.
بسیاری از معاملهگران حرفهای و تحلیلگران بازار سهام، پس از بررسی و تحلیل سهم و قبل از اقدام به خرید، حد سود و زیان خود را تعیین میکنند.
تعیین حد سود و ضرر میتواند در قیمتهای مختلف انجام شود. معاملهگران با در نظر گرفتن حد سود و ضررهای مختلف، در قیمتهای متفاوتی خرید و فروش میکنند.
به خرید یا فروش یک سهم در قیمتهای مختلف که میتواند با حجمهای مختلف باشد، خرید یا فروش پلهای میگویند.
تعیین حد سود و ضرر و معاملات پلهای، برای هر فرد براساس میزان ریسکپذیری و بازدهی مورد انتظار، میتواند متفاوت باشد.
در روش مارتینگل، استراتژی خرید و فروش پلهای نیز در نظر گرفته میشود و افراد برای کاهش میانگین قیمت خرید و افزایش سود خود، در قیمتهای مختلف خرید سهم را انجام میدهند.
مدیریت ریسک و سرمایه با مارتینگل
روش مارتینگل به سبک معاملاتی سرمایهگذاران توجه چندانی ندارد و تنها رکن آن، این است که با ورود معامله به زیان در فواصل مشخص، باید به حجم معامله مورد نظر افزوده شود تا با برگشتن به اصلاح قیمت در بازار، اول زیان به وجود آمده جبران شود و دوم این که مجموع معاملات انجام شده وارد سود شود.
شاید بگویید که این استراتژی همیشه کارساز بوده و بهتر است همیشه از این روش برای جبران ضرر و کسب سود استفاده کنیم اما اینطور نیست.
دقت داشته باشید که افزایش حجم معامله در فواصل تعیین شدهای امکانپذیر است و کافی است بین این فاصلههای مشخص شده، بازار هیچ اصلاح قیمتی را به وجود نیاورد، با این روال، آنقدر سرمایه خود را در معامله تزریق خواهید کرد که در نهایت معامله شما به ضرر شناور تبدیل شده و آرام آرام تمام سرمایه خود را از دست بدهید.
مزیت روش مارتینگل (Martingale )
روش مارتینگل بیشتر در زمانی کاربرد دارد که از افزایش قیمت سهم در روزهای آینده اطمینان نداریم و ممکن است قیمت سهم در روزهای بعد، از قیمت خرید اولیه کمتر شود. همچنین باید قبل از اجرای این روش، شرکت مورد نظر را به طور کامل تحلیل کنیم.
تحلیل بنیادی شرکت در این مرحله بسیار اهمیت دارد و وضعیت سودآوری آن مهم است.
با استفاده از این روش، به جای اینکه صبر کنیم تا قیمت سهم به قیمت اولیه برسد تا به سود برسیم، میتوانیم از منفی سهم نیز استفاده کنیم و با کاهش دادن میانگین قیمت خرید، زودتر سود به دست آوریم.
بسیاری از معاملهگران حرفهای، در کنار سایر تکنیکها و به خصوص تحلیل تکنیکال، از این روش برای خریدهای خود استفاده میکنند تا حد سود و ضرر خود را تعیین و هوشمندانه معامله کنند.
معایب روش مارتینگل
مشکل بزرگ این روش، این است که فرض بر بینهایت بودن سرمایه دارد. باید این موضوع را در نظر بگیریم که سرمایه ما بینهایت نیست و ممکن است با اجرای چند باره این روش، تمام شود. با وجود فرضیه دو برابر، پس از چند مرحله حجم خرید و سرمایه مورد نیاز به شدت افزایش مییابد.
عیب دیگر روش مارتینگل (Martingale ) این است که تضمینی برای بالا رفتن قیمت پس از کاهش آن وجود ندارد. شاید قیمت به مدت طولانی دچار افت شود و از قیمت اولیه خرید ما فاصله زیادی بگیرد؛ بنابراین باید زمان زیادی صبر کنیم و سرمایه فراوانی را نیز اختصاص دهیم تا قیمت سهم به قیمت اولیه خرید ما برسد و بتوانیم سود به دست آوریم.
یکی از بهبودهایی که برای روش مارتینگل اجرا شده تا این عیب را برطرف کند، این است که تعداد مراحل روش را کم کنیم. برای نمونه میتوانیم مراحل انجام روش مارتینگل را به سه مرحله کاهش داده و سرمایه خود را به چهار قسمت نامساوی تقسیم کنیم.
در این روش، ضرایب مارتینگل برابر خواهد بود همه چیز درباره مارتینگل با ۱، ۲، ۴ و ۸ که همان توانهای 2 هستند. به صورت کلی، همه سرمایه به 15 قسمت تقسیم میشود و در هر مرحله از خرید، از یکی از این ضرایب برای خرید سهم استفاده خواهد شد.
برای مثال در صورتی که بخواهیم 150میلیون تومان را به سهمی اختصاص دهیم، در ابتدا 10 میلیون تومان از سهم را خریداری میکنیم. در مرحله بعد، خرید ما 20 میلیون تومان میشود. سپس 40 میلیون تومان از سهم را میخریم و در آخر، 80 میلیون از سهم را خریداری میکنیم.
به این ترتیب، با کاهش قیمت، بازه ضرر به 3 مرحله تقسیم میشود و هر بار که قیمت به یکی از این 3 بخش میرسد، خرید بعدی انجام میگیرد.
چگونگی استفاده از مارتینگل (Martingale )
همانطور که مستحضر هستید هرچیزی در دنیای امروز دارای مزیتها و معایبی است که ما با دانستن شیوه استفاده درست از آن میتوانیم از خوبی های آن بهرهمند شویم.
استراتژی مدیریت مالی مارتینگل نیز از این قاعده مستثنی نیست و برای استفاده اصولی از آن باید به چند نکته حائز اهمیت که در ذیل بطور خلاصه به آن پرداختهام توجه داشت:
علم و دانش معاملهگری
همانطور که اشاره شد مارتینگل یک استراتژی خرید یا فروش نیست بلکه تنها یک راهکار مدیریت سرمایه است. پس در ابتدایی ترین مرحله شما برای بهرهمندی از این روش باید با اصول تکنیکال و فاندامنتال حداقل آشنایی نسبی را داشت باشین.
تا بتوانید از طریق تکنیکال سطوح حمایت مهم و روند قیمت سهم را تشخیص دهید و همچنین با علم فاندامنتال ارزندگی سهم را مورد ارزیابی قرار دهید.
روانشناسی
گفتن این حرف سادس که با پایین آمدن قیمت دوباره با مبلغ بیشتری خرید داشت باشیم اما در واقعیت داستان جور دیگریست چون علاوه براینک معاملهگر در ضرر است و فشار روانی را تحمل میکند درعین حال باید به خود مسلط باشد و شرایط را منطقی بررسی کند نه با این دید که من درست میگم و بازار اشتباه کرده است و حال درصدد این باشد که بخواهد از بازار انتقام بگیرد و خلاف روند معامله کند.
ازطرفی هم باید آنقدر به خود اعتماد به نفس داشت باشد که میتواند درست ترین انتخاب را درهر شرایط اتخاذ کند. پس یک معاملهگر پس از داشتن علم برای استقاده از استراتژی مارتینگل باید حالت روحی خود نیز مسلط باشد.
خرید پلهای
ما داری سرمایه بینهایت نیستیم که بتوانیم هرچقدر قیمت سهم پایین آمد دوبرابر خرید قبلی خودمان خرید داشت باشیم به این امید که بالاخره قیمت سهم شروع به صعودی شدن کند و ضررهای ما تبدیل به سود شود.
پس قبل از ورود به سهم باید سرمایهای را که میخواهیم با آن سهم را خریداری کنیم در نظر بگیریم و آن را به 3 قسمت غیر مساوی که هرکدام حداقل دو برابر دیگریست تقسیم کنیم.
نتیجه گیری
با توجه به مطالبی که همه چیز درباره مارتینگل گفته شد، میتوانیم روش مارتینگل (Martingale )را یکی از روشهای مؤثر در خرید سهام در نظر بگیریم. روش مارتینگل با خرید پلهای و دو برابر کردن خرید در هر مرحله، کمک میکند میانگین خرید خود را کاهش دهیم و زودتر به سود برسیم.
این روش ابتدا در بازیهای شرطبندی مورد استفاده قرار میگرفت اما اکنون در همه بازارها به خصوص در بازار سهام کاربرد دارد. با وجود این، مارتینگل معایبی نیز دارد. اساس این روش بر بینهایت بودن سرمایه است و احتمال برنگشتن قیمت به قیمت اولیه در بازار سهام نیز وجود دارد.
برای رفع این معایب، میتوانیم مراحل روش مارتینگل را کاهش دهیم و با تقسیم کردن سرمایه به بخشهای مختلف، ریسک را کمتر کنیم.
افراد در فرایند سرمایهگذاری خود در بازار سرمایه، ممکن است بر خلاف تصورات و پیشبینیهایی که داشتهاند با ضرر و زیان مواجه شوند یعنی سهم را در روز اول با یک قیمت مشخصی خریداری کردهاند و با مرور زمان ارزش قیمت سهم کاهش پیدا کرده است.
در این موارد شخص سرمایهگذار سه راهکار در پیش دارد، در ابتداییترین حالت، ممکن است شخص تصمیم به فروش سهام بگیرد و با ضرری که متحمل شده است از سهم خارج شود. در حالت دوم ممکن است شخص تصمیم به صبر گرفته باشد و به امید برگشت قیمت سهم دست روی دست گذاشته باشد.
حالت آخر ممکن است شخص سرمایهگذار با استفاده از برخی از راهکارها برای به حداقل رساندن این ضرر و گاهی کسب سود در این موقعیت از سهم خارج شود. استراتژی مارتینگل یکی از بهترین استراتژی برای جلوگیری از متحمل شدن زیان بیشتر و شاید کسب سود در این شرایط باشد.
طبق توضیحات کاملی که در این مقاله ارائه شد شما با استفاده از نظریه مارتینگل میتوانید در شرایط ریزش قیمت، ضرر کمتری را متحمل شوید. این امر به شرطی دارای اعتبار است که شما نسبت به تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی در بازار سرمایه آشنایی داشته باشید.
چنانچه قصد ورود به بازار ارزهای دیجیتال و خرید و فروش ارز دیجیتال را دارید، اما فرصت کافی یا تخصص لازم برای تحلیل بازار را ندارید، برای سرمایه گذاری موفق در ارزهای دیجیتال و در امان ماندن از کلاهبرداران و شکارچیان ارز دیجیتال میتوانید از دورههای آموزشی ارز دیجیتال همیار کریپتو استفاده کنید.
این دورهها بر اساس تحلیل بازار و متناسب با نیاز مخاطبان از پایه تا پیشرفته طراحی و بروز میشوند. تیم همیار کریپتو برای کمک به علاقهمندانی که قصد ورود به این بازار رادارند دوره های آموزش ارز دیجیتال در مشهد را بهصورت حضوری در مشهد و غیرحضوری برای علاقهمندان در نقاط مختلف کشور در فضای اسکای روم برگزار میکند.
استراتژی مارتینگل چیست ؟
استراتژی مارتینگل چیست و چه کاربردی دارد؟ تحلیل گران و معامله گران در بازار سهام و سرمایه از استراتژی های متعددی جهت انجام معاملات استفاده می کنند. هدف از به کارگیری و استفاده از این روش ها در واقع مدیریت سرمایه، کنترل سرمایه و کسب سود بیشتر است. یکی از این تکنیک ها که بسیاری از سرمایه گذاران از آن در بازار بوررس، سهام و علی الخصوص فارکس به کار می برند، مارتینگل می باشد. این استراتژی در ابتدا تنها در شرط بندی ها مورد استفاده قرار می گرفت؛ اما به تدریج کاربرد آن گسترش یافت و به بازار سهام راه پیدا کرد. موضوعی که در این مقاله قصد به بررسی آن داریم توضیح روش مارتینگل و روش استفاده از آن می باشد، لذا توصیه می کنیم تا انتهای مطلب با ما همراه باشید..
استراتژی مارتینگل چیست؟
روش مارتینگل یک استراتژی جهت کسب سود به شمار می رود که بر مبنای تئوری احتمال و فرضیه بازگشت به میانگین استوار است. در این تکنیک تا حدودی هر شخص نیاز به سرمایه زیادی نیازمند است و در این راستا اگر سرمایه بسیاری داشته باشید با استفاده از این استراتژی می توانید سود زیادی را کسب کنید در غیر این صورت باید خود را برای رویارویی با زیان آماده کنید. قبل از توضیح هر چیزی در این باره ابتدا به طور مختصر در رابطه با تاریخچه این روش صحبت خواهیم کرد.
تاریخچه مارتینگل:
این روش در واقع توسط یک ریاضی دان فرانسوی، به نام پل پیر لوی در قرن هجدهم میلادی معرفی شد، اما با گذشت زمان توسط سایر محققان بهینه سازی شد. این تکنیک در اصل یک نوع روش برای شرط بندی بوده که فرضیه آن دوبرابر شدن میزان شرط در هر مرحله را در پی داشته است. در نهایت یک ریاضی دان لاتین با نام جوزف لئو دوب، با فرض بر اینکه نمی توان با مارتینگل به بازدهی 100% رسید، تحقیقاتی را در پیش گرفت. اما هم اکنون بسیاری از معامله گران و تحلیل گران بازار سهام از این استراتژی برای معاملات خود استفاده می کنند.
چه موقع از این استراتژی استفاده کنیم؟
برای بسیاری از افراد که در این زمینه اطلاعات و تجربه زیادی ندارند، شاید این سوال پیش آید که چه زمانی باید از استراتژی مارتینگل استفاده کنیم؟ در این رابطه باید بگوییم که این روش برای خرید سهام شرکت هایی که در وضعیت بنیادی مناسبی قرار دارند، مناسب است. در حالت کلی، زمانی که از ارزنده بودن یک سهام اطمینان داریم اما نمی دانیم که این سهام چه زمانی رشد می کند می توان از این روش استفاده کرد.
به بیان دیگر با استفاده از مارتینگل می توان هزینه تمام شده یک سهام را در موقع عدم اطمینان بهینه سازی کرد.
چگونه از روش مارتینگل استفاده کنیم؟
توجه داشته باشید که میزان ریسک در معاملات با این روش بسیار بیشتر از میزان سود بالقوه شما خواهد بود. با این وجود تکنیک مارتینگل و به کارگیری از آن در معاملات می تواند میزان شانس موفقیت را افزایش دهد و بازدهی را به 100% برساند. در واقع در این روش میزان سرمایه در هر مرحله باید دو برابر مرحله قبل باشد و در صورتی باخت، آن قدر این بازی ادامه پیدا می کند تا سرانجام از میدان خارج شوید.
حالا، برای درک بهتر موضوع اینکه استراتژی مارتینگل چیست و چگونه می توانیم از آن استفاده کنیم، بهتر است به این مثال توجه کنید:
فرض کنید شخصی با 10 دلار شرط بندی را شروع می کند، در صورت باخت 10 دلار را از دست می دهد و علاوه بر آن، فرد باید در مرحله بعدی20 دلار را سرمایه گذاری کند و این ترتیب به همین روش ادامه دارد.
بنابراین طبق این روش باید فرضیه دو برابر شدن سهم در چندین مرحله اتفاق افتد و سرمایه اختصاص یافته در هر مرحله باید دو برابر مرحله پیش همه چیز درباره مارتینگل شود. بهترین روش این است تا برای استفاده از روش مارتینگل سرمایه را به چندین بخش نامساوی تقسیم و در هر مرحله بخشی از آن را وارد معامله نمود.
همانطور که بیان شد، یکی از مهم ترین مفروضات در تکنیک مارتینگل داشتن منابع پولی نامحدود می باشد؛ اما با توجه به این که این مسئله امکان ندارد پس چه کنیم؟
- در مرحله اول از استفاده از این روش، مبلغ کل سرمایه گذاری خود را مشخص و تعیین کنید که این مبلغ را قرار است در چند مرحله سرمایه گذاری کنید.
- سپس کل مبلغ را به چند قسمت مساوی تقسیم کنید.
- مقدار خرید در هر مرحله باید با نسبتی از توان 2 محاسبه شود.
یک مثال دیگر: اگر شخصی قصد استفاده از روش مارتینگل در انجام معاملات خود را داشته باشد و در این راستا 100 میلیون از سرمایه خود را به سهمی اختصاص بدهد، باید این میزان سرمایه خود را به چند بخش تقسیم و در هر مرحله یک بخش از آن را وارد بازار نماید.
در این بازار، تصور کنید که هر سهم قیمتی برابر با 1000 تومان است، سرمایه گذار نیز باید به میزان 1000 سهم خریداری کند؛ حالا در صورتی که پس از انجام معامله و خرید، قیمت هر سهم به جای اینکه رشد داشته باشد، 5% منفی گردد، قیمت هر سهم برابر با 950 تومان خواهد شد. و سهام گذار در دومین مرحله باید دو برابر قیمت اولیه خود یعنی:2000سهم را خریداری کند. با این روند میانگین قیمت خرید فرد966/7 تومان خواهد شد که این مبلغ به نسبت خرید اولیه کم تر است.
در صورتی که در روز معاملاتی بعد نیز، قیمت این سهام 5 درصد منفی شود، قیمت با 902/5 تومان برابر می شود و آن شخص باید در این مرحله 4000 سهم را خریداری کند، که در این صورت با احتساب کسر هزینه ها شخص 10 درصد از سهم اولیه خود را از دست داده است.
اگر در روز بعد قیمت سهام 5 درصد رشد داشته باشد، به یکباره قیمت هر سهام افزایش یافته و سرمایه به 976/5 خواهد رسید، در این صورت سرمایه گذار به سود خواهد رسید. نکته قابل توجه این است که، اگر سرمایه گذار تمام مبلغ سهم خود را در روز اول به خرید در بازار اختصاص می داد|، اکنون تمام سرمایه اش در ضرر بود.
روش مارتینگل چیست؟
همیشه دغدغه قماربازهای قدیم این بوده که چگونه بتوانند بدون ریسک، سود تضمین شده از کار خود ببرند.
قماربازان قدیم بسیار به این موضوع فکر کردهاند و حاصل آن، نتایجی بوده که در سرمایه گذاری این روزها در بورس از آن استفاده میکنند.
یکی از این روشهای شرط بندی که جای خود را در تجارت و سرمایه گذاری بخصوص در بازارهای سرمایهگذاری داخلی و خارجی نیز باز کرده، روش مارتینگل است.
روش مارتینگل در شرطبندیهایی بکار میرود که فرد دو حالت برد یا باخت دارد و احتمال رخداد هر کدام از شرایط برد یا باخت نیز برابر است. (دقت کنید در بورس شما با مقداری آموزش، بیشتر از حالت 50-50 احتمال موفقیت دارید و شرایط بسیار بهتر است اما باز هم با همین شرایط روش مارتینگل میتواند در برخی شرایط کارساز باشد)
یک مثال از نوع شرط بندی
در روش مارتینگل فرد در یک رشته شرط بندی حاضر میشود به طوریکه بعد از هر باخت میزان شرط بندی خود را دو برابر حالت قبل میکند تا جایی که بالاخره ببرد و از این بازی با سود خارج شود.
مثال زیر نشان میدهد که این استراتژی چگونه کار میکند و سود آن چقدر خواهد بود:
فرض کنید که در یک شرطبندی با انداختن یک سکه شرکت میکنیم به طوریکه سکه میاندازیم و اگر شیر بیاید معادل میزان شرط بندی میبریم و اگر خط بیاید میزان شرط بندیمان را میبازیم.
پس حالا مثلا این بازی را با B تومان شروع میکنیم.
در مرحله اول یا شیر میآید و فرد میبرد و پولش به 2B تومان افزایش مییاب.
اگر فرد ببازد در مرحله بعدی میزان شرط بندی را دوبرابر میکند یعنی 2B تومان وسط میگذارد.
در این مرحله اگر ببرد آنگاه سود او در کل خواهد بود:
باخت از مرحله اول: B تومان
برد از مرحله دوم: 2B تومان
سود کل: B=2B-B تومان
حال اگر دوباره در این مرحله ببازد، برای مرحله بعدی میزان شرط بندی را دوبرابر میکند یعنی 4B تومان.
اگر برنده شود آنگاه سود او در این مرحله برابر خواهد بود با:
باخت از مراحل اول و دوم: B+2B=3B تومان
برد از مرحله سوم: 4B تومان
سود کل: 4B-3B= B تومان
و این موضوع اگر N بار هم تا موفقیت شما رخ دهد در نهایت باز N ام شما مقدار B سود کردهاید، البته اگر سرمایهتان تمام نشده باشد!
در مثال فوق، هزینهای که با هر بار وارد کردن سرمایه متحمل میشوید (مثلا کارمزد معامله) لحاظ نشده است!
خود را در این شرایط قرار دهید
خرید پلهای یکی از روشهایی است که معاملهگران حرفهای بهمنظور بهینه کردن قیمت خرید در هنگام تشکیل پورتفوی خود از آن استفاده میکنند.
در واقع یکی از مهمترین خصوصیاتی که یک معاملهگر موفق را از یک معاملهگر معمولی متمایز میکند توانایی خرید سهم در بهترین قیمت است.
همهی ما این انتظار را داریم که خرید سهم برای ما سودآور باشد، اما گاهی شرایط بازار بهگونهای پیش میرود که علیرغم اینکه احساس میکنیم سهم مناسبی را برای خرید انتخاب کردهایم، برخلاف انتظارمان افت قیمت سهم خود را مشاهده میکنیم.
در این شرایط چه باید کرد؟ آیا باید سهمی را که به ارزندگی آن اعتقاد داریم فروخت؟ آیا اگر سهم خود را نگهداری کنیم میتوان انتظار داشت که بعد از 10-15% افت،قیمت مجدداً به قیمت خرید ما بازگردد و تازه بتوانیم سهم خود را به قیمت خرید سربهسر بفروشیم؟
در این مطلب قصد داریم روشی را معرفی کنیم که در آن علاوه بر در نظر گرفتن حد ضرر بتوانیم حتی با افت قیمت سهم به زیر قیمت خرید اولیه نیز از معامله خود با سود خارج شویم.
روش مارتینگل چیست؟
مارتینگل روشی است که توسط یک آمریکایی ابداع شد و بعد از آن توسط معاملهگران مختلفی با روشهای گوناگون اجرا شد.
طبق این روش شما سرمایه اولیه خود را به قسمتهای نامساوی (از توانهای عدد 2) تقسیم میکنید و خرید خود را در قیمتهای مختلف بر مبنای این ضرایب انجام میدهید.
فرض کنید شما 1 عدد سهم را با قیمت 100 تومان خریداری میکنید و انتظار رشد آن را دارید.ولی برخلاف انتظار قیمت آن 5% افت کرده و به 95 تومان میرسد.
بر اساس روش مارتینگل شما باید در این قیمت 2 عدد سهم جدید خریداری نمایید.
با این کار میانگین قیمت کل خرید شما به 96.7 تومان کاهش مییابد و در صورت رشد قیمت به بالای 96.7 تومان کل خرید شما سودآور میشود، درحالیکه قیمت هنوز به 100 تومان اولیه نرسیده است.
حال اگر قیمت سهم بهجای رشد مجدداً 5% دیگر افت نماید و به 90.25 تومان برسد، طبق روش مارتینگل این بار شما باید 2 برابر خرید قبلی یعنی 4 سهم را در این قیمت خریداری کنید.
با این کار میانگین قیمت تمامشده هر سهم شما به 93 تومان کاهش مییابد و درحالیکه قیمت فعلی سهم در حال حاضر 10% نسبت به قیمت خرید اولیه شما کاهش داشته است، اگر فقط 3.5% رشد نماید کل خرید شما سودآور خواهد شد.
مزیت روش مارتینگل چیست؟
مزیت روش مارتینگل این است که هنگامیکه قیمت سهم از قیمت خرید اولیه ما فاصله میگیرد و منفی میشود،میتوان با اجرای آن قبل از رسیدن قیمت سهم به قیمت خرید اولیه وارد سود شد، نه اینکه صبر کرد تا قیمت به قیمت خرید اولیه برسد و ما تازه از زیان خارج شویم.
چهبسا در بسیاری از موارد ممکن است که قیمت سهم پس از افت بهراحتی به قیمتهای قبلی برنگردد و ما مجبور شویم از معاملهای که میتوانست برای ما سود ده باشد، نهایتاً با زیان خارج شویم.
عیب روش مارتینگل چیست؟
این روش توسط معاملهگران بزرگی اجراشده است و هرکدام از آنها با توجه به سیستمهای معاملاتی خود و حد سود و حد ضررهای خود این روش را بومیسازی کردهاند.
طبق این روش ما میتوانیم دفعات متعددی این کار را انجام دهیم و هرچه قیمت افت نماید میانگین قیمت خرید خود را به آن نزدیک کنیم.
اما نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که سرمایه ما نامحدود نیست و نمیتوانیم تا ابد بر روی خرید قبلی خود 2 برابر خرید جدید انجام دهیم و با گذشتن چند مرحله از این کار، حجم خرید و سرمایه موردنیاز برای آن بهشدت افزایش پیدا میکند.
چگونه عیب کوچک روش مارتینگل را بر طرف کنیم
باید مراحل انجام این کار را به اعداد مشخصی محدود کرد تا بتوان از عهده انجام آن برآمد.
توصیه میشود که مراحل خرید را به 3 مرحله کاهش داد، بدینصورت که سرمایه خود را به 4 قسمت نامساوی تقسیم کنیم:1،2،4 و 8.
در این روش به این اعداد ضرایب مارتینگل گفته میشود که همان توانهای عدد 2 هستند که در هر مرحله از خرید بهکاربرده میشوند (یعنی کل سرمایه شما به 4 قسمت تقسیمشده و در هر مرحله از خرید یکی از این ضرایب استفاده میشود: مثلاً 15 میلیون تومان سرمایه به 1 میلیون، 2 میلیون، 4 میلیون و 8 میلیون تقسیم میشود).
با این تقسیمبندی شما در صورت کاهش قیمت خرید اولیهتان، بازهی حد ضرر خود را به 3 قسمت تقسیم میکنید و هر بار که قیمت به یکی از این 3 بخش میرسد، پله بعدی خرید خود را انجام میدهید.
بورسینس: درنتیجه هم حد ضرر را رعایت کردهاید و هم در صورت فعال نشدن آن و رشد قیمت سهم از هر قیمتی (چه خرید اول و چه خرید آخر) قیمت خرید شما بهینهشده است و با اولین رشد، کل خرید شما وارد سود میشود.
بهترین حالت استفاده از روش مارتینگل در سرمایه گذاری در بورس چیست ؟
این روش یک استراتژی منطقی برای بهینه کردن بهای تمامشده سهم در هنگام افت قیمت است و استفاده افراطی و نادرست از آن چیزی جز زیان را در پی نخواهد داشت.
بهتر است از این روش برای سهامی که وضعیت بنیادی خوبی دارند و به دلایلی افت مقطعی را تجربه میکنند، استفاده شود.
مثال واقعی از روش مارتینگل در خرید و فروش در بورس تهران
در زیر هم یک مثال واقعی از خرید 3 پلهای بر اساس روش مارتینگل در بورس ایران را باهم هم میبینیم.
نمودار زیر مربوط به سهم بکام است که با شکسته شدن خط روند نزولی در اسیلاتور RSI تصمیم به خرید آن گرفتهشده است.
اگر ما 15 میلیون تومان برای خرید این سهم در نظر گرفته باشیم در مرحله اول طبق روش مارتینگل 1 میلیون تومان از پول خود را در قیمت 128 تومان خرید میکنیم. (7800 سهم 128 تومانی)
با 5% افت قیمت سهم 2 میلیون تومان بعدی را هم خرید میکنیم (16200 سهم 123 تومانی)
با 10% افت قیمت سهم 4 میلیون تومان بعدی را خرید میکنیم (34200 سهم 117 تومانی)
و درنهایت با 15% افت قیمت 8 میلیون پایانی را خرید میکنیم (72700 سهم 110 تومانی)
با آخرین خرید میانگین کل خرید به 114.6 تومان کاهش مییابد.
درنتیجه بهمحض اینکه قیمت سهم از 114.6 تومان بیشتر شود این خرید وارد سود خواهد شد و اگر تاکنون نگهداری شده باشد (168 تومان) از کل این خرید در این مثال 6,990,000 تومان سود کسبشده است (معادل 46%).
در صورتی اگر کل پول در ابتدا و در قیمت 128 تومان خرید شده بود و تاکنون نگهداری شده بود، 4,680,000 تومان سود از این خرید کسب میشد (معادل 31%) و اگر هم بعد از افت قیمت به 128 تومان نمیرسید متحمل زیان میشدیم.
چند نکته بسیار مهم در مورد روش مارتینگل
این روش زمانی کاربردی است که شما آموزشهای تحلیل تکنیکال و بنیادی و روانشناسی لازم را دیده باشید تا روش مارتینگل به موفقیت بیشتر شما کمک کند.
اساس تفکر این روش این است که شما به وضعیت بنیادی سهم خود اطمینان دارید.
پس اگر در انتخاب سهم مناسب مشکل دارید شاید این روش بسیار زیانده شود.
روی روانشناسی خود نیز باید کار کنید.
نکته سوم خرید در نقاط مناسب است، نیازمند این است شما در تحلیل تکنیکال و امواج الیوت مسلط باشید.
روش مارتینگل در فارکس
فرض کنید یک معامله با حجم یک لات دارید که ۱۰ پیپ سود و ۱۰ پیپ ضرر برای آن در نظر گرفتید.
حال بازار خلاف جهت شما حرکت کرده و ۱۰ پیپ ضرر میکنید. درست در همین مکان ضرر یک معامله دیگر در جهت معامله قبلی با دوبرابر لات یعنی ۲ لات و همان حدود سود و ضرر ۱۰ پیپی میگیرید. (پله دوم)
اگر این معامله دوم به سود بیانجامد، ضرر معامله قبلی جبران شده و معادل سود معامله قبلی نیز کسب خواهد شد. اما اگر این معامله نیز به ضرر منتهی شود، در مکان ضرر، معامله جدیدی با حجم دوبرابر قبلی یعنی چهار لات و همان سود و ضرر ۱۰ پیپی باز میکنیم (پله سوم)
باز این معامله جدید اگر به سود برسد ۴۰ پیپ سود خواهد شد که مجموع ۳۰ پیپ ضرر دو معامله قبلی را جبران نموده و ۱۰ پیپ هم سود میدهد. اما اگر این معامله نیز به ضرر منتهی شود، در مکان ضرر دوباره معامله ای با حجم دوبرابر قرار خواهیم داد و ….
به این ترتیب هرچه پلههای بیشتری از مارتینگل را میپیماییم، حجم معامله بالاتر رفته و رقم سود و ضرر نیز افزایش مییابد.
به طور کلی حجم پله N ام برابر خواهد بود با حجم اولیه ضربدر دو به توان N-۱.
به دلیل بالا رفتن حجم معاملات به صورت غیرخطی و توانی، استفاده از مارتینگل معمولا به لحاظ روانی برای معاملهگران سخت است. واقعیت این است که اگر این روش صحیح به کار رود و در ورود و خروج معامله استراتژی درستی اتخاذ شده باشد، مارتینگل میتواند عامل موفقیت خوبی در بسیاری از استراتژیها باشد.
تجربه یکی از معاملهگران فارکس در مورد روش مارتینگل
اولین باری که با تکنیک مارتینگل آشنا شدم خیلی خوشحال بودم فکر میکردم گمشدهام رو پیدا کردم و با اشتیاق صبح زود از خواب بیدار میشدم و پوزیشنگیری رو در فارکس شروع میکردم خب اوایل خیلی خوب جواب میگرفتم ولی بعد یه مدت طوفانی میاومد که هر چی سود بود رو از بین میبرد و بعد کال مارجین …
با خودم میگفتم باید قلق خاصی داشته باشه و باید پیداش کنم و نقطه ضعفش رو از بین ببرم اما هر چه سعی کردم بی نتیجه بود مارتینگل رو با انواع تکنیکهای دیگه مثل هدج قاطی کردم باز هم نشد اخرش یه روزی زهر همه چیز درباره مارتینگل خودش رو میریخت و حساب از بین میبرد.
تا اینکه ایدهای به ذهنم رسید خیلی هم تعجب کردم که چرا تا الان به ذهنم نرسیده بود ولی به هر حال باید امتحانش رو پس میداد که خوشبختانه بدک نبود و بعدها یه تغییراتی هم دادم و هم اکنون به شکل امروزی پوزیشنگیری میکنم.
این روشی که میخوام در اینجا توضیح بدم میتوانید تغییراتی در اون ایجاد کنید و استفاده کنید. روش من به این صورته که :
حجم پوزیشن گیری در این روش به ازای هر 500 دلار با 0.01 لات
تایم : حداقل H4
برای شروع ابتدا باید جهت بازار رو تعیین کنید که من توصیه میکنم از خط روند استفاده کنید که مزیت اون نسبت به مووینگ اورج اینه که هیچ وقت تو بازار رنج گرفتار نمیشید.
دوم با استفاده از خطوط حمایت و مقاومت افقی و تشکیل الگوهای کلاسیک در تایمهای پایینتر و همچنین رسم فیبوناچی بهترین نقطه برای ورود رو حدس میزنم و با 0.01 صدم لات در جهت روند وارد میشم و استاپ رو نمیزارم اما خودم میدونم کجا خارج بشم هر موقع احساس کردم تحلیلم اشتباه بوده سریع پوزیشن رو میبندم اما شما تا زمانی که تجربه کافی کسب نکردهاید و یا زمانی که مطمئن نشدید که میتوانید توی ضرر پوزیشنتون رو ببندید این کار رو نکنید و حتما از استاپ استفاده کنید.
دلیل دیگری هم دارم برای نذاشتن استاپ، چون اکثر سودهای من بالای 300 یا 400 پیپ هستش و به این اطمینان هم رسیدم میتونم حتی ضررهای 400 پیپی رو ببندم و تعداد پوزیشنهای موفقم هم بیشتر هست زیاد روی استاپ گذاشتن تمرکز نمیکنم البته گاهی که احساس خطر کنم استاپ رو خواهم گذاشت.
پوزیشن اول رو منتظر میمونم نتیجه رو ببینم اگه با سود بسته شد که پوزیشنهای بعدی رو با همون 0.01 وارد میشم ولی در صورت شکست تحلیل، بعدی رو با 0.02 صدم وارد میشم و اگه باز هم شکست خوردم تحلیل بعد با 0.04 وارد میشم و بعد 0.08 تا حالا که پیش نیومده که سه پوزیشن پشت سر هم شکست بخوره و از اونجایی که حد سوده من همیشه بزرگتره و حدضرر ذهنی من کوچک همیشه بالانس حسابم مثبت هست.
گاهی ضررهام نسب به سودهایی که گرفتم به قدری کوچک هست که در صورت شکست یک پوزیشن باز هم با همون مقدار لات قبلی وارد پوزیشن میشم و تا حالا که خوب بوده و دنبال روش دیگری نیستم.
شما هم اگر به این روش علاقمند شدید سعی کنید روشی بسازید که سیگنالهای اون از 4 تا حداقل یکیش درست از آب دربیاد و همچنین حد ضرر اون نباید زیاد بزرگ باشه که در صورت موفقیت یک پوزیشن به دلیل اینکه هم مقدار لات و پیپ اون بیشتر هست لااقل در کل ضرری نکرده باشید بعدا که تجربهتون بیشتر شد تعداد معاملات موفقتون افزایش پیدا میکنه و سود بیشتری میبرید.
توجه کنید که فارکس به طور کلی با بورس ایران متفاوت است و مطالبی که درباره فارکس منتشر میشود فقط جهت افزایش اطلاعات شماست.
نظر شما در مورد روش مارتینگل چیست؟
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
همه آنچه باید در مورد روش مارتینگل بدانید!
در بازار سرمایه دریافت سود تضمین شده بدون ریسک کردن، موفقیت بزرگی است. با این حال دستیابی به این موفقیت با روشی تحت عنوان مارتینگل در بازار بورس دور از انتظار نیست. روش مارتینگل در شرط بندیهایی به کار گرفته میشود که در آنها احتمال برد و باخت برابر است. در بازار بورس با آموزش و کسب تجربه میتوانید این احتمال برد را افزایش دهید و به عبارتی وزنه برد را سنگینتر کنید. این درحالی است که با مارتینگل میتوانید بدون نیاز به موارد گفته شده در معاملات پیروز شوید.
روش مارتینگل چیست؟
مارتینگل برای نخستین بار توسط یک معاملهگر آمریکایی ابداع شد و پس از آن توسط معاملهگران دیگری با روشهای مختلفی اجرا شد. بر اساس این روش شما سرمایه اولیه خود را به بخش های نامساوی (از توانهای عدد ۲) تقسیم کرده و خرید خود را در قیمتهای مختلف بر مبنای همین ضرایب انجام میدهید.
برای مثال شما یک سهم را با قیمت ۱۰۰ تومان می خرید و انتظار رشد آن را در آینده دارید. اما برخلاف انتظارتان قیمت سهم ۵% افت کرده وکاهش پیدا کرده و به ۹۵ تومان میرسد. طبق تکنیک مارتینگل شما بایستی در این قیمت ۲ عدد سهم جدید بخرید. با این کار میانگین قیمت کل خرید شما به 96.7 تومان کاهش پیدا میکند و در صورت رشد قیمت به بالای این مقدار خرید شما سودآور میشود؛ این درحالی است که قیمت سهم هنوز به ۱۰۰ تومان اول نرسیده است.
درصورتی که قیمت سهم به جای اینکه رشد کند دوباره ۵% دیگر کاهش پیدا کند و به مقدار 90.25 تومان برسد، بر اساس روش مارتینگل شما این بار باید ۲ برابر خرید قبلی یعنی ۴ سهم را در این قیمت بخرید. با این کار میانگین قیمت تمام شده هر سهم ۹۳ تومان میشود؛ درحالی که قیمت فعلی سهم در حال حاضر ۱۰% نسبت به قیمت خرید اولیه شما کم شده است. اگر ارزش سهم خریداری شده تنها 3.5 % رشد کند میتوان اینطور نتیجه گرفت که کل خرید شما سودآور میشود.
مزایا و معایب تکنیک مارتینگل
مزیتی که روش مارتینگل دارد این است که زمانی که ارزش سهم از قیمت خرید اولیه فاصله میگیرد و منفی میشود، میتوانیم با کمک این روش پیش از رسیدن قیمت سهم به قیمت خرید اولیه وارد سود شویم، نه اینکه صبر کنیم تا قیمت آن به قیمت خرید اولیه برسد تا تازه از زیان خارج شویم. در بسیاری از موارد این امکان وجود دارد که قیمت سهم پس از افت به راحتی به قیمت قبلی بازنگردد؛ از این رو مجبور خواهیم شد تا از معاملهای که میتوانست سودآور باشد، نهایتاً با زیان خارج شویم.
با این وجود روش مارتینگل یک عیب بزرگ و قابل توجه دارد:
همانطور که گفتیم این روش تاکنون توسط معاملهگران بزرگی اجرا شده است؛ هرکدام از این معامله گران طبق سیستمهای معاملاتی و حد سود و حد ضررهای خود، این تکنیک را بومیسازی کردهاند. بر اساس این تکنیک میتوانیم هرچه قیمت سهم افت کند میانگین قیمت خرید خود را به آن نزدیکتر کنیم.
نکته مهمی که در این میان وجود دارد این است که سرمایه ما محدودیت دارد و این امکان را نخواهیم داشت تا همیشه روی خرید قبلی خود 2 برابر خرید جدید انجام دهیم. با ادامه این روند و گذشتن چند مرحله از این کار، حجم خرید و سرمایه موردنیاز برای آن افزایش شدیدی پیدا میکند.
راه حلی که برای بر طرف کردن این مشکل وجود دارد این است که باید مراحل انجام کار را به اعداد مشخصی محدود کنید تا بتوانید از عهده آن برآیید. از این رو توصیه میشود که مراحل خرید را به ۳ مرحله کاهش دهید و سرمایه خود را به ۴ قسمت نامساوی تقسیم کنید: مانند 1، 2، 4، و 8. به این اعداد ضرایب مارتینگل گفته میشود که درواقع همان توانهای عدد ۲ هستند و باید در هر مرحله از خرید به کار بروند.
به این ترتیب در صورت کاهش قیمت خرید اولیه، بازهی حد ضرر خود را به ۳ قسمت تقسیم کرده و هر دفعه که قیمت به یکی از این ۳ بخش میرسد، مرحله بعدی خرید خود را انجام میدهید.
در نهایت هم حد ضرر را رعایت کردهاید و هم در صورت فعال نشدن آن و افزایش قیمت سهم از هر قیمتی چه در خرید اول و چه در خرید آخر، قیمت خرید شما بهینه شده و با اولین رشد، کل خریدتان وارد سود میشود.
نکات مهم درباره مارتینگل
مارتینگل یک استراتژی منطقی برای بهینه سازی بهای تمامشده سهم در هنگام افت قیمت است. در صورت استفاده افراطی و نادرست از این روش چیزی جز زیان نصیب شما نخواهد شد. به طورکلی توصیه میشود از این روش برای سهامی که دارای وضعیت بنیادی خوبی هستند و بنا به دلایلی افت مقطعی را تجربه میکنند، استفاده کنید.
به طورکلی روش مارتینگل درصورتی کاربردی است که شما آموزشهای تکنیکالی، بنیادی و روانشناسی لازم را دیده باشید؛ به این ترتیب این روش به موفقیت شما کمک خواهد کرد. درواقع پایه و اساس این روش اطمینان به وضعیت بنیادی سهم است.
دیدگاه شما