ارزش پول چیست – چگونه ارزش پول را محاسبه کنیم؟
تاکنون به این امر اندیشیده اید که “ارزش پول چیست و چگونه محاسبه می شود؟” در این مقاله اطلاعاتی جامع برای شما گرد آوریم که در در آن بیاموزید ارزش پول چیست و چگونه محاسبه می شود؟ اگر به این نکته علاقه دارید با ما همراه باشید. البته به نظر میرسد این مطلبی است که برای همه میتواند مفید باشد و اگر معامله گری در بازار بورس را بلد هستید، دانستن این امر، شما را در مباحث تحلیل تکنیکال معاملات بازار بورس یاری می رساند و کمک میکند تا در خرید و فروش در بورس موفق تر عمل کنید.
برخلاف عقیده عموم مردم، ارزش پول به پشتوانه طلا یا نقره نیست و بسیاری عوامل دیگر در ارزش یافتن یک پول تاثیر دارد که مهمترین آن، طالب بودن مردم و یا به تعبیری همان میزان تقاضا است و نیز نسبتی که با عرضه برقرار میکند.
پیش از گسترش و رواج پول نیز، مردم داد و ستد می کردند و این معاملات را به طور پایاپای (کالا در برابر کالا) انجام می دادند. امروزه ارزش اکثر ارزها با قدرت خرید آن، سنجیده می شود. اما واقعا منظور از ارزش پول چیست و چگونه محاسبه می شود؟ و دانستن آن، چه طور بر تحلیل تکنیکال معاملات بازار بورس، موثر است؟
ارزش پول چیست و چگونه محاسبه می شود؟
ارزش پول دقیقا مانند ارزش کالاها و خدمات، با میزان تقاضای آن تعیین می شود. برای اندازه گیری ارزش دلار (یا هر پول دیگری) سه روش وجود دارد:
- اولین روش این است که دلار در ارزهای خارجی به چه مبلغی خریداری می شود؟ این همان چیزی است که نرخ تبادل ارز، اندازه می گیرد و نیز معامله گران بازار فارکس در بازار بورس خارجی، نرخ تبدیل ارز را تعیین می کنند. آنها عرضه و تقاضایی که بر دلار (یا هر ارز مد نظر) وجود دارد را به حساب می آورند و سپس آن را در انتظارات خود برای آینده، به مثابه یک فاکتور لحاظ می کنند. دقیقا به همین دلیل است که ارزش پول در طول روز معامله، نوسان میکند و ثابت نیست. (همان طور که می بیند سنجش ارز در اینجا کاملا مبتنی بر تحلیل تکنیکال معاملات بازار بورس است.)
- روش دوم ارزش اوراق بهادار میان مدت صادره از طرف خزانه دولتی است. آنها به راحتی می توانند از طریق بازار ثانوی خزانه داری به دلار تبدیل شوند. و البته توجه داشته باشید که وقتی تقاضا برای این اوراق بهادار دولتی، افزایش یابد، قیمت دلار نیز افزایش می یابد.
- روش سوم از طریق اندوخته های بازار بورس خارجی است. و این، مقدار دلاری است که دولت های خارجی در اختیار دارند و نگاه داشته اند. هرچه آنان، مقدار ارز (در اینجا دلار) بیشتری را نگاه دارند، مسلما میزان عرضه نیز پایین تر می آید. و این امر سبب میشود پول (با فرض کردن دلار) ارزش بیشتری پیدا کند. اگر دولت های خارجی، همه دلارهای خود و اوراق بهادار خزانه آمریکا را بفروشند، آن وقت دلار سقوط میکند و ارزش پول ایالات متحده آمریکا، بسیار کمتر می شود.
تذکر
البته دقت کنید که اسکناس ها ارزش ذاتی ندارند و جز تکه ای کاغذ، چیزی بیش نیستند. اما با این حال به عنوان وسیله معامله شناخته می شوند. زیرا در هنگام خرید، شما به عنوان خریدار و فروشنده، هر دو توافق نموده اید که یک اسکناس چه قیمتی داشته باشد! تا زمانی که برای آن اسکناس، تقاضا وجود داشته باشد، آن اسکناس ارزش خواهد داشت.
مهم نیست “ارزش پول چیست و چگونه محاسبه می شود؟”، ارزش دلار از سال 2000 تا 2011، کاهش یافته است. این امر نشات گرفته از نرخ نسبتا پایین فدرال، بدهی بالای فدرال، و رشد اقتصادی پایین بود. اما از سال 2011، ارزش دلار ایالات متحده آمریکا، علی رغم همه این عوامل، افزایش یافت. فکر میکنید چرا و چه طور؟ با یک تحلیل تکنیکال میتوان به این رسید که رشد اقتصادی در سطح جهان عموما حتی از این هم پایین تر بود و همین امر باعث شد که معامله گران تمایل به سرمایه گذاری بر دلار به عنوان یک بستر امن، پیدا کنند. و در نتیجه حاصل آن شد که دلار در برابر یورو تقویت یافت.
پول چگونه اندازهگیری میشود؟
برای آنکه یک ارز یا پول را قابل اندازهگیری کرد، باید آن را به 3 دسته تقسیم کرد:
- M1: این دسته، که ما آن را به عنوان پول فعال میشناسیم، شامل انواع فیزیکی سکهها و ارزها، سپردههای دیداری و چکهای مسافرتی است. ارزش کل مسکوکات و اسکناسهایی که در میان مردم، در گردش است و بهطور فصلی، ماهانه، هفتگی و روزانه تغییر میکند. و یا میزانی است که بانکها، به مشتریان قرض میدهند.
- M2: این دسته با شاخص گستردهتر دسته قبل و سپردههای مدتدار، سپردههای قرضالحسنه و سرمایههای غیردولتی بازار را شامل میشود. و میتوان آن را بهراحتی به نقدینگی تبدیل کرد.
- M3: گستردهترین نوع که شامل M2 و همه سپردههای بلندمدت، سرمایههای دولتی، توافقات خرید کوتاه مدت و داراییهای نقدی است.
وقتی این سه دسته را با هم جمع کنیم میتوانیم میزان کل ارز و وضعیت اقتصاد یک کشور را برآورد کنیم.
ارزش پول و تغییرات آن، چگونه بر شما اثر می گذارد؟
چرا این پرسش که “ارزش پول چیست و چگونه محاسبه می شود؟” پرسشی است که حتی اگر یک معامله گر بازار بورس نباشید باز هم مهم است و باید از آن سر در بیاورید؟ به این دلیل که ارزش پول و تغییرات آن بر همه شماها در هر صنف و شغل و سنی، اثر میگذارد. فکر میکنید چگونه؟
ارزش پول هر روز در جاهایی مانند پمپ بنزین، فروشگاه مواد غذایی، رستورانها، دانشگاه و … بر شما اثر میگذارد. در هر جایی که پولی مبادله میشود، شما تحت اثر گذاری ارزش پول قرار دارید. تقاضا برای غذا و بنزین، انعطاف پذیر نیست. تولید کنندگان با برآوردها و تحلیل تکنیکال به خوبی میدانند که شما باید هر هفته غذا و بنزین بخرید. اینکه وقتی قیمتها افزایش پیدا میکند، شما خریدهایتان را به تاخیر بیندازید، گزینه ای نیست که همواره ممکن و در دسترس باشد. تولید کنندگان از هر اضافه قیمت خود، عبور خواهند کرد. شما تا مدتی آن اقلام را در قیمت بالاتری خریداری میکنید؛ یعنی تا زمانی که بتوانید عادت های خود را تغییر دهید.
نکته مورد توجه در این بخش این است که هرگاه قیمت بنزین یا غذا افزایش مییابد، در واقع شما در حال تجربه کردن کاهش ارزش پول هستید.
هنگامی که ارزش پول به طور پیوسته کاهش پیدا میکند!
وقتی ارزش پول، به طور پیوسته در حال کاهش است که یعنی قیمت اجناس و خدمات به طور پیوسته در حال افزایش است، شما در حال سپری کردن دوره تورم هستید. این کاهش مداوم ارزش پول، نشانه تورم است. زمانی که مردم انتظار داشته باشند قیمت ها مداوما بالا رود، به احتمال بسیار زیادی تلاش میکنند تا در لحظه کنونی خرید کنند؛ یعنی پیش از آنکه قیمت ها بالاتر از آن چیزی که هست برود.
نکته
با بررسی مباحث تحلیل تکنیکال و روانشناسی بازار مشخص است که این امر سبب افزایش تقاضا میشود. پس تولیدکنندگان می توانند بدون خطر، از افزایش قیمتها، عبور کنند. آنها قیمتها را بیشتر افزایش می دهند و این گونه، تورم تبدیل به یک “فرض خودشکوفا” میشود. فرض خودشکوفا ترجمه ای برای اصطلاح self-fulfilling prophecy است که “فرض خود انجام” یا “فرض خود تایید” هم خوانده می شود.
بدین معنا که لحاظ شدن برخی پیشفرض ها و یا پیشگویی ها، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم، به عملی شدن خودشان کمک میکند؛ چراکه همه مسیرهای در پیش گرفته شده بر اساس آن پیش بینی ها، الزاما به تحقق آنها کمک میکند. حال می بینید که چرا حتی اگر شاغل هم نباشید به دانستن اینکه ارزش پول چیست و چگونه محاسبه می شود؟ نیاز دارید. لازم نیست حتما یک سرمایه گذار در بازار بورس باشید و جواب های این پرسش را برای تحلیل تکنیکال معاملات بورس نیاز داشته باشید؛ گرچه اگر این گونه باشد، مسلما بیشتر بدان نیاز دارید.
به دلیل همین تاثیرات تورمی و امکان بالقوه تبدیل به یک فرض خودشکوفا، فدرال رزرو (Federal Reserve) درست مانند عقاب مراقب تورم است و آن را میپاید. این امر باعث کاهش عرضه پول یا افزایش نرخ های بهره میشود که به مهار تورم و تحت کنترل درآمدن آن، کمک میکند. یک اقتصاد سالم، میتواند نرخ تورم اصلی – Core inflation – 2% را تحمل کند. تورم اصلی، قیمت هر چیزی به جز قیمت غذا و بنزین را که بسیار بی ثبات هستند، شامل میشود. شاخص قیمت مصرف کننده (Consumer Price Index) متداول ترین معیار برای سنجش تورم و ارائه تحلیل تکنیکال برای الگوهای تورمی است.
هنگامی که ارزش پول، مداوما افزایش می یابد!
به گزارش بانک فدرال رزرو سانفرانسیسکو، اینکه ارزش پول افزایش یابد، چیز خیلی خوبی به نظر میرسد، اما تحلیل تکنیکال نشان داده است که برای اقتصاد یک کشور، از تورم نیز بسیار بدتر است. اما چرا و چطور؟ این امر را با دانستن پاسخ این پرسش ساده که “ارزش پول چیست و چگونه محاسبه می شود؟”، می توان دریافت. کمی درباره آنچه که از سال 2007 تا 2011 در ایالات متحده امریکا بر سر بازار مسکن آمد، فکر کنید.
تورم منفی؛ نزول بسیار شدید قیمتها که به معنای افزایش شدید ارزش پول است. قیمتها بیش از 20 درصد سقوط کرد. بسیاری از مردم نمی توانستند خانه های خود را بفروشند زیرا که به خاطر وام مسکن بدهکار بودند. و خریداران نیز می ترسیدند که قیمتها درست پس از خرید، کاهش بیابد. هیچ کس نمیدانست چه وقت دوباره قیمتها به روند صعودی برمی گردد.
بله؛ ارزش پول افزایش یافت. شما در سال 2011، به ازای هر دلار، متراژ بیشتری از خانه را می توانستید بخرید. اما با این حال خانواده ها، خانه های خویش را از دست دادند، کارگران ساختمانی، شغل خود را از دست دادند و ساختمان سازان، ورشکسته گشتند و این همان چیزی است که سبب میشود، تورم منفی بسیار خطرناک لحاظ شود. درست مانند رانندگی کردن در مارپیچی ترسناک با شیب رو به پایین. این مسئله مهم در کارکرد معکوس افزایش ارزش پول باعث میشود بر اینکه چرا نیاز است بدانیم “ارزش پول چیست و چگونه محاسبه می شود؟”، تاکید کنیم.
چگونه ارزش پول در طول زمان تغییر میکند؟
در سال 1913، پول ارزش بسیار بیشتری داشت. یک دلار میتوانست چیزی را که در سال 2020، 26 دلار و 7 سنت خریده می شود، خریداری کند. اما دلار به آرامی ارزش خود را از دست داد. و برای مثال در سال 1920، یک دلار دیگر چیزی را میتوانست بخرد که در سال 2020، 12 دلار و 91 سنت خریده می شود. فهم این فرآیند تغییر قیمت در طول زمان و درک نزول ارزش پول در گرو درک همان سوالی است که این یادداشت در صدد پاسخ به آن است. یعنی؛ ارزش پول چیست و چگونه محاسبه می شود؟
در طول دوران رکود بزرگ، پول در نتیجه تورم منفی شدید، ارزش پیدا کرد. یک دلار در سال 1930، میتوانست آنچه را که اکنون در سال 2020، 15 دلار و 46 سنت خرید میشود، بخرد. اما در حدود سال 1950، پول تا حدی ارزش خود را از دست داد و دیگر یک دلار می توانست چیزی را بخرد که در سال 2020، 10 دلار و 71 سنت خریداری میگردد.
از آن زمان تا کنون، پول مداوما ارزش خود را از دست داده است به گونه ای که مثلا در سال 1970، با یک دلار تنها میشد چیزی را خرید که در شرایط سال 2020، 6 دلار و 65 سنت، قیمت داشته باشد. این روند از دست رفتن ارزش پول، ادامه داشت و به جایی رسید که تا سال 1990، یک دلار ارزشی معادل صرفا 1 دلار و 97 سنت در سال 2020 داشت و در سال 2000، ارزش یک دلار معادل 1 دلار و 50 سنت در شرایط سال 2020 شد.
مهمترین نکته در یادداشت “ارزش پول چیست و چگونه محاسبه می شود؟”
به دلیل تورم، ارزش هر دلاری که شما امروز در دست دارید، بیش از ارزش آن در آینده است. اما به هر حال، ارزش روز به روز پول نیز به دلیل تغییر در حجم تقاضای آن، در نوسان است. به این مسئله ارزش زمانی پول (time value of money) می گویند که به طور مخفف TVM، خوانده می شود. گاهی نیز بدان ارزش تخفیف دار فعلی گفته می شود. هر قدر پول، زودتر دریافت شود، ارزش بیشتری دارد.
میزان تقاضای دلار ( و یا هر ارزی) را با این عوامل، اندازه می گیرند:
- ارزش نرخ بورس
- ارزش اوراق بهادار خزانه داری
- مبلغ و مقدار ذخایر بازار بورس خارجی
اگرچه افزایش قیمت ها، قدرت خرید پول را کاهش می دهد اما کاهش کلی قیمت ها یا تورم منفی، می تواند برای اقتصاد فاجعه آفرین باشد. بله، تورم منفی، بلاشک و قطعا ارزش پول یا قدرت خرید آن را افزایش می دهد. اما این ترس از سقوط سریع قیمتها است که باعث میشود مردم، پولهای خود را نگاه دارند و حجم تقاضا برای کالاها و خدمات را کاهش دهند و این گونه سبب کاهش جدی فعالیت اقتصادی شوند. این امر، نظارت و مدیریت تورم مثبت و تورم منفی را به یکی از مهمترین کارکردهای فدرال تبدیل میکند.
نتیجه گیری
امیدوارم آموزش این مقاله در خصوص “ارزش پول چیست و چگونه محاسبه می شود؟”، به قدر کافی روشن باشد و شما را با نحوه تاثیر گذاری ارزش پول در زندگی روزمره آشنا کرده باشد. همچنین اگر شما یک معامله گر در بازار بورس هستید، قطعا باید بدانید که ارزش پول چیست و چگونه محاسبه می شود؟
دانستن آن به بررسی مباحث تحلیل تکنیکال معاملات بازار بورس، کمک میکند و ندانست آن نقصی جدی برای یک معامله گر بورس است. امیدواریم دانستن چگونگی تغییر ارزش پول، از این پس تاثیری در بررسی تحلیل تکنیکال نمادها و معاملاتتان در بازار بورس داشته باشد.ارزش زمانی پول چیست؟
پول چیست و چه چیزی ارزش و پشتوانه یک پول را تعیین میکند؟
همه از پول استفاده میکنند. همه ما خواهان آن هستیم، برایش کار میکنیم و درموردش فکر میکنیم. پول توسط نوعی ارتباط دائمی بین اشیا و میل به داشتن آنها و باور به ارزشمند بودن اشیا ساخته میشود. پول ارزشمند است زیرا ما طالب آن هستیم و آن را میخواهیم تا محصول یا خدمت مطلوبمان را با آن تهیه کنیم. تعریف پول و اینکه از کجا آمده است و ارزش آن چقدر است بر عهده کسانی است که خود را وقف اقتصاد کردهاند. در اینجا ویژگیهای چندوجهی پول را بررسی میکنیم و خواهیم فهمید که ارزش و پشتوانه یک پول بر خلاف عقیده عامه مردم طلا و نقره نیست و عوامل دیگری در ارزش دادن و یا بی ارزش کردن یک پول تاثیر دارند.
پیش از اینکه پول ، یعنی ابزار معامله، اینطور توسعه پیدا کند، مردم برای به دست آوردن کالاها و خدمات مورد نیازشان داد و ستد پایاپای (کالا به کالا) میکردند و دو نفر که هر کدام صاحب اجناس مورد نیاز دیگری بودند، برای تبادل اجناس توافق میکردند.
این شکل اولیه تبادل، از تقسیمپذیری و قابلیت انتقالی که معامله را کارآمدتر میکند برخوردار نیست. مثلا اگر شما گاو دارید و به موز احتیاج دارید، باید کسی را پیدا کنید که تنها موز دارد و گوشت میخواهد. اگر کسی را پیدا کنید که گوشت بخواهد و موز نداشته باشد و به شما خرگوش بدهد چه؟ برای اینکه گوشت شما را بگیرد باید کسی را پیدا کند که موز دارد و خرگوش میخواهد و …
نبود قابلیت انتقال آسان در تبادل کالا به کالا، خسته کننده، گیجکننده و ناکارآمد است. مشکل به همینجا ختم نمیشود؛ حتی اگر شما کسی را پیدا کنید که بخواهد موز را با گوشت معاوضه کند، شاید آن مقدار جنسی که او دارد ارزش گاو شما را نداشته باشد. پس باید راهی پیدا کنید که گاوتان را چند تکه کنید و تصمیم بگیرید که در ازای قسمتی از گاو چند موز میخواهید.
برای حل این مشکلات “پول کالایی” (commodity money) به وجود آمد؛ این پول نوعی از کالا بود که به عنوان نوعی ارزش کار میکرد. مثلا مستعمرات آمریکایی در سدههای ۱۷ و ۱۸ از پوست سگ آبی و ذرت خشک شده در معاملات استفاده میکردند. این پولهای کالایی که ارزش مشخصی داشتند برای خرید و فروش به کار گرفته میشدند. کالاهای مورد استفاده برای معامله ویژگیهای مشخصی داشتند: مورد طلب عموم مردم بودند، ارزش داشتند و همچنین بادوام، قابل حمل و قابل ذخیره کردن بودند.
نمونه دیگری از پول کالایی، فلزهای گرانبها مانند طلا بودند که تا پیش از دهه ۱۹۷۰، قرنها به عنوان پول رایج مورد استفاده قرار میگرفت. به عنوان مثال در مورد دلار آمریکا اینطور بود که دولتهای خارجی میتوانستند دلارهای آمریکاییها را بگیرند و در عوض مقدار مشخصی طلا به بانک مرکزی آمریکا بدهند. جالب اینجاست که طلا بر خلاف پوست و ذرت خشکشده (که برای پوشاک و خوراک هم کاربرد دارند) ارزشمند است چون مردم طالب آن هستند. طلا ضرورتا کاربردی ندارد و نه میتوان آن را خورد و نه شما را در شب گرم نگه میدارد، اما اکثر مردم فکر میکنند که طلا زیباست و میدانند که دیگران هم همینطور فکر میکنند. بنابرین طلا چیزیست که خیالتان از بابت باارزش بودن آن راحت است. پس طلا به باور مردم به عنوان یک توکن فیزیکی باارزش شناخته میشود.
اگر به رابطه بین پول و طلا فکر کنیم میتوانیم بفهمیم که پول (به عنوان نمودی از یک چیز ارزشمند) هم ارزش خود را چطور به دست آورده است.
احساسات همه چیز را درست میکنند
نوع دوم پول، پول فیات (fiat money) است که نیازی به پشتیبانی فیزیکی کالایی ندارد. در عوض ارزش آن توسط عرضه و تقاضا و باور مردم به ارزش آن تعیین میشود. پول بدون پشتوانه به این دلیل به وجود آمد که طلا منبعی نادر بود و اقتصادهای دارای رشد سریع نمیتوانستد همیشه آنقدر طلا استخراج کنند که از ارز مورد استفادهشان حمایت کند. در یک اقتصاد شکوفا نیاز به طلا برای ارزش دادن به پول کاملا ناکارآمد است، به ویژه وقتی که ارزش آن را درک و تفکرات مردم معین کند.
پول بدون پشتوانه به درک مردم از ارزش تبدیل میشود. یک اقتصاد در حال رشد در حال تولید چیزهای دیگری است که برای خود و اقتصادهای دیگر هم با ارزش است. عموما هرچه اقتصاد کشوری قویتر باشد، پول آن هم قویتر پنداشته میشود و بالعکس. اما به یاد داشته باشید که این درک اگرچه انتزاعی است اما باید توسط یک اقتصاد قوی و مولد که خدمات و محصولات باارزش خلق میکند پشتیبانی شود.
انتقاد شدید آیتالله نوری همدانی از کاهش ارزش پول ملی : زمانی با 30 هزار تومان میشد خانه خرید، اما الان یک کیلو میوه هم نمیدهند!
شفقنا نوشت:آیتالله العظمی نوری همدانی با انتقاد از کاهش ارزش پول ملی کشور خاطرنشان کردند: ارزش پول ملی ما در مقایسه با بسیاری از کشورهای پایین است، ما باید اشکالات موجود در این زمینه را رفع کنیم.زمانی با 30 هزار تومان میشد خانه خرید، اما الان یک کیلو میوه هم نمیدهند!
آیتالله نوری همدانی در دیدار رئیس کل بانک مرکزی با تاکید بر ضرورت بانکداری بدون ربا اظهار داشت: نگاه اسلام به مسائل اقتصادی بر حول محور تولید و اشتغال می باشد، تقویت بنیه اقتصادی و خودکفایی کشور تنها در سایه رشد و شکوفایی صنعت، تجارت و کشاورزی ممکن می باشد از این رو لازم است به این موضوعات توجه ویژهای داشته باشید.
مرجع تقلید شیعیان با انتقاد از گرفتن دیر کرد از سوی بانک ها افزود: قرآن دو گناه را بسیار نکوهش فرموده، نخست پذیرش ذلت و قبول سلطه استکبار و دوم ربا؛ چرا که بر اثر این دو گناه کرامت انسان ها از بین می رود و سبب ایجاد فقر در جامعه میگردد از این رو در تدوین قوانین بانکی باید دستورات و موازین اسلامی به دقت مورد توجه قرار بگیرد.
وی در ادامه تصریح کرد: یکی از مشکلات بزرگ امروز بانک ها این است که در اسلام پول گرفتن برای تأخیر ادای قرض، حرام است ولی متأسفانه این مشکل در بانک ها معمول است؛ در حالی که نباید چنین باشد و بارها گفته ایم که دیر کرد نوعی ربا بوده و حرام است، بنده تا ریشه کنی ربا در این کشور برای تذکر دادن در هر زمانی مصمم هستم و به رؤساء قبلی بانک مرکزی هم گفتهام.با آقایان سیف و همتی مسئله اخذ دیر کرد تسهیلات توسط بانکها را به عنوان ربای حرام مطرح کردیم و خواستیم دیرکرد را بردارند، اما نشد و نتوانستند.
آیتالله نوری همدانی یکی از مهمترین وظایف بانک ها را رونق بخشی به صنعت و تولید دانست و خاطر نشان کرد: مشی اول بانک ها سپردن سرمایه به دست افراد با تجربه و متعهدی باشد که با ایجاد زمینه های تولید، کار آفرینی و اشتغال زایی بوجود بیاورند تا هم وضعیت معیشت مردم بهتر شود و هم سبب رشد اقتصادی کشور شود.
وی در ادامه به بیان مشکلات اقتصادی موجود در جامعه پرداخت و با انتقاد از کاهش ارزش پول ملی کشور خاطرنشان کردند: امروز باید تدابیری اندیشیده شود تا بتوانیم این خلأ را جبران کنیم؛ ارزش پول ملی ما در مقایسه با بسیاری از کشورهای پایین است، ما باید اشکالات موجود در این زمینه را رفع کنیم.زمانی با 30 هزار تومان میشد خانه خرید، اما الان یک کیلو میوه هم نمیدهند!
بهترین راه های حفظ ارزش پول در ایران چیست؟
ارزش پول چیست؟
حفظ ارزش پول یعنی، پول شما چقدر می ارزد و شما در ازای پولتان چه چیزهایی می توانید دریافت کنید. اگر پول هایتان را جمع کنید و بتوانید یک پس انداز بزرگ به وجود آورید، در نهایت با خرج کردن آن چه چیزی به دست می آورید؟ یک ماشین، خانه یا …. ارزش پول هم معنای جهانی دارد و هم معنای داخلی، به صورتی که در جهان شما ارزش پولتان بر حسب ارزهای دیگر سنجیده می شود و بیان می شود. ارزش داخلی پول ملی، متاثر از عوامل متعددی است که مهم تر از همه این عوامل، «جریان تورمی» است که در داخل شکل می گیرد و به واسطه آن رابطه، مبادله آن پول با کالاها و خدماتی که در داخل تولید و عرضه می شود. هرچه بهتر بتوانیم جریان تورمی را کنترل کنیم، این کنترل جریان تورمی، می تواند در تقویت حفظ ارزش پول ملی در بخش داخلی مثمرالثمر باشد تا بدین ترتیب پول ملی دچار نوسانات عمده نشود، پس ثبات و پایداری قیمت های داخل عاملی بسیار تأثیرگذار در حفظ ارزش داخلی پول ملی است.
کاهش ارزش پول چیست؟
کاهش ارزش پول ملی یعنی کاهش ارزش واحد پول یک کشور نسبت به قیمت طلا یا سایر پول های خارجی. این مسئله باعث افزایش میزان صادرات و دشواری واردات کالا می شود، چراکه کشورهای دیگر کالاهای این کشور را ارزان تر تهیه می کنند. این پدیده، بر تجارت، صنعت و بازار اوراق بهادار کشور تأثیر منفی دارد و باعث کاهش قدرت خرید می شود. حفظ ارزش پول در داخل و خارج کشور، انتشار اسکناس و ضرب سکه های فلزی رایج کشور، تنظیم مقررات مربوط به معاملات ارزی و ریالی، نظارت بر صدور و ورود ارز و پول رایج کشور، تنظیم کننده نظام پولی و اعتباری کشور و نظارت بر بانک ها و مؤسسات اعتباری ازجمله مهم ترین وظایفی هستند که بانک مرکزی باید آن ها را انجام دهد.
فاکتورهای موثر بر حفظ ارزش پول
هر آنچه که در جریان تورمی مؤثر است، جریان تورمی را کنترل می کند و ثبات اقتصادی در ارتباط با قیمت ها ایجاد می کند، می تواند ارزش پول ملی ما را تقویت کند. در ادامه چند کانال موثر بر تورم آورده شده است:
- کانال هزینه:ارزش زمانی پول چیست؟ اگر بتوانیم سیاست های کنترل هزینه داشته باشیم یعنی سیاست هایی پیاده شود که هزینه های تولید تحت کنترل درآید و البته بهینه شود، این می تواند در کنترل جریان تورمی مؤثر باشد. هزینه های تولید تحت تأثیر عوامل متعددی است؛ یکی از عوامل بسیار مهم در تحت تأثیر قرار دادن هزینه های تولید، حوزه کسب و کار است.
هرچه حوزه کسب و کار ما سخت تر شود و رده کشور در حوزه کسب و کار نامناسب تر باشد، کسب و کارهای ما به راحتی نمی تواند راه اندازی شود و جایگاه خود را در مجموعه نظام اقتصادی پیدا کنند که این جریانی هزینه ای است و این جریان هزینه ای، منجر به افزایش قیمت کالا و خدمات خواهد شد. پس اگر بخواهیم سیاستی را در دستور کار قرار دهیم، در راستای تقویت ارزش پول ملی در داخل، ضرورت دارد حوزه کسب و کار را تسهیل کنیم. لذا تسهیل گری و بهبود در فضای کسب و کار در هزینه های تولید اثرگذار است و هزینه های تولید را کاهش می دهد و از آن طرف فشار تورمی را کاهش داده و موجب بهبود قدرت خرید پول در داخل خواهد شد.
- کانال تقاضای کالاها و خدمات: زمانی که دچار افزایش بی رویه تقاضای خدمات و کالا می شویم و این مورد بعضی مواقع معمولاً به جهت روانی رخ می دهد، طبیعی است که این افزایش جریان تقاضایی برای کالاها و خدمات، فشار تقاضایی ایجاد می کند و این فشار تقاضایی افزایش قیمت را به دنبال دارد.
ریال در مقابل سایر ارزها
رابطه پول ملی ما با ارزهای مختلف، ارزش پول ملی را در بخش خارجی مشخص می کند، بنابراین هر جا ارزش زمانی پول چیست؟ ارزی نظیر دلار، یورو یا سایر ارزها در داخل کشور و در بازار داخلی گران می شود، طبیعی است که یکی از جنبه های مهم گران شدن ارز خارجی این است که ارزش پول ملی را دچار کاهش می کند. پاشنه آشیل ارزش پول ملی در بخش خارجی، ارزهای مختلفی هستند که رابطه ریال با آن ها تعریف می شود. کاهش ارزش پول ملی از لحاظ خارجی دارای نقاط منفی و همچنین نقاط مثبت هم هست. نکته مثبت این است که انگیزه صادرات را تقویت می کند، وقتی ارزش پول در بخش بین الملل کاهش می یابد، کالای ایرانی برای خارجی ها و برای بازارهای بین المللی مزیت پیدا می کند و ما از این کاهش ارزش پول ملی می توانیم منفعت لازم را کسب کنیم. اما یکسری زیان هایی هم برای مردم، حقوق بگیران ثابت، کارگران و کسانی که نمی توانند در این بازار، دریافتی های خود را جبران کنند، رخ می دهد. واقعیت آن است که ریال هر روز ارزش خود را بیشتر از دست می دهد و بر اساس یکی از راه های ارزیابی ارزش پول ملی ایران که مقایسه نرخ برابری آن با ارزهای باثبات جهان (مانند فرانک سوئیس) است و با توجه به آماری که در سایت بانک مرکزی موجود است، نرخ فرانک سوئیس از حدود 10 هزار ریال در سال 1390، به بالای 40 هزار ریال در سال 1397 رسیده است و ارزش پول ملی در این هفت سال، به یک چهارم خود رسیده است. کاهش ارزش پول ملی، منجر به چاپ پول، افزایش پایه نقدینگی، گرانی کالاها و تورم می شود. درنتیجه یکی از اصلی ترین دلایل کاهش ارزش پول ملی، رشد نقدینگی است. اگر ارزش پول ملی در بخش بین الملل مکرر دچار نوسان شود، این به معنای ناپایداری ارزی است، ناپایداری ارزی جریان تولید، جریان اشتغال، جریان سرمایه گذاری و جریان صادرات را به شدت دچار لطمه می کند، بنابراین باید توجه داشت که ارزش پول ملی در حیطه خارجی باید مدیریت شود و این مدیریت بدان معنا نیست که سالیان متمادی اجازه ندهیم که کاهش ارزش پول خارجی ایجاد شود، بلکه در برخی موارد که جریان تورمی داریم، به تناسب آن باید بتوانیم تعدیل های لازم را انجام دهیم.
بررسی دلایل کاهش ارزش پول در اقتصاد ایران
اقتصاد ایران به دلیل چاپ بدون پشتوانه پول (یا به تعبیری خلق پول توسط بانک ها به دلیل سودهای بالایی که پرداخت می کردند و می کنند) و نداشتن تولید به انداز ه ای که نقدینگی رشد کرده است، از پدیده تورم رنج می برد. نقدینگی در ایران به معضلی ویرانگر تبدیل شده، از یک طرف تورم خودش را به شکل گرانی و از طرف دیگر رکود تولید خودش را به شکل معضل اشتغال و کمبود منابع برای مصرف نشان می دهد. درواقع وقتی نقدینگی سریع تر از تولید رشد می کند، پول در دست مردم سریع تر از مقدار کالا و خدماتی که در اقتصاد عرضه می شود، رشد می کند؛ در نتیجه در ازای کالا و خدمات موجود پول بیشتری وجود دارد. به بیان دیگر برای خرید یک سبد مشخص از کالا پول بیشتری وجود دارد؛ بنابراین قیمت کالاها بالا می رود و تورم ایجاد می شود و ارزش پول ملی کاهش می یابد.
راهکارهای حفظ ارزش پول
در شرایط عادی و با ثبات، بهترین کار سرمایه گذاری در فعالیت های مولد است. کارآفرینی مستقیم، خریدن سهام در بازار بورس یا حتی سپرده گذاری در بانک از انواع این دسته از سرمایه گذاری ها هستند. شرایط سال 95 از این جنس بود. در این شرایط بهترین کار ساختن پورتفولیویی متنوع از سرمایه گذاری های مولد اقتصادی است.
در زمان هایی که سرمایه ها موقتا از تعادل خارج می شوند و شرایط اربیتراژی رخ می ده، می توان به صورت کوتاه مدت سودهای بالایی به دست اورد. معمولا این نوع سرمایه گذاری ماهیت مولد بودن را ندارد. مثلا در سال های اخیر ارز و طلا به نرخ غیرتعادلی معامله می شدند، به این معنی که تغییر قیمت آن ها تناسبی با سایر متغیرهای اقتصادی، مثل نقدینگی، رشد اقتصادی، و تورم نداشت. مشخصا تابستان 96، این عدم تعادل به نقطه ناپایدار نزدیک شد. به همین دلیل خریدن ارز یا طلا در ان مقطع، پر سود بود.
در شرایط عدم ثبات اقتصادی، بازار از آرامش و پیش بینی پذیری نسبی برخوردار نیست. آینده به شدت تابع تصمیمات سیاسی و متغیر است. یعنی به جای اینکه بازار تابع منطق اقتصادی باشد، به تصمیمات واکنش نشان می دهد. در این وضعیت، تصمیمات سیاسی تقریبا غیرقابل پیش بینی یوده، و متعاقباً، پیش بینی های اقتصادی کم دقت می شوند. شرایط سال 97 از این جنس است. در این شرایط، باید «هج» کرد (hedge). هج کردن یعنی سرمایه گذاری به نیت حفظ سرمایه. کسی که هج می کند، به سودی کمتر از سودهای مرسوم راضی می شود، اما ریسک خود را نیر کاهش می دهد. این تصمیم به این دلیل است که نمی داند بازار به چه سمت و سویی خوداهد رفت. لذا از سود بالا چشم پوشی کرده و صرفا هدف حفظ سرمایه را پی می گیرد.
سه حالت بالا، شرایطی است که در اقتصاد ایران تجربه شده، اما در شرایطی که قیمت ها دارای ثبات نباشد، یک سوال اساسی در ذهن عموم مردم شکل می گیرد؛ چگونه ارزش پولم را حفظ کنم؟ اگر می خواهید ارزش دارایی تان را با سرمایه گذاری حفظ کنید، باید ابتدا به تورم غلبه کنید و سپس به اندازه ی مورد انتظارتان سود کنید. برخی سود سالانه ی 20 درصد را هدف قرار می دهند، برخی 80 درصد. این موضوع در نگاه اول ساده به نظر می آید (چون بانک ها سود بالای 15 درصد می دهند)، اما زمانی که شما در یک بازار با ریسک بالا مثل بورس سرمایه گذاری می کنید، ممکن است سرمایه ی شما منفی شود. پس همواره بخشی از پول تان را در بانک یا اوراق دولتی سپرده گذاری کنید. اما چقدر از پول تان را در بانک می گذارید؟! چقدر سود سالانه برای خود در نظر می گیرید؟ پاسخ به این سوالات با پارامتر ریسک پذیری تعیین می شود. هر فرد سطح ریسک پذیری مشخصی دارد که بر مبنای آن، بایستی استراتژی سرمایه گذاری خودش را اجرا کند. در شرایط کنونی که بی ثباتی در اقتصاد کشورمان را شاهد هستیم و نوسان قیمت ارز و سکه بر روی کالاهای مصرفی خانواده ها نیز تأثیر گذاشته است، داشتن برنامه ریزی برای سرمایه گذاری و حفظ ارزش پول ضروری به نظر می رسد. مسئله این است که با وجودِ عدم ثبات در بازارها، نگه داشتن پول نقد تصمیم درستی نیست و بهتر است پول تان را سرمایه گذاری کنید. این کار باعث می شود دارایی شما تا حدی با نوسان بازار هماهنگ شود.اما برای این سرمایه گذاری چه گزینه هایی پیش روی شماست و هرکدام چه ویژگی هایی دارند؟
گزینه های پیش رو جهت سرمایه گذاری
1- زمین:
- استهلاک ندارد
- با تورم رشد می کند
- ارزش ان تا حدودی تابع سیاست های شهری ست (جواز، تراکم، خیابان کشی های آینده و …).
- ارزشش متاثر از رونق در بخش ساختمان سازی است.
- درآمدزایی از محل اجاره ندارد.
- نقد شوندگی پایینی دارد و پیدا کردن مشتری زمان بر است.
- هنگام خرید و فروش، هزینه بنگاهی دارد.
2- مسکن:
- استهلاک دارد.
- با تورم رشد می کند.
- هزینه انتقال سند و هزینه مالیاتی دارد.
- با اجاره دادن، درآمدزایی دارد
- پیدا کردن مشتری زمان بر بوده و نقدشوندگی پایینی دارد.
- هنگام خرید و فروش، هزینه بنگاهی دارد.
3- خودرو:
- استهلاک بالایی دارد.
- با نرخ دلار رشد می کند.
- ارزشش متاثر از سیاست های تعرفه ای دولت است.
- عملا قابل اجاره دادن نیست
- پیدا کردن مشتری زمان بر است.
4- طلا:
- به نرخ دلار واکنش نشون می دهد.
- به قیمت جهانی طلا واکنش نشون می دهد.
- استهلاک ندارد.
- نقدشوندگی نسبتا بالایی دارد.
- هنگام خرید و فروش، هزینه بنگاهی یا کارگزاری چندانی ندارد.
5- سکه:
- به نرخ دلار واکنش نشون می دهد.
- به قیمت جهانی طلا واکنش نشون می دهد.
- استهلاک ندارد.
- ریسک تقلب در عیار و وزن خیلی کم است.
- نقدشوندگی نسبتا بالایی دارد.
- هنگام خرید و فروش، هزینه بنگاهی یا کارگزاری ندارد.
6- سهام یک شرکت:
- متاثر از شرایط اقتصادی کشور است.
- متاثر از شرایط اقتصادی صنعت خاصی ست که شرکت در اون فعالیت می کند.
- متاثر از کیفیت مدیریت شرکت است.
- متاثر از تورم است.
- متاثر از کیفیت سیاستگذاری اقتصادی دولت است؛ سیاست بودجه ای، سیاست پولی، بانکی، و ارزی.
- متاثر از سیاست خارجی است (تحریم).
- نقد شوندگی بالایی در بورس دارد.
- هزینه کارگزاری و مالیات حین معامله به نسبت خونه کمتر است.
- برعکس موارد قبل، سرمایه در کنترل فیزیکی مالک نیست.
7- صندوق سرمایه گذاری مشترک:
تأثیر پذیری این نوع سرمایه گذاری از کیفیت مدیریت شرکت، یا وضعیت یک صنعت، کمتر از روش قبلی است. علت این تفاوت، تنوع سهام های درون پورتفولیوی صندوق می باشد.
فروش این سرمایه گذاری قدری بیش از روش قبلی زمان می بره، اما عموما ظرف یک هفته میسره.
کاهش ارزش دارایی ها
زمانی ارزش یک دارایی کاهش می یابد که مبلغ دفتری دارایی از مبلغ بازیافتنی آن بیشتر باشد.مبلغ بازیافتنی عبارت است از خالص ارزش فروش یا ارزش اقتصادی یک دارایی هرکدام که بیشتر است. واحد تجاری باید در پایان هر دوره گزارشگری در صورت وجود هرگونه نشانه ای دال بر امکان کاهش ارزش یک دارایی، مبلغ بازیافتنی دارایی را برآورد کند. در ذیل برخی نشانه های امکان وقوع زیان کاهش ارزش توصیف شده است:
منابع اطلاعاتی برون سازمانی :
- الف. ارزش بازار دارایی طی یک دوره، به میزان قابل ملاحظه ای بیش از آنچه که در اثر گذشت زمان یا کاربرد عادی دارایی انتظار می رفت، کاهش یافته باشد.
- ب. تغییرات قابل ملاحظه با آثار نامساعد بر واحد تجاری در محیط فناوری، بازار ، اقتصادی یا قانونی حوزه فعالیت واحد تجاری یا در بازار اختصاصی دارایی طی دوره رخ داده باشد یا انتظار رود در آینده نزدیک رخ دهد.
- ج. نرخ های سود یا سایر نرخ های بازده سرمایه گذاری بازار طی دوره افزایش یافته باشد و این افزایش احتمالا بر نرخ تنزیل مورد استفاده در محاسبه ارزش اقتصادی دارایی تاثیر گذاشته و مبلغ بازیافتنی دارایی را به میزان قابل ملاحظه ای کاهش داده باشد.
- د.مبلغ دفتری خالص دارایی های واحد تجاری، بیشتر از ارزش بازار آن باشد.
منابع اطلاعاتی درون سازمانی:
- الف. شواهدی حاکی از نابابی یا خسارت فیزیکی دارایی وجود داشته باشد.
- ب. تغییرات قابل ملاحظه ای با آثار نامساعد بر واحد تجاری در میزان یا چگونگی استفاده از دارایی طی دوره رخ داده باشد یا انتظار رود در آینده نزدیک رخ دهد. این تغییرات شامل بلا استفاده شدن دارایی، برنامه های توقف یا تجدید ساختار عملیاتی که دارایی به آن تعلق دارد یا برنامه های واگذاری دارایی پیش از تاریخ مورد انتظار قبلی و ارزیابی مجدد عمر مفید یک دارایی نامشهود از نامعین به معین می باشد.
- ج. شواهدی از گزارشگری داخلی وجود داشته باشد که نشان دهد عملکرد اقتصادی دارایی از حد مورد انتظار پایین تر است و یا پایین تر خواهد بود.
در صورت وجود حتی یکی از این شواهد، واحد تجاری ملزم است مبلغ بازیافتنی دارایی را برآورد کند. استاندارد حسابداری شماره 32 مبلغ بازیافتنی را به عنوان خالص ارزش فروش یا ارزش اقتصادی یک دارایی، هرکدام که بیشتر باشد، تعریف می کند. “خالص ارزش فروش” به مبلغ وجه نقد یا معادل آن که از طریق فروش یک دارایی یا واحد مولد وجه نقد در شرایط عادی و پس از کسر کلیه مخارج فروش حاصل می شود، اطلاق می گردد. ارزش فعلی خالص جریان های نقدی آتی مورد انتظار ناشی از کاربرد مستمر دارایی، از جمله جریانهای نقدی ناشی از واگذاری نهایی آن، “ارزش اقتصادی” نامیده می شود. تعیین توامان خالص ارزش فروش و ارزش اقتصادی یک دارایی در همه موارد ضرورت ندارد. در صورتی که یکی از این مبالغ از مبلغ دفتری آن دارایی بیشتر باشد، ارزش دارایی کاهش نمی یابد و نیازی به برآورد مبلغ دیگر نیست.
با عنایت به این موضوع که پیش از این در ارتباط با اندازه گیری خالص ارزش فروش بحث شده است در ادامه به محاسبه ارزش اقتصادی می پردازیم. برای محاسبه ارزش اقتصادی یک دارایی باید عوامل زیر در نظر گرفته شود:
- الف. برآورد جریان های نقدی آتی ناشی از دارایی
- ب. تغییرات مورد انتظار ، در مبلغ یا زمان بندی جریان های نقدی آتی یاد شده
- ج. ارزش زمانی پول بر اساس نرخ بازده بدون ریسک جاری بازار
- د. صرف ریسک مربوط به ابهام ذاتی دارایی
- ه. سایر عوامل ، نظیر قابلیت نقد شوندگی دارایی که فعالان بازار در تعدیل جریان های نقدی آتی مورد انتظار دارایی در نظر می گیرند.
موارد “ب”، “د” و “ه” را می توان برای تعدیل جریان های نقدی آتی یا تعدیل نرخ تنزیل در نظر گرفت. نتایج حاصل از هر روشی که واحد تجاری به منظور انعکاس تغییرات مورد انتظار در مبلغ یا زمان بندی جریان های نقدی آتی بکار گیرد، باید نشان دهنده ارزش فعلی مورد انتظار جریان های نقدی آتی ، یعنی میانگین موزون تمامی نتایج ممکن باشد.
به شکل خلاصه می توان گفت برآورد ارزش اقتصادی یک دارایی شامل مراحل زیر است:
- الف. برآورد جریان های نقدی ورودی و خروجی آتی ناشی از کاربرد مستمر دارایی و واگذاری نهایی آن ،
- ب. به کارگیری نرخ تنزیل ارزش زمانی پول چیست؟ مناسب برای جریان های نقدی آتی مزبور.
برای مثال فرض کنید شرکت ایران تعداد 1000 سهم شرکت پتروشیمی مبین را به بهای هر سهم 400 ریال را طی سال 1395 خریداری و به عنوان سرمایه گذاری بلند مدت طبقه بندی نموده است. درپایان سال 1395 قیمت بازار هر سهم شرکت پتروشیمی مبین 300 ریال است. بر این اساس شرکت ایران باید ضرورت شناسایی کاهش ارزش را بررسی و طبعا “ارزش اقتصادی” را محاسبه کند.
شرکت ایران در نظر دارد برای 3 سال آینده این سهام را نگهداری و بعد از آن به فروش برساند. با در نظر گرفتن سناریوهای مختلفی که در ارتباط با چشم انداز اقتصاد جهان، کشور و صنعت مربوطه و همچنین وضعیت شرکت پتروشیمی مبین وجود داشته (شامل سیاست تقسیم سود)، جریان های نقدی مورد انتظار آتی به شرح زیر است:
در سال 1396،1397،1398 شرکت پتروشیمی مبین به ترتیب 50 ریال ، 70 ریال و 65 ریال سود نقدی تقسیم می کند و در نهایت شرکت ایران سهام آن را به ازای هر سهم 365 ریال به فروش می رساند. در ضمن نرخ بازده بدون ریسک جاری بازار 15 درصد بوده و صرف ریسک مربوط به شرکت پتروشیمی مبین 5 درصد برآورد شده است.
با در نظر گرفتن اطلاعات فوق ، نرخ تنزیل مناسب 20 درصد (15 درصد+ 5 درصد) خواهد بود. جریان های نقدی ورودی برای سال 1396 معادل 50 ریال ، سال 1397 معادل 70 ریال و سال 1398 معادل 430 ریال (65 ریال + 365 ریال) پیش بینی شده که با نرخ 20 درصد تنزیل شوند.
42= ارزش فعلی جریان های نقدی سال 1396
49= ارزش فعلی جریان های نقدی سال 1397
249= ارزش فعلی جریان های نقدی سال 1398
340 ارزش اقتصادی
با عنایت به این موضوع که خالص ارزش فروش 300 ریال است، مبلغ بازیافتنی 340 ریال (یعنی اکثر خالص ارزش فروش و ارزش اقتصادی) خواهد بود. بنابراین باید برای هر سهم 60 ریال ذخیره کاهش ارزش در نظر گرفت:
زیان کاهش ارزش سرمایه گذاری بلند مدت |(60*1000) 60.000
. ذخیره کاهش ارزش سرمایه گذاری بلندمدت 60.000
مطابق با استاندارد حسابداری شماره 32 در صورتی که مبلغ بازیافتنی یک دارایی از مبلغ دفتری آن کمتر باشد، مبلغ دفتری دارایی باید تا مبلغ بازیافتنی آن کاهش یابد. این تفاوت به عنوان زیان کاهش ارزش شناسایی می شود.
زیان کاهش ارزش باید بلافاصله در سود و زیان شناسایی گردد، مگر اینکه طبق استاندارد حسابداری دیگری ، دارایی به مبلغ تجدید ارزیابی ارائه شده باشد. با هرگونه زیان کاهش ارزش یک دارایی تجدید ارزیابی شده، باید طبق استاندارد یاد شده به عنوان کاهش ناشی از تجدید ارزیابی برخورد شود.
زیان کاهش ارزش شناسایی شده در دوره های قبل برای یک دارایی تنها در صورتی برگشت داده می شود که مبلغ بازیافتنی دارایی، از زمان شناسایی آخرین زیان کاهش ارزش، افزایش یافته باشد. در این صورت ، مبلغ دفتری دارایی باید تا مبلغ بازیافتنی آن افزایش یابد. این افزایش معرف برگشت زیان کاهش ارزش است.
دیدگاه شما