بازار خرسی و گاوی چیست؛ تفاوت بازار گاوی و خرسی
منظور از بازار گاوی و بورسی چیست؟ ما در این مطلب از سایت کارگزاری سرمایه و دانش مفهوم بازار خرسی و گاوی و ویژگی های هر یک را به شما معرفی کرده ایم.
بازار گاوی و بازار خرسی از اصطلاحات رایج بازار سرمایه هستند. در این بازار، از اصطلاحات متعددی جهت تجزیه و تحلیل شرایط استفاده شده که این کلمات و اصطلاحات سبب درک بیشتر شخص از روند کلی بازار میشود. اصطلاحات بازار گاوی و بازار خرسی در بورس نیز نشاندهنده روند کلی بازار است که منظور دقیق از این اصطلاحات رایج را در ادامه به صورت تخصصی و با زبانی ساده و قابل فهم بازگو کردهایم.
بازار گاوی چیست؟
بازار گاوی یا Bull Market به معنای شرایط خوب بازار سرمایه است به صورتی که بر روی نمودار شاهد روند صعودی هستیم و این روند مثبت مربوط به کل بازار است. سرمایهگذاران در این بازار به سودهای خوبی دست مییابند و از شرایط آن، رضایت کامل دارند. این رضایت و کسب سود منجر به ورود افراد بیشتری به بازار سرمایه میشود. در بازار گاوی، سرمایهگذاران به دلیل افزایش ارزش سهامهای خود تمایلی به فروش آنها ندارند. به همین خاطر فروش سهام، کمتر صورت میگیرد.
بازار خرسی به چه معناست؟
بازار خرسی یا Bear Market برعکس بازار گاوی بوده و در بورس نشاندهنده رکود اقتصادی و افت بازار است. این افت باعث کاهش چشمگیر ارزش سهامهای مختلف شده و بر کل بازار تأثیر منفی میگذارد. بنابراین کارشناسان هنگام ریزش بورس و قرمز شدن آن از اصطلاح بازار خرسی استفاده میکنند. در بازار خرسی تعداد فروش بالا بوده و خرید کم باشد در این شرایط معمولاً به دلیل تنشهای سیاسی و تصمیمهای اشتباه شرکتهای بورسی به وجود میآید. البته این شرایط بلندمدت بوده و بایستی تصمیمات و سیاستهای کارآمدی را روند کلی بازار اجرا کرد تا بتوان بازار بورس اوراق بهادار را از حالت خرسی خارج کرد.
دلیل انتخاب واژه گاو و خرس چیست؟
دلیل انتخاب واژه گاو و خرس برای این حالتهای بازار، به نحوه نبرد و مبارزه آنها برمیگردد. گاو به هنگام مبارزه، شاخهایش را به سمت بالا حرکت میدهد که این حرکت رو به بالا در نمودار نشاندهنده روند صعودی و رشد است. به همین خاطر به این بازار پررونق و صعودی بازار گاوی گفته میشود. خرس نیز هنگام مبارزه با رقبایش، پنجههایش را به سمت پایین به حرکت درمیآورد که این حرکت رو به پایین باعث نامیدن بورس ریزشی به بازار خرسی شده است. فعالیت افرادی که در گذشته با پیش فروش کردن پوست خرس به سود خوبی دست مییافتند از دیگر دلایل نامگذاری بازارهای خرسی و گاوی است. این افراد، پوست خرس را به قیمت روز میفروختند و پیشبینی میکردند که قیمت آن در آینده کاهش مییابد و به این ترتیب، آنها میتوانند با خرید پوست خرس با قیمت کم و فروش آن با قیمت بالا به سود خوبی دست یابند. این پیشبینی برای نزولی شدن قیمت، یکی از دلایل اصلی نامگذاری بازار منفی بورس به نام بازار خرسی بوده است و ازآنجاییکه مردم مکزیک در گذشته، خرس را برای نبرد در مقابل گاو قرار میدادند، جریان مثبت بورس به بازار گاوی معروف شده است.
بازار خرسی و گاوی چه خصوصیاتی دارند؟
عرضه و تقاضای سهام
افراد در بازار گاوی به آینده بسیار خوشبین هستند. به همین خاطر شاهد تقاضای بالا و عرضه کم هستیم. در واقع افزایش قیمت سهامهای بازار و سوددهی قابل توجه آنها منجر روند کلی بازار به افزایش خرید و کاهش فروش شده است. این شرایط در بازار خرسی کاملاً برعکس است به صورتی که شاهد عرضه بالا و تقاضای کم هستیم.
روانشناسی بازار و رفتار معاملهگران
روانشناسی بازار یکی از ابزارهای موجود جهت تصمیمگیری در معاملات است. در واقع، آشفتگی بازار و عملکرد بد شرکتهای بورسی به روند کلی بازار واکنش معاملهگران ختم شده و آنها را از این بازار خارج میکند. این افراد بعد از خارج شدن از بورس، به دیگر بازارهای سرمایه ورود کرده و باعث افزایش بیرویه قیمتهای این بازارها میشوند. اگر هم آرامش بر کل بازار بورس حاکم باشد، معاملهگران با خیالی آسوده اقدام به خرید سهمهای بیشتر کرده و در بازار ماندگار میشوند. بنابراین اتفاقات بازار بر رفتار معاملهگران تأثیر زیادی میگذارد. در مقابل نیز رفتار معاملهگران باعث صعودی یا نزولی شدن بورس میشود. بنابراین، این دو موضوع بر یکدیگر تأثیر زیادی گذاشته و تعیینکننده وضعیت بورس هستند.
تغییرات در روند فعالیتهای اقتصادی
در بازار گاوی، قدرت خرید معاملهگران بیشتر خواهد بود و در نتیجه، سرمایه بیشتری به گردش درمیآید اما در بازار خرسی، قدرت خرید افراد کاهش یافته و از دست رفتن بیشتر سرمایه آنها منجر به عدم تمایل معاملهگر به سرمایهگذاری مجدد میشود. این موضوع بر فعالیت اقتصادی شرکتهای بورسی تأثیر گذاشته و باعث میشود شرکتها به سود خوبی دست نیابند.
در واقع، شرکتهای بورسی که در بازار بورس ایران حضور دارند اغلب از نوع تولیدی هستند. این شرکتهای تولیدی جهت تولید محصولات باکیفیت و پیشی گرفتن از رقبای خود به سرمایه نیاز دارند و زمانی که افراد دست از سرمایهگذاری میکشند، این مراکز نیز دچار افت شده و با ضررهای پیدرپی مواجه میشوند.
چگونه روند بازار را تخمین بزنیم؟
برای تخمین بازار باید به وضعیت آن در طولانیمدت توجه کرد. بازار خرسی در بورس و بازار گاوی بیانگر وضعیت بلندمدت هستند. بهاینترتیب، اگر بورس دو هفته روند صعودی داشته باشد به معنای بازار گاوی نیست و بایستی بازه زمانی طولانیتری را مدنظر قرار دهید. در واقع، در کوتاه مدت ممکن است اصلاحاتی صورت بگیرد که تأثیر آن در همان کوتاه مدت است و در بلند مدت جواب نمیدهد. شما عزیزان هرچقدر به این مفاهیم تسلط بیشتر داشته باشید به تخمین بهتری همدست خواهید زد و سرمایهگذاری موفقی را تجربه خواهید کرد.
چگونه بازار گاوی به بازار خرسی تبدیل میشود؟
زمانی که بیشتر مردم به بازار سرمایه ورود میکنند زمینههای تبدیل بازار گاوی به بازار خرسی فراهم میشود. درواقع، حضور عموم مردم به بازار سرمایه بدون اطلاع کافی از بورس و شرایط آن منجر به روند نزولی بازار میشود. در این شرایط بیشتر سهامهای موجود خریداری شده و معمولاً مردمی که وارد بورس شدهاند دست به ریسک نمیزنند. به عبارتی دیگر برای حفظ بازار گاوی بایستی پول به آن تزریق شود اما فروش بیشتر سهام باعث تزریق پول کمتری شده و این به معنای پایان بازار گاوی و شرایط ایدهآل بورس است.
پولبک چیست (pullback)؟ پیش بینی قیمت سهام به کمک پولبک
تمام هدف هر معاملهگری در هر نوع بازار سرمایهای یک چیز بیشتر نیست. این که او میخواهد از معامله خود سودآوری داشته باشد. در بازارهای مختلف دو روش کلی برای سودآوری وجود دارد. اول این که از طریق افزایش / قیمت دست به خرید و فروش بزنیم و اینگونه سودآوری خود را تضمین کنیم. روش دوم که بسیار مهمتر است ولی کمتر معاملهگری به آن توجه میکند، مسئله کاهش ریسک است. پولبک یک ابزار اساسی برای کاهش ریسک معاملات محسوب می شود.
همانطور که گفتیم بسیاری از معامله گران هنگام معامله خود تنها به روند مثبت سهم فکر میکنند و هیچ درصد ریسکی را برای آن در نظر نمیگیرند. معمولاً این افراد بسیار هیجانی عمل میکنند و فکر میکنند که اگر الان سهم را نخرند دیگر هیچوقت سودآوری نخواهند داشت و تمام فرصتهای بازار تمامشده است؛ اما این تفکر یک نوع فریب بازار محسوب می شود. همینجا با روند کلی بازار قدرت میگوییم که هیچگاه فرصتهای بازار تمام نمیشود. پولبک یکی از نشانههای فرصت دوباره در بازار است.
مفهوم و فلسفه پولبک در واقع بر اساس شکست یک روند است. در سادهترین انواع پولبک وقتی یک روند مقاومتی یا حمایتی با قدرت شکسته می شود بنا به دلایل مختلفی که در ادامه از آن خواهیم گفت قیمت برای آخرین بار به سطح شکسته شده باز میگردد و اصطلاحا “بوسه خداحافظی” رخ میدهد.
در این حالت می توان نسبت به ورود یا خروج سهم اقدام کرد. انواع پولبک به ما کمک میکند که نقطه ورود یا خروج مناسبی در سهم پیدا کنیم؛ اما یادتان باشد که پولبک به تنهایی کارایی ندارد و باید آن را در اندیکاتورها و سایر شاخصهای تکنیکال مورد بررسی قرار دهیم. این موضوع را در ادامه مورد بررسی قرار خواهیم داد. با ما همراه باشید.
فلسفه پولبک چیست؟
بیایید فارغ از هر مبحث سخت اقتصادی و از دید روانی و رفتاری به بازار پولبک را نگاه کنیم. فلسفه پولبک بسیار نزدیک به فلسفه مقاومت و حمایت دارد.
حمایت و مقاومت خطهای فرضی هستند که بر اساس روند قبلی نمودار قیمتی سهم ایجاد می شود؛ اما فلسفه این مسئله، ریشه روانی دارد.
قیمت از نظر معامله گران حد و ضرر خاصی دارد و این نوع حد و ضرر ذهنی یک جو روانی در بازار ایجاد میکند به طور مثال قیمت ۳۰ هزار تومانی دلار در بازار ایران یک قیمت روانی و یک خط مقاومت روانی محسوب میشد. در این قیمتها معامله گران از حد سود خود راضی میشوند و کمکم دست به فروش میزنند.(در ادامه مقاله حمایت و مقاومت در فارکس را هم بخوانید)
از طرفی دیگر خریدارها دیگر متقاعد نمیشوند که قیمت افزایش داشته باشد و کمتر دست به خرید میزنند. این گونه در یک خط مقاومت با افزایش عرضه و کاهش تقاضا و در نهایت با کاهش قیمت روبهرو میشویم. همین موضوع درباره خط حمایت و تغییر روند قیمتی شاهد هستیم؛ اما در برخی مواقع شاهدیم که جو هیجانی یا به هر علتی دیگر خط مقاومت یا خط حمایت شکسته می شود. مثلاً در همان مثال ارزی خط مقاومت ۲۵ هزار تومانی به راحتی با حجم بالا و قاطعیت شکسته شد و تبدیل به یک خط حمایتی برای قیمت ارز شد که امروز شاهد این هستیم که در این قیمت ارز رنج میخورد.
بنابراین یک خط حمایت و یا مقاومت بر اثر تفکر ذهنی و جو روانی شکل میگیرد، گرچه روند گذشته سهم نیز بر این خط حمایت و مقاومت تأکید میکند اما عامل اصلی تعیین کننده همان تفکر و رفتار عمومی معامله گران است. همین فلسفه در پولبک نیز به وضوح قابل مشاهده است.
وقتی یک سهم خط مقاومتی خود را میشکند، از آنجایی که برخی سهامداران نسبت به حد سود خود راضی هستند شروع به خروج از سهم میکنند. این گونه عرضه بیشتر و تقاضا کمتر می شود؛ بنابراین قیمت سیر کاهشی پیدا میکند؛ اما شکسته شدن خط مقاومت خریداران را دلگرم به ادامه مسیر میکند.
از این رو کمکم عرضه و تقاضا در حوالی خط مقاومت شکست شده یا همان خط حمایتی جدید متعادل می شود. سپس با افزایش تقاضا قیمت دوباره به روند صعودی خود ادامه میدهد. این روند برگشت به خط شکسته شده و ادامه مسیر قبلی را پولبک میگویند. همین مثال را می توان در سیر نزولی نیز زد.
پولبک و چند نکته بسیار مهم
اولین نکته مهمی که در پول بک می توان آن را مورد بررسی قرار داد این است که آیا پولبک همیشه اتفاق میافتد؟ پولبک یک روند یا یک اندیکاتور نیست که همیشه حضور داشته باشد. به هر حال شرایط سهم و سهامداران و بازی نهنگ ها و حقوقیهای آن میتواند تأثیر مستقیم در این موضوع داشته باشد؛ بنابراین عملاً نمیتوان انتظار داشت که پولبک در تمامی روندهای شکست صعودی یا نزولی اتفاق بیفتد.
طبق یک آمار می توان گفت که به صورت تجربی در بیش از ۵۰ درصد روندها ما شاهد پولبک هستیم؛ یعنی تقریباً میتوانیم هنگام ورودهای خود در سهامهای مختلف منتظر پولبک باشیم؛ اما در مورد خروج باید سایر موارد و اندیکاتورها را مورد بررسی قرار دهیم. در این صورت پولبک به تنهایی کارایی ندارد.
نکته مهم دیگر در مورد پولبک، تفاوت آن با اصلاح است. برخی پولبک را اصلاح یا استراحت سهم میدانند و فکر میکنند که یک نمودار با زدن پولبک وارد فاز اصلاحی خود شده و آن را به اتمام رسانده است؛ اما واقعیت این است که اولاً پول بک بسیار سریعتر از اصلاح رخ میدهد. معمولاً پولبک در ۳ تا ۵ روز کاری کارش را تمام میکند اما اصلاح از نظر زمانی و قیمتی طولانیتر میباشد. به جز این، اصلاح جز امواجی است که یک سهم ایجاد میکند و در موج شماری را مورد محاسبه قرار میگیرد در حالی که پولبک جز امواج نیست و نهایتاً بتوان از آن به عنوان ریزموج نام برد.
نکته مهم دیگر در مورد تفاوت پولبک با اصلاح سهم این است که در یک روند شکست خطوط حمایتی و یا مقاومتی، ممکن است پولبک های ناموفقی ایجاد شود، یعنی به جای این که پولبک نقش بوسه خداحافظی را داشته باشد دوباره به زیر خط مقاومتی یا روی خط حمایتی خودش برگردد.
از این رو معمولاً گفته می شود بهترین حالت و کم ریسک ترین نقطه ورود در یک سهم زمانی اتفاق میافتد که شما بگذارید پولبک تمام شود و حرکت جدید شروع شود. بعد از شروع حرکت جدید اقدام به ورود کنید. البته شکست قوی که یکی از نشانههای آن شکست با حجم بالای معامله است از نیازهای اطمینان به پولبک است.
الگوی قیمت (Price Pattern) در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
در بازار بورس و تمام بازارهای مالی، کاربران برای بررسی نمودارها و وضعیت های روند کلی بازار مختلف روش های متفاوت تحلیلی را به کار می گیرند و این روش ها در بازارهایی که نقطه عطف آن ها عرضه و تقاضاست خودنمایی می کنند. هدف از شرکت در بورس رسیدن به سودی منطقی است و این هدف با کمک گرفتن از الگوها و تحلیل های رایج امکان پذیر می شود. به طور کلی در حوزه بورس و سرمایه گذاری از دو روش تحلیل تکنیکی و تحلیل بنیادی استفاده می شود که ما در این محتوا به بررسی تحلیل تکنیکال و مفهوم الگوی قیمت می پردازیم.
الگوی قیمت (Price Pattern) در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
الگوی قیمت ( Price Pattern )
قبل از صحبت در مورد مفهوم الگوی قیمت لازم است تا اطلاعات مختصری درباره تحلیل تکنیکال داشته باشیم تا با هدف این محتوا بیشتر آشنا شویم.
وارد شدن به بورس نیازمند اطلاعات و دانش به خصوصی است و هر چه دانش شما در زمینه بورس و سهام بیشتر باشد بهتر می توانید به بررسی نمودارهای قیمت و حجم معاملات اقتصادی بپردازید.
اطلاعات لازم برای درک بهتر از بورس نیازمند تحلیل است تا با استفاده از آن بررسی مناسبی از وضعیت سهام مختلف داشته باشید و با توجه به اخبار مربوطه بتوانید با روش هایی معقول و منطقی عمل کنید. به طور کلی در حوزه بورس و سرمایه گذاری از دو روش تحلیل تکنیکی و تحلیل بنیادی استفاده می شود که ما در این محتوا به بررسی تحلیل تکنیکال و مفهوم الگوی قیمت می پردازیم.
در تحلیل تکنیکال شما با استناد به نمودارهای قیمت و انواع معاملات و حجم آن ها به بررسی و ارزیابی وضعیت کلی بازار و سهام مختلف می پردازید؛ در واقع تحلیل تکنیکال نوعی استراتژی مختص معاملات بازار بورس است که سرمایه گذاری ها و فرصت هایی که شما برای معامله دارید را بررسی می کند، این تجزیه و تحلیل به شما کمک می کند تا نسبت به وضعیت سهام و معاملات موجود آگاه شوید.
شما با استفاده از تحلیل تکنیکال می توانید روند معاملات و تغییراتی که در قیمت سهام به وجود آمده است را بررسی کنید. حرفه ای بودن در بورس تضمین موفقیت هر شخص است و برای رسیدن به این موفقیت لازم است تا به استراتژی ها و تحلیل هایی که برای رسیدن به جایگاهی برتر در خرید و فروش سهام ضرورت دارد، آگاه باشید. (1)
مفهوم الگوی قیمت در تحلیل تکنیکال
هر نمودار در بازار بورس از الگوهای متفاوتی حاصل می شود و بررسی این الگوها و خواندن نمودارها باید با کسب دانش بیشتر همراه باشد و این دانش به شما کمک می کند تا توانایی بررسی وضعیت های مختلف را به دست آورید.
یکی از مهم ترین فرضیات در تحلیل تکنیکال عنوان قیمت است که در واقع نشان دهنده تمام اطلاعات لازم است؛ شما با تحلیل نمودارهای قیمت و بررسی آمار نوسان آن و مشاهده تغییرات توسط تحلیل تکنیکال می توانید جریان قیمت های پیش رو را پیش بینی کنید.
فرضیه دیگر این موضوع را بیان می کند که نوسان قیمتی که در بازار سهام وجود دارد تصادفی نیست و الگوهای موجود در دوره های مختلف زمانی تکرار می شوند، بر اساس این فرضیه سهامداران و سرمایه گذاران که به معامله مشغول هستند با کمک گرفتن از تحلیل تکنیکال به سود بیشتری می رسند.
همان طور که اشاره کردیم قیمت تأثیر بسیاری بر تغییرات بازار سهام دارد و در تحلیل تکنیکال اصلی مهم است؛ البته ذکر این نکته ناگفته نماند که در قیمت یک سهم اصول و عوامل متعددی تأثیرگذار هستند و با توجه به این عوامل است که می توانیم نقش قیمت در تحلیل تکنیکال را مشاهده کنیم. قیمت در بازار سهام بیانگر همه چیز است و نوسان قیمت در واقع عرضه و تقاضایی را نشان می دهد که در حال شکل گیری است.
اصل دیگری که باید به آن اشاره کنیم تکرار روندهاست؛ تحلیل تکنیکال نشان می دهد که قیمت در انواع روندهای بلندمدت، کوتاه مدت و میان مدت حرکت و جریان گذشته را تکرار می کند. قیمت به طور کلی همیشه در حال تکرار است و بر اساس اصول و وضعیت بازار و عوامل متعددی که می تواند بر روی قیمت روند کلی بازار تأثیرگذار باشد، طی دوره های زمانی مختلف تکرار می شود. (1)
کسانی که بر اساس تحلیل تکنیکال به تجزیه و تحلیل می پردازند در واقع با استفاده از این نمودارها و تکرار قیمت ها، وضعیت های مختلف را بررسی می کنند. در بازار بورس الگو و روش هایی وجود دارد که روند کلی بازار از آن ها می توان در تحلیل تکنیکال استفاده کرد.
نقش الگوی قیمت در تحلیل تکنیکال
مهم ترین نقش در تحلیل تکنیکال، الگوهای قیمت هستند که در ادامه به انواع آن ها نیز اشاره خواهیم کرد. الگوهای قیمت بر اساس خطوط، نمودار و منحنی های متعددی شناخته می شوند و برای اینکه با نقش الگوی قیمت بیشتر آشنا شویم اشاره به این موارد خالی از لطف نیست.
مفهوم خط روند یکی از عنوان هایی است که در بازار سهام به کسانی که تحلیل تکنیکال را به کار می برند، کمک می کند. در واقع خط روند مسیرهای مستقیمی بر روی نمودار هستند که توسط اتصال خطوط مقاومت و حمایت کشیده می شوند. در توضیح عنوان های حمایت و مقاومت باید این گونه بگوییم که این عنوان ها نقاط مهمی بر روی نمودار هستند که اتصال بین عرضه و تقاضا را شکل می دهند. (2)
هر زمان که تقاضا افزایش پیدا می کند از کاهش قیمت جلوگیری می شود و نقطه حمایت شکل می گیرد و در مقابل هر چه در نمودار قیمت ها به خطوط مقاومت نزدیک تر می شوند تولیدکنندگان یا همان عرضه کنندگان تمایل بیشتری به فروش نشان می دهند و به طور کلی عرضه از تقاضا پیشی می گیرد.
خطوط روند به دو بخش صعودی و نزولی تقسیم می شوند؛ خطوطی که شیبی رو به بالا دارند را خط صعودی می نامند و خطوط نزولی معمولا شیبی رو به پایین دارند. خطوط روند صعودی از اتصال چند نقطه مینیمم شکی می گیرد و در مقابل خط نزولی اتصال چند نقطه ماکزیمم است؛ توجه داشته باشید که خط روند صعودی همانند عنوان حمایت شکل می گیرد و با شکسته شدن این خط نمودار قیمت نیز تغییر می کند. (2)
ذکر این نکته شاید برای شما هم مفید باشد که بدانید هنگامی که نمودار قیمت یک سهام صعودی است، خریدن سهام و نگه داشتن آن تا پایان خط روند صعودی، بهترین انتخابی است که شما می توانید داشته باشید. همان طور که روند صعودی مسیری شبیه به حمایت دارد، روند نزولی نیز مانند مقاومت عمل می کند و در این روند نیز اگر خط روند شکسته شود نمودار قیمت تغییر می کند.
نقطه مقابل روند صعودی در خریدن سهام، فروش سهام در روند نزولی است؛ به این معنا که بهترین واکنش به این وضعیت فروش سهم و انتظار برای پایان روند نزولی است تا بعد از آن بتوانید اقدام به خرید سهم کنید. (2)
کاربرد انواع الگوهای قیمت
در بازار بورس و سهام دو نوع الگوی قیمت وجود دارد که هر کدام از این ها شامل موارد متعدد دیگری می شوند که به معرفی آن ها می پردازیم.
الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامه دهنده دو نوع الگوی قیمتی هستند که شما در بازار بورس با آن ها روبرو هستید؛ در تعریف الگوهای بازگشتی به ما نشان می دهند که یک روند چگونه تغییر می کند و برعکس الگوهای ادامه دهنده توقف کوتاه در یک روند را نمایش می دهند. (2)
2 نیروی محرکه برای صعود بورس
پیش بینی میشود اگر ارزش معاملات و حجم معاملات بهبود نیابد و روند خروج پول حقیقی ادامه داشته باشد. چشم انداز مثبتی در انتظار بازار در هفته پیش رو نخواهد بود.
به گزارش اقتصادنیوز، شاخص کل بورس در هفته گذشته روند نزولی داشت. در دو روز ابتدایی هفته سقوط شدیدی کرد و پس از آن روند صعودی پیدا کرد. شاخص در دو روز ابتدایی بیش از 30 هزار واحد نزول کرد و در سه روز صعودی بعدی در مجموع 9 هزار واحد بالا آمد.
خروج ادامه دار سرمای از بورس
هفته گذشته، بازدهی بورس برای دومین هفته متوالی منفی شد و روند خروج سرمایه حقیقی نیز ادامه یافت. در این هفته در 4 روز خروج سرمایه حقیقی ثبت شد و در مجموع هزار و 611 میلیارد تومان سرمایه حقیقی خارج شد.
علاوه بر آن ارزش معاملات خرد در تمام روزهای هفته روند کاهشی داشت و بازار با رکود معاملاتی مواجه بود.
کاهش ارزش معاملات خرد بورس
در هفته مذکور، میانگین ارزش معاملات خرد بورس 4 هزار و 875 میلیارد تومان بود که نسبت به رقم 5 هزار و 952 میلیاردی هفته پیشین، کاهش 18 درصدی داشته است.
هر چند روند خروج نقدینگی هفته گذشته نیز ادامه داشت اما خروج پول حقیقی نسبت به هفته پیشین کاهش 28 درصدی داشت.
در تمام روزهای معاملاتی هفته معاملات با مازاد تقاضا بسته شد. ارزش مازاد تقاضا در پایان معاملات روز یکشنبه 334 میلیارد تومان بود که بیشترین رقم هفته بود و پس از در سه روز پیاپی روند نزولی پیدا کرد. روز چهارشنبه گذشته نیز بازار با مازاد تقاضای 48 میلیارد تومانی بسته شد که کمترین میزان در سال جاری است.
بنابراین وضعیت کلی بازار متعادل بود اما نیروهای نزولی قدرتمندتر بودند. حجم پائین معاملات و افت ارزش معاملات در کنار افت تقاضا و خروج پول حقیقی روندهای نزولی اصلی بازار هستند.
2 نیروی محرکه برای بورس
برخی از تحلیلگران معتقدند که حجم پائین معاملات به علت تعطیلات چند روزه است. معاملهگران نگاه کوتاه مدت دارند ونقدشوندگی برای بازار اهمیت دارد. بنابراین در روزهای منتهی به پایان هفته گذشته سمت تقاضا کوچک و کوچکتر شد و میل به نقد کردن داراییها بیشتر شد.
خصوصا اینکه قیمتها در بازارهای دارایی روند صعودی داشته و برای بخشی از معاملهگران جذابتر شدهاند. با این حال به نظر میرسد دو عامل موجب رشد بازار در میان مدت باشد، رشد نرخ ارز و انتظارات تورمی میتوانند پیشران بازار در میان مدت شوند.
از سوی دیگر برخی تحلیلگران تکنیکی معتقدند اگر شاخص 4 روز پیاپی صعود کند میتوان آن را به معنی شکل گرفتن یک روند صعودی در بازار قلمداد کرد. بنابراین معاملات امروز میتواند چهارمین قطعه از پازل صعودی بورس تهران باشد.
اما اگر ارزش معاملات و حجم معاملات بهبود نیابد و روند خروج پول حقیقی ادامه داشته باشد. چشم انداز مثبتی در انتظار بازار در هفته پیش رو نخواهد بود.
اشباع خرید و فروش در تحلیل تکنیکال
اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال نقش بسزایی دارند و با استفاده از اندیکاتورها میتوان سیگنالهایی مبنی بر خرید و فروش سهام یا دارایی مورد نظر دریافت کرد. در این مقاله قصد داریم به اشباع خرید و فروش در اندیکاتورها بپردازیم.
با آکادمی بورسی پشوتن همراه باشید.
در ساختار اندیکاتورها انواعی از آنها در محدوده مشخصی نوسان میکنند که وقتی قیمت بیش از حد رو به بالا و یا بیش از حد رو به پایین حرکت کند و در حالت خرید و فروشهای هیجانی قرار بگیرد. اخطارهایی اعم از منطقه هشدار خرید یا فروش صادر میکنند. به این مناطق، مناطق اشباع نیز میگویند که وقتی قیمت به این نواحی میرسد پتانسیل برگشت قیمت زیاد می شود.
وضعیت اشباع خرید (Overbought) چیست؟
وقتی معاملهگران با قیمتی بالاتر از ارزش واقعی اوراق بهادار اقدام به مبادله آنها میکنند، در این صورت به عقیده تحلیلگران اشباع خرید صورت گرفته است. اشباع خرید دورهای از بازار را نشان میدهد که قیمت بدون اصلاح نزولی به حرکات صعودی ادامه داده است. این حرکت صعودی یکسویه و افراطی بوده است و به همین دلیل هر لحظه احتمال بازگشت بازار وجود دارد و حاکی از آن است که بازار در آینده نزدیک قیمتها را تعدیل خواهد کرد.
اشباع خرید به معنای مبادله اوراق بهادار بیش از ارزش واقعی آنها است. بعضی از سرمایهگذاران برای تعیین اینکه در بازار سهام وضعیت اشباع خرید بهوجود آمده است یا خیر، از اصطلاح نسبت قیمت به درآمد P/E استفاده میکنند، درحالی که معاملهگران از شاخصهای فنی مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) استفاده میکنند.
اصطلاح مقابل اشباع خرید، اشباع فروش است. یعنی مبادله اوراق بهادار کمتر از ارزش واقعی آنها. اصطلاح اشباع خرید به اوراق بهاداری اطلاق میشود که تحت فشار روند کلی بازار مقاوم روبه بالا قرار دارد و طبق تجزیه تحلیلهای فنی، زمان تغییر حالت و اصلاح آن رسیده است. این روند صعودی ممکن است بهخاطر اخبار مثبت منتشر شده راجع به شرکت پایه، صنعت یا کلا راجع به بازار باشد. فشار خرید باعث تشدید این روند صعودی شده و منجر به صعود ادامهدار غیرمنطقی قیمتها از نظر معاملهگران میشود. هنگامی که چنین اتفاقی رخ میدهد، معاملهگران وضعیت بازار سهام را اشباع خرید دانسته و بسیاری از آنان به برگشت قیمتها امیدوار میشوند.
وضعیت اشباع فروش (Oversold) چیست؟
اشباع فروش اصطلاحی است که بهطور گسترده به اوراق بهاداری اطلاق میشود که به عقیده معاملهگران و تحلیلگران زیر قیمت واقعی آنها مبادله میشوند. این اصطلاح بهطور کلی نوسانات کوتاه مدت و نه بلند مدت، در ارزش سهام را نشان میدهد.
سهمهایی که در وضعیت اشباع فروش هستند، به عقیده تحلیلگران زیر قیمت واقعی آنها مبادله میشوند. این امر میتواند نتیجه اخبار ناخوشایند راجع به شرکت مورد نظر، صنعت آن، یا بهطور کلی مرتبط با بازار باشد. در هر صورت، سهام اشباع فروش قربانی واکنش بیش از حد میان سرمایهگذاران واقع شده و عرضه سهام در آن بیش از تقاضا است.
سرمایهگذاران معمولا به اشتباه تصور میکنند که این امر تنها در شرکتهای کوچکتر و کمتر شناخته شده اتفاق میافتد. طبق تحقیقات انجام شده، سهام شرکتهای بزرگ نیز در معرض فروش بیش از حد قرار دارند. اما سریعتر از همتایان کوچکتر خود بازیابی میشوند. در گذشته، شاخص استاندارد برای تعیین ارزش سهام نسبت قیمت به درآمد (P/E) بوده است. تحلیلگران و شرکتها هم از نتایج کلی ثبت شده استفاده روند کلی بازار کردهاند و هم اینکه از برآورد سودهای بهدست آمده برای تعیین قیمت مناسب یک سهام خاص بهره بردهاند.
چنانچه نسبت P/E یک سهام بسیار پایینتر از نسبت بخش خود یا پایینتر از نسبت شاخص نسبی باشد، تحلیلگران آن را یک فرصت خرید هوشمندانه برای سرمایهگذاری طولانیمدت میدانند. استفاده از تجزیه تحلیلهای فنی این امکان را برای معاملهگران فراهم آورده است تا بتوانند بر روی شاخصهای انواعی از سهام که به نظر آنها کم ارزشگذاری شدهاند در بازهی زمانی کوتاهی تمرکز کنند. معاملهگران این نوع اوراق را اشباع فروش خطاب میکنند.
در تصویر زیر اشباع خرید وفروش در rsiرا مشاهده میکنید.
با کدام اندیکاتور ها میتوان اشباع های خرید و فروش را تشخیص داد:
اندیکاتور RSI
اندیکاتور RSI بیانگر قدرت روند میباشد و قدرت حرکت را با این اندیکاتور بررسی میکنیم. کندل صعودی و نزولی را میتوان از RSI دریافت کرد.
اندیکاتور RSI در میان دو سطح ٠ و ١٠٠ در نوسان میباشد و در بین روند کلی بازار این دو سطح، دو سطح کلیدی ٣٠ و ٧٠ را به ترتیب سطح اشباع فروش و سطح اشباع خرید میدانند.
یعنی زمانی که مقدار RSI از ٣٠ کمتر باشد شاهد فروشهای افراطی در بازار خواهیم بود و امکان کاهش فشار فروش و صعود قیمت وجود خواهد داشت؛ اما زمانی که RSI از سطح ٧٠ بیشتر باشد یعنی زمان انجام خریدهای افراطی در بازار است که ممکن است در این محدوده خریدهای افراطی هر لحظه به پایان برسد و کاهش قیمت را شاهد باشیم.
اندیکاتور استوکاستیک
در این اندیکاتور دو سطح 20 و 80 وجود دارد که بترتیب منطقه اشباع فروش و اشباع خرید نامیده میشود. قیمت بعد از وارد شدن به این مناطق در ناحیه هشدار قرار میگیرد و پس از خارج شدن از آن سیگنال ورود یا خروج میدهد.
اندیکاتور CCI
این اندیکاتور قیمت فعلی را با یک قیمت متوسط در یک بازه زمانی مشخص مقایسه میکند. اندیکاتور CCI بالا و پایین صفر نوسان مینماید و وارد منطقه مثبت یا منفی میشود.
با وجود اینکه بیشتر مقادیر نشانداده شده توسط این اندیکاتور (حدودا 75 درصد مواقع) بین 100- و 100+ است. در 25 درصد از مقادیر نیز خارج از این رنج قرار میگیرد که نشاندهنده قدرت یا ضعف شدید در حرکت قیمت است.
نکات مهم در رابطه با سطوح اشباع خرید و فروش:
برخی از معاملهگران با رسیدن RSI به سطوح اشباع خرید یا فروش سریعاً وارد معامله میشوند و یا معامله قبلی خود را میبندند. بایستی توجه داشت که رفتار بازار در سطوح اشباع خرید/فروش بسته به روند بازار میتواند متفاوت باشد.
اشباع خرید RSI روند کلی بازار در روند صعودی:
شاید بسیاری از معاملهگران تازهکار از این پدیده تعجب کنند. بازار روند صعودی دارد و RSI وارد محدوده اشباع خرید شده است. اما هنوز RSI از محدوده اشباع خرید پایین نیامده و در حال ثبت اوجهای جدید در محدوده اشباع خرید است.
چرا؟
علت اصلی این موضوع قدرت روند صعودی است که باعث میشود بازار وارد محدوده اشباع خرید شود و با اصلاحهای جزئی دوباره به حرکات صعودی ادامه دهد.
اشباع فروش RSI در روند نزولی:
اگر RSI در روند نزولی وارد محدوده اشباع فروش شود، بسته به اینکه قدرت روند تا چه حد قوی است، RSI میتواند بارها وارد محدوده اشباع فروش شود و حتی کفهای جدیدی در این محدوده ثبت کند. یعنی بازگشتی از محدوده اشباع فروش روی ندهد.
اشباع خرید و فروش RSI در روند خنثی:
بهترین زمان برای استفاده از سطوح اشباع خرید/ فروش RSI در روندهای خنثی است. روند خنثی نشانگر این موضوع است که قدرت خریداران و فروشندگان به یک اندازه است و معاملهگران هنوز تصمیم قطعی در رابطه با آینده بازار نگرفتهاند. به همین دلیل بازار در دامنه محدودی نوسان میکند. در چنین شرایطی میتوان از RSI برای ورود به معاملات بازگشتی از سقف یا کف محدوده خنثی استفاده کرد.
سطوح اشباع خرید و فروش نشانگر این موضوع است که هر لحظه احتمال بازگشت نزولی یا صعودی بازار وجود دارد. یعنی بازار با ورود به محدوده اشباع خرید/فروش بهزودی اصلاح خواهد کرد. اصلاحها یا بازگشتهای بازار در تضاد با روند بازار اتفاق میافتند. به همین دلیل شاید در بازار شاهد ورود RSI به محدوده اشباع خرید یا فروش باشید. اما در ادامه میزان اصلاح بازار محدود باشد. در چنین شرایطی سؤال اصلی که معاملهگر باید از خود بپرسد این است که آیا قدرت روند به حدی ضعیف است که بتوان در خلاف آن وارد معامله شد؟ یا آیا بازار در وضعیتی قرار دارد که بتوان برای ورود به معامله بازگشتی ریسک کرد؟
توجه داشته باشید که همواره معامله در خلاف جهت روند بازار ریسک بیشتری دارد. تنها ورود اندیکاتور RSI به محدوده اشباع خرید یا فروش تضمینکننده بازگشت بازار نیست. معاملهگر باید صبر کند تا RSI بعد از ورود به محدوده اشباع از آن خارج شود. عدهای از معاملهگران به اشتباه فکر میکنند که ورود RSI به محدوده اشباع فروش به معنی سیگنال خرید است.
برای اینکه سیگنال خرید در محدوده اشباع فروش صادر شود، ابتدا باید به الگویهای تکنیکالی توجه کرد و همزمان RSI را هم ارزیابی کرد. باید RSI از محدوده اشباع فروش خارج شود تا سیگنال بازگشتی تائید شود.
دیدگاه شما